آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

سابقه دایره‏المعارف نویسى به قرنهاى اولیه اسلام برمى‏گردد، دایره‏المعارف ازنظرمعنا مترادف با «موسوعه‏»، «جامع العلوم‏»، «دانشنامه‏» و «محیط المعارف‏»است. اینگونه کتابها بخش وسیعى از علوم و معارف و دانش بشرى را فرامى‏گیرند.
دایره المعارف که غالبا به ترتیب الفبا است از کاه تا کهکشان را دربرداشته و ذیل مدخل‏هاى متنوع و پراکنده با مقالات کوتاه یا بلند اصطلاحات علوم‏مختلف، عالمان و شخصیتهاى مهم تاریخ و زمانها و مکانهاى صاحب نام را معرفى‏مى‏کند.
بعضى از این دایره‏المعارف‏ها عمومى بوده و بعضى از آنها چون دائره‏المعارف علوم‏عقلى یا دایره‏المعارف فقه اختصاص به یک علم خاص داشته اما همه اطلاعات مربوطه‏به آن موضوع را مورد بحث قرار داده‏اند.
تعریف دقیق و جامع دایره‏المعارف و نیز سابقه تاریخى دایره‏المعارف‏فسویسى و بیان‏انواع آنها خود احتیاج به مقاله‏اى بلند دامن دارد که فعلا از عهده این مقال‏خارج است. برخى از دایره‏المعارف‏ها عبارتند از:
رسائل اخوان الصفا، احصاء العلوم فارابى، شفاء ابوعلى سینا، مفاتیح العلوم‏خوارزمى، جامع العلوم فخر رازى، نفایس الفنون آملى، مفتاح العلوم سکاکى،بحارالانوار علامه مجلسى، سفینه البحار، دایره المعارف اسلامیه ایران ازعبدالعزیز، لغت‏نامه دهخدا، دایره‏المعارف اعلمى، دایره‏المعارف الاسلامیه الشیعیه‏زیر نظر سید حسن امین، دایره‏المعارف الاسلامیه ترجمه عربى از متن انگلیسى،دایره‏المعارف دکتر محمود مصاحب، دایره‏المعارف تشیع، دایره‏المعارف بزرگ اسلامى،دانشنامه جهان اسلام، فرهنگ زندگینامه‏ها و ...
ما در این مقاله شخصیت‏حضرت امام موسى بن جعفر(ع) را از نظر این کتابها بطوراجمال بررسى مى‏کنیم.
1 دایره‏المعارف تشیع، ج 2، ص‏363، این کتاب مقاله‏اى در سه ستون‏یک صفحه و نیم‏را به معرفى امام هفتم(ع) اختصاص داده است، این مقاله از نظر محتوى بسیارخوب و دقیق است اما از این جهت منبع بسیار محدود بوده و تنها از سه منبع شیعى(بحارالانوار، اعیان‏الشیعه، ارشاد) و سه منبع اهل سنت (کامل، تاریخ بغداد،سیر اعلام النبلاء) استفاده کرده است و تولد امام را دریکشنبه هفتم صفر 128یا129 دانسته و مى‏گوید در سال 148 به امامت رسید و در سال‏183 وفات یافت.
نویسنده توضیح داده است که امام به جهت کثرت زهد و عبادت به «عبد صالح‏» وبه جهت‏حلم و فروخوردن خشم و صبر بر مشکلات و آلام زمانه مشهور به «کاظم‏»گردید. امام قدى متوسط و رنگى سبزه سیر و محاسنى انبوه داشت. پس از بیان ملاقات‏هارون با امام و پیشنهاد ارجاع فدک از کلام امام علیه‏السلام نتیجه خوبى گرفته‏است و آن اینکه مقصود امام(ع) این بود که خلافت و اداره سراسر کشور حق من است.
علو شان و مکارم اخلاق امام توضیح داده شده و آمده است:
«حضرتش در علم و حلم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگى‏ضرب المثل بود، بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بى‏کران خویش تربیت‏مى‏فرمود. شبها بطور ناشناس در کوچه‏هاى مدینه مى‏گشت و به مستمندان کمک مى‏کرد.
مبلغ دویست، سیصد و چهار صد دینار در کیسه‏ها مى‏گذاشت و در مدینه میان‏نیازمندان قسمت مى‏کرد. صرار (کیسه‏ها) موسى بن جعفر در مدینه معروف بود. و اگربه کسى صره‏اى مى‏رسید بى‏نیاز مى‏گشت. معذلک در اطاقى که نماز مى‏گزارد جز بوریا ومصحف و شمشیر چیزى نبود.»
