نگاهى به زندگى علمى و آثار شهید آقا مصطفى خمینى
آرشیو
چکیده
متن
شهید سید مصطفى خمینى در آذر ماه 1309هـ.ش. برابر با رجب المرجب 1349هـ.ق. در شهر مقدس قم در بیت جهاد و اجتهاد دیده به جهان گشود و نام جدّ شهیدش حاج سید مصطفى موسوى بر او نهاده شد.
دوران تحصیل
در 15 سالگى بنا به گزینش خود و ارشاد پدر به تحصیل دانشهاى حوزوى پرداخت. با تلاش و پشت کار و استعداد ذاتى که داشت در کم ترین زمان ممکن دانشهاى مقدماتى را فرا گرفت:1
(… ایشان درطى دو سال و چند ماه کتابهاى: سیوطى معالم حاشیه ملاعبداللّه شمبه مجموع مطوّل و بخشى از شرح لمعه را با درس خصوصى به پایان رسانید…)2
سطح عالى را از حوزه درس اساتید برجسته حوزه علمیه قم حضرات آیات: مرتضى حائرى شهید صدوقى سلطانى محمد جواد اصفهانى و… آموخت. در 22 سالگى دوره تخصصى اصول و فقه (خارج) را آغاز کرد. فقه را از محضر مراجع عصر آیات عظام: حجت بروجردى محقق داماد. و اصول را از حوزه درس حضرت امام بهره برد. پس از رحلت آیت اللّه بروجردى در حوزه درس فقه پدر شرکت جست و پس از چندى به مقام بلند اجتهاد دست یافت.
در کنار فراگیرى دانش فقه و اصول دانشهاى دیگر را نیز فرا مى گرفت. فلسفه و حکمت را از بزرگان فن: فکور یزدى والد محقق علامه طباطبائى سید ابوالحسن رفیعى قزوینى استفاده برد.3
در راه کسب دانش به درسهاى رایج حوزه بسنده نکرد. در آثار علمى غیر درسى با ژرف نگرى تمام به مطالعه و مباحثه مى پرداخت. کم تر کتاب علمى در رشته اى از دانشهاى حوزوى یافت مى شد که آن را مطالعه یا مباحثه نکرده باشد:
با هم به درس خارج مى رفتیم… خارج از این درسها هم با هم مباحثه داشتیم: تقریرات آقاى نائینى و رساله هاى شیخ انصارى در آخر مکاسب…)4
هنوز سى سال از عمر شریفش نگذشته بود که جامع معقول و منقول و دیگر دانشهاى موجود حوزه بود.5
شهید مصطفى خمینى در قم با بهره هاى علمى فراوانى که از عالمان بزرگ در رشته هاى گوناگون گرفته بود در بسیارى از دانشها بویژه در فقه و اصول مجتهد مسلم بود. وقتى در نجف اقامت اجبارى گزید خود را بى نیاز از حوزه درس اساتید بزرگ حوزه نجف مى دید ولى به انگیزه هایى در حوزه درس مراجع عصر شرکت جست که دستاورد برخى از آن درسها جزوه ارزشمند: (نقد دروس الاعلام النجف الاشرف) است که در بین آثار آن شهید عزیز جایگاه ویژه دارد.
ویژگیهاى شخصیتى شهید آقا مصطفى و عوامل آن در پرتو هدایتهاى پدر مرشد کاملِ واصلِ اسطوره تقوا و دانش استعدادهاى
شهید در تمام زوایا شکوفا شد.
افزون بر نقش اساسى پدر در بر جسته نمودن شخصیت علمى وى ویژگیهاى ذاتى بود که از وى عالمى ژرف اندیش چیره دست و معنوى و… ساخت.
در این جا به پاره اى از ویژگیهایى که در تکوّن شخصیت علمى و معنوى استاد نقش اساسى داشته است اشاره مى کنیم:
استعداد ذاتى
شهید مصطفى خمینى هوش و زیرکى بسیار داشت و از آن استفاده بهینه مى برد در درک و فهم مطالب علمى به گونه اى بود که اندیشه استاد را در همان آغاز طرح و بیان مى گرفت به ذهن مى سپرد و همزمان آن را در ذهن سره گرى مى کرد و پرسشها و اشکالهاى مفید را مطرح مى کرد که هم استاد را مفید بود و هم شاگردان را سرمایه.
