رسالت رسانهها از نگاه دین (بخش دوم)
منبع:
فرهنگ کوثر 1389 شماره 82
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و حکومت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی کلیات
آرشیو
چکیده
متن
4. آگاهی برتر
رسانهها باید نسبت به محتوای تبلیغی و رسانهای خود از تخصص لازم برخوردار باشند. از این رو، قرآن کریم تأکید دارد که تبلیغگران قبل از ابلاغ و تبلیغ و انجام امور رسانهای، به کسب آگاهی عمیق از محتوای تبلیغی اقدام کنند و حتی در این مسیر رنج مسافرتها را هم به جان بخرند.
(وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلّهُمْ یَحْذَرُونَ)1؛
«و هرگز مومنان همگی بسیج نمیشوند، پس چرا از هر گروهی از آنان، دستهای بسیج نمیشوند (و کوچ نمیکنند) تا در دین، فهم عمیق نمایند و تا قومشان را به هنگامی که به سوی آنان باز میگردند، هشدار دهند؟ تا شاید بیمناک شوند».
رسانه باید برخوردار از آگاهی برتر باشد تا بتواند مسیر تبلیغ را با بصیرت بپیماید و در برابر موانع رسانهای و علمی، ظرفیت دفاعی لازم را داشته باشد. از این رو، رسول خدا(ص) دارای این ویژگی بود:
(قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتّبَعَنی)2؛
«بگو این راه من است، که همراه با پیروانم با بصیرت و آگاهی کامل همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنم».
حال آن که رسانهها اگر فاقد آگاهی و هدایت یافتگی لازم باشند، جز ضلالت برای مخاطبان ثمری نخواهند داشت.
(وَ لا تَتّبِعْ أَهْواءَ الّذینَ لا یَعْلَمُونَ)؛3
«از هوای نفس انسانهایی که نمیدانند، پیروی نکن».
علاوه بر این اطلاع رسانی بدون آگاهی، ممکن است به سلب اعتماد مخاطبان بینجامد. از این رو، امام علی(ع) فرمود:
«لا تقل ما لا تعلم فتتهّم باخبارک بما تعلم؛4 آنچه را نمیدانی نگو و گر نه در خبر دادن از آنچه علم داری نیز مورد تهمت خواهی بود».
عدم آشنایی کامل با موضوعات مورد ابلاغ و خبررسانی، موجب ارائه پاسخها و تحلیلهای غیر یقینی و گمراهسازی مخاطب و سلب اعتماد او میشود.
(وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ إِنّ الّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ) 5؛
«با هر دروغی که به زبانتان میآید، نگویید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید، زیرا کسانی که به خداوند دروغ میبندند، رستگار نمیشوند».
در این آیه هر نوع تحلیل یا تحریم که بر مبنای قانون الهی نباشد، محکوم شده و دروغ بستن بر خدا برای رسیدن به متاع بیارزش دنیا، زشت شمرده شده است. در عین حال بر مرجوح و مذمومیت ارائه اخبار بدون مبنای یقینی صحیح و متقن نیز دلالت دارد.
رسول اکرم وظیفه ابلاغ و پیامرسانی خود را بر پایه آگاهی و بصیرت قرار داده بود:
( أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتّبَعَنی).6
از دیگر عوارض نداشتن آگاهی لازم، میتوان به ایجاد بدعت و نوآوریهای بیپایه اشاره کرد. بنابراین رسانه باید مواظب این آسیبها باشد.
«من فسّر القرآن برآیه فقد افتری علی الله الکذب»؛ «کسی که قرآن را با رأی خود تفسیر کند، حتماً به خدا دروغ بسته است».(ع)
ایجاد التقاط هم میتواند از ثمرات ناآگاهی باشد، هر چند این دو (بدعت و التقاط) میتواند آگاهانه نیز صورت گیرد، اما نباید غافل ماند که ناآگاهی هم از انگیزههای موثر در ایجاد بدعت و التقاط است. از این رو، وقتی امام علی(ع) متوجه شد حسن بصری گفت و گوهای او را مینویسد، پرسید: چه مینویسی؟ گفت: مطالب شما را مینویسم و مطالبی هم از خود به آن اضافه میکنم تا برای مردم بازگویم. حضرت فرمود: سامری هم همین کار را میکرد و میگفت: آثار رسول الله را گرفتم و با هنر خود آمیختم و گوسالهای ساختم. امام فرمود: «اما ان لکل قوم سامریاً و هذا سامری هذه الامة».8
دیگر اثر فقدان آگاهی برتر، ارائه تحلیلهای غلط است.
(بَلْ کَذّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمّا یَأْتِهِمْ تَأْویلُهُ کَذلِکَ کَذّبَ الّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الظّالِمینَ)؛9
«بلکه چیزی را که به شناخت آن احاطه نداشتند، دروغ شمردند؛ در حالی که سرانجام و حقیقت و باطن آن هنوز برایشان روشن نشده است. کسانی که پیش از آنان بودند نیز همین گونه تکذیب کردند. پس بنگر که سرانجام ستمگران چگونه است».
امام صادق(ع) فرمود: از دو آیه قرآن، دو درس بزرگ بیاموزیم... تا علم نداریم حرفی را رد نکنیم (بَلْ کَذّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ).10
بر اساس آیه یاد شده، اکثر مخالفتها با راه درست و صراط قرآن به خاطر نداشتن احاطه علمی و آگاهی کامل است؛ زیرا دانستن کلی و اجمالی، دارای آثار کم و احتمال خطاست اما احاطه علمی میتواند سبب راهیافتگی گردد.
بلاتکلیفی و حیرت و سرگردانی را هم میتوان از آثار فقدان آگاهی دقیق و برتر دانست؛ لذا خداوند فرمود:
(أَ لَمْ تَرَ أَنّهُمْ فی کُلِّ وادٍ یَهیمُون)؛َ11
«آیا ندیدی که آنان در هر وادی حیرانند».
بنابراین رسانه دینی باید بر مباحث دقیقی که در هر حوزه مطرح میکند، آگاهی کامل داشته باشد و از شبهات آن آگاه و به جدیدترین دست آوردهای علمی آن مسلط باشد تا خود دچار حیرت نگردد و مخاطبان را هم دچار سرگردانی نسازد.
