عزاداری، رسانه پایدار شیعه
آرشیو
چکیده
متن
بى گمان آنسان که «رسانه» مى تواند برای تحریف حقایق و ترور شخصیتها مناسب باشد و آن چنان حرکت کند که شب را روز و خوبی را بدی و بدی را خوبی جلوه دهد، وسیلهای برای بیان واقعیتها و هدایت خلق برای دستیابی به ارزشهای معنوی و الهی نیز مى تواند باشد.
واقعه سال 61 هجری و شهادت سبط اصغر حضرت رسول اکرم (ص) و یارانش در کربلا، با همه ویژگى هایی که دارد، صحنهای بسیار خوب و مناسب برای قضاوت در نقش دوگانه رسانههاست.
رسانههای اموی، در این واقعه تاریخی چنان عمل کردند که کشتن حضرت حسین بن علی (ع) و نوه پیامبر اسلام (ص) بعد از 73 سال از ابلاغ نبوت جدش، نزد مسلمانان امری عادی و بلکه قدمی در راه اعتلای حق شناخته شود، تا آنجا که روز عاشورا به عنوان روز مبارک و یوم الله انگاشته گردد و روزه در آن روز شوم، مستحب شود: «یوم تبرّکت به بنو امیه».
جوّ خفقان حاکم بر جامعه اموی، سبب شد تا حضرت سید الشهدا (ع) و بازماندگان واقعه عاشورا همچون امام سجاد (ع) و زینب کبری (س)، با برنامههای شخصی و روشن از شیوههایی نو برای تبیین حقایق واقعه عاشورا و ابلاغ حکمت حرکت و قیام حسین بن علی (ع) استفاده کنند و پیام عاشورا را از طریق رسانهای به نام «عزاداری» به اطلاع همگان برسانند.
شاید بتوان ادعا کرد که در طول تاریخ هیچ رسانهای را نمى توان یافت که به میزان «عزاداری» توانسته باشد نقش اصلی رسانهها را که همان اطلاع رسانی است، ایفا کرده و یک واقعه تاریخی را قرنها بعد همچنان زنده نگه داشته و آثار، پیامدها و پیامهای آن را به نسلهای آینده منتقل کرده و سالیان متمادی با وجود همه فشارها و خفقانها، استمرار یافته و هم اکنون نیز در مقابل هجمههای گسترده رسانهای دشمن، مقاومت کرده و از پای نایستاده باشد.
پیشینه عزاداری شیعه
مراسم سوگ و عزا، پدیدهای مذهبی و اعتقادی است که ویژگى های منحصر به فردی در کشورهای اسلامی دارد. «عزاداری» در لغت به معنی همراهی و همدلی در اندوه دیگران است که به هنگام مرگ انسانها مصداق مى یابد. اما شیعیان و محبّان اهل بیت (علیهم السلام) از این واژه مفهوم خاصی را برداشت کردند و این کلمه به مرور زمان از مفهوم و بار معنایی خاصی درباره شهادت امام سوم شیعیان، حضرت حسین بن علی (ع) در کربلا برخوردار شده و به اظهار حزن و اندوه در ماه محرم و صفر، به ویژه روز عاشورا اختصاص یافت.
بر مبنای اسناد تاریخی، عبدالله بن حرّ جُعفی پس از شهادت امام (ع) از منزل خود در قصر بنی مقایل به کربلا رفت و در آنجا گریست و قصیده بلندی در رثای حضرت حسین (ع) سرود. او را نخستین زیارت کننده قبر حضرت سید الشهداء (ع) دانستهاند.[1]
شاید این اولین حرکت عزاداری در رثای حضرت باشد، البته با چشمپوشی از اقدامات و سخنان حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) و کاروان اسیران کربلا.
