جهانى سازى پاسخگویى در حوزه
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
عملکرد حوزه علمیه قم، به عنوان مهمترین مرکز تربیت مبلغین دینى در عرصه تبلیغات بینالملل را - صرفنظر از تبلیغات داخلى - چگونه ارزیابى مىکنید؟ به نظر شما آیا در یک دهه گذشته، با توجه به فرصتهاى به وجود آمده در عرصه بینالملل و تحولاتى که پس از فروپاشى کمونیسم به وجود آمده، این عملکرد مثبتبوده است؟
با توجه به ماهیت انقلاب اسلامى که مذهب نقشى محورى در آن دارد طبیعى است که انتظار مردم در جامعه، بلکه جهان این است که عناصر اصلىاى که در این انقلاب نقش هدایتى داشتهاند، باید در حوزه پرورش یابند، از این رو لازم بود که در حوزه تحول اساسى ایجاد شود، پیش از انقلاب که چنین نیازى مطرح نبود و امیدى هم نبود که انقلاب اسلامى پیروز شود و یک حکومت اسلامى تشکیل شود . لذا حوزه آمادگى لازم براى اداره حکومت را نداشت . پس از انقلاب لازم بود که تحولى اساسى در حوزه ایجاد شود .
اعتقاد من این است که این تحول تا اندازه زیادى ایجاد شده است; گرچه به تدریج و با یک حرکت کند، ولى انصافا کارهاى بسیار زیادى انجام شده است .
ماهیتحوزه به این صورت نبود که یک دانشگاه منظم و حساب شدهاى که یک مدیریت واحد داشته باشد و بقیه از آن مدیریت و نظام تحصیلى خاص تبعیت کنند; بنابراین نباید انتظار داشت کهبتوان این نظام آموزشى را یک شبه تغییر داد . حوزه فضاى آزادى است که چندین هزار نفر وارد آن مىشوند و هر کسى در این دریاى مواج معارف دینى بهره خود را مىبرد . از این رو چنین فضایى اگر بخواهد دچار تحول شود، طبیعى است که کند و تدریجى است، ولى اعتقاد من این است که انصافا در حوزه کارهاى زیادى صورت گرفته است .
شاید بتوان مهمترین تحولات حوزه را در دو زمینه خلاصه کرد; یکى از این مسائل، مسئله نظام بخشیدن به حوزه است . اکنون هر عضوى از حوزه پروندهاى دارد، امتحانات برگزار مىشود و مشخص است که هر کس در چه مرحله تحصیلى به سر مىبرد .
مسئله دوم تخصصى کردن علوم است که اکنون رشتههاى تخصصى در حوزه گام بسیار برجسته در سیر تحولى حوزه است . اما در مورد مسائل بینالمللى، چون حوزه ابتدا باید خود را مطابق با نیازهاى داخلى کشور شکل مىداد، ما انتظار نداشتیم که حوزه از همان روزهاى اول، سازمان خود را به صورتى طرح ریزى کند که اکنون نیازهاى آن طرف دنیا را مرتفع سازد . از این رو، خلایى که ما در حال حاضر احساس مىکنیم، چه بسا، بیستسال پیش احساس نمىشد . علت آن این است که در آن زمان حوزه درگیر مسائل داخلى بود; چرا که ارتش، سپاه، جهاد، وزارتخانهها، روستاها و ... ، و دیگر نیازهاى داخلى در اولویتبود، ما نمىتوانیم داخل را کنار بگذاریم و به خارج برسیم . علت دوم هم این است که نیروهایى که بتوانند حوزه را به طرف بینالمللى شدن سوق دهند، در آن زمان وجود نداشتند . اما در حال حاضر صدها نفر از طلابى که به نحوى با خارج مرتبط بودهاند، پرورش یافتهاند و همینها زمینه را براى تحول اساسى فراهم مىکنند .
