شرایط کارگزاران از دیدگاه نهجالبلاغه(6)
آرشیو
چکیده
متن
در شمارههاى قبل با 14 خصوصیت کارگزار از دید نهجالبلاغه آشنا شدیم. اینک دو ویژگى دیگر را مورد بحث قرار مىدهیم.
نظارت بر کارگزاران
نظارت بر عملکرد مدیران حکومتى یکى دیگر از وظایف زمامدار جامعه است. هر چند چگونگى و شکل نظارت به حسب تحولات و شرایط جوامع متفاوت است; ولى اصل نظارت بر سیاستگذارى و اعمال دولتمردان; از اصول پذیرفته شده در جوامع بوده، از اهمیت ویژهاى برخودار است. واقعیت این است که برخى از مدیران و کارمندان دولتبا انگیزه الهى و خدمتبه مردم، انجام وظیفه نمىکنند; از اینرو لازم است که براى این طیف ایجاد انگیزه نمود. یکى از راههاى ایجاد انگیزه براى خدمت صادقانه; نظارت دقیق بر عملکرد کارگزاران است.
بازرسى فعالیتهاى مدیران سبب مىشود تا آنان با مردم برخورد مناسب نموده و وظایفشان را به صورتى شایسته انجام دهند و افراد ناصالح تصفیه شده، مسؤولیتها به افراد لایق واگذار شود. به طبع آن عدم نظارت بر عملکرد کارگزاران، نقش بنیادى در فساد مالى و ادارى دارد. تخلفات مالى و ادارى مدیران حکومتى نیز از آفات نظام به حساب آمده، اصل نظام را زیر سؤال مىبرد. ناهنجاریهاى برخى از والیان سبب مىشود تا مردم نسبتبه دولتمردان بدبین شده، و اعتمادشان را به کارگزاران از دستبدهند و مسلم است که بىاعتمادى مردم نسبتبه کارگزاران به عنوان عنصر تهدیدکننده حکومتبه شمار مىآید. دقیقا با توجه به همین ضرورت است که على(ع) بر عملکرد و رفتار والیانش نظارت مىکرد; چنانکه از نامههاى آن حضرت به کارگزارانش; همانند نامه به عثمان بنحنیف (1) استفاده مىشود. نیز امام خطاب به مصقلة بنهبیره شیبانى; فرماندار «اردشیر خره» که، بیتالمال را حیف و میل کرده بود، فرمود: «خبرى از تو به من رسیده است که باور کردنش بر من دشوار آمد; تو خراج مسلمانان را مانند گردو در میان بستگانت و کسانى که بر تو درآیند. از درخواستکنندگان و دستهها و شاعران دروغگو، پخش مىکنى. به خداى سوگند که دانه را شکافت و جان را آفرید، این گزارش را دقیقا بررسى خواهم کرد و اگر آن را درستیافتم; البته خویش را نزد من زبون خواهى یافت ...» (2)
همچنین در دستورالعملى دیگر على(ع) به مالک دستور مىدهد که با انتخاب بازرسان، بر عملکرد مدیران و معاونان خود نظارت کند و مىنویسد: «... ثم تفقد اعمالهم و ابعث العیون من اهل الصدق و العرفاء علیهم فان تعاهدک فى السر لامورهم حدوة لهم على استعمال الامانة، و الرفق بالرعیة و تحفظ من الاعوان فان احد منهم بسط یده الى خیانة جتمعتبها علیه عندک اخبار عیونک اکتفیتبذلک شاهدا فبسطت علیه العقوبة فى بدنه، و اخذته بما اصاب من عمله، ثم نصبته بمقام المذلة و وسمته بالخیانة و قلدته عار التهمة.» (3)
آنگاه به کارهاى آنها(کارگزاران)با دلجویى رسیدگى کن و مراقبانى پنهانى از اهل راستى و وفا بر کارگزاران بگمار; زیرا مراقبت پنهانى از کارهاى ایشان، انگیزه امانتدارى و مداراى آنان با مردم مىگردد. همیشه مراقب یارانتباش و اگر یکى از آنها دستبه خیانتى گشود که گزارشهاى مراقبان پنهان تو، همه بر آن اتفاق داشت، به همان گزارش بسنده کن و تازیانه کیفر بر تنش فرود آور و گریبانش را به خاطر این کار بگیر و به خاک مذلتش بنشان و داغ خیانتبر پیشانى و قلاده ننگ و بدنامى برگردنشبنه!
