فقه عاشورا
آرشیو
چکیده
متن
اندیشه و احساس دو عنصر اصلى حیات بشر هستند. چرخهاى اندیشه حرکت را پدید مىآورد; و نسیم احساس گرماى تحرک و سایش و اصطکاک را برطرف مىکند. مبانى متقن اندیشهها با همه استواریشان اگر در فضاى پاک احساس تنفس نکنند هرگز به شکوفه نخواهند نشست; احساس بىاندیشه نیز نسیمى است گذرا که شاید دست نوازش برگونهها بکشد. اما خیلى زود عبور مىکند و آدمى را در خلا اندیشه رها مىسازد.
گروهى به اندیشه بها مىدهند و آدمى را به اندیشه تعریف مىکنند و گروهى دیگر دل به احساس مىسپارند و تعریف انسان را از خمیرمایه احساس مىسازند که در این میان گروهى نیز به هر دو مىاندیشند اما در ترازوى تجربه هرگز به تعادل این دو دست نیافتهاند.
شیعه بیش از دیگر جوامع اندیشه و احساس را در هم آمیخته است.
این قوم هنگام جانفشانى همه احساس خود را در جام شهادت با چشم باز و عقل هشیار سر مىکشد.
مطمئنا این تعادل، ارمغان غرب به ما نیست چرا که اهل مغربزمین اکنون در گرداب بىهدفى غرق شدن را اعتراف مىکنند. هر چه شیعه دارد از اندیشه تا حماسه از حسین(ع) است ما با عاشورا حیات گرفتهایم. عاشورا نبض تپنده تاریخ ما است. اگر ما ایرانیان رابطه احساس و عقل را بهتر یافتهایم و میانشان پیوندى معجزهآسا برقرار کردهایم در امتداد پیامهاى صریح عاشورا قرنها زیستهایم و بالیدن را در حماسه حسین(ع) سالها تمرین کردهایم. انقلاب اسلامى خروش اندیشه در کالبد احساس بود.
مردم جان بر مرگ مىسپردند، تا خط روشن اندیشهشان ادامه یابد.
تنها ایرانیان طعم تلخ استکبار و استعمار را نچشیدهاند. اگر نگوئیم همه مردمان نیمه جنوبى جهان به یقین تمام مسلمانان، قسمتى از تاریخ خود را در سایه نفوذ غرب با افسوس مىنگرند.
چرا انقلاب اسلامى از ایران برخاست و چرا پس از پیروزى مانند انقلابهاى دیگر نپوسید و مانند انقلابهاى دیگر که تاریخ مصرف دارند به گذشته مربوط نشد؟ و چرا هر روز دروازههاى جدیدى مىگشاید؟ پاسخ سؤال را باید در پیوند ذهن و دل یا به تعبیرى حماسه عقلانى و عقلانیتحماسهاى جست که دست مسیحایى عاشورا در جان ملت نشانده است. ما مخاطبان رو در روى عاشورائیم. پیامهاى مشخص عاشورا را به ارث بردهایم.
اندیشهمان در خدمت احساس و احساسمان در خدمت اندیشه است و این پیام روشن عاشورا است.
کجا مىتوان سازگارى احساس و عقل را این چنین به نظاره نشست؟
کجا مىتوان در جویبارهاى اندیشه خروش احساس را اینگونه مشاهده کرد؟
عاشورا در فقه
فقه آمیزه دستورات است. پیامهاى گفته و ناگفته دارد. گاه راه رسیدن به هدف را مىگوید و گاه با هیچ سخن هدف را در لابلاى تاریخ مىجوید. عاشورا طوفانى بود برخاست و دریاى زمان خود را در هم کوبید. اما آنچه آواى طوفان را هنوز در گوش جامعه نجوا مىکند، فقه است.
فقه نگاههاى ما را به عاشورا همیشگى مىکند و سوز دل ما را ابدى مىنماید. فقه عاشورا از زوایاى بسیار این حادثه عظیم پرده بر مىدارد. روابط خانوادگى، اوج گذشت، لحظههاى درهم فرو ریختن و نگاههاى پر رمز و راز.
امروز فقه دریچه نگاه ما به جهان است. اگر فقه نبود عاشورا احساس را بر مىانگیخت و اندیشه را تغذیه مىنمود. اما آیا ماندگارى مىیافت و ژرفناى احساس و عمق اندیشه را در مسیر پر فراز و فرود تاریخ، فتح مىکرد؟
و در یک کلمه فقه، نور عاشورا را به گستره تاریخ تاباند و فقه عاشورا قالبى است که برداشتهاى ما را از عاشورا به نفع تاریخ تعریف مىکند.
و اما امروز امروز هم فقه عاشورائى کرانههاى دیگرى از افق آن حماسه را بر ما مىگشاید. عاشورائیان ناگزیر از فقه عاشورا درس آموختهاند.
با اینهمه، بسیارى با فقه عاشورا بیگانهاند. چه آن که فقه با زمان مىبالد. فقه عاشورایى نیازهاى امروز را از دل عاشورا بر مىآورد.
آنچه در زیر به فهرست مىکشیم فراخور برداشت عمومى است و نه حیطه مباحث تخصصى. بحث از فقه عاشورا بحثى کلان است که مجال کاوشهاى بسیار دارد که پرداختن به آن نظریات کاربردى فراوان به ارمغان مىآورد.
1- زیارتهاى حسینى
زیارتهاى بسیارى به نام امام حسین(ع) وارد شدهاند. تنوع و تعدد این زیارتها که هر یک براى زمانى خاص در نظر گرفته شدهاند ویژگى زیارتهاى حسینى است. افکار دین فرصتهاى ناب عرفانى را به بسط اندیشههایى گمارده است که محور دینمدارى و حقخواهى است.
