نگاهى به اجتهاد تشیع خونین
آرشیو
چکیده
متن
در شماره گذشته بحثى بنام[ خون حوزه جارى در جبهه] را مطرح کردیم و رسالتى را که این مشعلداران راستین مکتب بدوش کشیده اند چه با قلم و چه با خون ترسیم نمودیم اما واقعیت آنست که حوزه هاى علمیه را نمى توان در زمان معاصر خلاصه کرد و در شرایط کنونى تنها ترسیم نمود.
ازاینرو لازم دیدیم که تاریخچه این حرکت را با تاریخ خونین پیوند دهیم واین داستان حماسى را که برخاسته از تعالیم ائمه معصومین [ ع] است از چشمه ساران آن آغاز و ویژگى چنین اجتهادى را تبیین کنیم باشد که مااز پویندگان وادامه دهندگان راه آنان باشیم .
وظیفه مشعلداران
پیامبران براى کرامت واصالت بخشیدن به انسانیتهاى جاوید قد برافراشتند و همه جااین وظیفه را نیک به انجام رساندند رسالتى که نخستین گام آن آگاهى بخشى و بیدارگرى بود بیدارى درون و بیدارى برون آگاهى به آزادسازى درونى و آزادسازى برونى .تااز درون به انسانیت خود پى برند وارزشهاى والا را بیابند که با دریافت[ من عرف نفسه فقد عرف ربه] 1اعتقاداصولى و جزمى شخصیت خود را بنانهند در آنصورت ارزش هاى انسانى بر درون آنان حاکمیت یابد واز بردگى درونى رهایى یابند و هرگز آنان و خواسته ها و تمایلات درونى بر آنان حاکم نگردد چه در آنصورت است که انسان به آزادى درونى رسیده و[ حریت] اصیل و نخستین را باز یافته است .
بیدارى بیرونى جهت اطلاع از شرایط و موقعیت جهان و آنچه بر انسانیت انسان در طول تاریخ گذشته است از ستمگریها زورگوئى ها دروغ ها قلدرى ها استثمارها و محرومیت طبقه اى واشرافیت گرهى دیگر که اینها همگى نیاز به آگاهى و چگونگى رهایى از آن دارد و پیامبران بیدارگرانى دلسوز براى این هدف مهمند. چون تا مردم بیدار نشونداستعدادهاى آنان برانگیخته نمى گردد:[ و یثیررا لهم دفائن العقول] 2 وارزشها را نمى شناسند.
دانشمندان دین که وارثان این رسالتند 3 به شهادت تاریخ همین راه را در پیش گرفته اند و همه این سختیها را بر خود هموار کرده اند. آنان بخشى و نگهبانى از دین و مشعلدارى هدایت و پاسدارى ازارزشهاى جاوید را وظیفه خویش فرض کردند.
براى تاییداین سخن که وظیفه دانشمندان دین مشعلدارى و آگاهى بخشى است به روایاتى چند بسنده مى کنیم :
[ 1عن النبى[ ص] :ان مثل العلماء فى الارض کمثل النجوم فى السماء یهتدى بها فى ظلمات البثر والبحر]... 4
دانشمندان در زمین همانند ستارگان در آسمانند همچنانکه ستارگان راه یاب و نور بخش انسانهایى است که در خشکى و دریا کمک مى گیرند دانشمندان هدایت گرانى چنینى هستند.
[ 2عن الامام الباقر[ ع] :العالم کمن معه شمعه تضى للناس فکل من ابصر شمعته دعا له یخیر کذالک العالم مع شمعه تزیل ظلمه الجهل والحیره]... 5
دانشمندان همانند شمعى است که به مردم خود روشنائى مى بخشد آنان که چشم باز کنند وازاو بهره جویند به خوبى ها خوانده مى شوند از اینرو این دانشمنداست که با روشنائى خود تاریکى نادانى و سرگردانى را مى زداید.
[ 3عن الامام امیرالمومنین على[ ع] : و مااخذالله على العلماء ان لایقاروا على کظه ظالم و لاسغب مظلوم]... 6
خداونداز دانشمند پیمان گرفته است که هرگز به سیرى ستمگر و گرسنگى مظلوم آرام نگیرند.
