آزادى از نگاه امام خمینى(ره) (2)
آرشیو
چکیده
متن
ب- آزادى و فساد و بىبندوبارى
از موارد دیگر که باید در آزادى مطبوعات و آزادى تشکلها واحزاب مورد توجه قرار گیرد و در سخنان امام پیوسته به آن اشارهشده است، فساد و بىبندوبارى ناشى از آزادى است.
«اینهایى که فریاد از آزادى مىزنند... اینها همان دمکراتیکغربى مىخواهند، آزادى غربى را مىخواهند یعنى بىبندوبارى.»
«آزادى در حدود قانون است... آزاد نیستیم که فساد بکنیم.»
«اسلام از فسادها جلوگرفته.»
«ما اسلام مىخواستیم، اسلام هم آزادى دارد اما آزادىبىبندوبارى نه، آزادى غربى، نمىخواهیم، بىبندوبارى است او.»
چاپ آگهىهاى توریستى به مکانهایى که معروف به فساد وبىبندوبارى است در روزنامهها و مجلات، چاپ عکسهاى رقص، گزارشنویسىهاى مبتذل برخى از مجلات به اسم تهیه گزارش از وضعیتفرهنگى و نقل الفاظ سخیف دختران و پسران در مصاحبهها و گزارشهاو چاپ عکسهاى مهیج و موارد بسیار دیگر که در مطبوعات مشاهدهمىشود نشان دهنده این است که از آزادى کمال سوء استفاده شدهاست.
امام خمینى(ره)وظیفه مطبوعات را «خدمتبراى کشور»مىدانند و ورود مطبوعات و رسانهها را در این زمینه حرکتى درخلاف خدمتبراى کشور مىدانند.
«مطبوعات، سینما... اینها براىخدمتبه یک کشور است... نه این که هرکس پاشود و یک مجلهاى درستکند و هرچه دلش بخواهد در آن باشد و هرعکسى بهتر مشترى داشتهباشد توى آن بیندازد. عکسهاى مهیج، عکسهاى مهوع در آن بیندازدکه مشترىهایش زیاد بشود. آن وقت اسمش مطبوعات است. و عرضمىکنم. ضاحب قلم است و آزادى مىخواهد!»
با کمال تاسف، مشاهده مىشود بازهم سیاست تساهل و تسامح دراین وادى خطرناک نیز، موجب ورود مطبوعات در فساد و بىبندوبارىشده است و جلوگیرى نکردن از این مطبوعات عرصه را براى ورود دراین زمینه با جسارت بیشتر فراهم نموده است و این برخلاف نص صریحسخنان امام خمینى(ره)است.
ج- آزادى و توطئه
از دیگر مواردى که دولت جمهورى اسلامى باید به شدت با آنمقابله نماید، سوء استفاده مطبوعاتى است که به اسم آزادى قلم،مطالب و تحلیلهاى توطئهآمیز را به خوانندگان و مخاطبین خودالقاء مىنمایند.
این جملات امام خمینى(ره)که «وقتى دیدند آزادند، توطئههاشروع شد، توطئه قلمى...» ، «آزادى بیان هست ولى آزادى توطئهو آزادى فسادکارى نیست.» «معنى آزادى این نیست که کسى بخواهدتوطئه کند. در توطئه هم آزاد است؟! نه در توطئه آزاد نیست.» ودهها جمله نظیر این جملات، همه بر دو مطلب اساسى دلالت مىکنند:
اول این که، در فضاى باز و آزاد، توطئهها نیز شروع مىشود. دوماین که، باید از هرگونه توطئه جلوگیرى شود. این که چون تمرینآزادى مىکنیم نباید از انتشار این گونه مطبوعات جلوگیرى شود;این استدلالى بسیار سادهلوحانه و بىپایه و اساس است. باید تمامدستگاههاى نظارتى کشور که وظیفه کنترل مطبوعات را برعهدهگرفتهاند، آگاه باشند که جلوگیرى نکردن از این گونه مطبوعات،خیانتبه نظام مقدس اسلامى است.
«جمهورى اسلامى از اول که پیروز شد، آزادى... داد... لیکن بهتدریج فهمیده شد که اینها یا توطئهگرند یا جاسوسى مىکنند. ازطرف دیگر... نه اسلام اجازه مىداد و نه عقل که یک دسته از عنواندولتیا غیر دولتبراى سرنگونى جمهورى اسلامى سوء استفاده نمودهو یا جاسوسى کنند و ماساکتباشیم. با این مقدار فداکارى... بازگذاشتن دست کسانى کهقصد توطئه نسبتبه اسلام و ملت را دارند خیانت است.»