درباره این ویژگى کسانى که در حوزه درس امام خمینى حضور داشته اند خاطرات بسیار دارند از جمله یکى از آنان مى گوید:
(او به عنوان یک مستشکل خوب درس بحث مى کرد. آخر بعضیها اشکال مى کردند و با جواب حضرت امام ساکت مى شدند ولى ایشان دوباره و سه باره اشکال مى کرد. و با حضرت امام بحث مى کرد.)6
جامع بودن
هوش و استعداد کار و تلاش علمى در راه تحصیل دانشهاى گوناگون او را به درجه اى از دانش رساند که نه تنها بر دانشهاى معمول حوزه چیرگى کامل داشت بلکه در دیگر دانشهاى حوزوى سر آمد بود. به گواهى همدرسان در گستره دانش از دوران جوانى از چهره هاى علمى حوزه و در ردیف اساتیدِ بنام قرار داشت:
(… از نظر فضیلت علمى به نظر من سالیان دراز بود که مرحوم حاج آقا مصطفى یک مجتهد مسلّم کامل و صاحب نظر در فقه اصول فلسفه رجال تفسیر و سایر علوم اسلامى بود…)7
البته شاید افراد با هوش در دانشهاى گوناگون بر آراى بزرگان دانش چیرگى کامل یابند و به مرحله اجتهاد بر سند و در دانش حکمت و عرفان و مقام سیر و سلوک مقاماتى به دست آرند ولى دانشورى که با کسب همه این فنها و دانشها و کمالها و… در مسائل اجتماعى پیشگام باشد و در امور سیاسى از تیزبینى و توان تحلیل قوى بهره مند و با شجاعت در میدان مبارزه حضور یابد کم سراغ داریم و شهید آقا مصطفى از این چهره هاى کم مانند بود.
(کم تر کسى را داشتیم که در حد خودش از افرادى که با ایشان هر دوره بودند نبوغ ایشان را داشته باشند و این که مثل ایشان جامع باشند و در همه قسمتها وارد باشند و لذا… ایشان هم در فلسفه استاد بود هم در فقه استاد بود و مجتهد شد و هم در قسمتهاى دیگر…)8
بهره ورى از فرصتها
شناخت نقش زمان و بهره ورى از فرصتها اثر اساسى در پى ریزى شخصیت انسان دارد. کسانى که از برهه ها بهره شایسته مى برند زود یا دیر فرشته پیروزى را در بر مى گیرند; از این روى پیشوایان دین بارها استفاده از فرصتها را یادآور شده اند:
(… اغتنموا الفرص فانها تمر مرالسحاب.)9
فرصتها را قدر بدانید چون همانند ابرها سپرى مى شوند.
شهید آقا مصطفى خمینى از دانشورانى بود که به این راز شناخت داشت و با تمام تلاش از کم ترین فرصت بیش ترین استفاده را مى برد و چراغ در دست به دنبال دانش و حکمت مى گشت و هر جا دانشورى مى یافت از خرمن دانش وى توشه بر مى گرفت و بر لحظه لحظه عمر خویش بسیار حریص و سخت گیر بود. با این که در بیت
مرجعیت بود از وقت هدردادنها به دور بود و از آنچه که او را از کاروان دانش دور مى کرد پرهیز داشت.
البته امام خمینى نیز رضا نمى داد که وى وقت خود را در امورى غیر درس و بحث و کارهاى علمى بگذراند. یک وقتى ایشان در قضیه اى براى شخصى واسطه مى شود امام به وى مى گوید:
(شما مشغول درس خود باش و بگذار این کارها را دیگران بکنند.)10
در مجلسى که باید شرکت مى کرد براى هدر نرفتن وقت خویش نکته هاى علمى مفید مطرح مى کرد و مجلس را به جلسه بحث علمى مبدل مى ساخت.11
استاد نه تنها از فرصتهاى عادى کمال بهره را مى برد بلکه حتى از فرصتهایى که در گرفتاریها مانند زندانى و… برایش پیش مى آمد بیش ترین استفاده علمى را مى برد. در یکى از گرفتاریها با کمبود منابع علمى درگزاره هاى جدید فقهى آثار ارزش مندى نگاشت:
(… در سلول انفرادیش در زندان قزل قلعه با نداشتن کتاب حدود صدوبیست صفحه فقه در مسائل مستحدثه… مانند: بیمه بانک و غیره نوشت….)12
در ترکیه فرصت طلایى برایش پیش آمد و از آن بهره هاى علمى و معنوى بسیار برد یک سال تمام از دریاى مواج دانش و معرفت پدر بهره برد. پدر که به هوش و شایستگى و قوه درک وى آشنا بود گوهر دانش و حکمت را به او سپرد:
(… مدتى که امام در ترکیه تبعید بودند. مرحوم آقا مصطفى تنها ندیم و کسى بود که با امام در تماس بودند و تمام اوقاتى که این دو شخص به تنهایى به سر مى بردند صرف مباحثات علمى و فلسفى مى شد….)13
تلاش و پشتکار
تلاش و ژرف اندیشى در تحصیل
دانش مهم ترین عامل پیشرفت و چیرگى بر دانشهاى گوناگون است. استاد شهید از دانش پژوهانى بود که رمز موفقیت را از همان آغاز کسب دانش در دقت و پشتکار دیده بود:
(… من فراموش نمى کنم در یکى از روزهایى که با ایشان هم بحث بودیم… از اوّل آفتاب همین طور در رابطه با آن بحث مشغول مطالعه و نوشتن و تتبع و بررسى انظار بود و هیچ خستگى در این راه براى او پیدا نمى شد.)14
آزاد اندیشى:
بسیارى از اهل نظر و فرهیختگان دلیرى اظهار نظر در برابر آراى بزرگان ندارند. کم شخصیتهایى یافت مى شوند از خود استقلال رأى نشان دهند و تسلیم رأى بزرگان دانش نشوند و بزرگى بزرگان آنان را از اظهار نظر باز ندارد.
