پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی سیاست گذاری آموزشی در زمینه عدالت آموزشی در دو کشور ایران و هند انجام شد. پژوهش از ﻧﻮع ﺗﻄﺒیﻘی-ﺗﻮﺻیﻔی بوده، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش بردی که شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است، استفاده کرده است. روش گردآوری داده ها برای پاسخگویی به سؤالات با استفاده از مقالات معتبر علمی، وب سایت های بین المللی مانند یونیسف، یونسکو و وزارت آموزش و پرورش کشورهای منتخب، ﻣﻨﺎﺑﻊ کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای، مقالات و پایان نامه ها بود. با استفاده از الگوی بردی و چارچوب پیشنهادی اسلامی هرندی، کریمی و نادی (1398) بر اساس سه محور بسترسازی عادلانه توزیع منابع، بهره مندی عادلانه از منابع و شایسته پروری داده ها گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیشترین شباهت بین هند و ایران مربوط است به وجود دوره پیش دبستانی در هر دو نظام، بهبود زیرساخت ها و امکانات بهداشتی، طبقه بندی دانش آموزان به تیزهوش و نخبه، ارزشیابی کیفی و کمی و وجود نابرابری های جنسیتی در مدارس است. یافته دیگر نشان داد نظام آموزشی هند منعطف تر است و تصمیم گیری ها غیر متمرکز است. همچنین، رویکرد های آموزشی در هند بیشتر اجتماعی محور و دلایل ترک تحصیل بیشتر فقر خانواده است؛ در حالی که در ایران رویکردهای آموزشی ماهیتی فرهنگی- اجتماعی دارند و علت ترک تحصیل دانش آموزان کمتر اقتصادی است. نتایج این تحقیق می تواند به برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی در طراحی و تدوین برنامه های مرتبط با عدالت آموزشی کمک کندد تا همه یادگیرندگان در همه مناطق کشور به طور عادلانه از فرصت های آموزشی و تربیتی بهره مند شوند.