از دیدگاه امام، سهلانگارى در این زمینه براى خوشایند غرب،جایز نیست. «امکان ندارد اجازه دهید در یک چنین محیط اسلامى،براى این که شرق و غرب خوششان بیاید سهلانگارى شود. آزادىاى کهصحیح است و براى اسلام و کشور مضر نباشد. از اول بوده... خداوندبه شما کمک کند تا توطئه گرها را به سزاى اعمالشان برسانید.»
این سخنان که در دیدار با جمعى از سربازان گمنام «اطلاعاتسپاه» ایراد شده است، شناسایى و برخورد باتوطئه توسط مطبوعاترا منحصر در دستگاه فرهنگى نمىداند، بلکه دستگاههاى امنیتىکشور را نیز موظف به برخورد با توطئه در هر لباس و به هرعنوانمىنماید.
مصادیق «توطئه» از دیدگاه امام خمینى(ره)
با نگاهى گذرا برسخنان امام، پى به این نکته مىبریم که معمولادر مواردى که امام خمینى(ره) «منع از توطئه» مىنمایند یکى ازمصادیق توطئه را نیز در صدر یا ذیل آن عنوان مىکنند. به عبارتروشنتر «مفهوم توطئه» مبهم نیست تا برداشتهاى مختلف را بهدنبال داشته باشد. با اندک توجه در عملکرد مطبوعات و جناحها وگروههاى سیاسى مىتوان فهمید که با نوعى توطئه رو به رو مىباشیمیانه و کدام گروه و خط همچنان وفادار مانده است.
با جستجوى محدودى که در سخنان امام خمینى(ره)داشتهایم بهموارد متعددى از «مصادیق توطئه» به طور صریح و غیر صریحبرمىخوریم. ذیلا اهم این موارد برشمرده مىشود:
1- مضر به انقلاب، جمهورى اسلامى و مصالح آن; انقلاب اسلامىحاصل تلاش و خونبهاى هزاران شهید است که اکنون به امانتبهنسلهاى بعد از خود گذاشتهاند. حفظ این نظام و رعایت مصالح آناز اولویتهاى اساسى در «آزادى» است. امام خمینى(ره)در مواردمتعدد، هرحرکتى برخلاف این نظام را به عنوان «آزادى» ردمىنمایند و آن را از مصادیق توطئه مىشمرند. «قلم آزاد استمسائل را بنویسد لکن نه این که توطئه برضد انقلاب بکند.» وحرمت آزادى قلم تا آنجاست که مصالح کشور و انقلاب را در نظربگیرد.
«آزادى قلم و آزادى بیان معنایش این نیست که کسى برضدمصلحت کشور، قلمش آزاد است که بنویسد، برخلاف انقلابى که مردمخون پایش دادهاند بنویسد... براى مطبوعاتى، احترام قائل هستیمکه بفهمد آزادى بیان و آزادى قلم یعنى چه.»
دفاع از انقلاب اسلامى که تحفه الهى و ودیعه شهیدان است.
باید به عنوان اصل در تمام آزادىها مورد توجه قرار گیرد; چهاین که هرگونه ضدیت، با آن خیانت است. «باید مطبوعات در خدمتکشور باشند، نه برضد انقلاب کشور. مطبوعاتى که برضد انقلاب کشورهستند، اینها خائن هستند.» و این ضدیت و خیانت، همان توطئهاىاست که گاهى نشانه آن به این شکل است. «ما از بعضى مطبوعاتتوطئه مىفهمیم براى این که مىبینیم که مسائلى که به ضد انقلاباستبا آب و تاب و با تفسیر و طول مىنویسند(و)مسائلى(را)که وفقانقلاب استیا نمىنویسند یا با اشاره رد مىشوند. این طورمطبوعات مورد قبول ملت نیست.»
بزرگنمایى نقاط ضعف جمهورى اسلامى ایران، نیز از موارد تضعیفنظام است که از نظرگاه امام، قابل قبول نیست. «ما نبایدخودمان به جان جمهورى اسلامى بیفتیم براى این که فرض کنیداعوجاجى در فلانجا واقع شده... حالا ما قلم به دستبگیریم و. ..به رخ جمهورى اسلامى بکشید.»
کسى منکر نقاط ضعف جمهورى اسلامى نیست و ما باایدهآلها وآرمانها فاصله زیادى داریم اما آیا اگر برخى از جراید، وقایعىرا که مورد بهره بردارى دشمنان قرار مىگیرد به طور مرتب با آبو تاب نقل نمایند و تا آنجا بهوقایع بپردازند که خواسته خودشان را تامین نماید، آیا اینضدیت نیست؟ و آیا وقتى متوجه شدیم که فلان حادثه مورد توجهرسانههاى غربى قرار گرفته است و یا تحلیلهاى غلط موجبات تضعیفنظام و بدبینى را فراهم مىآورد، مانیز باید به همان شیوه غربىهرچه بر قلم جارى شد بنویسیم؟ این روش ژورنالیستى ضدیتباانقلاب است که در دیدگاه امام خیانت است.
