آخرالزمان و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)
آرشیو
چکیده
متن
اشاره :
حجت الاسلام والمسلمین نجم الدین طبسی در سال 1334 در نجف اشرف به دنیا آمدند. دروس مقدماتی حوزه را در همین شهر و نزد پدر بزرگوارشان حضرت آیت اللّه حاج شیخ محمد طبسی آغاز کردند، اما به دلیل شرایط نامناسبی که حکومت بعثی برای طلاب حوزه های علمیه فراهم آورده بود ناچار به مهاجرت از نجف و اقامت در شهر مقدس قم شدند. دروس سطح حوزه را در محضر اساتیدی چون حضرات آیات ستوده، اشتهاردی و حرم پناهی گذراندند و در مقطع خارج حوزه نیز از محضر اساتیدی چون آیات عظام گلپایگانی، وحید خراسانی، فاضل لنکرانی و تبریزی بهره بردند.
ایشان علاوه بر تدریس دروس حوزوی در مقطع سطح و خارج به تألیف و نگارش کتاب در زمینه مباحث مختلف فقهی، تاریخی و کلامی نیز اشتغال دارند که از جمله این کتابها می توان به مواردالسجن، مواردالنفی والتغریب، امام حسین(ع) در مکه، عاشورا، چشم اندازی از حکومت امام مهدی(ع) و... اشاره کرد.
آنچه در پی خواهد آمد حاصل گفت وگوی ما با ایشان است که امیدواریم مقبول طبع شما گرامیان واقع شود.
موعود با تشکر از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید بفرمایید منظور از دو واژه «آخرالزمان» و «عصر ظهور» که در روایات آمده است، چیست؟ و به کدام برهه از زمان اشاره دارند؟
بسم اللّه الرحمن الرحیم. الحمدللّه رب العالمین و صلّی اللّه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. برای روشن شدن پاسخ این سؤال باید ببینیم که در روایات از این دو واژه چگونه تعبیر شده است. با مروری سطحی در جلد چهارم معجم الأحادیث الامام المهدی(ع) دیدم که در روایات ائمه طاهرین(ع) درباره «عصر ظهور» چنین تعبیراتی آمده است: «دولة القائم»، «ظهور الحق»، «إذا قام قائمنا»، «قام القائم»، «یخرج قائمنا» و «الذی یطهّرالأرض من أعداء اللّه » (کسی که زمین را از دشمنان خدا پاک می کند). گویا بزرگ ترین افتخاری که ائمه معصوم(ع) به خود نسبت می دهند برخاستن قائم از میان ایشان و برپایی دولت حق به دست آن حضرت است.
درباره «آخرالزمان» هم به دو روایت از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) اشاره می کنم که در آنها به ویژگیهای این دوران اشاره شده است: امام صادق(ع) در روایت مفصلی پس از اشاره به سیره حکومتی امام علی(ع)، خطاب به بریدبن معاویه که راوی این حدیث است در توصیف زمان خود فرمودند: «لاواللّه ما بقیتللّه حرمة إلّا انتکهت»؛ به خدا قسم، دیگر هیچ حریم و حرمتی برای خدا نمانده مگر این که به آن حریم تعدی و تجاوز شده است. «ولا عمل بکتاب اللّه ولا سنّة نبیّه فی هذا العالم»؛ در این جهان نه به کتاب خداوند و نه به سنت پیامبر او(ص) عمل نمی شود. «ولا أقیم فی هذا الخلق حدّ منذ قبض اللّه امیرالمؤمنین، صلوات اللّه و سلامه علیه»؛ از زمان شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) در میان این مردم حدی بر پا نشده است. پس از آن حضرت ادامه می دهد: «ولا عمل بشی ء من الحق إلی یوم الناس هذا»؛ و تا این زمان به چیزی از حق عمل نشده است. می توانیم بگوییم فتنه های آخرالزمان، هتک حرمتها، عمل نکردنهای به قرآن، رواج انحرافات و دیگر ویژگیهایی که برای آخرالزمان نقل می کنند، از وقتی که امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسیدند، شروع شد. اما اوج این ویژگیها در دوران قبل از ظهور امام زمان(ع) نمایان می شود، آن هم به حدی که، به بیان برخی روایات، طلب و آرزوی منجی ورد زبان مردم می شود.
