حوزه هاى علمیه پس ازانقلاب
آرشیو
چکیده
متن
هیئت تحریره مجله[ حوزه] خدمت حضرت آیت الله موسوى اردبیلى رئیس دیوانعلى کشور رسیدند ایشان ضمن تقدیر تشکر از دست اندرکاران مجله و تجلیل ازاهدافى که[ حوزه] آن را تعقیب مى کند سخن از تحولات پس ازانقلاب اسلامى در حوزه هاى علامیه آوردند از ایشان خواسته شد با توجه به تجربیاتى که در حوزه علمیه قم در زمینه مسائل فرهنگى دارند سخنانى را براى خوانندگان مجله بیان کنند.
جناب آقاى موسوى با همه گرفتارى که داشتند سخنان مبسوطى رادر ضرورت گزینش پس از پیروزى و لزوم برنامه ریزى وایجاد برنامه هاى خودسازى واستعداد سنجى بیان فرمودند ضمن تشکرازایشان که درعوت ما را پذیرفتند این سخنان را به لحاظ اهمیتى که دارد تقدیم خوانندگان مى کنیم .
[حوزه]
حوزه هاى علمیه پس ازانقلاب
ضرورت گزینش طلبگى پس از پیروزى من کلیات را عرض مى کنم دراول نحوه ورودانسان ها به محیط حوزه است یک مقدار شرایطى باید در آن جا حکمفرما باشد درسابق چون حوه جذبه نداشت روحانیت انگیزه قوى هم نداشت همه آدمها را به دور خود جمع مى کرد. هر کس که به سوى روحانیت مى آمد مجاهداتش را قبلا مى کرد. آن وقت ها طلبگى سختى داشت فشار داشت مدرک نداشت ارزش استخدامى نداشت مشترى بازار نداشت کسى که به طلبگى رو مى آورد انگیزه اش خود به خود سالم بود.
اماامروز مسئله خیلى اهمیت دارد بنابراین اگر آن روز لازم نبود ما گزینش داشته باشیم یعنى خیلى لازم نبود اماامروز به همان نسبت ضرورى شده است .امروز ضدانقلاب به همان نسبت ممکن است بیاید. انگیزه هاى مختلفى
ممکن است افراد را جذب کند. بنابراین امروز هم اگر قرار باشد گزینش در کار نباشد صحیح نیست . مرحوم آیه الله العظمى بروجردى - رحمت الله علیه - گاهى به مناسبت هایى مى فرمودند: روحانیت در بى دروازه است . هر که مى خواهد مى آید نه حسابى است و نه محاسبه اى . و لذااشکالاتى ایجاد مى شد در آن وقت ایشان ضرورت گزینش طلبگى و نظم پذیرى حوزه رااحساس مى کردند.
برنامه ریزى صحیح و جامه
مساله دیگر مساله برنامه ریزى صحیح و جامع از روز نخست طلبگى تا مراحل عالى اتس .
الف : آشنایى بااجمال فقه در حد رساله قرائت و تجوید قرآن ترجمه و تفسیر.
لازمه ورود به حوزه تحصیل آگاهى از فقه به مقدار رساله خوانى است . مردم مراجعه مى کنند و مسئله مى پرسند باید بداند و عوضى نگوید.
ب : قرآن خوانى بلد باشد. روخوانى اش را بداند. یک مقدار تجوید در حد واجبات را بداند. و بعد هم مفردات قرآن را یاد بگیرد. یااین را مى شود براى بعد هم گذاشت . یعنى بفهمد که قیاس معنایش چیست .این طور چیزها...
ب : تلاش در راه تصفیه اخلاق و کسب معنویت
طلبه ازاول باید مقید به اخلاق باشد اگر بگوید:امروز درس مى خوانم فردا مى خواهم عمل بکنم فردا عمل نخواهد کرد.
یک نمونه براى شما عرض بکنم از آنهایى که خیلى موفق بودند. شما همه مى شناسید وقتى که در مدرسه فیضیه بود ما هم بودیم ایشان مقید به آداب شرع بود شاید همه شب یااکثر شب ها بعداز نصف شب چراغ حجره ایشان روشن بود یادم مى آید در آن وقت تدریس مطول مى کرد. واین حالت معنوى راایشان داشت تا شب مرگ . که من داستانى رااز خانم ایشان شنیدم که : شب قبل از شهادت مرحوم استاد مطهرى را دیدم قبل از وقتى که هر شب براى نماز بر مى خاست . با قدمهاى بلند توى اطاق راه مى رفت من بیدار شدم مثل این که بنظر مى آمد مثلا قدمش را به زمین مى کوبید. بعداستاد مطهرى گفت : من در خدمت حضرت امام خمینى در مسجدالحرام بودیم پیغمبراز بیت خارج شد و طرف ما آمد و من دیدم طرف من مى آیند به احترام حضرت امام خمینى گفتم یا رسول الله :ایشان آقاى خمینى هستند آقازاده شما فرزند شما.
حضرت پیامبر به طرف امام توجهى فرمودند. و بعد مرا به سینه اش چسبانید و لب هاى مبارکش را گذاشت روى لب هاى من .استاد مطهرى مى فرمودند: تو دست بزن . ببین الان من حرارت لبهاى پیامبر را حس مى کنم .ایشان تا شب شهادتش این حالت الهى را داشت .این انسان مهذب است .
من در حوزه ندیدم اشخاص غیر مقید به آداب شرعى موفق
( 25 )
باشند بالاخره در وسط راه در یک جا مى مانند.این تجربه بود براى ما.