آزادى بدون رعایت مصالح کشور و انقلاب نیز از مصادیق ضدیتباانقلاب و توطئه شمرده شده است.
«... باید روى موازین مطبوعاتى... رفتار کنند. آزادى معنایشاین نیست که کسى برضد مصلحت کشور قلمش آزاد است... برخلافانقلابى که مردم خون پایش دادهاند بنویسد; همچو آزادى صحیحنیست. قلم آزاد است که مسائل را بنویسد لکن نه این که توطئهبرضد انقلاب بکند.»
چارچوب «مصالح نظام» در آزادى احزاب و تشکلهاى سیاسى نیزباید مراعات شود «همه مردم آزادند، مگر حزبى که مخالف مصلحتمملکتباشد.»
ضدیتبا مصلحت نظام از طرق مختلف، قابل تشخیص است; بزرگنمایىمشکلات، زیر سوال بردن ارگانها و نهادهاى اساسى انقلاب به اسمانتقاد، بازگویى تحلیلهاى مغرضانه و فرصت طلبانه رسانههاى غربىبه وسیله مطبوعات و احزاب داخلى و... از موارد ضدیتبا نظام ومصالح آن است.
هیچ یک از نظامهاى دمکراسى با تمام ادعاهایشان، مخالفتبانظام و مصالحشان را بر نمىتابند. بدون شک نظام اسلامى ما نیزآسیبناپذیر نیست و حفظ آن نیاز به دشمنشناسى در تمام ابعاددارد. باید توجه داشت که در دنیاى امروز «دخالت نظامى» براىبراندازى نظامها توسط قدرتهاى استکبارى به عنوان آخرین راه حلاست. براندازى حکومتهاى مستقل، به طرق بسیار دقیق روانى وجاسوسى در درون حکومت، یکى از روشهایى است که قدرتهاى بزرگبراى به زانو درآوردن حکومتهاى مخالف با خود انجام مىدهند.
شعار «آزادى» و «دمکراسى» که در حال حاضر توسط رادیوهاىبیگانه به زبانهاى مختلف تبلیغ و ترویج مىشود یکى از راهبردهاىموذیانه استکبار است. این دو شعار ضمن این که عوام پسندانهترینشعار است، بسیارى از روشنفکران ممالک را نیز تحت تاثیر قرارداده است. حتى دولتمردان نیز فریب این شعارها را مىخورند و گاهآن چنان مصالح و اهداف نظام با این دو شعار استحاله و نادیدهگرفته مىشوند که مخالفین را به نابودى و توطئه علیه نظام ترغیبمىنماید و حکومت را از هرگونه اقدام موثر که بیمه کننده نظامباشد، باز مىدارد و این روش موذیانه توسط استکبار به وسیلهعوامل داخلى در حال وقوع است.
د- توطئه و تفرقه
اختلاف افکنى، خط دیگر توطئه است که در قالب آزادى به وقوعمىپیوندد. انقلاب اسلامى ایران به برکت «وحدت» مردم با مسوولینو مسوولین با یکدیگر تاکنون به حرکتخود ادامه داده است. امامخمینى(ره)بارها ضمن موثر دانستن این عامل در پیروزىها، برحفظاین نعمتبزرگ تاکید فرمودهاند. یکى از بهترین طرق حفظ وحدت،شعائر و شعارهاى اسلامى است. شعارهاى وارداتى غربى هیچگاهنمىتوانید بین مسوولین و مردم همدلى ایجاد نمایید و این به دودلیل است:
اول، تعارض بسیارى از شعارهاى غربى با شعائر اسلامى.
دوم، نامانوس بودن این شعارها با تفکرات دینى مردم وروحانیت.
دولتمردان به جاى تکرار الفاظ غربى که غایهالامال زندگى غربىبا تفکرات مادى گرایانه آنهاست، باید شعائر اسلامى را به عنوانمحور و اصل براى جوانان تشریح نمایند و در این میان، نقشروحانیت اصیل وفقهاى عادل دشمن شناس، غیر قابل انکار است.
دشمنان نیز سعى کردهاند با کمرنگ کردن ارزشهاى اسلامى و ترویجالفاظى که ساخته و پرداخته خودشان است، اصل وحدت را نابودکنند; پس عنوان «آزادى» نباید باعث غفلت مسوولین مربوطهازعوامل و مجریان این خط توطئه در داخل بشود. در این زمینه،تاریخ مشروطیت مىتواند درسى بزرگ براى ماباشد.
