مقایسه تطبیقی سبک های تفسیر موضوعی معاصر استنطاقی، تنزیلی، نظریه داده بنیاد
آرشیو
چکیده
عصر حاضر، دوران شکوفایی سبک های مختلف تفسیر موضوعی از جمله رویه استنطاقی، رویه تنزیلی و رویه نظریه داده بنیاد است. شناخت این رویه ها موجب بهره وری بیشتر از آن ها و کشف دقیق تر نظریه قرآنی می شود. از کارآمدترین راه های شناخت هر سبک، ارزیابی تطبیقی آنهاست؛ چرا که در پرتو مقایسه است که نقاط ضعف و قوت هر سبک، بیشتر آشکار شده و امکان ارتقاء هر سبک و در نتیجه درک بالاتر مراد الهی فراهم می شود. از این رو، این مقاله تلاش کرده است تا با روش تطبیق و تحلیل به ارزیابی سه رویه مذکور در سبک تفسیر موضوعی بپردازد و گامی در جهت کشف دقیق تر هر رویه بردارد. عناوین «قرآن، کتابی برای تاریخ نه در تاریخ»، «قابلیت پاسخگویی قرآن در مسائل نوپدید»، «لزوم کشف دیدگاه قرآن»، «نظام وارگی قرآن»، «اجتماع خیز بودن مسأله»، «لزوم بهره وری از تجربه بشری»، «یکسان نبودن متن معصوم و غیر معصوم» ملاک هایی هستند که در این مقاله بر اساس آنها، مقارنه در دو جنبه اشتراکی و افتراقی صورت پذیرفته است. به نظر می رسد که هر یک از سبک های مذکور از جهاتی کارآمد و از جهاتی نیاز به بازبینی دارند که با مقارنه صورت پذیرفته این امر ممکن می شود.COMPARATIVE ASSESSMENT OF CONTEMPORARY THEMATIC INTERPRETATION METHODS: INFERENTIAL, REVELATIONAL, GROUNDED THEORY
The current age is the era of the flourishing of different styles of thematic interpretation methods including the inferential (Istintaqi) method, the revelational (Tanzili) method, and the grounded theory method. Familiarity with these procedures will assist researchers to take more advantage from them and to discover the Qur'anic theory more precisely. Of the most efficient ways to recognize each style is their comparative evaluation; because it is in the light of comparison that the weaknesses and strengths of each style are more revealed and the possibility of upgrading each methods and as a result a higher understanding of God's purpose is provided. Therefore, this article has tried to evaluate the three mentioned procedures concerning thematic interpretation via the method of comparison and analysis and take a step forward towards a more detailed discovery of each procedure. The titles "Quran, a book for history, not in history", "The ability of the Quran to respond to new issues", "The need to discover the perspective of the Quran", "The systematization of the Quran", "The social nature of the problem", "The need to benefit from human experience" are criteria that base on them comparison are made in terms of two aspects of commonality and difference. It seems that each of the mentioned methods is efficient in some ways and needs to be revised in some other ways, which is possible with the comparison made.