مختار ثقفی، رهبر «توّابین» را نیز باید نخستین کسی دانست که به صورت عمومی مراسم عزاداری برپاساخت. وی مراسمی در خانه خود در کوفه برگزار کرد و برخی نوحهسرایان را برای ذکر مصیبتهای خاندان رسالت در واقعه کربلا، به خیابانها گسیل داشت.[2]
دینوری[3] به برخی از اینگونه مراسمها و گردهمایى های شیعیان در روز عاشورا و ندبه و زاری آنان بر قبور شهیدان کربلا، اشاره کرده است. هر چند نمى توان این تجمعات و عزادارى ها را در قالب عادات ریشهدار اجتماعی توأم با شعائر و آداب ثابت ارزیابی کرد؛ اما آنچه قطعیت دارد، نقش مهم رسانهای این مراسم است که رسالت خود را در زنده نگهداشتن واقعه تاریخی و آثار آن، به خوبی ایفا کرده است.
دوران حکومت آلبویه (322ـ447ق.) را باید نقطه عزیمت و بروز و ظهور این پدیده دانست. تمایل زیاد خاندان بویه به مذهب شیعه، باعث ایجاد تشکلهای شیعی و اجرای مراسم مذهبی با شکل و نام شیعی شد. نخستین بار در عاشورای سال 352ق. بنا بر دستور صریح معزّالدوله، گردهمایی، اظهار حزن، بر سر زدن، ناله سردادن و ندبهکردن، ممنوعیت ذبح گوسفند، ننوشیدن آب، برپایی خیمهها، توقف معامله و خرید و فروش، بستن بازارها و مواردی این چنین برای بزرگداشت عاشورا انجام پذیرفت.
از این سال تا اواخر حکومت آل بویه، «عزاداری» نقش خود را به عنوان یک رسانه رسمی که جزو آداب و رسوم و شعائر اجتماعی به حساب مى آمد، ایفا مى کرد و در اکثر سالها این مراسم بر پا شد. آن چنان اهتمامی به این مراسم بود که در صورت مقارنت آن با عید نوروز یا جشن مهرگان ایرانیان، انجام آن سنتها یک روز به عقب مى افتاد.
نمادهای رسانه شیعی
عزاداری در طول تاریخ به شکلهای مختلفی برگزار مى شده و نمادهای گوناگونی داشته است که برخی از آنان را بدون توضیح و شرح بیان مى کنیم:
1. مرثیهسرایی و شعر خوانی؛
2. زیارات؛
3. روضه و مقتل خوانی؛
4. تعزیه و شبیه خوانی؛
5. برپاکردن بیرق و عَلَم (چوبی)؛
6. جامه سیاه پوشیدن و سیاهی زدن به تکایا و دیوارها؛
7. زنجیر زنی؛
8. سینهزنی؛
9. گریه کردن؛
10. نخل برداری (در برخی مناطق مثل یزد)؛
11. عدم برگزاری مراسم شادی؛
12. نذورات و اطعام؛
13. حرکات دستههای عزاداری در کوچهها و خیابانها؛
14. سقّایی؛
15. قربانى کردن.
فلسفه عزاداری
فلسفه عزاداری سیدالشهدا (ع) را از ابعاد و زوایای گوناگونی مى توان مورد بررسی و گفتگو قرار داد؛ اما آنچه را که به بُعد رسانهای آن مرتبط است، به اختصار در چند مورد بیان مى داریم.
1. احیای آموزهها و معارف دینی
امام حسین (ع) در نامهای که برای بزرگان بصره فرستاد و از آنان کمک و یاری طلبید، علت حرکت خود را به دلیل شرایط حاکم بر جامعه اموی آن دوران اعلام مى فرماید:
«فإنّ السنّة قد أمیتت و البدعَةُ قد اُحییت؛ بى گمان این سنت پیامبر اکرم (ص) است که میرانده شده و از بین رفته است و این بدعت است که جانی دوباره به خود گرفته است».
چنان که آن حضرت، وظیفه خود را احیای دوباره سنت و دین ناب جدّ بزرگوارش رسول خدا (ص) بیان کرده، عزاداری و مجالس عزا نیز که برای احیای فلسفه قیام سیدالشهدا است، به واقع رسانهای برای احیاگری و جان تازه دمیدن در ارزشهای دینی و الهی است و این، همان واقعیتی است که امام خمینی(ره) به زیبایی به آن اشاره داشته: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است».