در مجموع، نسل جدیدى که در حوزه پرورش یافتهاند نسلى جوان و پرنشاط هستند و نیازهاى جامعه را با نگاه وسیعتر و بازتردیدهاند . این عده تحولات بعدى را دنبال خواهند کرد که این مسئله بسیار امیدوار کننده است . اکنون در حوزه بیش از چهارصد مرکز پژوهشى وجود دارد و دهها مجله و نشریه فرهنگى و آموزشى در آن منتشر مىشود . اگر در بازار کتاب و عرصه تولید کتاب، تحقیق به عمل بیاید، مىبینید که مباحث جدید زیادى در حوزه مطرح شده و امروزه کتابها در زمینه تاریخ، ادیان و مسائل دیگر بسیار زیاد است .
با این همه، ما هنوز تا آن وضع ایدهآل فاصله بسیار زیادى داریم و تا رسیدن به چشمانداز مطلوب راهى طولانى در پیش داریم .
با پیشرفت صنایع ارتباطى در نیمه دوم قرن بیستم، به خصوص در دو دهه اخیر قرن بیستم، برخى علماى اجتماعى از قرن بیستم به عنوان قرن ارتباطات یاد مىکردند; حوزه به عنوان یک نهاد تربیت کننده . مبلغ دینى، عمدتا از ابزارهاى سنتى، مانند منبر و ... استفاده مىکند; به نظر حضرتعالى با ورود اینترنت، ماهواره حوزه به چه صورت باید از این ابزارها بهرهبردارى نماید، میزان کار این ابزارها در تبلیغ دین به خصوص در عرصه بینالملل را چگونه ارزیابى مىکنید؟
وقتى ما بینالمللى ساختن حوزه را مطرح مىکنیم; یعنى حوزه باید بتواند در زمینه پرورش عالمان دینى و تبلیغ به نیازهاى دنیا پاسخ بدهد . طبیعى است که یکى از ابعاد قضیه، مسئله استفاده از ابزار بینالمللى است که امروزه در دنیا مطرح است; دیگر کسى نمىتواند جاى وسیعى که به یک نور افکن نیاز است، با یک شمع راه برود و به هدف خود برسد . لذا در مباحثى که به بینالمللى ساختن حوزه مربوط است، یکى از مباحث کلیدى این است که حوزه در زمینه استفاده از ابزارهاى ارتباطى جهانى بسیار عقب مانده است . اکنون اینترنت وارد حوزه شده است، ولى هنوز همگانى نشده و بعضى افراد از آن استفاده مىکنند، به هر حال در صد بسیار کمى از این فضاى جهانى استفاده مىکنند . خودمان هم هنوز در شبکه جهانى جایى نداریم; یعنى حوزه علمیه قم هنوز یک سایت جهانى بر روى شبکه اینترنت ندارد، در حالى که امروزه بسیارى از فروشگاههاى دنیا هم براى خود یک سایت دارند; براى مثال در هنگ کنگ که جمعیتى برابر شش میلیون نفر را در اختیار دارد، اما حجم ذخایر ارزى این جزیره با حجم تمامى ذخایر ارزى کشور چین برابرى مىکند . جمعیت کشور چین یک میلیارد و سیصد میلیون نفر است ولى شما مىبینید که تمام معاملات تجارى جنوب شرق آسیا در بانکهاى هنگ کنگ انجام مىشود; چرا که در کار خود از ابزارهاى جهانى استفاده کرده; یعنى فردى در اتاق کار خود یا در منزلش نشسته و بدون اینکه حرکت فیزیکى داشته باشد، با یک کامپیوتر در روز چند صد میلیون دلار معامله مىکند، و یک کالا را از آن طرف دنیا به این طرف دنیا مىفرستد . تمام این معامله از ابتدا تا انتها، از طریق شبکه جهانى اینترنت انجام مىشود و هیچ نیازى نیست که مسافت زیادى پیموده شود .
