شرایط کارگزاران از دیدگاه نهجالبلاغه (5)
آرشیو
چکیده
متن
14 قاطعیت و شجاعت
قاطعیت و شجاعت دو ویژگى مهم هستند که در نهجالبلاغه براىدولتمردان و کارگزاران بیان شده است.
از آنجایى که این دو عنصر ارتباط تنگاتنگ دارند، لازم دیده شد که این دو صفتبا هم مورد تحلیل قرار گیرند.
قاطعیت و شجاعت دو پدیده مهم ارزشى هستند که رهبران الهى با بهرهگیرى از ایندو عامل; در مقابل مشکلات با صلابت ظاهر شده و به اهداف بلند خود دستیافتهاند.
اگر رهبران دینى در مقابل مشکلات، سرزنشها و جو حاکم در جامعهشان تسلیم شده واحساس ترس مىکردند; هیچگاه در ایفاى رسالت عظیم خویش موفق نمىشدند. در قرآنخطاب به رسول اکرم(ص) آمده است: «فاستقم کما امرت و من تاب معک ...» اگر رسولخدا(ص) تحت تاثیر افکار، تهمتها و برخى از عوامل عصر خود قرار مىگرفت; بهاهداف بلند رسالت دست نمىیافت. رسول گرامى اسلام با استعانت از کمکهاى خداوند وبا بهرهگیرى از عنصر قاطعیت و شجاعت در جزیره العرب همانند خورشید درخشیده و بهتبلیغ احکام الهى و رسالت پرداخت. چنانکه على(ع) در این خصوص فرمود: «ارسله،داعیا، الى الحق، و شاهدا على الخلق فبلغ رسالات ربه غیر و ان و لا مقصر; و جاهدفى الله اعداءه غیر واهن ولا معذر ...» خداوند پیامبر را به عنوان دعوتگرى بهسوى حق و شاهدى بر حرکتخلق رسالت داد. پس آن حضرت به دور از هر گونه کندى وکوتاهى رسالتهاى پروردگارش را تبلیغ نمود، و بدون هیچ سستى و بهانهجویى بادشمنان خدا به جهاد برخاست.
على(ع) که خود تربیتیافته مکتب رسول خدا(ص) است، با تاسى به آن حضرت، در همهزمینهها، مخصوصا در شیوه حکومت، از دو عامل قاطعیت و شجاعتخوب بهره گرفته وهیچگاه در برابر کژاندیشى، انحراف سیاسى و مشکلات; تسلیم نشد; چنانکه حضرت درخصوص قاطعیتخود فرمود: «و لعمرى ما على من قتال من خالف الحق و خابط الغى منادهان و لا ایهان فاتقوا الله عباد الله و فروا الى الله من الله ...» به جانخویشم سوگند، که در پیکار و سرکوبى آنها که با حق ستیز کنند و درماندن گمراهىهمچنان پاى بفشارند، کمترین نرمش و سازش نخواهم داشت. پس، اى بندگان خداىپرهیزگار باشید و از خداى به خداى پناه برید. همچنین آن حضرت فرمود: «به خداسوگند من نه آن کفتارم که به ضرب آهنگهاى پیاپى و طولانى صیاد به خواب رود تاجویندهاش به او برسد و نخجیرگر کمین کرده تا در راهش او را بفریبد و به او دستیابد و شکارش کند. من با نیروهاى گرویده به حق، فراریان از حق را سرکوب مىکنم وبا سربازان آماده و به فرمان، دودلان وسوسهگر را درهم مىکوبم و مطمئن باشید کهتا فرا رسیدن مرگ از این روش دست نخواهیم کشید.»