امام صادق(ع) در ادامه روایت می فرمایند: «أما واللّه لا تذهب الأیّام واللیالی حتی یحیی اللّه الموتی و یمیت الأحیاء و یردّاللّه الحقّ إلی أهله»؛ اما سوگند به خدا، دور روزگار به پایان نمی رسد تا این که خدا مردگان را زنده کند و زندگان را بمیراند و حق را به اهلش برگرداند. «و یقیم دینه الذی ارتضاه لنفسه و نبیّه»؛1 و دینی را که برای خودش و پیامبرش می پسندد برپا سازد.
در روایتی دیگر، امام باقر(ع) می فرمایند: «لا یقوم القائم إلّا علی خوف شدید من الناس و زلازل و فتنة و بلاء یصیب الناس»؛ دولت حق برپا نمی شود مگر در شرایطی که ترس همه را فرا گرفته و همه کس و همه جا دچار فتنه و بلایا و زلزله و طاعون و دیگر بیماریها شده باشند. «وسیف قاطع بین العرب و اختلاف شدید بین الناس»؛ جنگ کشورهای عربی را فرا گرفته و در میان مردم اختلاف نظرها شدت یافته است. «و تشتیت فی دینهم و تغییر فی حالهم»؛ چنان مردم از حیث عقیدتی پراکنده شده اند و حالات آن دگرگون شده است. «حتی یتمنّی المتمنّی الموت صباحا و مساء» چنان اوضاع عمومی سخت می شود که آرزوی مردم در هر صبح و شام مرگ می شود. در ادامه روایت درباره علت این موضوع چنین می خوانیم: «من عظم ما یری من کلب الناس و أکل بعضهم بعضا»؛ از شدت فشارها و ناراحتیها و این که می بینند مردم همانند سگ به هم می پرند و همدیگر را تکه پاره می کنند.
در ادامه روایت، حضرت ظهور حضرت مهدی(ع) را چنین توصیف می کنند: «فخروجه إذا خرج یکون عند الیأس و القنوط من أن یروا فرجا»2؛ هنگامی که همه مردم ناامید شده اند و دیگر هیچ امیدی برای فرج باقی نمانده است، آن حضرت ظهور می کنند. خلاصه در این دوران افراد نه امنیت و آسایش دارند و نه هیچ خیر و پناهگاهی می یابند و وقتی چنین شد حضرت ظهور می کنند.
یعنی حضرت عالی آخرالزمان را همان دوران ظهور می دانید؟
اوج آخرالزمان را، بله! اوج آن همان دوران نزدیک به ظهور است ولی اصل آن همانطور که در روایت امام صادق(ع) دیدیم از زمان شهادت حضرت امیر(ع) شروع شد.
پس چرا از حضرت رسول(ص) به عنوان پیامبر آخرالزمان یاد می شود؟
این دو مطلب با هم منافات ندارند؛ از آنجا که پس از ایشان پیامبری نیست، آن حضرت پیامبر آخرالزمان خوانده می شوند و همانطور که گفتیم آخرالزمان هم محدود به دوران نزدیک ظهور نمی شود.
دوران ظهور حضرت چه ویژگیهایی دارد؟
دوران ظهور، دورانی است که حاکم آن امام معصوم(ع) است و بر کل جهان حکومت می کند و این حاکمیت سراپا عدل و عدالت است و قابل مقایسه با هیچ حکومت و حاکمیتی نیست و آرزو و نوید همیشگی همه معصومین(ع) تحقق این چنین حکومتی بوده است.
در چنین دورانی آیا ما تنها شاهد تحول در عرصه حکومت هستیم یا باقی عرصه ها هم دچار تحول می شوند؟
تحقق حکومت امام زمان(ع) تحول عمیقی را در جهان، جامعه و انسانها به وجود می آورد. این روزها شاهدیم که دولتهای استکباری برای دستیابی به منافع و مطامع پست مادی شان از آن سوی دنیا بلند شده و به منطقه خاورمیانه آمده اند، این همه جنایات مرتکب می شوند و با این حال نه تنها اصلاً ذره ای ناراحت و متأثر نمی شوند، بلکه اسم این عمل شنیع را پیروزی می گذارند. اما با ظهور امام زمان(ع) انسانها چنان متحول می شوند که خودخواهی در آنها کشته می شود و به جای کشتن همنوعان خود، به خدمت کردن به ایشان افتخار می کنند.
