آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶۰

چکیده

متن

پوچ گرایى روش شناختى که در سلوک عرفانى سکولار به کار مى‏آید موجب توهم گرایى مى‏شود. آرامشى که با تکرار مانترا حاصل مى‏شود در اثر نوعى خستگى ذهنى و از کار افتادن فعالیت آن است یعنى آنچه به عنوان رکن چهارم مدیتیشن از آن یاد شد و عبارت است از نظاره محض یا نگرش بى تفاوت. به باور پاولوف با تکرار هر واژه‏اى پس از مدتى یک نقطه در مغز دچار خستگى مى‏شود و پس از آن مهار شده و با بسط این مهار در سطح مغز، نوعى خلسه و رخوت یا آرامش به وجود مى‏آید که حالتى از ریلکس شدن است(1).
وقتى در اثر تکرار مانترا تا اندازه‏اى مغز از کار مى‏افتد، دستگاه عصبى با کاهش فعالیت مواجه شده و ماهیچه‏ها سست مى‏شود و فشار عضلانى به کاستى مى‏گراید. در این شرایط مى‏توان به نظاره محض یا نگرش بى تفاوت رسید براى درک نظاره محض لازم است توصیف ماهاریشى درباره ذهن را بدانیم.
ماهاریشى ذهن را چون اقیانوسى مى‏داند که امواجى در سطح و آرامشى در اعماق دارد. فعالیت‏هاى خودآگاه ( افکار، عواطف و ادراکات) مشابه امواج سطح اقیانوس‏اند که روان ما را متلاطم مى‏کند اما ژرفاى ذهن را آرامشى عمیق فرا گرفته است. افکار ما از عمق ذهن بر مى‏آیند و وقتى به سطح آن مى‏رسند متلاطم و خروشان‏اند. در روند مدیتیشن شخص از تلاطم سطح که در حالت عادى با آن درگیر است به ژرفاى آرام ذهن مى‏رود و افکار خود را از آغاز پیدایش مشاهده مى‏کند و از گرفتارى در ناآرامى سطح خودآگاه ذهن رها مى‏شود.(2)

لوئیس پروتو با مثالى دیدگاه ماهاریشى را به خوبى آفتابى کرده است. او مى‏نویسد " حالت خودتان را در شرایطى مجسم کنید که بدون کمترین علاقه و اشتیاقى به یک برنامه تلویزیونى مى‏نگرید، تنها بدین خاطر که کار دیگرى براى انجام دادن یا مشغول شدن ندارید و توجه دارید که تصاویر ساختگى و غیر واقعى است، نقطه متضاد این حالت درگیر شدن است. براى مثال وضعى را تجسم کنید که شما با هنر پیشه فیلمى که در حال مشاهده آن هستید هماهنگى و همدلى دارید. در این شرایط کلیه اتفاقاتى که براى او به وقوع مى‏پیوندد، تصور مى‏کنید که خودتان هم در این ماجراها شریک هستید هر گاه که با جریان رشته‏اى از افکار و خیالات متعدد درگیر مى‏شویم مانند این است که کاست محتوى یک فیلم داستانى را در ویدئو قرار داده ایم. تنها تفاوتى که در این جا وجود دارد، این است که در مورد اول نمایش فیلم یا درگیرى به جاى ویدئو در داخل سرما و در افکار ما عرضه مى‏شود.(3)

بنابراین نظاره محض به این معناست که ذهن شما ظرف مجموعه‏اى از تخیلات و توهمات پوچ است و با پى بردن به این موضوع مى‏توانید بى تفاوت به آنها بنگرید و از تلاطم سطح به آرامش عمق ذهن برسید و ریلکس شدن را تجربه کنید. در حالت ریلکس که آگاهى متعالى پدیدار مى‏شود ذهن فقط به اندازه‏اى که به خواب نرود باید فعال بماند.(4)

البته مسلم است که اگر ما اساسا ذهن و تفکر را مزاحم آرامش بدانیم و بپنداریم که با توقف اندیشه مى‏توان به آرامش رسید چاره‏اى جز این نداریم که این بخش از استعداد آگاهى انسان را ظرف اوهام تلقى کنیم.

