مراجع صاحب رسالـه (1)
آرشیو
چکیده
متن
آنچه در پى مى آید بحث و بررسى است درباره رساله هاى عملیه که مجتهدان بنام و شخصیتهاى برجسته علمى حوزه هاى علمى در برهه اى از تاریخ تشیّع به خیل مشتاقان فراگیرى احکام دین عرضه مى کرده اند و بدین طریق بخشى از وظایف خویش را در راستاى ابلاغ دین انجام مى داده اند.
در آغاز نگاهى داریم به سیر کلى بیان و ابلاغ احکام شرعى تا زمان پدید آمدن رساله هاى عملیه و آن گاه شرح مختصرى داریم از حیات علمى مراجع صاحب رساله بویژه آنان که در شعاع گسترده اى نفوذ داشته اند و سرفصل نوى در بیان احکام شرعى گشوده اند.
هدف در این بررسى و تحقیق بحثى صرفاً تاریخى نیست بلکه کندوکاوى است در رساله هاى عملیه از حیث جامعیت تقسیم بندى ابواب و فصول و ویژگیهاى نثر و جایگاه این رساله ها در بین مردمان و فقهاء و اهل نظر بالآخر کاستیها و بیان این نکته که براى عصر حاضر کاربرد دارد یا باید در چگونگى ین تجدید نظر میشود و تحول رخ نماید.
عصر حضور
در ابتداى بعثت پیامبر اکرم(ص) از سوى خداوند مأمور شد اقوام و خویشاوندان خود را به اسلام و تعالیم آن فراخواند:
(وانذر عشیرتک الاقر بین...)1
پس از انجام این مأموریت ویژه و عمومى شدن دعوت پیامبر(ص) در مکّه مکرمه خانه ارقم بن ابى ارقم نخستین پایگاهى بود که تعالیم و معارف و مسائل شرعى از آن جا منتشر مى شد و همه روزه مسلمانان و افرادى که تازه به اسلام گرویده بودند براى فراگیرى معارف و احکام الهى در آن مکان گرد مى آمدند2 و دستورات وحى و مسائل دین را از پیامبر(ص) شفاهاً و به گونه مستقیم دریافت مى نمودند. تا زمانى که منطقه نفوذ اسلام گسترش نیافته بود بیان احکام و مسائل دین به همین گونه بود.3
با گرویدن مردم مناطق دور از مرکز وحى به اسلام و گسترش قلمرو اسلام و نیاز مسلمانان به فراگیرى احکام ومعارف الهى و عدم دسترسى به پیامبر(ص) و یا اصحاب آن حضرت پیامبر(ص) بر آن شد که جمعى از اصحاب و افرادى را که در محضر وى شفاهاً احکام و مسائل دین را آموخته بودند براى ابلاغ دین به مناطق دور از پایگاه وحى اعزام نماید.
مصعب بن عمیر اولین مبلغ اعزامى از سوى رسول اکرم(ص) ماٌمور شد با گروه مسلمانانى که از مدینه به محضر رسول خدا(ص) شرفیاب شده بودند براى آموزش قرآن و ابلاغ احکام ومعارف دین به تازه گرویدگان به اسلام به مدینه برود.
(... فلما انصرف عنه القوم بعث معهم رسول اللّه مصعب بن عمیر... وامره ان یقرئهم القرآن ویعلّمهم الاسلام و یفقهم فى الدین. فکان یسمى مصعب بالمدینة المقرئ...)4
آن گاه که اهل یثرب رهسپار مدینه گردیدند پیامبر(ص) مصعب بن عمیر را به همراه آنان فرستاد و به او دستور داد براى مسلمانان قرآن قرائت کند و معارف اسلام را بیاموزاند و آنان را به مسائل دین آشنا سازد. از آن پس از مصعب در مدینه با نام (مقرء) یاد مى شد.
پیامبر(ص) به هنگام اعزام على(ع) به یمن فرمود:
(... اى على! من ترا به سوى یمن مى فرستم تا مردم آن سرزمین را به اسلام دعوت کنى و احکام خدا حلال و حرام او را براى آنان بیان نمایى...)5
افراد دیگرى نیز از سوى پیامبر(ص) براى تبلیغ دین و بیان احکام به مناطق مختلف فرستاده شده اند که مادر صدد بر شمردن تمام موارد نیستم.6
علاوه بر اعزامهاى فردى از سوى پیامبر(ص) اعزامهاى گروهى و دسته جمعى نیز به مناطقى که زمینه پذیرش اسلام را داشته و یا مسلمان بوده اند و نیازمند به تبلیغ دین انجام گرفته است.7
بنابراین در زمان پیامبر(ص) مردم احکام شرعى و مسائل دین را به دوگونه دریافت مى کردند:
1. به گونه شفاهى و مستقیم از خود پیامبر(ص).
2. از اصحاب پیامبر(ص) که احکام دین را از محضر رسول اللّه(ص) فرا گرفته بودند و شایستگى ابلاغ آن را داشتند.
این شیوه در بیان و ابلاغ احکام شرعى و مسائل دینى در دوره خلفا نیز ادامه پیدا کرد و مردم مسلمان احکام شرعى و مسائل مورد نیاز خود را از اصحاب پیامبر(ص) و خلفاء شفاهى و یا کتبى دریافت مى کردند.8
خلفاء به اقتضاى منصب خود را ملزم به پاسخ گویى به مسائل شرعى و پرسشهایى که از اطراف و اکناف بلاد اسلام از سوى پیروان ادیان و مکتبها و نحله ها مى شد مى دانستند. گرچه در نوع مسائل از پاسخ صواب عاجز بودند و براى پاسخ صحیح متوسل به اصحاب پیامبر(ص) بویژه على(ع) مى شدند.9
على(ع) در زمان زمامدارى افزون بر این که خود پاسخ گوى مسائل دینى مردم مسلمان بود اصحاب و کارگزاران خود را که به مناطق گوناگون کشور اسلامى و شهرهاى دور مى فرستاد به بیان احکام تعلیم مسائل دینى مردم توصیه مى فرمود از جمله به قثم بن عباس والى مکه مى نویسد:
(... اما بعد فاقم للناس الحج و ذکرهم بایام اللّه واجلس لهم العصرین فافت المستفتى و علّم الجاهل.)10
اما بعد حج را با مردم به پادار و به آنان روزهاى خدا را یادآور شو و در بامداد و سرشب با آنان بنشین و فتوا بده کسى را که حکمى بپرسد و نادان را بیاموز...
با تغییر خلافت از مسیر اصلى خود و تبدیل آن به سلطنت موروثى مسلمانان آگاه با شناختى که از معاویه داشتند او را مرجع شایسته اى براى بیان احکام ندانستند. وى نیز جز به حکومت و امورى که پایه هاى آن را تثبیت مى کرد توجه چندانى نداشت و امر بیان احکام شرعى و مسائل مربوط به آن را به اهل آن وانهاده بود از این روى در این روزگار به سان گذشته مسؤولیت تبیین و ابلاغ احکام شرعى و پاسخ به نیازهاى مردم بر دوش ائمه(ع) و فقیهانى بود که علم دین را از سرچشمه زلال آن گرفته بودند.11
از جمله در سخن زیر مى بیننیم که افراد مسائل شرعى خود را از امام(ع) سؤال مى کنند:
عن عمّار قال: ساٌلت اٌبا عبد اللّه(ع) عن رجل سها خلف الامام فلم یفتتح الصلاة قال: یعید الصلاة...)12
عمار مى گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم از حکم کسى که پشت سر امام(جماعت) نسیان بر او عارض شده و نماز را با تکبیر آغاز نکرده است. حضرت فرمود: باید نماز را اعاده کند...