2- بستان السیاحه از حاج زین‏العابدین شیروانى ص 548 این کتاب که‏دایره‏المعارفى از علوم و اعلام اسلامى است، زندگانى امام هفتم علیه‏السلام را به‏همان سبک متعارف بیان کرده است. در ص 592 بحث جالبى درباره جعفر برمکى آورده ومى‏گوید: خاندان برمکى مجوسى بوده و بعد مسلمان شدند. عارفى گوید: باعث انقراض‏آل برمک عباسه نبود، بلکه چون یحیى بر هلاک «انسان کامل‏» اقدام نمود دید آنچه‏آل برمک عباسه آنچه کشید، زیرا که بر ارباب هوش پوشیده نیست که از بدو عالم تاانقراض بنى‏آدم، بارى تعالى چنین مقرر نموده و بر این‏نمط مقدر فرموده که چون‏انقراض خواهد سپرى جوید صاحب آن دولت‏با انسان کامل طریقه ستیزه پوید، زیرا که‏هیچ دولتى منقرض نگردید و آفتاب اقبال هیچ ذى‏شوکتى بمغرب زوال نرسیده مگر آنکه‏آن صاحب دولت‏یکى از نفوس زکیه را به قتل آورده و یا آنکه به اخراج و اهانت اوامر کرده یا آنکه بر قتل و اذیت او راضى بوده.
چون خدا خواهد که پرده کس درد میلش اندر طعنه پاکان برد
هیچ قومى هلاک نشده مگر آنکه در افکار انبیاء و اولیاء دم زده، هیچ شخصى خسرالدنیا و الاخره نگشته مگر آنکه تخم عداوت اولیاء در زمین دل خود کشته.
تا دل مرد ندا نامد بدرد هیچ قومى را خدا رسوا نکرد
سپس چندین سلسله ازحکومت‏هارا ذکر کرده که بر اثر اذیت انسان کامل نابودگشته‏اند.
3-الاعلام زرکلى ج‏7، ص 721، این کتاب کمتر از یک ستون را به معرفى امام‏هفتم(ع) اختصاص داده و به علم و عبادت امام اشاره کرده است اما سخنى از احادیث‏فراوان امام(ع) عنوان نکرده است. یکى از اشکالات اساسى بحث این کتاب آن است که‏براى معرفى امام هفتم(ع) از منابع شیعى استفاده نکرده است.
4تاریخ الاسلام ذهبى ج 12، ص 11 تنها یک سطر به امام‏اختصاص داده و وفات امام‏را در سال‏183 مى‏داند.
5-تاریخ بغداد ج‏13 ، ص‏27 ، ش‏6987 مولف این کتاب با آنکه از اهل سنت است‏فصل مفصلى درباره امام هفتم(ع) بیان کرده، عبارتها و سجده‏هاى طولانى امام و نیزانفاق و صدقات آن حضرت را بخوبى بیان کرده است. در ص 31 گوید:
«مدتى که امام‏نزد سندى شاهک محبوس بود خواهر سندى درخواست کرد که متولى حبس امام باشد، وچون زن متدینى بود در زندان امام را خدمت مى‏نمود.»
6-یکى از مهمترین دایره‏المعارف‏هاى علوم شیعه «بحارالانوار» است که تقریباهمه موضوعات و مدخل‏هاى علوم مختلف شیعى را بحث کرده است. این کتاب بزرگترین‏دایره‏المعارف در نوع خود بشمار مى‏رود. جلد 48 این کتاب به امام کاظم(ع) اختصاص‏دارد.
این کتاب داراى دوازده باب و 290 صفحه است که تاریخ و احوال امام رابه طور مفصل بیان کرده است. در پایان این کتاب مصحح محترم آن سه باب درباره‏برادران و خواهران امام و فرزندان و حرم مطهر کاظمین(علیهماالسلام) آورده است.
ضمنا ص 290 این کتاب به حضرت ستى فاطمه معصومه(علیهاالسلام) اختصاص دارد.
7 سفینه‏البحار ج‏7 ، ص 460 ذیل ماده «و س ى‏» شرح حال امام هفتم‏علیه‏السلام را ذکر کرده است. آنچه به عنوان زندگى و شرح مکارم اخلاق امام اینجاذکر شده است همه را از بحارالانوار نقل نموده و تنها چیزى که افزون بر آن دارداین است که سبب شهادت امام(ع) را از کتاب «الدارالنظیم‏» نقل کرده و گوید:
یحیى بن خالد خرما و ریحان مسموم را به امام خورانید، ضمنا شرح حال شاه‏چراغ‏احمد بن موسى و حسین بن موسى بن جعفر(ع) را از کتاب شدالازار نقل کرده است.
