جمهوری اسلامی بین خیال و واقعیت (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
کنت أنظر و یشارکنی کثیر من المسلمین إلی الجمهوریة الإسلامیة إرهابیة من حیث السیاسة، وشبه کافرة من حیث العقیدة.
ولقد اجتهدت الوسائل الإعلامیة الشیطانیة العالمیة فی إلصاق هذین الوصفین الخبیثین علی سمعة الجمهوریة الإسلامیة، ونجحت کثیراً فی إقناع العالم المنقسم بعد الحرب الباردة إلی معسکرین: علمانی وإسلامی فأصبحت إیران فی نفوس کثیر من الناس ممقوتا. ولقد ألحق هذا النظر إلی إیران ضرراً کبیراً جدّاً. فلعنة الله علی الکفرة والمنافقین. فلقد دخلوا فی قلوب الاُمّة الإسلامیة من بابین: باب الإرهابیة وباب التشیّع، وهذا الأخیر جعلوا له صفات إذا صدقت علیه کان هو الکفر البواح واختلقوا أکاذیب علی الشیعة فشوّهوا وجه التشیّع وأوجدوا لأنفسهم مکاناً فی قلوب أهل السنّة وفعلوا فیها أفاعیل أقل نتائج تلک الأفاعیل هو خلق فجوة وعداوة بینها و بین الشیعة، فبدأت حرب کلامیة بینهما، وجلس العدو من بعید و هو یراقب الوضع بکلّ هدوء وصبر.
کانت جمهوریة إیران الإسلامیة قبل سفری إلیها ثقیلة فی نفسی نوعاً ما بفعل الإعلام الشیطانی وبفعل التهم الموجهة إلیها. ولمّا زرتها وتجولت بین مدنها المقدسة کمدینة قم ومشهد المقدّستین وجدت فی نفسی راحة بل وبهجة وسروراً عظیمین، وذلک للأسباب الاعلیها السلامتیة:
1. أنّ المظهر العام بدایة من الموظفین فی المطار انتهاء إلی عمّال النظافة مظهر إسلامی بحتة.
2. أنّ علماءهم وسادتهم أنکروا بالحرف الواحد جمیع التهم الموجهة إلی الشیعة والتی کنت أراها خطیرة لو صحّت.
3. التواضع الذی یبدو فی مشایخهم ومسوءولیهم الکبار.
4. المرونة التی أبداها مشایخ الشیعة وتفهّمهم للمشاکل والأسباب التی ساهمت فی الخلافات بین السنّة والشیعة.
5. احترامهم لعلماء السنّة ومصادرهم العلمیة، بحیث توجد فی جمیع مکتبات الشیعة جمیع مصادر السنّة ممّا لم اُشاهد مثله عندنا معاشر أهل السنّة .
6. استعدادهم للجلوس والحوار والتفاهم تقدیماً للمصلحة العامة علی المصالح الشخصیة.
7. خدمة الجمهوریة الإسلامیة بعلمائها للعلم والثقافة الإسلامیة.
8. حفظهم وصیانتهم للاعلیها السلامثار الإسلامیة.
9. وقوف الدولة بکلّ شعبها علی وجه عدو الإسلام واعلان موقفها تجاه القضایا الإسلامیة دون خوف فی ذلک الموقف لومة لائم.
10. حب الشیعة لاعلیها السلامل بیت المصطفی صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم، وما قدموها من خدمات لاعلیها السلامل البیت نظراً لحبّهم الشدید لرسول الله صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم، ممّا أکدّ لی أنّهم لو کان لهم ید بمرقد رسول الله لخدموه خدمة جلیلة هم أیضاً.
وإذا کانت هذه هی صفات الشیعة فهم إذاً مسلمون صادقون کبقیة الصادقین من المسلمین وان اختلفت المذاهب والأفکار والمدارس. فالإسلام وصف أوجده الله و بیّنه رسوله، وقد انطبق ذلک الوصف علی شخص کان مسلماً حقاً. ثمّ یأتی تصنیف آخر للإنسان المسلم فیکون مستقیماً أو عاصیاً أو منافقاً، والعاصی غیر الکافر وأمّا المنافق فمعروف.
