گوی مچید (مسجد کبود) تبریز به عنوان تنها بنای معماری باقیمانده از ارسن مظفریه دوره ترکمانان قره قویونلو، ویژگی های معماری خاصی دارد و در مطالعه تاریخ معماری برای شناخت معماری مساجد ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دیدگاه های متفاوتی به لحاظ تفاوت در فرم معماری و خاستگاه طرح آن ارائه شده و به الگوبرداری از معماری مناطق دیگر تأکید شده است. شناخت ما از معماری بنای اولیه فقط از طریق اسناد تاریخی است چراکه در طول تاریخ عواملی طبیعی و انسانی به کالبد معماری آن آسیب های جدی وارد کرده بود و بنای امروزی حاصل عملیات حفاظتی و مرمتی در طول پنجاه سال گذشته است. بدین منظور سؤالات پژوهش چنین طرح شده است: چه ارتباطی بین فرم و پلان گوی مچید با مساجد ایرانی وجود دارد؟ و روند شکل گیری و انجام عملیات های مرمتی گوی مچید چیست؟ هدف از این پژوهش ارائه دیدگاه هایی در رابطه با خاستگاه معماری گوی مچید و تحلیل و بررسی الگویی از معماری مساجد ایرانی، چهارایوان در پلان مسجد است، که به چگونگی بهره برداری و نمود آن در فرم گوی مچید دست یابیم و همچنین با توجه به ویژگی های بیان شده در اسناد تاریخی روند عملیات مرمتی صورت گرفته با آن ارائه شود. روش تحقیق مورد استفاده روش توصیفی - تحلیلی بود و با مطالعه اسناد، مدارک، تصاویر و یاداشت های باقیمانده از گذشته و مرمتگران آن در کنار بازدیدها و برداشت های میدانی بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که علی رغم تلاش های انجام یافته توسط برخی از پژوهشگران نسبت به انتساب اقتباس ایده اولیه معماری این مسجد به دیگر فرهنگ ها، فرم و پلان گوی مچید خاستگاهی ایرانی دارد، که به گونه ای متفاوت الگوی مساجد ایرانی چهار ایوان در آن ارائه شده است. در تعمیرات و مرمت های انجام شده به منظور حفاظت و نگهداری از گوی مچید عملیات در بخش تزیینات بنا ظاهراً همسو با مبانی به جلو رفته است ولی عدم پیروی از مبانی نظری یکسان، وجود تشتت آرا در مرمت ها دیده می شود. در بخش مرمت معماری، هندسه و تناسبات ویژگی های ساختار اولیه بنا رعایت نشده است و هیچ توجه و مطالعه ای برای آن در نظر مرمتگران نبوده است.