تحولى که امروزه در زمینه ارتباطات رخ داده، منشا تحول بسیار اعجاب انگیزى در زندگى بشر شده است، اما حوزه در استفاده از این ارتباطات جهانى بسیار عقب مانده است و در حقیقت هیچ سهمى از آن ندارد . وقتى سخن از بینالمللى کردن حوزه به میان مىآید، یکى از مسائل مهم همین است که ما از ابزار جهانى چقدر استفاده مىکنیم؟ حوزه باید یک سایتبسیار قوى داشته باشد و در آینده باید به این سمتبرود که خود یک شبکه تلویزیونى بسیار فراگیر داشته باشد . حوزه و دنیا باید با هم ارتباط داشته باشند و از طریق همین شبکه به سؤالات پاسخ بگویند . حوزه باید از این طریق دانشکدههاى مجازى تاسیس کند . اکنون تعداد دانشگاههاى مجازى در امریکا به دو هزار رسیده است ولى ما هنوز در حوزه یک دانشکده هم نداریم; البته در کل کشور هم نداریم . ما باید به این طرف گام برداریم که اگر از آن طرف دنیا کسى که به دین تمایل دارد، و قصد دارد در مورد معنویت مطلبى بفهمد، شرایط از طریق اینترنتبراى او فراهم شود .
یک کتابخانه دیجیتالى باید در این سایت موجود باشد تا بتواند از طریق اینترنتبه هزاران مبلغ سرویس بدهد، این امکانات در حوزه موجود نیست .
ساختارى که براى برگزارى این همایش درنظر گرفتهاید; کمیسیونها یا کمیتههاى مختلف، شرح وظایف و ماموریتها، و اهدافى که براى آنها در نظر گرفتهاید را بیان بفرمایید و اصولا براى تدوین این استراتژى راهبردى و اهداف بلند مدت تبلیغات حوزه در عرصه بینالمللى، ضرورى استبه چه مؤلفههایى پرداخته شود؟
وقتى بحث همایش حوزه و عرصه بینالملل مطرح شد، ابعاد مختلفى براى آن طرح گردید و متناسب با این ابعاد ما کمیسیونهایى را تشکیل دادیم که هرکدام از آنها باید به یک طرح جامع برسند . یکى از ابعاد بینالمللى ساختن حوزه، بعد آموزش است . آموزشهایى که در حوزه ارائه مىشود . اساس کار است; اساس پرورش عالمان دینى همین آموزشها است، این آموزشها تا چه اندازه با نیازهاى روز دنیا منطبق است; یعنى آیا ما چیزهایى را آموزش مىدهیم که در دنیا مفید باشد، یا خیر فقط در داخل مورد استفاده قرار مىگیرد; از این رو کمیسیون آموزش را تشکیل دادیم که باید نظام آموزشى حوزه را مورد بررسى قرار دهد تا ببینیم آنچه ما در حوزه آموزش مىدهیم، تا چه اندازه با نیازهاى روز دنیا منطبق است; براى مثال اکنون یکى از چیزهایى که در دنیا بسیار به آن نیاز داریم، بحث فقه مقارن و کلام مقارن هست; به این معنا که شما همین که پاى خود را از کشور بیرون مىگذارید، در دنیاى اسلام جمعیتبسیار زیادى برادران اهل سنت هستند . در حوزه و در مباحث فقهى تا چه مقدار به نظرات اهل سنت توجه مىشود و این نظرات مورد بررسى قرار مىگیرد یا در علم کلام تا چه اندازه از منابع کلامى اهل سنت استفاده مىشود؟ یا مسئله ادیان در آموزشها و سیستم آموزشى حوزه چه جایگاهى دارد؟ البته اکنون قدمهایى برداشته شده اما باید دید که این بحث (ادیان) در شاکله حوزه چقدر مطرح است؟ آیا مثلا در کنار دهها درس خارج فقه، به مسائل ادیان پرداخته است؟
طبیعى است که باید در سیستم آموزشى یک تحول اساسى ایجاد شود تا جایگاه این دسته از نیازها به یک جایگاه برجسته در نظام آموزشى تبدیل شود . اینها فقط مثالهایى در این باره است، دهها مثال دیگر مىتوان مطرح کرد که اکنون در حوزه ما به آن نیاز است .
بعد دیگر بینالمللى کردن حوزه پژوهش است; نیازهاى دنیا چقدر در نظر گرفته مىشود؟ سؤالاتى که امروز در دنیا مطرح است، به چه اندازه در حوزه مطرح مىشود و در پژوهشهاى حوزه تاثیر مىگذارد . به همین دلیل در حوزه پژوهش هم کمیسیون تشکیل دادیم .
