آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

متن

به روایت نسخه‏های کهن بهروز صاحب اختیاری
در شماره چهاردهم کیهان اندیشه(سال سوم-مهر و آبان 1366)در صفحه 97-107 مقاله‏ای تحت عنوان «اصطلاحات عراقی در گزاره سمنانی»به قلم شیوه‏ای دانشمند محترم و محقق معظم جناب مایل هروی درج شده که به اعتقاد ایشان و نیز اعتقاد راسخ ایشان در مقدمه کتاب«رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ»انتساب کتاب«اصطلاحات عرفانی»به شیخ فخر الدین عراقی را اشتباه و این اثر را از نگاشته‏های عارف مسلمانی به نام حسین بن الفتی تبریزی دانسته‏اند.
در این مقال سعی نگارنده بر این می‏باشد تا به صحت و سقم این انتساب بپردازد.
رساله«اصطلاحات عرفانی»و انتساب آن به دو متفکر مسلمان و عارف الی الله، یعنی ابراهیم فخر الدین عراقی و شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، موضوعی بوده که از مدتی پیشتر در جراید وزین علمی و فلسفی کشورمان مطرح شده و نگارندگان محترم و اندیشمند آن مقالات، معتقد هستند که انتساب رساله«اصطلاحات عرفانی»به فخر الدین عراقی حقیقت نداشته و این رساله از آن حسین بن الفتی تبریزی می‏باشد.بنابر اساس این طرز تفکر، رساله«اصطلاحات عرفانی»نامی است غیر صحیح و نام واقعی آن را«رشف الالحاظ فی کشف الالفاط» پنداشته‏اند.
اینکه این دو متفکر مسلمان ایرانی در مشرب عرفانی پیرو چه مکتبی بوده‏اند و اساس بینش آنان تا چه حد در نحوه تدوین و در نوع نگاشته‏ها و در انشاء کلمات مؤثر بوده است، منوط به دست‏یابی به نوع انشاء و ظاهر استعمال کلمات در مقالات و روش کتابت در عصر این دو متفکر صوفی مشرب می‏باشد.
همانگونه که مشخص است، در تصوف و عرفان اسلامی، مکاتب و مشارب و نحله‏های فکری مختلفی وجود داشته است که عمدتا آنها را در دو گروه بزرگ قرار می‏دهند:
الف-تصوف و عرفان اسلامی-غیر ایرانی(که به مکتب ابن عربی نیز موسوم است).
ب-تصوف و عرفان اسلامی-ایرانی(که این مکتب را
ذوقی و شاعرانه نیز توصیف می‏نمایند).
دکتر پورجوادی یکی از متفکران معاصر نیز تقریبا با تقسیم‏بندی فوق موافق بوده و معتقدند که:«بزرگترین مشکلی که در راه محققان وجود دارد تنوع مکاتب و مشاربی است که در تصوف وجود دارد.» (1) و«اصولا هر گونه تحقیقی که بخواهد درباره اصطلاحات انجام گیرد باید مبتنی بر نوعی طبقه‏بندی باشد، و مشرب و مکتب نویسنده و شرح اصطلاحات او با توجه به اختلاف مکاتب، باید مورد بررسی قرار گیرد.» (2) بعنوان مثال: «فخر الدین عراقی سعی کرده است عرفان محیی الدین را با استفاده از اصطلاحات مکتب شعرای فارسی در «لمعات» * بیان کند، ولی عراقی در حقیقت از نوادر نویسندگان است.» (3)
رجوع به کهن‏ترین نسخه‏های موجود در دنیا، در ارتباط با این رساله، می‏تواند ما را راهنمایی باشد به سوی دریافت این حقیقت که مؤلف واقعی رساله اصطلاحات، چه کسی می‏تواند باشد.