در حوزه فرهنگ سیاسى امامعلى(ع) زمامدار و دولتمردان اسلامى باید قاطع و شجاع باشند; تا بتوانند وظایفخویش را خوب انجام داده و به اهداف بلند خود دستیابند. از اینرو است که على(ع)فرمود سزاوار نیست که حاکم اسلامى بخیل، جاهل و ترسو باشد. على(ع) در هنگام بیانویژگیهاى مالکاشتر به قاطعیت و شجاعت او اشاره نموده خطاب به مردم مصر فرمود:
«اما بعد، فقد بعثت الیکم عبادا من عبادالله، لا ینام ایام الخوف، و لا ینکل عنالاعداء ساعات الروع; اشد على الفجار من حریق النار. و هو مالک ابنالحارث اخومذحج، فاسمعوا له و اطیعوا امره فیما طابق الحق، فانه سیف من سیوف الله، لا کلیلالظبه، و لا نابى الضربیه» اما بعد، در این جاى تردیدى نیست که من بندهاى ازبندگان خدا را به سوى شما گسیل داشتهام که، در لحظههاى حساس و سرنوشتساز، خوابرا به چشمانش راهى نیست، و در هنگامه خطر در رویارویى و نبرد با دشمنان خداتردید نمىکند; و بدان راه تحمل او از شراره آتش سختتر است. او کسى جز مالکاشترفرزند حارث از قبیله مذحج نیست پس بدو گوش بسپارید، فرمانش را در صورتانطباق با حق اطاعت کنید که شمشیر او شمشیر خدا است که نه تیزیش کند مىشود و نهزخمهایش به خطا مىرود.
همچنین على(ع) به مالکاشتر دستور مىدهد که کسى را بهعنوان فرمانده سپاه برگزیند که قاطع و شجاع باشد: «... ثم اهل النجده والشجاعه و السخاء و السماحه ...» [اى مالک] فرماندهى را برگزین که دلاور،سلحشور، بخشنده و بلندنظر باشد. بر این اساس است که امام على(ع) محمد بنبکر رابه خاطر قاطعیت او ستایش کرد.
نگرش امام على(ع) در خصوص ضرورت قاطعیت کارگزاران ریشه در معارف بلند قرآندارد. در قرآن سفارش شده است که مومنان در مقابل دشمنان احساس ترس نکرده و دربرابر ملامتسرزنش کنندگان تسلیم نشوند: «... فلا تخافوهم و خافون ان کنتممؤمنین»:
«یجاهدون فى سبیل الله و لا یخافون لومه لائم» کارگزاران نظام اسلامى نیزمخاطبان این آیات هستند. یکى از علل موفقیت مصلحان و کارگزاران جوامع قاطعیت وشجاعت آنان بوده است. امام خمینى(ره) که خود تربیتیافته مکتب امام على(ع) بود،شیوه رهبرى و زمامدارى حضرت را مورد توجه خود قرار داد. امام راحل در عصرى قیامخود را آغاز کرد که خیلى از نظریهپردازان و تحلیلگران قیام او را افسانهمىپنداشتند. و حتى برخى از دوستان امام، نیز حرکتسیاسى او را تئورى غیر عملىتصور مىکردند. امام به بهرهگیرى از دو عامل قاطعیت و شجاعت و با استعانت ازخداوند، قیام خود را آغاز نموده و از هیچ کس جز خدا نهراسید:
«انما یخشى الله من عباده العلماء» دولتمردان باید در فعالیت و تصمیمگیریهاقاطع و شجاع بوده و در برابر حوادث همانند کوه استوار و محکم باشند; و این حدیثرا راهنماى عمل خود قرار دهند: «المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکه العواصف» مؤمنهمانند کوهى سخت است که هیچ بادى آن را حرکت نمىدهد.
قاطعیت کارگزاران بدان معنا نیست که آنان در شیوه حکومت و تدوین سیاستهاىکشور عجولانه تصمیم گرفته و فعالیت کنند. على(ع) به والیان خود دستور مىدهد کهباید تمام فعالیتهاى آنان بر اساس خردورزى، خردمندى و تفکر بوده; و فعالیتهاىخود را قبل از فرا رسیدن زمان آن انجام ندهند. حضرت خطاب به مالک فرمود: «وایاک و العجله بالامور قبل او انها او التسقط فیها عند امکانها، او اللجاجه فیهااذا تفکرت او الوهن عنها اذا استوضحت فضع کل امر موضعه، و اوقع کل امر موقعه»در کارها پیش از وقت آن شتاب مکن، و در صورت امکان سست مگیر، و در چیزى که مبهماست لجاجت مکن و هنگامى که چیزى واضح است، ضعف نشان مده، و هر چیزى را در جاىخود بگذار و هر کارى را به موقع اقدام نما. همچنین حضرت خطاب به قثم بنعباسوالى مکه فرمود: «با دوراندیشى و قدرت با مسائل برخورد کن عقل و خیرخواهى رابکار گیر.» قاطعیت و شجاعت کارگزاران با بهرهگیرى آنان از تجربهها و افکارصاحبان فکر و اندیشه نیز منافات ندارد.