کسب آگاهی عمیق موجب میشود رسانه، آلت دست دیگران قرار نگیرد و سیاستمداران و سودجویان داخلی و خارجی و منحرفان فکری و اعتقادی و اقتصادی و جنسی، از آن به عنوان ابزار و دستاویز استفاده نکنند؛ موضوعی که متأسفانه رسانههای دیداری و شنیداری ما همواره گرفتار آن بودهاند و از ظرفیتهای آنان در هر دورهای سوء استفادههای گاه بنیان برانداز شده است. در حالی که امام علی(ع) یکی از صفات مؤمنان را چنین بیان میکند: «المومن هو الکیس الفِطن؛ مؤمن تیزهوش و زیرک است».
رهبر انقلاب هم از نشریاتی که این ظرفیت را در اختیار دشمنان قرار دادهاند، به عنوان «پایگاه دشمن» یاد میکند.
5. خودی بودن و درد آشنایی
رسانهها باید مکتبی و الهی باشند و از این لحاظ با متن جامعه دینی هماهنگی داشته باشند. باری، برای خودی بودن تنها به هم وطن و هم کشور یا هم زبان بودن نمیتوان بسنده کرد؛ هر چند این هم خود مقدمه و زمینهای برای تأثیرگذاری و جلب اعتماد بیشتر است. اما دشمنان از همین امتیاز (مورد اعتماد بودن) بارها سوء استفاده کرده و در لباس رسانههای خودی، محتوای بیگانه را به مخاطبان ارائه داده و تبلیغ کردهاند. قرآن کریم به عنوان «رسانهای الهی » به هر دو بعد «هم زبانی» و «هم هدفی» به عنوان شاخص خودی بودن توجه دارد:
(لَقَدْ مَنّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ)؛12
«به یقین خدا بر مؤمنان منّت گذاشت هنگامی که در میان آنان فرستادهای از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان بخواند و رشدشان دهد و کتاب و فرزانگی به آنان بیاموزد، در حالی که پیش از آن قطعاً در گمراهی آشکاری بودند».
مهمتر از خودی بودن در زبان و نژاد، خودی بودن در هدف و مکتب است و رسانه دین باید از این جهت خود را هماهنگ با مکتب سازد. نه اینکه در پیسوء استفاده از مخاطبان برای رسیدن به اهدافی غیر از مطالبات جامعه دینی و مکتب اسلام باشد. ما در سالهای نه چندان دور، شاهد مطبوعاتی بودیم که رهبر انقلاب در سالش. در همین راستا در جمع صد هزار نفری جوانان چنین ابراز داشت:
«آن داستان غمانگیز را میگویم. من دو سال قبل از این، در یکی از خطبههای نماز جمعه گفتم که دستگاههای استکباری دنیا و آمریکا از تبلیغات برای ساقط کردن و ایجاد اغتشاش در کشور استفاده میکند. متأسفانه همان دشمنی که به وسیله تبلیغات خود همتش این است که کشور را ساقط کند، امروز در داخل، پایگاه پیدا کرده است. بعضی از مطبوعات پایگاه دشمن شدهاند».13
بنابراین، این مرز خودی و بیگانه بودن رسانهها هم هدف، هم محور و هم مکتببودن رسانه با مردم است؛ به گونهای که منافع مکتبی و ملی آنان را منافع خود ببیند و بر خلاف آن، فعالیت رسانهای نکند.
«اصحاب تبلیغات، اصحاب مطبوعات و قلم به دستها باید بفهمند چه مینویسند. باید بدانند کدام حرف است که بیگانه را خوشحال و ملت را مأیوس میکند. آن کسانی که اهل فکر، اهل نظر و اهل گفتارند و جایی دارند برای این که اظهار نظر کنند، باید بدانند چه میگویند و چگونه حرف میزنند. مبادا به تبع رادیوهای بیگانه جوری حرف بزنند که گویی در این کشور یک فضای استبداد سنگینی وجود دارد».14
6. کاربرد ابزارهای مشروع
رسانهها نه تنها باید در هدف، بلکه در ابزارهای وصول به اهداف هم، شرع محور باشند و از ابزارهای نامشروع استفاده نکنند، شاید صدها ابزار نامشروع را بتوان زیر این فصل جای داد و از آنها سخن گفت؛ از دروغ و تهمت مطبوعاتی تا افشای اسرار، خیانت، خودفروختگی فرهنگی، ایجاد التقاط، تحریف و ... . آیات متعددی از قرآن کریم نیز بر این اصل تأکید دارند که هدف، وسیله را توجیه نمیکند. پس به هر قیمتی نباید رسانهها به هدف برسند. این یک واقعیت است که مغرهای معلول همواره متوجه ابزارهای نامشروع برای تأمین اهداف نامشروع هستند. بودجههای90 میلیارد دلاری آمریکا برای تبلیغات، از این دست است. واتیکان و کلیسا که غالباً در برابر ظلمها ساکت هستند، حدود 5000 مجله و روزنامه با دو میلیارد تیراژ دارند و برخی از نشریات آنها به هشتاد زبان ترجمه میشود. صد و پنجاه هزار روحانی، مأمور جذب مردم به کلیسا هستند و اما رسانه اسلامی که هدفش، همان هدف اسلام و حکومت اسلامی (لیقوم الناس بالقسط) است، هرگز از ابزارهای نامشروع سود نمیبرد و سفارش این است که: ( وَ ما کُنْتُ مُتّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا) 15؛ ( وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسّکُمُ النّارُ). 16
از نگاه قرآنی، مطالب رسانه و مبلغ باید پاک و دلپسند باشد: (وَ هُدُوا إِلَى الطّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَمیدِ)؛17 «مؤمنان به سخنان پاک و به راه خدای ستایش شده هدایت شدند». و در نظام احسن الهی تنها ابزارهای پاک هستند که سیر صعودی و تکاملی برای جامعه دارند: ( إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطّیِّبُ ).18 در جملهای دیگر، خداوند با تشبیه و تمثیلی زیبا آثار کاربرد سخنان پاک (ابزار مشروع) را چنین به تصویر میکشد:
(أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السّماءِ تُؤْتی أُکُلَها کُلّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یَضْرِبُ اللّهُ اْلأَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلّهُمْ یَتَذَکّرُونَ وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبیثَةٍ اجْتُثّتْ مِنْ فَوْقِ اْلأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ)؛19
«آیا ندیدی که خداوند چگونه مثل زده؟ کلمه پاکیزه (سخن و ایمان) همانند درختی است پاک، که ریشهاش ثابت و شاخهاش در آسمان است، با اذن پروردگارش همواره میوه میدهد و خدا برای مردم مثلهایی میزند، باشد که به یاد آورند و پند بگیرند. و مَثل سخن پلید، همچون درختی پلید است که از روی زمین برآمده و هیچ ثباتی ندارد».