یا امام باقر(ع) به ابان بن تغلب مى گوید:
(اجلس فى مسجد المدینة وافت الناس فانى احب ان یرى فى شیعتى
مثلک....)13
در مسجد مدینه بنشین و براى مردمان فتوا بده. افرادى مثل تو در میان شیعیان براى من خوشایند است.
افزون بر این اصحاب و راویان احادیثِ امامان معصوم(ع) را به صورت رساله هاى عملیه مى نوشته اند و در اختیار مردم مسلمان قرار مى داده اند که برخى از آنها را ائمه(ع) دیده وتأیید کرده اند از جمله کتاب: یوم ولیله یونس بن عبد الرحمن را:
عن احمد بن اٌبى خلف قال: کنت مریضاً فدخل علَیَّ ابو جعفر علیه السلام یعودنی فى مرضى فإذاً عند رأسى کتاب (یوم و لیلة) فجعل یتصفّحه ورقة ورقة حتى اٌتى علیه مِن اَوّلهِ الى آخره وجعل یقول: رحم اللّه یونس رحم اللّه یونس رحم اللّه یونس...)14
احمد بن أبى خلف نقل مى کند: مریض بودم. امام جواد(ع) به عیادت من آمد. نزدیک سرم کتاب: (یوم ولیله) بود. حضرت کتاب را صفحه به صفحه تا پایان ورق زد و آن را بر زمین گذاشت. فرمود: خدا رحمت کند یونس را خدا رحمت کند یونس را خدا رحمت کند یونس را...)
با توجه به این که بیان احکام شرعى در زمان حضور علاوه بر نقل سنت و روایت از راه اجتهاد و استنباط احکام از منابع با رعایت ضوابط رائج بوده بعید نمى نماد که بسیارى از این رساله ها و نوشته ها و نوشته هاى راویان احادیث صرفاً گردآورى و باب بندى روایات نبوده بلکه شامل فتاوى اصحاب ائمه(ع) نیز بوده است.
دیدگاه فاضل تونى که درباره رساله (یوم ولیله) مى نویسد:
(الظاهر ان الکتاب کان کتاب الفتوى...)15
این برداشت را تایید مى کند. چون یونس بن عبد الرحمن از فقهاى برجسته شیعه بوده و در ابواب مختلف فقه مانند: صلات زکاة و... صاحب نظر و فتوا بوده است.
در زمان حضور گرچه مسؤولیت بیان احکام در مرتبه نخست بر عهده پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) بوده ولى با توجه به شرایط روز این وظیفه مهمّ از سوى امامان(ع) به اصحاب و فقیهانى که شایستگى و توانائى لازم را در فهم و بیان احکام داشتند واگذار شد. آنان در راه انجام این وظیفه افزون بر نقل حدیث در موارد لزوم بر اجتهاد از منابع مى پرداختند و نتیجه را به مردم عرضه مى کردند.
عصر غیبت صغرا.
در روزگار غیبت صغرا (260 ـ 329هـ. ق) جز تعداد معدودى از فقیهان برجسته شیعه بقیه شیعیان از شرفیابى محضر مبارک حضرت محروم شدند و نمى توانستند با حضرت ملاقات کنند و مسائل شرعى خود را بپرسند. فقط نواب خاص حضرت از ناحیه مقدسه مأموریت داشتند مسائل و مشکلات مردم را به حضرت منتقل و پاسخ آن را براى ابلاغ دریافت کنند.
در این دوره بر اساس توقیع شریف حضرت شیعیان وظیفه داشتند که به راویان حدیث مراجعه کنند.
(واما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الى رواة حدیثنا...)16
در این عصر تحول چندانى رخ ننمود. شیعیان به راویان حدیث که همان فقیهان بودند مراجعه و احکام را فرا مى گرفتند.
عصر غیبت کبرا
در این عصر مسؤولیت راهنمایى شیعیان کاملاً به دوش فقیهان متعهد و مسؤول قرار گرفت.
آنان وظیفه سنگین و دشوار شناخت و تبیین احکام را عهده دار شدند. در آغاز این دوره نیز بیان احکام از سوى اکثر فقهاء به شیوه نقل روایت و عرضه احادیث
بود. گرچه در همین زمان تک فقیهانى بودند که از راه اجتهاد و استنباط احکام شرعى از کتاب و سنت و بیان فتوا انجام وظیفه مى نمودند. ولى از آن جا که اکثر فقها بر روش اهل حدیث تکیه داشتند این شیوه از نفوذ بیشترى نسبت به طریقه بیان احکام از راه اجتهاد و فتوا برخوردار بود.
از این روى مى بینیم فقها و دانشمندان در پاسخ به مسائل دینى و شرعى مسلمانان به بیان متن احادیث که از معصوم(ع) رسیده بود بدون کم و کاست بسنده مى نمودند. و نهایت کارى که در آغاز این دوره انجام شد این بود: در تألیفاتى که براى بیان احکام شرعى نگاشته مى شد اسناد روایت راحذف کردند ولى بر متن و الفاظ احادیث همچنان پایبند بودند. مانند: (مقنع) (هدیه) (من لایحضره الفقیه) (فقه الرضا) (مقنعه) (نهایه) (مراسم) (کافى) (مهذب) و...17
ولى پس از قدیمین: (ابن ابى عقیل عمانى و ابن جنید اسکافى) با رونق یافتن مکتب مفید و شاگرد برجسته وى سید مرتضى علم الهدى روش اهل حدیث از سوى این دو فقیه سخت مورد انتقاد واقع شد و روش اجتهادى قدیمین با سعى و تلاش فراوان این دو اجتهادگر نو اندیش روش غالب حوزها و مشى فقهى فقهاء گردید. با نگاشته شدن کتاب ارزشمند مبسوط از سوى شیخ طوسى شیوه اجتهاد به طور کامل جایگزین روش اهل حدیث شد.
به هر حال استنباط احکام شرعى از منابع اولیه روز به روز گسترش مى یافت و بر خلاف گذشته نقل حدیث تنها راه نبود. مردم با مسائل نوپیدا رو به رو مى شدند و از آیات و روایات نمى توانستند وظیفه خود را بفهمند بدین خاطر به اهل استنباط روى مى آوردند.
