تجلی قرآن در ادب فارسی «نگاهی به اشعار سلمان هراتی»
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
شعر گونهای وحی است که بر جان سراینده نازل میشود و شاعر پیامبری است که واژگان را به رستاخیزی عظیم فرامیخواند.هر چه کلام خیالانگیز شاعری از سرچشمه وحی الهی بیشتر برخوردار باشد، شعر او آشناتر با جانها و ماندگارتر در یادها خواهد بود.
زندهیاد سلمان هراتی از شمار پاکان صمیمی است که کلامش آکنده از عطر محمدی(ص)است.در جای جای «آسمان سبز»اندیشهاش، باورهای قرآنی جلوهگرند.«از این ستاره تا آن ستاره»، زندگیاش با نور قرآن روشن شده و از«دری[که]به خانه خورشید» گشوده است، با بصیرتی قرآنی به جهان مینگرد:
جهان، قرآن مصور است و آیهها در آن به جای آن که بنشینند، ایستادهاند درخت یک مفهوم است دریا یک مفهوم است جنگل و خاک و ابر خورشید و ماه و گیاه با چشمهای عاشق بیا تا جهان را تلاوت کنیم.
(نیایش وارهها) در این مختصر تلاش شده است، فرازهایی از سرودههای او را باز خوانیم و تجلی قرآن را در کلام او دریابیم.باشد که واژگان ما نیز حیاتی قرآنی بیابند و خالی از اندیشه حضرتش نباشند.
*** اثرپذیری شعر سلمان از قرآن را میتوان به دو سطح تقسیم کرد:
1.سطح زبانی
در این شیوه، شاعر برخی از واژگان یا تعبیرهایی را که ریشههای قرآنی دارند، در شعر خود به کار گرفته است.
الف)واژگان قرآنی
تقدیر:...و خلق کل شیء فقدره تقدیر(فرقان، 2)
ای آفریننده شبنم و ابر/آیا تشنگی مرا پایان میدهی؟/تقدیر چیست؟/ میخواهم از تو سرشار باشم.
(نیایش وارهها) تقوی:و لباسالتقوی ذلک خیر (اعراف، 26)
و پلک پنجرهها را به باغ نور گشود/ و بذر عشق را/به نیت تقوا/به خاک ریخت.
(در نیمه آخرین ماه بهار)
شیطان:و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین(بقره، 168)
هر چه کلام خیالانگیز شاعری از سرچشمه وحی الهی بیشتر برخوردار باشد، شعر او آشناتر با جانها و ماندگارتر در یادها خواهد بود
گاهی آنقدر واقعیت داری/که من/صدای فرو ریختن/شانههای سنگی شیطان را میشنوم.
(نیایش وارهها)
سجده:سیماهم فی وجوههم من اثر السجود(فتح، 29)
گاهی آنقدر واقعیت داری/که پیشانیام/به یک تکه ابر سجده میبرد.
(نیایش وارهها)
فطرت:فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله(روم، 30)
بوکشان/تمام حفرههای شب را میکاوم/بر فطرت خزهها دست مییابم.
(نیایش وارهها)
ب)تعبیرهای قرآنی
تنفس آسمان:و الصبح اذا تنفس (تکویر، 18)
در شب تجرد محض/شب بیزمزمه/تو را میشنوم/و تنفس آسمان را/و خواب برگها را.
(و نه حتی شعر) توکل بر خدا:...و توکل علی الله (انفال، 61)
و صریح میگوید/«توکل بر خدا/ قربان در دولت یا زهرا(ع)!»
(سرباز) هفت آسمان:تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن(اسرا، 44)
در تخیل پنجرهای است/که هفت آسمان در او جمع میشود.
(نیایش وارهها)
بهشت و دوزخ:مثل الجنة التی وعد المتقدن تجری من تحتها الانهار (وعده، 35)و مأواهم جهنم و بئس المصیر (تحریم، 9)
در دوزخی که معصیت بودن آفرید آرامش بهشتی یک چشمهسار شد
ج)واژگان غیرمستقیم(برگرفته از احادیث و روایات)
حول حالنا:یا مقلب القلوب و الابصار...حول حالنا الی احسن الحال
(دعای تحویل سال)
عید، «حول حالنا»است/که واجب است بفهمیم
(عید در دو نگاه)
عید، تقاضای سبز شدن است/یا مقلب القلوب
(عید در دو نگاه)
دجالوار:از جمله علائم ظهور امام عصر(عج)، آمدن دجال است.
با چشمهای خیره/دجالوار/دشنه بر کف و دشنام بر لب/به نیزههای ایستاده شب/تکیه داشتند.