جناب مایل هروی محقق ارزشمند مسلمان معتقدند که:«آنان که رساله مورد بحث را از مؤلفات فخر الدین عراقی شمرده‏اند، مستندی جز نسخه‏های نامعتبر و متأخر موجود از این رساله ندارند، زیرا از یکسو نسخه‏ای از این رساله، که در سده هفتم و هشتم کتابت شده و به نام فخر الدین عراقی خوانده شده باشد در دست نیست، و از سوی دیگر در هیچ یک از منابع موثق عصری و متأخر رساله‏ای به نام اصطلاحات، در شمار آثار منثور و منظوم عراقی ذکر نشده است.» (4) .«گفتنی است که از رشف الالحاظ نسخه‏هایی معتبر و کهن وجود دارد و ذکر آن در بعضی از کتابشناسیها آمده است، حال آنکه از اصطلاحات منسوب به عراقی، نسخه‏ای معتبر نداریم و نیز ذکر آن در منابع موجود و کتابشناسیها نرفته است.پس با توجه به مقدم بودن عنوان رشف بر اصطلاحات عراقی، و نیز با توجه به صحت و اعتبار نسخه‏های کهن رشف، رساله مذکور با نام رشف الالحاظ از مؤلفی به نام حسین تبریزی اصالت دارد، و با نام اصطلاحات عراقی، رساله‏ای است که با تصرفاتی-که پس از این بدان اشاره خواهیم کرد-براساس رشف بعد از سده هشتم هجری برساخته‏اند.» (5)
جناب مایل هروی منابع خود را در معرفی نسخه‏ها و شیوه تصحیح بر پنج نسخه معرفی می‏نماید، «از این واژه نامه نسخه‏های زیادی، چه ناقص و چه کامل، در کتابخانه‏های جهان موجود است که برخی رؤیت و شناسانده شده.نگارنده از پنج نسخه کهن و معتبر این رساله در تصحیح و تنقیح این متن بهره برده است.» (6)
اکنون می‏پردازیم به مشخصات و تاریخ نگارش این پنج متن(تاریخ کتابت و یا نسخه‏نویسی آن)بصورت اختصار:
«نسخه اول(نسخه دا)-نسخه‏ای است در مجموعه شماره(2620)ایا صوفیا که فیلم آن به شماره(112)در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است.تاریخ کتابت این نسخه 874 هجری قمری می‏باشد.
نسخه دوم(نسخه آس)-نسخه‏ای است که در کتابخانه آستان قدس نگهداری می‏شود.این نسخه بدون تاریخ کتابت می‏باشد.
نسخه سوم(نسخه هت)-نسخه‏ای است ضمیمه مجموعه بیاضی از قرن دهم.
نسخه چهارم(نسخه دان)-نسخه‏ای است که فیلم آن به شماره 3370 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است، این نسخه تاریخ 27 رمضان سنه 1232 هجری قمری را دارد.
نسخه پنجم(نسخه مش)-ضمیمه مجموعه‏ای است از کتب اهدایی سید محمد مشکوة به دانشگاه تهران که به شماره(890)در کتابخانه دانشگاه نگهداری می‏شود. این نسخه نیز بدون قید تاریخ کتابت معرفی شده است.» (7)
در اینجا این سئوال پیش می‏آید که آیا نسخی معتبر و کهن‏تر از نسخ نامبرده شده وجود دارد؟و اگر چنانچه مشخص شود که وجود داشته است، قطعا جناب مایل هروی بدان‏ها، التفاتی در خور و عنایتی وافی مبذول نفرموده‏اند.
اکنون با توجه به پنج فاکتور موجود از جمع نگاشته‏های جناب مایل هروی، یعنی:
1-«گفتنی است که از رشف الالحاظ نسخه‏هایی معتبر و کهن وجود دارد»(اصطلاحات عراقی در گزاره سمنانی، صفحه 98).
2-«از این واژه‏نامه، نسخه‏های زیادی در کتابخانه‏های جهان موجود است...»(مقدمه رشف الالحاظ، صفحه 27).
3-«از اصطلاحات منسوب به عراقی، نسخه‏ای معتبر نداریم»(اصطلاحات عراقی در گزاره سمنانی، صفحه 98).
4-«نسخه‏ای از رساله اصطلاحات که در سده هفتم و هشتم کتابت شده و به نام فخر الدین عراقی خوانده شده باشد در دست نیست»(اصطلاحات عراقی در گزاره سمنانی، صفحه 98).
(*)مختصرا عرض می‏شود که شیخ فخر الدین عراقی در علت تألیف «لمعات»در مقدمه آن صریحا تذکر داده است که نگارش «لمعات»را بر سنن«سوانح»خواجه احمد غزالی نوشته است و این مطلب تقریبا با عقاید دکتر پورجوادی مبنی برنگارش «لمعات»به روش مکتب ابن عربی مغایرت دارد.