امام باقر(ع) در این زمینه می فرماید: «إذا قام قائمنا وضع اللّه یده علی رئوس العباد، فجمع بها عقولهم و کملت به أحلامهم»3؛ وقتی حضرت قائم(ع) ظهور کنند دستشان را بر سر مردم می گذارند و عقلها و آرزوها و خلاصه اخلاقشان کمال می یابد. طبیعی است وقتی کسی عقلش کامل شد و آرزوها و اخلاقیاتش تغییر کرد، به قول پیامبر اکرم(ص) «ذهبت الشحناء والبغضاء»؛4 دیگر کینه توزی از بین مردم رخت برمی بندد. آیا تحولی از این بالاتر می توان تصور کرد؟ امام زمان(ع) چنان تحولی در افراد به وجود می آورند که وقتی اعلام می کنند هر کس پول و جواهرات می خواهد، بیاید بگیرد، جز یک نفر بلند نمی شود که او هم بعدا از کرده خود پشیمان می شود5. علت چنین حرکتی غنای مردم نیست بلکه استغنایی است که در آنها پدیدار شده و تغییراتی است که در روحیات آنها به وجود آمده است. آن کسی که بلند می شود و ابراز نیاز می کند چنان در دامنش پول و جواهرات می ریزند که نتواند جابه جا شود. او هم وقتی می بیند که فقط خودش بلند شده پشیمان می شود و می خواهد آنچه را گرفته، پس بدهد که از او قبول نمی کنند.
چنین تحول عمیق و ریشه داری مختص انسانها نیست بلکه حتی تجلی آن را در حیوانات هم می توان مشاهده کرد. بنا بر بعضی روایات حیوانات درنده و غیر درنده با هم صلح می کنند6 و چوپانها خیالشان از گرگها راحت است، تازه خود گله هم در طول مسیرش تا چراگاه پا روی گندمها و دانه های درشت نمی گذارند.7 حاکمیت جهانی حضرت چنین تحولی جهانی را به دنبال دارد.
عمده این تغییرها را در کدام عرصه ها می توان دید؟
در تمام عرصه هایی که شما به نظرتان می رسد، قطعا شاهد تغییر خواهیم بود. طبق روایاتی که از امام صادق(ع) نقل شده: «إذا خرج القائم یقوم بأمر جدید و کتاب جدید و سنة جدیدة و قضاء جدید»8 معنای این سخن این نیست که نعوذ باللّه ایشان دینی غیر از اسلام و کتابی غیر از قرآن می آورند، بلکه تحریفات در عرضه و تفسیر این دو، آنقدر زیاد شده که وقتی حضرت می خواهند اصل مطلب و صحیح آنها را بیان کنند، برای مردم همانند امر جدیدی وانمود می شود. روش ایشان چیزی جز بیان قرآن و مفاهیم آن و احیای سنت رسول اللّه (ص) نیست با این تفاوت که براساس اسلام اصیل وناب محمدی(ص) در همه عرصه ها تغییر و تحول به وجود می آورند؛ به عنوان مثال شما ببینید، براساس آنچه در روایات آمده است تمام علومی که انبیا برای بشریت از آدم تا خاتم(ص) آورده اند، دو حرف است حال آن که در زمان حضرت مهدی(ع) علم بیست و هفت حرف خواهد شد9. یعنی حدود سیزده برابر. با این تحول عظیم علمی دیگر تکلیف همه چیز معلوم است که چه خواهد شد. فرهنگ، صنایع، اقتصاد، کشاورزی و خلاصه همه چیز دچار تحولی اساسی می شود. طبق بعضی روایات، در زمان ظهور حتی یک وجب زمین بایر و لم یزرع روی زمین باقی نمی ماند10 و بیابانهای مکه و مدینه با اشاره حضرت به نخلستان مبدل می شوندو یا انارهایی که از باغها در آن دوران به عمل می آیند به گونه ای هستند که می توانند چند نفر را سیر کنند11 و یا سلاحهایی که حضرت از آنها استفاده می کنند هر چند به ظاهر آهنین هستند (من حدید) ولی در واقع چیزی غیر از آن12 و در سطح بالاتری است و اصلاً قابل قیاس با تسلیحات کنونی جهان نیست.
