معاونت در جرم در حقوق آمریکا و ایران؛ مطالعه ای با تأکید بر ابزار گرایی کیفری
آرشیو
چکیده
اصل بر شخصی بودن مسئولیت است؛ هیچ کس بار گناهان دیگری را به دوش نمی کشد. با این همه، در تمام نظام های حقوقی متمدن جهان ازجمله آمریکا و ایران، در برخی موارد، از این اصل عدول می شود. هرگاه کسی دیگری را به طریقی در ارتکاب رکن مادی جرم، یاری کند یا سبب وقوع جرم شود، اگر چه، شخص معین یا تسهیل کننده، نقشی در ارتکاب رکن مادی جرم ندارد اما به دلیل سببیت در وقوع جرم، مستوجب عقاب است. در نظام حقوقی ابزار گرایی آمریکا، معاون، به مثابه مباشر جرم، مجازات می شود. این امر اگر چه از منظر قدرت بازدارندگی، قابل توجیه است اما با معیار های عدالت کیفری منافات دارد. در نظام حقوقی ایران، با تکیه بر پایبندی به اصول عدالت کیفری، مجازات معاون اخف از مجازات مباشر است که از نظر بازدارندگی، دست کم در برخی موارد، ضعیف عمل نموده اما با اصول عدالت کیفری سازگار تر به نظر می رسد. بر مبنای همین تفاوت به نظر می رسد که در دو نظام، مفهوم، ماهیت، قلمرو، شرایط و آثار معاونت در جرم در حقوق آمریکا و ایران واجد اختلاف بنیادین می باشد. سوال پژوهش حاضر این است که تحلیل معاونت کیفری باساس مبانی حقوق کیفری به ویژه ابزار گرایی، چگونه صورت می گیرد؟ در این پژوهش، ضمن پاسخ به این مسئله به روشی تحلیلی-توصیفی، پیشنهاد شده است تا با اعمال برخی معیار ها، از افراط و تفریط موجود در آمریکا و ایران، فاصله گرفته تا علاوه بر تحقق عدالت کیفری، سایر آرمان ها و اهداف مانند بازدارندگی نیز محقق گردد.Assistant in Crime in American and Iranian Law; a Study with an Emphasis on Criminal Instrumentalism
The principle is personal responsibility; No one bears the burden of another's sins. However, in all the civilized legal systems of the world, including America and Iran, in some cases, this principle is deviated from. Whenever someone helps someone else in committing the material element of the crime or causes the crime to occur, even though the specific person or the facilitator does not have a role in committing the material element of the crime, due to the causation of the crime, he is liable to punishment. In the instrumentalist American legal system, the deputy is punished as the mastermind of the crime. Although this is justifiable from the point of view of deterrence, it is against the standards of criminal justice. In Iran's legal system, based on adherence to the principles of criminal justice, the punishment of the deputy is lower than the punishment of the supervisor, which is weak in terms of deterrence, at least in some cases, but seems more consistent with the principles of criminal justice. Based on this difference, it seems that in the two systems, the concept, nature, territory, conditions, and effects of aiding and abetting crime in American and Iranian laws have fundamental differences. The question of the current research is how the analysis of the criminal deputy is done based on the principles of criminal law, especially instrumentalism. In this article, while answering this problem in an analytical-descriptive way, it has been suggested that by applying some criteria, it would distance itself from the excesses in America and Iran, so that in addition to the realization of criminal justice, other ideals and goals such as deterrence be realized