امام على(ع) والیان خود، همانند مالک را توصیه مىکند که از افکار صاحبان فکر،بهره گیرند. قاطعیت والیان با استفاده آنان از عناصر اخلاقى همانند گذشت و محبت .
.. نیز در تضاد نیست. به دلیل اینکه در فرهنگ امام على(ع) قاطعیت توام با نرمشنیز از اهمیت ویژهاى برخوردار است. در نهجالبلاغه مىخوانیم: «و اخلط الشده بضغثمن اللین، و ارفق ما کان الرفق ارفق، و اعتزم بالشده حین لا یغنى عنک الا الشده»و سختى و قاطعیت را با نرمش و انعطاف درهم بیامیز; تا جایى که نرمش کارساز است،نرمش کن، و در مواردى که جز سختگیرى و قاطعیت کارساز نیست، مصمم و با قدرت دستبکار شو. امام صادق(ع) نجاشى استاندار اهواز را به نرمش توام با قاطعیتسفارشنموده فرمود: «و الرفق بالرعیه و التانى و حسن المعاشره مع لین فى غیر ضعف وشده فى غیر عنف» از منظر امام على(ع) قاطعیت انعطافناپذیرى کارگزاران به معناىدیکتاتورى و خودکامگى آنان نیست; حضرت خطاب به مالک فرمود: «هرگز به خشمى کهاز آن راه گریزى هستشتاب مکن، و هیچگاه مگو: من چیرگى دارم و فرمان مىدهم ومردم باید اطاعت کنند.
زیرا این کار تباهى دل و سستى دین است و دگرگونى و سقوط حکومت را نزدیک مىکند.»
از نگاه على(ع) کارگزاران باید واجد دو ویژگى قاطعیت و شجاعتباشند کهبهرهگیرى از این دو عنصر در موارد زیر از اهمیت ویژهاى برخوردار است.
قاطعیت و شجاعت دو ویژگى مهم هستند که در نهجالبلاغه براىدولتمردان و کارگزاران بیان شده است.
از آنجایى که این دو عنصر ارتباط تنگاتنگ دارند، لازم دیده شد که این دو صفتبا هم مورد تحلیل قرار گیرند.
قاطعیت و شجاعت دو پدیده مهم ارزشى هستند که رهبران الهى با بهرهگیرى از ایندو عامل; در مقابل مشکلات با صلابت ظاهر شده و به اهداف بلند خود دستیافتهاند.
اگر رهبران دینى در مقابل مشکلات، سرزنشها و جو حاکم در جامعهشان تسلیم شده واحساس ترس مىکردند; هیچگاه در ایفاى رسالت عظیم خویش موفق نمىشدند. در قرآنخطاب به رسول اکرم(ص) آمده است: «فاستقم کما امرت و من تاب معک ...» اگر رسولخدا(ص) تحت تاثیر افکار، تهمتها و برخى از عوامل عصر خود قرار مىگرفت; بهاهداف بلند رسالت دست نمىیافت. رسول گرامى اسلام با استعانت از کمکهاى خداوند وبا بهرهگیرى از عنصر قاطعیت و شجاعت در جزیره العرب همانند خورشید درخشیده و بهتبلیغ احکام الهى و رسالت پرداخت. چنانکه على(ع) در این خصوص فرمود: «ارسله،داعیا، الى الحق، و شاهدا على الخلق فبلغ رسالات ربه غیر و ان و لا مقصر; و جاهدفى الله اعداءه غیر واهن ولا معذر ...» خداوند پیامبر را به عنوان دعوتگرى بهسوى حق و شاهدى بر حرکتخلق رسالت داد. پس آن حضرت به دور از هر گونه کندى وکوتاهى رسالتهاى پروردگارش را تبلیغ نمود، و بدون هیچ سستى و بهانهجویى بادشمنان خدا به جهاد برخاست.