در زمینه تبلیغات که بحثبسیار مهمى است و وظیفه اصلى حوزه تبلیغ و مبلغ پرورى است، چقدر با نیازهاى دنیا منطبق است؟ چه در شیوههاى تبلیغى و آنکه چه مقدار با شیوههاى تبلیغى که در دنیا است، انطباق دارد؟ و چه در محتواى امر تبلیغ، چقدر توانستهایم مطابق با نیاز دنیا مبلغ بپرورانیم . مستحضرید که امروز ابزارهاى تبلیغى بسیار قوىاى در دست دشمنان ما است و صدها کانال تلویزیونى قوى و صدها پایگاه خبرگزارى و خبرنگارى هماهنگ با یکدیگر در مورد یک مطلب به مدت یکسال تبلیغ مىکنند تا یک مطلب غیرواقعى را واقعى جلوه دهند، در حالى که ما حتى با خبر هم نمىشویم که آنها چه مىکنند، چه رسد به آنکه بخواهیم با آن مقابله کنیم و موقعى با خبر مىشویم که فرصت از دست رفته است نسبتبه تعامل با مذاهب اسلامى و ادیان نیز شیوه تبلیغى واحدى از سوى حوزه دنبال نمىشود، بلکه گاهى کارهاى یکدیگر را خنثى مىکنیم .
لذا ما باید بررسى کنیم و کمیسیون تبلیغات در مورد شیوههاى تبلیغى دنیا تحقیق کند تا ببینیم که دیگران چه کار مىکنند و شیوههاى تبلیغى خود را هم آن مقدار که کارآیى دارد، حفظ کنیم و آن مقدار که باید متحول شود، تحول بیابد .
مسئله چهارم ارتباطات حوزه با دنیاى امروز است . در حال حاضر، حوزه ما با مراکز علمى و دینى دنیا ارتباط تنگاتنگ ندارد; البته اشخاص خاصى ارتباط دارند و یا سازمانهاى خاصى در کنار حوزه با مراکز دنیا ارتباط دارند، ولى خود حوزه هیچ ارتباطى ندارد، لذا اگر حوزه بخواهد به عنوان یک مرکز ثقلاسلام در ایران و به عنوان یک مرکز عالم پرورى در ایران با سایر مراکز علمى دنیا ارتباط برقرار کند، در چه زمینههایى باید با آنها همکارى کند و ما باید چه تشکیلاتى را در حوزه ایجاد کنیم که بتواند آن ارتباط را با آن مراکز برقرار کند . این هم از مسائلى است که در عرصه بینالمللى ساختن حوزه مطرح است . براى این منظور هم یک کمیسیون تشکیل دادهایم که با عنوان «کمیسیون ارتباطات بینالملل» مشغول کار است .
البته این مسئله ابعاد دیگرى هم دارد . اما با توجه به اینکه این همایش اول است، ما آن را به همین چهار کمیسیون محدود کردهایم . این چهار کمیسیون تشکیل شدهاند و کارهاى خود را انجام مىدهند و در زمان همایش هم طرح خود را ارائه مىدهند که یک طرح جامع تشکیل مىشود که در آن طرح جامع، مسائل مختلف مورد ارزیابى قرار گرفته است .
اگر توصیه مشخصى براى پژوهشگران و صاحبنظران علوم دینى و حوزوى دارید بیان بفرمایید .
نکتهاى که در اینجا باید مورد توجه قرار دهیم، این است که ما در حوزه از جهت محتوا چیزى کم نداریم; آنچه که مهم است، نحوه عرضه آنها است; یعنى بسیارى از معارفى که در حوزه امروز در حلقههاى درس کوچک، در گوشه و کنار مطرح مىشود، امروزه اصلا در دنیا مطرح نمىشود چون حوزه با دنیا ارتباط نداشته و نتوانسته در این زمینه داشتههاى خود را درست عرضه بکند . عمده کمبودهاى ما در شیوها و ابزارها است و در نیازشناسىها، و مخاطبشناسىها که این خوراک را ما باید در چه قالبى بریزیم تا بتوانیم در دنیا حرفى براى گفتن داشته باشیم .