طلبه بایدازاول بکوشد نه این که تهذیب را بگذارد براى بعد بگوید: حالا من درس مى خوانم بعد آدم خوبى مى شوم نه بایدازاول متشرع باشد منضبط باشد منظم باشد. آدم شلوغ آدم نامنظم نمى تواند موفق باشد.
ج : آشنایى گسترده با معارف اسلامى
طلبه باید ذى فنون باشد کارى بکند و کارهایى بکند حالا مى خواهد فقیه باشد فقه مى خواهد مفسر باشد تفسیر مى خواهد. نویسنده باشد قلم مى خواهد. گوینده باشد بیان مى خواهد.اما چقدر خوب است طلبه به هر جایى سر بزند واز هر گلزارى گلى بچیند.این جوراشخاص جامع خیلى خوبند تفسیر دارند فقه دارند بیان دارند قلم دارند شعر دارند قصه دارند.
د: یکى از مسائل این است که طلبه ها باید نیروى خود را بسنجند هدف خود را زمان تحصیلى و مکان تحصیلى خود را بسنجند ممکن است کسى باشد که مى خواهد فقط دو سه سال تحصیل کند و عائله سنگین دارد و بعداز آن نمى تواندادامه تحصیل بدهد در عین حال مى آید حوزه برنامه اى که پانزده سال بیست سال داره را همان برنامه را شروع مى کند. ببیند در همان الفباى برنامه اش اشتباه است هنوز هیچى نخوانده است سه سال تمام شده است حال آنکه همین فرد مى تواند قرآن را با معنایش یاد بگیرد رساله را یاد بگیرد مقدارى از تاریخ را بداند تا در صورتى که بر مى گردد به اندازه سه سال مفید باشد دراین باب سخن بسیاراست .
در همین جا لازم است که افراد خود رااستعداد سنجى کنند ببیند براى چه کارى در حوزه مفید هستند. آن وقت ها ما حساب مى کردیم در هر چند سال یک بار که چى شدیم ؟ بایداین استعدادها را آزمایش کنیم یک مرتبه بعداز سى سال معلوم مى شود بنده خدا دراین مسیرافتاده است که اگراین شخص مبلغ بود خیلى کار مى کرد یااگر یکى دیگراز کارها راانجام مى داد بهتر موفق بود.
یک گروهى باید باشند که طلبه ها رااز لحاظ استعداد تحصیلى بسنجند یا حداقل طلبه خودش به این فکر بیفتد در میان طلبه هااین جورافراد هستند که استعداد خود را تشخیص مى دهند یا دیگران را ارشاد مى کنند. واصولا طلبه باید برود و خودش را نزد خبره عرضه کند. ما در آن وقت مدتها فکر مى کردیم . کى به ما بگوید تو به درد حوزه مى خورى یا بدرد حوزه نمى خورى . فکر مى کردیم پیش کى برویم استعدادمان را عرضه کنیم که دلسوز هم باشد دو سه روز براى ما وقت تلف کند...
این امر یکى از کسرى هاى حوزه است . طلبه نیازهاى زیادى دارد. طلبگى همه اش
درس خواندن نیست . نیازهاى روحى دارد. بایدافرادى باشند که به طلبه ها سر بزنند طلبه ها مسائلى دارند فکرهایى دارند. بتوانند آن مسائل و فکرها را بااو در میان بگذارند.
ه :انتخاب کتب درسى با توجه به استعدادافراد
مساله دیگرانتخاب کتب درسى است .اگرانتخاب باشد نتیجه خوب مى گیرد. چقدراستعدادها در همین عدم حسن انتخاب ها ضایع مى شود.اصول فقه بخوانم یا قوانین . معالم جدید بخوانیم یا معالم قدیم رسائل بخوانم یا خلاصه اى که بر آن نوشته شده است این ها براى طلبه مطرح است .
بعضى ها هستند مطول را باید خوانند نه تنها مختصر حاشیه را چون ذوقش را دارند. خیلى خوب استفاده مى کنند.از لحاظ تبلیغى و نویسندگى . بعضى ها نمى توانند چنین باشند و باید همان مختصر را بخوانند.
و: جایگزین کردن کتب درسى
یکى دیگراز مسائل ضرورى جایگزین کردن کتب درسى جدید به جاى کتب تحقیقى اى است که در سابق تدریس مى شد.
البته مسائل درون کتاب هاى درسى را دیگر شما مى دانید که براى تحقیق نوشته شده و این کتاب ها درسى نیست این را مى آورند بحث مى کنند!
باید رشته هاى تحصیلى مشخص شود چه رشته هایى لازم است .این جور نباشد که یکى بگوید مااحساس مى کردیم زبان خارجه را بخوانیم . و دیگرى آنراانکار کند یک خاطره اى نقل کنم . ما در آن وقت هاانگلیسى مى خواندیم پیش یک استاد سابقه دار. در وقت نماز مغرب و عشاء وقتى که این درس را مى خواندیم هر روز مى رفتیم و بر مى گشتیم دراین مسیر دهها و صدها برخورد مى شد. هر کس یک سلام مى کرد واشکالش این بود که انگلیسى مى خواندیم . ما پنهان مى کردیم و گرنه غوغایى مى شد انفجار مى شد. من یادم مى آید درس کفایه مى گفتیم . مقاله را براى مجله نوشتم یکى گفت تو برو دنبال روزنامه نویسى . تو چه کار به این کار دارى ؟ و اما همه چیز فراموش شد.الحمدالله این جو زمان شکست .
بنابراین باید رشته هاى تحصیلى مشخص شود امااز آنها هم غفلت نشود و طلاب خود را بان مجهز کنندامیدوارم همگى موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته .