چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی حاشیه نشینی و سرمایه اجتماعی مقایسه زنان در مناطق حاشیه ای و غیر حاشیه ای شهر ساری انجام پذیرفت. برای بررسی این هدف، ترکیبی از نظریه های پاتنام، فوکویاما، اوفه و فوش به کار رفته است. اين تحقيق از حيث روش، توصیفی (پیمایشی) از نوع زمینه یابی و کاربردی بوده است. جامعه آماری را 143764 نفر از زنان ساروی بالای 15 سال تشکیل داده اند. بر اساس جدول نمونه گیری استاندارد مورگان، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای دسترسی به نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده است. ابزار گردآوري داده مورد نظر، پرسشنامه سرمایه اجتماعی بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و روابط اجتماعی) در بین زنان مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر ساری، تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که زنان مناطق حاشیه نشین، سرمایه اجتماعی (مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و روابط اجتماعی) کمتری نسبت به زنان مناطق غیر حاشیه نشین دارند. برای تقویت سرمایه اجتماعی در مناطق حاشیه نشین پیشنهاد می شود از سازمان های مردم نهاد مستقل حمایت شود و امکانات فرهنگی و تفریحی این مناطق تقویت شود.

Marginalization and Social Capital: A Comparison of Women in Marginal and Non-Marginal Areas of Sari

تبلیغات