نکته دیگر اینکه طلبههایى که به عنوان تبلیغ یا کار فرهنگى به کشورهاى دیگر سفر نمودهاند، کم نیستند، ولى در قم مرکزى وجود نداشته که از تجربه این عزیزان استفاده کنیم و این تجربه به دیگران منتقل شود . طبیعى است که بخش بینالمللى حوزه، اگر فعال شود، مىتواند براى این مقوله برنامهریزى کند . امروزه نهادهاى بینالمللى از حوزه استفاده زیادى کردهاند، ولى به حوزه کمتر نفعى رساندهاند و آنها همه مدیون حوزه هستند و باید دستبه دست هم بدهند و صبغه بینالمللى حوزه را تقویت کنند و این طور نباشد که فقط ما مصرف کننده از حوزه باشیم، ولى خدمتى به آن نکنیم .
اعتقاد من این است که این تحول تا اندازه زیادى ایجاد شده است; گرچه به تدریج و با یک حرکت کند، ولى انصافا کارهاى بسیار زیادى انجام شده است .
ماهیتحوزه به این صورت نبود که یک دانشگاه منظم و حساب شدهاى که یک مدیریت واحد داشته باشد و بقیه از آن مدیریت و نظام تحصیلى خاص تبعیت کنند; بنابراین نباید انتظار داشت کهبتوان این نظام آموزشى را یک شبه تغییر داد . حوزه فضاى آزادى است که چندین هزار نفر وارد آن مىشوند و هر کسى در این دریاى مواج معارف دینى بهره خود را مىبرد . از این رو چنین فضایى اگر بخواهد دچار تحول شود، طبیعى است که کند و تدریجى است، ولى اعتقاد من این است که انصافا در حوزه کارهاى زیادى صورت گرفته است .
شاید بتوان مهمترین تحولات حوزه را در دو زمینه خلاصه کرد; یکى از این مسائل، مسئله نظام بخشیدن به حوزه است . اکنون هر عضوى از حوزه پروندهاى دارد، امتحانات برگزار مىشود و مشخص است که هر کس در چه مرحله تحصیلى به سر مىبرد .
مسئله دوم تخصصى کردن علوم است که اکنون رشتههاى تخصصى در حوزه گام بسیار برجسته در سیر تحولى حوزه است . اما در مورد مسائل بینالمللى، چون حوزه ابتدا باید خود را مطابق با نیازهاى داخلى کشور شکل مىداد، ما انتظار نداشتیم که حوزه از همان روزهاى اول، سازمان خود را به صورتى طرح ریزى کند که اکنون نیازهاى آن طرف دنیا را مرتفع سازد . از این رو، خلایى که ما در حال حاضر احساس مىکنیم، چه بسا، بیستسال پیش احساس نمىشد . علت آن این است که در آن زمان حوزه درگیر مسائل داخلى بود; چرا که ارتش، سپاه، جهاد، وزارتخانهها، روستاها و ... ، و دیگر نیازهاى داخلى در اولویتبود، ما نمىتوانیم داخل را کنار بگذاریم و به خارج برسیم . علت دوم هم این است که نیروهایى که بتوانند حوزه را به طرف بینالمللى شدن سوق دهند، در آن زمان وجود نداشتند . اما در حال حاضر صدها نفر از طلابى که به نحوى با خارج مرتبط بودهاند، پرورش یافتهاند و همینها زمینه را براى تحول اساسى فراهم مىکنند .
در مجموع، نسل جدیدى که در حوزه پرورش یافتهاند نسلى جوان و پرنشاط هستند و نیازهاى جامعه را با نگاه وسیعتر و بازتردیدهاند . این عده تحولات بعدى را دنبال خواهند کرد که این مسئله بسیار امیدوار کننده است . اکنون در حوزه بیش از چهارصد مرکز پژوهشى وجود دارد و دهها مجله و نشریه فرهنگى و آموزشى در آن منتشر مىشود . اگر در بازار کتاب و عرصه تولید کتاب، تحقیق به عمل بیاید، مىبینید که مباحث جدید زیادى در حوزه مطرح شده و امروزه کتابها در زمینه تاریخ، ادیان و مسائل دیگر بسیار زیاد است .
با این همه، ما هنوز تا آن وضع ایدهآل فاصله بسیار زیادى داریم و تا رسیدن به چشمانداز مطلوب راهى طولانى در پیش داریم .