از شب قدر که فرصتبىبدیل هستى براى نیل به عرفان الهى است، گرفته تا کمترین بهانه زمانى با زیاراتى مخصوص براى سردار کربلا آراسته شدهاند. دین از هر سوى و به هر سان، لحظهاى مىجوید تا از لایههاى زمان به روان دینداران رخنه کند و اندیشههاى حسینى را در خونشان جارى سازد.
آنچه در زیر به فهرست مىکشانیم فرصتها و زمانهایى است که هریک زیارتى مخصوص را به خود اختصاص داده است. شرح هر یک را مىتوان از مفاتیح و یا غیر آن به دست آورد:
- اول رجب.
- نیمه رجب.
- نیمه شعبان.
- اول رمضان.
- شب بیست و سوم رمضان. (شب قدر)
- روز عید فطر.
- روز عید قربان.
- شب عرفه.
- روز عرفه.
- روز عاشورا.
- روز اربعین.
و این همه، غیر از زیارتهاى متعدد و متنوعى است که براى زائر حرم حسینى(ع) وارد شدهاند.
2- زیارت قبر امام حسین علیه السلام
بر بال تاریخ که بنشینى و گذر زمان را نظاره کنى بر دو ماجرا برمىخورى که پیوندها و شباهتهاى بسیار با یکدیگر دارند که بررسى آن گفتارى مستقل را مىطلبد. آن دو، کعبه و فرزندان کربلاست. نگاهى ژرف به این دو حادثه طرحى مشترک را تداعى مىکند. هر دو، اندیشه را با زبان احساس، با تو در میان مىگذارند.
فضاى مسجد الحرام پر از جلوه گاههاى نمادین و پر از خاطره است. مروه و صفا منظرى روحانى از صبر و مقاومت را در چشم انسان مىنشاند. زمزم سخنى دارد، طواف کلامى و حجر الاسود پیامى.
حرم حسینى نیز گوشه گوشه آن با زائر سخن مىگوید. جایگاه خیام، فاصله تل زینبیه و خیمهها، علقمه، فرات، قتلگاه و... همه و همه منظرههایى از مقاومت و مظلومیت را ترسیم مىکنند.
ماندگارى و بسط دو ماجراى کعبه و کربلا و ابراهیم(ع) و حسین(ع) را باید در مناسک نمادین هر دو واقعه جست. مناسک حج ماجراى توحیدى ابراهیم(ع) را به گونهاى دیگر براى حجاج بازآفرینى مىکند. مناسک حرم حسینى نیز ویژگىها و پیامهاى حسینى(ع) را هر دم بازمىآفریند.
امامان شیعه (علیهم السلام) در توصیه به زیارت امام حسین(ع) اصرارى کمنظیر و در نوع و زمینه خود بىنظیر داشتهاند که برخى شبهه وجوب کرده و گفتهاند. شاید بتوان گفت زیارت امام حسین(ع) در هر سال یکبار واجب است در برخى روایات این زیارت برابر با هزار حج مقبول و هزار عمره مقبول قرار داده شده است. (1) آنچه در زیر فهرست مىکنیم اشارهاى گذرا به برخى از مناسک حرم حسینى; مناسکى که برخى از آنها تداعىکننده مناسک زیارت خانه خداست.
1- با پاى پیاده رفتن به سوى مرقد حسینى.
پیاده رفتن به مکه، آموزهاى از فقه عظیم حج است. پیمودن مسیر با پاى پیاده در مناسک زائر کربلا نیز به چشم مىآید. (2) چه آنکه خداوند خواسته است هر دو دیار هواى افئدهاى از ناس را به سوى خود داشته باشند. (3) پرنده قلبها رنجخار مغیلان و خستگى راه را براى رسیدن به منزل دوستبه جان مىخرد.
2- سرمه نکشیدن.
3- به فرات رفتن با تکبیر و تهلیل و غسل کردن و وضو گرفتن با آن.
4- لباس پاکیزه پوشیدن.
5- ترک مجادله و منازعه.
6- ترک قسم.
7- با پاى برهنه رفتن به سوى حرم.
8- راه رفتن به صورت متواضعانه و با حالت دلشکستگى.
9- کم سخن گفتن.
10- احسان به سایر زوار حرم.
11- صلوات بر لب داشتن.
12- وارد شدن از جانب مشرق حرم.
13- آب دادن و سقایت کردن در روز عاشورا.
14- از غذاهاى ساده استفاده کردن.
15- خواندن سلامها و زیارتها و نمازهایى که وارد شده است.
زیارتهایى که وارد شدهاند سرشار از اندیشهها و مفاهیم بارور انقلابى و عرفانى است. از زائران خواستهاند که هنگام رائتبا توجه و معرفت کامل به امام(ع) زیارت را بخوانند تا احساس و اندیشه همپاى هم بشکفد.
16- حاجت طلبیدن.
17- نفرین کردن مظلوم بر ستمگر که در این خصوص دعاى مخصوصى وارد شده است. (4)
3- تربتحسینى
سنگ و خاک ماهیتى غیر مقدس دارند. کیمیاى عنایت الهى گاه خاک و سنگ را به هویتى بلند مىرساند و آنها را در زمره بوترین شعائر الهى جاى مىدهد. حجر الاسود سنگ سیاهى است که عظمت معنوى آن عالم و آدم را شیفته خود ساخته است. تربتحسینى نیز تاریخ را به نظاره تقدس نشانده است. آن یکى لب را براى بوسیدن، و این یکى پیشانى را براى سجده کردن مىجویند. (5) شیعه با نهادن پیشانى بر تربتحسینى ذهن و دل به آفریننده مردى مىسپارد که حماسهاى توحیدى به نمایش گذاشت. آرى راه خدا از کوى حسینى(ع) مىگذرد و عرفان خدا با درس گرفتن از مدرسه حسین(ع) به دست مىآید.
