تحلیل علاقات التناص بین القرآن ونهج البلاغه مع التأکید على النفی المتوازی فی الرساله 45 (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
یتناول هذا البحث الذی یستعین بأسلوب تحلیل المحتوى والمصادر المعجمیه والتفسیریه لنهج البلاغه، کیفیه استخدام الکلمات العلویه للقرآن الکریم فی الرساله 45 من نهج البلاغه (فحص الأدله القرآنیه لهذه الرساله ونوع علاقات التناص بینهما). من ناحیه، نحاول أن نقوم بتقییم أصل الکلام العلوی فی آیات القرآن الکریم، ومن ناحیه أخرى، نقوم بتقدیم فهم شامل ودقیق للقضایا الأخلاقیه والاجتماعیه التی أثیرت فی هذه الرساله من وجهه نظر أمیر المؤمنین. الغرض من هذا البحث هو دراسه الصله بین مصدرین دینیین قیّمین هما القرآن ونهج البلاغه. لذلک، من أجل تنویر الأذهان حول المفاهیم القرآنیه والتعالیم العلویه والتعرف على طریقه استخدام القرآن للفهم الدقیق، فقد تم بحث وتحلیل التناص مع الترکیز على النفی المتوازی. وقد تحقق هذا الهدف من خلال تحدید مکوِّنات التناص وتطبیقها على العلاقه بین القرآن ونهج البلاغه فی الرساله 45. تُظهِرُ نتائج هذا البحث أنه تمّ استخدام الکلمات العلویه للقرآن الکریم فی هذه الرساله أحیاناً بذکر الآیه الدقیقه، دون تغییر (التناص الکامل) وأحیاناً مع تغییر طفیف فی النص، حسب محتوى العنوان (التناص التصحیحی) وأحیاناً باستخدام مضمون الآیه (التناص المضمونی). یتمتع هذا النوع من التشابک والتناص بذروه الخطابه، ویُقَدِّمُ مؤشرات ونماذج خالصه من التعالیم العلویه ذات الأصل القرآنی فی شؤون الشعب وواجبات الحکومه.تحلیل روابط بینامتنی قرآن ونهج البلاغه با تأکید بر نفی متوازی در نامه
این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با استفاده از منابع لغوی و تفسیری و شروح نهج البلاغه به بررسی چگونگی بهره گیری کلام علوی از قرآن کریم در نامه ۴۵ نهج البلاغه (بررسی مستندات و شواهد قرآنی این نامه و نوع روابط بینامتنی آن دو) می پردازد. ازاین رهگذر سعی شده از یک سوخاستگاه کلام علوی از آیات قرآن مورد ارزیابی قرار گیرد و از سوی دیگر فهمی جامع و دقیق از نگاه حضرت به مسائل اخلاقی و اجتماعیِ مطرح شده در این نامه ارائه گردد. هدف از این پژوهش، برقراری ارتباط بین دو منبع ارزشمند دینی قرآن و نهج البلاغه می باشد. لذا در راستای روشنگری و بسط مفاهیم قرآنی و معارف علوی و آشنایی با شیوه بهره گیری از قرآن جهت فهم دقیق، به بررسی و تحلیل در حوزه بینامتنیت با تأکید بر نفی متوازی پرداخته شده است. این منظور از طریق شناسایی مؤلفه های بینامتنیت و تطبیق آن ها بر رابطه قرآن و نهج البلاغه در نامه۴۵ محقق گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری کلام علوی از قرآن کریم در این نامه، گاه با آوردن عین آیه، بدون کم وکاست(کامل متنی) و گاه با تغییر اندک در متن، متناسب با محتوای خطاب(کامل تعدیلی) و گاه با به کارگیری مضمون آیه(مضمونی) است. این نوع درهم تنیدگی و تناص، ضمن برخورداری از اوج بلاغت، شاخص ها و الگوهایی ناب از معارف علوی با خاستگاه قرآنی در شؤون و وظایف حاکمیت و مردم ارائه می نماید.