با پیشرفت صنایع ارتباطى در نیمه دوم قرن بیستم، به خصوص در دو دهه اخیر قرن بیستم، برخى علماى اجتماعى از قرن بیستم به عنوان قرن ارتباطات یاد مىکردند; حوزه به عنوان یک نهاد تربیت کننده . مبلغ دینى، عمدتا از ابزارهاى سنتى، مانند منبر و ... استفاده مىکند; به نظر حضرتعالى با ورود اینترنت، ماهواره حوزه به چه صورت باید از این ابزارها بهرهبردارى نماید، میزان کار این ابزارها در تبلیغ دین به خصوص در عرصه بینالملل را چگونه ارزیابى مىکنید؟
وقتى ما بینالمللى ساختن حوزه را مطرح مىکنیم; یعنى حوزه باید بتواند در زمینه پرورش عالمان دینى و تبلیغ به نیازهاى دنیا پاسخ بدهد . طبیعى است که یکى از ابعاد قضیه، مسئله استفاده از ابزار بینالمللى است که امروزه در دنیا مطرح است; دیگر کسى نمىتواند جاى وسیعى که به یک نور افکن نیاز است، با یک شمع راه برود و به هدف خود برسد . لذا در مباحثى که به بینالمللى ساختن حوزه مربوط است، یکى از مباحث کلیدى این است که حوزه در زمینه استفاده از ابزارهاى ارتباطى جهانى بسیار عقب مانده است . اکنون اینترنت وارد حوزه شده است، ولى هنوز همگانى نشده و بعضى افراد از آن استفاده مىکنند، به هر حال در صد بسیار کمى از این فضاى جهانى استفاده مىکنند . خودمان هم هنوز در شبکه جهانى جایى نداریم; یعنى حوزه علمیه قم هنوز یک سایت جهانى بر روى شبکه اینترنت ندارد، در حالى که امروزه بسیارى از فروشگاههاى دنیا هم براى خود یک سایت دارند; براى مثال در هنگ کنگ که جمعیتى برابر شش میلیون نفر را در اختیار دارد، اما حجم ذخایر ارزى این جزیره با حجم تمامى ذخایر ارزى کشور چین برابرى مىکند . جمعیت کشور چین یک میلیارد و سیصد میلیون نفر است ولى شما مىبینید که تمام معاملات تجارى جنوب شرق آسیا در بانکهاى هنگ کنگ انجام مىشود; چرا که در کار خود از ابزارهاى جهانى استفاده کرده; یعنى فردى در اتاق کار خود یا در منزلش نشسته و بدون اینکه حرکت فیزیکى داشته باشد، با یک کامپیوتر در روز چند صد میلیون دلار معامله مىکند، و یک کالا را از آن طرف دنیا به این طرف دنیا مىفرستد . تمام این معامله از ابتدا تا انتها، از طریق شبکه جهانى اینترنت انجام مىشود و هیچ نیازى نیست که مسافت زیادى پیموده شود .
تحولى که امروزه در زمینه ارتباطات رخ داده، منشا تحول بسیار اعجاب انگیزى در زندگى بشر شده است، اما حوزه در استفاده از این ارتباطات جهانى بسیار عقب مانده است و در حقیقت هیچ سهمى از آن ندارد . وقتى سخن از بینالمللى کردن حوزه به میان مىآید، یکى از مسائل مهم همین است که ما از ابزار جهانى چقدر استفاده مىکنیم؟ حوزه باید یک سایتبسیار قوى داشته باشد و در آینده باید به این سمتبرود که خود یک شبکه تلویزیونى بسیار فراگیر داشته باشد . حوزه و دنیا باید با هم ارتباط داشته باشند و از طریق همین شبکه به سؤالات پاسخ بگویند . حوزه باید از این طریق دانشکدههاى مجازى تاسیس کند . اکنون تعداد دانشگاههاى مجازى در امریکا به دو هزار رسیده است ولى ما هنوز در حوزه یک دانشکده هم نداریم; البته در کل کشور هم نداریم . ما باید به این طرف گام برداریم که اگر از آن طرف دنیا کسى که به دین تمایل دارد، و قصد دارد در مورد معنویت مطلبى بفهمد، شرایط از طریق اینترنتبراى او فراهم شود .