تربتحسینى علاوه بر سجده کردن، احکام دیگرى نیز دارد و از جمله:
1- نهادن قدرى از آن در کام نوزاد. (6)
2- استشفاى مریض به آن. (7)
3- ذکر گفتن با تسبیح ساختهشده با آن. (8)
4- تبرک جستن به آن. (9)
5- نهادن قدرى از آن با میت در قبر (10)
4- گریه کردن
از آسمان محبتحسینى باران گریه بر دشتشیعه فرو مىریزد و فرهنگ سبز آن را هردم حیاتى تازه مىبخشد.
شنیدن رویدادهاى عاشورا گرچه بىاختیار اشک را جارى مىکند ولى آنچه جریان گریه را در تاریخ مستمر ساخته، فقه عاشورا است.
امامان شیعه (علیهم السلام ) گریستن بر حسین(ع) را شانى فقهى بخشیدند و آن را در زمره مستحبات موکد جاى دادند. مصائب دلخراش و نفسگیر، همه در برابر عاشورا بىرنگند و فراموششدنى.
چتر عاشورا به گستره تمام غمهااست. هر غم بهانهاى براى مرور دوباره عاشورا است. امامان (علیهم السلام) در هر ماتم مصیبتحسین(ع) را به یاد مىآوردند و بر هر مصیبتى لباس گریه بر حسین(ع) را مىپوشاندند.
امام رضا(ع) به یکى از یاران خود فرمود: اگر مىخواهى بر چیزى گریه کنى، بر حسین(ع) گریه کن (11) و نیز فرمود: (فعلى مثل الحسین(ع) فلیبک الباکون) بر مانند حسین(ع) باید گریهکنندگان بگریند. (12)
5- نماز
دین هر حادثهاى را سوژهاى براى طرح نماز و نماز را سوژهاى براى تقرب به خدا قرار داده است.
حسین(ع) از دل نماز برخاست و نماز ما مردمان از دل نهضت او سر برافراشته است. (13) محرم و کربلا زمان و مکانى هستند که بر چهره، رنگ دلنشین حسین(ع) را دارند. دین در این دو بذر نماز را افشانده است. شرح این داستان فرصتى بلند مىطلبد. در اینجا تنها از یک زاویه به موضوع مىنگریم و آن فهرستى از برخى از احکام نماز در ارتباط با کربلا و محرم است.
1- پیرامون نمازهاى واجب.
الف- خواندن نماز واجب در حرم امام حسین(ع) از جایگاه و اهمیتى بلند برخوردار است. در روایت، ثواب آن برابر با حج قرار داده شده است. (14)
ب- مسافر در حرم حسینى مخیر میان تمام و یا شکسته خواندن نماز است. (15)
2- پیرامون نمازهاى نافله
الف- خواندن نافلهها در حرم حسینى از اجرى دیگر و اعتبارى بیشتر بر خوردار است. در روایت، ثواب خواندن نافله در حرم حسینى برابر با عمره قرار داده شده است. (16)
ب- در ارتباط
با محرم و کربلا نمازهاى مستحبى خاصى وارد شده است.
1- نمازهاى شب عاشورا:
یکم: نماز صدر رکعتى.
دوم: نماز چهار رکعتى در آخر شب.
سوم: نماز چهار رکعتى دیگر.
2- نماز روز عاشورا; این نماز چهار رکعتى است.
3- نمازهاى حرم امام حسین(ع).
در این زمینه نمازهاى فراوانى وارد شده است که تنها به دو مورد اشاره مىشود:
یکم: نماز دو رکعتى که در بالاى سر مقدس خوانده مىشود.
دوم: نماز چهار رکعتى که براى رفع حاجتخوانده شود. (17)
6- مقتلخوانى
مقتلخوانى و ذکر وقایع عاشورا از آداب روز عاشورا و مستحبات برشمرده مىشود. باید دانست که مقتل را آنچنان که هستباید خواند. چه آنکه زیادهگویى و حادثهسازى دستخطاکار بشر را در فعل یکسره زلال معصوم (علیهم السلام) فرو مىبرد و تشنگان را از مفاهیم ناب عاشورا محروم و به نوشیدن گل و لاى مخلوط با زلال عاشورا محکوم مىکند. آنان که به بهانه سوز دل یا سوزاندن دلها، مردم را به صحنه حوادث جعلى مىبرند باید کار و انگیزههاى خویش را مرور کنند. آیا آنان حادثههاى دستساز خود را از حوادثى که معصوم (علیهم السلام) آفریده است کارسازتر مىدانند؟! قبح کمگذارى در بیان رویدادهاى عاشورا از قبح زیادهگویى در آن کمتر نیست. نباید گزینشى عمل کرد گاه با نگفتن قطعههایى از این نهضت استثنایى هدفهاى آن را از بین مىبریم یا هدفهایى نادرستبراى آن ترسیم مىکنیم. مقتلخوانى مرورى استبر وقایع روز عاشورا آنچنان که رخ داده است.
7- شعرسرایى
شعر شیعه عطر حماسه مىپراکند بوى خون مىدهد و روح مخاطب را به جوش و خروش مىاندازد.
شعر شیعه را اگر ردیابى کنى به عاشورا خواهى رسید. بغض شیعه در عاشورا مىشکند و اشک و خون، بیتبیتبر صفحات تاریخ فرو مىریزد. شعر عاشورایى تجلیگاه شعار، خاستگاه شور و خیزش شعور و در یک کلمه، نقطه به هم رسیدن احساس و اندیشه شیعه است. شعر عاشورا تجسم و نمود عینى جانبازى و جانگذارى شیعه را پاس مىدارد. قلمها و زبانهاى عاشورائى با زمان سخن مىگویند.