5-«اصطلاحات عراقی، رساله‏ای است که براساس رشف الالحاظ بعد از سده هشتم هجری قمری برساخته‏اند»(اصطلاحات عراقی در گزاره سمنانی، صفحه 98).
می‏پردازیم به ادامه مطلب، و پاسخ به پنج فاکتور فوق.
* تا کنون از«رساله اصطلاحات»منسوب به عراقی در سالهای متأخر چندین چاپ بعمل آمده که معروفترین آنها دو چاپ می‏باشد، با مشخصات کتابشناسی ذیل:
1-کلیات شیخ فخر الدین ابراهیم همدانی متخلص به عراقی، به کوشش سعید نفیسی، چاپ اول، انتشارات کتابخانه سنایی، تهران، 1335 شمسی.
2-رساله لمعات و رساله اصطلاحات، به سعی دکتر جواد نوربخش، چاپ اول، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، تهران، 1353 شمسی.
حال نظری می‏افکنیم به معرفی نسخه‏های منبع در چاپ مرحوم استاد سعید نفیسی.ایشان در تصحیح و چاپ کلیات آثار عراقی، مجموعا از هجده منبع سود جسته‏اند، و در معرفی هفده منبع نسخ موجود(چاپی و خطی)در تصحیح کلیات آثار عراقی، نشانیهای مآخذ را فهرست نموده که همه درباره آثار عراقی بویژه دیوان اشعار وی می‏باشد، تنها یک نسخه را راجع به «اصطلاحات صوفیه»بعنوان منبع ذکر نموده‏اند، بدین نشانی:
«18-مجموعه‏ای شامل«لمعات و اصطلاحات صوفیه»عراقی و«من تحقیقات شیخ صفی الدین اردبیلی»(مأخوذ از صفوة الصفا)که همه به یک خط نوشته شده و چنانکه در صحیفه 423 آمده است به خط بهاء الدین بن جلال الدین در جزنی است و در غزه ذی الحجه 1097 هجری قمری بپایان رسانیده، و پس از آن«شرح قصیده میمیه فارضیه تألیف عبد الرحمن جامی» است که بخط دیگری نوشته شده و پیداست که آنرا هم در قرن دهم نوشته‏اند.
این نسخه از حیث صحبت، اعتباری ندارد و اهمیت فوق العاده آن این است که شامل نسخه اصطلاحات صوفیه است که در این نسخه به عراقی نسبت داده شده و چون در صدر آن نوشته شده است«من اصطلاحات فخر الدین عراقی علیه الرحمة»هم می‏توان پنداشت از مؤلفات عراقی است و هم می‏توان تصور کرد که دیگری برای فهم گفتار عراقی تدوین و تألیف کرده است و در هر صورت نسخه‏ای سودمند است و کسانی را که در تصوف کار می‏کنند مفید خواهد افتاد.
این رساله را، بجز در همین نسخه که متعلق به آقای دکتر مهدی بیانی رئیس کتابخانه ملی است و با کمال خوشرویی به من امانت داده است، در جای دیگر نیافتم و تنها قسمتی از آن در مجموعه‏ای در کتابخانه ریاست رامپور(رضا لائبریری)در هندوستان هست و چنانکه آقای امتیاز علی خان عرشی رئیس بسیار دانشمند آن کتابخانه در نامه‏ای به من نوشته است در آن نسخه صریحا به نام عراقی است.» (8)
در علت چاپ«رساله لمعات و رساله اصطلاحات» از جانب دکتر جواد نوربخش نیز چنین توضیح داده شده است:
«آنچه در این کتاب از نظر خوانندگان ارجمند می‏گذرد، رساله لمعات و اصطلاحات عراقی است.علت آنکه فقیر به تصحیح و مقابله این دو رساله پرداخت، این است که استاد نفیسی بیشتر به دیوان عراقی عنایت فرمود و به رساله لمعات و اصطلاحات عنایتی در خور مبذول نفرمود.» (9)
حضرت ایشان در مورد منابع تصحیح رساله اصطلاحات مرقوم نموده‏اند:«برای تصحیح رساله اصطلاحات از دو نسخه چاپی و خطی استفاده شده است.
1-نسخه چاپی(نسخه س):همان نسخه استاد نفیسی.
