چکیده

In the wake of US withdrawal of Iran nuclear deal, or JCPOA, and re-imposition of sanctions, Iranian policymakers came down gradually in favor of cooperation with the East, chief among them China, culminating in the signing of 25-year Iran-China and the adoption of Iran’s Look East Strategy in 2021. Considering the changing flux in Iran’s diplomacy toward the regional cooperation and ever-increasing Sino-Iranian rapprochement, the main question of this contribution is about the effect of Sino-Iranian rapprochement on India, one of Iran’s biggest Asian trading partners. The main hypothesis states that Sino-Iranian rapprochement has led India to expand the scope of its connectivity projects through Iran, throwing spoke in the wheel of China’s Belt and Road Initiative in South and Central Asia. Constructivist Institutionalism (CI) developed by Hay was adopted as the theoretical framework. The methodology used for this research is based upon qualitative methodology and discourse analysis to focus on Iran and India relations in the context of Iran’s Look East strategy. Our findings indicate that Indian policy makers are following the Vasudhaiva Kutumbakam principle in their engagement with Iran, seeking to increase Iran-India ties in the face of Chinese competition with long-term strategic and security deal. As part of India’s civilizational role in the Central Asia and a response to growing Chinese footprints in the region, India has undertaken certain concrete measures such as institutionalization of India-Central Asia summit on a multi-lateral framework and inclusion of Iran’s Chabahar port in the International North-South Corridor. The research findings reveal that the corporate remains the weak link in the chain of the state-temple-corporate complex of the Hindu nationalist BJP in relation to Iran. India is also set to lock in cooperation with Iran through long-term strategic deal, institutionalizing security cooperation, and strengthening the private sector participation in Chabahar project.

استراتژی نگاه به شرق ایران و نزدیکی چین و ایران: چشم انداز هند

در پی خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران یا برجام و اعمال مجدد تحریم ها، سیاست گذاران ایرانی به تدریج از همکاری با شرق، ازجمله چین، حمایت کردند که با امضای 25 ساله ایران و چین به اوج خود رسید. با توجه به تغییر جریان دیپلماسی ایران به سمت همکاری های منطقه ای و نزدیکی روزافزون روابط چین و ایران، سؤال اصلی این پژوهش در مورد تأثیر نزدیکی چین و ایران بر روابط یا هند، یکی از بزرگ ترین شرکای تجاری آسیایی ایران است. فرضیه اصلی بیان می کند که نزدیکی چین و ایران هند را به گسترش دامنه پروژه های ارتباطی خود از طریق ایران سوق داده است که در جهت مقابله با طرح کمربند و جاده چین در جنوب آسیا و آسیای مرکزی است.. نهادگرایی سازه انگاری توسعه یافته توسط هی به عنوان چارچوب نظری این پژوهش در نظر گرفته شده است. روش پژوهش نیز مبتنی بر روش کیفی و تحلیل گفتمان است تا بر روابط ایران و هند در چارچوب استراتژی نگاه به شرق ایران تمرکز کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که سیاست گذاران هندی از اصل واسودوا کوتومباکام در تعامل خود با ایران پیروی می کنند و به دنبال افزایش روابط ایران و هند در رقابت با چین از طریق انعقاد قرارداد استراتژیک و امنیتی بلندمدت هستند. با توجه به نقش تمدنی هند در آسیای مرکزی و پاسخ به حضور فزاینده چین در منطقه، هند اقدامات ملموسی مانند نهادینه کردن اجلاس هند و آسیای مرکزی در چارچوب چندجانبه و گنجاندن بندر چابهار ایران در راهگذر بین المللی شمال-جنوب را در پیش گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که بخش خصوصی همچنان حلقه ضعیف در زنجیره مجموعه دولتی-معبد-شرکتی حزب حاکم ملی گرای بی جی پی در رابطه با ایران است. هند همچنین در تلاش است تا از طریق قرارداد راهبردی بلندمدت، نهادینه سازی همکاری های امنیتی و تقویت مشارکت بخش خصوصی در پروژه چابهار، همکاری درازمدت دو کشور را تضمین کند.

تبلیغات