در خصوص امنیت، الان هر چند سازمانها و تشکیلات بین المللی مدعی نظم و امنیت جهانی بسیارند ولیکن جایی که حقیقتا افراد بتوانند به آنها پناه ببرند و دادخواهی کنند وجود ندارد و این همان چیزی است که در روایات از آن با تعبیر «لایجد ملجاء»13 یاد شده است. همین موضوع امنیت در زمان ظهور به قدری تغییر می کند که از سویی حتی اگر به اندازه مقدار غذایی که لای دندان می ماند14 حق کسی پایمال شده باشد آن را باز می ستانند و از سویی دیگر خانمها چه پیرزن باشند و چه دختران جوان از یک سمت دنیا به سمت دیگر برای به جا آوردن حج مسافرت می کنند و احدی متعرض آنها نمی شود.15
اگر روایات پیش و پس از ظهور را کنار هم بچینیم نکات جالبی به دست می آوریم:
پیش از ظهور، فرد بر سر قبر مردگان می رود و آرزو می کند که کاش جای آنها بود16 و بعد از ظهور شخص بر سر قبر برادرش می رود و به او می گوید: کاش تو هم بودی و از این برکاتی که ما بهره مند شده ایم متنعم می شدی17. یا پیش از ظهور خون ریزی مفصلی در منا به وجود می آید18 و پس از ظهور مردم آنقدر به حج اقبال می کنند که حضرت از آنها که طواف مستحبی می کنند، می خواهند که مطاف را برای آنها که حج واجب دارند رها کنند19. مساجد پیش از ظهور زیبا و با شکوه اما خالی از مؤمنان و معنویت اند20 ولی پس از ظهور یکی از مساجدی که ساخته می شود پانصد در دارد که حکایت از بزرگی و وسعت آن می کند21 و یا آنها که می خواهند در نماز جمعه کوفه که به امامت حضرت برپا می شود، شرکت کنند، صبح زود هم که حرکت می کنند باز موفق به پیدا کردن جا نمی شوند.22
قبل از ظهور مرگهای ناگهانی (موت فجاة)، بیماریهای متنوع و همه گیر نظیر طاعون و وبا گسترش قابل توجهی دارند23 و مرگ و میر زیاد چنان شایع می شود که درصد قابل توجهی از مردم می میرند24 ولی بعد از ظهور امام زمان(ع) افراد چنان عمر می کنند که حتی هزار فرزند بلاواسطه خود را می بینند25 که از آن علاوه بر کثرت اولاد، حد اعلای صحت، سلامتی، نعمت و خدمات را می توان برداشت کرد. خلاصه این تحول در همه ابعاد و عرصه هاست.
با توجه به این که دوران پیش از ظهور سیاهی محض است و پس از آن روشنایی مطلق؛ گذار از آخرالزمان به عصر ظهور چگونه رخ می دهد و چطور این دو دوره کاملاً متفاوت به هم متصل می شوند؟
با گسترش یافتن و شیوع فشارها و مشکلات، خود به خود توجه مردم به حکومتی که منجی موعود برپا خواهد ساخت بیشتر می شود و این فشارها مقدمه ای است برای این دگرگونیها و البته اصل این تحول یک شبه انجام می شود: «یصلح اللّه له أمره فی لیلة واحدة»26.
از جمله صفاتی که برای حضرت در دعای ندبه بیان شده «هادم ابنیة الشرک والنفاق» است. آیا می توان از این بناهای شرک و نفاق که توسط حضرت درهم شکسته می شوند، مصادیقی را نام برد؟
در جوابتان بهتر است روایتی از امام صادق(ع) را بخوانم که در دل خود مطالب زیادی دارد. حضرت می فرمایند: «یصنع کما صنع رسول اللّه »؛ حضرت مهدی(ع) همان کاری را که پیامبر اکرم(ص) کرد، انجام می دهند. «یهدم ما کان قبله»؛ همه بناهای پیش ازخود را درهم می شکند. «کما هدم رسول اللّه أمر الجاهلیة»؛ همانند پیامبر اکرم(ص) که بناها، اعتقادات، باورها و همه بافته های جاهلیت را فرو ریختند حضرت مهدی(ع) نیز همه آثار دوران جاهلیت بشر را متلاشی می کنند؛ «و یستأنف الاسلام جدیدا»27؛ اسلام را از نو بنا می کنند.