یک کتابخانه دیجیتالى باید در این سایت موجود باشد تا بتواند از طریق اینترنتبه هزاران مبلغ سرویس بدهد، این امکانات در حوزه موجود نیست .
ساختارى که براى برگزارى این همایش درنظر گرفتهاید; کمیسیونها یا کمیتههاى مختلف، شرح وظایف و ماموریتها، و اهدافى که براى آنها در نظر گرفتهاید را بیان بفرمایید و اصولا براى تدوین این استراتژى راهبردى و اهداف بلند مدت تبلیغات حوزه در عرصه بینالمللى، ضرورى استبه چه مؤلفههایى پرداخته شود؟
وقتى بحث همایش حوزه و عرصه بینالملل مطرح شد، ابعاد مختلفى براى آن طرح گردید و متناسب با این ابعاد ما کمیسیونهایى را تشکیل دادیم که هرکدام از آنها باید به یک طرح جامع برسند . یکى از ابعاد بینالمللى ساختن حوزه، بعد آموزش است . آموزشهایى که در حوزه ارائه مىشود . اساس کار است; اساس پرورش عالمان دینى همین آموزشها است، این آموزشها تا چه اندازه با نیازهاى روز دنیا منطبق است; یعنى آیا ما چیزهایى را آموزش مىدهیم که در دنیا مفید باشد، یا خیر فقط در داخل مورد استفاده قرار مىگیرد; از این رو کمیسیون آموزش را تشکیل دادیم که باید نظام آموزشى حوزه را مورد بررسى قرار دهد تا ببینیم آنچه ما در حوزه آموزش مىدهیم، تا چه اندازه با نیازهاى روز دنیا منطبق است; براى مثال اکنون یکى از چیزهایى که در دنیا بسیار به آن نیاز داریم، بحث فقه مقارن و کلام مقارن هست; به این معنا که شما همین که پاى خود را از کشور بیرون مىگذارید، در دنیاى اسلام جمعیتبسیار زیادى برادران اهل سنت هستند . در حوزه و در مباحث فقهى تا چه مقدار به نظرات اهل سنت توجه مىشود و این نظرات مورد بررسى قرار مىگیرد یا در علم کلام تا چه اندازه از منابع کلامى اهل سنت استفاده مىشود؟ یا مسئله ادیان در آموزشها و سیستم آموزشى حوزه چه جایگاهى دارد؟ البته اکنون قدمهایى برداشته شده اما باید دید که این بحث (ادیان) در شاکله حوزه چقدر مطرح است؟ آیا مثلا در کنار دهها درس خارج فقه، به مسائل ادیان پرداخته است؟
طبیعى است که باید در سیستم آموزشى یک تحول اساسى ایجاد شود تا جایگاه این دسته از نیازها به یک جایگاه برجسته در نظام آموزشى تبدیل شود . اینها فقط مثالهایى در این باره است، دهها مثال دیگر مىتوان مطرح کرد که اکنون در حوزه ما به آن نیاز است .
بعد دیگر بینالمللى کردن حوزه پژوهش است; نیازهاى دنیا چقدر در نظر گرفته مىشود؟ سؤالاتى که امروز در دنیا مطرح است، به چه اندازه در حوزه مطرح مىشود و در پژوهشهاى حوزه تاثیر مىگذارد . به همین دلیل در حوزه پژوهش هم کمیسیون تشکیل دادیم .
در زمینه تبلیغات که بحثبسیار مهمى است و وظیفه اصلى حوزه تبلیغ و مبلغ پرورى است، چقدر با نیازهاى دنیا منطبق است؟ چه در شیوههاى تبلیغى و آنکه چه مقدار با شیوههاى تبلیغى که در دنیا است، انطباق دارد؟ و چه در محتواى امر تبلیغ، چقدر توانستهایم مطابق با نیاز دنیا مبلغ بپرورانیم . مستحضرید که امروز ابزارهاى تبلیغى بسیار قوىاى در دست دشمنان ما است و صدها کانال تلویزیونى قوى و صدها پایگاه خبرگزارى و خبرنگارى هماهنگ با یکدیگر در مورد یک مطلب به مدت یکسال تبلیغ مىکنند تا یک مطلب غیرواقعى را واقعى جلوه دهند، در حالى که ما حتى با خبر هم نمىشویم که آنها چه مىکنند، چه رسد به آنکه بخواهیم با آن مقابله کنیم و موقعى با خبر مىشویم که فرصت از دست رفته است نسبتبه تعامل با مذاهب اسلامى و ادیان نیز شیوه تبلیغى واحدى از سوى حوزه دنبال نمىشود، بلکه گاهى کارهاى یکدیگر را خنثى مىکنیم .