على(ع) که خود تربیتیافته مکتب رسول خدا(ص) است، با تاسى به آن حضرت، در همهزمینهها، مخصوصا در شیوه حکومت، از دو عامل قاطعیت و شجاعتخوب بهره گرفته وهیچگاه در برابر کژاندیشى، انحراف سیاسى و مشکلات; تسلیم نشد; چنانکه حضرت درخصوص قاطعیتخود فرمود: «و لعمرى ما على من قتال من خالف الحق و خابط الغى منادهان و لا ایهان فاتقوا الله عباد الله و فروا الى الله من الله ...» به جانخویشم سوگند، که در پیکار و سرکوبى آنها که با حق ستیز کنند و درماندن گمراهىهمچنان پاى بفشارند، کمترین نرمش و سازش نخواهم داشت. پس، اى بندگان خداىپرهیزگار باشید و از خداى به خداى پناه برید. همچنین آن حضرت فرمود: «به خداسوگند من نه آن کفتارم که به ضرب آهنگهاى پیاپى و طولانى صیاد به خواب رود تاجویندهاش به او برسد و نخجیرگر کمین کرده تا در راهش او را بفریبد و به او دستیابد و شکارش کند. من با نیروهاى گرویده به حق، فراریان از حق را سرکوب مىکنم وبا سربازان آماده و به فرمان، دودلان وسوسهگر را درهم مىکوبم و مطمئن باشید کهتا فرا رسیدن مرگ از این روش دست نخواهیم کشید.»
در حوزه فرهنگ سیاسى امامعلى(ع) زمامدار و دولتمردان اسلامى باید قاطع و شجاع باشند; تا بتوانند وظایفخویش را خوب انجام داده و به اهداف بلند خود دستیابند. از اینرو است که على(ع)فرمود سزاوار نیست که حاکم اسلامى بخیل، جاهل و ترسو باشد. على(ع) در هنگام بیانویژگیهاى مالکاشتر به قاطعیت و شجاعت او اشاره نموده خطاب به مردم مصر فرمود:
«اما بعد، فقد بعثت الیکم عبادا من عبادالله، لا ینام ایام الخوف، و لا ینکل عنالاعداء ساعات الروع; اشد على الفجار من حریق النار. و هو مالک ابنالحارث اخومذحج، فاسمعوا له و اطیعوا امره فیما طابق الحق، فانه سیف من سیوف الله، لا کلیلالظبه، و لا نابى الضربیه» اما بعد، در این جاى تردیدى نیست که من بندهاى ازبندگان خدا را به سوى شما گسیل داشتهام که، در لحظههاى حساس و سرنوشتساز، خوابرا به چشمانش راهى نیست، و در هنگامه خطر در رویارویى و نبرد با دشمنان خداتردید نمىکند; و بدان راه تحمل او از شراره آتش سختتر است. او کسى جز مالکاشترفرزند حارث از قبیله مذحج نیست پس بدو گوش بسپارید، فرمانش را در صورتانطباق با حق اطاعت کنید که شمشیر او شمشیر خدا است که نه تیزیش کند مىشود و نهزخمهایش به خطا مىرود.
همچنین على(ع) به مالکاشتر دستور مىدهد که کسى را بهعنوان فرمانده سپاه برگزیند که قاطع و شجاع باشد: «... ثم اهل النجده والشجاعه و السخاء و السماحه ...» [اى مالک] فرماندهى را برگزین که دلاور،سلحشور، بخشنده و بلندنظر باشد. بر این اساس است که امام على(ع) محمد بنبکر رابه خاطر قاطعیت او ستایش کرد.