عاشورا را در گذشته نمى بینند. هر روز را در عاشورا مىیابند و عاشورا در هر روز. شعر عاشورا شیعه را براى انتقامگیرى مترصد نگه مىدارد. امامان شیعه (علیهم السلام) شعر گفتن براى عاشورا را ارجى بزرگ مىنهادند. دست نوازشگر امامتشاعران عاشورایى بسیارى را پرورش داد.
آنان شعرسرایى را شانى فقهى بخشیدند و لباس استحباب بر آن پوشاندند. (18) شعر عاشورایى را باید با سوز سرود و با سوز خواند. امام صادق(ع) به ابو هارون شاعر فرمود: شعرى در باره حسین(ع) بخوان. او خواند. امام فرمود: آنگونه که در جمع خود مىخوانى بخوان. ابو هارون این بار قصیدهاى را با سوز خواند.
امام(ع) با صداى بلند گریست و صداى گریه زنان نیز از پس پرده برخاست. (19)
8- نپرداختن به امور دنیا
قلب و ذهن را در روز عاشورا نباید از توجه به حادثه حسینى باز داشت. پرداختن به امور دنیا این توجه را کمرنگ کرده و نهضت را از یادها مىبرد. به همین جهت وانهادن امور و حاجات دنیوى از آداب روز عاشورا قرار داده شده است. (20)
9- برپایى مجلس ماتم
برپا داشتن مجلس سوگوارى به ویژه در روز دهم فرازى بر جسته از فقه عاشورا است. امامان (علیهم السلام) به این موضوع بسیار توجه نشان دادهاند. گاه خود مجالسى پرشور را از زنان و مردان ترتیب مىدادند و بر امام حسین(ع) فراوان اشک مىریختند. (21) در یکى از این مجالس که امام صادق(ع) ترتیب داده بود طفلى شیرخوار را به درون مجلس آوردند و به امام(ع) دادند.
امام(ع) با دیدن آن وضع، گریهاش شدت گرفت و در نتیجه جلسه پرشورتر شد. (22)
10- تعزیت گفتن
مستحب است در روز عاشورا مومنان یکدیگر تعزیتبگویند و این جمله را بر زبان آورند.
(اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین(ع) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدى من آل محمد (علیهم السلام)» (23)
11- خوددارى از طعام
امام صادق(ع) به ابن سنان فرمود:
در این روز عاشورا از خوردن غذا خوددارى کن اما روزه نگیر. (24) مستحب است در عصر با خوردن آب این امساک را بشکنیم. (25) و بعد از آن از غذاهاى ساده استفاده کنیم. (26)
12- پوشیدن لباس پاکیزه
از آداب روز عاشورا پوشیدن لباس پاکیزه است. (27)
13- لعن کردن قاتلان
از آداب روز عاشورا لعن کردن قاتلان امام حسین(ع) است. در این روز گفتن این جمله «اللهم العن قتله الحسین(ع)» تا هزار بار مستحب است. (28)
14- ترک خنده و شادى
شادى نکردن و نخندیدن از آداب روز عاشورا برشمرده شده است. (29)
15- ترک لهو و لعب
لهو و لعب امرى ناپسند است و در روز عاشورا ناپسندیدهتر. ترک لهو و لعب از آداب روز عاشورا برشمرده شده است. (30)
16- قمهزنى
نهضتحسینى زلال و شفاف است هر کس از هر مذهبى مىتواند جرعهاى از آن بنوشد. شایسته است عزاداران نهضت از رفتارهاى ابهامآمیز و سنگین براى هاضمه جهانیان بپرهیزند.
قمهزنى به نهضت عاشورا ضربه مىزند و چهره نادرستى از عاشورا در اذهان بسیارى مىآفریند هر چند که قمهزنان نیت پاک داشته باشند. داشتن نیتحسینى کافى نیستباید رفتارها نیز حسینى شود. از این رو امام خمینى(ره) فرمود:
«در شرایط کنونى قمه نزنید.» همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامى انجام این کار را به شدت منع کردند.
17- شبیهسازى
امام خمینى(ره) فرمود:
«شبیهسازى اگر مشتمل بر محرمات نبود و سبب تضعیف مذهب نباشد بلا مانع است.»
پىنوشتها:
1- سفینه، ج 2، ص 564
2- روایتى که این عمل را مستحب کرده از امام صادق(ع) است (مفاتیح، ص 754)
3- امام صادق(ع) به خداوند عرض کرد: یا من ... جعل افئده الناس تهوى الینا اغفر لى و لاخوانى و زوار قبر ابى الحسین بن على صلوات الله علیهما...(سفینه، ج 2، ص 564)
4- مىتوان براى دریافتشرح بیشتر این اعمال به مفاتیح و سفینه و اقبال سید و غیره مراجعه کرد.
5- سفینه، ج 1، ص 121.
6- وسائل الشیعه.
7- سفینه، ج 1، ص 121. (امام کاظم(ع) فرمود: «ان الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و اولیائنا»
8- همان.
9- همان.
10- همان.
11- بحار، ج، 44، ص283.
12- وسائل، ج 14، ص 504.
13- «اشهد انک قد اقمت الصلاه»
14- مفاتیح، ص 760.
15- رسالههاى عملیه.
16- مفاتیح، ص 760.
17- به مفاتیح مراجعه شود.
18- وسائل الشیعه، ج 14، ص593.
19- همان.
20- سفینه البحار، ج 2، ص196.
21- بحار، ج 45، ص257; الغدیر، ج 2، ص 192.
22- ماساه الحسین، الخطیب الکاشى، ص 151، چاپ منشورات رضى.
