واکاوی متغیرهای مؤثر بر دیپلماسی هنری فرانسه در قبال ایران در قرن بیستم با تاملی بر نظریه جیمز روزنو

این مقاله با استفاده از نظریه ارائه شده توسط جیمز روزنو به تحلیل متغیرهای تاثیرگذار بر دیپلماسی هنری فرانسه در قبال ایران در قرن بیستم می پردازد. هدف این مطالعه درک پویایی پیچیده تبادل فرهنگی بین این دو کشور و روشن کردن مفهوم گسترده تر دیپلماسی هنری در قرن 20 است. نظریه روزنو بر اهمیت متغیرهای متعدد در شکل دهی روابط دیپلماتیک تاکید می کند و نقش بازیگران غیردولتی را در این فرآیند برجسته می کند. یافته ها ماهیت چند بعدی دیپلماسی هنری فرانسه در قبال ایران را برجسته می کنند و بر اهمیت انگیزه های سیاسی، قرابت فرهنگی و ملاحظات اقتصادی در شکل دهی این روابط تأکید می کنند. در پرداختن به متغیرهای روزنو پرسش این است کدام متغیر یا متغیرها در موفقیت دیپلماسی هنری فرانسه در تعامل با ایران قرن بیستم تاثیر گذار بوده اند؟ در پاسخ به این پرسش، باید از روش مطالعه اسنادی برای جمع آوری داده ها بهره برد. لذا از مدل پیوستگی روزنو برای آزمون پژوهش حاضر استفاده شده است. در تبیین مساله ی اصلی از روش تحلیل تماتیک (براون و کلارک) استفاده شده است. در مجموع، این مقاله تحلیلی جامع از متغیرهای مؤثر بر دیپلماسی هنری فرانسه در قبال ایران در قرن بیستم ارائه می کند. با استفاده از چارچوب نظری روزنو، نویسندگان درکی غنی از پویایی این رویه دیپلماتیک و پیامدهای آن برای روابط بین الملل ارائه می کنند.واژگان کلیدی: "دیپلماسی هنری"، " مدل پیوستگی"، " جیمز روزنو" ، "فرانسه"، "ایران".

تبلیغات