چکیده

خلیج فارس منطقه راهبردی مهمی برای راهبرد کلان ایالات متحده و جایگاه آن به عنوان یک قدرت بزرگ است. منطقه خلیج فارس به طور سنتی در قلب منافع ایالات متحده قرار دارد؛ زیرا یکی از مهم ترین مناطق تولیدکننده نفت در جهان است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، شرکای مهم نظامی برای ایالات متحده هستند و موافقت نامه های نظامی و امنیتی، فروش تسلیحات و ظرفیت سازی به عنوان عناصر ضروری تعامل ایالات متحده با شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس هستند. طرح مسئله این مقاله به بررسی اولویت های راهبردی ایالات متحده و نقش امنیتی این بازیگر در حوزه امنیت خلیج فارس می پردازد و همچنین نوع روابط امنیتی و نظامی میان شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا را بررسی می کند. پرسش اصلی این تحقیق بدین صورت است که آیا راهبردهای متمایز ایالات متحده ثبات خلیج فارس را افزایش داده است یا اینکه این راهبردها عمدتاً بی ربط بوده اند؟ در این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و از نوع مطالعه اسنادی، روندهای امنیتی ایالات متحده را که برای حفاظت از منطقه توسعه داده شده است، تجزیه و تحلیل می گردد که شامل موازنه فراساحلی و سرزمینی هست. فرضیه مسلط این نوشتار بر احیای مجدد موازنه فراساحلی به عنوان راهبرد جدید ایالات متحده برای امنیت خلیج فارس هست زیرا به نظر می رسد که به دلیل محدودیت ها و چالش های موجود، این تغییر برای راهبرد کلان واشنگتن مناسب تر است. یافته های تحقیق بیان می کند که شواهد واضحی مبنی بر اینکه تعهدات امنیتی ایالات متحده در خلیج فارس برای ثبات منطقه حیاتی است، یافت نمی شود.  

US strategies in the Persian Gulf region (2010-2020)

The Persian Gulf is an important strategic region for the grand strategy of the United States and its position as a great power. The Persian Gulf region has traditionally been at the heart of US interests because it is one of the most important oil producing regions in the world. GCC countries are important military partners for the United States, and military and security agreements, arms sales, and capacity building are essential elements of US engagement with GCC partners. This article examines the strategic priorities of the United States and the security role of this actor in the field of security in the Persian Gulf, as well as the type of security and military relations between the GCC and the United States. The main question of this research is whether the distinctive US strategies have increased the stability of the Persian Gulf or whether these strategies have been largely irrelevant? This study, using the qualitative method and the type of documentary, US security trends that have been developed to protect the region are analyzed, which includes offshore and territorial balances. The dominant hypothesis of this paper is the resurgence of the offshore balance as a new US strategy for the security of the Persian Gulf, because it seems that due to the existing constraints and challenges, this change is more appropriate for Washington's overall strategy. The findings of the study indicate that there is no clear evidence that US security commitments in the Persian Gulf are critical to regional stability.

تبلیغات