در این نامه دو نکته بسیار مهم و قابل توجه وجود دارد:
یک: از نگاه على(ع) بازرسى در ساختار حکومتى از اهمیت ویژهاى برخوردار است و از اینرو حضرت از ناظران به عنوان: «عیون» حکومت، یعنى چشمهاى دولتیاد مىکند. از طرفى بازرسان باید صادق و شایستهترین افراد باشند تا ضمن انجام وظیفه در معرض لغزشها قرار نگیرند.
دو: یکى از وظایف مهم زمامدار جامعه و رئیس دولت، تشویق و تنبیه دولتمردان بعد از بازرسى و مشخص شدن عملکرد آنان است. رئیس دولتباید با مدیران و والیان متخلف قاطعانه برخورد نموده، هیچگاه تحت تاثیر جوسازىها قرار نگیرد; و چهره این طیف از کارگزاران را به مردم معرفى کند. همچنین رهبر باید آن دسته از کارگزارانى را که در ایفاى مسؤولیتخویش موفق هستند، تشویق نماید; تا مردم از خدمات آنان قدردانى کنند. همانطورى که على(ع) با کارگزاران متخلف برخورد نموده، (4) دولتمردان موفق را تشویق مىکرد. (5)
عبرت گرفتن
مطالعه زندگى انسانهاى دیروز براى انسانهاى امروز عبرتآمیز است. همانگونه در قرآن کریم به این عبرتپذیرى توجه خاص شده است. در برخى آیات بعد از بیان سرگذشت اقوام و شخصیتها مىخوانیم: «... فاعتبروا یا اولى الابصار» (6) پیامبر اسلام(ص) مردم را به عبرتپذیرى دعوت مىکرد و مىفرمود: «اغفل الناس من لم یتعظ بتغیر الدنیا من حال الى حال» (7) غافلترین مردم کسى است که از دگرگون شدن دنیا اندرز نگیرد.
على(ع) نیز با پیرورى از قرآن و رسول خد(ص) مردم را به عبرتپذیرى فرا خوانده، مىفرمود: «... و اتعظوا بمن کان قبلکم قبل ان یتعظ بکم من بعدکم ...» (8) ... و پیش از آن که عبرت آیندگان شوید، از گذشتگان پند گیرید.
یکى از فرازهاى مهم در تاریخ، سرگذشتشیوه حکومت کارگزاران جوامع مختلف است. برخى از این رهبران و دولتمردان آنگونه حکومت کردند، که جوامع بشرى تا ابد مدیون خدمات آنان خواهد بود. به این خاطر یاد و خاطره آنان به بلنداى تاریخ به یادگار مانده، مردم از آنان به نیکى یاد مىکنند.
یکى از علل جاودانه ماندن این طیف از رهبران بهرهگیرى معقول از حکومتبوده است زیرا آنان از حکومتبه عنوان امانت و ابزار در جهت عدالت، احقاق و ... استفاده کردند. دسته دیگر چنان حکم راندند که جوامع بشرى همواره ثروتاندوزى، خودکامگىو جنایت آنان را در خاطر نگاه مىدارند و در وجدان خود همیشه این طیف از کارگزاران را محاکمه کرده، از آنان به بدى یاد مىکنند به این مناسبت مردم هنگام عزل یا مرگ آنان اظهار خوشحالى مىکنند.
با توجه به نقش اساسى عبرتپذیرى از سرگذشت کارگزاران است، که على(ع) به مالک اشتر توصیه مىکند; تا از شیوه حکومتى دولتمردان مصر عبرت بگیرد که: کارگزاران قبل از او چطور حکومت کرده و مردم در باره آنان چگونه قضاوت کردهاند. حضرت خطاب به مالک مىفرماید: «... ثم اعلم یا مالک انى قد وجهتک الى بلاد قد جرت علیها دول قبلک من عدل و جور، و ان الناس ینظرون من امورک فى مثل ما کنت تنظر فیه من امور الولاة قبلک، و یقولون فیک ما کنت تقول فیهم.» (9) اى مالک! بدان که تو را با کشورى روبرو کردهام که پیش از تو، دولتهاى داد و ستم بسیار برگذشتهاند. و بدان که مردم به کارهاى تو همانگونه خواهند نگریست که تو در کارهاى زمامداران پیش از خود مىنگرى و در باره تو همان خواهند گفت که تو در مورد آنان حکم مىرانى.
