چکیده

اویل ماه فوریه سال 1918 بود ولی هوا بوی بهار داشت . در دو طرف بزرگراهی که در آن طرف گیورنی می راندم درختان نارون با بلندی 60 - 50 پا قرار داشتند که مانند چلچراغ پر از نقطه های طلایی بودند . جوانه های تازه آرایش مناسبی برای درختان بودند که نور و طراوت و تازگی را با خود به ارمغان می آوردند . گرمای مطبوع خورشید درخشان و آسمانی بی ابر و آبی و شاد و به زیبایی روز می افزود . در چنین روز درخشانی بود که من برای اولین بار کارهای عظیم و ناتمام نیلوفرهای آبی را دیدم . کارهایی که مونه سه سال بعد به دولت داد و اکنون دولت آنها را در یک فضای بی نقص و ساده در موزه اورانگرری نصب کرده است ...

تبلیغات