استاد شهید از دانشوران جوانى بود که چون از تواناییهاى علمى خوبى برخوردار بود از همان آغاز به آراى بزرگان با دید نقد مى نگریست و با پشتوانه دلیل سخن خود را بدون ترس از ناسازگارى با مشهور و بزرگان ابراز مى کرد. هیچ گاه بدون دلیل و برهان حاضر نبود به سخن کسى گوش فرا دهد:
(… از همان اوّل حالت تعّبد نسبت به مطالب علمى نداشت; مثلاً اگر شیخ انصارى یا هر بزرگوارى مطالبى را گفته است سربسته نمى پذیرفت… مى توان گفت از همان اول روح اجتهاد داشت و همین باعث ترقى او شد.)15
این روحیه علمى در آثار قلمى که از استاد به جا مانده به خوبى نمایان است.
تدریس
استاد شهید به خاطر ژرف اندیشى دقت نظر نبوغ و برجستگیهاى ویژه اى که داشت از اوان تحصیل هر کتاب
درسى که فرا مى گرفت آمادگى تدریس آن را داشت. بیش تر کتابهاى مقدماتى حتى دانش معقول را پس از آموختن تدریس مى کرد:
(… او چندان مطالعه نمى کرد ولى هر درسى را گویى با تمام جزئیاتش جابه جا حفظ مى نمود. حتى دیدم آخر شرح منظومه را درس مى گرفت و آغاز آن را درسى مى گفت.)16
در سال 1340هـ. ش در مدرسه حجتیه قم تدریس حکمت داشت و افزون بر شرح منظومه اسفار اربعه ملاصدرا به طور خصوصى براى جمعى تدریس مى کرد.17
در امر تدریس بسیار موفق بود و حوزه درس با رونقى داشت.
مقام معظم رهبرى درباره چهره علمى حوزوى و مقام استادى ایشان مى گوید:
(… او یک مدرس معروف بود. فلسفه درس مى داد. فقه درس مى داد و به عنوان یک چهره برجسته در میان طلاب حوزه و فضلاء و مدرسین معروف بود.)18
هنگامى که به نجف اشرف مهاجرت کرد و توفیق حضور در حوزه نجف را یافت با ویژگیهایى که داشت خیلى زود درخشید. تدریس خارج فقه و اصول و فلسفه را شروع کرد و حوزه درس با رونقى بنیان نهاد و شاگردان بسیارى دور وى حلقه زدند و به درس وى روى آوردند.
مى گویند: حوزه درس وى در نجف اشرف سومین حوزه مهم درس خارج و سرآمد بسیارى از درسهاى موجود حوزه بوده است.
نگارشها
به طور معمول کسانى که در عرصه تدریس و پرورش نیروى انسانى تلاش مى ورزند و توفیق دارند کم تر مجال مى یابند آثار علمى ژرف از خود به جاى بگذارند. انگشت شمارند آنان که هم در تدریس درخشیده باشند و هم در
نگارش صفحه هاى درخشان و پر برگى از خود به جاى گذارده باشند.
استاد شهید در هر دو میدان پیشگام بود. از جوانى حوزه تدریس با شور و شادابى داشت و از همان روزگار یافته هاى علمى و پژوهشى خود را به رشته تحریر مى کشید. مى توان ادعا کرد استاد یکى از موفّق ترین چهره هاى علمى حوزه بود که با عمر کوتاه بیش ترین آثار علمى در دانشهاى گوناگون از خود به یادگار گذارد. در قم نگارشهاى علمى ارزشمندى بجا گذاشت که از سوى رژیم غارت شد.
در ترکیه دو جلد (مکاسب محرّمه) (قاعده لاتعاد) (رساله لاضرر) (الواجبات فى الصلاة) و (الفوائد و العوائد) را نگاشت.18
پس از هجرت به نجف اشرف بى درنگ تلاشهاى علمى خود را بیاغازید و تا آخرین لحظه هاى عمر نگارش را در سرلوحه کارهاى خویش داشت.
فهرست آثارى که از وى به جاى مانده و نزدیکان ایشان از آن یاد کرده اند یا در آثار خود از آنها نام برده به شرح زیر است:
1. تفسیر قرآن 4جلد.
2. تحریرات فى الاصول 3جلد.
3. کتاب اصول اثر مختصر در مباحث اصول.
4. القواعد الاصولیه.
5. قواعد الحکمیه حاشیه و تعلیقه بر اسفار اربعه ملاصدرا.
