آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

1- آویختن قرآن به گردن
آویزان کردن قرآن به گردن براى شخص بى‏وضو و جنب و مانند آن‏مکروه است.
2- آموزش دادن قرآن به کودکان
آموزش دادن قرآن به کودکان مستحب است. در روایت آمده، خداوندعذاب حتمى را به واسطه دو چیز از اهل زمین برمى‏دارد:
1- گام برداشتن پیران به طرف نماز.
2- آموختن قرآن به کودکان.
امیرمومنان(ع)فرمود: حق فرزند بر پدر این است که او را نیکوادب کند و به او قرآن بیاموزد.
(میزان الحکمه، ج 8، ص 76)
3- اجرت گرفتن در برابر تعلیم قرآن
اجرت گرفتن جهت تعلیم قرآن اشکال ندارد. اگرچه طبق عقیده‏مشهور فقیهان، مکروه است، ولى مزد گرفتن براى تعلیم سوره‏هایى‏از قرآن مثل حمد و سوره که از اجزاء واجب نماز است، جایز نیست.
4- اجرت گرفتن در برابر قرائت قرآن
مزد گرفتن در برابر تلاوت قرآن اشکال ندارد. یعنى جایز است‏شخص در برابر تلاوت قرآن مزد بستاند و ثواب آن را نثار دیگرى‏کند.(خواه زنده و خواه مرده)هرچند ترک این کار بهتر است.
اجیرکردن جنب و زن حائض براى قرائت‏سوره‏هاى سجده جایز نیست واجاره آن فاسد است.
5- ادا کردن حروف از مخارج
ادا کردن حروف از مخارج در قرائت قرآن روا است. معیار درصحیح بودن قرائت، عرف زبان عربى است و رعایت دقت‏هاى عالمان‏تجوید، ضرورتى ندارد.
6- از روخواندن قرآن
نگاه کردن به آیات قرآن باعث روشنى چشم و تمرکز فکر مى‏شود وقرائت نمودن آیات از روى قرآن نزد فقیهان مذاهب اسلامى افضل،بلکه مستحب است.
در روایتى اسحاق بن عمار از امام صادق(ع)مى‏پرسد: فدایت‏شوم،من قرآن را در دلم حفظ مى‏کنم. آیا آن را از حفظ بخوانم بهتراست‏یا به قرآن نگاه کنم؟ امام صادق(ع)در جواب مى‏فرماید: آن رابخوان و در کتاب(قرآن)بنگر که آن بهتر است. نگاه کردن در مصحف‏عبادت است.
در عین حال، نگاه کردن به خط قرآن در حال نماز و یا خواندن‏نماز در برابر قرآن باز مکروه است.
7- با وضو بودن
وضو گرفتن هنگام نوشتن قرآن یا خواندن آن و یا دست کشیدن به‏حاشیه‏هاى قرآن مستحب است. صاحب کشف الغطا مى‏نویسد: در روایتى‏براى قارى با وضو در غیر نماز بیست و پنج‏حسنه و قارى بدون وضوده حسنه نوشته مى‏شود.
8- بوسیدن قرآن
بوسیدن قرآن از مصادیق تعظیم واحترام به قرآن نزد عرف تلقى‏مى‏شود و از شعائر مذهبى و عملى شایسته است. گرچه تنها برخى ازمذاهب همچون حنبلى و شافعى‏تصریح به استحباب کرده‏اند ولى این‏کار در عمل میان مسلمانان رواج دارد.
9- پاره کردن قرآن
کارهایى که باعث‏بى‏احترامى و سبک شمردن آشکار کلام خداوند شودو از روى عمد باشد، مانند پاره کردن و یا انداختن قرآن درمحلهاى نجس وکثیف، کفر است. صاحب جواهر مى‏نویسد: پاره کردن‏قرآن کفراست. شافعى و حنبلى نیز به آن تصریح کرده‏اند.
ولى دور ریختن آیه‏هاى قرآن پس از تغییردادن هیئت آنها مثل خطکشیدن و پاره پاره کردن به جورى که قرآن برآن صدق نکند، اشکال‏ندارد.
10- پناه بردن به خداوند
پناه بردن به خدا از شر شیطان هنگام قرائت قرآن، در کلام الهى‏مورد تاکید قرار گرفته است:
(فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم)
فقیهان نیز بر استحباب پناهندگى به خداوند قبل از قرائت‏قرآن، اتفاق نظر دارند.
نزد مشهور فقیهان صورت استعاذه(پناهندگى به خدا)جمله «اعوذبالله من الشیطان الرجیم‏» است، ولى صاحب جواهر عبارت: «اعوذبالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم‏» را به نقل از «فقه‏الرضا» آورده است و آن را ترجیح داده است و مى‏نویسد: حمیرى‏در «قرب الاسناد» آن را از امام زمان(ع)روایت کرده است.