بنابراین وظیفه مشعلداران بیدارگرى آگاهى بخشى مبارزه با ستمگرى وایجاد شرایط مناسب براى عروج انسانیت انسان واصالت بخشیدن به انسانیتهاى جاوید و نزدیک شدن به خداست .
تاریخچه این حرکت
بررسى و مطالعه دقیق تاریخ زندگى پیامبراکرم وامامان شیعه این امر را روشن مى کند که سراسر زندگى آنان همه تلاش و کوشش در راه آگاهى بخشیدن و هدایت و نجات دادن مردم خویش بوده است . دوران بیست و سه ساله بعثت پیامبر گویاى این واقعیت است که حضرتش در راه تحقق آرمانهاى الهى از هیچ کوششى دریغ نورزید واز هیچ رنجى نهراسید و هیچ مانعى او راازاهدافش باز نداشت .
او رسالت خود را تبلیغ کرد مکارم اخلاق را به بشر آموخت .سنن و حقوق واخلاق اسلامى را نشر داد و بالاخره در راه حفظ این آرمان جان سپرد.
زندگى پررنج و مخاطره على [ع] نیز گواه این حقیقت است که براى تحقق بخشیدن به عدالت چه سختى ها که تحمل نکرده و در شرایط مختلف از شیشیر زدن و نه گفتن و ایستادگى به خاطر گسترش و حفظ مکتب چه گرفتارى ها را که بر خود هموار نکرد.
و چنین است زندگى امام حسن مجتبى و درگیریهاى او با معاویه و تجهیز سپاه و مبارزه مخفى و در نهایت شهادت . و همینطور زندگى امام حسین[ ع] وامام سجاد و دیگرامامان شیعه که در حقیقت این 250سال دوره ستیزیدن با بیداد و گراییدن به دادگرى و گسترش فرهنگ ناب و خالص و تحقق نظام اسلامى بود.
واکنون این رسالت رسالت پیامبران وامامان معصوم به عالمان ربانى این وارثان به حق ارث رسیده است . میراثى که سراسر جنبش و جهاد و حرکت است .
میراثى که براى پاسدارى از فرهنگ اصیل اسلامى و تبیین آن بوده است . در آنصورت است که گاه باید تلاش و کوشش براى عرضه صحیح فرهنگ اسلامى و شیعى باشد و گاه حماسه ها واقدام ها و کوبیدن جباران و فروافکندن ستمکاران واینها همه ادامه همان راه است .امام صادق در روایتى مى فرماید :
[رحم الله قوما کانوا سراجا و منارا کانوا دعاه الینا با عمالهم و مجهود ظاقتهم] 7
خداوند رحمت خویش را نصیب کسانى کند که مانند چراغ فروزان و مشعل سوزان راه دیگرى را روشن ساختند و با کردار خود مردمان را به راه ما فرا خواندند و با تمام توان و قدرت عملى خود حق را شناساندند.
آرى فقهاء عالمان دین چنین اند که با کردار خویش چراغ و راهنمائى هستند که درس علم آگاهى شهامت ساده زیستى پاسدارى از فرهنگ مبارزه با ستم و ستمگرى مبارزه با فقر و محرومیت را نشان داده اند آرى[ الفقهاءامناءالرسول] 8 عالمان دین امانتداران فرستاده خدایند. واگر چنین نباشد فقه واجتهادارزشى ندارد اگراجتهادى در آن تقوى و عمل نباشد تخلق باخلاق الله نباشد اجتهادى[ علوى] و شیعى نیست .امام صادق[ ع] مى فرماید:
[لا ینفع اجتهاد لا ورع فیه] 9
آن اجتهاد و کوششى که آن پرواپیشگى نباشد بى فایده است .
ویژگیهاى اجتهاد
1 تعبد دراصول
در حقیقت یکى ازاصلى ترین ویژگى اجتهاد خونین تعبد به اصولى است که اجتهاد شیعه را ممتاز مى گرداند.اصولى که در منابع فه و شیوه استنباط احکام و کیفیت بهره بردارى از آن منابع تعیین شده است .
