چکیده

بازار مالی به عنوان یکی از بخش های اصلی اقتصادی، پیوند نزدیکی با اقتصاد سایه دارد. در این پژوهش، نخست حجم اقتصاد سایه در ایران با استفاده از روش علل چندگانه-آثار چندگانه (MIMIC) در دوره زمانی ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۰برآورد شد که دارای میانگین ۸۱/۱۶ درصد در دوره زمانی پژوهش است. سپس اثر تعمیق بازارهای مالی و موسسات مالی به طور مجزا بر حجم اقتصاد سایه با رهیافت خودرگرسیونی با وقفه های گسترده مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. یافته های حاصل از برآورد مدل در بلندمدت حاکی از آن است که تعمیق بازارهای مالی با اثری منفی بر اقتصاد سایه همراه است در حالیکه تعمیق موسسات مالی به شکل مثبت بر حجم اقتصاد سایه اثرگذار است. در ارتباط با اثرگذاری مثبت تعمیق موسسات مالی بر حجم اقتصاد سایه در ایران می توان چنین اذعان داشت که ایران کشوری در حال توسعه است و نمی تواند منابع بیشتری را به توسعه موسسات مالی خود اختصاص دهد و موسسات مالی کارایی مناسب را ندارند، لذا موسسات مالی نتوانسته اند در خدمت بخش واقعی اقتصاد و سرمایه گذاری قرار بگیرند. همچنین افزایش تعمیق موسسات مالی به دلیل عدم اعتماد و شفافیت و نقص های ساختاری بانکی در حال حاضر، نمیتواند منجر به رشد بخش رسمی و در نهایت تنزیل حجم اقتصاد سایه گردد بلکه حجم آنرا افزایش خواهد داد. یافته های دیگر آنکه بار مالیاتی مستقیم بر حجم اقتصاد سایه اثری مثبت و معنادار دارد اما درجه باز بودن تجاری اثر معناداری بر حجم اقتصاد سایه در ایران ندارد. همچنین لازم به ذکر است تفاوت چشم گیری در اندازه اثرگذاری مثبت بار مالیاتی مستقیم برحجم اقتصاد سایه نسبت به سایر متغیرهای مدل وجود دارد. بنابراین باید بهینه یابی نرخ های مالیاتی مستقیم جهت کنترل حجم اقتصاد سایه در راستای تخصیص بهینه منابع و باز توزیع درآمد در کشور صورت گیرد.

Analysis of the impact of financial deepening on the shadow economy in Iran during 4 decades: emphasizing financial markets and financial institutions

As one of the main economic sectors, the financial market is closely linked with the shadow economy. In this research, first, the size of the shadow economy in Iran was calculated using the the Multiple Indicators - Multiple Causes (MIMIC) method in the period from 1980 to 2020, which has an average of 16.81% in the research period. Then, the effect of the deepening of financial markets and financial institutions separately on the size of the shadow economy was investigated and tested with the the autoregressive distributed lag approach. The findings from the long-run estimation of the model indicate that the deepening of financial markets has a negative effect on the shadow economy, while the deepening of financial institutions has a positive effect on the size of the shadow economy. In relation to the positive impact of the deepening of financial institutions on the size of the shadow economy in Iran, it can be acknowledged that Iran is a developing country and cannot allocate more resources to the development of its financial institutions, and financial institutions do not have the proper efficiency, so financial institutions have not been able to To serve the real sector of economy and investment. Also, the deepening of financial institutions due to the lack of trust and transparency and the structural defects of banks at the moment, cannot lead to the growth of the formal sector and eventually reduce the size of the shadow economy, but will increase its size. Other findings are that the direct tax burden has a positive and significant effect on the size of the shadow economy, degree of trade openness does not have a significant effect on the size of the shadow economy in Iran. It should also be noted that there is a significant difference in the size of the positive effect of the direct tax burden on the size of the shadow economy compared to other model variables. Therefore, direct tax rates should be optimized to control the size of the shadow economy in line with the optimal allocation of resources and redistribution of income in the country.

تبلیغات