23- مفاتیح، ص 524 و 830.
24- بحار، ج 45، ص257.
25- سفینه البحار، ج 2، ص196.
26- مفاتیح، ص 525.
27- همان، ص526.
28- مفاتیح الجنان، ص527.
29- همان.
30- همان.
گروهى به اندیشه بها مىدهند و آدمى را به اندیشه تعریف مىکنند و گروهى دیگر دل به احساس مىسپارند و تعریف انسان را از خمیرمایه احساس مىسازند که در این میان گروهى نیز به هر دو مىاندیشند اما در ترازوى تجربه هرگز به تعادل این دو دست نیافتهاند.
شیعه بیش از دیگر جوامع اندیشه و احساس را در هم آمیخته است.
این قوم هنگام جانفشانى همه احساس خود را در جام شهادت با چشم باز و عقل هشیار سر مىکشد.
مطمئنا این تعادل، ارمغان غرب به ما نیست چرا که اهل مغربزمین اکنون در گرداب بىهدفى غرق شدن را اعتراف مىکنند. هر چه شیعه دارد از اندیشه تا حماسه از حسین(ع) است ما با عاشورا حیات گرفتهایم. عاشورا نبض تپنده تاریخ ما است. اگر ما ایرانیان رابطه احساس و عقل را بهتر یافتهایم و میانشان پیوندى معجزهآسا برقرار کردهایم در امتداد پیامهاى صریح عاشورا قرنها زیستهایم و بالیدن را در حماسه حسین(ع) سالها تمرین کردهایم. انقلاب اسلامى خروش اندیشه در کالبد احساس بود.
مردم جان بر مرگ مىسپردند، تا خط روشن اندیشهشان ادامه یابد.
تنها ایرانیان طعم تلخ استکبار و استعمار را نچشیدهاند. اگر نگوئیم همه مردمان نیمه جنوبى جهان به یقین تمام مسلمانان، قسمتى از تاریخ خود را در سایه نفوذ غرب با افسوس مىنگرند.
چرا انقلاب اسلامى از ایران برخاست و چرا پس از پیروزى مانند انقلابهاى دیگر نپوسید و مانند انقلابهاى دیگر که تاریخ مصرف دارند به گذشته مربوط نشد؟ و چرا هر روز دروازههاى جدیدى مىگشاید؟ پاسخ سؤال را باید در پیوند ذهن و دل یا به تعبیرى حماسه عقلانى و عقلانیتحماسهاى جست که دست مسیحایى عاشورا در جان ملت نشانده است. ما مخاطبان رو در روى عاشورائیم. پیامهاى مشخص عاشورا را به ارث بردهایم.
اندیشهمان در خدمت احساس و احساسمان در خدمت اندیشه است و این پیام روشن عاشورا است.
کجا مىتوان سازگارى احساس و عقل را این چنین به نظاره نشست؟
کجا مىتوان در جویبارهاى اندیشه خروش احساس را اینگونه مشاهده کرد؟
عاشورا در فقه
فقه آمیزه دستورات است. پیامهاى گفته و ناگفته دارد. گاه راه رسیدن به هدف را مىگوید و گاه با هیچ سخن هدف را در لابلاى تاریخ مىجوید. عاشورا طوفانى بود برخاست و دریاى زمان خود را در هم کوبید. اما آنچه آواى طوفان را هنوز در گوش جامعه نجوا مىکند، فقه است.
فقه نگاههاى ما را به عاشورا همیشگى مىکند و سوز دل ما را ابدى مىنماید. فقه عاشورا از زوایاى بسیار این حادثه عظیم پرده بر مىدارد. روابط خانوادگى، اوج گذشت، لحظههاى درهم فرو ریختن و نگاههاى پر رمز و راز.
امروز فقه دریچه نگاه ما به جهان است. اگر فقه نبود عاشورا احساس را بر مىانگیخت و اندیشه را تغذیه مىنمود. اما آیا ماندگارى مىیافت و ژرفناى احساس و عمق اندیشه را در مسیر پر فراز و فرود تاریخ، فتح مىکرد؟
و در یک کلمه فقه، نور عاشورا را به گستره تاریخ تاباند و فقه عاشورا قالبى است که برداشتهاى ما را از عاشورا به نفع تاریخ تعریف مىکند.
و اما امروز امروز هم فقه عاشورائى کرانههاى دیگرى از افق آن حماسه را بر ما مىگشاید. عاشورائیان ناگزیر از فقه عاشورا درس آموختهاند.
با اینهمه، بسیارى با فقه عاشورا بیگانهاند. چه آن که فقه با زمان مىبالد. فقه عاشورایى نیازهاى امروز را از دل عاشورا بر مىآورد.
آنچه در زیر به فهرست مىکشیم فراخور برداشت عمومى است و نه حیطه مباحث تخصصى. بحث از فقه عاشورا بحثى کلان است که مجال کاوشهاى بسیار دارد که پرداختن به آن نظریات کاربردى فراوان به ارمغان مىآورد.
1- زیارتهاى حسینى
زیارتهاى بسیارى به نام امام حسین(ع) وارد شدهاند. تنوع و تعدد این زیارتها که هر یک براى زمانى خاص در نظر گرفته شدهاند ویژگى زیارتهاى حسینى است. افکار دین فرصتهاى ناب عرفانى را به بسط اندیشههایى گمارده است که محور دینمدارى و حقخواهى است.
از شب قدر که فرصتبىبدیل هستى براى نیل به عرفان الهى است، گرفته تا کمترین بهانه زمانى با زیاراتى مخصوص براى سردار کربلا آراسته شدهاند. دین از هر سوى و به هر سان، لحظهاى مىجوید تا از لایههاى زمان به روان دینداران رخنه کند و اندیشههاى حسینى را در خونشان جارى سازد.