به عبارت دیگر اجتهادى مورد تاییداست که از منابع فقه (کتاب سنت اجماع و عقل ) برخاسته باشد واز طریق قیاس واستحسان و برداشت هاى گمانى وظنى نباشد رد فروع به اصول و تطبیق اصول بر فروع باشد و همانطوریکه ازائمه
معصومین نقل شده است باشد:
[علیناالقاءالاصول و علیکم التفرع] 10
اجتهادى باشد که با توجه به رشد و تکامل آن از زمان ائمه[ ع] تا شرایط حاضر برخاسته از شیوه اى باشد که از حرکت آغازین آن شروع شده است .
اجتهادى که از آغاز توسط صحابه ائمه چون حسن بن محبوب احمد بن ابى نصر بزنطى حسین بن سعیداهوازى فضل بن شاذان نیشابورى و یونس بن عبدالرحمن در دوران ائمه در شکل ساده آن شروع گردید و سپس توسط محدثینى چون شیخ صدوق و محمد بن بعقوب کلینى منظم و باب باب شد و پس از آن توسط اصحاب فتوایى چون على بن بابویه قمى اسکافى وابن عقیل شیخ مفید سید مرتضى علم الهدى تکامل گردید و شیخ طوسى بزرگ مقام آنرا بگونه اى[ مبسوط] کرد و پایه هاى فقه تطبیقى را (خلاق ) در آن بنا نهاد. و همینطور یکایک اجتهاد گرانى که پس از شیخ طوسى هر یک تحول نوینى را در فقه بوجود آوردند تا نوبت به شیخ انصارى محقق سترگ رسید واز آن به بعد تا عصر کنونى که اجتهاد به دست امام بزرگوار خمینى بت شکن و رهبر مستضعفین جلوه اى دیگر گرفت .
بنابراین چنین اجتهادى مورد نظراست که دراین سلسله قرار گرفته ابشد اجتهادى که اساس آن از آغاز و پیوسته مباحثش بر واقعیات زندگى مردم بنا شده است منتها با داورى شریعت و عرضه آن به اصول چهارگانه فقه و به تعبیر شهید صدر که در مورد فقه صاحب جواهر مى نویسد:
کتاب فقهى جواهر در حقیقت شرحى کامل از روایات کتب اربعه مى باشد ولى نه شرحى که روایات کتب اربعه را یکى یکى تشریح کندَ بلکه این کتاب روایات کتب اربعه را بر طبق نایزهاى زندگى تشریح مى نماید. کتاب بیع کتابه حباله کتاب احیاء موات کتاب نکاح هر یک ازاین کتاب ها در زمینه خرید و فروش قراردادهاى است گردآورى کرده شرح مى دهد آنگاه آنها را با همدیگر در مساله مورد نظر مقایسه مى کند واز مجموعه آنها نظریه فقهى رااستخراج مى نماید زیرا تنها دانستن معناى روایت مطلوب کافى نیست هیچ گاه معناى یک روایت به تنهایى و با وضع انفرادیش ما را به حکم شرعى راهنمایى نمى کند. وقتى ما به حکم شرعى دست مى یابیم که مجموعه اى از روایاتى که مى تواند راهگشاى ما به سوى یک حکم ازاحکام یا یک باب ازابواب زندگى باشد را بررسى کرده باشیم واز طریق این بررسى گسترده یک نظریه رااز مجموع روایات آن باب نه فقط از یک روایت آن استخراج کنیم11 .
2 مجهز بودن به دانش روز
هر مکتبى و مذهبى نمى توانداز تحولات و دگرگونیهاى زندگى وافکار و نیازهاى بشرى و تحولات فرهنگ فاصله بگیرد زیرااین فاصله گرفتن به معناى پاسخ ندادن و منزى شدن و خروج از پهنه عملکرد و نفوذاست .
علماى آگاه اسلام در روزگاران گذشته کوشیده اند تا به هراندازه اى که ممکن است از پدید آمدن این فاصله در قلمرو مسائل زمان خود جلوگیرى کنند.