6. حاشیه بر هدایه ملاصدرا.
7. حاشیه بر طبیعیات اسفار ملاصدرا.
8. حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا.
9. دوره فلسفه قدیم.
10. حاشیه عروة الوثقى (اجتهاد و تقلید).
11. تحریر عروة الوثقى (تقلید و احتیاط).
12. تحریر عروة الوثقى (طهارت).
13. کتاب الطهارت (مستقل).
14. کتاب الصلوة.
15. الواجبات فى الصلوة.
16. حاشیه عروة الوثقى (خلل صلات).
17. احکام الخلل فى الصلوة (مستقل).
18. رساله قضا صلوات.
19. حاشیه عروة الوثقى (کتاب صوم).
20. شرح و مستند تحریر الوسیله امام خمینى (کتاب صوم).
21. کتاب الصوم (مستقل).
22. مکاسب محرمه 2جلد.
23. شرح و مستند تحریر الوسیله (مکاسب محرمه).
24. کتاب البیع (مستقل).
25. شرح و مستند تحریر الوسیله (کتاب البیع).
26. شرح و مستند تحریر الوسیله (خیارات).
27. کتاب الخیارات (مستقل).
28. کتاب الاجاره.
29. شرح و مستند تحریر الوسیله (کتاب النکاح).
30. دراستات فى ولایت فقیه.
31. القواعد الفقهیه (قاعده لاضرر و قاعده لاتعاد).
32. حاشیه بر وسیلة النجاة سید ابوالحسن اصفهانى.
33. نقد دروس الاعلام النجف الاشرف (فقه اصول).
34. رساله حدیث رفع.
35. القواعد الرجالیه.
36. حاشیه بر خاتمه مستدرک الوسائل میرزا حسین نورى.
37. الفوائد والعوائد.
38. شرح زندگانى ائمه(ع).
39. تطبیق هیئت جدید بر هیئت و نجوم اسلامى.
40. قضیه آقاى حکیم و دولت عراق (یادداشتهاى دستنویس درباره مسائل روز با تحلیل عمیق سیاسى.)20
از مجموعه آثار شهید تنها سه اثر به زیور چاپ آراسته شده است. به امید آن که در کنگره بزرگداشت آن بزرگ دیگر آثار ایشان چاپ و عرضه شود. در این نوشتار بر آنیم که به گونه فشرده پاره اى از آثار شهید را معرفى کنیم.
تفسیر قرآن 4جلد.
تحقیق و تصحیح: سید محمد سجادى.
چاپ و نشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
مفسران در طول تاریخ اسلام به
شیوه هاى گوناگون به روشن گرى کلام وحى پرداخته اند. گروهى از زاویه روایات پیشوایان دین به آیات قرآنى نگریسته اند و گروهى از منظر کلام عرفان فقه علم و ادب و….
استاد شهید روشهاى تفسیرى یاد شده را بایسته و کافى نمى داند و بر این باور است نگاه یک سویه به آیات قرآن فهم و درک و برداشت را محدود مى کند. و انسانها را از بسیارى حقایق و دقایق آیات الهى محروم مى سازد.
از این روى طرح نو در تفسیر که در میان روشهاى تفسیرى سابقه نداشت در افکند. با نگاه همه جانبه از زوایاى گوناگون به سراغ آیات قرآن رفت و با وام گرفتن از معارف اهل بیت و دانشهاى قدیم وجدید به تفسیر آیات قرآن پرداخت. اثر حاضر ثمره پژوهشها و ژرف اندیشیهاى گسترده ده ساله استاد است که به گونه الگوى نوینى در سیر تفسیر نگارى فرا روى علاقه مندان گذاشته است.
تفسیر با خطبه رسول اکرم(ص) در وصف قرآن و تقدیم اثر به پیشگاه سیدالشهداء آغاز شده است. نویسنده در پیش گفتار کوتاه حقیقت دانش تفسیر را مى نمایاند و از تفسیر تعریفى دقیق ارائه مى دهد. این اثر ارزش مند سوره حمد و 26 آیه از سوره بقره را در بردارد.
استاد با نگرشى فراگیر و همه سویه مطالب سوره حمد را در سه محور اساسى عرضه مى دارد:
1. بایسته هاى بحث و پژوهش در تمام سوره.
2. برداشتهاى گوناگون از هر آیه.
3. شرح تفسیر واژگان و اجزاى آیات.
نویسنده با بهره گیرى از تخصصهاى گوناگون و دانشهاى رایج درحوزه چون: رسم الخط صرف نحو لغت معانى و بیان ادب و عروض. علم حروف. تجوید و قراءت تاریخ و شأن نزول اصول فقه فقه کلام عرفان اخلاق حکمت و فلسفه و سبکها و برداشتهاى علماى تفسیر به بحث
مى پردازد و در این اثر ناتمام ردپاى ماندگارى در دانش تفسیر و قرآن پژوهى از خود مى گذارد.