آنچه در زیر به فهرست مىکشانیم فرصتها و زمانهایى است که هریک زیارتى مخصوص را به خود اختصاص داده است. شرح هر یک را مىتوان از مفاتیح و یا غیر آن به دست آورد:
- اول رجب.
- نیمه رجب.
- نیمه شعبان.
- اول رمضان.
- شب بیست و سوم رمضان. (شب قدر)
- روز عید فطر.
- روز عید قربان.
- شب عرفه.
- روز عرفه.
- روز عاشورا.
- روز اربعین.
و این همه، غیر از زیارتهاى متعدد و متنوعى است که براى زائر حرم حسینى(ع) وارد شدهاند.
2- زیارت قبر امام حسین علیه السلام
بر بال تاریخ که بنشینى و گذر زمان را نظاره کنى بر دو ماجرا برمىخورى که پیوندها و شباهتهاى بسیار با یکدیگر دارند که بررسى آن گفتارى مستقل را مىطلبد. آن دو، کعبه و فرزندان کربلاست. نگاهى ژرف به این دو حادثه طرحى مشترک را تداعى مىکند. هر دو، اندیشه را با زبان احساس، با تو در میان مىگذارند.
فضاى مسجد الحرام پر از جلوه گاههاى نمادین و پر از خاطره است. مروه و صفا منظرى روحانى از صبر و مقاومت را در چشم انسان مىنشاند. زمزم سخنى دارد، طواف کلامى و حجر الاسود پیامى.
حرم حسینى نیز گوشه گوشه آن با زائر سخن مىگوید. جایگاه خیام، فاصله تل زینبیه و خیمهها، علقمه، فرات، قتلگاه و... همه و همه منظرههایى از مقاومت و مظلومیت را ترسیم مىکنند.
ماندگارى و بسط دو ماجراى کعبه و کربلا و ابراهیم(ع) و حسین(ع) را باید در مناسک نمادین هر دو واقعه جست. مناسک حج ماجراى توحیدى ابراهیم(ع) را به گونهاى دیگر براى حجاج بازآفرینى مىکند. مناسک حرم حسینى نیز ویژگىها و پیامهاى حسینى(ع) را هر دم بازمىآفریند.
امامان شیعه (علیهم السلام) در توصیه به زیارت امام حسین(ع) اصرارى کمنظیر و در نوع و زمینه خود بىنظیر داشتهاند که برخى شبهه وجوب کرده و گفتهاند. شاید بتوان گفت زیارت امام حسین(ع) در هر سال یکبار واجب است در برخى روایات این زیارت برابر با هزار حج مقبول و هزار عمره مقبول قرار داده شده است. (1) آنچه در زیر فهرست مىکنیم اشارهاى گذرا به برخى از مناسک حرم حسینى; مناسکى که برخى از آنها تداعىکننده مناسک زیارت خانه خداست.
1- با پاى پیاده رفتن به سوى مرقد حسینى.
پیاده رفتن به مکه، آموزهاى از فقه عظیم حج است. پیمودن مسیر با پاى پیاده در مناسک زائر کربلا نیز به چشم مىآید. (2) چه آنکه خداوند خواسته است هر دو دیار هواى افئدهاى از ناس را به سوى خود داشته باشند. (3) پرنده قلبها رنجخار مغیلان و خستگى راه را براى رسیدن به منزل دوستبه جان مىخرد.
2- سرمه نکشیدن.
3- به فرات رفتن با تکبیر و تهلیل و غسل کردن و وضو گرفتن با آن.
4- لباس پاکیزه پوشیدن.
5- ترک مجادله و منازعه.
6- ترک قسم.
7- با پاى برهنه رفتن به سوى حرم.
8- راه رفتن به صورت متواضعانه و با حالت دلشکستگى.
9- کم سخن گفتن.
10- احسان به سایر زوار حرم.
11- صلوات بر لب داشتن.
12- وارد شدن از جانب مشرق حرم.
13- آب دادن و سقایت کردن در روز عاشورا.
14- از غذاهاى ساده استفاده کردن.
15- خواندن سلامها و زیارتها و نمازهایى که وارد شده است.
زیارتهایى که وارد شدهاند سرشار از اندیشهها و مفاهیم بارور انقلابى و عرفانى است. از زائران خواستهاند که هنگام رائتبا توجه و معرفت کامل به امام(ع) زیارت را بخوانند تا احساس و اندیشه همپاى هم بشکفد.
16- حاجت طلبیدن.
17- نفرین کردن مظلوم بر ستمگر که در این خصوص دعاى مخصوصى وارد شده است. (4)
3- تربتحسینى
سنگ و خاک ماهیتى غیر مقدس دارند. کیمیاى عنایت الهى گاه خاک و سنگ را به هویتى بلند مىرساند و آنها را در زمره بوترین شعائر الهى جاى مىدهد. حجر الاسود سنگ سیاهى است که عظمت معنوى آن عالم و آدم را شیفته خود ساخته است. تربتحسینى نیز تاریخ را به نظاره تقدس نشانده است. آن یکى لب را براى بوسیدن، و این یکى پیشانى را براى سجده کردن مىجویند. (5) شیعه با نهادن پیشانى بر تربتحسینى ذهن و دل به آفریننده مردى مىسپارد که حماسهاى توحیدى به نمایش گذاشت. آرى راه خدا از کوى حسینى(ع) مىگذرد و عرفان خدا با درس گرفتن از مدرسه حسین(ع) به دست مىآید.