فلماذا إذاً لا یعمل المسلمون طبقاً للاُصول المتّفقة علیها ویعذر بعضهم بعضاً فی الخلافات الفرعیة التی أساس من أسس دیننا الحنیف، فتوضع النقاط الخلافیة فی بساط البحث والنقاش بصدر رحب وفی جوّ أخوی و تفهم تام؟ وبهذا فقط یمکن للاُمّة الإسلامیة أن تنتصر علی الأعداء الذین یستخدمون (فرق تسد) لضرب الموءمنین بالموءمنین. والا تبقی الحال کما هی ولا ترتفع مالم نغیر ما بأنفسنا«اِنّ الله لا یُغَیّر ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیّروا ما بِاگنفُسهِم». الاعلیها السلامیة.
و بیت القصید فی الکلام کلّه هو:
إنّ الجمهوریة الإسلامیة فی إیران جمهوریة عظیمة ومحبة لرسول الله وآله ومقدّرة لصحابته علیهم جمیعاً أفضل الصلاة والتسلیم، وهی جمهوریة داعیة إلی السلام والأمن العالمیّین لکن لیس مقابل استسلام وخضوع ورکوع للصهاینة عدو الدین الإسلامی وإنّما تدعوا إلی السلام الذی یترک للإسلام عزته والمسلم کرامته.
وعلیه فأنا شخصیاً توصّلت إلی حقائق تختلف تماماً عمّا کانت قبل زیارتی، وأوجدت زیارتی فی نفسی شعوراً و تعاطفاً مع الجمهوریة سیاسیاً و مع الشیعة عقدیاً.
وأدعو المسلمین جمیعاً لإعادة النظر فی مواقفهم تجاه الشیعة ،وذلک بالاطّلاع علی کتبهم واللقاء بمشایخهم أو بزیارة المدینتین المقدّستین.
وفی ختام کلمتی هذه أشکر الموءسسة الثقافیة الإسلامیة برئاسة السید فوءاد إیران التی فتحت لی هذا الباب الخیر، کما أشکر الموءسستین الإسلامیتین موءسسة نور الفضیلة وموءسسة مجد الإسلامیتین وأخص بالذکر فی هاتین الموءسستین السید أکبری والسید مرتضی و أعوانهما، کما أشکر کلّ من ساهم فی إنجاح زیارتی بتوفیق الله الذی هو مردّ جمیع الشکر والتقدیر.
وأسأل الله العلیّ القدیر أن یکتب هذه الأعمال فی موازین حسناتنا. انّه تعالی مجیب الدعوات.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
أخوکم فی الله الشیخ عثمان جاه
نائب رئیس المجلس الأعلی للشئون الإسلامیة
بجمهوریة غامبیا
6/1/2002
***
...پیوسته(همانند بسیاری از مسلمانان) از دو دیدگاه تروریست از نظر سیاسی، و کافر از حیث عقیده، به جمهوری اسلامی مینگریستم.
رسانههای ارتباطی شیطانی جهان کوشیدهاند تا این دو صفت خبیث را به جمهوری اسلامی نسبت دهند. آنها در اقناعِ جهانِ تقسیم شده پس از جنگ سرد به دو ارودگاه لائیک و اسلامی، بسیار موفق بودهاند، به نحوی که ایران، نزد بسیاری از مردم گناهکار شناخته شد. این دیدگاه ضرر بزرگی را به ایران وارد کرد. لعنت خداوند بر منافقان و کفّار باد که از دو دریچه، به قلوب امت اسلامی وارد شدند: دریچهی تروریسم و دریچهی تشیّع.
آنان برای تشیّع، صفات و خصیصههایی را تعریف کردند که اگر درست باشد کفر آشکار است. آنان اکاذیبی را برای شیعه جعل و چهرهی تشیّع را لوث کردند و برای خود جایگاهی در قلوب اهل سنت گشودند و با آنان کاری کردند که کمترین نتیجهی آن ایجاد شکاف و دشمنی بین مسلمانان و شیعه است.