اجتهاد گران براى استنباط احکام شرعى واستخراج احکام در مصادیق کلى و رسیدن به مفاهیم مسائل مستحدثه نیاز به آگاهى و مجهز بودن به دانش روز را دارند 12 چنانکه دانشمندان دین براى تببین فرهنگ اسلامى چنین نیازى را دارند. و بدون شک پاسخ گویى به نیازهاى عصر حاضر و حل مشکلات اجتماعى سیاسى واقتصادى جامعه بدون آن ممکن نیست . شیخ طوسى[ ره] در آغاز[ تلخیص الشافى] مى گویند:
[ کان شیوخنا - رحمهم الله المقدمون منهم و المتاخرون ... بلغواالتهابه فى استقصاء مااقتضت ازمنتهم من الادله والکلام على المخالفین فاته قد تجدد من شبهات القوم ما یحتاج معها الى ترتیبات اخر].
[علماى بزرگ ما خداى آنان را بیکران رحمت خویش غرق سازد چه آنان که در قدیم بوده اند و چه آنان که سپس آمدند همه درباره پیدا کردن دلیلهاى زمان پسند و آنچه طبیعت زنان اقتضا مى کرده است تا نهایت درجه ممکن کوشیده اند و پیش تاخته اند و در برابر دیگران موضع آگاهانه داشته اند. چون همواره شبهه ها و مسائل تازه اى القاء مى شده است .ازاینرو آنان آگاهیها و دلیلهاى تازه اى براى حقانیت حق عرضه کرده اند] 13 .
استاد شهید مطهرى در مقاله حق عقل دراجتهاد درباره آگاهى به علوم اجتماعى و نقش آن مطالبى را طرح و در پایان چنین مى گوید:
[چون دامنه تعلیمات اسلام به همه شئون زندگى بشر کشیده شده واز طرفى روى اصل معروف عدلیه مى دانیم که این تعلیمات گزاف و على العمیاء نیست بلکه واقعیاتى در نظر گرفته شده و براساس آن واقعیات تنظیم شده است پس به طور قطع اگر ما آن واقعیات را که تدریجا به مرور قرنها مطالعه و به صورت علومى مدون در آمده بشناسیم واز نزدیک با آنها آشنا باشیم بهتر مفهوم و مظور و مقصود زمان وحى را درک مى کنیم همانطوریکه نظیراین را دراخلاق والهیات دیده ایم14]
بنابراین مجهز بودن به دانش روز و آگاهى از تجربیات دانشمندان در طى قرن در کلیه علومى که مربوط به انسان مى باشد مجتهد را در چگونگى استنباط احکام از منابع فقه کمک مى دهد واو را دراستخراج و بهتر عرضه کردن آن به نسل حاضر یارى مى رساند. دراینصورت روشن مى گردد که اجتهاد تشیع در تاریخ بر دوش مشعلدارانى آگاه و روشن ضمیر آشنا با واقعیات زندگى و جامعه خود حمل مى شده است و گرنه نمى توانسته به این پربارى و شکوفائى هم اکنون طرح گردد
در پایان این بخش لازم است به این نکته مهم واساسى اشاره شود که وجود چنین ویژگى دراجتهاد که موجب تکامل و رشد گردیده است در صورتى مى تواند ادامه داشته باشد که در آینده از تحرک و پویایى لازم برخوردار باشد تکامل که از متن منابع فقه و برخاسته از شیوه هاى عملى چون صاحب جواهرها و شیخ انصارى ها باشد.
دراین مقال جاى بررسى از کیفیت تحول فقه از هزار و اندى سال پیش تا شرایط حاضر نیست که چگونه فقه از کیفیت بسیار ساده و محدود به گستردگى و عمق کنونى رسیده است امااین رشد و تحول جز در سایه پویاى فقه شیعه و تعالیم ائمه معصومین و تطبیق با ضرورت ها و نیازهاى فورى و حیات جامعه نبوده است . شهید محمد باقر صدر در کتاب [مقدمات فى التفسیرالموضوعى] به این نکته اشاره مى کند وى پس از بیان ضرورت پژوهشى و بررسى هاى موضوعى چنین مى گوید
بحث هاى فقهى ما نیزامروزباید گسترش یابد و در مورد مباحث موضوعى ما به تحقیقات جدیدى به طور افقى و عمودى هر دو نیازمندیم زیرا به همان دلیل که گفتیم روش موضوعى از واقعیات زندگى شروع مى گردد و سرانجام به احکام شرعى منتهى مى شود واین روش معمول علماء و فقهاى ما بوده و پیوسته مباحث خود رااز واقعیات زندگى مردم گرفته و به داورى شریعت عرضه کرده اند درست واقعیت هاى زندگى به صورت معاملات روزمره مانند جعاله مضاربه مزارعه و مساقات روى آنها عکس العمل مى گذاشته تا حکم آن را از ماخذ شرعى استنباط کنند واز دیدگاه الهى قانون مناسب آن را بیان دارند.