از این رو قرآن کریم اجازه نمیدهد حتی به دشمنان دشنام داده شود و توهین شود:
(وَ لا تَسُبّوا الّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَیَسُبّوا اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْم)20؛
« به آنان که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، که از روی نادانی و دشمنی به خدا دشنام میدهند».
امام خمینی(ره) با توجه به این نکات، استفاده از ابزارهای نامشروع توسط نظام تبلیغات بین المللی را یادآور میشد، از جمله:
امروز کارهای ایران مورد توجه دنیا و خبرگزاریها و مطبوعات، و رایوها و تلویزیونهاست و همه آنها مراقب هستند که چیزی پیدا نموده و با اضافات و دروغ پردازیها به جمهوری اسلامی صدمه وارد سازند و با مصاحبههای صد در صد دروغ با افراد مغرض...، اذهان مردم را منحرف سازند».21
7. نقدپذیری و پیشگامی در عمل
رسانه وقتی در خط مقدم تبلیغ یک محتوا قرار میگیرد، خود باید پیش از دیگران عامل محتوای تبلیغی و رسانهای باشد. از این رو، صفت انبیای الهی، عمل به توصیهها و اخباری بود که به دیگران ابلاغ میکردند:
( ما أُریدُ أَنْ أُخالِفَکُمْ إِلى ما أَنْهاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُریدُ إِلاّ اْلإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ )22؛
«هرگز نمیخواهم که مرتکب چیزی شوم که شما را از آن بازمیدارم. نمیخواهم مگر اصلاح را؛ تا جایی که بتوانم».
در روایات نیز این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است:
«من نصب نفسه اماماً للناس فعلیه ان یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره؛23 کسی که خود را پیشرو مردم قرار دهد، براوست که از تعلیم خود آغاز کند؛ پیش از تعلیم دیگران».
آیه یاد شده از جهت دیگری نیز به لزوم التزام رسانهها تأکید دارد و آن، وظیفه و رسالت مطبوعات در مورد امر به معروف و نهی از منکر است و رسانهها به عنوان ابزار امر به معروف و نهی از منکر باید خود، عامل به نیکیها و به دور از زشتیهایی باشند که مطرح میکنند.
بنابراین رسانهها و اهل بلاغ و تبلیغ باید آیه (أَ تَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ)24 و (لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ)25 را در همه فعالیتهای مطبوعاتی و خبری مورد توجه قرار دهند. این هشدارها ( کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ)26و ( مَثَلُ الّذینَ حُمِّلُوا التّوْراةَ ثُمّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفارًا)27 را جدی بگیرند.
نکته مهم این است اگر اصحاب رسانه در عمل به اخبار و تحلیلها و ابلاغهای خود عامل نباشند، تأثیر تبلیغات و فعالیترسانهای آنها در سطح خواهد ماند و به عمق جانها نفوذ نخواهد کرد؛ لذا در روایات میخوانیم:
«ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب28؛ وقتی عالم به آنچه میگوید عمل نکند، موعظه او در قلبها اثر نمیگذارد و از بین میرود».
و حاصل چنین روندی چیزی جز کاهش اعتماد به رسانههای خودی و افزایش رویکرد به رسانههای بیگانه نخواهد بود.
روح خود اصلاحی در رسانهها، زمانی برانگیخته میشود که باور داشته باشند هر لحظه در معرض خطر و تزلزل قرار دارند:
( وَ ما أُبَرِّى نَفْسی إِنّ النّفْسَ لأَمّارَةٌ بِالسّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی)29؛
«و نفسم را تبرئه نمیکنم، که نفس به بدی امر کننده است؛ مگر در آنچه که پروردگارم رحم کند».
مطبوعات و رسانههای دینی باید اهالی انتقاد و نقد را به عنوان خودی بپذیرند؛ آن هم نه در حرف و آییننامههای اخلاقی؛ بلکه در عمل، و تمام ساختارهای رسانهای را مبتنی بر تأثیرگذاری از نقد منتقدان نمایند. چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «اَحَبُّ اخوانی الیّ مَن اَهدی الیّ عیوبی30؛ دوست داشتنیترین برادر من کسی است که عیبهایم را به من هدیه کند».
اما اگر ساز و کارهای رسانهای به گونهای تنظیم گردد که جایی برای انعطافپذیری نباشد؛ مگر آنجایی که با میل و خواهشها و طراحیهای قبلی اهل رسانهمطابق باشد، به مرگ تدریجی رسانهها خواهد انجامید.
رسانههای جامعه اسلامی باید منتقدان را خودی و برادر دینی خود بدانند و بپذیرند که احساس هم مکتبی بودن است که آنان را به تلاش برای اصلاحگری در عرصه رسانهها واداشته است. به این سخنان امام علی(ع) توجه کنیم:
«اخوک فی الدین من هداک الی الرشاد و نهاک عن فساد و اعانک الی اصلاح معاد؛31 برادر تو در دین، کسی است که تو را به رشد هدایت کند و از فساد بازدارد و بر اصلاح معاد یاریات کند».
«علیک بطاعة من یأمرک بالدّین فانه یهدیک و ینجیک32؛ بر تو باد اطاعت کسی که به دین امر میکند؛ زیرا او تو را هدایت میکند و نجات میدهد».
«من دعاک الی الدار الباقیه و اعانک علی العمل فهو الصدیق الشفیق33؛ کسی که تو را به سرای باقی فراخواند و بر عمل یاریات کند، او دوست دلسوز است».
اصلاحپذیری و انتقاد پذیری اساساً از راههای مهم یادکرد ارزشها و ضد ارزشهاست و قرآن کریم و پیامبر از همین ظرفیت برای اصلاحات سود بردهاند. حالا اگر رسانهها این روزنه را ببندند یا مقید به قیودی دلپسند کنند، راه اصلاحات مسدود خواهد شد.
به هر روی، رسانهها باید ابزارهای لازم برای اصلاح مدام خود و حفظ حضور در خط مستقیم اسلامی را طراحی کنند. امام خمینی(ره) میفرماید:
«همه رسانههای تبلیغاتی باید خودشان را اصلاح کنند که خدای نخواسته بر خلاف مسیر ملت نروند».34
«ما باید جدیت کنیم که همانطور که رأی دادیم به جمهوری اسلامی و اسم جمهوری اسلام الان در ایران است، محتوایش را اسلامی کنیم؛ یعنی رادیو، تلویزیون که شما هستید، اسلامی باشد، لغویات و لهویات و نمیدانم صورتهای کذا نباشد، اصلاح باید بشود اینها».35
امام خمینی(ره) خواهان اصلاح رسانهها بر محوریت اسلام و مصالح ملی بود و میگفت:
«اگر خودتان را متحولکردید، کشورتان را هم میتوانید نجات بدهید. اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمیتواند یک کشوری اداره بشود. با لفظ جمهوری اسلامی، با رأی به جمهوری اسلام، نمیتواند یک مملکتی اسلامی بشود. مملکت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم که مجله مینویسید، میتوانید خدمت کنید. جوانها را برومند کنید با مقالاتتان . مقالات صحیحتان».36
8. برخورداری از سابقه خوب
سابقه خوب و پر از خدمت به دین و دنیای مخاطب، از بزرگترین نعمتها برای رسانههاست که هم به حفظ مخاطب و جلب اعتماد و تداوم اعتماد وی به رسانه میانجامد و هم اهداف تبلیغی رسانه دینی را با موفقیت بیشتر همراه میسازد. و همچنین احتمال خطا و انحراف رسانه را کاهش میدهد. قرآن کریم به هر سه موضوع فوق توجه دارد.
قوم حضرت صالح(ع) به وی میگفتند:
(یا صالِحُ قَدْ کُنْتَ فینا مَرْجُوّا قَبْلَ هذاَ)37؛ «ای صالح! به راستی پیش از این در میان ما مایه امید بودی».
زندانیان به یوسف(ع) میگفتند: (إِنّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ)؛38 «ما تو را از نیکوکاران مییابیم».
مردم به مریم گفتند: (یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمّکِ بَغِیّا)39؛ «ای دختر هارون! پدرت مرد بدی نبود و مادرت بدکار نبود».
رسول اکرم(ص) همواره به امانت مشهور بود و خاندانش همگی از حرمت و احترام برخوردار بودند و همین گروه به رسالت و ابلاغ مبعوث میشدند در حالی که کوچکترین لکهای در کارنامه سوابق آنها نبود. از این رو، مأموران ابلاغ و اصحاب رسانه در هر عصر و دورهای با داشتن این سابقه، حافظ اهداف مقدس «رسانه دین» خواهند بود، اعتماد مخاطب را همواره با خود خواهند داشت و انحراف در مسیر رسانهها روی نخواهد داد. این نکته مهم، ضرورت گزینش در حوزه رسانه برای اهل رسانه را برجسته میسازد. از این رو، امام خمینی(ره) هم بارها بدان تأکید داشت:
«البته فیلمها، باید کسانی که فیلمسازند، باید معلوم بشود که اینها چه کارهاند، چه جور بودهاند، وضع روحیشان، وضع زندگیشان، وضع معاشرتهایشان قبلاً چه جور بوده است. آیا تحول حاصل شده برایش، تحول روحی، یا اینکه باز همان ته ماندههای سفره شاه هست در قلبهاشان».40
«دنبال این باشید که از نویسندههای متعهد اسلامیِ انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید. درد و دوایش را بنویسید».41
«کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی میکردند، نمایش میدادند، همه بساط را درست میکردند و حالا آمدند و اظهار اسلام و دیانت میکنند، از اینها نمیتوانیم ما بپذیریم. این هم باید تصفیه بشود».42
«باید به طور جدی پاکسازی بشود؛ یعنی در مرکزی که مرکز تبلیغات اسلامی است و مهمترین مرکز تبلیغات است، نباید اشخاصی باشند که برخلاف مسیر اسلام و از ریشههای سابق آن رژیم باشند».43
«باید قبول کنیم یک کسی که قبلاً هم ـ فرض کنید که ـ عاصی بوده، این آدم حالا مسلمان است و به او ترتیب اثر اسلام را بدهیم، اما نمیتوانیم جهاتی که داریم [به او بسپاریم] ... بدتر از همه، همین مجلات است و همین مطبوعات است و همین رادیو و تلویزیون است و همین چیزهایی است که برای تربیت جامعه است... نمیتوانیم سادهدلی به خرج بدهیم که خوب حالا این آدم اسلام گفته قبول کنید شما، ما هم قبول کردیم، اما اسلام نفرموده حالا که قبول کردید، مقدرات خودتان را دست این هم بدهید».44
پینوشتها .1 . توبه/ 122.
2 . یوسف/108.
3 . جاثیه/18. و ر.ک: یونس/35.
4 . غررالحکم و دررالکلم، ح274.
5 . نحل/116و117.
6 . یوسف/108.
7 . بحارالانوار، ج36، ص227.
8 . تفسیر نمونه، ج13، ص286.
9 . یونس/39.
10 . تفسیر نور، ج5، ص215.
11 . شعراء/225.
12 . آل عمران/164؛ ر.ک: توبه/128؛ فصلت/6؛ مؤمنون/32؛ ابراهیم/4؛ انعام/9.
13 . پایان داستان غم انگیز، ج1، ص182.
14 . همان، ص196.
15 . کهف/51.
16 . هود/113.
17 . حج/24.
18 . فاطر/10.
19 . ابراهیم/24ـ26.
20 . انعام/108.
21 . صحیفه امام، ج17، ص13.
22 . هود/88.
23 . بحارالانوار، ج2، ص56.
24 . بقره/44.
25 . صف/2.
26 . همان/3.
27 . جمعه/5.
28 . اصول کافی، ج1، ص44، و ر.ک: آل عمران/80،79 و 161.
29 . یوسف/53.
30 . تحف العقول، ص366.
31 . غررالحکم و دررالکلم، ح1918.
32 . همان، ح6144.
33 . همان،ح 8775.
34 . صحیفه امام، ج7، ص324.
35 . همان، ج9، ص455.
36 . همان، ج8، ص498و499.
37 . هود/62 و ر.ک: یوسف/16؛ مؤمنون/69.
38 . یوسف/36.
39 . مریم/28.
40 . صحیفه امام، ج16، ص404.
41 . همان، ج8، ص499.
42 . همان، ج6، ص399.
43 . همان، ج12، ص439.
44 . همان ،ج13، ص476و477.
رسانهها باید نسبت به محتوای تبلیغی و رسانهای خود از تخصص لازم برخوردار باشند. از این رو، قرآن کریم تأکید دارد که تبلیغگران قبل از ابلاغ و تبلیغ و انجام امور رسانهای، به کسب آگاهی عمیق از محتوای تبلیغی اقدام کنند و حتی در این مسیر رنج مسافرتها را هم به جان بخرند.
(وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلّهُمْ یَحْذَرُونَ)1؛
«و هرگز مومنان همگی بسیج نمیشوند، پس چرا از هر گروهی از آنان، دستهای بسیج نمیشوند (و کوچ نمیکنند) تا در دین، فهم عمیق نمایند و تا قومشان را به هنگامی که به سوی آنان باز میگردند، هشدار دهند؟ تا شاید بیمناک شوند».
رسانه باید برخوردار از آگاهی برتر باشد تا بتواند مسیر تبلیغ را با بصیرت بپیماید و در برابر موانع رسانهای و علمی، ظرفیت دفاعی لازم را داشته باشد. از این رو، رسول خدا(ص) دارای این ویژگی بود:
(قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتّبَعَنی)2؛
«بگو این راه من است، که همراه با پیروانم با بصیرت و آگاهی کامل همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنم».
حال آن که رسانهها اگر فاقد آگاهی و هدایت یافتگی لازم باشند، جز ضلالت برای مخاطبان ثمری نخواهند داشت.
(وَ لا تَتّبِعْ أَهْواءَ الّذینَ لا یَعْلَمُونَ)؛3
«از هوای نفس انسانهایی که نمیدانند، پیروی نکن».
علاوه بر این اطلاع رسانی بدون آگاهی، ممکن است به سلب اعتماد مخاطبان بینجامد. از این رو، امام علی(ع) فرمود:
«لا تقل ما لا تعلم فتتهّم باخبارک بما تعلم؛4 آنچه را نمیدانی نگو و گر نه در خبر دادن از آنچه علم داری نیز مورد تهمت خواهی بود».
عدم آشنایی کامل با موضوعات مورد ابلاغ و خبررسانی، موجب ارائه پاسخها و تحلیلهای غیر یقینی و گمراهسازی مخاطب و سلب اعتماد او میشود.
(وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ إِنّ الّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ) 5؛
«با هر دروغی که به زبانتان میآید، نگویید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید، زیرا کسانی که به خداوند دروغ میبندند، رستگار نمیشوند».
در این آیه هر نوع تحلیل یا تحریم که بر مبنای قانون الهی نباشد، محکوم شده و دروغ بستن بر خدا برای رسیدن به متاع بیارزش دنیا، زشت شمرده شده است. در عین حال بر مرجوح و مذمومیت ارائه اخبار بدون مبنای یقینی صحیح و متقن نیز دلالت دارد.
رسول اکرم وظیفه ابلاغ و پیامرسانی خود را بر پایه آگاهی و بصیرت قرار داده بود:
( أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتّبَعَنی).6
از دیگر عوارض نداشتن آگاهی لازم، میتوان به ایجاد بدعت و نوآوریهای بیپایه اشاره کرد. بنابراین رسانه باید مواظب این آسیبها باشد.
«من فسّر القرآن برآیه فقد افتری علی الله الکذب»؛ «کسی که قرآن را با رأی خود تفسیر کند، حتماً به خدا دروغ بسته است».(ع)
ایجاد التقاط هم میتواند از ثمرات ناآگاهی باشد، هر چند این دو (بدعت و التقاط) میتواند آگاهانه نیز صورت گیرد، اما نباید غافل ماند که ناآگاهی هم از انگیزههای موثر در ایجاد بدعت و التقاط است. از این رو، وقتی امام علی(ع) متوجه شد حسن بصری گفت و گوهای او را مینویسد، پرسید: چه مینویسی؟ گفت: مطالب شما را مینویسم و مطالبی هم از خود به آن اضافه میکنم تا برای مردم بازگویم. حضرت فرمود: سامری هم همین کار را میکرد و میگفت: آثار رسول الله را گرفتم و با هنر خود آمیختم و گوسالهای ساختم. امام فرمود: «اما ان لکل قوم سامریاً و هذا سامری هذه الامة».8
دیگر اثر فقدان آگاهی برتر، ارائه تحلیلهای غلط است.
(بَلْ کَذّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمّا یَأْتِهِمْ تَأْویلُهُ کَذلِکَ کَذّبَ الّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الظّالِمینَ)؛9
«بلکه چیزی را که به شناخت آن احاطه نداشتند، دروغ شمردند؛ در حالی که سرانجام و حقیقت و باطن آن هنوز برایشان روشن نشده است. کسانی که پیش از آنان بودند نیز همین گونه تکذیب کردند. پس بنگر که سرانجام ستمگران چگونه است».
امام صادق(ع) فرمود: از دو آیه قرآن، دو درس بزرگ بیاموزیم... تا علم نداریم حرفی را رد نکنیم (بَلْ کَذّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ).10
بر اساس آیه یاد شده، اکثر مخالفتها با راه درست و صراط قرآن به خاطر نداشتن احاطه علمی و آگاهی کامل است؛ زیرا دانستن کلی و اجمالی، دارای آثار کم و احتمال خطاست اما احاطه علمی میتواند سبب راهیافتگی گردد.
بلاتکلیفی و حیرت و سرگردانی را هم میتوان از آثار فقدان آگاهی دقیق و برتر دانست؛ لذا خداوند فرمود:
(أَ لَمْ تَرَ أَنّهُمْ فی کُلِّ وادٍ یَهیمُون)؛َ11
«آیا ندیدی که آنان در هر وادی حیرانند».
بنابراین رسانه دینی باید بر مباحث دقیقی که در هر حوزه مطرح میکند، آگاهی کامل داشته باشد و از شبهات آن آگاه و به جدیدترین دست آوردهای علمی آن مسلط باشد تا خود دچار حیرت نگردد و مخاطبان را هم دچار سرگردانی نسازد.