2-نسخه خطی(نسخه اصل):متعلق به کتابخانه خانقاه نعمت اللهی و در مجموعه‏ای است که شروع کتابت آن شوال 817 هجری و پایان آن جمادی الاول 822 هجری قمری می‏باشد.و به خط اسعد بن احمد بن محمد الکاتب است.» (10)
نسخه منبع حضرت ایشان در تصحیح رساله اصطلاحات از نظر تاریخ کتابت، حائز اهمیت فراوان می‏باشد.
با توجه به کهن‏ترین تاریخ کتابت«رساله اصطلاحات» منسوب به فخر الدین عراقی(بین سالهای 817-822 هجری)در می‏یابیم که کهن‏ترین نسخه موجود و ایضا اصیل‏ترین آن متعلق است به نسخه کتابخانه خانقاه نعمت اللهی که دکتر نوربخش از آن بعنوان نسخه اصل در تصحیح و چاپ این اثر استفاده نموده است.
زیرا کهن‏ترین نسخه در تاریخ کتابت«رساله اصطلاحات»منسوب به شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی 874 هجری قید گردیده است.تاریخ کتابت این‏ دو نسخه، دارای فاصله زمانی بیش از پنجاه سال می‏باشد.
* شرح مختصر زندگانی این دو متفکر مسلمان و عارف بزرگ(به دور از بررسی افکار و عقاید آنان)در تاریخ تصوف و عرفان، در اینجا ضروری می‏نماید.
«شیخ فخر الدین ابراهیم بن بزرگ مهر بن عبد الغفار جوالقی همدانی متخلص به«عراقی»در سال 610 هجری قمری در بیرون شهر همدان در روستای کمجان به جهان آمده...در صغر سن حفظ قرآن کرده...در سن هفده سالگی مهمش بجایی رسیده که در یکی از مدارس همدان به افاده مشغول گشته...در صحبت جمعی از قلندران گذرش به هندوستان افتاد، چون به شهر ملتان رسیدند، به خانقاه مولانا بهاء الدین ذکریا ملتانی نزول کردند و به شرف دستبوس شیخ مشرف گشتند.سنت این طایفه (بهاء الدین زکریا ملتانی)سنت سلطان الاولیاء شیخ شهاب الدین سهروردی قدس الله سره است و مولانا بهاء الدین زکریا ملتانی * از جمله مریدان او بود.در ملتان، شیخ بهاء الدین زکریا، وی را از آن جماعت جدا ساخته، در خلوت نشانید و چون یک دهه از چله او گذشت این غزل گفته،
نخستین باده کندر جام کردند
ز چشم مست ساقی وام کردند
و همیشه آن را به آواز بلند می‏خوانده و می‏گریسته...لاجرم عزیمت زیارت حرمین شریفین (زاد هما اللّه تعالی شرفا)نموده، بعد از زیارت بجانب روم در حرکت آمد، تمام اقصای روم را طوف کرد تا سرانجام به خدمت و صحبت شیخ صدر الدین قونوی رسید و جماعتی در خدمتش«فصوص» * می‏خواندند و در آن بحث می‏کردند.شیخ فخر الدین از استماع در«فصوص» مستفید گشت و از«فتوحات مکی» * نیز.شیخ فخر الدین هر روز در اثنای آنکه«فصوص»می‏شنید«لمعات»را می‏نوشت.چون«لمعات»را تمام بنوشت گویند بر شیخ صدر الدین قونوی عرضه کرد.شیخ صدر الدین تمام بخواند، بوسیده و بر دیده نهاده گفت:«فخر الدین عراقی، سر سخن مردان آشکارا کردی و«لمعات»به حقیقت لب «فصوصست». * سپس متوجه مصر شد...بعد از آن بجانب شام روان گشت.تا اینکه در 8 ذیقعده سال 688 در شهر دمشق بدرود این جهان بی‏بود نمود...او را در همان شهر در گورستان صالحیه در پشت مزار و آرامگاه محیی الدین ابن العربی به خاک سپرده‏اند.» (11)
و اما شرح مختصر زندگی شرف الدین:«نام وی شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی می‏باشد.وی از رجال معروف سده هشتم بشمار می‏رود که متأسفانه ترجمه وی در مؤلفات عصری و متأخر کمتر دیده می‏شود. شرف الدین در سالهای 730 و 734 و 761 هجری در مکه و مصر و قدس و عراق بوده.» (12)
پس با عنایت به تاریخ زندگانی این دو عارف متفکر در می‏یابیم که، فخر الدین عراقی نزدیک به یکصد سال پیش از حسین تبریزی می‏زیسته است.