دولتمردان جهان اسلام، باید از توفیقى که خداوند به آنان داده است و از فرصتى که به دست آوردهاند، به خوبى بهره گرفته، در راه خدا به بندگان خدا خدمت کنند که این گونه خدمات اعمال صالحى است که براى همیشه خواهد درخشید و جزایش پاداش خیر خواهد بود. على(ع) با عنایتبه این حقیقت دولتمردانش را به انجام اعمال صالح فرا مىخواند و خطاب به مالک بنکعب ارحبى فرماندار «عین التمر» مىفرماید: «... همیشه کار نیک انجام بده، زیرا کار و عمل فرزند آدم براى او محفوظ مىماند و به آن پاداش داده مىشود ...». (10) همچنین حضرت مالک اشتر را به ذخیره عمل صالح اینگونه توصیه مىنماید: در شهر از خود آثار نیکو به یادگار بگذار چنانکه حضرت فرمود: «... پس باید محبوبترین اندوختهها نزد تو، کردار نیک و عمل صالح باشد ...» (11) همچنین امام فرمود: «... و جمیل الاثر فى البلاد ...» (12)
توصیه و نصیحت على(ع) به کارگزاران خود، در خصوص انجام عمل صالح و عبرتپذیرى; نصیحتبسیار مهم و آموزندهاى است; که براى دولتمردان در همه دورانها کاربرد خواهد داشت. چه بسا کارگزارانى که با بهرهگیرى از حکومت اعمال صالح انجام داده، محبوب قلوب انسانها شدهاند. چنانکه على(ع) خطاب به مالک مىفرماید: دولتمردان با کردار نیکو بر زبانها جارى مىشوند. و مىفرماید: «و انما یستدل على الصالحین بما یجرى الله لهم على السن عباده. فلیکن احب الذخائر الیک ذخیرة العمل الصالح ...» (13) و تنها استدلال مردم به شایستگى شایستگان همان چیزى است که خداوند بر زبان بندگانش جارى مىسازد. پس محبوبترین اندوختهها نزد تو، کردار نیک و عمل صالح باشد.
در قرآن نیز عمل صالح موجب محبتبیان شده است: «ان الذین آمنوا و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا». (14) چه بسا دولتمردانى که از قدرت سوء استفاده و ظلم و جنایت کردهاند. این طیف از کارگزاران بعد از رسیدن به قدرت چنان فکر مىکنند که گویا کرسى ریاست همیشه براى آنان باقى خواهد ماند; غافل از اینکه، قدرت همان طورى که امروز به آنان داده شده فردا پس گرفته خواهد شد.
پىنوشتها:
1- ر.ک: نهج البلاغه فیض، نامه 45; نهجالبلاغه شهیدى:317 و صبحى صالح:416.
2- ذاکرى، علىاکبر، سیماى کارگزاران على بنابیطالب امیر المؤمنین(ع)، 1: 365; ر.ک: انساب الاشراف 2:389 و نهج السعادة 5: 154.
3- سیاست و مدیریت از دیدگاه امام على(ع): 81 - 82; ر.ک: فرهنگ آفتاب9:4737; سیماى کارگزاران در نهجالبلاغه: 34; ترجمه نهجالبلاغه شهیدى:333 و نهجالبلاغه صبحى صالح: 435.
4- ر.ک: نهجالبلاغه فیض: 961 و 955.
5- ر.ک: انساب الاشراف 2: 388; نهجالبلاغه فیض: 960.
6- سوره حشر: 2; ر.ک: تفسیر نمونه23.
7- سفینة البحار 2:146; ر.ک: تفسیر نمونه13:336.
8- فرهنگ آفتاب7:3589.
9- سیماى کارگزاران على بنابیطالب امیرالمؤمنین(ع) 1: 295; ر.ک: تاریخ یعقوبى 2: 205; نهجالسعادة 5: 25 و انساب الاشراف 2:393.
10- همان.
11- نهجالبلاغه صبحى صالح:427; ترجمه نهجالبلاغه شهیدى:326; شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید17 - 18:23; فرهنگ آفتاب 8: 4514.