کسب آگاهی عمیق موجب میشود رسانه، آلت دست دیگران قرار نگیرد و سیاستمداران و سودجویان داخلی و خارجی و منحرفان فکری و اعتقادی و اقتصادی و جنسی، از آن به عنوان ابزار و دستاویز استفاده نکنند؛ موضوعی که متأسفانه رسانههای دیداری و شنیداری ما همواره گرفتار آن بودهاند و از ظرفیتهای آنان در هر دورهای سوء استفادههای گاه بنیان برانداز شده است. در حالی که امام علی(ع) یکی از صفات مؤمنان را چنین بیان میکند: «المومن هو الکیس الفِطن؛ مؤمن تیزهوش و زیرک است».
رهبر انقلاب هم از نشریاتی که این ظرفیت را در اختیار دشمنان قرار دادهاند، به عنوان «پایگاه دشمن» یاد میکند.
5. خودی بودن و درد آشنایی
رسانهها باید مکتبی و الهی باشند و از این لحاظ با متن جامعه دینی هماهنگی داشته باشند. باری، برای خودی بودن تنها به هم وطن و هم کشور یا هم زبان بودن نمیتوان بسنده کرد؛ هر چند این هم خود مقدمه و زمینهای برای تأثیرگذاری و جلب اعتماد بیشتر است. اما دشمنان از همین امتیاز (مورد اعتماد بودن) بارها سوء استفاده کرده و در لباس رسانههای خودی، محتوای بیگانه را به مخاطبان ارائه داده و تبلیغ کردهاند. قرآن کریم به عنوان «رسانهای الهی » به هر دو بعد «هم زبانی» و «هم هدفی» به عنوان شاخص خودی بودن توجه دارد:
(لَقَدْ مَنّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ)؛12
«به یقین خدا بر مؤمنان منّت گذاشت هنگامی که در میان آنان فرستادهای از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان بخواند و رشدشان دهد و کتاب و فرزانگی به آنان بیاموزد، در حالی که پیش از آن قطعاً در گمراهی آشکاری بودند».
مهمتر از خودی بودن در زبان و نژاد، خودی بودن در هدف و مکتب است و رسانه دین باید از این جهت خود را هماهنگ با مکتب سازد. نه اینکه در پیسوء استفاده از مخاطبان برای رسیدن به اهدافی غیر از مطالبات جامعه دینی و مکتب اسلام باشد. ما در سالهای نه چندان دور، شاهد مطبوعاتی بودیم که رهبر انقلاب در سالش. در همین راستا در جمع صد هزار نفری جوانان چنین ابراز داشت:
«آن داستان غمانگیز را میگویم. من دو سال قبل از این، در یکی از خطبههای نماز جمعه گفتم که دستگاههای استکباری دنیا و آمریکا از تبلیغات برای ساقط کردن و ایجاد اغتشاش در کشور استفاده میکند. متأسفانه همان دشمنی که به وسیله تبلیغات خود همتش این است که کشور را ساقط کند، امروز در داخل، پایگاه پیدا کرده است. بعضی از مطبوعات پایگاه دشمن شدهاند».13
بنابراین، این مرز خودی و بیگانه بودن رسانهها هم هدف، هم محور و هم مکتببودن رسانه با مردم است؛ به گونهای که منافع مکتبی و ملی آنان را منافع خود ببیند و بر خلاف آن، فعالیت رسانهای نکند.
«اصحاب تبلیغات، اصحاب مطبوعات و قلم به دستها باید بفهمند چه مینویسند. باید بدانند کدام حرف است که بیگانه را خوشحال و ملت را مأیوس میکند. آن کسانی که اهل فکر، اهل نظر و اهل گفتارند و جایی دارند برای این که اظهار نظر کنند، باید بدانند چه میگویند و چگونه حرف میزنند. مبادا به تبع رادیوهای بیگانه جوری حرف بزنند که گویی در این کشور یک فضای استبداد سنگینی وجود دارد».14
6. کاربرد ابزارهای مشروع
رسانهها نه تنها باید در هدف، بلکه در ابزارهای وصول به اهداف هم، شرع محور باشند و از ابزارهای نامشروع استفاده نکنند، شاید صدها ابزار نامشروع را بتوان زیر این فصل جای داد و از آنها سخن گفت؛ از دروغ و تهمت مطبوعاتی تا افشای اسرار، خیانت، خودفروختگی فرهنگی، ایجاد التقاط، تحریف و ... . آیات متعددی از قرآن کریم نیز بر این اصل تأکید دارند که هدف، وسیله را توجیه نمیکند. پس به هر قیمتی نباید رسانهها به هدف برسند. این یک واقعیت است که مغرهای معلول همواره متوجه ابزارهای نامشروع برای تأمین اهداف نامشروع هستند. بودجههای90 میلیارد دلاری آمریکا برای تبلیغات، از این دست است. واتیکان و کلیسا که غالباً در برابر ظلمها ساکت هستند، حدود 5000 مجله و روزنامه با دو میلیارد تیراژ دارند و برخی از نشریات آنها به هشتاد زبان ترجمه میشود. صد و پنجاه هزار روحانی، مأمور جذب مردم به کلیسا هستند و اما رسانه اسلامی که هدفش، همان هدف اسلام و حکومت اسلامی (لیقوم الناس بالقسط) است، هرگز از ابزارهای نامشروع سود نمیبرد و سفارش این است که: ( وَ ما کُنْتُ مُتّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا) 15؛ ( وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسّکُمُ النّارُ). 16
از نگاه قرآنی، مطالب رسانه و مبلغ باید پاک و دلپسند باشد: (وَ هُدُوا إِلَى الطّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَمیدِ)؛17 «مؤمنان به سخنان پاک و به راه خدای ستایش شده هدایت شدند». و در نظام احسن الهی تنها ابزارهای پاک هستند که سیر صعودی و تکاملی برای جامعه دارند: ( إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطّیِّبُ ).18 در جملهای دیگر، خداوند با تشبیه و تمثیلی زیبا آثار کاربرد سخنان پاک (ابزار مشروع) را چنین به تصویر میکشد:
(أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السّماءِ تُؤْتی أُکُلَها کُلّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یَضْرِبُ اللّهُ اْلأَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلّهُمْ یَتَذَکّرُونَ وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبیثَةٍ اجْتُثّتْ مِنْ فَوْقِ اْلأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ)؛19
«آیا ندیدی که خداوند چگونه مثل زده؟ کلمه پاکیزه (سخن و ایمان) همانند درختی است پاک، که ریشهاش ثابت و شاخهاش در آسمان است، با اذن پروردگارش همواره میوه میدهد و خدا برای مردم مثلهایی میزند، باشد که به یاد آورند و پند بگیرند. و مَثل سخن پلید، همچون درختی پلید است که از روی زمین برآمده و هیچ ثباتی ندارد».
