چکیده

با توجه به دیگرگون بودن فضای شعر و شاعری قرن معاصر و دانایی و توانایی مردم زمانه، حرف از جنس زمان زدن و ... بخصوص برای شاعران با توجه به ترس و یأسی که بنا به خفقان و ... بر جامعه سایه افکنده بود، سخت بود اما چگونه گفتن با بی تفاوتی و نگفتن فاصله دارد.با نقدهای عالمانه یا مغرضانه ای که درباره ی سهراب سپهری و شاملو شده است و با فرض اینکه یکی با دهان آتشین و دیگری محو در سبزی و طراوت طبیعت در این پژوهش برانیم که مسأله اومانیسم و فرزند زمان خود بودن را با توجه به زیر مؤلفه های شاعر زمانه بررسی نماییم و از آنجایی که دو ضلع این پژوهش یکی افراط و دیگری تفریط می نمود در صدد پلی بینابین بودم که این ناهمگونی را کمی همگون نماید و ترجیح دادم ضلع سوم این پژوهش اخوان ثالث باشد.بنابراین در این پژوهش نقد و بررسی مؤلفه های زمان خود بودن ؛ سهراب،شاملو و اخوان را در سروده هایشان پی گرفته ایم و به نتیجه ای قیاسی در این باره رسیده ایم.

Criticism of "being a child of your time" in the three peaks of contemporary poetry (Sohrab Sepehari, Ahmad Shamlou and Akhwan Al-Talihi)

Due to the different nature of poetry and poetry of the contemporary century and the knowledge and ability of the people of the time, words are of the nature of passing time, etc., especially for poets, considering the fear and despair that cast a shadow on the society due to suffocation, etc. It was difficult, but how to say is far from indifference and not saying. With the scholarly or biased criticisms that have been made about Sohrab Sepehari and Shamlou, and assuming that one has a fiery mouth and the other fades in the greenness and freshness of nature, in this research, we will argue that the problem Let's examine humanism and being a child of our time according to the sub-components of the poet of the time, and since the two sides of this research were extremes and the other extremes, I was looking for an intermediate bridge to make this heterogeneity a little more homogeneous, and I preferred the third side of this research. Akhwan's research is the third.

تبلیغات