جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا: تقابل راهبردی در منطقه غرب آسیا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از حساس ترین و در عین حال پیچیده ترین نوع روابط کشورها در نظام بین الملل بوده و الگوی رفتاری دو طرف در طی چهار دهه گذشته الگوی تعارضی بوده است. آمریکا در طول دهه های گذشته انواع راهبردها را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته که یکی از آن ها مهار بوده است. بنابراین هدف اصلی در این مقاله بررسی مولفه های تقابل راهبردی آمریکا در قالب راهبرد مهار و سیاست های مقابله ای جمهوری اسلامی ایران است که متناسب با هدف، سئوال اصلی مقاله به این صورت مطرح می شود که راهبرد مهار ایران از سوی آمریکا از چه مولفه هایی برخوردار بوده و چه نتیجه ای داشته است؟ این پژوهش از نوع کیفی و روش انجام آن مطالعه اسنادی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی می باشد، همچنین از منابع کتابخانه ای و پویش اینترنتی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این امر است که مهار ایران بعد از انقلاب اسلامی همواره یکی از محورهای اصلی سیاست آمریکا در منطقه غرب آسیا بوده و تحولات منطقه ای در سال های اخیر نشان می دهد راهبرد مهار ایران با شکست مواجه شده و حضور و نفوذ موثر ایران در منطقه نه تنها کاهش نیافته بلکه روز به روز افزایش نیز یافته است.Iran and America: strategic confrontation in West Asia
Iran-US relations after the victory of the Islamic Revolution of Iran has been one of the most sensitive and complex types of relations between countries in the international system and the pattern of behavior between the two countries has been a pattern of conflict for the past four decades. Over the past decades, the United States has used a variety of strategies to confront the Islamic Republic of Iran that one of them has been the strategy of containment of Iran that one of which has been the containment strategy. Therefore, the main purpose of this article is to examine the components of the US containment strategy and the counter-policies of the Islamic Republic of Iran that In line with the purpose, the main question of the article is: what are the components of the US containment strategy and what has been the result. In response to the research question, the hypothesis is that "restricting regional movements with the aim of reducing activism" and "coercive diplomacy" are the main components of the US containment strategy and the Islamic Republic of Iran by implementing policies of "Resistance and support for proxy forces", "development of defense capabilities" and " Strengthen the weaponry of the resistance axis " have rendered the US containment strategy ineffective. This research is of descriptive-analytical type and library resources and internet scanning have been used to collect data.