از این رو قرآن کریم اجازه نمیدهد حتی به دشمنان دشنام داده شود و توهین شود:
(وَ لا تَسُبّوا الّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَیَسُبّوا اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْم)20؛
« به آنان که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، که از روی نادانی و دشمنی به خدا دشنام میدهند».
امام خمینی(ره) با توجه به این نکات، استفاده از ابزارهای نامشروع توسط نظام تبلیغات بین المللی را یادآور میشد، از جمله:
امروز کارهای ایران مورد توجه دنیا و خبرگزاریها و مطبوعات، و رایوها و تلویزیونهاست و همه آنها مراقب هستند که چیزی پیدا نموده و با اضافات و دروغ پردازیها به جمهوری اسلامی صدمه وارد سازند و با مصاحبههای صد در صد دروغ با افراد مغرض...، اذهان مردم را منحرف سازند».21
7. نقدپذیری و پیشگامی در عمل
رسانه وقتی در خط مقدم تبلیغ یک محتوا قرار میگیرد، خود باید پیش از دیگران عامل محتوای تبلیغی و رسانهای باشد. از این رو، صفت انبیای الهی، عمل به توصیهها و اخباری بود که به دیگران ابلاغ میکردند:
( ما أُریدُ أَنْ أُخالِفَکُمْ إِلى ما أَنْهاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُریدُ إِلاّ اْلإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ )22؛
«هرگز نمیخواهم که مرتکب چیزی شوم که شما را از آن بازمیدارم. نمیخواهم مگر اصلاح را؛ تا جایی که بتوانم».
در روایات نیز این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است:
«من نصب نفسه اماماً للناس فعلیه ان یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره؛23 کسی که خود را پیشرو مردم قرار دهد، براوست که از تعلیم خود آغاز کند؛ پیش از تعلیم دیگران».
آیه یاد شده از جهت دیگری نیز به لزوم التزام رسانهها تأکید دارد و آن، وظیفه و رسالت مطبوعات در مورد امر به معروف و نهی از منکر است و رسانهها به عنوان ابزار امر به معروف و نهی از منکر باید خود، عامل به نیکیها و به دور از زشتیهایی باشند که مطرح میکنند.
بنابراین رسانهها و اهل بلاغ و تبلیغ باید آیه (أَ تَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ)24 و (لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ)25 را در همه فعالیتهای مطبوعاتی و خبری مورد توجه قرار دهند. این هشدارها ( کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ)26و ( مَثَلُ الّذینَ حُمِّلُوا التّوْراةَ ثُمّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفارًا)27 را جدی بگیرند.
نکته مهم این است اگر اصحاب رسانه در عمل به اخبار و تحلیلها و ابلاغهای خود عامل نباشند، تأثیر تبلیغات و فعالیترسانهای آنها در سطح خواهد ماند و به عمق جانها نفوذ نخواهد کرد؛ لذا در روایات میخوانیم:
«ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب28؛ وقتی عالم به آنچه میگوید عمل نکند، موعظه او در قلبها اثر نمیگذارد و از بین میرود».
و حاصل چنین روندی چیزی جز کاهش اعتماد به رسانههای خودی و افزایش رویکرد به رسانههای بیگانه نخواهد بود.
روح خود اصلاحی در رسانهها، زمانی برانگیخته میشود که باور داشته باشند هر لحظه در معرض خطر و تزلزل قرار دارند:
( وَ ما أُبَرِّى نَفْسی إِنّ النّفْسَ لأَمّارَةٌ بِالسّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی)29؛
«و نفسم را تبرئه نمیکنم، که نفس به بدی امر کننده است؛ مگر در آنچه که پروردگارم رحم کند».
مطبوعات و رسانههای دینی باید اهالی انتقاد و نقد را به عنوان خودی بپذیرند؛ آن هم نه در حرف و آییننامههای اخلاقی؛ بلکه در عمل، و تمام ساختارهای رسانهای را مبتنی بر تأثیرگذاری از نقد منتقدان نمایند. چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «اَحَبُّ اخوانی الیّ مَن اَهدی الیّ عیوبی30؛ دوست داشتنیترین برادر من کسی است که عیبهایم را به من هدیه کند».
اما اگر ساز و کارهای رسانهای به گونهای تنظیم گردد که جایی برای انعطافپذیری نباشد؛ مگر آنجایی که با میل و خواهشها و طراحیهای قبلی اهل رسانهمطابق باشد، به مرگ تدریجی رسانهها خواهد انجامید.
رسانههای جامعه اسلامی باید منتقدان را خودی و برادر دینی خود بدانند و بپذیرند که احساس هم مکتبی بودن است که آنان را به تلاش برای اصلاحگری در عرصه رسانهها واداشته است. به این سخنان امام علی(ع) توجه کنیم:
«اخوک فی الدین من هداک الی الرشاد و نهاک عن فساد و اعانک الی اصلاح معاد؛31 برادر تو در دین، کسی است که تو را به رشد هدایت کند و از فساد بازدارد و بر اصلاح معاد یاریات کند».
«علیک بطاعة من یأمرک بالدّین فانه یهدیک و ینجیک32؛ بر تو باد اطاعت کسی که به دین امر میکند؛ زیرا او تو را هدایت میکند و نجات میدهد».
«من دعاک الی الدار الباقیه و اعانک علی العمل فهو الصدیق الشفیق33؛ کسی که تو را به سرای باقی فراخواند و بر عمل یاریات کند، او دوست دلسوز است».
اصلاحپذیری و انتقاد پذیری اساساً از راههای مهم یادکرد ارزشها و ضد ارزشهاست و قرآن کریم و پیامبر از همین ظرفیت برای اصلاحات سود بردهاند. حالا اگر رسانهها این روزنه را ببندند یا مقید به قیودی دلپسند کنند، راه اصلاحات مسدود خواهد شد.