2. اصلاحگری و خالصسازی اندیشه دینی
توجه به تفکر و روحیه اصلاحگری، به عیان و به دفعات در کلمات امام حسین (ع) آمده است. ایشان در وصیت خویش به برادرش محمد حنفیه، در جای جای کلام خود به آن اصرار ورزیده است. امام (ع) به دنبال خالصسازی و توانمندی فکر دینی و نیز مسئولیت و کارآمدی نظام اجتماعی دینداران است. چون یکی از فلسفههای رسانه بزرگ شیعی، این امر است، پس مراسم عزاداری نیز باید تلاشی در راه خالصسازی و توانمند سازی اندیشه و رفتار دینی و مسئولیت و کارآمدی جامعه دینداران باشد.
3. تربیت انسانی
تربیت، تزکیه و تعلیم اخلاقی، فکری و انسانی در سخنان امام حسین (ع) و حرکات و وقایع مختلف عاشورا، به وضوح دیده مى شود و یکی از اهدف مهم امام در این حرکت، دستیابی به این ارزشهای متعالی دینی و اخلاقی بوده است. به یقین یکی از اهداف و فلسفههای مهم رسانهای همچون عزاداری نیز رسیدن به این موضوع است.
در این مجالس بسیاری از آموزههای اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی مطرح و بر ایمان و شناخت مخاطبان افزوده مى شود.
در عاشورا و به تبع آن در عزاداری که رسانهای برای ابلاغ رسالت عاشورا است، انسانشناسی، خداجویی، پیامبرشناسی ، امامشناسی، معاد، جهانبینی و دنیاشناسی موج مى زند.
4. زنده کردن نام و قیام سید الشهدا (ع)
شرایط حاکم بر جامعه سال 61 هجری به گونهای بود که «اسلام» در آستانه نابودی و انحراف از مسیر اصلی خود بود و جز نامی به ظاهر از دین باقی نمانده بود. امام حسین (ع) در چنین شرایطی و برای احیای سنت نبوی (ص) و اجرای احکام و قوانین دین مبین اسلام و سیطره روح دین بر جامعه اسلامی، قیام کرد و در نهایت به شهادت رسید؛ اما امویان با نظام تبلیغاتى ای که در دست داشتند و رسانههای عمومى مانند: خطبههای نماز جمعه، منابر مساجد، سخنرانى های عمومی، مبلغان و راویان دروغین و ... که در اختیار آنان بود، قصد نابودی یاد و نام حضرت و فراموش شدن اتفاقات و پیامهای عاشورا را داشتند و تا حدودی نیز موفق شدند؛ چنان که امروز در برخی از کشورهای آفریقایی و غیر آفریقایی، مسلمانان روز عاشورا را به عنوان روز شادی و تبرّک به حساب مى آورند و در آن، روزه مى گیرند و کسی از گره خوردن این روز با نام و یاد نوه پیامبر (ص) اطلاعی ندارد. از این رو، شیعه با رسانهای به نام «عزاداری»، قصد احیای نام و یاد والای حضرت را دارد تا با زنده ماندن نام وی، جهاد و فلسفه قیامش پایدار و ماندگار شود. لذا فلسفه عزاداری را مى توان نوعی «ذکر و تذکار» مرام، و هدف و روش حسینی دانست.
5. گسترش فرهنگ و معارف
شهادت امام حسین (ع) تشیع را وارد مرحله جدیدی از تاریخ کرد و مرحله دوم تاریخ تشیع رقم خورد. با مروری بر تاریخ، در مى یابیم که نهادها و گروههای شیعی بعد از شهادت حضرت شکل گرفتند و به همان نسبت که نهضت عاشورا در رشد فرهنگ تشیع نقش داشت، فرهنگ شیعی نیز از آبشخور فرهنگ و معارف نهضت عاشورا سیراب و تغذیه شد.
لذا زنده نگهداشتن هر ساله یاد و خاطره عاشورا و برپایی مجالس عزاداری، جانی دوباره بخشیدن و طراوتی نو دادن به آموزههای معصومان (علیهم السلام) است.