«هنگامی که کهن‏ترین تاریخ نگارش این رساله و نیز قدمت و دیرینگی تاریخ زندگانی مؤلف آن گویاترین سند میباشد، دیگر دفاع راسخ از قطعیت این رساله به شرف الدین کمی غیرمنصفانه و غیر محققانه جلوه می‏نماید.» (13)
به هنگام بررسی تاریخ عرفان اسلامی و نیز در مطالعه تاریخ سلاسل تصوف چنین می‏خوانیم:«در میان کسانی که توسط خواجه احمد غزالی وارد طریقت تصوف شدند از شیخ ابو النجیب سهروردی(490-563)عموی شیخ شهاب الدین عبد القاهر سهروردی(مؤسس طریقه سهروردیه)و ابو الفضل بغدادی(که بعدا طریقه نعمت اللهیه از او منشعب شده)و همچنین از احمد کاتبی بلخی (که سلسله مولویه از او انشعاب یافته است)می‏توان نام برد.اما از همه مریدان خواجه احمد غزالی معروف‏تر، ابو المعالی عبد الله بن محمد المیانجی الهمدانی مشهور به عین القضاة است.» (14)
با مروری گذرا بر آنچه که نوشته شد، در خواهیم یافت که فخر الدین عراقی به سه منبع در عرفان نظری و (*)بهاء الدین زکریا ملتانی از معروف‏ترین مشایخ تصوف هند بوده است.وی مرید شیخ شهاب الدین سهروردی بود و از او بعنوان مؤسس طریقه سهروردی در دیار هندوستان یاد شده است.
(*)فصوص الحکم، از کتابهای معروف تصوف محیی الدین ابو عبد الله محمد بن علی طائی حاتمی اندلسی معروف به ابن العربی عارف مشهور است.
(*)فتوحات المکیة فی معرفة اسرار المالکیة و الملکیة، کتاب مشهور دیگر ابن عربی در تصوف است.
(*)البته اینکه نوشته‏اند عراقی«لمعات»را به روش محی الدین ابن العربی نوشته است، چندان درست نیست و خود فخر الدین عراقی در مقدمه لمعات تصریح کرده است که آن را به روش کتاب معروف«السوانح فی معانی العشق»تألیف ابو الفتوح احمد بن محمد بن محمد بن احمد غزالی الطوسی نوشته و از حیث روش و مطلب منتهای شباهت را به آن دارد.
عملی دسترسی داشته است:
1-مکتب فلسفی ابن عربی(در محضر صدر الدین قونوی و استفاده از«فصوص»و«فتوحات»شیخ اکبر).
2-مکتب عاشقانه خواجه احمد غزالی(براساس آنکه «لمعات»را بر سنن«سوانح»نگاشته است).
3-مکتب شیخ شهاب الدین سهروردی(در محضر مولانا زکریا ملتانی در هندوستان).
لازم به تذکر است که خود شیخ اکبر محیی الدین ابن العربی کتابی دارد به زبان عربی به نام«اصطلاحات الصوفیة»و می‏توان حدس زد فخر الدین عراقی که شارح و ناشر افکار ابن عربی بوده گونه‏ای از همان رساله را(با رنگ و بوی تصوف ایرانی)به پارسی نگاشته به نام «اصطلاحات عرفانی».
ذکر این نکته ضروری می‏نماید که، محیی الدین در تعبیر کلمات عرفا و اصطلاحات عرفانی سبکی را بنیان نهاده است که پیروان وی از جمله عرفای مسلمان در ایران، آن را با ترجمه‏های عاشقانه و با رنگ و بوی زبان شیرین پارسی در آمیخته‏اند که بیشترینه آن در نظم بوده و در دواوین منظوم شعرای صوفی مسلک و متصوف بطور وضوح دیده می‏شود.