(در نیمه آخرین ماه بهار)
صفات ثبوتیه:صفات الهی که ریشه در کمال دارند و در ذات خداوند ثابتند.
چشمهایم/از بصیرتی آکنده میشود/که منتهای تکامل یک چشم است/همخانهام میگوید:صفات ثبوتیه کدامند؟/من میگویم:/باز چه بوی خوشی/این جا را فرا گرفته است!
(نیایش وارهها)
2.سطح فرازبانی(مفاهیم)
در این شیوه اثر پذیری، شاعر وامدار داستانی از قرآن یا موضوعات اخلاقی بیان شده در قرآن و یا اندیشهها و باورهای قرآنی است.
الف)داستانهای قرآنی
یکی از معروفترین داستانهای قرآن، داستان حضرت موسی(ع)است که در آیات بسیاری از آن یاد شده است. تأثیر این داستان را در شعر سلمان این گونه میتوان یافت:
اما در تقدیر آمده است/این بار چون گذشته/صندوق حادثه/در اطراف دستهای امین آسیه/لنگر میگیرد.
(ناگهان بهار)
پلیس/بین گل محمدی و مردم/ دیوار میکشد/و نمیداند که/نیل به بلعیدن فرعونان/عادت دارد.
(ناگهان بهار)
فریبندهتر از شیطان نخستین/ بیخداتر از فرعون/آتش افروزتر از نمرود.
(زمستان قرن بیستم)
یکی دیگر از داستانهای تأثیرگذار بر شعر هراتی، داستان نمرود است:
فردا را روشنتر از سحر حدس میزنم/که خندهدارتر از مرگ نمرود/ به نیش پشهای فرو خواهی ریخت.
(زمستان قرن بیستم)
ب)موضوعات اخلاقی در قرآن
تشبیه قرآن در مورد غیبت یکی از قویترین تشبیهات محسوس است.
و لا یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا فکر همتوه...(حجرات، 12)
آه دهانم/دهانم/از بوی گوشت مرده لزج شده است/با این دهان/ چگونه میتوان/لذت حضور تو را چشید/آیینه نیز تصویر هولناکی از من مینمایاند.
(نیایش وارهها)
ج)اندیشههای قرآنی
آفرینش انسان:و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون(روم، 20)
اسیر خاکم و پرواز سرنوشتم بود
فرو پریدن و در خاک بودنم ننگ است
(سرنوشت)
نیاز محو شدن بود در تن خاکی
که با شنیدن یک بانگ از جرس رفتیم
(نیاز محو شدن)
تن خاک حقیر بود و جانش دادی
(تا زمزمه مرگ)
معاد و قیامت:اذا زلزلت الارض زلزاله(زلزله-1)/یا ایها الناس اتقوا ربکم ان زلزلة الساعة شیء عظیم(حج، 1)
فردا/با یک زلزله صبح میشود/ آنگاه پیامبران/با شاخهای از گل محمدی/به دنیا میگویند/صبح بخیر/فردا، آغاز میشویم
(جمهوری گل محمدی)
فردا پایان بدی است/فردا جمهوری گل محمدی است.(جمهوری گل محمدی)
مرگباوری:ما عندکم ینفد ما عند الله باق(نحل، 96)و کل شیء هالک الا وجهه(قصص، 88)
آخر اینجا نشستن دوامی ندارد/ زندگانی درنگی است کوتاه/چون فرود شتابان فواره تا خاک (زندگی)
شهید و شهادت:لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء...(بقره، 154)
ماندیم و نراندیم نشستیم و شکستیم
رفتید و شنیدیم شهیدان خدایید
(سبکبارتر از ابر)
ای شهیدان کجاست منزلتان
سلمان هراتی، از شمار پاکان صمیمی است که کلامش آکنده از عطر محمدی(ص)است. در جای جای«آسمان سبز» اندیشهاش، باورهای قرآنی جلوهگرند
چیست جز آفتاب در دلتان
روی در آب چشمه میشویید
از خدا عاشقانه میگویید
(تا صدای شکوفه)
ولایت پذیری:انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکوة و هم راکعون(مائده، 55)
به مولای متقیان علی(ع):ابتدای تو/امتزاج آسمان و خاک بود/ای تمام تو تمام نور/تا ببینمت/هر ستاره روزنی است/سمت بینهایت حضور تو
(امتزاج آسمان و خاک)
فریاد!/آتش به جان خیمه در افتاد/ چشمی به خیمهها/چشمی به قتلگاه/ زینب میان آتش و خون/ایستاده است.