البته باید به این موضوع توجه شود که روش موضوعى فقه احتیاج به گسترش افقى دارد زیرا هر چند علماى ما در طول قرن هاى متمادى پیوسته تحقیقات خود را براساس روش موضوعى انجام مى داده اند و با همت والاى خود کلیه نیازهاى واقعى بشر رااز جهان خارج گرفته حکم آن رااز شرع استنباط مى نمودند ولى از آنجا که ابعاد زندگى انسان با گذشت زمان و پیچیدگى تمدن رو به فزونى نهاده لازم است پژوهشى هاى موضوعى فقهى نیز همراه با گسترش نیازهاى زندگى آن را تعقیب کند و به مسائل خود دراین زمینه گسترش دهد.
کار تحقیق مسائل فقهى از واقعیت هاى عینى شروع مى شود منتها نه با آن محدودیت هایى که در زمان شیخ طوسى یا محقق حلى اعلى الله مقامها - بود زیرا واقعیت هاى زندگى آنها فقط مى توانست نیازهاى زمان خود آنها را کفایت کند و براى زمان ما مسائل آن زمان کافى نیست . مثلا معاملاتى از قبیل اجاره مزارعه مساقات و مضاربه نشان دهنده بازار هزار سال یا هشتصدسال پیش است حال آنکه درهاى بازارامروز به روى معاملات دیگر وانواع روابط اقتصادى جدید گشوده شده و دراین زمینه پیچیدگى در معاملات و روابط اقتصادى پدید آمده است.
فقه امروز باید همانگونه که در دست دانشمندان گذشته عمل مى شد یعنى هر چه در زندگیشان پدید مى آمد فقه روى آن عکس العمل نشان مى داد تا حکمش راازاین دراستخراج کند در دست دانشمندان زمان ما نیز باید بطورافقى مسائل روزمره را مورد تحقیق و بررسى قرار داده حکم آن راازاصول کلى اسلام استنباط کند تااز لحاظ افقى نیز گسترش لازم را پیدا کند.
امااز لحاظ عمودى نیز باید همین روش موضوعى در فقه مورد تعقیب واقع شود تا دامنه تحقیقات فقهى نفوذ و گسترش پیدا کند یعنى باید بیشتر در ژرفاى مسائل فقهى فرو رفته بطور عمودى کار شود تا نظریه هاى اساسى در فقه کشف گردد] 16 .
بنابراین اگر سخن از تحول در فقه کنونى مى باشد نه بمعناى دگرگونى ماهوى و تغییر در منابع و چگونگى استنباط احکام مى باشد بلکه تحول نسبت به نیازها و خواسته هاى جامعه بشرى و جوابگویى فقه اسلامى - شیعى نسبت به آن مى باشد. والبته اجتهاد خونین قدرت جوابگویى چنین نیازهایى را دارد چنانکه شیخ طوسى ها و محقق ها و علامه حلى ها و شیخ انصارى هاانجام دادند.
3 تعهد و مسئولیت
ویژگى دیگراجتهاد تشیع احساس مسئولیت و تعهد وانجام مرزبانى است .
عالمان دین و مجتهدان در طول تاریخ پاسداران ارزشهاى جاویدان بوده اند زیرا پس از رسیدن دوره غیبت کبرى عالمان آگاه و متعهد شیعى خویشتن را با مسئولیت سنگینى روبرو مى دیدند این مسئولیت سنگین که همان حفظ دین خدا بود در سطح عملکرداجتماع و سیاستها و قدرتها و سطح نشر و تعلیم وانتقال فرهنگها و هم در سطح حفظ آن در ذهن جامعه و در دل و قلب مردم و هم در سطح نگاهبانى حقوق آنان تحقق مى پذیرفت .
