چکیده

معمولاً هر کتابی در ساختار و محتوا دارای روش و سبک خاصی می باشد، مخصوصاً اگر مؤلف آن فردی برجسته و موضوع کتاب از اهمیت بالایی برخوردار باشد. شناخت روش تدوین کتاب برای استفاده از آن و پی بردن به مقصود واقعی مؤلف در بخش های مختلف کتاب بسیار ضروری است، جوامع حدیثی نیز دارای دو بُعد محتوا و ساختار می باشند و برجستگی این دو بُعد باعث می شود که یک جامع حدیثی معروف ت شده و بیشتر مورد تأکید و استفاده قرار گیرد. در پژوهش های قدیم حدیثی، بیشتر بُعد محتوای جوامع حدیثی مد نظر بوده و ساختار علی رغم اهمیت مورد کم توجهی قرار گرفته است. این پژوهش به صورت تحلیلی - توصیفی برخی ابعاد ساختاری دو جامع حدیثی مهم شیعه و اهم سنّت را مورد بحث قرار می هد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طبقه بندی حاکم بر دو کتاب، تبویب اجمالی که نشان دهنده اسامی کتب، تعداد ابواب و تعداد احادیث، دربرداشتن ابوابی به نام های نادر ، تکرار احادیث و... می باشند و برخی از اشکالات قابل ذکر در تبویب این دو اثر عبارت اند از: وجود باب در غیر کتاب مربوط، وجود ابواب بدون نام، عدم تناسب کتاب با کتاب های پیشین و...

تبلیغات