سؤالات خویش را براى مجتهدان مى فرستادند و طلب پاسخ مى نمودند کتابهایى مانند: (جواهر الفقه) قاضى ابن براج18; (جوابات المسائل النیسابوریه شیخ مفید)19; (المسائل التى مسألها الشیخ ابوجعفر الطوسى) شیخ مفید20; (جوابات
المسائل الطرابلسیات) و (جوابات المسائل الموصلیه) سید مرتضى21 و... بدین گونه شکل گرفتند. کتابهایى هم در مجرد فتوا براى استفاده مسلمانان تالیف شد. مانند: (الجمل العلم والعمل) سید مرتضى; (النهایة) شیخ طوسى; (السرائر الحاوى لتحریر الفتاوى) ابن ادریس; و تبصرة المتعلمین) علامه حلى و... در کنار این تلاش سترگ کتابهاى فقهى استدلالى و فنى به اهل علم و دانش پژوهشانى که مى خواستند به چگونگى استدلال پى ببرند و یا کسانى که شیعه را به دور از میدان اجتهاد و استنباط مى پنداشتند عرضه شد مانند:
(مبسوط) شیخ طوسى; (غنیه) ابن زهره; (شرایع الاسلام) محقق حلّى و....
این شیوه هاى گوناگونى بیان احکام شرعى از سده هاى چهارم تا دهم هجرى قمرى معمول بوده و آثار ارزشمندى از این دوران به جاى مانده که امروز چراغ راه فقیهان شیعه است.
پس از این دوره که شیوه پرسش از سوى مکلفان و پاسخ از جانب صاحب نظران و مراجع تقلید رایج بود شیوه دیگرى براساس نیاز زمان شکل گرفت.
بدین گونه: مرجع تقلید براساس شناختى که از نیازها و مسائل مورد ابتلاء و نو پیداى مردم و جامعه داشت به نگارش رساله و کتاب مى پرداخت.
انگیزه گرایش به این شیوه را شاید بشود چنین تحلیل کرد:
1. شیعیان در بلاد اسلامى روبه فزونى بودند و همگان را امکان سؤال و دریافت پاسخ نبود و علاوه خود مراجع نیز امکان آن را نداشتند به تک تک یا گروه گروه از مسلمانان بدین شیوه پاسخ بگویند از این روى این شیوه غیر فراگیر از جلوه افتاد و شیوه جدید سکه روز شد.
2. مسلمانان به گونه نسبى در سطح گسترده ترى از سواد بهره مند شده بودند و توان آن را داشتند از رساله و یا کتاب مرجع تقلید جواب سؤال خویش را دریابند و به کار بندند.
اینها و دیگر انگیزه ها مراجع را بر آن داشت تا رساله عملیه بنگارند و زمینه یاد گیرى مسائل شرعى را براى مکلفان فراهم آورند.
این رساله ها به خاطر نثر روان گوناگونى مسائل در بر داشتن مسائل نوپیدا و... براى مکلفان مفید افتادند و راهگشا.
اولین اثرى که بدین شیوه نگاشته شد رساله عملیه شیخ بهایى (جامع عباسى) بود.
از آن پس این شیوه با اندک تفاوتى در چگونگى طرح مسائل نشر و.. رواج یافت.
مراجع صاحب رساله
در این جا بر آنیم مراجعى را که با اقبال مردم رو به رو شده اند و ناگزیر نظرات خود را در باب باب فقه بدون استدلالها و مباحث پیچیده و فنى و در خور فهم مردمان معمولى به گونه مکتوب در دسترس همگان گذاشته اند معرفى کنیم. اینان بر دو دسته اند:
1. دسته اى از آنان شهرت داشته اند و مرکز توجه مسلمانان بوده اند و به اصطلاح در مقام و موقعیت مرجعیت عامه قرار داشته اند.
2. برخى دیگر مرکز توجه عامه مردم نبوده اند جز در محدوده بلد یا منطقه محلّ زندگانى خود.
در این نوشتار به گونه اى مختصر به شرح حال برجستگان در عرصه فتوا و بیان ویژگیهاى رساله هاى آنان مى پردازیم و در ضمن اشاره اى داریم به صاحبان فتوایى که مقلدان کمترى داشته اند و حوزه نفوذشان محدود بوده است.
یادآورى: رساله هاى عملیه گوناگونند و متنوع: برخى جامع اند و در بردارنده همه ابواب فقه حتى عتق و برخى به مسائل عبادى و فردى بسنده کرده اند و از مقوله هایى به سان: امر به معروف و نهى از منکر قضاء شهادات حدود
قصاص و... سخنى به میان نیاورده اند و شمارى از این مرتبه هم تنزل کرده اند و نیازى ندیده اند که از مقوله هایى مانند:
معاملات ارث و... بحثى بکنند و رساله هایى هم به سه باب اکتفاء کرده اند: طهارت صلات و صوم.
* شیخ بهاء الدین محمد عاملى معروف به شیخ بهایى (953ـ 1031 هـ ق.) دانشمند بنام عهد صفوى.
وى به اتفاق پدرش عزالدین حسین در سال 966 به ایران مهاجرت کرد و در قزوین که در آن روزگار مرکز دانش بود و حوزه علمیه پررونقى داشت براى کسب دانش اقامت گزید و سپس براى ادامه تحصیل به مشهد و سایر بلاد اسلامى مسافرت کرد.
درباره وى نوشته اند:
(وى تفسیر حدیث و ادبیات عرب را نزد پدر و حکمت و کلام و برخى علوم منقول را نزد مولانا عبداللّه مدرس یزدى صاحب حاشیه ملاّ عبداللّه و ریاضى را نزد ملا على مذهب و ملا فضل قاضى مدرس و ملا محمد باقربن زین العابدین یزدى صاحب مطالع الانوار و برخى دیگر از اهل فن. و طب را نزد حکیم و عمادالدین محمود آموخت... و صحیح بخارى را در سفرى که به بیت المقدس داشته است نزد محمد بن ابى اللطیف مقدسى خوانده است.)22
شیخ بهایى افزون بر مسافرتهایى که با پدر به بلاد اسلامى داشته خود نیز براى کسب علم و تجربه اندوزى و زیارت و سیاحت به عربستان عراق شام مصر حلب آسیاى صغیر و بیت المقدس مسافرتهایى داشته است.23
در این باره نوشته اند:
(شیخ بهاء سى سال سیاحت کرد و به دیدار دانشمندان بسیارى نائل آمد. سپس به ایران بازگشت و به تألیف پرداخت. آوازه اش در جهان به پیچید و علماء از هر دیار نزد وى مى آمدند و از دریاى بى کران او بهره مند مى شدند. وى پس از فوت سید على منشاء منصب شیخ الاسلامى و وکالت حلالیات و تصدى امور شرعى اصفهان را عهده گرفت.)24
از وى کتابها و رساله هاى علمى بسیارى در فنون گونه گون بویژه فقه به جاى مانده25 از آن جمله: جامع عباسى. این کتاب که کل فقه را در بر دارد: از طهارت تادیات به نثرى روان و بى پیرایه براى اولین بار به گونه غیر استدلالى و غیر فنى براى عموم طبقات نگاشته شده است در بیست باب:
پنج باب تا آخر حج به خامه شیخ بهایى و پانزده باب دیگر آن را چون عمر شیخ براى تکمیل کفایت نکرده شاگرد برجسته وى شیخ نظام الدین ساوجى بر آن افزوده است.26
غیر از ساوجى سید زین العابدین حسینى دختر زاده و شاگرد شیخ بهائى نیز تکمله اى دارد تحت عنوان: مزار شامل دوازده مطلب.
