فلسفه میرداماد در هندوستان: از ابتدای قرن سیزدهم تا میانه قرن چهاردهم هجری قمری (با تکیه بر سنّت های متنی/ درسی) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
از میانه قرن پنجم تا قرن چهاردهم هجری قمری، آثار و آراء فیلسوفان ایرانی در محافل علمیِ شبه قارّه هندوستان حضوری پُررنگ داشته اند. اندیشه فلسفیِ میرداماد (ف. 1040 ھ . ق)، یکی از نقاط عطف این حضور تاریخی است. آثار و آراء میر پس از ورود به هندوستان، از طریق سنّت های متنی در سراسر شبه قارّه انتشار یافتند. نگاشته های وی، از قرن سیزدهم هجری قمری به سنّت های متنی راه یافته و خود به منبع آموزشی تبدیل شدند. در این دوره، تعلیم و تعلّم الأفق المبین در مدارس علمیِ هندوستان – به ویژه شهر رام پور – رونق یافت. تداول این اثر در جایگاه متن درسی، بستری فراهم ساخت تا شروح و حواشیِ گوناگونی بر محور آن پدید بیایند. در کنار الأفق المبین، کتاب الإیماضات نیز یکی از سنّت های فرعیِ تعلیم فلسفه در هندوستان بوده است. انتشار و تثبیت آثار و آراء میرداماد در جنوب آسیا، چهره های فلسفیِ هندوستان را در دو صف مخالفان و موافقانِ او جای داد و در میان آنان مباحثات دامنه داری در موضوعات «جعل بسیط ماهیّت»، «حدوث دهری»، «حمل»، «اقسام هل بسیط»و... به وجود آورد. در این مقاله، ضمن معرّفی اجمالیِ سنّت های متنی در شبه قارّه، نشان خواهیم داد که چگونه محافل علمیِ هندوستان، از ابتدای قرن سیزدهم تا میانه چهاردهم هجری قمری، اقبالی چشمگیر به آثار و آراء میرداماد داشته اند.The Philosophy of Mirdamad in India: From the Eartly-13th to the Mid-14th AH Centuries (Based on Textual/Didactic Traditions)
From the middle of the 5th century to the 14th century (Hijri), Iranian philosophers made a remarkable impact on the intellectual landscape of the Indian subcontinent. Among them, the philosophical contributions of Mirdamad (d. 1040 AH) stand out as a significant milestone. After his arrival in India, Mirdamad's works were widely disseminated throughout the subcontinent through textual traditions and became educational resources in their own right. This era witnessed a flourishing of the teaching and learning of al-Ofoq al-Mubin in scientific institutions, particularly in the city of Rampur. The circulation of this work as a textbook facilitated the emergence of various commentaries and annotations. At the same time, the book al-Iimadhat emerged as a subsidiary tradition in the teaching of philosophy in India. The dissemination and consolidation of Mirdamad's works in South Asia sparked philosophical debates between proponents and opponents, focusing on topics such as “the simple creation of essence” (ja’l basit mahiyyat), “temporal creation” (huduth dahri), “predication” (haml), “simple-if questions” (aqsam hall basit), and more. This article provides an overview of textual traditions on the subcontinent and demonstrates the significant interest of scientific forums in India, spanning from the early 13th to the mid-14th AH, in the works and ideas of Mirdamad.