اما نماز براستى فرصت تعالى آگاهى انسان از اندیشه تا شهود است. هم از این رو نباید در حالت خستگى و خواب آلودگى‏به سوى نماز رفت زیرا در این صورت نمى‏توان به معانى آن اندیشید و اسرار آن را مشاهده کرد.(5)

امام صادق(ع) فرموده اند: «هرگاه رو به قبله ایستادى دنیا و هرچه را در آن است و مردم و احوال و اوضاع آن‏ها را یکسره فراموش کن و دلت را از هر آنچه تو را از خدا باز مى‏دارد، خالى کن و با چشم دل عظمت خداى را ببین و آن روزى را به یاد آر که هر کس کرده خود را مى‏یابد و همگان به سوى خداوند که صاحب اختیار آنهاست برگردانده مى‏شوند و درآن روز تو با پاى‏ترس و امید در پیش گاه او مى‏ایستى. هنگام تکبیر گفتن هر آنچه را میان آسمان‏ها و زمین است در برابر کبریایى او ناچیز شمار،»(6)

پس در نماز با اندیشه در حقیقتى برتر، آگاهى انسان در بعد اندیشه و تفکر اوج مى‏گیرد تا جایى که آن حقیقت نامتناهى را که منبع آرامش و اطمینان نفس است مشاهده مى‏کند و در برابر او به تواضع مى‏ایستد و رکوع و سجود مى‏گذارد. و سایر حقایق و خلایق را بندگان و آفریدگان او مى‏بیند که همه به سوى او باز مى‏گردند پس در همه هستى حضور خداى مهربان و قدرت بیکران او را مى‏یابد و غرق در آرامش و آگاهى حقیقى مى‏گردد.

اما در مدیتیشن تداوم تصورات و افکار مانع پیشرفت کار نیست بلکه نشانه مدیتیشن موفق است و ماهاریشى آن را اصل کامل شدن راه نامیده(7) فقط باید آنها را اوهام و تخیلات پوچ دانست نه حقیقتى برتر از انسان است که به آن بیندیشى و نه عظمتى که در برابر آن متواضع شوى و سبکبار به سوى او پرگشایى. این توهم گرایى نتیجه منطقى پوچ گرایى روش شناختى مدیتیشن است و خود آثارى را در پى دارد که در ادامه به بررسى آن مى‏پردازیم.
موهم انگارى
نتیجه منطقى توهم گرایى براى رسیدن به آرامش که به عنوان نظاره محض یا نگرش بى تفاوت مطرح شد این است که در واقعیت عالم شک پدید آید و اوهام به انسان هجوم آورد.

یکى از مبانى بودیسم و هندویسم ( بویژه در اندیشه‏هاى شانکارا) که در عرفان سکولار به عنوان مبنا مطرح نمى‏شود ولى‏به صورت یک شاخص از آن گریزى نیست. نظریه مایا maya)) است. بر اساس این نظریه پرده‏اى از اوهام بر چشم و اندیشه انسان افکنده شده و انسان پدیده‏هاى جهان را در این پرده جادو مى‏بیند. جهان پدیده‏ها چون یک چشم بندى‏ساحرانه، تنها فریبى است. همان گونه که به یارى چشمبندى و جادو، چیزى که واقعیت ندارد، واقعى نشان داده مى‏شود، در جهان نمودها نیز آنچه دریافت مى‏شود واقعیت ندارد. این نمودها و پدیده‏ها آفریده ادراک ماست و در کانون این درک نادرست، پندار وهمى و غیر واقعى جاى دارد(8).