6. تداوم بینش حسینی در مبارزه با ستم
فراگیرترین فلسفه قیام امام حسین (ع) را مى توان در مبارزه با ستم، ستمکاران و ستمپذیری دانست. امام (ع) هم ظلم را مى شناسد و هم آن را مى شناساند و هم با آن درگیر مى شود و حاضر نمى شود در زیر یوغ ظالمان و پرچم آنان زندگی کند. در مقابل، عدل و انصاف را مى فهمد و آن را تعلیم مى دهد و برای گسترش عدل و حکومت عادلان، تلاش مى کند و فریاد مى زند:
«یزید، مرا میان دو کار قرار داده: شمشیر و ذلت؛ حسین، هرگز تن به ذلت نخواهد داد».
این ویژگی، به دین و مرام و مسلک خاصی منحصر نیست و همه عدالتخواهان و آزادى جویان را در گستره خویش جای مى دهد. لذا فرمود: «اگر دین ندارید، آزاده باشید».
عزاداری نیز رسانهای شیعی برای زنده نگهداشتن این خصلت انسانی، و نمادی است از خروش و خیزش بر ضد ستمگران.
آثار و پیامدهای رسانه شیعه
آثار و تبعات اجتماعی، سیاسی، تربیتی و فرهنگی فراوانی بر این حرکت ماندگار شیعی در طول تاریخ، مترتب بوده است که شرح و تفصیل آن در این نوشتار نمى گنجد. فقط فهرست وار به برخی از این آثار و پیامدها اشاره مى کنیم:
1. تقویت روحیه انقلابی، شهادتطلبی، ایثار و حقیقتجویی؛
2. زنده نگهداشتن روح حماسی شیعیان؛
3. پیوند عاطفی میان امت و اسوه؛
4. احیای آموزههای سیاست دینی؛
5. سازماندهی شیعیان؛
6. گسترش سطح معارفی جامعه؛
7. کسب فضایل اخلاقی و پالایش روح؛
8. آرامش و دفع اضطرابهای درونی؛
9. ایجاد همدلی، همگرایی و همکاری در میان عزاداران برای رفع مشکلات؛
10. قدرتنمایی و مانور حضور شیعیان.
آسیبها وتحریفات
عزاداری نیز همچون رسانهها، نیاز به یک آسیبشناسی و بازنگری کلی در آداب و رسوم و جوانب مختلف آن دارد. تاکنون از جنبههای مختلفی به این موضوع پرداخته و سخنرانى ها وکتابها و مقالاتی نیز ارائه شده است. در اینجا به اختصار به پارهای از این آسیبها اشاره مى کنیم:
1. گسترش دروغ و جعل وقایع تاریخی؛
2. غیر علمی بیان شدن مطالب؛
3. کاستهشدن عزادارى ها از محتوای مطلوب؛
4. برتری شکل بر محتوا؛
5. زرق و برق داشتن برخی مراسم؛
6. چشم و همچشمی؛
7. ریا و تزویر؛
8. تعصب و جمود؛
9. ترک واجبات به خاطر مستحبات؛
10. برخورد عاطفی صرف؛
11. اسطورهسازی و افسانهگویی؛
12. تبدیل شدن به عادت؛
13. آمیختگی فرهنگها با عزاداری؛
14. غلوآمیز شدن عزاداری؛
15. عدم رعایت برخی از موازین شرعی ؛
16. فرعی شدن اصلیات و اصلی شدن فرعیات؛
17. ترویج برخی ناهنجارى ها.[4]
پى نوشتها
________________________________________
[1] . الکامل فی التاریخ، ج4، ص237.
[2] . الامامة و السیاسة، ج2، ص130.
[3] . اخبار الطوال، ص17.
[4] . نگارنده از این منابع نیز استفاده کردهام: بنیادها و آسیبهای عزاداری امام حسین (ع)؛ تراژدی کربلا (مطالعه جامعهشناختی گفتمان شیعه)؛ جامعهشناسی تحریف عاشورا؛ سوگنامه امام حسین (ع) و یارانش؛ قیام مختار ثقفی؛ کلمات الامام الحسین (ع)؛ مقالات تاریخی(15دفتر) و غیره.