تحریرات فى الاصول 3جلد
تحقیق و تصحیح: سید محمد سجادى و حبیب اللّه عظیمى.
چاپ و نشر سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
تحقیق و تصحیح جلد نخست توسط سید محمد سجادى انجام پذیرفته و در سال 1365ش هـ. در 561 صفحه به چاپ رسیده است.
تحقیق و تصحیح جلد دوم و سوم اثر توسط سید محمدسجادى و حبیب اللّه عظیمى صورت گرفته و در سال 1372ش.هـ. در 645 و 862 صفحه چاپ و منتشر شده است. این اثر دائرة المعارف گونه در دانش اصول در یازده مقصد سامان یافته است بدین شرح:
مباحث مقدماتى علم اصول: تعریف وضع حقیقة شرعیه صحیح و اعم الفاظ مشترک و مشتق.
اوامر نواهى مفاهیم عام و خاص مطلق و مقید قطع ظن براءت اشتغال و استصحاب.
اجتهاد و تقلید
در باب اجتهاد و تقلید استاد دو اثر ارزش مند نگاشته که به گونه دستنوشته در دسترس است:
1. الحاشیه على العروة الوثقى اجتهاد و تقلید: این حاشیه در 24 صفحه تمام باب اجتهاد و تقلید عروة را در بر دارد و از به شرح ترین حاشیه هایى است که بر عروة الوثقى در این باب نگاشته شده; از این روى کم تر مسأله اى در باب تقلید عروه مى توان یافت که در این حاشیه به بحث و بررسى گذاشته نشده باشد.
استاد شهید در این حاشیه به افزودن واژگانى چون: (على الاحوط) (على الاقوى) و… بسنده نکرده بلکه به ریشه یابى علمى فتواها پرداخته است و نه تنها خوانندگان بر
فتواها آگاهى مى یابند بلکه فقیهان و پژوهشگران نیز مى توانند از آن بهره علمى ببرند.
2. تحریر العروة الوثقى التقلید والاحتیاط: در تحریر عروة دیدگاههاى فقهى و فتواهاى استاد شهید به سبک و سیاق (عروة الوثقى) سید محمد کاظم یزدى نگاشته شده است.
این اثر در 20 صفحه و در بردارنده 74 مسأله و به گونه دستنوشته است.
از کمبودهایى که در باب روشن گرى مسائل شرعى و بیان فتوا احساس مى شود به روز نبودن مسائل حضور نداشتن فتوا در صحنه زندگى اجتماعى اقتصادى سیاسى فرهنگى و روشن نبودن تکلیف گزاره هاى نوپیدا و طرح نشدن مسائل برابر با شرایط و نیازهاى زمان است. استاد شهید با تحریر عروة خواسته گامى در جهت برطرف کردن این کاستیها بردارد.
هدف وى از پدید آوردن این اثر ویرایش متن عروه از عبارتهاى غیرلازم پرهیز از تکرارهاى ملال آور کاستن فرعها و فرضهایى که زمان آن گذشته و امروز مورد نیاز نیست افزودن مسائل نوپیدا ارامه دسته بندى و نظم جدید به فروع برگرفته از مبانى و اصول توجه به شرایط زمان در بیان مسائل و… است.
در این نوشته نویسنده فتواى خود را به زبان عربى استوار و روان عرضه داشته و در مقایسه با نگارشهاى فتوایى دیگر بویژه عروة الوثقى از برجستگیهاى بسیارى برخوردار است.
تحریر العروة کتاب الطهارة:
این اثر نگارش نوینى است در (کتاب طهارت) به سبک و روش عروة الوثقى که پس از بحث تقلید و احتیاط از (فصل فى المیاه) آغاز مى شود و به (فصل فى الاجسام الطاهره) پایان مى یابد.
تحریر العروة در بردارنده همه مسائلى که در عروة الوثقى سید کاظم
یزدى طرح شده نیست بلکه مسائل مهم را ایشان با روشى که داشته به بحث گذارده است.
کتاب الطهارة:
اثر مورد بحث نخستین نگارش مستقل فقهى استاد در فقه استدلالى و سر سلسله آثار فقهى گسترده و دراز دامن در بابهاى گوناگون تحت عنوان: (کتاب کبیر) است گرچه نویسنده بر این اثر که برخى از حلقه هاى آن موجود است و برخى ناپدید و یا به دور از دسترس عنوان ویژه اى نزده ولى در دیگر نوشته هاى خود از (کتاب کبیر) بارها نام مى برد که از آن استفاده مى شود مقصود استاد همین سلسله کتابهاى فقهى استدلالى گسترده در بابهاى گوناگون فقه است.
خلل نماز
بحث خلل نماز از بحثهاى دشوار و مورد نیاز است و روایات بسیار درباره آن رسیده و چند قاعده فقهى در آن کاربرد دارد. ویژگى بحث سبب شده موضوع در میان فقها مطرح باشد و کتابها و رساله هاى مستقل فتوایى و علمى درباره آن نگاشته شود.