به هر روی، رسانهها باید ابزارهای لازم برای اصلاح مدام خود و حفظ حضور در خط مستقیم اسلامی را طراحی کنند. امام خمینی(ره) میفرماید:
«همه رسانههای تبلیغاتی باید خودشان را اصلاح کنند که خدای نخواسته بر خلاف مسیر ملت نروند».34
«ما باید جدیت کنیم که همانطور که رأی دادیم به جمهوری اسلامی و اسم جمهوری اسلام الان در ایران است، محتوایش را اسلامی کنیم؛ یعنی رادیو، تلویزیون که شما هستید، اسلامی باشد، لغویات و لهویات و نمیدانم صورتهای کذا نباشد، اصلاح باید بشود اینها».35
امام خمینی(ره) خواهان اصلاح رسانهها بر محوریت اسلام و مصالح ملی بود و میگفت:
«اگر خودتان را متحولکردید، کشورتان را هم میتوانید نجات بدهید. اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمیتواند یک کشوری اداره بشود. با لفظ جمهوری اسلامی، با رأی به جمهوری اسلام، نمیتواند یک مملکتی اسلامی بشود. مملکت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم که مجله مینویسید، میتوانید خدمت کنید. جوانها را برومند کنید با مقالاتتان . مقالات صحیحتان».36
8. برخورداری از سابقه خوب
سابقه خوب و پر از خدمت به دین و دنیای مخاطب، از بزرگترین نعمتها برای رسانههاست که هم به حفظ مخاطب و جلب اعتماد و تداوم اعتماد وی به رسانه میانجامد و هم اهداف تبلیغی رسانه دینی را با موفقیت بیشتر همراه میسازد. و همچنین احتمال خطا و انحراف رسانه را کاهش میدهد. قرآن کریم به هر سه موضوع فوق توجه دارد.
قوم حضرت صالح(ع) به وی میگفتند:
(یا صالِحُ قَدْ کُنْتَ فینا مَرْجُوّا قَبْلَ هذاَ)37؛ «ای صالح! به راستی پیش از این در میان ما مایه امید بودی».
زندانیان به یوسف(ع) میگفتند: (إِنّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ)؛38 «ما تو را از نیکوکاران مییابیم».
مردم به مریم گفتند: (یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمّکِ بَغِیّا)39؛ «ای دختر هارون! پدرت مرد بدی نبود و مادرت بدکار نبود».
رسول اکرم(ص) همواره به امانت مشهور بود و خاندانش همگی از حرمت و احترام برخوردار بودند و همین گروه به رسالت و ابلاغ مبعوث میشدند در حالی که کوچکترین لکهای در کارنامه سوابق آنها نبود. از این رو، مأموران ابلاغ و اصحاب رسانه در هر عصر و دورهای با داشتن این سابقه، حافظ اهداف مقدس «رسانه دین» خواهند بود، اعتماد مخاطب را همواره با خود خواهند داشت و انحراف در مسیر رسانهها روی نخواهد داد. این نکته مهم، ضرورت گزینش در حوزه رسانه برای اهل رسانه را برجسته میسازد. از این رو، امام خمینی(ره) هم بارها بدان تأکید داشت:
«البته فیلمها، باید کسانی که فیلمسازند، باید معلوم بشود که اینها چه کارهاند، چه جور بودهاند، وضع روحیشان، وضع زندگیشان، وضع معاشرتهایشان قبلاً چه جور بوده است. آیا تحول حاصل شده برایش، تحول روحی، یا اینکه باز همان ته ماندههای سفره شاه هست در قلبهاشان».40
«دنبال این باشید که از نویسندههای متعهد اسلامیِ انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید. درد و دوایش را بنویسید».41
«کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی میکردند، نمایش میدادند، همه بساط را درست میکردند و حالا آمدند و اظهار اسلام و دیانت میکنند، از اینها نمیتوانیم ما بپذیریم. این هم باید تصفیه بشود».42
«باید به طور جدی پاکسازی بشود؛ یعنی در مرکزی که مرکز تبلیغات اسلامی است و مهمترین مرکز تبلیغات است، نباید اشخاصی باشند که برخلاف مسیر اسلام و از ریشههای سابق آن رژیم باشند».43
«باید قبول کنیم یک کسی که قبلاً هم ـ فرض کنید که ـ عاصی بوده، این آدم حالا مسلمان است و به او ترتیب اثر اسلام را بدهیم، اما نمیتوانیم جهاتی که داریم [به او بسپاریم] ... بدتر از همه، همین مجلات است و همین مطبوعات است و همین رادیو و تلویزیون است و همین چیزهایی است که برای تربیت جامعه است... نمیتوانیم سادهدلی به خرج بدهیم که خوب حالا این آدم اسلام گفته قبول کنید شما، ما هم قبول کردیم، اما اسلام نفرموده حالا که قبول کردید، مقدرات خودتان را دست این هم بدهید».44
پینوشتها .1 . توبه/ 122.
2 . یوسف/108.
3 . جاثیه/18. و ر.ک: یونس/35.
4 . غررالحکم و دررالکلم، ح274.
5 . نحل/116و117.
6 . یوسف/108.
7 . بحارالانوار، ج36، ص227.
8 . تفسیر نمونه، ج13، ص286.
9 . یونس/39.
10 . تفسیر نور، ج5، ص215.
11 . شعراء/225.
12 . آل عمران/164؛ ر.ک: توبه/128؛ فصلت/6؛ مؤمنون/32؛ ابراهیم/4؛ انعام/9.
13 . پایان داستان غم انگیز، ج1، ص182.
14 . همان، ص196.
15 . کهف/51.
16 . هود/113.
17 . حج/24.
18 . فاطر/10.
19 . ابراهیم/24ـ26.
20 . انعام/108.
21 . صحیفه امام، ج17، ص13.
22 . هود/88.
23 . بحارالانوار، ج2، ص56.
24 . بقره/44.
25 . صف/2.
26 . همان/3.
27 . جمعه/5.
28 . اصول کافی، ج1، ص44، و ر.ک: آل عمران/80،79 و 161.
29 . یوسف/53.
30 . تحف العقول، ص366.
31 . غررالحکم و دررالکلم، ح1918.
32 . همان، ح6144.
33 . همان،ح 8775.
34 . صحیفه امام، ج7، ص324.
35 . همان، ج9، ص455.
36 . همان، ج8، ص498و499.
37 . هود/62 و ر.ک: یوسف/16؛ مؤمنون/69.
38 . یوسف/36.
39 . مریم/28.
40 . صحیفه امام، ج16، ص404.
41 . همان، ج8، ص499.
42 . همان، ج6، ص399.
43 . همان، ج12، ص439.
44 . همان ،ج13، ص476و477.