بررسی غزلیات حافظ بر اساس نظریه کارکردهای ارتباطی یاکوبسن
آرشیو
چکیده
یاکوبسن، ابزارهای تاثیرگذاری زبان را در شش حوزه عاطفی، ترغیبی، ارجاعی، فرازبانی، همدلی و ادبی معرفی می کند. به نظر او هنرمند با هدایت پیام خود از طریق این شش مجرا می تواند مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد. نقش های زبان و جهت گیری آن ها عاملی تعیین کننده در شیوه بیان نویسنده و بازنمایی نگاه وی به دنیای اطراف است. هر کدام از این نقش ها با جهت گیری به سوی مخاطب، گوینده، موضوع پیام و امثال این موارد، باعث بازنمایی هایی متمایز از موضوعی یکسان در نوشتارهای مختلف می شوند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای نشانه های نقش های زبان در غزلیات حافظ با تکیه بر «فرایند ارتباط یاکوبسن» مطالعه و بررسی شد. از میان دو گروهِ کارکردگرایان و ساختار گرایان، ره یافت دوم مبنای کار، و نسخه حافظ غنی قزوینی مِلاک عمل قرار گرفت. با بهره مندی از دستاوردهای زبان شناسی و نقش شعری زبان، می توان تصرفات شاعرانه را در غزلیات حافظ بهتر نمایاند. راز ماندگاری اشعار حافظ، تصرفاتی است که او آگاهانه در حوزه زبان انجام داده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به ویژگی های زبانی و محتوایی غزلیات حافظ، هر کدام از نقش های زبان را در غزلیات وی با تکیه بر نظریه ارتباط یاکوبسن می توان در سه محور بررسی نمود: 1) ساختار، 2) درون مایه، 3) مخاطبان. بررسی ساختار جملات بیانگر این مطلب است که در بیشتر ابیات اجزای اصلی و فرعی مانند نقش های نهادی، متممی، مفعولی و مسندی، و قیدی هر کدام به نحوی در انتقال پیام مورد نظر شاعر تأثیرگذارند.A Study of the Ghazals of Hāfez based on Jakobson’s Theory of Communicative Function
Jakobson’s model of language functions categorizes effective acts of communication into six distinct functions: referential, emotive, conative, phatic, metalingual, and poetic. According to Jakobson, artists can influence the audience by utilizing these functions to channel their message. The functions of language, alongside their orientations toward the addressee, addresser, message and other components, play a crucial role in determining the writer’s mode of expression and the portrayal of the world around them, which can result in distinct representations of the same subject. This study focuses on examining and analyzing the effects of language functions in Hāfez’s ghazals based on Jakobson’s communication process, utilizing a descriptive-analytical method and library resources,. The research takes a predominantly structuralist approach, with the Ghani-Qazvini edition of Hāfez’s poems serving as the base source. By incorporating linguistic findings and the poetic function of language, the research aims to illustrate the poetic manipulations of language employed by Hāfez in his ghazals. It is these intentional manipulations of language that contribute to the lasting appeal and endurance of Hāfez’s poems. The findings of the research highlight that, considering the linguistic and thematic characteristics of Hāfez’s ghazals, each language functions, according to Jacobson’s theory of communication, can be examined through three axes: 1) structure, 2) theme, 3) audience. The analysis of sentence structures, such as bipartite, tripartite, and quadripartite sentences, reveal that primary and secondary elements encompassing subjective, complementary, objective, predicative, and adverbial functions, all play a role in conveying the poet’s intended message in most verses.