واقعه سال 61 هجری و شهادت سبط اصغر حضرت رسول اکرم (ص) و یارانش در کربلا، با همه ویژگى هایی که دارد، صحنهای بسیار خوب و مناسب برای قضاوت در نقش دوگانه رسانههاست.
رسانههای اموی، در این واقعه تاریخی چنان عمل کردند که کشتن حضرت حسین بن علی (ع) و نوه پیامبر اسلام (ص) بعد از 73 سال از ابلاغ نبوت جدش، نزد مسلمانان امری عادی و بلکه قدمی در راه اعتلای حق شناخته شود، تا آنجا که روز عاشورا به عنوان روز مبارک و یوم الله انگاشته گردد و روزه در آن روز شوم، مستحب شود: «یوم تبرّکت به بنو امیه».
جوّ خفقان حاکم بر جامعه اموی، سبب شد تا حضرت سید الشهدا (ع) و بازماندگان واقعه عاشورا همچون امام سجاد (ع) و زینب کبری (س)، با برنامههای شخصی و روشن از شیوههایی نو برای تبیین حقایق واقعه عاشورا و ابلاغ حکمت حرکت و قیام حسین بن علی (ع) استفاده کنند و پیام عاشورا را از طریق رسانهای به نام «عزاداری» به اطلاع همگان برسانند.
شاید بتوان ادعا کرد که در طول تاریخ هیچ رسانهای را نمى توان یافت که به میزان «عزاداری» توانسته باشد نقش اصلی رسانهها را که همان اطلاع رسانی است، ایفا کرده و یک واقعه تاریخی را قرنها بعد همچنان زنده نگه داشته و آثار، پیامدها و پیامهای آن را به نسلهای آینده منتقل کرده و سالیان متمادی با وجود همه فشارها و خفقانها، استمرار یافته و هم اکنون نیز در مقابل هجمههای گسترده رسانهای دشمن، مقاومت کرده و از پای نایستاده باشد.
پیشینه عزاداری شیعه
مراسم سوگ و عزا، پدیدهای مذهبی و اعتقادی است که ویژگى های منحصر به فردی در کشورهای اسلامی دارد. «عزاداری» در لغت به معنی همراهی و همدلی در اندوه دیگران است که به هنگام مرگ انسانها مصداق مى یابد. اما شیعیان و محبّان اهل بیت (علیهم السلام) از این واژه مفهوم خاصی را برداشت کردند و این کلمه به مرور زمان از مفهوم و بار معنایی خاصی درباره شهادت امام سوم شیعیان، حضرت حسین بن علی (ع) در کربلا برخوردار شده و به اظهار حزن و اندوه در ماه محرم و صفر، به ویژه روز عاشورا اختصاص یافت.
بر مبنای اسناد تاریخی، عبدالله بن حرّ جُعفی پس از شهادت امام (ع) از منزل خود در قصر بنی مقایل به کربلا رفت و در آنجا گریست و قصیده بلندی در رثای حضرت حسین (ع) سرود. او را نخستین زیارت کننده قبر حضرت سید الشهداء (ع) دانستهاند.[1]
شاید این اولین حرکت عزاداری در رثای حضرت باشد، البته با چشمپوشی از اقدامات و سخنان حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) و کاروان اسیران کربلا.
مختار ثقفی، رهبر «توّابین» را نیز باید نخستین کسی دانست که به صورت عمومی مراسم عزاداری برپاساخت. وی مراسمی در خانه خود در کوفه برگزار کرد و برخی نوحهسرایان را برای ذکر مصیبتهای خاندان رسالت در واقعه کربلا، به خیابانها گسیل داشت.[2]
دینوری[3] به برخی از اینگونه مراسمها و گردهمایى های شیعیان در روز عاشورا و ندبه و زاری آنان بر قبور شهیدان کربلا، اشاره کرده است. هر چند نمى توان این تجمعات و عزادارى ها را در قالب عادات ریشهدار اجتماعی توأم با شعائر و آداب ثابت ارزیابی کرد؛ اما آنچه قطعیت دارد، نقش مهم رسانهای این مراسم است که رسالت خود را در زنده نگهداشتن واقعه تاریخی و آثار آن، به خوبی ایفا کرده است.