اختلاف افکنى به وسیله مطبوعاتو احزاب در مشروطیتباعث تضعیف و نابودى انقلابیون و روحانیوناصیل(بهعبارت دیگر به وجود آورندگان انقلاب)و قدرتمند شدندشمنان داخلى و در نهایتبه دست گرفتن حکومت توسط آنان شد.
برهمین اساس بارها امام خمینى(ره)برعبرتگیرى از مشروطیتاشاره فرمودهاند: «درصدر مشروطیت هم با ایجاد گروههاى مختلفنگذاشتند که مشروطه به ثمر خودش برسد، او را برخلاف مسیر خودشراندند. امروز هم همان شیاطین، همانها که مخالف بااین نهضتبودند مىخواهند نگذارند... مردم ایران بیدار باشید... اگر...خللى واقع شود... در این صف فشرده ملت ایران، خطر در پیشاست.»
در ادامه امام خمینى(ره)ضمن این که تفرقه افکن را توطئهقلمداد مىنمایند بر طرد و نابودى این عناصر تاکید مىکنند.
«تفرقه افکنها را از بین خودتان بیرون کنید، ما نخواهیم گذاشتکه این تفرقه افکنىها رشد کنند، آنها را در نطفه خفه مىکنیم.
آزادى غیر از توطئه است... شیاطین در مخفىگاهها توطئه مىکنند وباید ما باهم یک صدا باهم به پیش برویم. »
از نگاه امام، درج هر مطلب تفرقه افکنانهاى، توطئهآمیز است.
«مطبوعات موظفند. .. از درج مقالاتى که مضر به انقلاب و موجبتفرقه مىشود خوددارى کنند که این خود توطئه محسوب مىشود.»
هیاهو و جنجال آفرینى توسط مطبوعات از مواردى است که باید باآن مقابله شود. جالب است که از فضاى کنونى مطبوعات، بسیارى علىرغم شعارقانون گرایى، هرگاه قانون یا مطلبى مطابق میلشان نباشدبرعلیه آن هیاهو ایجاد مىنمایند. از دیدگاه امام، عاقبت اینگونه جنجال آفرینىها، به تباهى کشیده شدن و تفرقه است. «همهاین آقایانى که ادعاى این را مىکنند که ما طرفدار قانونهستیم... ملتزم باشند که اگر قانون بر خلاف راى من هم بودخاضعم... دیگر دعوایى پیش نمىآید، هیاهو پیش نمىآید. اگر بناشد که یک جایى... دادستان بخواهد روى قوانین عمل بکند، بخواهیمبگوییم خیر ما دادستان را قبول نداریم، این معناى دیکتاتورى(است).»
جنجال برعلیه قواى موضعه قانون، موجب استقرار دیکتاتورى و بهتباهى کشیده شدن است «دیکتاتورى همین است که نه به مجلسسرفرود آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه بهتایید شوراى نگهبان و نه به قوه قضاییه... بعد از آن که قانونوظیفه را معین کرد، هرکس بخواهد که برخلاف او عمل بکند، این یکدیکتاتورى است که به صورت مظلومانه حالا پیش آمده و بعد به صورتقاهرانه خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهى خواهد کشید واین کشور وقتى به تباهى کشیده شد و این مردم متفرق شدند، اینهمان وظیفهاى است که براى ابرقدرتها باید انجام بدهد، این آدمانجام داده... اگر من این نصیحتها را مىکنم... از هیاهو وجنجال دستبردارید. روزنامهها از هیاهو و جنجال ستبردارند،قلم دارها از هیاهو و جنجال دستبردارند، نویسندهها دستبردارند، گویندهها دستبردارند.»
امام خمینى(ره)با توجه به نقش تاثیر گذارى تیتر روزنامههابرافکار و نیز نقش تیتر در هدایتبه سوى واقعیت، از درجتیترهاى محرک و نامناسب منع مىنمایند «مطبوعات موظفند ازتیترهایى که موجب تحریک... استخوددارى کنند. » ، «یکى وقتىقلمى مىخواهد مسالهاى را که کوچک استبزرگ کند، تیتر بزرگبنویسد و هرچه دلش مىخواهد بنویسد... که البته این غرضورزىاست.»
با مطالعه در نظرات امام، به خسارتهاى جبران ناپذیر به وسیلهتفرقه پى مىبریم و بدین جهت است که مىفرمایند: «اگر یک نفر...
بخواهد به هم بزند این وحدت را، این معصیتخدا را کرده است.»
این عواقب سوء، موجب تلقى توطئه از تفرقه افکنى مىشود که بههر عنوان آزادى، دمکراسى، مطبوعات و... که باشد، بایدجلوگیرى شود.