لذا ما باید بررسى کنیم و کمیسیون تبلیغات در مورد شیوههاى تبلیغى دنیا تحقیق کند تا ببینیم که دیگران چه کار مىکنند و شیوههاى تبلیغى خود را هم آن مقدار که کارآیى دارد، حفظ کنیم و آن مقدار که باید متحول شود، تحول بیابد .
مسئله چهارم ارتباطات حوزه با دنیاى امروز است . در حال حاضر، حوزه ما با مراکز علمى و دینى دنیا ارتباط تنگاتنگ ندارد; البته اشخاص خاصى ارتباط دارند و یا سازمانهاى خاصى در کنار حوزه با مراکز دنیا ارتباط دارند، ولى خود حوزه هیچ ارتباطى ندارد، لذا اگر حوزه بخواهد به عنوان یک مرکز ثقلاسلام در ایران و به عنوان یک مرکز عالم پرورى در ایران با سایر مراکز علمى دنیا ارتباط برقرار کند، در چه زمینههایى باید با آنها همکارى کند و ما باید چه تشکیلاتى را در حوزه ایجاد کنیم که بتواند آن ارتباط را با آن مراکز برقرار کند . این هم از مسائلى است که در عرصه بینالمللى ساختن حوزه مطرح است . براى این منظور هم یک کمیسیون تشکیل دادهایم که با عنوان «کمیسیون ارتباطات بینالملل» مشغول کار است .
البته این مسئله ابعاد دیگرى هم دارد . اما با توجه به اینکه این همایش اول است، ما آن را به همین چهار کمیسیون محدود کردهایم . این چهار کمیسیون تشکیل شدهاند و کارهاى خود را انجام مىدهند و در زمان همایش هم طرح خود را ارائه مىدهند که یک طرح جامع تشکیل مىشود که در آن طرح جامع، مسائل مختلف مورد ارزیابى قرار گرفته است .
اگر توصیه مشخصى براى پژوهشگران و صاحبنظران علوم دینى و حوزوى دارید بیان بفرمایید .
نکتهاى که در اینجا باید مورد توجه قرار دهیم، این است که ما در حوزه از جهت محتوا چیزى کم نداریم; آنچه که مهم است، نحوه عرضه آنها است; یعنى بسیارى از معارفى که در حوزه امروز در حلقههاى درس کوچک، در گوشه و کنار مطرح مىشود، امروزه اصلا در دنیا مطرح نمىشود چون حوزه با دنیا ارتباط نداشته و نتوانسته در این زمینه داشتههاى خود را درست عرضه بکند . عمده کمبودهاى ما در شیوها و ابزارها است و در نیازشناسىها، و مخاطبشناسىها که این خوراک را ما باید در چه قالبى بریزیم تا بتوانیم در دنیا حرفى براى گفتن داشته باشیم .
نکته دیگر اینکه طلبههایى که به عنوان تبلیغ یا کار فرهنگى به کشورهاى دیگر سفر نمودهاند، کم نیستند، ولى در قم مرکزى وجود نداشته که از تجربه این عزیزان استفاده کنیم و این تجربه به دیگران منتقل شود . طبیعى است که بخش بینالمللى حوزه، اگر فعال شود، مىتواند براى این مقوله برنامهریزى کند . امروزه نهادهاى بینالمللى از حوزه استفاده زیادى کردهاند، ولى به حوزه کمتر نفعى رساندهاند و آنها همه مدیون حوزه هستند و باید دستبه دست هم بدهند و صبغه بینالمللى حوزه را تقویت کنند و این طور نباشد که فقط ما مصرف کننده از حوزه باشیم، ولى خدمتى به آن نکنیم .