چنین احساس تکلیف در میان سایر مذاهب و ملل اسلامى و در میان دانشمندان آنان وجود نداشت و دست کم با آن فراگیرى و گستردگى که از تعالیم انسان ساز و خونین امامان شیعه باشد وجود نداشت .
اما تاریخ شیعه اکنده ازاین حماسه ها و شهادت هااست کتاب[ شهداء الفضیله] علامه امینى سرگذشت بخشى ازاین احساس تعهدها و فداکارى ها است . و روشن است که چنین احساس تعهدى ابعاد گوناگونى داشته باشد: حریت و آزادگى وایستادگى در برابر ستمگران پاسدارى از فرهنگ شیعه مبارزه باانحرافات و بدعتها مبارزه بااجحاف ها و تضییق حقوق مالى طبقه محروم . 17 که اینها همه و همه از سراخلاص و تعهد بوده است .
آرى عالمان راستین مجتهدان وارثان پیامبر از چنین ویژگیهایى برخوردار بودند.
پاورقى ها
1. بحارالانوار 2.32 از[ مصباح الشریعه] بنقل ازالحیاه /01
2. نهج البلاغه خطبه 1 اختیارالانبیاء.
3.ان العلماء ورثه الانبیاء اصول کافى ج 1.32.
4. منیه المرید/12.
5. بحارالانوار ج /04/2
6. نهج البلاغه خطبه 52.
7. تحف العقول .221.
8.بحارالانوار ج 70.297 به نقل از میزان الحکمه ج 2.147.
10. روایت فوق ازامام رضا[ ع] نقل گردیده است اما روایت دیگرى ازامام صادق باین عبارت نقل شده است :
انما علینا نلقى الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا. بحارالانوار ج 2.245 به نقل از سرائر میزان الحکمه ج 2.294.
11. سنت هاى تاریخ در قرآن .89 دفترانتشارات اسلامى .
12. آگاهى به زمان براى مجتهد در موارد فوق به عنوان اولى آن بود زیرااگر مجتهدى سرمایه دارى را نشناسد مفهوم بیمه را نداند بانکدارى را نداند چگونه مى تواند حکم کلى در مورد آن استنباط کند و در موارد عنوان ثانوى که بسیار روشن است . که مرجع فقیه بدون آگاهى از مسائل مستحدثه و جریان امور در خارج هرگز نمى تواند حکمى را اعلام کند. ج
13. تلخیص الشافى به نقل و ترجمه از شیخ آقا بزرگ . نوزده دفتر نشر فرهنگ اسلامى .
مجموعه مقالات .73 چاپ دفترانتشارات اسلامى .
15. مقصوداز گسترش در بحث هاى افقى موضوعى بررسى آن عده از مسائل واحکامى است که در گذشته مطرح نبوده است ولى در روابط متقابل زندگى امروز سخت مطرح شده است فقهاى شیعه ازاین گونه موضوعات به مسائل مستحدثه تعبیر مى کنند و غالبا در ملحقات رسائل خود فصلى جدا یا تحت عنوان یاد شده رساله ویژه اى براى آن صادر مى کنند. 14.
و نیز مقصوداز گسترش در بحث هاى عمودى ژرف نگریهایى است که در زمینه مبانى و حکمت هاى بسیارى ازاحکام اسلامى مطرح است و نیز علل وضع قوانین از دیدگاه عینى و واقعى نه از طریق فلسفه بافى و نیز یافتن ملاک ها وارزشهایى که شارع مقدس اسلام راضى به ترک آنها نیست .
16. سنت هاى تاریخ در قرآن شهید محمد باقر صدر .100 چاپ دفتر انتشارات اسلامى .
17. چنانکه درباره سیدشرف الدین آن دانشمند دلسوز نوشته شده است که یکى از مبارزات مردمى واسلامى وى درگیرى او با مالکین و زمینداران بوده است . شرف الدین .192 دفتر نشر فرهنگ اسلامى .