11- ترتیل قرآن
ترتیل در تلاوت قرآن مستحب است و منظور از آن روان خواندن‏همراه با نظم و برجسته نمودن حروف در قرائت است و این که آهنگ‏آیه با محتواى آن سازگار باشد; یعنى اگر آیه در باره عذاب الهى‏است، با آهنگ ویژه عذاب و تهدید همراه باشد و اگر آیه درباره‏عظمت و بزرگى است، با آهنگ تعظیم قرائت‏شود. از امام صادق(ع)درباره(و رتل القرآن ترتیلا)در کلام خدا، سوال شد. امام در جواب‏فرمود: على(ع) فرموده است: آیه‏هاى قرآن را واضح بیان کن و باسرعت قرائت مکن. آن چنان که در شعر مى‏خوانى و همچون ریگهاى جدااز هم و پراکنده مخوان بلکه جورى قرآن را بخوانید که در قلب‏هاى‏سخت‏شما تاثیر کند و مبادا به فکر رسیدن به انتهاى سوره‏باشید.
12- تطهیر نمودن قرآن
به عقیده همه فقیهان از بین بردن نجاست روى ورق قرآن واجب‏است. بلکه برخى تطهیر نمودن جلد قرآن وغلاف آن را(بدون قید)نیزواجب دانسته‏اند. و در صورتى که تطهیر قرآن امکان نداشته باشد،باید آن را از بین برد.
13- حفظ کردن قرآن
از دیرباز تلاوت آیات قرآن از حفظ، میان عالمان و علاقه‏مندان‏با اشتیاق تمام رواج داشته و آن سنت‏حسنه‏اى است که باعث افزایش‏حافظه و از بین بردن فراموشى و نسیان مى‏شود; گرچه ممکن است‏فقیهان کمتر به آن پرداخته باشند.
امیرمومنان على(ع)فرمود: «اقروا القرآن و استظهروه فان الله‏تعالى لایعذب قلبا وعى القرآن‏»
قرآن بخوانید و آن را حفظ کنید، خداوند قلبى را که حافظ قرآن‏باشد، عذاب نمى‏کند.
14- چرخاندن صدا درگلو(تغنى)
برگرداندن صدا با کیفیت‏خاصى که طرب انگیز و مناسب با مجالس‏لهو است، حرام است و فرقى نیست که آن در سخنان حق مانند قرائت‏قرآن یا غیر آن مانند شعر یا نثر باشد; بلکه اگر آن را در چیزى‏که خداوند به آن اطاعت مى‏شود به کار بگیرند، عقابش دو برابراست.
15- دست کشیدن بر قرآن
دست کشیدن یا رساندن جایى از بدن به قرآن درکتابهاى فقهى‏داراى مواردى است:
1- دست کشیدن بى‏وضو، جنب، زن حائض یا داراى نفاس و مستحاضه‏بر روى خطوط قرآن حرام است. اما دست کشیدن این افراد برجلدقرآن و حواشى بین خطوط مکروه است.
2- دست کشیدن یا رساندن بدن، بر بدنى که روى آن قرآن نوشته‏شده باشد، برجنب و بى‏وضو حرام است. و اگر قرآن بر دست و صورت‏نوشته شده باشد، ابتدا باید آن را از بین ببرد و سپس وضو بگیردو یا وضوى ارتماسى بگیرد.
3 نمى‏توان با تیممى که به خاطر تنگى وقت نماز گرفته شده‏است، بر خط قرآن دست کشید ولى اگر به خاطر عذر دیگرى مانندنبودن آب یا ضرر داشتن آن تیمم نموده است، مى‏تواند بر خط قرآن‏دست‏بکشد.
4- دست کشیدن بى‏وضو، جنب و غیر آن روى اثر برجاى مانده ازنوشته‏هاى قرآن، حرام است. بلکه دست کشیدن بر آیه‏هاى قرآن که بامواد ناپیدا مانند آب پیاز نوشته شده است(و مى‏توان آن را باحرارت آشکار نمود.)نیز حرام است چرا که نوشته موجود است وحرارت تنها باعث آشکار شدن آن مى‏شود.
5- دست کشیدن بر خط قرآن از پشت‏شیشه یا در آینه براى بى‏وضوو جنب و غیر آن اشکال ندارد.
6- خوردن نان که آیه برآن نوشته شده است، بر بى‏وضو و جنب(درصورتى که باعث رسیدن جایى از بدن جنب یا بى‏وضو برآن باشد.)حرام‏است و چنانچه لقمه جورى از هم جدا شده باشد که به آن قرآن‏نگویند، خوردن آن جایزاست.
16- دادن قرآن به کافر
بخشیدن قرآن کریم به کافر روا نیست.صاحب عروه مى‏نویسد: ازدادن قرآن به کافر بنا به احتیاط واجب خوددارى شود و اگر قرآن‏در دست اوست، در صورت امکان از او بستانند.
امام خمینى(ره)در حاشیه بر عروه حرمت دادن قرآن به دست کافررا محل اشکال مى‏داند. ولى عاریه دادن آن را به کافر صحیح‏نمى‏داند.
17- ریا در قرائت
ریا از گناهان کبیره است. اگر عبادت به قصد ریا انجام شود،باطل است زیرا شرک به خداوند است. در میزان‏الحکمه روایتى است‏که پیامبر(ص)فرمود: کسى که از روى ریا و یا جلب توجه مردم قرآن‏بخواند، روز قیامت در حالى خداوند را دیدار مى‏کند که صورتش‏استخوانى است و برآن هیچ گوشتى نیست و قرآن گریبان او رامى‏گیرد تا داخل آتش نماید و او به همراه کسانى که در آتش سقوطکرده‏اند، در آتش داخل مى‏شود.

تبلیغات