شانکارا معتقد است که " نمایش و تظاهر عالم مایاست که یک ماهیت حقیقى نیست، بلکه تنها یک جهل موجب این تظاهر مى‏شود.(9)

مطالعه فیزیولوژى مدیتیشن به خوبى زمینه‏هاى این مشکل روانى را مشخص مى‏کند. دو رکن مدیتیشن یکى مکان آرام و دیگرى وضعیت راحت نوعى محرومیت حسى را به وجود مى‏آورد. براى مدیتیشن باید لباس راحت پوشید و در جایى راحت دراز کشید یا نشست مثلا روى مبل راحتى(10) سپس تمام عضلات را به صورت شل و رها در آورد(11) و چشم‏ها را بست. مدت لازم براى این عمل تا رسیدن به ریلکس حدود سى دقیقه است(12) پس از این مدت محرومیت حسى ماده‏اى توهم زا در بدن تولید مى‏شود به نام سروتنین ( serotonin ).

آزمایشهاى (هب) در دانشگاه مک گیل نشان مى‏دهد که افراد در این وضعیت دوره‏هاى خالى را تجربه کردند که طى آن نمى‏توانستند به هیچ وجه درباره چیزى فکر کنند... هیجان‏هایشان غالبا رمیده بودند... در حدود 80 درصد از آزمودنى‏هاى (هب) نوعى توهم را گزارش دادند. غالبا نخستین توهم روشن شدن یا درخشنده شدن میدان بینایى آنان بود... به دلایلى که هیچ کس کاملا نمى‏داند، محتواى این توهم‏ها مافوق کنترل آزمودنى‏ها به نظر مى‏رسد(13)

با توجه به اینکه استفاده از مانترا نیز موجب خستگى ذهنى مى‏شود، ملاحظه مى‏کنید که این عمل نیز حصول آثار محرومیت حسى را تسریع مى‏کند. بنابراین جاى تعجب نیست که چگونه بوداییان و هندویان که مدیتیشن‏هاى طولانى‏همراه با ترک غذا و زندگى عادى دارند و ریاضت مى‏کشند همه جهان را رویا مى‏دانند و کمال انسان را در تجربه خلا و تهى مى‏پندارند. به همین علت در بودیسم تاکید مى‏شود که حتى آتمن هم وجود ندارد و توهمى بیش نیست.(14)

موهوم انگارى یا پوچ گرایى فلسفى یک شاخص عرفان سکولار است و هر چند کمى دیریاب مى‏باشد و ممکن است به آن تصریح نشود ولى کسانى که در تمرینات مدیتیشن استمرار دارند به این شاخص نزدیک شده و در دنیایى موهوم با آرزوها و لذتهاى پندارین بسر مى‏برند.

در نماز هرچند که یافتن مکانى آرام و پاکیزه اهمیت دارد ولى چون هوشیارى اندیشه و از آن مهم تر تحرک وجود دارد هیچ گاه محرومیت حسى پدید نمى آید. در نماز انسان بارها دست خود را حرکت مى‏دهد و به رکوع و سجود و قیام و قعود تغییر حالت پیدا مى‏کند و افزون بر این‏ها مدت هر نماز کمتر از مقدارى است که حتى در حالت سکون براى کسانى که ناگزیر خوابیده یا نشسته نماز مى‏خوانند، محرومیت حسى به دنبال داشته باشد و مورد دیگر اینکه اذکار نماز متنوع است و هر حالت ذکر ویژه اى دارد و بیش از آنها نیز انسان مى‏تواند در قنوت و رکوع یا سجود اذکار مستحبى را به انتخاب خود بگوید و این همه فعالیت ذهنى را در مسیر تعالى آگاهى و ارتباط معنوى با خداوند به کار مى‏گیرد.