تربتحسینى علاوه بر سجده کردن، احکام دیگرى نیز دارد و از جمله:
1- نهادن قدرى از آن در کام نوزاد. (6)
2- استشفاى مریض به آن. (7)
3- ذکر گفتن با تسبیح ساختهشده با آن. (8)
4- تبرک جستن به آن. (9)
5- نهادن قدرى از آن با میت در قبر (10)
4- گریه کردن
از آسمان محبتحسینى باران گریه بر دشتشیعه فرو مىریزد و فرهنگ سبز آن را هردم حیاتى تازه مىبخشد.
شنیدن رویدادهاى عاشورا گرچه بىاختیار اشک را جارى مىکند ولى آنچه جریان گریه را در تاریخ مستمر ساخته، فقه عاشورا است.
امامان شیعه (علیهم السلام ) گریستن بر حسین(ع) را شانى فقهى بخشیدند و آن را در زمره مستحبات موکد جاى دادند. مصائب دلخراش و نفسگیر، همه در برابر عاشورا بىرنگند و فراموششدنى.
چتر عاشورا به گستره تمام غمهااست. هر غم بهانهاى براى مرور دوباره عاشورا است. امامان (علیهم السلام) در هر ماتم مصیبتحسین(ع) را به یاد مىآوردند و بر هر مصیبتى لباس گریه بر حسین(ع) را مىپوشاندند.
امام رضا(ع) به یکى از یاران خود فرمود: اگر مىخواهى بر چیزى گریه کنى، بر حسین(ع) گریه کن (11) و نیز فرمود: (فعلى مثل الحسین(ع) فلیبک الباکون) بر مانند حسین(ع) باید گریهکنندگان بگریند. (12)
5- نماز
دین هر حادثهاى را سوژهاى براى طرح نماز و نماز را سوژهاى براى تقرب به خدا قرار داده است.
حسین(ع) از دل نماز برخاست و نماز ما مردمان از دل نهضت او سر برافراشته است. (13) محرم و کربلا زمان و مکانى هستند که بر چهره، رنگ دلنشین حسین(ع) را دارند. دین در این دو بذر نماز را افشانده است. شرح این داستان فرصتى بلند مىطلبد. در اینجا تنها از یک زاویه به موضوع مىنگریم و آن فهرستى از برخى از احکام نماز در ارتباط با کربلا و محرم است.
1- پیرامون نمازهاى واجب.
الف- خواندن نماز واجب در حرم امام حسین(ع) از جایگاه و اهمیتى بلند برخوردار است. در روایت، ثواب آن برابر با حج قرار داده شده است. (14)
ب- مسافر در حرم حسینى مخیر میان تمام و یا شکسته خواندن نماز است. (15)
2- پیرامون نمازهاى نافله
الف- خواندن نافلهها در حرم حسینى از اجرى دیگر و اعتبارى بیشتر بر خوردار است. در روایت، ثواب خواندن نافله در حرم حسینى برابر با عمره قرار داده شده است. (16)
ب- در ارتباط
با محرم و کربلا نمازهاى مستحبى خاصى وارد شده است.
1- نمازهاى شب عاشورا:
یکم: نماز صدر رکعتى.
دوم: نماز چهار رکعتى در آخر شب.
سوم: نماز چهار رکعتى دیگر.
2- نماز روز عاشورا; این نماز چهار رکعتى است.
3- نمازهاى حرم امام حسین(ع).
در این زمینه نمازهاى فراوانى وارد شده است که تنها به دو مورد اشاره مىشود:
یکم: نماز دو رکعتى که در بالاى سر مقدس خوانده مىشود.
دوم: نماز چهار رکعتى که براى رفع حاجتخوانده شود. (17)
6- مقتلخوانى
مقتلخوانى و ذکر وقایع عاشورا از آداب روز عاشورا و مستحبات برشمرده مىشود. باید دانست که مقتل را آنچنان که هستباید خواند. چه آنکه زیادهگویى و حادثهسازى دستخطاکار بشر را در فعل یکسره زلال معصوم (علیهم السلام) فرو مىبرد و تشنگان را از مفاهیم ناب عاشورا محروم و به نوشیدن گل و لاى مخلوط با زلال عاشورا محکوم مىکند. آنان که به بهانه سوز دل یا سوزاندن دلها، مردم را به صحنه حوادث جعلى مىبرند باید کار و انگیزههاى خویش را مرور کنند. آیا آنان حادثههاى دستساز خود را از حوادثى که معصوم (علیهم السلام) آفریده است کارسازتر مىدانند؟! قبح کمگذارى در بیان رویدادهاى عاشورا از قبح زیادهگویى در آن کمتر نیست. نباید گزینشى عمل کرد گاه با نگفتن قطعههایى از این نهضت استثنایى هدفهاى آن را از بین مىبریم یا هدفهایى نادرستبراى آن ترسیم مىکنیم. مقتلخوانى مرورى استبر وقایع روز عاشورا آنچنان که رخ داده است.
7- شعرسرایى
شعر شیعه عطر حماسه مىپراکند بوى خون مىدهد و روح مخاطب را به جوش و خروش مىاندازد.
شعر شیعه را اگر ردیابى کنى به عاشورا خواهى رسید. بغض شیعه در عاشورا مىشکند و اشک و خون، بیتبیتبر صفحات تاریخ فرو مىریزد. شعر عاشورایى تجلیگاه شعار، خاستگاه شور و خیزش شعور و در یک کلمه، نقطه به هم رسیدن احساس و اندیشه شیعه است. شعر عاشورا تجسم و نمود عینى جانبازى و جانگذارى شیعه را پاس مىدارد. قلمها و زبانهاى عاشورائى با زمان سخن مىگویند.