از موارد دیگر که باید در آزادى مطبوعات و آزادى تشکلها واحزاب مورد توجه قرار گیرد و در سخنان امام پیوسته به آن اشارهشده است، فساد و بىبندوبارى ناشى از آزادى است.
«اینهایى که فریاد از آزادى مىزنند... اینها همان دمکراتیکغربى مىخواهند، آزادى غربى را مىخواهند یعنى بىبندوبارى.»
«آزادى در حدود قانون است... آزاد نیستیم که فساد بکنیم.»
«اسلام از فسادها جلوگرفته.»
«ما اسلام مىخواستیم، اسلام هم آزادى دارد اما آزادىبىبندوبارى نه، آزادى غربى، نمىخواهیم، بىبندوبارى است او.»
چاپ آگهىهاى توریستى به مکانهایى که معروف به فساد وبىبندوبارى است در روزنامهها و مجلات، چاپ عکسهاى رقص، گزارشنویسىهاى مبتذل برخى از مجلات به اسم تهیه گزارش از وضعیتفرهنگى و نقل الفاظ سخیف دختران و پسران در مصاحبهها و گزارشهاو چاپ عکسهاى مهیج و موارد بسیار دیگر که در مطبوعات مشاهدهمىشود نشان دهنده این است که از آزادى کمال سوء استفاده شدهاست.
امام خمینى(ره)وظیفه مطبوعات را «خدمتبراى کشور»مىدانند و ورود مطبوعات و رسانهها را در این زمینه حرکتى درخلاف خدمتبراى کشور مىدانند.
«مطبوعات، سینما... اینها براىخدمتبه یک کشور است... نه این که هرکس پاشود و یک مجلهاى درستکند و هرچه دلش بخواهد در آن باشد و هرعکسى بهتر مشترى داشتهباشد توى آن بیندازد. عکسهاى مهیج، عکسهاى مهوع در آن بیندازدکه مشترىهایش زیاد بشود. آن وقت اسمش مطبوعات است. و عرضمىکنم. ضاحب قلم است و آزادى مىخواهد!»
با کمال تاسف، مشاهده مىشود بازهم سیاست تساهل و تسامح دراین وادى خطرناک نیز، موجب ورود مطبوعات در فساد و بىبندوبارىشده است و جلوگیرى نکردن از این مطبوعات عرصه را براى ورود دراین زمینه با جسارت بیشتر فراهم نموده است و این برخلاف نص صریحسخنان امام خمینى(ره)است.
ج- آزادى و توطئه
از دیگر مواردى که دولت جمهورى اسلامى باید به شدت با آنمقابله نماید، سوء استفاده مطبوعاتى است که به اسم آزادى قلم،مطالب و تحلیلهاى توطئهآمیز را به خوانندگان و مخاطبین خودالقاء مىنمایند.
این جملات امام خمینى(ره)که «وقتى دیدند آزادند، توطئههاشروع شد، توطئه قلمى...» ، «آزادى بیان هست ولى آزادى توطئهو آزادى فسادکارى نیست.» «معنى آزادى این نیست که کسى بخواهدتوطئه کند. در توطئه هم آزاد است؟! نه در توطئه آزاد نیست.» ودهها جمله نظیر این جملات، همه بر دو مطلب اساسى دلالت مىکنند:
اول این که، در فضاى باز و آزاد، توطئهها نیز شروع مىشود. دوماین که، باید از هرگونه توطئه جلوگیرى شود. این که چون تمرینآزادى مىکنیم نباید از انتشار این گونه مطبوعات جلوگیرى شود;این استدلالى بسیار سادهلوحانه و بىپایه و اساس است. باید تمامدستگاههاى نظارتى کشور که وظیفه کنترل مطبوعات را برعهدهگرفتهاند، آگاه باشند که جلوگیرى نکردن از این گونه مطبوعات،خیانتبه نظام مقدس اسلامى است.
«جمهورى اسلامى از اول که پیروز شد، آزادى... داد... لیکن بهتدریج فهمیده شد که اینها یا توطئهگرند یا جاسوسى مىکنند. ازطرف دیگر... نه اسلام اجازه مىداد و نه عقل که یک دسته از عنواندولتیا غیر دولتبراى سرنگونى جمهورى اسلامى سوء استفاده نمودهو یا جاسوسى کنند و ماساکتباشیم. با این مقدار فداکارى... بازگذاشتن دست کسانى کهقصد توطئه نسبتبه اسلام و ملت را دارند خیانت است.»