گسترش رعب، وحشت، آدم کشی چیزهایی نیستند که برای کسی قابل تحمل باشند ولی همه اینها زیر سر مشرکین است که در رأس آنها یهود قرار دارد و جالب این است که آقا امیرالمؤمنین(ع) قرنها قبل نسبت به این مطلب در مسجد کوفه هشدار داده بودند. آن حضرت به مردم رو کرده و فرمودند: «واللّه لتسألن ماتؤمرون»؛ یا هر آنچه را به شما می گوییم اطاعت و اجرا کنید: «او لترکبن أعناقکم الیهود والنصاری28»؛ یا منتظر حاکمیت یهود و نصارا بر خود باشید. یا در جای دیگر فرمودند: «لیستأمرون علیکم الیهود والنصاری...»29 چنان یهود و نصارا بر شما حاکم می شوند که عرصه را بر شما تنگ کرده و شما را از شهرهایتان بیرون خواهند کرد.
مشرکان در دوره حاکمیتشان یک سری بافته ها، عقاید و فرهنگ را بر مردم تحمیل می کنند که از جمله عوارضش گسترش فساد، بی بند و باری، بی عفتی و هدف قرار گرفتن اعتقادات مردم است. در کنار حاکمیت یهود، حکومتهایی دیده می شود که تشکیل شده از مشرکان، منافقان و همه آنهایی که ظاهرا همراه مردمند ولی در حقیقت بقای خود را وامدار همدستی و همراهی مشرکان هستند.
قبل از ظهور امام زمان(ع) دنیا گرفتار مشرکان؛ یعنی یهود و نصاراست که مصداق بارزش در جهان امروز همان آمریکا و مولود نامشروعش اسراییل است که حکومتهای دست نشانده ای که به جز رضایت آنها به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنند، همراهشان هستند. حضرت در همان ابتدای امر با تمام قوا با ایشان رودررو شده و جنگ خونینی با ایشان به پا می کنند. در این جنگ تمام عیار، حتی سنگها و درختها به یاری حضرت و سپاهیانش آمده و ایشان را خطاب می کنند که یک یهودی یا دشمن خدا پشت من پنهان شده، بیایید او را بگیرید و بکشید.30
برخی روایات هم به جنگ حضرت با حکومتهای عربی و دست نشانده های آنها اشاره می کنند که «علی العرب شدید»31 «لا واللّه ما بینه و بینهم إلّا السیف»32؛ البته نکته ای را که می بایست در اینجا متذکر شوم، این است که جنگهای خونین و شدید حضرت تنها با حکومتهای مشرک و سردمداران شرک و نفاق است والا اصل حکومت ایشان حکومت سفاک و خونریزی نیست که بین عوام مردم شایع کرده اند.
حضرت با شیطان درگیر می شود33 که «إلی یوم وقت المعلوم»34 مهلت خواسته است؛ البته این که منظور همان ابلیس است یا شیطان بزرگ بماند تا زمانی که خود حضرت ظهور کنند.
با استقرار حکومت حضرت چه کسانی از این نعمت بهره مند می شوند؟
اولاً طبق برخی روایات، همه در دوران امام زمان(ع) موحد می شوند و دیگر هیچ حد و مرزی باقی نمی ماند که فلانی مثلاً یهودی یا نصرانی است: «له أسلم من فی السموات والأرض»35؛ همه در دوران حکومت امام زمان(ع) مسلمان می شوند.
نکته دوم این که با توجه به بعضی دیگر از روایات که می فرماید: «وضع اللّه یده علی رؤس العباد»36 نه رئوس مؤمنان یا شیعیان، حضرت دست مبارکشان را بر سر تمام بندگان می گذارند و عقول همه بندگان کامل می شود و نه عقل جمعیتی خاص.
نکته سوم این که سرور ناشی از ظهور امام زمان(ع) حتی شامل حال اهل برزخ و مردگان هم می شود37 یعنی علاوه بر شیعیان و کل انسانهای زنده، مردگان هم از فرج بهره مند می شوند: «دخلتهم الفرحه»38.