دوران حکومت آلبویه (322ـ447ق.) را باید نقطه عزیمت و بروز و ظهور این پدیده دانست. تمایل زیاد خاندان بویه به مذهب شیعه، باعث ایجاد تشکلهای شیعی و اجرای مراسم مذهبی با شکل و نام شیعی شد. نخستین بار در عاشورای سال 352ق. بنا بر دستور صریح معزّالدوله، گردهمایی، اظهار حزن، بر سر زدن، ناله سردادن و ندبهکردن، ممنوعیت ذبح گوسفند، ننوشیدن آب، برپایی خیمهها، توقف معامله و خرید و فروش، بستن بازارها و مواردی این چنین برای بزرگداشت عاشورا انجام پذیرفت.
از این سال تا اواخر حکومت آل بویه، «عزاداری» نقش خود را به عنوان یک رسانه رسمی که جزو آداب و رسوم و شعائر اجتماعی به حساب مى آمد، ایفا مى کرد و در اکثر سالها این مراسم بر پا شد. آن چنان اهتمامی به این مراسم بود که در صورت مقارنت آن با عید نوروز یا جشن مهرگان ایرانیان، انجام آن سنتها یک روز به عقب مى افتاد.
نمادهای رسانه شیعی
عزاداری در طول تاریخ به شکلهای مختلفی برگزار مى شده و نمادهای گوناگونی داشته است که برخی از آنان را بدون توضیح و شرح بیان مى کنیم:
1. مرثیهسرایی و شعر خوانی؛
2. زیارات؛
3. روضه و مقتل خوانی؛
4. تعزیه و شبیه خوانی؛
5. برپاکردن بیرق و عَلَم (چوبی)؛
6. جامه سیاه پوشیدن و سیاهی زدن به تکایا و دیوارها؛
7. زنجیر زنی؛
8. سینهزنی؛
9. گریه کردن؛
10. نخل برداری (در برخی مناطق مثل یزد)؛
11. عدم برگزاری مراسم شادی؛
12. نذورات و اطعام؛
13. حرکات دستههای عزاداری در کوچهها و خیابانها؛
14. سقّایی؛
15. قربانى کردن.
فلسفه عزاداری
فلسفه عزاداری سیدالشهدا (ع) را از ابعاد و زوایای گوناگونی مى توان مورد بررسی و گفتگو قرار داد؛ اما آنچه را که به بُعد رسانهای آن مرتبط است، به اختصار در چند مورد بیان مى داریم.
1. احیای آموزهها و معارف دینی
امام حسین (ع) در نامهای که برای بزرگان بصره فرستاد و از آنان کمک و یاری طلبید، علت حرکت خود را به دلیل شرایط حاکم بر جامعه اموی آن دوران اعلام مى فرماید:
«فإنّ السنّة قد أمیتت و البدعَةُ قد اُحییت؛ بى گمان این سنت پیامبر اکرم (ص) است که میرانده شده و از بین رفته است و این بدعت است که جانی دوباره به خود گرفته است».
چنان که آن حضرت، وظیفه خود را احیای دوباره سنت و دین ناب جدّ بزرگوارش رسول خدا (ص) بیان کرده، عزاداری و مجالس عزا نیز که برای احیای فلسفه قیام سیدالشهدا است، به واقع رسانهای برای احیاگری و جان تازه دمیدن در ارزشهای دینی و الهی است و این، همان واقعیتی است که امام خمینی(ره) به زیبایی به آن اشاره داشته: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است».
