چکیده

خالق حکیم خلقتی که بر خلق آن افتخار نموده است، آن را رها نگذاشته بلکه برای هدایت آن چنان نظام احسن تدارک دیده که اولین انسان مرد روی ارض را هادی قرار داده است و همین طور به طبق نیاز های زمانی و مکانی صحف آسمانی برای هدایت بشر نازل فرموده است. چون واجب الوجود از اعضا و جوارح منزه و مبراه است و روی زمین برای تفاهم و ارتباط زبان واحدی وجود نداشته بلکه زبان تکلم با لهجه های مختلف زیاد بود، سؤال مطرح می شود که این صحایف آسمانی به کدام زبان نازل می شد؟ جواب این سؤال در آیه ۴ سوره ابراهیم «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لهَمْ». با صراحت مرقوم می باشد. پاسخ این سؤال به این علت ضرورت دارد که آن دسته از بنی نوع انسانی که بعد از نزول کتب آسمانی و بعد از زمان رسل به دنیا آمدند و می خواهند از معانی و مراد جدی خدای تعالی را با دقت به دست بیاورند، باید به زبان و فرهنگ نزول کتب آسمانی مراجعه کنند. در این مقاله تفسیر این آیه به صورت تطبیقی و با روش کتابخانه ای موردبررسی قرارگرفته و درنتیجه بین مفسران فریقین پنج آرای مهم درباره این تفسیر بیان شده است و دیدگاه «ارسال رسل با آشنایی به زبان و فرهنگ قوم» با توجه به ظاهر این آیت و تاریخ انبیاء نزدیک تر و قوی به نظر می رسد.

تبلیغات