براى مدیتیشن دو بار در روز یعنى صبح وعصر توصیه مى‏شود ولى نماز سه بار و در مدت زمان‏هاى کمترى انجام مى‏شود و مى‏توان آن را تا پنج مرحله در روز نیز به جاى آورد. همه این تفاوت‏ها نشان مى‏دهد که هدف از نماز شکوفایى معنوى انسان در شناخت حقیقتى برتر است که در همه جهان واقعى آثار او آشکار مى‏باشد. ولى مدیتیشن فراغتى از فشارهاى روانى و آرامشى موهوم انگار را که در بستر همین زندگى موهوم مادى معنى مى‏دهد را دنبال مى‏کند.
آمادگى براى سلطه پذیرى
در زندگى مدرن انسان تمام توان و تمایلات جسمى و روانى خود را براى تمتع هر چه بیشتر از دنیاى پر تزاحم و محدود مادى هزینه مى‏کند، براى انسانى که استعداد نامحدود براى شناخت خداوند و ارتباط با او دارد، چنین شرایطى فشار شدید روانى و جسمى پدید مى‏آورد زیرا چیزهاى بسیارى را مى‏خواهد و با تلاش فراوان به آن نمى‏رسد و یا اگر مى‏رسد باز هم بیشتر مى‏خواهد. کار که مى‏توان آن را به صورت راهى براى برآوردن نیازهاى طبیعى و روانى و انسانى و شکوفایى و خلاقیت مورد توجه باشد، امروزه به طور نفس گیرى تا حد یک ضرورت زهراگین اقتصادى تنزل کرده است. حتى تحصیل علم ماهیت خود را از دست داده است. تفریح واوقات فراغت که براى افراد متعادل مى‏تواند لذت و آرامشى گوارا به همراه داشته باشد امروزه براى کسب لذت‏هاى بیشتر و هیجان به صورت استرس زایى تداوم وضع ناگوار زندگى کارى شده است.(15)

این پدیده به خاطر استرس دائمى است که در زندگى جدید جریان دارد. دکتر والتر ب. کانن آثار و عوارض وضعیت استرس را مطالعه کرد و پژوهش‏هاى خود را در قالب نظریه عکس العمل جنگ و گریز ارائه نمود(16). بسیارى از موارد بیمارى‏هاى قلبى و عروقى و گوارشى و تنفسى در شرایط استرس زا پدید آمده و تشدید مى‏شوند. 40 تا 50 درصد مراجعان به پزشک مشکل روانى دارند.(17) افسردگى‏ها و اضطراب‏ها که شمار زیادى از مردم جهان را گرفتار نموده نیز از پیامدهاى‏روانى وضعیت زندگى امروزى است.
این وضعیت دو پیامد خطرناک براى تمدن جدید منافع و نیروهاى سلطه در این تمدن دارد. یکى به وجود آمدن مردمى‏بیمار و پریشان و سرکش که در قید و بند انضباط سیاسى نیستند(18) و دیگر شکل دیگرى اندیشه‏اى مخالف که نظام دیگرى را پیشنهاد مى‏کند و براى دگرگونى نظام موجود مى‏کوشد.(19)
بنابراین باید براى مشکلات این زندگى چاره‏اى اندیشید. مراکز علمى که در خدمت نظام لیبرال سرمایه دارى هستند براى حل این مشکل پژوهش‏هایى انجام دادند که حاصل آن چند چیز بود: یکى طرح شیطانى عصر آکواریوس که(20) به منظور ایجاد گروه‏هاى ابتذال به ویژه بین جوانان تا در رقصهاى تند، سکس، روابط جنسى عجیب و غریب و استفاده از مواد مخدر تخلیه نیرو شوند، و البته این روش مطلوب همه نیست. و دیگرى روش‏هاى ملایمتر براى تخلیه استرس‏ها و بازسازى‏توان جسمى و روانى. در مورد دوم مطالعات شرق شناسى کانون‏هاى استعمارى به کار آمد و بودیسم وهندویسم به عنوان روش‏هاى معنوى خنثى مورد توجه قرار گرفت. معنویتى که آرامش، سازگارى با شرایط موجود و بى تفاوتى اخلاقى و سیاسى را در بر دارد و تنها به آرامش و نجات انسان از رنج زندگى مى‏اندیشد. جیمز هویت مى‏نویسد "باید با این زندگى به تطابق و همنوایى برسیم یا لااقل به آن نزدیک گردیم... ایجاد تغییر در خودمان خیلى راحت تر و عملى تر از آن است که براى‏تغییرات و تحولات اساسى و بنیانى در محیط کوشش کنیم(21) "هواداران مدیتیشن در اهمیت و ضرورت روش پیشنهادى‏شان چنین داد سخن داده اند: " رشد سریع پیشرفت نیازمند آن است که مردم هم با سرعت از استرس‏هاى درونى‏خود رها گشته تا مشکل چند تکه شدن فزاینده اجتماع که به صورت بحرانى خارجى ظهور کرده است، حل شود. مردم باید انعطاف پذیر شوند. مردم بدون آنکه به استرس زیادى گرفتار شوند، باید شیوه رویارویى با انواع مختلف نیازهاى‏عاطفى و جسمى میان افراد را که به سرعت در حال تغییر است، بیاموزند. مردم باید با یافتن طریق رضامندى پایدار میان خود و نه صرفا با نگریستن به نقش هاى اجتماعى خشن براى کام بخشى، خودکفا شوند. در مردم باید توان کامل یکنواخت کردن اختلافات به منظور تقویت غناى زندگى در میان این تغییر شتابان به وجود آید. " (22)