(شام غریبان)
*** به راستی، جهان آن گونه که سلمان میبیند، یک قرآن مصور است و شعر او نیز انعکاسی از جهان.
(روحش شاد)
زندهیاد سلمان هراتی از شمار پاکان صمیمی است که کلامش آکنده از عطر محمدی(ص)است.در جای جای «آسمان سبز»اندیشهاش، باورهای قرآنی جلوهگرند.«از این ستاره تا آن ستاره»، زندگیاش با نور قرآن روشن شده و از«دری[که]به خانه خورشید» گشوده است، با بصیرتی قرآنی به جهان مینگرد:
جهان، قرآن مصور است و آیهها در آن به جای آن که بنشینند، ایستادهاند درخت یک مفهوم است دریا یک مفهوم است جنگل و خاک و ابر خورشید و ماه و گیاه با چشمهای عاشق بیا تا جهان را تلاوت کنیم.
(نیایش وارهها) در این مختصر تلاش شده است، فرازهایی از سرودههای او را باز خوانیم و تجلی قرآن را در کلام او دریابیم.باشد که واژگان ما نیز حیاتی قرآنی بیابند و خالی از اندیشه حضرتش نباشند.
*** اثرپذیری شعر سلمان از قرآن را میتوان به دو سطح تقسیم کرد:
1.سطح زبانی
در این شیوه، شاعر برخی از واژگان یا تعبیرهایی را که ریشههای قرآنی دارند، در شعر خود به کار گرفته است.
الف)واژگان قرآنی
تقدیر:...و خلق کل شیء فقدره تقدیر(فرقان، 2)
ای آفریننده شبنم و ابر/آیا تشنگی مرا پایان میدهی؟/تقدیر چیست؟/ میخواهم از تو سرشار باشم.
(نیایش وارهها) تقوی:و لباسالتقوی ذلک خیر (اعراف، 26)
و پلک پنجرهها را به باغ نور گشود/ و بذر عشق را/به نیت تقوا/به خاک ریخت.
(در نیمه آخرین ماه بهار)
شیطان:و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین(بقره، 168)
هر چه کلام خیالانگیز شاعری از سرچشمه وحی الهی بیشتر برخوردار باشد، شعر او آشناتر با جانها و ماندگارتر در یادها خواهد بود
گاهی آنقدر واقعیت داری/که من/صدای فرو ریختن/شانههای سنگی شیطان را میشنوم.
(نیایش وارهها)
سجده:سیماهم فی وجوههم من اثر السجود(فتح، 29)
گاهی آنقدر واقعیت داری/که پیشانیام/به یک تکه ابر سجده میبرد.
(نیایش وارهها)
فطرت:فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله(روم، 30)
بوکشان/تمام حفرههای شب را میکاوم/بر فطرت خزهها دست مییابم.
(نیایش وارهها)
ب)تعبیرهای قرآنی
تنفس آسمان:و الصبح اذا تنفس (تکویر، 18)
در شب تجرد محض/شب بیزمزمه/تو را میشنوم/و تنفس آسمان را/و خواب برگها را.
(و نه حتی شعر) توکل بر خدا:...و توکل علی الله (انفال، 61)
و صریح میگوید/«توکل بر خدا/ قربان در دولت یا زهرا(ع)!»
(سرباز) هفت آسمان:تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن(اسرا، 44)
در تخیل پنجرهای است/که هفت آسمان در او جمع میشود.
(نیایش وارهها)
بهشت و دوزخ:مثل الجنة التی وعد المتقدن تجری من تحتها الانهار (وعده، 35)و مأواهم جهنم و بئس المصیر (تحریم، 9)
در دوزخی که معصیت بودن آفرید آرامش بهشتی یک چشمهسار شد
ج)واژگان غیرمستقیم(برگرفته از احادیث و روایات)
حول حالنا:یا مقلب القلوب و الابصار...حول حالنا الی احسن الحال
(دعای تحویل سال)
عید، «حول حالنا»است/که واجب است بفهمیم
(عید در دو نگاه)
عید، تقاضای سبز شدن است/یا مقلب القلوب
(عید در دو نگاه)
دجالوار:از جمله علائم ظهور امام عصر(عج)، آمدن دجال است.
با چشمهای خیره/دجالوار/دشنه بر کف و دشنام بر لب/به نیزههای ایستاده شب/تکیه داشتند.
(در نیمه آخرین ماه بهار)
صفات ثبوتیه:صفات الهی که ریشه در کمال دارند و در ذات خداوند ثابتند.