قبل از مسافرتم به جمهوری اسلامی، سفر به این کشور به خاطر تبلیغات رسانههای شیطانی و تهمتهایی که متوجه آن بود به نوعی برایم سنگین و ثقیل بود. امّا پس از دیدار از ایران و زیارت شهرهایی، چون قم و مشهد، در خود احساس راحتی، بهجت و سرور کردم که علت و اسباب آن را این گونه میتوانم بیان کنم:
ظاهر عمومی، از کارمندان فرودگاه گرفته تا کارگران نظافتچی همگی نمونه و مظهر اسلامی بودند.
علمای آنان همگی یک زبان، اتّهامات وارد به شیعه را که در صورت صحت، من آنها را خطرناک میدانستم انکار میکردند.
تواضع مشایخ و مسئولان عالیرتبه آنان.
صلابت و در عین حال نرمی علمای شیعه و درک آنان از مشکلات و اسبابی که موجب اختلاف بین شیعه و سنّی شده است.
احترام و اکرام آنان به علمای اهل سنت و منابع علمی آنان به گونهای که در همهی کتابخانههای شیعی همه منابع اهل سنت وجود دارد چیزی که من آن را نزد علمای اهل سنت خودمان ندیدهام.
آمادگی آنان برای گفتگو و تفاهم به خاطر تقدّم مصالح عمومی بر منافع و مصالح شخصی.
خدمت به علم و تکنولوژی اسلامی توسط دانشمندان جمهوری اسلامی.
حفظ و صیانت آثار اسلامی.
ایستادگی دولت و ملت در مقابل دشمنان اسلام و إعلام مواضع در قبال قضایای اسلامی بدون هیچ ترس و واهمه.
دوستی و محبّت شیعه نسبت به اهل بیت پیامبرعلیهم السلام و خدماتی که به خاطر محبّت به رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم نسبت به اهل بیتعلیهم السلام ارائه میکنند، من مطمئنم که اگر دستشان به مرقد پیامبر میرسید خدمات ارزشمندی را ارائه میدادند.
وقتی این صفات شیعه باشد آنان نیز همانند دیگر مسلمانان، مسلمانند اگر چه مذهب، افکار و مکتب آنان تفاوت داشته باشد. اسلام وصفی است که خداوند آن را ایجاد و پیامبر او، آن را تبیین کرد و این اوصاف بر هر کسی تطبیق کند او مسلمان است.
آنگاه دستهبندی دیگری برای انسان مسلمان پیش میآید که یا در راه مستقیم است یا عاصی و یا منافق، که انسان عاصی غیر از کافر است و حال منافق نیز معلوم است.
بنابراین، چرا مسلمانان بر اساس اصول مورد توافق عمل نمیکنند و بعضی دیگر را در بعضی اختلافات فرعی که از پایههای دین حنیف ماست معذور نمیدارند، تا نقاط اختلاف را در معرض بحث و بررسی با شرح صدر و در جوی برادرانه قرار دهند؟!
در این صورت است که امت اسلامی میتواند بر دشمنان اسلام (که روش آنان تفرقه بینداز و حکومت کن است) پیروز شوند، در غیر این صورت حال و روز همین خواهد بود مادامی که ما خود آن را تغییر ندهیم.«اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّر ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِاگنْفُسهِمْ».
مغز کلام این است که :
جمهوری اسلامی ایران، جمهوری بزرگ و دوستدار رسول خدا و قدردان صحابه علیهم افضل الصلوات است این جمهوری به صلح و امنیت جهانی دعوت میکند امّا این دعوت به صلح و امنیت با سازش طلبی و خم شدن در مقابل صهیونیسم و دشمنان دین اسلام نیست بلکه دعوت به صلحی است که عزت اسلام و کرامت مسلمانان را باعث شود.
لذا من شخصاً به حقایقی رسیدهام که کاملاً با آنچه قبل از دیدارم از ایران داشتهام تفاوت دارد این دیدار احساس و علاقهای از نظر سیاسی با جمهوری اسلامی و از نظر عقیدتی با شیعه در من ایجاد کرد.