12- همان.
13- همان.
14- سوره مریم:96; ر.ک: تفسیر المیزان 14: 112; مجمعالبیان3: 532 -533.
نظارت بر کارگزاران
نظارت بر عملکرد مدیران حکومتى یکى دیگر از وظایف زمامدار جامعه است. هر چند چگونگى و شکل نظارت به حسب تحولات و شرایط جوامع متفاوت است; ولى اصل نظارت بر سیاستگذارى و اعمال دولتمردان; از اصول پذیرفته شده در جوامع بوده، از اهمیت ویژهاى برخودار است. واقعیت این است که برخى از مدیران و کارمندان دولتبا انگیزه الهى و خدمتبه مردم، انجام وظیفه نمىکنند; از اینرو لازم است که براى این طیف ایجاد انگیزه نمود. یکى از راههاى ایجاد انگیزه براى خدمت صادقانه; نظارت دقیق بر عملکرد کارگزاران است.
بازرسى فعالیتهاى مدیران سبب مىشود تا آنان با مردم برخورد مناسب نموده و وظایفشان را به صورتى شایسته انجام دهند و افراد ناصالح تصفیه شده، مسؤولیتها به افراد لایق واگذار شود. به طبع آن عدم نظارت بر عملکرد کارگزاران، نقش بنیادى در فساد مالى و ادارى دارد. تخلفات مالى و ادارى مدیران حکومتى نیز از آفات نظام به حساب آمده، اصل نظام را زیر سؤال مىبرد. ناهنجاریهاى برخى از والیان سبب مىشود تا مردم نسبتبه دولتمردان بدبین شده، و اعتمادشان را به کارگزاران از دستبدهند و مسلم است که بىاعتمادى مردم نسبتبه کارگزاران به عنوان عنصر تهدیدکننده حکومتبه شمار مىآید. دقیقا با توجه به همین ضرورت است که على(ع) بر عملکرد و رفتار والیانش نظارت مىکرد; چنانکه از نامههاى آن حضرت به کارگزارانش; همانند نامه به عثمان بنحنیف (1) استفاده مىشود. نیز امام خطاب به مصقلة بنهبیره شیبانى; فرماندار «اردشیر خره» که، بیتالمال را حیف و میل کرده بود، فرمود: «خبرى از تو به من رسیده است که باور کردنش بر من دشوار آمد; تو خراج مسلمانان را مانند گردو در میان بستگانت و کسانى که بر تو درآیند. از درخواستکنندگان و دستهها و شاعران دروغگو، پخش مىکنى. به خداى سوگند که دانه را شکافت و جان را آفرید، این گزارش را دقیقا بررسى خواهم کرد و اگر آن را درستیافتم; البته خویش را نزد من زبون خواهى یافت ...» (2)
همچنین در دستورالعملى دیگر على(ع) به مالک دستور مىدهد که با انتخاب بازرسان، بر عملکرد مدیران و معاونان خود نظارت کند و مىنویسد: «... ثم تفقد اعمالهم و ابعث العیون من اهل الصدق و العرفاء علیهم فان تعاهدک فى السر لامورهم حدوة لهم على استعمال الامانة، و الرفق بالرعیة و تحفظ من الاعوان فان احد منهم بسط یده الى خیانة جتمعتبها علیه عندک اخبار عیونک اکتفیتبذلک شاهدا فبسطت علیه العقوبة فى بدنه، و اخذته بما اصاب من عمله، ثم نصبته بمقام المذلة و وسمته بالخیانة و قلدته عار التهمة.» (3)
آنگاه به کارهاى آنها(کارگزاران)با دلجویى رسیدگى کن و مراقبانى پنهانى از اهل راستى و وفا بر کارگزاران بگمار; زیرا مراقبت پنهانى از کارهاى ایشان، انگیزه امانتدارى و مداراى آنان با مردم مىگردد. همیشه مراقب یارانتباش و اگر یکى از آنها دستبه خیانتى گشود که گزارشهاى مراقبان پنهان تو، همه بر آن اتفاق داشت، به همان گزارش بسنده کن و تازیانه کیفر بر تنش فرود آور و گریبانش را به خاطر این کار بگیر و به خاک مذلتش بنشان و داغ خیانتبر پیشانى و قلاده ننگ و بدنامى برگردنشبنه!