چشمهایم/از بصیرتی آکنده میشود/که منتهای تکامل یک چشم است/همخانهام میگوید:صفات ثبوتیه کدامند؟/من میگویم:/باز چه بوی خوشی/این جا را فرا گرفته است!
(نیایش وارهها)
2.سطح فرازبانی(مفاهیم)
در این شیوه اثر پذیری، شاعر وامدار داستانی از قرآن یا موضوعات اخلاقی بیان شده در قرآن و یا اندیشهها و باورهای قرآنی است.
الف)داستانهای قرآنی
یکی از معروفترین داستانهای قرآن، داستان حضرت موسی(ع)است که در آیات بسیاری از آن یاد شده است. تأثیر این داستان را در شعر سلمان این گونه میتوان یافت:
اما در تقدیر آمده است/این بار چون گذشته/صندوق حادثه/در اطراف دستهای امین آسیه/لنگر میگیرد.
(ناگهان بهار)
پلیس/بین گل محمدی و مردم/ دیوار میکشد/و نمیداند که/نیل به بلعیدن فرعونان/عادت دارد.
(ناگهان بهار)
فریبندهتر از شیطان نخستین/ بیخداتر از فرعون/آتش افروزتر از نمرود.
(زمستان قرن بیستم)
یکی دیگر از داستانهای تأثیرگذار بر شعر هراتی، داستان نمرود است:
فردا را روشنتر از سحر حدس میزنم/که خندهدارتر از مرگ نمرود/ به نیش پشهای فرو خواهی ریخت.
(زمستان قرن بیستم)
ب)موضوعات اخلاقی در قرآن
تشبیه قرآن در مورد غیبت یکی از قویترین تشبیهات محسوس است.
و لا یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا فکر همتوه...(حجرات، 12)
آه دهانم/دهانم/از بوی گوشت مرده لزج شده است/با این دهان/ چگونه میتوان/لذت حضور تو را چشید/آیینه نیز تصویر هولناکی از من مینمایاند.
(نیایش وارهها)
ج)اندیشههای قرآنی
آفرینش انسان:و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون(روم، 20)
اسیر خاکم و پرواز سرنوشتم بود
فرو پریدن و در خاک بودنم ننگ است
(سرنوشت)
نیاز محو شدن بود در تن خاکی
که با شنیدن یک بانگ از جرس رفتیم
(نیاز محو شدن)
تن خاک حقیر بود و جانش دادی
(تا زمزمه مرگ)
معاد و قیامت:اذا زلزلت الارض زلزاله(زلزله-1)/یا ایها الناس اتقوا ربکم ان زلزلة الساعة شیء عظیم(حج، 1)
فردا/با یک زلزله صبح میشود/ آنگاه پیامبران/با شاخهای از گل محمدی/به دنیا میگویند/صبح بخیر/فردا، آغاز میشویم
(جمهوری گل محمدی)
فردا پایان بدی است/فردا جمهوری گل محمدی است.(جمهوری گل محمدی)
مرگباوری:ما عندکم ینفد ما عند الله باق(نحل، 96)و کل شیء هالک الا وجهه(قصص، 88)
آخر اینجا نشستن دوامی ندارد/ زندگانی درنگی است کوتاه/چون فرود شتابان فواره تا خاک (زندگی)
شهید و شهادت:لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء...(بقره، 154)
ماندیم و نراندیم نشستیم و شکستیم
رفتید و شنیدیم شهیدان خدایید
(سبکبارتر از ابر)
ای شهیدان کجاست منزلتان
سلمان هراتی، از شمار پاکان صمیمی است که کلامش آکنده از عطر محمدی(ص)است. در جای جای«آسمان سبز» اندیشهاش، باورهای قرآنی جلوهگرند
چیست جز آفتاب در دلتان
روی در آب چشمه میشویید
از خدا عاشقانه میگویید
(تا صدای شکوفه)
ولایت پذیری:انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکوة و هم راکعون(مائده، 55)
به مولای متقیان علی(ع):ابتدای تو/امتزاج آسمان و خاک بود/ای تمام تو تمام نور/تا ببینمت/هر ستاره روزنی است/سمت بینهایت حضور تو
(امتزاج آسمان و خاک)
فریاد!/آتش به جان خیمه در افتاد/ چشمی به خیمهها/چشمی به قتلگاه/ زینب میان آتش و خون/ایستاده است.
(شام غریبان)
*** به راستی، جهان آن گونه که سلمان میبیند، یک قرآن مصور است و شعر او نیز انعکاسی از جهان.
(روحش شاد)