از تمامی مسلمانان میخواهم در موضع خود در قبال شیعه با مطالعه کتب شیعی و دیدار با علمای آنان و زیارت شهرهای قم و مشهد تجدید نظر کنند.
ولقد اجتهدت الوسائل الإعلامیة الشیطانیة العالمیة فی إلصاق هذین الوصفین الخبیثین علی سمعة الجمهوریة الإسلامیة، ونجحت کثیراً فی إقناع العالم المنقسم بعد الحرب الباردة إلی معسکرین: علمانی وإسلامی فأصبحت إیران فی نفوس کثیر من الناس ممقوتا. ولقد ألحق هذا النظر إلی إیران ضرراً کبیراً جدّاً. فلعنة الله علی الکفرة والمنافقین. فلقد دخلوا فی قلوب الاُمّة الإسلامیة من بابین: باب الإرهابیة وباب التشیّع، وهذا الأخیر جعلوا له صفات إذا صدقت علیه کان هو الکفر البواح واختلقوا أکاذیب علی الشیعة فشوّهوا وجه التشیّع وأوجدوا لأنفسهم مکاناً فی قلوب أهل السنّة وفعلوا فیها أفاعیل أقل نتائج تلک الأفاعیل هو خلق فجوة وعداوة بینها و بین الشیعة، فبدأت حرب کلامیة بینهما، وجلس العدو من بعید و هو یراقب الوضع بکلّ هدوء وصبر.
کانت جمهوریة إیران الإسلامیة قبل سفری إلیها ثقیلة فی نفسی نوعاً ما بفعل الإعلام الشیطانی وبفعل التهم الموجهة إلیها. ولمّا زرتها وتجولت بین مدنها المقدسة کمدینة قم ومشهد المقدّستین وجدت فی نفسی راحة بل وبهجة وسروراً عظیمین، وذلک للأسباب الاعلیها السلامتیة:
1. أنّ المظهر العام بدایة من الموظفین فی المطار انتهاء إلی عمّال النظافة مظهر إسلامی بحتة.
2. أنّ علماءهم وسادتهم أنکروا بالحرف الواحد جمیع التهم الموجهة إلی الشیعة والتی کنت أراها خطیرة لو صحّت.
3. التواضع الذی یبدو فی مشایخهم ومسوءولیهم الکبار.
4. المرونة التی أبداها مشایخ الشیعة وتفهّمهم للمشاکل والأسباب التی ساهمت فی الخلافات بین السنّة والشیعة.
5. احترامهم لعلماء السنّة ومصادرهم العلمیة، بحیث توجد فی جمیع مکتبات الشیعة جمیع مصادر السنّة ممّا لم اُشاهد مثله عندنا معاشر أهل السنّة .
6. استعدادهم للجلوس والحوار والتفاهم تقدیماً للمصلحة العامة علی المصالح الشخصیة.
7. خدمة الجمهوریة الإسلامیة بعلمائها للعلم والثقافة الإسلامیة.
8. حفظهم وصیانتهم للاعلیها السلامثار الإسلامیة.
9. وقوف الدولة بکلّ شعبها علی وجه عدو الإسلام واعلان موقفها تجاه القضایا الإسلامیة دون خوف فی ذلک الموقف لومة لائم.
10. حب الشیعة لاعلیها السلامل بیت المصطفی صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم، وما قدموها من خدمات لاعلیها السلامل البیت نظراً لحبّهم الشدید لرسول الله صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم، ممّا أکدّ لی أنّهم لو کان لهم ید بمرقد رسول الله لخدموه خدمة جلیلة هم أیضاً.
وإذا کانت هذه هی صفات الشیعة فهم إذاً مسلمون صادقون کبقیة الصادقین من المسلمین وان اختلفت المذاهب والأفکار والمدارس. فالإسلام وصف أوجده الله و بیّنه رسوله، وقد انطبق ذلک الوصف علی شخص کان مسلماً حقاً. ثمّ یأتی تصنیف آخر للإنسان المسلم فیکون مستقیماً أو عاصیاً أو منافقاً، والعاصی غیر الکافر وأمّا المنافق فمعروف.
