باز پژوهی انتقادی ادلّه ی قطعی انگاری مرگ مغزی
آرشیو
چکیده
مرگ مغزی یعنی توقف پایدار و برگشت ناپذیر همه اعمال مغز؛ به گونه ای که هیچ امیدی به بازگشت حالت قبل از آن وجود ندارد. مرگ مغزی در علم پزشکی مرگ مطلق و حقیقی، ولی حکم فقهی آن اختلافی است. تلاش های بسیاری در بیان حکم شرعی آن صورت گرفته است، اما هرکدام از محققان به بخشی از ادله آن توجه کرده اند و دلیل آن سیر تکاملی بحث و دست یافت محققان بر ادله جدید است. حال با طرح همه ادله ممکن در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، با این پرسش که دلالت ادله موافقان قطعیت مرگ مغزی در حوزه فقه چگونه ارزیابی می شود، ادله قطعی بودن مرگ مغزی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و مشخص شد دلالت ادله در قطعی انگاری مرگ مغزی ناتمام است و مرگ مغزی شده را نمی توان مرده انگاشت، بلکه باید درباره او بیشتر احکام فقهی زندگان را جاری کرد.A critical review of the evidence of brain death determinism
Brain death means permanent and irreversible stopping of all brain functions in such a way that there is no hope of returning to the previous state. In medical science, brain death is absolute death, but its religious jurisprudence is controversial. Many attempts have been made to express its Shariah ruling, but each researcher has paid attention to one specific part of its evidence. The evolution of the debate and the discovery of new evidences by researchers have been the reasons for such variation in ideas. Now that all the possible evidences have been presented, in the current research, using the library research method and comprehensive tracking of the evidences, the question: “How is the probative evidences of those who support the certainty of brain death evaluated?” was answered. It was determined that the probative evidence is incomplete in determining brain death, and a brain dead person cannot be considered dead; rather, the rulings of a living person should be applied to him/her. Keywords: brain death, soul, body, True death, ،organ transplantation