همو جامع عباسى را کتابت کرده و به رؤیت شیخ رسانیده و شیخ آن را تصحیح نموده و اجازه نشر داده است.27
جامع عباسى به دلیل جامعیت و نثر روان و در بر داشتن فروع مورد نیاز مورد توجه همگان قرار گرفت. کثرت چاپ (بیست و سه بار)28 و حواشى صاحب نظران و فقهاء از جمله: عالمان بزرگى همچون: ملا حسین على اصفهانى (م: 1286 هـ. ق) سید اسماعیل صدر حاج شیخ على محلاتى سید محمد کاظم یزدى و عبداللّه مامقانى29 حکایت گر جایگاه بلند این رساله در نزد عالمان و اهل نظر بوده است.
شیخ بهائى افزون بر رساله فوق در باب احکام رساله هاى دیگرى هم دارد که برخى از آنها عبارتند از:
1. رسالة فى الفقه. در بر دارنده مسائل نماز.
2. حبل المتین. در علم حدیث و فقه. در بردارنده طهارت و نماز.30
3. رساله احکام سجود تلاوت.
4. رساله استحباب و وجوب سوره [در نماز پس از حمد].
5. رساله قبله شناسى.
6. رساله واجبات نمازهاى روزانه.
7. رساله ارث.
8. رساله نماز مسافر.
9. رساله ذبح اهل کتاب.
10. رساله آب کر.
11. رساله جهت قبله.
12. مشرق الشمسین واکسیر السعادتین. فقه قرآنى. در بردارنده بخش طهارت.31
13. سى رساله عقیدتى و فقهى. [چاپ انتشارات مفید قم 1402].
14. حاشیه بر قواعد الکلیّه شهید اول.32
15. حاشیه بر کتاب مختلف علاّمه حلى.
16. اثنا عشریات. دربردارنده پنج تحقیق درباره طهارت نماز روزه زکات و حج.33
* محمد باقر داماد حسینى معروف به محقق داماد (م: 1041 هـ. ق.)
وى تحصیل علوم دینى را در مشهد مقدس آغاز کرد و در اندک زمان بر اثر هوش و استعداد بسیار در علوم مختلف بویژه فقه حکمت و فلسفه سرآمد شد و به درجه عالى اجتهاد دست یافت و استاد فقهاء شد و مرجع عام. فقهاء فتاوى شرعى را به تصحیح آن جناب معتبر مى شمردند.34
او به درخواست جمعى از مؤمنان بخصوص محمد رضا جلبى تبریزى به سال 1041 هـ.ق. رساله عملیه اى به فارسى نگاشت به نام: (شارع النجاة)35
این اثر مقدمه اى دارد پربار در سه بخش:
1. یک دوره مختصر اصول عقاید.
2. مطالبى تحقیقى درباره تقلید و شرایط مرجع.
3. ترجمه چهارده حدیث درباره نماز.
آن گاه بخشى از باب طهارت به گونه استدلالى آورده شده است.
آقا بزرگ تهرانى درباره این رساله مى نویسد:
(فتاوى که از این رساله نقل شده شاید بشود گفت: جز فتاوى نادره است. از جمله: فتوا به کراهت تراشیدن ریش و حرمت طولانى کردن آن.)36
مؤلف محترم با این که رساله فوق را به زبان فارسى و براى بهره ورى همگان نگاشته ولى به دلایل نظر گاههاى خویش و برخى از اقوال صاحب نظران اشاره دارد. این رساله مشحون است از اصطلاحات علمى فقهى. بالآخره مؤلف در تنظیم این رساله نه بر روش کتب قدما مشى کرده و نه متأخرین را الگوى خویش قرار داده بلکه روشى دارد ابتکارى.
* مولى محمد تقى بن مقصود على معروف به مجلسى اول (1003 ـ 1070 هـ. ق.)
وى در اصفهان چشم به جهان گشود. از محضر بزرگانى چون: ملا عبداللّه شوشترى شیخ بهائى وامیر اسحاق استرآبادى بهره برد و در ردیف نامداران شیعه قرار گرفت. براى پاسخ گویى به نیاز مؤمنان رساله عملیه اى نگاشت به نام (حدیقه المتقین)37 مشتمل بر نوزده کتاب: از طهارت تا دیات و قصاص در حقیقت دوره کامل فقه است و ابوابى افزون بر جامع عباسى دارد از جله: کتاب عتق.
جامعیت نظم شایسته تحریص و تشویق مکلفان در آغاز هر باب به انجام واجبا مورد بحث با استفاده از روایات و... از ویژگیهاى این رساله است.
براین رساله فقهاى بزرگ از جمله: میرزا محمد تقى شیرازى حائرى و سید اسماعیل صدر حاشیه زده اند.
در سال 1039 نگارش این رساله به انجام رسیده است. در سال 1321 هـ.ق. در بمبئى و این اواخر در ایران به اهتمام آیة اللّه شهاب الدین مرعشى نجفى توسط انتشارات فراهانى به چاپ رسیده است.
رساله هاى دیگرى نیز از مجلسى اول به جاى مانده از جمله: رساله پرسش و پاسخ که همه فقه از طهارت تا دیات را در بر دارد. این رساله در پاسخ به پرسشهاى برخى از فضلاى خراسان و متدینان کاشان نگاشته شده است.38
* محمد باقر سبزوارى معروف به محقق سبزوارى ( ـ 1090).
وى در سبزوار چشم به جهان گشود. به اصفهان کوچید و در آن شهر از محضر بزرگانى چون: میرفندرسکى ملا حسین على شوشترى و شیخ بهایى بهره برد. از اصحاب برگزیده محمد تقى مجلسى و از مخول شاگردان شیخ بهایى بود. بر اثر تلاش بسیار در کسب دانش سرآمد علماى عصر خویش شد. منصب شیخ الاسلامى و تدریس در مدرسه ملا عبداللّه شوشترى بر عهده او بود. بسیارى از مؤمنان از او تقلید مى کردند. وى براى بهره ورى همگان افزون بر حاشیه به رساله هاى پیشین رساله عملیه ویژه اى به زبان فارسى به خواست میرزا مهدى بن میرزا رضا حسینى خراسانى به سال 1081 به رشته تحریر کشید.39
این رساله در یک مقدمه حاوى بحث مختصرى درباره اصول دین و لزوم تقلید و چند باب فقهى در زمینه مسائل عبادى تنظیم شده است.
صوم واپسین بحث نسخه موجود در کتابخانه آستان قدس رضوى را تشکیل مى دهد.40
رساله عملیه دیگر محقق سبزوارى (الخلافیه) نام دارد. این رساله فارسى است و ناظر به موارد اختلاف فتواهاى اصحاب. این رساله پس از مقدمه مختصر در معرفت پروردگار از طهارت تا اعتکاف را در بردارد.
نسخه موجود در کتابخانه آستان قدس تاریخ کتابت را 1194 قید کرده است.