مدیتیشن با نشستن راحت یا خوابیدن و به تصورات فشار آور ذهن بى تفاوت نگریستن وتسلیم آنها شدن و پذیرش محض آنها، تسلیم و پذیرش در برابر فشارهاى تمدن سرمایه دارى را براى مردم درونى مى‏سازد محرومیت حسى حاصل از مدیتیشن ویژگى‏هاى روانشناختى سلطه پذیرى را در افراد به وجود مى‏آورد. از مهمترین آثار محرومیت حسى (اختلالات ادراکى ) و (تلقین پذیرى) است(23) این وضعیت روانشناختى وقتى با فشار تبلیغاتى رسانه‏هاى سرمایه دارى همراه مى‏شود، ساختار سلطه گرانه و سلطه پذیرانه حیات طبیعى را تثبیت و تحکیم مى‏کند. حاصل سلطه پذیرى روانشناختى و سلطه گرى‏تبلیغاتى به صورت نسبى گرایى اخلاقى، مصرف گرایى اقتصادى و غوغا سالارى سیاسى (مبوکراسى) جلوه گر مى‏شود.

مهمترین کارکرد مدیتیشن نه آرامش بخشى به افراد جوامع پر استرس امروز بلکه تحمل پذیر کردن استیلا و استثمار سلطه گران سرمایه دار جهانى است. اما نماز قیام و حرکت است قیام نماز به معناى آمادگى براى قیام لله و حرکت براى حق است در نظر عارفان مسلمان قیام نماز نمادى از قیام عبد به حق و توحید عملى است(24). هنگام نشستن مستحب است که پاى‏چپ در زیر بدن قرار گرفته و پاى راست روى آن باشد. به این معنا که من حق را برپا داشته و باطل را از میان مى‏برم(25). بنابراین نماز نه آمادگى براى سلطه پذیرى، بلکه آمادگى براى جهاد و سلطه ستیزى است.

این همه سر وصدا و تبلیغات با وصفهاى جذاب هوشیارى خلاق، آرامش، آگاهى متعالى و غیره به ساده ترین بیان پذیرش تسلیم دربرابر نیروى سلطه گر در تمدن سرمایه دارى است.
زنگ تفریحى براى بردگان سرمایه دارى
مدیتیشن آثار مثبتى هم در جسم و روان انسان دارد. هربرت بنسن که به تحقیق روى این آثار پرداخته مجموعه آن‏ها را زیر عنوان عکس العمل ریلکسیشن معرفى کرده است. پیامدهاى مطلوب مدیتیشن عبارت است از کاهش ضربان قلب و فشار خون شریانى، کاهش تعداد حرکات تنفسى و سوخت و ساز سلولى و لاکتات ( ضایعات سوخت و ساز سلولى ) در خون، کاهش فعالیت سیستم عصبى سمپاتیک و افزایش فعالیت پاراسمپاتیک و افزایش امواج آلفا از مغز و کاهش تنش عضلانى.(26)