استاد شهید نیز به خاطراهمیت و جایگاه بحث در این باب دو نگارش: (حاشیه عروة الوثقى) و (احکام الخلل فى الصلوة) از خود به جاى گذاشته است.
1. الحاشیة على العروة الوثقى: در این دستنوشته فصل پنجاه از کتاب الصلوة عروة الوثقى: (الخلل الواقع فى الصلوة) که سیّد یزدى در 19 مسأله آن را به پایان برده استاد بر 6 مسأله آغازِ آن حاشیه دارد.
2. احکام الخلل فى الصلاة: این اثر ارزنده فقهى به شیوه فقه استدلالى و به گونه مستقل در باب خلل نماز نگارش یافته و بخش عمده مباحث خلل نماز را در بر دارد.
این نوشته در 182 صفحه سامان یافته و اکنون نسخه اصلى آن
درکتابخانه عمومى آیت اللّه نجفى مرعشى در قم موجود است.
مطالب کتاب در یازده مسأله به شرح زیر سامان یافته است:
اخلال به زیاده و نقیصه (جزء و شرط) اخلال از روى عمد اخلال از روى جهل قصور یا تقصیر حدیث لاتعاد و مفاد آن شیوه جمع میان حدیث لاتعاد و من زاد شیئاً اخلال به نیت خلل قبله و احکام آن تحدید قبله خلل در وقت و احکام آن اخلال به طهارت حدثى در نماز اخلال به طهارت خبثى در نماز حکم نماز در حال آلودگى به نجاست اخلال به شرایط ساتر اخلال به جهر و اخفات اخلال به شرایط رکوع سجود و قیود آن اخلال به قیام.
صوم
مسائل روزه هماره مورد توجه فقها و عرصه بحث و نظر آنان بوده است. در این باب نگاشته هاى استدلالى و فتوایى بسیارى وجود دارد و استاد شهید نیز به این باب توجه ویژه داشته و نگارشهاى گوناگونى عرضه کرده است:
1. حاشیة على العروة الوثقى کتاب صوم: دستنوشته در 29 صفحه و از آغاز کتاب صوم تا فصل دوم (مسأله 48) را در بر دارد.
2. شرح و مستند تحریرالوسیله تحریر الوسیله حضرت امام از نگاشته هاى استوار همه سویه نگر و جُنگ فقهى است که هم مقلدان را به کار مى آید و هم محققان را از این روى اهل فضل به آن توجه ویژه دارند و شهید آقا مصطفى هم این اثر پرکار برد را در کانون توجه قرارداده و کتاب صوم آنرا شرح و مستند نموده است. کتاب صوم: دستنوشته در 56 صفحه و از آغاز کتاب صوم تحریر الوسیله (بحث نیّت) تا مسأله 3 باب (فیما یجب الامساک عنه) را در بر دارد.
3. کتاب الصوم به تصحیح
محمد على رازى در انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در 233 صفحه به چاپ رسیده است. این نوشته فقهى مستقل است که مباحث آن در ماه رمضان بر گروهى از فاضلان حوزه علمیه نجف القا شده و به مدت پنج سال سامان دهى و نگارش آن به درازا کشیده است.
کتاب مقدمه اى دارد در تعریف حقیقت صوم و بحثى درباره نیت و فرعهاى آن و بحثى درباره مفطرات روزه.
شرح و مستند تحریرالوسیله کتاب نکاح
شهید آقا مصطفى دیدگاههاى ویژه فقهى خود را در باب نکاح درحاشیه هاى مسائل آن آورده است.
این اثر از مسأله 11 تا بخشى از مسأله 23 ادامه دارد و در مجموع وى بر 12 مسأله تحریر حاشیه دارد و در 40 صفحه به گونه دستنوشته سامان یافته است.
شرح و مستند تحریر الوسیله مکاسب و متاجر
این اثر که شرح و مستند سازى تحریر الوسیله بخش مکاسب محرمه است 26 مسأله از مکاسب محرمه تحریر الوسیله را در بر دارد و نسخه اصلى آن در 120 صفحه به گونه دستنوشته در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى موجود است.
کتاب البیع
از سلسله نگارشهاى گسترده و مستقل استاد شهید در فقه استدلالى (کتاب البیع) است. این اثر گویا همزمان با تدریس (بیع) توسط امام خمینى درنجف اشرف سامان یافته است. کتاب حاضر در 517 صفحه به گونه دستنوشته تمامى مباحث بیع را در بردارد و اکنون نسخه اصلى آن در کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى در قم موجود است.
خیارات
خیارات از بحثهاى بحث انگیز عرصه
طرح آرا و دیدگاههاى گوناگون است. به خاطر کمبود منابع و دلیلهاى لفظى قواعد فقهى و اصولى فراوانى کاربرد دارند و دانش وران فقه با دقت و ژرف نگرى بسیار و بحثهاى ژرف آثار ارزنده اى در این باب به میراث گذشته اند.