از محقق سبزوارى رساله هاى فقهى دیگرى وجود دارد از جمله:
1. مناسک حج. به زبان فارسى.41
2. رساله تحریم غنا.42
3. رساله صلات و صوم. به زبان فارسى.43
4. رساله نماز جمعه. به زبان فارسى.44
5. رساله در غسل.45
6. رساله در تحدید نهار.46
* محمد بن شاه محمود معروف به: ملامحسن فیض کاشانى (م: 1091)
وى براى کسب دانش به شیراز مهاجرت کرد. اصول فقه فلسفه را در محضر ملا صدرا و علم فقه و حدیث را در محضر سیّد ماجد فرا گرفت. در اوان جوانى به مرتبه اجتهاد نائل آمد و به سرعت پله هاى ترقى را پیمود و در ردیف عالمان برجسته عصر خویش (دوره صفویه) قرار گرفت.
مشایخ اجازه او عبارتند از: شیخ بهایى مولى محمد طاهر قمى مولى خلیل قزوینى شیخ محمد بن صاحب معالم. مولى صالح مازندرانى سید ماجد بحرانى شیخ سلیمان ماحوزى و مولى صدرا. از مرحوم فیض تألیفات بسیارى در علوم و فنون گوناگون بویژه فقه به جاى مانده است.
وى از مراجع روزگار خویش بود و مؤمنان بسیار مقلد او از این روى رساله هاى عملیه اى نگاشت47 از جمله:
1. اهم ما یعمل. در این رساله مؤلف احکام ضرورى که مکلف روزان و شبان بدانها نیاز دارد در سه مقاله تحقیق و عرضه کرده است. تاریخ کتابت: 1107 هـ. ق.48
2. النخبة فى الحکمة العلمیة والاحکام الشرعیة. این رساله خلاصه اى از احکام شرعى و سنن و آداب را در بر دارد.49
3. منهاج النجاة. این کتاب در دو مقصد تنظیم شده است: مقصد اول در اعتقادات: توحید عدل نبوت امامت و معاد. مقصد دوم در اعمال تکلیفى:
طاعات جوارح معاصى جوارح معاصى قلب و آداب برخورد و معاشرت.50
4. معتصم الشیعه فى احکام الشرعیه. در بردارنده صلات و مقدمات آن.51
5. شهاب الثاقب فى تحقیق وجوب صلوة الجمعه فى زمن الغیبه.52
6. رسالة فى حکم اخذ الاجرة على العبادات.53
7. رساله موجزة فى احکام الشک السهو والنسیان فى الصلوة.54
8. رسالة فى الجنائز.55
9. رسالة فى ثبوت الولایة على البکر فى التزویج.56
اینک فقهاى صاحب رساله دیگرى که در این عصر مى زیسته اند و کم و بیش مقلد داشته اند:
* ابوالقاسم بن محمد گلپایگانى. زنده در سال 1093.
1. رساله سلیمانیه. به زبان فارسى.57
2. رساله المسالک.58
* ملا میرزا شیروانى (م: 1098).
1. رساله در شکیات. به زبان فارسى.59
2. رساله در احکام اموات. به زبان فارسى.60
* ملا محمد طاهر بن محمد حسین قمى (م: 1098)
1. رساله در شکیات نماز. به زبان فارسى.61
2. رساله در زکات. به زبان فارسى.62
* سید امیرالدین محمد بن حیدر حسینى نائینى (م: 1099 هـ. ق).
وى در پاسخ به پرسشهاى شاگردش میرزا محمد مهدى بن سید محمد رضا مشهدى در باب طهارت و صلات رساله اى نگاشته در خور فهم همگان.63
* ملا محمد باقر مجلسى مشهور به مجلسى اول (1037 ـ 1110 یا 1111 هـ. ق.)
وى پس از تحصیل علوم مقدماتى از محضر عالمان برجسته آن عصر از
جمله: پدربزرگوارش محمد تقى مجلسى ملا صالح مازندرانى علامه رفیع الدین محمد حسینى طباطبایى علامه حسن على شوشترى علامه شیخ على سیّد على خان مدنى شیرازى ملا خلیل قزوینى ملامحسن فیض کاشانى شیخ الاسلام ملا محمد طاهر قمى و شیخ حرّ عاملى در علوم منقول و معقول بهره برده است. به سبب مراقبتهاى پدر و دلسوزیهاى اساتید بنام حوزه اصفهان و نبوغ و هوش سرشار سریع درخشید و گوى سبقت را در عرصه دانش از همگان خود ربود و شیخ الاسلام دارالسلطنه شد و مرجع و ملجأ مردم. در علوم و فنون گوناگون دست به تألیف زد. احادیث ـ ائمه اطهار(ع) را به زحمت و مشقت طاقت فرساگرد آورد و دائرة المعارف عظیم خویش را به نام: بحارالانوار بنیان نهاد از جمله تألیفات این مرد بزرگ بیش از یکصد و پنجاه رساله فقهى است64 که براى استفاده مؤمنان نگاشته از جمله:
1. آداب الصلوة. فارسى. در باب طهارت و صلوة. مقدمه در عقاید و خاتمه در احکام بانوان.65
2. رساله زکات خس و اعتکاف. به زبان فارسى.66
3. رساله حدود و تعریرات. به صورت منظوم. در قالب سه هزاربیت. شامل دو بخش است:
1. حدود و تعزیرات در هیئت باب.
2. قصاص و دیات.67
4. رساله آداب تجهیز اموات68 و یا به گفته آقا بزرگ [الذریعه ج1/294] احکام الاموات.
5. مناسک حج. به زبان فارسى.69
6. صواعق الیهود. در احکام جزیه.70
7. رساله در احکام مال ناصبى. به زبان فارسى.71
8. رساله در نذر. به زبان فارسى.72
9. رساله در کفارات. به زبان فارسى.73
10 رساله در شکیات.74
11. رساله در ارث.75
12. رساله در عقد نکاح.76
13. رساله در متعه.77
14. فقه المجلسى. دوره کامل فقه: از طهارت تادیات.
15. رساله در رضاع.78
16. جوابات بعض المتدینین من اهل کاشان.79
17. جوابات بعض فضلاء خراسان.80
18. جوابات سید حامدبن محمد بدلاء مشهدى.81
19. جوابات المسائل الهندیه.82
20. الاوزان والمقادیر یا میزان المقادیر. برگزیده از (روضة المتقین) محمد تقى مجلسى.83
21. صلوة الجمعه.84
اینک فقهاى دیگرى که در این عصر مى زیسته اند و صاحب رساله بوده اند:
* محمد طاهر بن رضى الدین محمد حسینى. (اوائل قرن دوازدهم).
رساله تقویم الصلاة. به زبان فارسى. چاپ تهران 1364.85
* حسن بن عبدالرزاق لاهیجى (م: 1121 هـ. ق.)
1. رساله هدایة المسافر. به زبان فارسى.86
2. رساله زکاتیه. به زبان فارسى.87
* محمد قاسم بن محمد رضا هزار جریبى. زنده در 1113 هـ. ق.
مناسک حج به زبان فارسى.88
* محمد نصیربن کمال الدین قمى. زنده در سال 1113 هـ. ق.
رساله آداب حج. به زبان فارسى.89
جمال الدین خوانسارى. (م: 1125 هـ. ق.)