اگر چه کارکردهاى سیاسى مدیتیشن که در مورد قبل بررسى شد، در شمار کارکردهاى مخفى این عمل است، که هیچ گاه به آن تصریح نمى‏شود، اما بخش مثبت از کارکردهاى آن مورد تاکید فراوان قرار مى‏گیرید. و معمولا کتاب‏هایى که در این باره نوشته مى‏شود به اهمیت مدیتیشن در بازیابى توان جسمى و روانى براى انجام بهینه کارها و وظایف شغلى تاکید مى‏ورزند.
نمى‏خواهم بگویم تلاش براى سلامتى یا بهبود انجام وظایف شغلى بد است. اما این وضع را در کنار سلطه سیاسى و اقتصادى کسانى در نظر بگیرید که مى‏کوشند با کنترل فرهنگى معنویت و معرفت مردم را مهار کنند و توانایى آنها را در خدمت به تحکیم شالوده نظام سرمایه دارى و تامین منافع بى پایان سرمایه داران بهبود بخشیده و به کار گیرند.
یکى از ابعاد سکولار بودن این روش معنوى همین است که مهمترین فایده‏اى که براى آن معرفى مى‏شود کامیابى در زندگى مادى و موفقیت‏هاى اقتصادى و شغلى است(27). یکى از کسانى که در این زمینه آثار بسیارى نگاشته و تلاش‏هاى زیادى مى‏کند خانمى تبعه آمریکاست به نام «شاکتى گواین» که حتى نام خود را از هندویسم اقتباس کرده است(28). او که تحت تاثیر سفرش به هند و فراگیرى هندویسم است(29). بر مبانى انسان گرایانه معنویت هندویسم تاکید کرده و مى‏نویسد: براى‏خوشبخت و موفق زندگى کردن و استفاده از تجسم خلاق هر چند باید مفاهیم معینى را امکان پذیر بدانید اما لازم نیست که به یکى از آرمان‏هاى ماوراى طبیعى یا به قدرتى برون از خود ایمان و اعتقاد داشته باشید." (30)
او معتقد است که کافى است ما در خیالمان آنچه مى‏خواهیم تجسم کنیم و به آن باور داشته باشیم، پس از آن نیروهاى‏درونى ما را به سوى آن هدایت کرده و در دستیابى به آن مدد مى‏رساند.

او براى روند عملى طرح خود چهار مرحله را مى‏شمارد: (1) هدف خود را تعیین کنید. (2) آرمان یا تصویرى روشن بیافرینید. (3) اغلب اوقات بر آن تمرکز کنید. (4) به آن انرژى مثبت بدهید.(31) براى انجام این مراحل باید در وضعیت آلفا یا حالت مدیتیشن قرار بگیرید.

او مى‏گوید باید به شهود درونى توجه کرد و آن را به عنوان هدایت گر پذیرفت چون او شما را به سوى بهترین وضعیت هدایت مى‏کند(32). گواین هیچ گاه معیارى را مشخص نمى‏کند که صداى درون چیست و چه مى‏گوید و چرا درست مى‏گوید و از کجا مى‏آموزد ؟ ادعاهاى او نه تنها اثبات پذیر نیست بلکه ابطال پذیر هم نیست. زیرا اگر شما به نداى درونتان گوش دهید و نتیجه خوشایندى نگیرید، حتما اشتباه شنیده‏اید و آن نداى درونى شما نبوده یا القاى دیگران بوده یا خواسته‏هاى نادرستى‏که بر اساس تکیه بر بیرون وجودتان در شما برانگیخته شده است. او تصریح مى‏کند راه مهارت یافتن در شهود درونى‏یا شنیدن صداى درون راه سعى و خطاست(33). فقط با این معیار که در نهایت اگر احساس رضایت کردید درست شنیده‏اید و در غیر این صورت اشتباه کرده اید.

