مفهوم میراث صنعتی در اواسط قرن بیستم یعنی دوره ه ایی که چندین و چند ساختمان صنعتی و منظر شهری ویران شد در انگلستان مطرح گردید. از آن هنگام به بعد تلاش های متعددی در راستای شناخت آثار میراث صنعتی شکل گرفته است. سایت های صنعتی نقطه عطفی در تاریخ بشریت شمرده می شوند. آن ها خاطرات روزهایی را در بر دارند که هم موجب پیشرفت و هم مایه رنجش بوده و در عین حال نمادی از امید به زندگی بهتر هستند. بناهای صنعتی توسعه فناوری کشورها را از طریق معماریشان نشان می دهند و ارزش های اجتماعی و فرهنگی زمان خود را نمایان می سازند. از دست رفتن کاربری صنعتی در دل شهرها و عدم توفیق اجتماعی آن، این مجموعه ها را به سرعت به فرمان تخریب می سپارد. انتقال روحیه کار و فعالیت و سبکی از معماری که متعلق به تجربیات جهانی است، لزوم حفظ و مطالعه این آثار را تشدید می نماید. اینجاست که دانستن چگونگی حفاظت از بناهایی که دیگر قادر به تأمین آینده ی خود نیستند اهمیت می یابد. عدم تأمین آینده به دلیل کاهش نیاز به این بناها به وجود آمده و نتیجه آن ایجاد محیطی متروک و ناامن است که به ظهور و پرورش جوامعی ناسالم دامن می زند. تغییرکاربری تطبیقی بنایی موجود و تاریخی و افزودن بنایی جدید به آن، حرکت، سرزندگی و تنوع بصری می آفریند، در عین اینکه شخصیت مجموعه حفظ می گردد. مقیاس عظیم کارخانه، تکرار ریتمیک آن، طول آن که به بی نهایت اشاره می کند و حتی رنگ های غم انگیز بنا، به هنگام جستجوی یک طراحی اصیل برای استفاده مجدد از آن یک موضوع کلیدی است.