فلماذا إذاً لا یعمل المسلمون طبقاً للاُصول المتّفقة علیها ویعذر بعضهم بعضاً فی الخلافات الفرعیة التی أساس من أسس دیننا الحنیف، فتوضع النقاط الخلافیة فی بساط البحث والنقاش بصدر رحب وفی جوّ أخوی و تفهم تام؟ وبهذا فقط یمکن للاُمّة الإسلامیة أن تنتصر علی الأعداء الذین یستخدمون (فرق تسد) لضرب الموءمنین بالموءمنین. والا تبقی الحال کما هی ولا ترتفع مالم نغیر ما بأنفسنا«اِنّ الله لا یُغَیّر ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیّروا ما بِاگنفُسهِم». الاعلیها السلامیة.
و بیت القصید فی الکلام کلّه هو:
إنّ الجمهوریة الإسلامیة فی إیران جمهوریة عظیمة ومحبة لرسول الله وآله ومقدّرة لصحابته علیهم جمیعاً أفضل الصلاة والتسلیم، وهی جمهوریة داعیة إلی السلام والأمن العالمیّین لکن لیس مقابل استسلام وخضوع ورکوع للصهاینة عدو الدین الإسلامی وإنّما تدعوا إلی السلام الذی یترک للإسلام عزته والمسلم کرامته.
وعلیه فأنا شخصیاً توصّلت إلی حقائق تختلف تماماً عمّا کانت قبل زیارتی، وأوجدت زیارتی فی نفسی شعوراً و تعاطفاً مع الجمهوریة سیاسیاً و مع الشیعة عقدیاً.
وأدعو المسلمین جمیعاً لإعادة النظر فی مواقفهم تجاه الشیعة ،وذلک بالاطّلاع علی کتبهم واللقاء بمشایخهم أو بزیارة المدینتین المقدّستین.
وفی ختام کلمتی هذه أشکر الموءسسة الثقافیة الإسلامیة برئاسة السید فوءاد إیران التی فتحت لی هذا الباب الخیر، کما أشکر الموءسستین الإسلامیتین موءسسة نور الفضیلة وموءسسة مجد الإسلامیتین وأخص بالذکر فی هاتین الموءسستین السید أکبری والسید مرتضی و أعوانهما، کما أشکر کلّ من ساهم فی إنجاح زیارتی بتوفیق الله الذی هو مردّ جمیع الشکر والتقدیر.
وأسأل الله العلیّ القدیر أن یکتب هذه الأعمال فی موازین حسناتنا. انّه تعالی مجیب الدعوات.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
أخوکم فی الله الشیخ عثمان جاه
نائب رئیس المجلس الأعلی للشئون الإسلامیة
بجمهوریة غامبیا
6/1/2002
***
...پیوسته(همانند بسیاری از مسلمانان) از دو دیدگاه تروریست از نظر سیاسی، و کافر از حیث عقیده، به جمهوری اسلامی مینگریستم.
رسانههای ارتباطی شیطانی جهان کوشیدهاند تا این دو صفت خبیث را به جمهوری اسلامی نسبت دهند. آنها در اقناعِ جهانِ تقسیم شده پس از جنگ سرد به دو ارودگاه لائیک و اسلامی، بسیار موفق بودهاند، به نحوی که ایران، نزد بسیاری از مردم گناهکار شناخته شد. این دیدگاه ضرر بزرگی را به ایران وارد کرد. لعنت خداوند بر منافقان و کفّار باد که از دو دریچه، به قلوب امت اسلامی وارد شدند: دریچهی تروریسم و دریچهی تشیّع.
آنان برای تشیّع، صفات و خصیصههایی را تعریف کردند که اگر درست باشد کفر آشکار است. آنان اکاذیبی را برای شیعه جعل و چهرهی تشیّع را لوث کردند و برای خود جایگاهی در قلوب اهل سنت گشودند و با آنان کاری کردند که کمترین نتیجهی آن ایجاد شکاف و دشمنی بین مسلمانان و شیعه است.