از دیدگاه امام، سهلانگارى در این زمینه براى خوشایند غرب،جایز نیست. «امکان ندارد اجازه دهید در یک چنین محیط اسلامى،براى این که شرق و غرب خوششان بیاید سهلانگارى شود. آزادىاى کهصحیح است و براى اسلام و کشور مضر نباشد. از اول بوده... خداوندبه شما کمک کند تا توطئه گرها را به سزاى اعمالشان برسانید.»
این سخنان که در دیدار با جمعى از سربازان گمنام «اطلاعاتسپاه» ایراد شده است، شناسایى و برخورد باتوطئه توسط مطبوعاترا منحصر در دستگاه فرهنگى نمىداند، بلکه دستگاههاى امنیتىکشور را نیز موظف به برخورد با توطئه در هر لباس و به هرعنوانمىنماید.
مصادیق «توطئه» از دیدگاه امام خمینى(ره)
با نگاهى گذرا برسخنان امام، پى به این نکته مىبریم که معمولادر مواردى که امام خمینى(ره) «منع از توطئه» مىنمایند یکى ازمصادیق توطئه را نیز در صدر یا ذیل آن عنوان مىکنند. به عبارتروشنتر «مفهوم توطئه» مبهم نیست تا برداشتهاى مختلف را بهدنبال داشته باشد. با اندک توجه در عملکرد مطبوعات و جناحها وگروههاى سیاسى مىتوان فهمید که با نوعى توطئه رو به رو مىباشیمیانه و کدام گروه و خط همچنان وفادار مانده است.
با جستجوى محدودى که در سخنان امام خمینى(ره)داشتهایم بهموارد متعددى از «مصادیق توطئه» به طور صریح و غیر صریحبرمىخوریم. ذیلا اهم این موارد برشمرده مىشود:
1- مضر به انقلاب، جمهورى اسلامى و مصالح آن; انقلاب اسلامىحاصل تلاش و خونبهاى هزاران شهید است که اکنون به امانتبهنسلهاى بعد از خود گذاشتهاند. حفظ این نظام و رعایت مصالح آناز اولویتهاى اساسى در «آزادى» است. امام خمینى(ره)در مواردمتعدد، هرحرکتى برخلاف این نظام را به عنوان «آزادى» ردمىنمایند و آن را از مصادیق توطئه مىشمرند. «قلم آزاد استمسائل را بنویسد لکن نه این که توطئه برضد انقلاب بکند.» وحرمت آزادى قلم تا آنجاست که مصالح کشور و انقلاب را در نظربگیرد.
«آزادى قلم و آزادى بیان معنایش این نیست که کسى برضدمصلحت کشور، قلمش آزاد است که بنویسد، برخلاف انقلابى که مردمخون پایش دادهاند بنویسد... براى مطبوعاتى، احترام قائل هستیمکه بفهمد آزادى بیان و آزادى قلم یعنى چه.»
دفاع از انقلاب اسلامى که تحفه الهى و ودیعه شهیدان است.
باید به عنوان اصل در تمام آزادىها مورد توجه قرار گیرد; چهاین که هرگونه ضدیت، با آن خیانت است. «باید مطبوعات در خدمتکشور باشند، نه برضد انقلاب کشور. مطبوعاتى که برضد انقلاب کشورهستند، اینها خائن هستند.» و این ضدیت و خیانت، همان توطئهاىاست که گاهى نشانه آن به این شکل است. «ما از بعضى مطبوعاتتوطئه مىفهمیم براى این که مىبینیم که مسائلى که به ضد انقلاباستبا آب و تاب و با تفسیر و طول مىنویسند(و)مسائلى(را)که وفقانقلاب استیا نمىنویسند یا با اشاره رد مىشوند. این طورمطبوعات مورد قبول ملت نیست.»
بزرگنمایى نقاط ضعف جمهورى اسلامى ایران، نیز از موارد تضعیفنظام است که از نظرگاه امام، قابل قبول نیست. «ما نبایدخودمان به جان جمهورى اسلامى بیفتیم براى این که فرض کنیداعوجاجى در فلانجا واقع شده... حالا ما قلم به دستبگیریم و. ..به رخ جمهورى اسلامى بکشید.»
کسى منکر نقاط ضعف جمهورى اسلامى نیست و ما باایدهآلها وآرمانها فاصله زیادى داریم اما آیا اگر برخى از جراید، وقایعىرا که مورد بهره بردارى دشمنان قرار مىگیرد به طور مرتب با آبو تاب نقل نمایند و تا آنجا بهوقایع بپردازند که خواسته خودشان را تامین نماید، آیا اینضدیت نیست؟ و آیا وقتى متوجه شدیم که فلان حادثه مورد توجهرسانههاى غربى قرار گرفته است و یا تحلیلهاى غلط موجبات تضعیفنظام و بدبینى را فراهم مىآورد، مانیز باید به همان شیوه غربىهرچه بر قلم جارى شد بنویسیم؟ این روش ژورنالیستى ضدیتباانقلاب است که در دیدگاه امام خیانت است.
