چکیده

موقعیت گذار ایران از سنت به مدرنیته شرایط جدیدی را به لحاظ چالش های میان دو نسل رقم زد. یکی از این چالشها در زمینه ازدواج است. فرهنگ ازدواج در ایران همواره همراه با حضور و نقش پررنگ خانواده ها بوده است و اساساً ازدواج به پیوندی خانوادگی تعبیر می شود. در دوران هایی انتخاب فرد مناسب برای زندگی مشترک از ابتدا توسط خانواده انجام می شد؛ پیوند های زناشویی کمتر به پشتوانه عشق رمانتیک، بلکه بر مدار منافع و مضار و صلاح دید خانواده ها بود. این الگو به مرور زمان تعدیل شده و بدیل های متعددی نیز یافته است. در این تحقیق به دنبال بررسی توصیفی- تحلیلی تعارضات برآمده از الگو های ازدواج میان والدین طلبه و فرزندان هستیم. بررسی استراتژی ها و راهکار های آنها در مواجهه با این تعارضات بخش دیگری از هدف این تحقیق است. برای ارائه توصیفی دقیق و عمیق از مسائل نسلی خانواده های طلاب، رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای مناسب به نظر رسید. «زیّ طلبگی»، خرده فرهنگی است که برای شناخت آن به طور عام و شناخت مسائل درون خانواده ، بهترین گزینه، اتکا به روایت های بازیگران میدان و نزدیکی هرچه بیشتر به آن برای دستیابی به فهم عمیق تر به نظر می رسد. بررسی داده ها نشان می دهد سه الگوی تقابل در میان فرزندان و والدین طلبه وجود دارد که عبارتند از: درون همسر گزینی در مقابل برون همسرگزینی، تعجیل در ازدواج در مقابل تأخیر در ازدواج، و ازدواج مبتنی بر کهنسال سالاری در مقابل ازدواج مبتنی بر آزادی. در بررسی مواجهه فرزندان با تعارضات در الگو های ازدواج نیز سه استراتژی شناسایی شد که شامل استراتژی ستیز، استراتژی تسلیم، و استراتژی پنهان کاری است. بررسی داده های تحقیق نشان می دهد تجربه طلاق در فرزندان و روابط عاطفی حاکم بر خانواده اهمیت بالایی در نوع مواجهه فرزندان با تعارضات دارد. نتیجه دیگری که از مطالعه داده ها به دست آمده، نقش متغیر زمینه ای «جنسیت» در تشدید تعارضات است؛ چرا که به نظر می رسد نگرش والدین نسبت به فرزندان دختر و پسر تفاوت فاحشی دارد. در بخش نتایج همچنین به نقش تسهیل گرانه «وضعیت تحصیلی» اشاره شده است که «میانجی تسهیل ارتباط در مقام تعارض» خوانده می شود.

Sociological Study of Marriage Patterns as a Subject of Generational Conflict in Families of Clergy Students from the Children’s Point of View

Transitional position of Iran from tradition to modernity, set new conditions in terms of challenges between two generations. One of these challenges is in relation to marriage. Family plays an important role in marriage culture, and actively participate in it. Basically, marriage is interpreted as a family bond. In some eras, initially choosing a spouse did by family; and love marriage was limited. Such pattern has been modified over time. In this study, we seek a descriptive-analytical study of conflicts arising from marriage patterns between clergy parents and their children. Another objective of this study is to examine strategies and approaches employed in conflict resolution. This research utilized a qualitative and grounded theory approach to provide an accurate and detailed explanation of the generational problems within the clergy family. The data from this study suggest that confrontation between clergy parents and their children has three patterns: 1. Endogamy versus Exogamy 2. Haste in marriage versus delay in marriage 3. Marriage based on gerontocracy versus Marriage based on freedom. The following three strategies were identified in their children 's exposure to conflicts in marriage patterns: 1. confrontation strategy 2. Surrender strategy 3. secrecy strategy. According to this study, there is a multiplicity of educational resources as well as a difference between the discourse and epistemological system governing the thought of parents and children. Also based on the research data, children's experience of divorce and their family emotional relationships are highly influential in how they approach conflicts. Furthermore, we have found that parents' attitudes toward girls and boys differ dramatically, which could explain the exacerbation of conflict due to "gender" contexts. Results also note the role of “educational status” as a facilitator of communication, referred to as "facilitating communication".

تبلیغات