استاد شهید نیز در این باب دو اثر ارزش مند به گونه شرح و مستند و بحث استدلالى مستقل نگاشته است:
1. شرح مستند تحریر الوسیله کتاب خیارات: این اثر که مستند سازى و شرح تحریرالوسیله کتاب خیارات امام خمینى است در 129 صفحه سامان یافته و از آغاز تا مسأله دوم: (القول فى احکام الخیار) را در بردارد.
2. کتاب الخیارات: این اثر دستنوشته آخرین بخش از کتاب فقهى گسترده اوست که در فقه استدلالى به گونه مستقل به دنبال (کتاب البیع) با 23 صفحه افتادگى نگاشته شده است. احتمال مى رود بخش افتاده خیار غبن و خیار عیب باشد. شاهد بر این سخن جمله اى است که در صفحه 561 کتاب خیارات آمده است: (لما مر بعض البحوث حول ذلک فى خیارالغبن.)
و از این که کتاب خیارات بدون مقدمه شروع مى شود نشان مى دهد که پیش از این مباحثى بوده و از بین رفته است و یا در دسترس نیست.
کتاب کم وبیش همزمان با درس خیارات امام خمینى درنجف اشرف نگاشته شده ولى مباحث آن از چنان استقلالى برخوردار است که نمى شود گفت شاگردى در دوران تحصیل با توجه به درس استاد آن را نگاشته است.
الاسلام و الحکومة:
این اثر در باب (ولایت فقیه) به شیوه فقه استدلالى و مستقل نگاشته شده است و هم اکنون تایپ شده آن در 63 صفحه در دسترس قراردارد.
از بخشهاى پایانى نوشته بر مى آید
استاد شهید در واپسین روزهاى ذیحجة الحرام سال 1398هـ.ق. پس از درس (ولایت فقیه) امام خمینى در تاریخ 13 ذیقعده 1389هـ.ق. تا 2 ذى الحجة الحرام 1389هـ.ق. به نگارش این اثر دقیق و ارزش مند پرداخته است.
ولایت فقیه از بحثهاى فقهى بسیار مهمى است که فقیهان در بابهاى گوناگون فقه بویژه در (کتاب البیع) به مناسب (شرایط متعاقدین) آن را عنوان مى کنند امّا این که به گونه مستقل و فراگیر بدان پرداخته شود پیشینه دورى ندارد ملا احمد نراقى در اثر ارزش مند خود: (العوائد الایام) به این بحث مهم به گونه گسترده پرداخته و آن را در کانون توجه قرار داده است. پس از ایشان حضرت امام خمینى بحث ولایت فقیه را در شرایط بسیار حساس تاریخ اسلام و در هنگامه مبارزات ضد استعمارى و ضد استبدادى براى هر چه روشن تر کردن افقهاى حرکت در آینده و نمودن این که این حرکت عظیم و تاریخى در چهارچوب ویژه اى روبه سوى آینده دارد و به هیچ یک از مکتبهاى موجود وابستگى ندارد طرح کرد شورى در حوزه نجف و قم بر انگیخت و به مبارزات اسلامى ژرفا بخشید و مبارزان را هر چه پرتوان تر به صحنه آورد. این درس محورى و ناب در 13جلسه به گونه اى بسیار روان امّا عمیق در حوزه خواب زده نجف و در بین انبوه مخالفان و کژاندیشان به مشتاقان القا شد و اثر جاودانه اى در آن روزگار در حوزه نجف گذاشت.
امام خمینى به خاطرحساسیت زمان و اهمیت موضوع (ولایت فقیه) از مبارزان دانشور و محقق حوزه درس خویش مى خواهد که به هرگونه ممکن با نگارش سخنرانى در محافل و مجالس تدریس و… به شناساندن (ولایت فقیه) بپردازند:
(ما اصل موضوع را طرح کردیم و لازم است نسل حاضر و نسل آینده در اطراف آن بحث و فکر کنند.)21
استاد شهید از آن جا که به شرایط سیاسى آن روز آشنایى ژرف داشته و کاربرد ژرف و سترگ (ولایت فقیه) را به گونه همه جانبه و عمیق درک کرده بوده است نخستین کسى بوده که به نداى امام و مقتداى خویش پاسخ داده و بحث ولایت فقیه به سبک و روش ویژه و مبانى استوار مطرح کرده است. وى نگاشته خویش را در دو مقدمه و عنوانهاى محورى به شرح زیر سامان داده است:
دلیلهاى ولایت فقیه: آیات روایات اجماع عقل جایگاه ولایت فقیه در بابهاى گوناگون فقه دیدگاههاى فقیهان اقسام ولایت حکومت ویژه امامان معصوم (ع) حکم قیام در عصر غیبت شرایط حاکم اسلامى در برداشت از واژه امام محدوده وظایف حاکم اسلامى فقیهان در زمان اقتدار حاکمان اسلامى پیروى فقیهان از حاکم اسلامى وظایف مهم ولى فقیه.