رساله در احکام. به زبان فارسى.90
* محمد باقربن اکمل بهبهانى معروف به: وحید بهبهانى (م 1118ـ 1205 یا 1206 هـ. ق)
وى در اصفهان چشم به جهان گشود. به خاطر ناامنى این شهر با بستگان به بهبهان مهاجرت کرد و از آن جا به نجف اشرف رفت و از محضر اساتید بزرگ آن حوزه بهره برد. پس از مدتى دریافت: استادى که بتواند از دانش او بهره ببرد وجود ندارد از این روى عازم کربلا شد. مرحوم حاج شیخ عبداللّه مامقانى در این باره مى نویسد:
(بعد از آن که آقا از بهبهان مراجعت کرد وارد نجف اشرف شد و در مجلس بحث مدرسین آن وقت حضور به هم رسانید. ولى استاد کاملى که بتواند از او استفاده کند نیافت. از این روى منتقل به کربلا شد.)
وحید بهبهانى على دوانى 123/.
کربلا در آن روزگار محل تجمع اخباریان و رئیس آنان شیخ یوسف بحرانى صاحب حدائق بود. با مناظرات علمى و تلاش بسیار و تبیین موضع اصولیان و هشدار نسبت به زیان و ضرر اندیشه اخبارى جوّ کربلا را دگرگون کرد و اندیشه اصولى را گسترش داد. در جایگاه والاى او همین بس که بزرگانى چون: علامه بحرالعلوم و صاحب ریاض او را (علامه) و صاحب جواهر و شیخ انصارى او را (استاد اکبر) خوانده اند.
صیت شهرتش کران تا به کران را در نوردید مردم فوج فوج از دور و نزدیک به وى روى آوردند و مسائل و مشکلات دینى خود را بر او عرضه داشتند.91 از این روى افزون بر حواشى که رساله هاى پیشین زده بود رساله هاى عملیه اى نیز براى استفاده مؤمنان نگاشت. از آن جمله: وقتى بازرگانان مؤمن آنان که مى خواستند راه و روش معامله و تجارت در اسلام بدانند و عمل کنند از وى
درخواست نگارش رساله اى در این باب کردند ایشان (آداب التجاره) را به رشته تحریر کشید. این رساله به خاطر اتقانى که داشت مورد توجه عالمان بزرگ قرار گرفت و عالمانى چون: میرزاى شیرازى میرزا حسین خلیلى تهرانى و.... بر آن حاشیه زدند و نظرات خود را در ذیل آن به مردمان عرضه کردند.92
رساله دیگر وى التحفة الحسینیه نام دارد و در بردارنده ابواب طهارت صلات و صوم این رساله به دو زبان: فارسى و عربى نگاشته شده است.93 همچنین رساله اى دارد در باب کُر و مقدار آن.94
* از بزرگانى که در این روزگار رساله عملیه نگاشته مرحوم شیخ یوسف بحرانى صاحب حدائق (م: 1181 هـ. ق) است. رساله پرسش و پاسخ.95
* ملا مهدى بن ابى ذر نراقى (م: 1209 هـ. ق)
در نراق دیده به جهان گشود. پس از فراگیرى دانشهاى مقدماتى براى ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت کرد و در آن شهر در حوزه درسى آخوند ملا اسماعیل خاجوئى مازندرانى شرکت کرد و از دانش وى بهره برد و همچنین از محضر چهره هاى برجسته اى چون: ملامحمد مهدى هرندى حاج شیخ محمد کاشانى و میرزا نصیر توشه برگرفت.
پس از قتل پدر راهى عراق شد و محضر شیخ یوسف بحرانى و آقا محمد باقر. بهبهانى را درک کرد. با گذراز این مراحل سخت و تحمل مشقات بسیار به مدارج علمى عالى دست یافت و براى بهره دهى به مردم وطن خویش به کاشان بازگشت و در آن شهر به ارشاد مردم و تألیف و تدریس پرداخت و کتابهاى بسیار در علوم و فنون گوناگون نگاشت و به بازار دانش عرضه کرد. از جمله نوشته هاى وى که با اقبال مردم رو به رو شدند رساله هاى عملیه وى مى باشند.96 بدین شرح:
1. انیس التجار فى اقسام المکاسب و انواع المعاملات و آداب.
مؤلف درباره این رساله مى نویسد:
(چون علم به مسائل تجارت از جمله لوازم و مهمات است خصوصاً بر
جماعتى که اشتغال به امر مذکور دارند. لهذا این احقر را به خاطر قاصر رسید که مسائل تجارت را در این رساله جمع کنم... و او را مسمّى به انیس التجار گردانیدم و او را مرتب بر هفت باب که باب اول در هفده فصل است و باب دوم مشتمل بر پنج فصل است و باب سوم در مضاربه است و باب چهارم در شرکت و باب پنجم در وکالت و...)
این رساله به جامع فارسى و در خور فهم همگان به گونه غیر استدلالى نگاشته شده است و به خاطر غناى علمى آن بزرگانى چون: سید اسماعیل صدر اصفهانى سید محمد کاظم یزدى طباطبایى بر آن حاشیه دارند.97
2. رساله عملیه اى در باب عبادات به زبان فارسى.98
3. التحفة الرضویه. به فارسى.99
4. مناسک حج.100
* سید مهدى بحرالعلوم (1155 ـ 1212 هـ. ق)
پس از فراگیرى علوم مقدماتى به حوزه درس پدر وحید بهبهانى و شیخ یوسف بحرانى راه یافت و علوم منقول را از محضر آن بزرگان فراگرفت و در مدتى کوتاه به درجه والاى اجتهاد دست یابید. در سفرى که به مشهد مقدس داشته از محضر پر فیض فقیه و فیلسوف بزرگ میرزاى مهدى اصفهانى علوم عقلى را فرا گرفت و چنان در چشم استاد جلوه کرد که به وى لقب بحرالعلوم داد.
بالأخره به خاطر تلاش بسیار و زحمات طاقت فرسا در راه کسب دانش سرآمد همگنان خود شد و به مرتبه والاى علمى گام نهاد و در زمان حیات استاد کل وحید بهبهانى که مرجع مطلق بود مرجعیت عام یافت و نام نیکش برپهنه جهان اسلام سایه گسترد و روز به روز بر حوزه نفوذش افزوده مى شد. در اکثر علوم روزگار خود صاحب نظر بود. در ادب مرتبتى والا داشت. او در هفته یک روز را اختصاص به شعراى عرب داده بود و شاعران نامى روزگار اشعار خود را براى اصلاح بروى عرضه مى کردند. در فلسفه غور کرده و به عمق و ژرفاى آن دست
یافته بود و همچنین در کلام و... صاحب منتهى المقال درباره جامعیت وى چنین مى گوید:
(اگر در معقول سخن مى گوید مى پندارم شیخ الرئیس بوعلى سیناست و اگر در منقول بحث مى کند گویم این علامه و محقق است که در فروع و اصول دریا آساست. اگر در کلام مناظره مى کند نخواهم گفت جز این که او به خدا سید مرتضى علم الهدى است).