در این نامه دو نکته بسیار مهم و قابل توجه وجود دارد:
یک: از نگاه على(ع) بازرسى در ساختار حکومتى از اهمیت ویژهاى برخوردار است و از اینرو حضرت از ناظران به عنوان: «عیون» حکومت، یعنى چشمهاى دولتیاد مىکند. از طرفى بازرسان باید صادق و شایستهترین افراد باشند تا ضمن انجام وظیفه در معرض لغزشها قرار نگیرند.
دو: یکى از وظایف مهم زمامدار جامعه و رئیس دولت، تشویق و تنبیه دولتمردان بعد از بازرسى و مشخص شدن عملکرد آنان است. رئیس دولتباید با مدیران و والیان متخلف قاطعانه برخورد نموده، هیچگاه تحت تاثیر جوسازىها قرار نگیرد; و چهره این طیف از کارگزاران را به مردم معرفى کند. همچنین رهبر باید آن دسته از کارگزارانى را که در ایفاى مسؤولیتخویش موفق هستند، تشویق نماید; تا مردم از خدمات آنان قدردانى کنند. همانطورى که على(ع) با کارگزاران متخلف برخورد نموده، (4) دولتمردان موفق را تشویق مىکرد. (5)
عبرت گرفتن
مطالعه زندگى انسانهاى دیروز براى انسانهاى امروز عبرتآمیز است. همانگونه در قرآن کریم به این عبرتپذیرى توجه خاص شده است. در برخى آیات بعد از بیان سرگذشت اقوام و شخصیتها مىخوانیم: «... فاعتبروا یا اولى الابصار» (6) پیامبر اسلام(ص) مردم را به عبرتپذیرى دعوت مىکرد و مىفرمود: «اغفل الناس من لم یتعظ بتغیر الدنیا من حال الى حال» (7) غافلترین مردم کسى است که از دگرگون شدن دنیا اندرز نگیرد.
على(ع) نیز با پیرورى از قرآن و رسول خد(ص) مردم را به عبرتپذیرى فرا خوانده، مىفرمود: «... و اتعظوا بمن کان قبلکم قبل ان یتعظ بکم من بعدکم ...» (8) ... و پیش از آن که عبرت آیندگان شوید، از گذشتگان پند گیرید.
یکى از فرازهاى مهم در تاریخ، سرگذشتشیوه حکومت کارگزاران جوامع مختلف است. برخى از این رهبران و دولتمردان آنگونه حکومت کردند، که جوامع بشرى تا ابد مدیون خدمات آنان خواهد بود. به این خاطر یاد و خاطره آنان به بلنداى تاریخ به یادگار مانده، مردم از آنان به نیکى یاد مىکنند.
یکى از علل جاودانه ماندن این طیف از رهبران بهرهگیرى معقول از حکومتبوده است زیرا آنان از حکومتبه عنوان امانت و ابزار در جهت عدالت، احقاق و ... استفاده کردند. دسته دیگر چنان حکم راندند که جوامع بشرى همواره ثروتاندوزى، خودکامگىو جنایت آنان را در خاطر نگاه مىدارند و در وجدان خود همیشه این طیف از کارگزاران را محاکمه کرده، از آنان به بدى یاد مىکنند به این مناسبت مردم هنگام عزل یا مرگ آنان اظهار خوشحالى مىکنند.
با توجه به نقش اساسى عبرتپذیرى از سرگذشت کارگزاران است، که على(ع) به مالک اشتر توصیه مىکند; تا از شیوه حکومتى دولتمردان مصر عبرت بگیرد که: کارگزاران قبل از او چطور حکومت کرده و مردم در باره آنان چگونه قضاوت کردهاند. حضرت خطاب به مالک مىفرماید: «... ثم اعلم یا مالک انى قد وجهتک الى بلاد قد جرت علیها دول قبلک من عدل و جور، و ان الناس ینظرون من امورک فى مثل ما کنت تنظر فیه من امور الولاة قبلک، و یقولون فیک ما کنت تقول فیهم.» (9) اى مالک! بدان که تو را با کشورى روبرو کردهام که پیش از تو، دولتهاى داد و ستم بسیار برگذشتهاند. و بدان که مردم به کارهاى تو همانگونه خواهند نگریست که تو در کارهاى زمامداران پیش از خود مىنگرى و در باره تو همان خواهند گفت که تو در مورد آنان حکم مىرانى.