فخر الدین عراقی، نگارش رساله«لمعات»را بنابر ذوق عاشقانه‏اش تحت تأثیر و بر منوال رساله«سوانح العشاق»شیخ احمد غزالی تحریر نموده، ولی بطور کلی وی را شارح و ناشر افکار شیخ اکبر محیی الدین می‏دانند، در حالی که او سالیانی در هندوستان از محضر شیخ بهاء الدین زکریا ملتانی کسب فیض نموده است، تا جایی که وی را از نوادر فرهنگ و ادب و عرفان می‏دانند، با این همه مجموعه شیوه نگارش و نوع ادبیات از:
1-نثر عرفان نظری در دیدگاه شیخ اکبر(ابن عربی).
2-نثر دلکش و عاشقانه غزالی(خواجه احمد).
3-نثر رایج در میان صوفیان و شعرای هندوستان (پیروان شیخ اشراق)، روشی را بوجود آورده که به نثر «رساله اصطلاحات»بویژه در مقدمه کوتاه آن بیشتر شباهت دارد.
بطور کلی به دور از نحوه اندیشه در تصوف محیی الدین ابن عربی(معروف به شیخ کبیر)و خواجه احمد غزالی(معروف به سلطان طریقت)و شیخ شهاب الدین سهروردی(معروف به شیخ شهید)، و به دور از نوع نگارش مطالب در مکاتب صوفیه آن زمان، نمی‏توان به صحت ادعای امروزین دست یافت.
ضمنا با مطالعه رساله«اصطلاحات»منسوب به عراقی بویژه مقدمه کوتاه آن درخواهیم یافت که گذشته از آنکه روش انشای این مقدمه به روش همان زمان نزدیک است، شیوه نگارش و نوع کلمات آن نیز به سبک و روش سایر آثار عراقی بیشتر شباهت دارد.
با توجه به موارد یاد شده در فوق، می‏توان اذعان داشت و ادعا نمود که کهن‏ترین نسخه به اعتباری می‏تواند معتبرترین نسخه نیز باشد.
از نگارش مقدمه جناب مایل هروی بر کتاب رشف الالحاظ حسین بن الفتی تبریزی(که ایشان عزم راسخ در انتساب کتاب اصطلاحات به شرف الدین داشته‏اند) تا شیوه بیان در مقاله«اصطلاحات عراقی در گزاره سمنانی»بطور وضوح نرمش و انعطاف بیشتری در آن «راسخ بودن»را مشاهده می‏کنیم.
نکته فوق بیان کننده چنین برداشتی است که هنوز هم مسأله صحت انتساب رساله«اصطلاحات»به الفتی تبریزی احتیاج بیشتری به منابع و مآخذ متعدد و کهن سال‏تری را دارد و مسلما باب هر گونه بحث و تحقیقی در این مورد همچنان مفتوح خواهد ماند.
یاد داشتها
(1)-پورجوادی، نصر الله، رساله‏ای در اصطلاحات عرفانی، نشریه معارف، سال دوم، شماره سوم، آذر-اسفند ماه 1364، ص 4.
(2)-مأخذ سابق، ص 5.
(3)-مأخذ سابق، ص 6.
(4)-مایل هروی، نجیب، اصطلاحات عراقی در گزاره سمنانی، کیهان اندیشه، شماره چهاردهم، سال سوم، مهر و آبان 1366، ص 98.
(5)-مأخذ سابق، ص 98.
(6)-مقدمه جناب مایل هروی بر رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ، تهران، انتشارات مولی، چاپ اول، 1362، ص 27.
(7)-مأخذ سابق نقل به اختصار از صفحه 27 و 28.
(8)-دیباچه استاد سعید نفیسی بر کلیات آثار فخر الدین عراقی، انتشارات کتابخانه سنائی تهران، چاپ اول، 1335 ش ص 36.
(9)-مقدمه دکتر نوربخش بر رساله لمعات و اصطلاحات عراقی، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، چاپ اول، 1353 ش ص 12.
(10)-مأخذ سابق، ص 16.
(11)-برگرفته شده به تلخیص از صفحات 8 و 9 و 50 و 51 و 54 مقدمه کلیات آثار عراقی.
(12)-مقدمه جناب مایل هروی بر رشف الالحاظ، ص 27.
(13)-صاحب اختیاری، بهروز، رسائل«اصطلاحات عرفانی»- منابع غنی در فرهنگ و ادبیات ایران، ص 13.
(14)-مقدمه دکتر پورجوادی بر مکاتبات خواجه احمد غزالی با عین القضات همدانی، تهران، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، چاپ اول، 1356 شمسی، ص 5.

تبلیغات