چکیده

یکی از آموزه های مهم دین اسلام که به طور ویژه در مکتب تشیع از جایگاه والایی برخوردار بوده و در مطالعات اخیر خاورشناسان نیز موردتوجه قرار گرفته، باور به مهدویت و ظهور منجی در آخرالزمان می باشد. جیمز دارمستتر از معدود مستشرقانی است که علاوه بر دیدگاه های منحصربه فردش در زمینه ی مهدویت، در این زمینه کتاب نیز نگاشته است. اگرچه اندیشمندان معاصر تا حدودی به بررسی و نقد دیدگاه های برخی از خاورشناسان در زمینه ی مهدویت پرداخته اند، اما این نوشتار، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و به صورت متمرکز، دیدگاه های جیمز دارمستتر را پیرامون مهدویت به چالش کشیده و به نقد آنها پرداخته است. از بررسی دیدگاه-های دارمستتر برمی آید که میزان دسترسی او به منابع اصیل اسلامی همچون قرآن کریم و حدیث، در نظریه-پردازی او در زمینه ی مهدویت تأثیر زیادی گذاشته و سبب شده تا نتواند تصویر درستی از مهدویت ارائه کند. او عقیده ی مهدویت را چیزی بیش از یک داستان خیالی و توهمی که برخاسته از داستان های اساطیری ایرانیان باستان است، ندانسته و آن را ابزاری در دست حیله گران برای رسیدن به قدرت معرفی کرده است؛ در صورتی که طبق تصریح قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام) و همچنین منقولات تاریخی، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نسل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بوده و در آخرالزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.

تبلیغات