2. اصلاحگری و خالصسازی اندیشه دینی
توجه به تفکر و روحیه اصلاحگری، به عیان و به دفعات در کلمات امام حسین (ع) آمده است. ایشان در وصیت خویش به برادرش محمد حنفیه، در جای جای کلام خود به آن اصرار ورزیده است. امام (ع) به دنبال خالصسازی و توانمندی فکر دینی و نیز مسئولیت و کارآمدی نظام اجتماعی دینداران است. چون یکی از فلسفههای رسانه بزرگ شیعی، این امر است، پس مراسم عزاداری نیز باید تلاشی در راه خالصسازی و توانمند سازی اندیشه و رفتار دینی و مسئولیت و کارآمدی جامعه دینداران باشد.
3. تربیت انسانی
تربیت، تزکیه و تعلیم اخلاقی، فکری و انسانی در سخنان امام حسین (ع) و حرکات و وقایع مختلف عاشورا، به وضوح دیده مى شود و یکی از اهدف مهم امام در این حرکت، دستیابی به این ارزشهای متعالی دینی و اخلاقی بوده است. به یقین یکی از اهداف و فلسفههای مهم رسانهای همچون عزاداری نیز رسیدن به این موضوع است.
در این مجالس بسیاری از آموزههای اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی مطرح و بر ایمان و شناخت مخاطبان افزوده مى شود.
در عاشورا و به تبع آن در عزاداری که رسانهای برای ابلاغ رسالت عاشورا است، انسانشناسی، خداجویی، پیامبرشناسی ، امامشناسی، معاد، جهانبینی و دنیاشناسی موج مى زند.
4. زنده کردن نام و قیام سید الشهدا (ع)
شرایط حاکم بر جامعه سال 61 هجری به گونهای بود که «اسلام» در آستانه نابودی و انحراف از مسیر اصلی خود بود و جز نامی به ظاهر از دین باقی نمانده بود. امام حسین (ع) در چنین شرایطی و برای احیای سنت نبوی (ص) و اجرای احکام و قوانین دین مبین اسلام و سیطره روح دین بر جامعه اسلامی، قیام کرد و در نهایت به شهادت رسید؛ اما امویان با نظام تبلیغاتى ای که در دست داشتند و رسانههای عمومى مانند: خطبههای نماز جمعه، منابر مساجد، سخنرانى های عمومی، مبلغان و راویان دروغین و ... که در اختیار آنان بود، قصد نابودی یاد و نام حضرت و فراموش شدن اتفاقات و پیامهای عاشورا را داشتند و تا حدودی نیز موفق شدند؛ چنان که امروز در برخی از کشورهای آفریقایی و غیر آفریقایی، مسلمانان روز عاشورا را به عنوان روز شادی و تبرّک به حساب مى آورند و در آن، روزه مى گیرند و کسی از گره خوردن این روز با نام و یاد نوه پیامبر (ص) اطلاعی ندارد. از این رو، شیعه با رسانهای به نام «عزاداری»، قصد احیای نام و یاد والای حضرت را دارد تا با زنده ماندن نام وی، جهاد و فلسفه قیامش پایدار و ماندگار شود. لذا فلسفه عزاداری را مى توان نوعی «ذکر و تذکار» مرام، و هدف و روش حسینی دانست.
5. گسترش فرهنگ و معارف
شهادت امام حسین (ع) تشیع را وارد مرحله جدیدی از تاریخ کرد و مرحله دوم تاریخ تشیع رقم خورد. با مروری بر تاریخ، در مى یابیم که نهادها و گروههای شیعی بعد از شهادت حضرت شکل گرفتند و به همان نسبت که نهضت عاشورا در رشد فرهنگ تشیع نقش داشت، فرهنگ شیعی نیز از آبشخور فرهنگ و معارف نهضت عاشورا سیراب و تغذیه شد.
لذا زنده نگهداشتن هر ساله یاد و خاطره عاشورا و برپایی مجالس عزاداری، جانی دوباره بخشیدن و طراوتی نو دادن به آموزههای معصومان (علیهم السلام) است.
