چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان خودکارآمدی تحصیلی و خلاقیت هیجانی با عملکرد تحصیلی در بین دانش آموزان دوره دوم مقطع تحصیلی متوسطه ناحیه 4 شهر مشهد است. حجم نمونه مورد استفاده در این پژوهش تعداد 100 نفر از این دانش آموزان (51 دانش آموز دختر و 49 دانش آموز پسر) است. آزمودنی ها در این پژوهش با استفاده از پرسش نامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور، خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ و خلاقیت هیجانی آوریل و نولز مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. داده ها و اطلاعات بدست آمده به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج کسب شده این پژوهش نشان دهنده این بود بین متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای خلاقیت هیجانی و عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج حاصل، برخورداری دانش آموزان از خودکارآمدی تحصیلی و شاخص های آن که منجر به بهبود یادگیری شده و همچنین بهره مندی از مؤلفه های خلاقیت هیجانی که باعث ایجاد تعاملات سازنده و مؤثر آن ها می گردد زمینه ساز بالا رفتن یادگیری و همچنین افزایش میزان بهره وری دانش آموزان شده که در نتیجه باعث بهبود عملکرد تحصیلی آن ها می شود. بنابراین چنین نتیجه گیری می شود که میان خودکارآمدی تحصیلی و خلاقیت هیجانی با میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان در مقطع متوسطه رابطه معناداری وجود دارد.

Investigating the relationship between academic self-efficacy and emotional creativity with academic performance

The aim of the present research is to investigate the relationship between academic self-efficacy and emotional creativity with academic performance among high school students in Region 4 of Mashhad. The sample size used in this research is 100 students from this group (51 female students and 49 male students). The participants in this study were evaluated and assessed using the performance questionnaires of Pham and Taylor, academic self-efficacy of McIlroy and Bunting's, and emotional creativity of Averill and Knowles. The data and information obtained were analyzed using SPSS software version 26. The results of this research indicate a direct and significant relationship between academic self-efficacy variables and academic performance, as well as a direct and significant relationship between emotional creativity variables and academic performance. In light of the results obtained, the possession by students of academic self-efficacy and its indicators which lead to improved learning, as well as the utilization of emotional creativity components that create constructive and effective interactions, provide a basis for increased learning and also enhance the students' productivity, thereby improving their academic performance. Therefore, it can be concluded that there is a significant relationship between academic self-efficacy and emotional creativity with the level of academic performance of students at the high school level.

تبلیغات