چراغ دانش او افزون بر روشنگرى حوزه هاى شیعه در دیگر حوزه هاى فرق اسلامى انوار خویش را تا بنده بود.
(در سفرى که به حج رفت دو سال در آن جا ماند و بر اساس چهار مذهب درس گفت.)
علامه مجلسى ـ على دوانى562/.
مردم وقتى خضوع و خشوع بزرگان علم را در برابر مقام علمى و معنوى وى دیدند و ویژگیهاى او را از زبان نزدیکان و شاگردان بنام وى شنیدند و در رسیدگى به امور فقرا و مستمندان و اهمیت دادن به مسائل اجتماعى او را سرآمد عالمان عصر یافتند گردش حلقه زدند و حلّ مشکلات شرعى خویش را از جناب ایشان خواستار شدند. از این روى در پاسخ به آنان رساله عملیه بنگاشت و نظرات خود را در آن ارائه کرد.101
همچنین به درخواست مردم خراسان نظرات خویش در ذیل فتاوى محقق سبزوارى نگاشت و عرضه کرد.102
2. رساله دیگرى که براى استفاده مقلدان به تحریر کشیده رساله العجاله الموجزه فى فروض الناسک است.103
در همین روزگار استاد مرحوم بحرالعلوم مرحوم محمد حسین قزوینى مى زیست که از مراجع صاحب رساله بود. رساله پرسش و پاسخ.104
پاورقى ها :
1ـ سورهُ شعراء) آیه 214.
2ـ (سیرهُ نبوى) ابن هشام ج270/1 دار احیاء التراث العربى بیروت.
(فى دار الارقم بن ابى الارقم هذا کان النبى(ص) مستخفیاً من قریش بمکة یدعوا الناس فیها الى الاسلام فى اوّل الاسلام حتى خرج عنها وکانت داره بمکة على الصفا فاسلم فیها جماعة کثیرة…)
3ـ (تاریخ فقه جعفرى 9 هاشم معروف الحسنى ترجمهُ دفتر تحقیقات وانتشارات بدر 23/ نشر کوکب تهران.
4ـ (دراسات فى ولایة الفقیه) آیة اللّه منتظرى ج138/2 المرکز العالمى الدراسات الاسلامیه; (تاریخ الامم والملوک) جریر طبرى ج88/2. افست ارومیه اى قم.
5ـ (فروغ ابدیت) جعفر سبحانى ج824/2 دانش اسلامى.
6ـ (دراسات فى ولایة الفقیه) آیة اللّه منتظرى ج139/2.
7ـ (تاریخ الامم والملوک) جریر طبرى ج213/2; (نهایة الادب). ج121/2.
8ـ برگرفته از: (ادوار فقه) محمود شهابى وزارت ارشاد
9ـ (الغدیر) علامه امینى ج110/68 دار الکتاب العربى بیروت.
10ـ (نهج البلاغه) فیض الاسلام نامه 67.
11ـ (ادوار فقه) محمود شهابى ج88/3 وزارت ارشاد اسلامى.
12ـ (رسائل الشیعه) حر عاملى ج714/4 ج7 دار احیاء التراث العربى بیروت.
13ـ (رجال النجاشى) ابى العباس احمد بن على النجاشى الکوفى الاسلامى تحقیق: محمد جواد النائینى ج72/1 دار الاضواء بیروت.
14ـ (اختیار معرفة الرجال) معروف به: (رجال کشى) شیخ طورسى تحقیق حسن مصطفوى 484 شماره 913 انتشارات دانشگاه مشهد.
15ـ (الوافیة فى اصول الفقه) فاضل تونى تحقیق: سید محمد حسین رضوى کشمیرى 305/ مجمع الفکر الاسلامى قم.
16ـ (وسائل الشیعه) حرّ عاملى ج101/18 باب 11 از ابواب صفات قاضى ج9.
17ـ (البدر الزّاهر) تقریر درس آیة اللّه العظمى بروجردى مقرر: آیة اللّه منتظرى8/ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم.
18ـ چاپ شده در: (الجوامع الفقیه) به سال 1276. اخیراً نیز به طور مستقل به چاپ رسیده است.
19ـ (الذریعه) شیخ آقا بزرگ تهرانى ج240/5 دار الاضواء بیروت. اخیراً تمام آثار شیخ مفید به مناسبت برگزار گنگره هزاره وى در قم احیاء وتجدید چاپ شده است.
20ـ (فهرست کتابخانه مجلس) ج97/17. این کتاب اخیراً احیاء و چاپ شده است.
21ـ این رسائل و دیگر ساله هاى سید مرتضى علم الهدى اخیراً تحت عنوان: (رسائل الشریف المرتضى) تقدیم سید احمد حسینى اعداد: سید مهدى رجائى در چهار جلد توسط انتشارات دار القرآن الکریم قم منتشر شده است.
22ـ (ریحانة الادب) محمد على مدرس تبریزى ج306/ج3 انتشارات خیام تهران; (فوائد الرضویه) شیخ عباس قمى.
23ـ (فوائد الرضویه) 507/; (ریحانچ الادب) ج203/3 ـ 304.
24ـ (فوائد الرضویه) 506; (ریحانچ الادب) ج303/3.
25ـ (اعیان الشیعه) محسن امین ج216/44 دار التعارف للمطبوعات بیروت; (امل الآمل) حر/ عاملى محقیق: سید احمد حسینى ج155/1 مکتبة الاندلس بغداد; (فوائد الرضویه) الشیخ عباس قمى 503/; (روضات الجنان) محمد باقر موسوى خوانسارى ج56/7 انتشارات اسماعیلیان قم (قصص العلماء) میرزا محمد تنکابنى233/ انتشارات علمیه اسلامیه.
26ـ (الذریعه) شیخ آقا بزرگ تهران ج62/5 این رساله بیش از بیست وسه بار در کشورهاى گوناگون و اخیراً توسط انتشارات فراهانى به چاپ رسیده است. (فهرست کتابهاى چاپى فارسى) خان بابامشار ج1484/2 (ث ـ ژ).
27ـ (الذریعه) ج62/5 ـ 63.
28ـ (فهرست کتابهاى چاپى فارسى) خان بابا مشار ج1486/2 (ث ـ ژ).
29ـ (الذریعه) شیخ آقا بزرگ تهرانى ج62/5 ـ 63.
30ـ (کلیات اشعار وآثار شیخ بهایى) سعید نعیسى66/.
31ـ (فهرست نسخه هاى خطى چهارکتابخانه)294/.
32ـ (الذریعه) ج173/6 (فوائد الرضویه)126/.
33ـ قبله (تراثنا) شماره 232/10 کتاب اثنى عشریات پنج تحقیق فقهى را در بردارد:
طهارت نماز روزه زکات و حج. کار تحقیق در این رساله ها را سید احمد حسینى آغاز کرده است.
34ـ (فوائد الرضویه) شیخ عباس قمى 419/; (امل الآمل) حرّ عاملى ج249/2 (قصص العلماء) میرزا محمد تنکابنى333/.
35ـ (اثنا عشر رساله) میرداماد230/.
36ـ (الذریعه) شیخ آقا بزرگ تهرانى ج4/13.
