قاعده نفی سبیل و بی کیفرمانی، در حقوق کیفری بین الملل
آرشیو
چکیده
بی کیفرمانی از دغدغه های مهم حقوق کیفری بین الملل است که در دهه های اخیر موردتوجه فزاینده ای بوده است. در این مقاله تلاش شده به بررسی این سؤال مهم پرداخته شود که بی کیفرمانی در حقوق کیفری بین الملل در پرتو قاعده نفی سبیل چگونه قابل تحلیل است؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که بی کیفرمانی در حقوق کیفری بین المللی بر مجازات مجرمین با استفاده از معاضدت قضایی دولت ها، استرداد مجرمین و نیابت قضایی تأکید دارد. قاعده نفی فی سبیل به معنای عدم سلطه بیگانگان بر مسلمان منافاتی با روش های تحقق بی کیفرمانی مانند معاضدت قضایی میان کشورها، استرداد مجرمین و نیابت قضایی ندارد، زیرا در اسلام نیز بر ضرورت مجازات مجرمین تأکید شده و مقابله با بی کیفرمانی پذیرفته شده است. از طرفی مشروط بودن «نفی سبیل» به عدم ایجاد سبب از سوی مسلمان و تعدیل قاعده «نفی سبیل» با قواعدی زیست مسالمت آمیز از دلایلی است که در عدم تعارض قاعده نفی سبیل با استرداد مجرمین، همکاری قضایی و نیابت قضایی مطرح می شود. استرداد مجرمین، همکاری قضایی و نیابت قضایی به معنای سلطه کشورهای بیگانه بر مسلمانان نبوده و نوعی همکاری متقابل بر اساس معاهدات همکاری است که به تحقق عدالت قضایی مورد تأکید اسلام کمک می کند. بر این اساس توجه به استرداد مجرمین، معاضدت قضایی و نیابت قضایی در سطح بین المللی به منظور مقابله با بی کیفرمانی از سوی قانون گذار داخلی ضروری به نظر می رسد.The Rule of Negation of Dominance and Impunity in International Criminal Law
Impunity is one of the important concerns of international criminal law, which has received increasing attention in recent decades. In this paper, an attempt has been made to examine the important question of how impunity in international criminal law can be analyzed in the light of the rule of negation of the dominance. The present paper is descriptive and analytical and has investigated the mentioned question applying the library method. The findings indicate that impunity in international criminal law emphasizes the punishment of criminals using the judicial assistance of governments, the extradition of criminals and judicial representation. The rule of negation dominance, which means the non-dominance of foreigners over a Muslim, does not contradict the methods of achieving impunity, such as judicial assistance between countries, extradition of criminals, and judicial representation, because in Islam, the necessity of punishing criminals is also emphasized and fighting against impunity is accepted. On the other hand, the conditionality of "dominance negation" on the non-creation of a cause by a Muslim and the adjustment of the "dominance negation" rule with the rules of peaceful life are among the reasons that are raised in the absence of conflict with the rule of dominance negation with the extradition of criminals, judicial cooperation and judicial representation. The extradition of criminals, judicial cooperation and judicial representation do not mean the domination of foreign countries over Muslims, but it is a kind of mutual cooperation based on cooperation treaties, which helps to realize the judicial justice emphasized by Islam. Based on this, it seems necessary to pay attention to the extradition of criminals, judicial assistance and judicial representation at the international level in order to deal with impunity on the part of the domestic legislator.