قبل از مسافرتم به جمهوری اسلامی، سفر به این کشور به خاطر تبلیغات رسانههای شیطانی و تهمتهایی که متوجه آن بود به نوعی برایم سنگین و ثقیل بود. امّا پس از دیدار از ایران و زیارت شهرهایی، چون قم و مشهد، در خود احساس راحتی، بهجت و سرور کردم که علت و اسباب آن را این گونه میتوانم بیان کنم:
ظاهر عمومی، از کارمندان فرودگاه گرفته تا کارگران نظافتچی همگی نمونه و مظهر اسلامی بودند.
علمای آنان همگی یک زبان، اتّهامات وارد به شیعه را که در صورت صحت، من آنها را خطرناک میدانستم انکار میکردند.
تواضع مشایخ و مسئولان عالیرتبه آنان.
صلابت و در عین حال نرمی علمای شیعه و درک آنان از مشکلات و اسبابی که موجب اختلاف بین شیعه و سنّی شده است.
احترام و اکرام آنان به علمای اهل سنت و منابع علمی آنان به گونهای که در همهی کتابخانههای شیعی همه منابع اهل سنت وجود دارد چیزی که من آن را نزد علمای اهل سنت خودمان ندیدهام.
آمادگی آنان برای گفتگو و تفاهم به خاطر تقدّم مصالح عمومی بر منافع و مصالح شخصی.
خدمت به علم و تکنولوژی اسلامی توسط دانشمندان جمهوری اسلامی.
حفظ و صیانت آثار اسلامی.
ایستادگی دولت و ملت در مقابل دشمنان اسلام و إعلام مواضع در قبال قضایای اسلامی بدون هیچ ترس و واهمه.
دوستی و محبّت شیعه نسبت به اهل بیت پیامبرعلیهم السلام و خدماتی که به خاطر محبّت به رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم نسبت به اهل بیتعلیهم السلام ارائه میکنند، من مطمئنم که اگر دستشان به مرقد پیامبر میرسید خدمات ارزشمندی را ارائه میدادند.
وقتی این صفات شیعه باشد آنان نیز همانند دیگر مسلمانان، مسلمانند اگر چه مذهب، افکار و مکتب آنان تفاوت داشته باشد. اسلام وصفی است که خداوند آن را ایجاد و پیامبر او، آن را تبیین کرد و این اوصاف بر هر کسی تطبیق کند او مسلمان است.
آنگاه دستهبندی دیگری برای انسان مسلمان پیش میآید که یا در راه مستقیم است یا عاصی و یا منافق، که انسان عاصی غیر از کافر است و حال منافق نیز معلوم است.
بنابراین، چرا مسلمانان بر اساس اصول مورد توافق عمل نمیکنند و بعضی دیگر را در بعضی اختلافات فرعی که از پایههای دین حنیف ماست معذور نمیدارند، تا نقاط اختلاف را در معرض بحث و بررسی با شرح صدر و در جوی برادرانه قرار دهند؟!
در این صورت است که امت اسلامی میتواند بر دشمنان اسلام (که روش آنان تفرقه بینداز و حکومت کن است) پیروز شوند، در غیر این صورت حال و روز همین خواهد بود مادامی که ما خود آن را تغییر ندهیم.«اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّر ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِاگنْفُسهِمْ».
مغز کلام این است که :
جمهوری اسلامی ایران، جمهوری بزرگ و دوستدار رسول خدا و قدردان صحابه علیهم افضل الصلوات است این جمهوری به صلح و امنیت جهانی دعوت میکند امّا این دعوت به صلح و امنیت با سازش طلبی و خم شدن در مقابل صهیونیسم و دشمنان دین اسلام نیست بلکه دعوت به صلحی است که عزت اسلام و کرامت مسلمانان را باعث شود.
لذا من شخصاً به حقایقی رسیدهام که کاملاً با آنچه قبل از دیدارم از ایران داشتهام تفاوت دارد این دیدار احساس و علاقهای از نظر سیاسی با جمهوری اسلامی و از نظر عقیدتی با شیعه در من ایجاد کرد.
از تمامی مسلمانان میخواهم در موضع خود در قبال شیعه با مطالعه کتب شیعی و دیدار با علمای آنان و زیارت شهرهای قم و مشهد تجدید نظر کنند.