در گذشته هنر طراحی و نقاشی کاشی ها به صورت سینه به سینه و استادکار و شاگردی منتقل می شد، و هر بار خلاقیت هنرمندان مختلف، جلوه متفاوتی به این آثار می بخشید. از این رو شیوه های ترسیم این نقوش هیچ گاه مکتوب نشده است. همانطور که می دانیم، اغلب نقوش به کار رفته در تزیین کاشی های تاریخی، دارای منشأ هندسی هستند و تحلیل و یا ترسیم آن ها نیازمند آگاهی نسبت به دانش قرینه سازی است. لذا در این یادداشت تلاش شده است با طرح فرضیه تطابق عناصر متقارن در نقوش کاشی های تاریخی با عناصر متقارن بلورهای مواد، ضمن بررسی ساختار هندسی نقوش مختلف، قواعدی مبتنی بر داتش تقارن برای ترسیم این نقوش ارایه گردد. گمان می رود که با کمک این روش، بازارایی نقوش سنتی در صنعت تولید کاشی، و نیز بازیابی آن ها برای مرمت بخش های آسیب دیده با استفاده از فرمول نویسی و علامت گذاری آسان تر شود.