مهم ترین فایده نظریات «شاکتى گواین» این است که به اسم گوش دادن به صداى درون ما را مطیع فریادهاى تبلیغاتى زندگى‏امروزین مى‏کند، فریادهایى تکرارى که انعکاس آن ناخواسته در درون ما طنین مى‏افکند.
اگر کمى با روانشناسى تبلیغات آشنا شویم و توجه کنیم که در نظام سرمایه دارى نه تنها اقتصاد، بلکه سیاست و فرهنگ نیز با تبلیغات و دستکارى تمایلات، ذوقیات و اندیشه مردم مدیریت مى‏شود.(34) آنگاه به خوبى معلوم مى‏گردد در زمانى که سختگیرى‏هاى علمى براى اثبات یک نظریه بسیار پیچیده شده است، چگونه نظریات کسى مثل «شاکتى گواین» در کتابها و موسسات بسیارى با حمایت مراکز علمى وابسته در جهان تبلیغ مى‏شود. معمولا نویسندگانى نظیر «شاکتى گواین»، آنتونى رابینز، وین دایر، ناپلئون هیل، کنت بلانکارد و دیگران که از پوشش تبلیغاتى خوبى برخوردارند، آرامش و شکوفایى و رضایتمندى و کمال فردى را در توفیقات مادى و دانستن راه ثروتمند شدن مى‏دانند و سعى مى‏کنند آن را به همه مردم جهان بیاموزند. با این همه معلوم نیست چرا روز به روز تراژدى فقر و گرسنگى در جهان دردناکتر مى‏شود. حتى در آمریکا که محل زایش این تئورى‏هاست تعداد افراد بى خانمان رو به افزایش است!
البته حرف‏هاى آنها براى ما که در تمدن سرمایه دارى زندگى مى‏کنیم بسیار خوشایند است زیرا راه هماهنگ شدن با ارزشهاى همین تمدن را به ما مى‏آموزند و سلطه پذیرى سیاسى و اقتصادى را براى ما توجیه مى‏کنند تا ستم‏ها و سلطه را زیبا ببینیم و راحت و بى درد بپذیریم. یاد مى‏دهند که مدیتیشن کنید و آنچه دوست دارید به آن برسید به تصور آورید و بعد براى‏رسیدن به آن تلاش کنید همواره نیمه پر لیوان را ببینید و به فکر پر کرد نیمه خالى آن نباشید. چون نمى توانید جهان را تغییر دهید پس باید هماهنگ شوید به کسانى توجه کنید که ثروتمند شده اند. پس مدیتیشن کنید، ریلکس باشید و در تخیلات خود غوطه ور شوید و بکوشید و از کوششتان لذت ببرید تا بمیرید. البته این آخرى را نمى‏گویند چون این مطلب رویارویى با حقیقت و کلید معنویت راستین است و با خیالات خوشایندى که رضایت و آرامش و کمال فردى موهوم را براى ما مى‏سازد تعارض دارد.

معنویت و عرفان اسلامى با شریعتى روشن انسان را از سرگردانى در امکانات نامحدود انتخاب و ناخود آگاه تسلیم خواسته دیگران شدن به سامانى روشن مى‏رساند و آرامشى مى‏دهد که خود زمینه رسیدن انسان به کمال حقیقى و شکوفایى معرفت فطرى است.

عرفان سکولار - یعنى عرفان بدون خدا و معاد- عرفان بدون شریعت و آیین خواهد بود و آنگاه که خدا برود باید به انتظار شیطان و غلبه طاغوت نشست. آرامش، تلاش و کوشش، رضایتمندى و نعمت و برخوردارى خوب است و بخشى از تعالیم معنوى اسلام را تشکیل مى‏دهد اما نه به قیمت از دست رفتن عزت انسانى و نه به بهاى پذیرش ستم و سلطه دنیامداران، بلکه اگر انسان به عظمت وجودى خود در ربط با پروردگار توجه کند و زندگى حقیقى در سراى دیگر را که پایان نخواهد داشت، فراموش نکند عرفان و معنویت او حسینى (ع) مى‏شود(35) و عزت و ذلت را به درستى تشخیص مى‏دهد و از چشمه جوشان عرفان و معنویت حقیقى و ابدى بهره مند مى‏گردد.
پى‏نوشت‏ها:
1 - ریلکسیشن و مدیتیشن ص 185.