6. تداوم بینش حسینی در مبارزه با ستم
فراگیرترین فلسفه قیام امام حسین (ع) را مى توان در مبارزه با ستم، ستمکاران و ستمپذیری دانست. امام (ع) هم ظلم را مى شناسد و هم آن را مى شناساند و هم با آن درگیر مى شود و حاضر نمى شود در زیر یوغ ظالمان و پرچم آنان زندگی کند. در مقابل، عدل و انصاف را مى فهمد و آن را تعلیم مى دهد و برای گسترش عدل و حکومت عادلان، تلاش مى کند و فریاد مى زند:
«یزید، مرا میان دو کار قرار داده: شمشیر و ذلت؛ حسین، هرگز تن به ذلت نخواهد داد».
این ویژگی، به دین و مرام و مسلک خاصی منحصر نیست و همه عدالتخواهان و آزادى جویان را در گستره خویش جای مى دهد. لذا فرمود: «اگر دین ندارید، آزاده باشید».
عزاداری نیز رسانهای شیعی برای زنده نگهداشتن این خصلت انسانی، و نمادی است از خروش و خیزش بر ضد ستمگران.
آثار و پیامدهای رسانه شیعه
آثار و تبعات اجتماعی، سیاسی، تربیتی و فرهنگی فراوانی بر این حرکت ماندگار شیعی در طول تاریخ، مترتب بوده است که شرح و تفصیل آن در این نوشتار نمى گنجد. فقط فهرست وار به برخی از این آثار و پیامدها اشاره مى کنیم:
1. تقویت روحیه انقلابی، شهادتطلبی، ایثار و حقیقتجویی؛
2. زنده نگهداشتن روح حماسی شیعیان؛
3. پیوند عاطفی میان امت و اسوه؛
4. احیای آموزههای سیاست دینی؛
5. سازماندهی شیعیان؛
6. گسترش سطح معارفی جامعه؛
7. کسب فضایل اخلاقی و پالایش روح؛
8. آرامش و دفع اضطرابهای درونی؛
9. ایجاد همدلی، همگرایی و همکاری در میان عزاداران برای رفع مشکلات؛
10. قدرتنمایی و مانور حضور شیعیان.
آسیبها وتحریفات
عزاداری نیز همچون رسانهها، نیاز به یک آسیبشناسی و بازنگری کلی در آداب و رسوم و جوانب مختلف آن دارد. تاکنون از جنبههای مختلفی به این موضوع پرداخته و سخنرانى ها وکتابها و مقالاتی نیز ارائه شده است. در اینجا به اختصار به پارهای از این آسیبها اشاره مى کنیم:
1. گسترش دروغ و جعل وقایع تاریخی؛
2. غیر علمی بیان شدن مطالب؛
3. کاستهشدن عزادارى ها از محتوای مطلوب؛
4. برتری شکل بر محتوا؛
5. زرق و برق داشتن برخی مراسم؛
6. چشم و همچشمی؛
7. ریا و تزویر؛
8. تعصب و جمود؛
9. ترک واجبات به خاطر مستحبات؛
10. برخورد عاطفی صرف؛
11. اسطورهسازی و افسانهگویی؛
12. تبدیل شدن به عادت؛
13. آمیختگی فرهنگها با عزاداری؛
14. غلوآمیز شدن عزاداری؛
15. عدم رعایت برخی از موازین شرعی ؛
16. فرعی شدن اصلیات و اصلی شدن فرعیات؛
17. ترویج برخی ناهنجارى ها.[4]
پى نوشتها
________________________________________
[1] . الکامل فی التاریخ، ج4، ص237.
[2] . الامامة و السیاسة، ج2، ص130.
[3] . اخبار الطوال، ص17.
[4] . نگارنده از این منابع نیز استفاده کردهام: بنیادها و آسیبهای عزاداری امام حسین (ع)؛ تراژدی کربلا (مطالعه جامعهشناختی گفتمان شیعه)؛ جامعهشناسی تحریف عاشورا؛ سوگنامه امام حسین (ع) و یارانش؛ قیام مختار ثقفی؛ کلمات الامام الحسین (ع)؛ مقالات تاریخی(15دفتر) و غیره.