دروس الاعلام و نقدها
استاد شهید در مهاجرت به حوزه علمیه نجف اشرف در درس شمارى از بزرگان و فقیهان و اصولیان شرکت مى جوید از مطالب اصلى درسها یادداشت بردارى مى کند و هر یک را به گونه عالمانه و با نگاه دقیق و موشکافانه به بوته نقد مى گذارد و در ضمن رأى اصولى و فقهى خود را با استدلال استوار عرضه مى دارد. حوزه هاى درسى که استاد شرکت جسته به ترتیبى که در این جزوه آمده عبارتند از:
1. آیت اللّه سید محمود شاهرودى که در درس اصول ایشان شرکت جسته و بحث (جریان اصول در اطراف علم اجمالى) را به رشته تحریر آورده و به آن نقد زده است. در مجموع شش درس از درسهاى آیت اللّه شاهرودى را یادداشت کرده و هر درسى دو یا سه صفحه را به خود اختصاص داده و این بخش در بحث (ظن) و شبهات ابن قبه پایان یافته است.
2. آیت اللّه آقا سید روح اللّه خمینى که در درس بیع بیع معاطات حضرت ایشان شرکت جسته و آنچه از این درس نگارش یافته یازده درس است که آخرین آن (ادله لزوم معاطات) را در بر دارد.
3. آیت اللّه سید ابوالقاسم خوئى که درس اصول ایشان بحث اجتماع امرو نهى شرکت جسته و آنچه از درس به نگارش در آمده تقسیم نواهى به ارشادى و مولوى است در شش درس و این بخش در موضوع جعل صحت و فساد پایان یافته است.
4. آیت اللّه محمد باقر زنجانى که در درس فقه و اصول ایشان شرکت جسته است: فقه کتاب طهارت آب قلیل و کثیر و اصول در بحث احراز عنوان مخصص به استصحاب.
5. آیت اللّه سید محسن حکیم که در درس فقه ایشان شرکت جسته است و پنج درس از بحث (لزوم شرکت) ایشان نگارش و نقد و بررسى شده است.
الفوائد والعوائد
این اثر از یادداشتهاى پراکنده استاد در دانشهاى گوناگون: فقه اصول کلام عرفان و… فراهم آمده است.
نویسنده با روش فنى و در قالب اصطلاحات پیچیده علمى پاره اى از دیدگاههایى که در دانشهاى یاد شده مطرح شده به بوته نقد و بررسى گزارده از جمله بحث مشکل استصحاب کلى و اقسام آن طرح کرده و دیدگاه خود را درباره آن چنین یادآور شده است:
(مبانى احکام شرعى را بر مباحث ذهنى و ترسیم گریهاى دقیق فنى استوار نمودن امر بسیار دشوار و پذیرش آن مشکل است.)
در فوائد دیگر به مباحث سودمندى درباره معاد جسمانى دعا ثواب ثواب و عقاب اعمال و… پرداخته که مطالعه آن براى پژوهشگران و اهل نظر بسیار مفید و پرفایده خواهد بود.
پاورقیها:
1. مجلّه (پیام انقلاب) شماره14/96 1362/8/7.
2. (آرشیو بنیاد تاریخ) سخنان استاد جعفر سبحانى.
3. روزنامه (جمهورى اسلامى) 1371/7/30.
4. مجلّه (پاسدار اسلام) شماره 28/23 آبان ماه 1362.
5. روزنامه (جمهورى اسلامى) 1371/7/30.
6. (اسناد انقلاب اسلامى) مصاحبه آقاى سید محمد شاهچراغى دستنوشته.
7. مجلّه (پیام انقلاب) شماره 34/91 مصاحبه با آیت اللّه فاضل.
8. روزنامه (کیهان) 1359/8/1.
9. (نهج البلاغه) حکمت 21.
10. مجله (یاد) شماره 116/12.
11. مجلّه (پاسدار اسلام). آبان 1362.
12. مجله (جنگ و زندگى) آبان 1362.
13. مجلّه (پیام انقلاب) شماره 48/18 1359/7/30.
14. مجلّه (پیام انقلاب) شماره 10/96 1362/8/7.
15. مجلّه (پاسدار اسلام) شماره 28/23 آبانماه 1362.
16. (نهضت روحانیون ایران) على دوانى ج332/6.
17. روزنامه (جمهورى اسلامى) 1363/8/1.
18. مجلّه (شاهد) شماره 41/71.
19. مجلّه (15 خرداد) 17/4; (تحریرات فى الاصول) شهید آقا مصطفى خمینى ج702/3; مجلّه (حضور) شماره 64/17 پاییز 75.
20. (نهضت امام خمینى) سید حمید روحانى ج19/2.
21. (ولایت فقیه) امام خمینى مؤسسه احیاء آثار.