آزادى بدون رعایت مصالح کشور و انقلاب نیز از مصادیق ضدیتباانقلاب و توطئه شمرده شده است.
«... باید روى موازین مطبوعاتى... رفتار کنند. آزادى معنایشاین نیست که کسى برضد مصلحت کشور قلمش آزاد است... برخلافانقلابى که مردم خون پایش دادهاند بنویسد; همچو آزادى صحیحنیست. قلم آزاد است که مسائل را بنویسد لکن نه این که توطئهبرضد انقلاب بکند.»
چارچوب «مصالح نظام» در آزادى احزاب و تشکلهاى سیاسى نیزباید مراعات شود «همه مردم آزادند، مگر حزبى که مخالف مصلحتمملکتباشد.»
ضدیتبا مصلحت نظام از طرق مختلف، قابل تشخیص است; بزرگنمایىمشکلات، زیر سوال بردن ارگانها و نهادهاى اساسى انقلاب به اسمانتقاد، بازگویى تحلیلهاى مغرضانه و فرصت طلبانه رسانههاى غربىبه وسیله مطبوعات و احزاب داخلى و... از موارد ضدیتبا نظام ومصالح آن است.
هیچ یک از نظامهاى دمکراسى با تمام ادعاهایشان، مخالفتبانظام و مصالحشان را بر نمىتابند. بدون شک نظام اسلامى ما نیزآسیبناپذیر نیست و حفظ آن نیاز به دشمنشناسى در تمام ابعاددارد. باید توجه داشت که در دنیاى امروز «دخالت نظامى» براىبراندازى نظامها توسط قدرتهاى استکبارى به عنوان آخرین راه حلاست. براندازى حکومتهاى مستقل، به طرق بسیار دقیق روانى وجاسوسى در درون حکومت، یکى از روشهایى است که قدرتهاى بزرگبراى به زانو درآوردن حکومتهاى مخالف با خود انجام مىدهند.
شعار «آزادى» و «دمکراسى» که در حال حاضر توسط رادیوهاىبیگانه به زبانهاى مختلف تبلیغ و ترویج مىشود یکى از راهبردهاىموذیانه استکبار است. این دو شعار ضمن این که عوام پسندانهترینشعار است، بسیارى از روشنفکران ممالک را نیز تحت تاثیر قرارداده است. حتى دولتمردان نیز فریب این شعارها را مىخورند و گاهآن چنان مصالح و اهداف نظام با این دو شعار استحاله و نادیدهگرفته مىشوند که مخالفین را به نابودى و توطئه علیه نظام ترغیبمىنماید و حکومت را از هرگونه اقدام موثر که بیمه کننده نظامباشد، باز مىدارد و این روش موذیانه توسط استکبار به وسیلهعوامل داخلى در حال وقوع است.
د- توطئه و تفرقه
اختلاف افکنى، خط دیگر توطئه است که در قالب آزادى به وقوعمىپیوندد. انقلاب اسلامى ایران به برکت «وحدت» مردم با مسوولینو مسوولین با یکدیگر تاکنون به حرکتخود ادامه داده است. امامخمینى(ره)بارها ضمن موثر دانستن این عامل در پیروزىها، برحفظاین نعمتبزرگ تاکید فرمودهاند. یکى از بهترین طرق حفظ وحدت،شعائر و شعارهاى اسلامى است. شعارهاى وارداتى غربى هیچگاهنمىتوانید بین مسوولین و مردم همدلى ایجاد نمایید و این به دودلیل است:
اول، تعارض بسیارى از شعارهاى غربى با شعائر اسلامى.
دوم، نامانوس بودن این شعارها با تفکرات دینى مردم وروحانیت.
دولتمردان به جاى تکرار الفاظ غربى که غایهالامال زندگى غربىبا تفکرات مادى گرایانه آنهاست، باید شعائر اسلامى را به عنوانمحور و اصل براى جوانان تشریح نمایند و در این میان، نقشروحانیت اصیل وفقهاى عادل دشمن شناس، غیر قابل انکار است.
دشمنان نیز سعى کردهاند با کمرنگ کردن ارزشهاى اسلامى و ترویجالفاظى که ساخته و پرداخته خودشان است، اصل وحدت را نابودکنند; پس عنوان «آزادى» نباید باعث غفلت مسوولین مربوطهازعوامل و مجریان این خط توطئه در داخل بشود. در این زمینه،تاریخ مشروطیت مىتواند درسى بزرگ براى ماباشد.