8-لغت‏نامه دهخدا، جزوه اول حرف کاف جلد 34 از تجلید 50 جلدى ص 204 هفت‏ستون‏درباره امام هفتم علیه‏السلام دارد. در این کتاب پس از نقل عبارت مفصلى از«حبیب‏السیر» گوید: «در تاریخ گزیده مسطور است که به عقیده بعضى از شیعه سرب‏در حلقوم آن امام معصوم ریختند و بدست‏بى‏شرمى رشته عمر عزیزش را بگسیختند». وچند حکایت نیز که بیان‏کننده فضایل آن حضرت است نقل نموده است.
9-دایره‏المعارف القرن العشرین از محمد فرید وجدى، ج 8 ، ص‏139 ذیل ماده‏کاظم کلمات خطیب بغدادى را از تاریخ بغداد و مروج‏الذهب مسعودى درباره اخلاق وسخاوت امام نقل کرده است. پس از آن خوابى را نقل مى‏کند که امام(ع) دعاى نجات‏از زندان را از پیامبر فرا گرفت. سپس گوید احادیث و سخنان زیادى از این امام‏نقل شده است. قبر امام در بغداد مشهور و حرم بزرگى داشته که مورد توجه و زیارت‏مردم است.
10-اعیان الشیعه، ج 2 ، ص 5. این کتاب که دایره‏المعارف اعلام شیعه است‏بحث‏خوبى و جامعى درباره امام هفتم علیه‏السلام دارد. در این کتاب پس از بیان شرح‏امام و القاب و کنیه‏هاى حضرت و نام فرزندان امام اخلاق حسنه امام و مناقب وفضایل او را ذکر کرده و نمونه‏هایى از علم، حلم، تواضع، مکارم اخلاق، شدت ترس ازخدا، کرم، سخاوت، و زیاد صدقه دادن این امام را به همراه نمونه‏هاى تاریخى بیان‏کرده است.
اخبار و برخوردهاى امام با هارون‏الرشید و نیز توضیح مفصل کیفیت‏شهادت امام ازدیگر بحث‏هاى این کتاب است. همچنانکه در این کتاب کلمات قصار امام و تعدادى ازحکمتها و پندهاى آن حضرت بیان شده است.
ضمنا جالب توجه است که بدانیم امروزه لقب «باب‏الحوائج‏» از لقب‏هاى خود امام‏هفتم(ع) بشمار مى‏رود ولى آنگونه که از کلام سید محسن امین در این کتاب بدست‏مى‏آید لقب «باب‏الحوائج‏» نام مکان قبر امام علیه‏السلام است زیرا امام را درمکانى دفن کردند که به باب‏التبن شهرت داشت ولى پس از دفن امام در آن مکان چون‏مردم حاجت‏هاى خود را نزد آن قبر مطهر برآورده مى‏یافتند آن مکان باب‏التبن راباب‏الحوائج لقب دادند.
در پایان باز ذکر این نکته لازم است که شرح حال امام(ع) در کتابهاى زیادى چون‏«تاریخ ابن خلدون‏»، «البدایه و النهایه‏»، «میزان الاعتدال‏» و ... آمده‏است که اینها را نمى‏توان داخل عنوان دایره‏المعارف نمود و لذا چون از عنوان‏مقاله خارج بودند به ذکر آنها نپرداختیم.
از طرف دیگر اکثر کتابهایى که قبلا اشاره شد و نام دایره‏المعارف بر آنها صدق‏مى‏نمود یا اصلا شرح حال امام هفتم(ع) را ندارند و یا آنکه چون هنوز آنها تکمیل‏نشده‏اند به این بحث نپرداخته‏اند.
لازم به ذکر است که بعضى از این دایره‏المعارف‏ها اصلا به بخش اعلام نپرداخته‏اندمثل دایره‏المعارف سید حسن امینى و بعضى از آنها هنوز کامل نشده و لذا مدخلى‏درباره امام هفتم(ع) ندارند چون سه کتاب اخیر، و بعضى از آنها تنها به مباحث‏علوم پرداخته یا توجهى به امامان شیعه و مذهب اهل بیت(علیهم‏السلام) ننموده‏اندمثل دایره‏المعارف الاسلامیه. ضمنا بعضى از کتابهایى که در این مقاله عنوان‏شده‏اند طبق بعضى از تحریفها مى‏توان آنها را دایره‏المعارف نامید و اطلاق‏دایره‏المعارف بر آنها مورد اتفاق نیست.

تبلیغات