عاشورا را در گذشته نمى بینند. هر روز را در عاشورا مىیابند و عاشورا در هر روز. شعر عاشورا شیعه را براى انتقامگیرى مترصد نگه مىدارد. امامان شیعه (علیهم السلام) شعر گفتن براى عاشورا را ارجى بزرگ مىنهادند. دست نوازشگر امامتشاعران عاشورایى بسیارى را پرورش داد.
آنان شعرسرایى را شانى فقهى بخشیدند و لباس استحباب بر آن پوشاندند. (18) شعر عاشورایى را باید با سوز سرود و با سوز خواند. امام صادق(ع) به ابو هارون شاعر فرمود: شعرى در باره حسین(ع) بخوان. او خواند. امام فرمود: آنگونه که در جمع خود مىخوانى بخوان. ابو هارون این بار قصیدهاى را با سوز خواند.
امام(ع) با صداى بلند گریست و صداى گریه زنان نیز از پس پرده برخاست. (19)
8- نپرداختن به امور دنیا
قلب و ذهن را در روز عاشورا نباید از توجه به حادثه حسینى باز داشت. پرداختن به امور دنیا این توجه را کمرنگ کرده و نهضت را از یادها مىبرد. به همین جهت وانهادن امور و حاجات دنیوى از آداب روز عاشورا قرار داده شده است. (20)
9- برپایى مجلس ماتم
برپا داشتن مجلس سوگوارى به ویژه در روز دهم فرازى بر جسته از فقه عاشورا است. امامان (علیهم السلام) به این موضوع بسیار توجه نشان دادهاند. گاه خود مجالسى پرشور را از زنان و مردان ترتیب مىدادند و بر امام حسین(ع) فراوان اشک مىریختند. (21) در یکى از این مجالس که امام صادق(ع) ترتیب داده بود طفلى شیرخوار را به درون مجلس آوردند و به امام(ع) دادند.
امام(ع) با دیدن آن وضع، گریهاش شدت گرفت و در نتیجه جلسه پرشورتر شد. (22)
10- تعزیت گفتن
مستحب است در روز عاشورا مومنان یکدیگر تعزیتبگویند و این جمله را بر زبان آورند.
(اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین(ع) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدى من آل محمد (علیهم السلام)» (23)
11- خوددارى از طعام
امام صادق(ع) به ابن سنان فرمود:
در این روز عاشورا از خوردن غذا خوددارى کن اما روزه نگیر. (24) مستحب است در عصر با خوردن آب این امساک را بشکنیم. (25) و بعد از آن از غذاهاى ساده استفاده کنیم. (26)
12- پوشیدن لباس پاکیزه
از آداب روز عاشورا پوشیدن لباس پاکیزه است. (27)
13- لعن کردن قاتلان
از آداب روز عاشورا لعن کردن قاتلان امام حسین(ع) است. در این روز گفتن این جمله «اللهم العن قتله الحسین(ع)» تا هزار بار مستحب است. (28)
14- ترک خنده و شادى
شادى نکردن و نخندیدن از آداب روز عاشورا برشمرده شده است. (29)
15- ترک لهو و لعب
لهو و لعب امرى ناپسند است و در روز عاشورا ناپسندیدهتر. ترک لهو و لعب از آداب روز عاشورا برشمرده شده است. (30)
16- قمهزنى
نهضتحسینى زلال و شفاف است هر کس از هر مذهبى مىتواند جرعهاى از آن بنوشد. شایسته است عزاداران نهضت از رفتارهاى ابهامآمیز و سنگین براى هاضمه جهانیان بپرهیزند.
قمهزنى به نهضت عاشورا ضربه مىزند و چهره نادرستى از عاشورا در اذهان بسیارى مىآفریند هر چند که قمهزنان نیت پاک داشته باشند. داشتن نیتحسینى کافى نیستباید رفتارها نیز حسینى شود. از این رو امام خمینى(ره) فرمود:
«در شرایط کنونى قمه نزنید.» همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامى انجام این کار را به شدت منع کردند.
17- شبیهسازى
امام خمینى(ره) فرمود:
«شبیهسازى اگر مشتمل بر محرمات نبود و سبب تضعیف مذهب نباشد بلا مانع است.»
پىنوشتها:
1- سفینه، ج 2، ص 564
2- روایتى که این عمل را مستحب کرده از امام صادق(ع) است (مفاتیح، ص 754)
3- امام صادق(ع) به خداوند عرض کرد: یا من ... جعل افئده الناس تهوى الینا اغفر لى و لاخوانى و زوار قبر ابى الحسین بن على صلوات الله علیهما...(سفینه، ج 2، ص 564)
4- مىتوان براى دریافتشرح بیشتر این اعمال به مفاتیح و سفینه و اقبال سید و غیره مراجعه کرد.
5- سفینه، ج 1، ص 121.
6- وسائل الشیعه.
7- سفینه، ج 1، ص 121. (امام کاظم(ع) فرمود: «ان الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و اولیائنا»
8- همان.
9- همان.
10- همان.
11- بحار، ج، 44، ص283.
12- وسائل، ج 14، ص 504.
13- «اشهد انک قد اقمت الصلاه»
14- مفاتیح، ص 760.
15- رسالههاى عملیه.
16- مفاتیح، ص 760.
17- به مفاتیح مراجعه شود.
18- وسائل الشیعه، ج 14، ص593.
19- همان.
20- سفینه البحار، ج 2، ص196.
21- بحار، ج 45، ص257; الغدیر، ج 2، ص 192.
22- ماساه الحسین، الخطیب الکاشى، ص 151، چاپ منشورات رضى.
23- مفاتیح، ص 524 و 830.
24- بحار، ج 45، ص257.
25- سفینه البحار، ج 2، ص196.
26- مفاتیح، ص 525.
27- همان، ص526.
28- مفاتیح الجنان، ص527.
29- همان.
30- همان.