37ـ (ریحانة الادب) مدرس تبریزى ج460/3; (فوائد الرضویه) شیخ عباس قمى 464/ (وضیات العلماء) حسین جلالى شاهرودى94/; (امل الآمل) حر عاملى 252/2; (قصص العلماء) میرزا محمد تنکابنى231.
38ـ (کیهان اندیشه) شماره 25/4.
39ـ (فوائد الرضویة)425/ (ریحانة الادب) 242/5; (امل الآمل) ج250/2; (قصص العلماء)386/.
40ـ (الذریعه) ج213/11.
42ـ (امل الآمل) ج205/2.
43ـ (همان مدرک).
44ـ (همان مدرک); (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) 435/5.
45ـ (امل الآمل) ج250/2.
46ـ (همان مدرک).
47ـ (وفیات العلماء) حسین جلالى شاهرودى104/ چاپ مشهد; (فوائد الرضویه)634/; (قصص العلماء)322/; (امل الآمل) ج305/2.
48ـ (الذریعه) 484/2.
49ـ (فوائد ارضویه)635; (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج526/5; مجلّه (تراثنا) شماره 141/4.
این رساله اخثراً از سوى شیخ مهدى انصارى قمى کار تحقیق آن آغاز شده است. (تراثانا) شماره 236/14.
50ـ (فوائد الرضویه)635/ (فهرست نسخه هاى خطى مسجد اعظم قم) رضا استادى بخش دوّم576/.
این رساله اخیراً از طرف بنیاد بعثت تهران تحقیق و چاپ شده است. (تراثنا) شماره 212/12.
51ـ (فوائد الرضویه) 635/; (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج509/5.
این کتاب ترجمه شده و از سوى کانون معرفت به سال 1321 ش. سنگى رقعى به چاپ رسیده است (فهرست کتابهاى چاپى فارسى) خان بابا مشار ج1298/1(الف ـ ث).
52ـ (فوائد الرضویه)636/; (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج65/5.
53ـ (فوائد الرضویه)636/.
54ـ (همان مدرک).
55ـ (همان مدرک).
56ـ (همان مدرک).
57ـ (فهرست کتابخانه دانشگاه تهران) ج2318/11.
58ـ (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج500/5.
59ـ (همان مدرک)433/.
60ـ (همان مدرک)425/.
61ـ (آشنایى با چند نسخه خطى) مهدى روحانى448/.
62ـ (فهرست کتابخانه دانشگاه تهران) محمد تق دانش پژوه ج3088/13.
63ـ (الذریعه) ج192/15; (قصص الانبیاء)436/.
64ـ (امل الآمل) ج248/2; (فوائد الرضویه)439/; (قصص العلماء)204/.
65ـ (الذریعه) ج21/1; (فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مرعشى نجفى 11 ج250/1 ـ 206. چاپ شده در بیست و پنج رساله فارسى علامه مجلسى تحقیق سید مهدى رجائى زیر نظر محممود مرعشى235/ انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشى نجفى قم.
66ـ (فهرست نسخه هاى کتابخانه مرعشى نجفى) ج206/1 (بیست وپنج رساله فارسى)339/.
67ـ (فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مسجد اعظم قم) رضا استادى بخش دوّم436/ 451; (فهرست کتابخانه دانشگاه تهران) ج2318/11; (فهرست کتابخانه مسجد گوهر شادى107/. این رساله در سال 1262 در هندوستان به چاپ رسیده و بعد از انقلاب اسلامى در ایران با تحقیق آقاى على فاضلى از سوى مؤسسه نشر آثار اسلامى چاپ
و منتشر شده است.
68ـ (الذریعه) ج14/1.
69ـ (فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مرعشى نجفى) ج216/1 ـ 217; (بیست و پنج رساله فارسى) 421/ 465.
70ـ (همان مدرک)214/; (بیست و پنج رساله فارسى)513/.
71ـ (فهرست کتابخانه آستانن قدس رضوى) ج424/5; (بیست و پنج رساله فارسى)369.
72ـ (فهرست کتابخانه مسجد گوهرشاد)192/.
73ـ (فهرست کتابخانه مرعشى نجفى) ج206/1; (بیست و پنج رساله فارسى)385/.
74ـ (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج433/5; (فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مسجد اعظم قم) رضا استادى بخش دوّم441/; (بیست و پنج رساله فارسى)293.
75ـ
76ـ (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج465/5 (بیست و پنج رساله فارسى)537.
77ـ (فهرست کتابخانه دانشگاه تهران)3047 ـ 3048; (فهرست کتابخانه مرعشى نجفى) ج207/1.
78ـ (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج445/5 574; (فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مسجد اعظم قم) بخش دوّم467/.
79ـ
80ـ (فهرست نسخه هاى خطى مسجد اعظم قم) بخش دوّم500/ ـ 501; (بیست و پنج رساله فارسى)547/.
81ـ
82ـ (رساله بیان عدد تألیفات علامه مجلسى) سید محمد حسین بن محمد صالح حسینى خاتون آبادى چاپ شده در: (بیست و پنج رساله فارسى)637/.
83ـ (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج522/5.
84ـ
85ـ (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج550/5; (فهرست کتابخانه مجلس) ج47/6; ج111/13.
86ـ (فهرست نسخه هاى خطى مسجد اعظم قم) رضا استادى بخش دوّم586/.
87ـ (فهرست کتابخانه ملک) 353/5 448.
88ـ (فهرست کتابخانه مرعشى نجفى) ج272/8.
89ـ مجلّه (نور علم) شماره 105/14 ـ 106.
90ـ (الذریعه) ج12/10.
91ـ (قصص العلماء)198/; (فوائد الرضویه)204/.
92ـ این رساله چندین بار به چاپ رسیده است; چاپ سنگى به خط نسخ به سال 1294 مزین به حاشیه محمد حسن شیرازى وبا حاشیه هموو حاج میرزا خلیلى تهران چاپ به سال 1316هـ. ق. و… (فهرست کتابخانه آستان قدس رضوى) ج523/2; (فهرست کتابهاى چاپى) خان بابا مشار ج1.
93ـ (الذریعه) ج427/3.
94ـ (همان مدرک) ج287/17.
95ـ (کیهان اندیشه) شماره 26/4.
96ـ (روضات الجنات) ج200/7; (مکارم الآثار) میراز محمد على معلم جیب آبادى انتشارات کمال; (الذریعه) ج453/2; (فوائد الرضویه)669/; (ریحانه الادب) ج146/6; (قصص العلماء)132/.
97ـ (روضات الجنات) 200/7. این رساله بیش از چهار مرتبه به چاپ رسیده است.ن (فهرست کتابهاى چاپى) خان بابا مشار ج954.
98ـ (الذریعه) ج219/11.
99ـ (فهرست کتابخانه وزیرى) ج1100/3.
100ـ (مکارم الآثار) چ260/2.
101ـ (قصص العلماء)168/; (فوائد الرضویه)676/.
102ـ (الذریعه) ج213/11.
103ـ (فهرست کتابخانه فیضیّه) ج182/1.
104ـ (کیهان اندیشه) شمارهّ 25/4.