اختلاف افکنى به وسیله مطبوعاتو احزاب در مشروطیتباعث تضعیف و نابودى انقلابیون و روحانیوناصیل(بهعبارت دیگر به وجود آورندگان انقلاب)و قدرتمند شدندشمنان داخلى و در نهایتبه دست گرفتن حکومت توسط آنان شد.
برهمین اساس بارها امام خمینى(ره)برعبرتگیرى از مشروطیتاشاره فرمودهاند: «درصدر مشروطیت هم با ایجاد گروههاى مختلفنگذاشتند که مشروطه به ثمر خودش برسد، او را برخلاف مسیر خودشراندند. امروز هم همان شیاطین، همانها که مخالف بااین نهضتبودند مىخواهند نگذارند... مردم ایران بیدار باشید... اگر...خللى واقع شود... در این صف فشرده ملت ایران، خطر در پیشاست.»
در ادامه امام خمینى(ره)ضمن این که تفرقه افکن را توطئهقلمداد مىنمایند بر طرد و نابودى این عناصر تاکید مىکنند.
«تفرقه افکنها را از بین خودتان بیرون کنید، ما نخواهیم گذاشتکه این تفرقه افکنىها رشد کنند، آنها را در نطفه خفه مىکنیم.
آزادى غیر از توطئه است... شیاطین در مخفىگاهها توطئه مىکنند وباید ما باهم یک صدا باهم به پیش برویم. »
از نگاه امام، درج هر مطلب تفرقه افکنانهاى، توطئهآمیز است.
«مطبوعات موظفند. .. از درج مقالاتى که مضر به انقلاب و موجبتفرقه مىشود خوددارى کنند که این خود توطئه محسوب مىشود.»
هیاهو و جنجال آفرینى توسط مطبوعات از مواردى است که باید باآن مقابله شود. جالب است که از فضاى کنونى مطبوعات، بسیارى علىرغم شعارقانون گرایى، هرگاه قانون یا مطلبى مطابق میلشان نباشدبرعلیه آن هیاهو ایجاد مىنمایند. از دیدگاه امام، عاقبت اینگونه جنجال آفرینىها، به تباهى کشیده شدن و تفرقه است. «همهاین آقایانى که ادعاى این را مىکنند که ما طرفدار قانونهستیم... ملتزم باشند که اگر قانون بر خلاف راى من هم بودخاضعم... دیگر دعوایى پیش نمىآید، هیاهو پیش نمىآید. اگر بناشد که یک جایى... دادستان بخواهد روى قوانین عمل بکند، بخواهیمبگوییم خیر ما دادستان را قبول نداریم، این معناى دیکتاتورى(است).»
جنجال برعلیه قواى موضعه قانون، موجب استقرار دیکتاتورى و بهتباهى کشیده شدن است «دیکتاتورى همین است که نه به مجلسسرفرود آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه بهتایید شوراى نگهبان و نه به قوه قضاییه... بعد از آن که قانونوظیفه را معین کرد، هرکس بخواهد که برخلاف او عمل بکند، این یکدیکتاتورى است که به صورت مظلومانه حالا پیش آمده و بعد به صورتقاهرانه خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهى خواهد کشید واین کشور وقتى به تباهى کشیده شد و این مردم متفرق شدند، اینهمان وظیفهاى است که براى ابرقدرتها باید انجام بدهد، این آدمانجام داده... اگر من این نصیحتها را مىکنم... از هیاهو وجنجال دستبردارید. روزنامهها از هیاهو و جنجال ستبردارند،قلم دارها از هیاهو و جنجال دستبردارند، نویسندهها دستبردارند، گویندهها دستبردارند.»
امام خمینى(ره)با توجه به نقش تاثیر گذارى تیتر روزنامههابرافکار و نیز نقش تیتر در هدایتبه سوى واقعیت، از درجتیترهاى محرک و نامناسب منع مىنمایند «مطبوعات موظفند ازتیترهایى که موجب تحریک... استخوددارى کنند. » ، «یکى وقتىقلمى مىخواهد مسالهاى را که کوچک استبزرگ کند، تیتر بزرگبنویسد و هرچه دلش مىخواهد بنویسد... که البته این غرضورزىاست.»
با مطالعه در نظرات امام، به خسارتهاى جبران ناپذیر به وسیلهتفرقه پى مىبریم و بدین جهت است که مىفرمایند: «اگر یک نفر...
بخواهد به هم بزند این وحدت را، این معصیتخدا را کرده است.»
این عواقب سوء، موجب تلقى توطئه از تفرقه افکنى مىشود که بههر عنوان آزادى، دمکراسى، مطبوعات و... که باشد، بایدجلوگیرى شود.