آیا می توان تعریف جامعی از حکومت حضرت ارایه کرد به طوری که مشخص شود ابعاد، الگوها، قوانین و سیره ای که قرار است ایشان برقرار کنند چیست؟
می دانید که ما ده قانون یا ده دین نداریم. در نگاه ما دین و قانون حق جز یکی و اسلام نیست: «إنّ الدین عند اللّه الإسلام»39. افتخار و هنر حضرت مهدی(ع) پیاده کردن همان چیزی است که رسول اللّه (ص) به بشر ارائه کرده اند؛ چرا که به فرموده قرآن «لقد کان لکم فی رسول اللّه أسوة حسنه»40. به عبارت دیگر نه تنها سیره ایشان که سیره حضرت علی(ع) همان سیره رسول خدا(ص) بود و همگی افتخارشان این است که قدم جای قدم پیامبر(ص) می گذارند. البته نتیجه تأسی و عمل به این سیره بنا بر آیه «ولو أنّ أهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والأرض»41 وفور و نزول برکات از آسمان و زمین است و طبیعی است در چنین حالتی دیگر زمین با اهل خود قهر نیست و رود و دریاچه ای خشک نمی شود و بسیاری مسایل از این قبیل وجود نخواهد داشت.
آیا برای تحقق چنین حکومتی زمینه سازی هم می توان کرد؟
پاسخ این سؤال به بحث انتظار برمی گردد که مرحوم مجلسی در جلد 52 بحارالانوار بیش از هشتاد روایت در این رابطه آورده اند که در بعضی از آنها از انتظار با تعبیری همچون «أحبّ الاعمال»42 یا «أفضل أعمال أمتّی»43 یاد شده و شخص منتظر را در برخی دیگر به کسی تشبیه کرده اند که در خیمه رسول اللّه (ص) باشد.44 مسلما کسی که در خیمه رسول اللّه (ص) باشد برای تهاجم به دشمن و ویران کردن ابنیه شرک و نفاق در حالت آماده باش به سر می برد؛ یا وقتی حداقل ثواب انتظار را معادل ثواب هزار شهید بدر و احد بیان می کنند45 معنایش این است که هر منتظر باید رنج و زحمتی معادل رنج و زحمت هزار شهید بدر و احد را تحمل کند. به هر حال مردم باید با این موضوع و این فرهنگ و خود امام(ع) و دشمنان ایشان آشنا شوند و برای مردم روشن شود که دشمنان آن حضرت به دنبال چه می گردند و چه هدفی را دنبال می کنند.
به نظر حقیر بهترین وسیله برای آگاه کردن مردم، پیاده کردن فرهنگ مهدویت و برحذر داشتن آنها از فرهنگ ضد آن است. بهترین حالت آن هم وقتی است که حکومت به پا می شود. با برپایی حکومت و دستیابی به امکانات بیشتر، مسئولیت هم بیشتر می شود. می بایست با استفاده از صدا و سیما و دیگر رسانه های گروهی ابعاد مختلف موضوع را برای مردم تبیین کرد و به معنای واقعی برای برپایی حکومت امام زمان(ع) مقدمه چینی نمود. البته در اینجا مجال پاسخ به آنها که با استناد به حدیث ضعیف السندی اصل تشیکل حکومت در عصر غیبت را زیر سؤال می برند، نیست و به همین قدر بسنده می کنم که به نظر بنده الان اوجب واجبات و اهم مسایل تشکیل و حفظ حکومت اسلامی است.
با گذشت بیش از دو دهه از آغاز انقلاب در ایران عملکرد اصل نظام را در این راستا چگونه می بینید؟
هر چند که انتظار بیش از این بوده ولی بینی و بین اللّه کوتاهی نکرده اند.
یک تذکر و درخواست هم از آقایان دارم این که بیایید فرهنگ مهدویت را مثل کتابهای مدارس که به تناسب سطوح مختلف سنی نوشته شده، بازنویسی کنیم و برای هر مقطعی کتاب و اسلاید، سی دی، فیلم و برنامه های مختلف و مناسب داشته باشیم که در این راستا می طلبد هم فضا و هم ابزار را به خوبی بشناسیم و هم مناسب ترین نحوه استفاده از ابزار را در شرایط کنونی اعمال کنیم. در ورود به این میدان هم ان شاءاللّه موفق خواهیم بود.