2 - تى ام - دانش هوشیارى خلاق ص 51 - 53.

3 - طریقت آلفا رسیدن به آرامش در پنج گام ص 63.

4 - تى ام - دانش هوشیارى خلاق ص 56.

5 - میزان الحکمة باب صلاة حدیث 10674.

6 - همان حدیث 10670.

7 - تى ام - دانش هوشیارى خلاق ص 66.

8 - جلال الدین آشتیانى، عرفان بودیسم و جینیسم بخش پنجم چاپ اول 1377 شرکت سهامى انتشار ص 313 .

9 - عرفان و دانتا بخش چهارم ص 172.

10 - طریقت آلفا رسیدن به آرامش در پنج گام ص 113.

11 - ریلکسیشن و مدیتیشن ص 85 و 86.

12 - طریقت آلقا رسیدن به آرامش در پنج گام ص 109.

13 - ترجمه و تالیف مهدى محى الدین بناب، روانشناسى احساس و ادراک، چاپ سوم 1381 انتشارات دانا ص 124.

14 - عرفان بودیسم و جینیسم بخش پنجم، ص 218.

15 - تى ام دانش هوشیارى خلاق ص 33.

16 - ریلکسیشن و مدیتیشن ص 42.

17 - ویکتور فرانکل، خدا در ناخودآگاه، ترجمه ابراهیم یزدى، چاپ اول 1375 موسسه خدمات فرهنگى رسا ص 333.

18 - هم از این رو در آمریکا 3 درصد بودجه ملى براى مساله فشار روانى هزینه مى‏شود. نک: استورا، تنیدگى یا استرس، ترجمه پریرخ دادستان چاپ اول 1377 انتشارات رشد ص 69.

19 - علت حساسیت و مبارزه ابرقدرتهاى اسلامى با انقلاب اسلامى همین است.

20 - جان کولمن، کمیته 300 کانون توطئه‏هاى جهانى، ترجمه یحیى شمس چاپ چهارم 1377 نشر علم ص 96 - 113.

21 - ریلکسیشن و مدیتیشن ص 60.

22 - تى ام دانش هوشیارى خلاق ص 34.

23 - مهدى محى الدین بناب، روانشناسى احساس و ادراک ص 128 و 129.

24 - امام خمینى، آداب نماز چاپ چهارم 1373 موسسه تنظیم و نشر آثار ص 146.

25 - میزان الحکمة باب صلاة حدیث 10666.

26 - ریلکسیشن و مدیتیشن ص 49.

27 - تى ام دانش هوشیارى خلاق ص 365 - 367.

28 - «شاکتى گواین» راه تحول، گیتى خوشدل چاپ اول 1374 انتشارات گیل ص 23.

29 - «شاکتى گواین»، زندگى در روشنایى، ترجمه مژگان بانو مومنى چاپ اول 1373 انتشارات روزبهان ص 5.

30 - «شاکتى گواین»، تجسم خلاق، ترجمه گیتى خوشدل چاپ دوم 1371 نشر روشنگران ص 19 و زندگى در روشنایى ص 74 تا 84.

31 - همان ص 34 و 35.

32 - «شاکتى گواین»، بازتابه‏هاى نور، ترجمه گیتى خوشدل چاپ سوم 1379 نشر گفتار ص 19 و 20.

73 - زندگى در روشنایى ص 76.

34 - ادوارد برمن، کنترل فرهنگ، ترجمه حمید الیاسى چاپ چهارم 1375نشر نى.

35 - نک: حمیدرضا مظاهرى سیف، عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوک حسینى، مجله معرفت شماره 73 بهمن 1382.

تبلیغات