دولتمردان جهان اسلام، باید از توفیقى که خداوند به آنان داده است و از فرصتى که به دست آوردهاند، به خوبى بهره گرفته، در راه خدا به بندگان خدا خدمت کنند که این گونه خدمات اعمال صالحى است که براى همیشه خواهد درخشید و جزایش پاداش خیر خواهد بود. على(ع) با عنایتبه این حقیقت دولتمردانش را به انجام اعمال صالح فرا مىخواند و خطاب به مالک بنکعب ارحبى فرماندار «عین التمر» مىفرماید: «... همیشه کار نیک انجام بده، زیرا کار و عمل فرزند آدم براى او محفوظ مىماند و به آن پاداش داده مىشود ...». (10) همچنین حضرت مالک اشتر را به ذخیره عمل صالح اینگونه توصیه مىنماید: در شهر از خود آثار نیکو به یادگار بگذار چنانکه حضرت فرمود: «... پس باید محبوبترین اندوختهها نزد تو، کردار نیک و عمل صالح باشد ...» (11) همچنین امام فرمود: «... و جمیل الاثر فى البلاد ...» (12)
توصیه و نصیحت على(ع) به کارگزاران خود، در خصوص انجام عمل صالح و عبرتپذیرى; نصیحتبسیار مهم و آموزندهاى است; که براى دولتمردان در همه دورانها کاربرد خواهد داشت. چه بسا کارگزارانى که با بهرهگیرى از حکومت اعمال صالح انجام داده، محبوب قلوب انسانها شدهاند. چنانکه على(ع) خطاب به مالک مىفرماید: دولتمردان با کردار نیکو بر زبانها جارى مىشوند. و مىفرماید: «و انما یستدل على الصالحین بما یجرى الله لهم على السن عباده. فلیکن احب الذخائر الیک ذخیرة العمل الصالح ...» (13) و تنها استدلال مردم به شایستگى شایستگان همان چیزى است که خداوند بر زبان بندگانش جارى مىسازد. پس محبوبترین اندوختهها نزد تو، کردار نیک و عمل صالح باشد.
در قرآن نیز عمل صالح موجب محبتبیان شده است: «ان الذین آمنوا و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا». (14) چه بسا دولتمردانى که از قدرت سوء استفاده و ظلم و جنایت کردهاند. این طیف از کارگزاران بعد از رسیدن به قدرت چنان فکر مىکنند که گویا کرسى ریاست همیشه براى آنان باقى خواهد ماند; غافل از اینکه، قدرت همان طورى که امروز به آنان داده شده فردا پس گرفته خواهد شد.
پىنوشتها:
1- ر.ک: نهج البلاغه فیض، نامه 45; نهجالبلاغه شهیدى:317 و صبحى صالح:416.
2- ذاکرى، علىاکبر، سیماى کارگزاران على بنابیطالب امیر المؤمنین(ع)، 1: 365; ر.ک: انساب الاشراف 2:389 و نهج السعادة 5: 154.
3- سیاست و مدیریت از دیدگاه امام على(ع): 81 - 82; ر.ک: فرهنگ آفتاب9:4737; سیماى کارگزاران در نهجالبلاغه: 34; ترجمه نهجالبلاغه شهیدى:333 و نهجالبلاغه صبحى صالح: 435.
4- ر.ک: نهجالبلاغه فیض: 961 و 955.
5- ر.ک: انساب الاشراف 2: 388; نهجالبلاغه فیض: 960.
6- سوره حشر: 2; ر.ک: تفسیر نمونه23.
7- سفینة البحار 2:146; ر.ک: تفسیر نمونه13:336.
8- فرهنگ آفتاب7:3589.
9- سیماى کارگزاران على بنابیطالب امیرالمؤمنین(ع) 1: 295; ر.ک: تاریخ یعقوبى 2: 205; نهجالسعادة 5: 25 و انساب الاشراف 2:393.
10- همان.
11- نهجالبلاغه صبحى صالح:427; ترجمه نهجالبلاغه شهیدى:326; شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید17 - 18:23; فرهنگ آفتاب 8: 4514.
12- همان.
13- همان.
14- سوره مریم:96; ر.ک: تفسیر المیزان 14: 112; مجمعالبیان3: 532 -533.