تا کنون در بین طلبه ها و عامه مردم چقدر در زمینه فرهنگ انتظار کار شده است؟
راستش را بخواهید ما در برابر ساحت مقدس امام زمان(ع) سراپا تقصیریم. آبرو و اعتبار ما طلبه ها به همین عمامه هایمان است. این عمامه ها هم اعتبارش به همان اصل و پشتوانه اش است. همانند پول که کاغذی عادی است و با پشتوانه ای که در بانک مرکزی دارد معتبر می شود. این احترامی که مردم به ما می گذارند، دستمان را می بوسند، وجوهات را برای صرف در امور مذهبی پیش ما می آورند و خلاصه یک جور دیگر نگاهمان می کنند همه به خاطر آن بزرگوار است و متأسفانه ما در واقع یک هزارم حقی را که آن حضرت بر گردن ما دارند ادا نکرده ایم.
از ساحت مقدس امام زمان(ع) پوزش می طلبیم که سرباز خوبی برای ایشان نبوده و نیستیم ولی امیدواریم به خوبی و بزرگی و بزرگواری خودشان ما را عفو کرده و نظر لطفشان را از ما برنگردانند.
در پایان اگر مطلبی ناگفته مانده بفرمایید.
امیدواریم خداوند، عزّوجلّ، این توفیق را به ما بدهد که حکومت موعود جهانی را درک کنیم که ان شاءاللّه به زودی شاهدش خواهیم بود. امیدواریم که خیلی ها این ایام را درک کنند و جزء یاران و سربازان حضرت باشند و باشیم و ان شاءاللّه از اجر شهادت در جبهه ایشان که دو برابر اجر دیگر شهداست بهره مند شویم.
در پایان این گفت وگو از شما و مجله وزین موعود تشکر و تقدیر می کنم که سعی بلیغ دارید و مجدانه در راه نشر فرهنگ مهدویت و آشنایی با این بزرگوار تلاش می کنید و امیدواریم که خود آقا در دنیا و آخرت پاداش شما را عنایت فرمایند.
از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنیم.
پی نوشتها :
1 .محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج3، ص538-536.
2 .محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص231.
3 .همان، ج52، ص328.
4 .سیدبن طاووس، الملاحم والفتن، ص152 به نقل از: نجم الدین طبسی، چشم اندازی به حکومت مهدی(ع)، ص184.
5 .جامع احادیث الشیعه، ج1، ص34.
6 .محمدبن الحسن الحرالعاملی، اثبات الهداة، ج3، ص542، ح521.
7 .عقدالدرر، ص159.
8 .الملاحم والفتن، ص97 به نقل از: چشم اندازی به حکومت مهدی(ع)، ص189.
9 .بحارالانوار، ج52، ص326.
10 .شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص331.
11.الملاحم والفتن، ص152.
12.ر.ک: چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی(ع)، ص118.
13.المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص514؛ عقدالدرر، ص150.
14.عقدالدرر، ص36؛ ملاحم، ص68.
15.شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص626؛ بحارالانوار، ج52، ص316.
16.عقدارلدرر، ص236 به نقل از همان.
17.الاذاعه، ص119، به نقل ازهمان.
18.بحارالانوار، ج52، ص374.
19.همان، ج52، ص190.
20.همان، ج52، ص375.
21.همان، ج52، ص330 و 337.
22.همان، ج52، ص269.
23.بیان الائمه(ع)، ج8، ص102.
24.بحارالانوار، ج52، ص337.
25.عقدالدرر، صص 99-90؛ کشف الاستار: ص137.
26.بحارالانوار، ج52، ص352.
27.الغارات، ج2، ص333.
28.در منابع عین عبارت یافت نشد.
29.مسنداحمد، ج2، ص398.
30.بحارالانوار، ج52، ص349.
31.همان، ج52، ص355.
32.همان، ج60، ص254؛ اثبات الهداة، ج3، ص551.
33.حجر (15)، آیه 38.
34.آل عمران(3)، آیه 83.
35.ر.ک: پاورقی 3.
36.بحارالانوار، ج52، ص328.
37.کامل الزیارات، ص30.
38.آل عمران(3)، آیه 19.
39.احزاب (33)، آیه 21.
40.اعراف (7)، آیه 95.
41.بحارالانوار، ج52، ص123.
42.منتخب الاثر، ح570.
43.بحارالانوار، ج52، ص146.
44.همان، ج52، ص126.