نگرش امام على(ع) در خصوص ضرورت قاطعیت کارگزاران ریشه در معارف بلند قرآندارد. در قرآن سفارش شده است که مومنان در مقابل دشمنان احساس ترس نکرده و دربرابر ملامتسرزنش کنندگان تسلیم نشوند: «... فلا تخافوهم و خافون ان کنتممؤمنین»:
«یجاهدون فى سبیل الله و لا یخافون لومه لائم» کارگزاران نظام اسلامى نیزمخاطبان این آیات هستند. یکى از علل موفقیت مصلحان و کارگزاران جوامع قاطعیت وشجاعت آنان بوده است. امام خمینى(ره) که خود تربیتیافته مکتب امام على(ع) بود،شیوه رهبرى و زمامدارى حضرت را مورد توجه خود قرار داد. امام راحل در عصرى قیامخود را آغاز کرد که خیلى از نظریهپردازان و تحلیلگران قیام او را افسانهمىپنداشتند. و حتى برخى از دوستان امام، نیز حرکتسیاسى او را تئورى غیر عملىتصور مىکردند. امام به بهرهگیرى از دو عامل قاطعیت و شجاعت و با استعانت ازخداوند، قیام خود را آغاز نموده و از هیچ کس جز خدا نهراسید:
«انما یخشى الله من عباده العلماء» دولتمردان باید در فعالیت و تصمیمگیریهاقاطع و شجاع بوده و در برابر حوادث همانند کوه استوار و محکم باشند; و این حدیثرا راهنماى عمل خود قرار دهند: «المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکه العواصف» مؤمنهمانند کوهى سخت است که هیچ بادى آن را حرکت نمىدهد.
قاطعیت کارگزاران بدان معنا نیست که آنان در شیوه حکومت و تدوین سیاستهاىکشور عجولانه تصمیم گرفته و فعالیت کنند. على(ع) به والیان خود دستور مىدهد کهباید تمام فعالیتهاى آنان بر اساس خردورزى، خردمندى و تفکر بوده; و فعالیتهاىخود را قبل از فرا رسیدن زمان آن انجام ندهند. حضرت خطاب به مالک فرمود: «وایاک و العجله بالامور قبل او انها او التسقط فیها عند امکانها، او اللجاجه فیهااذا تفکرت او الوهن عنها اذا استوضحت فضع کل امر موضعه، و اوقع کل امر موقعه»در کارها پیش از وقت آن شتاب مکن، و در صورت امکان سست مگیر، و در چیزى که مبهماست لجاجت مکن و هنگامى که چیزى واضح است، ضعف نشان مده، و هر چیزى را در جاىخود بگذار و هر کارى را به موقع اقدام نما. همچنین حضرت خطاب به قثم بنعباسوالى مکه فرمود: «با دوراندیشى و قدرت با مسائل برخورد کن عقل و خیرخواهى رابکار گیر.» قاطعیت و شجاعت کارگزاران با بهرهگیرى آنان از تجربهها و افکارصاحبان فکر و اندیشه نیز منافات ندارد.
امام على(ع) والیان خود، همانند مالک را توصیه مىکند که از افکار صاحبان فکر،بهره گیرند. قاطعیت والیان با استفاده آنان از عناصر اخلاقى همانند گذشت و محبت .
.. نیز در تضاد نیست. به دلیل اینکه در فرهنگ امام على(ع) قاطعیت توام با نرمشنیز از اهمیت ویژهاى برخوردار است. در نهجالبلاغه مىخوانیم: «و اخلط الشده بضغثمن اللین، و ارفق ما کان الرفق ارفق، و اعتزم بالشده حین لا یغنى عنک الا الشده»و سختى و قاطعیت را با نرمش و انعطاف درهم بیامیز; تا جایى که نرمش کارساز است،نرمش کن، و در مواردى که جز سختگیرى و قاطعیت کارساز نیست، مصمم و با قدرت دستبکار شو. امام صادق(ع) نجاشى استاندار اهواز را به نرمش توام با قاطعیتسفارشنموده فرمود: «و الرفق بالرعیه و التانى و حسن المعاشره مع لین فى غیر ضعف وشده فى غیر عنف» از منظر امام على(ع) قاطعیت انعطافناپذیرى کارگزاران به معناىدیکتاتورى و خودکامگى آنان نیست; حضرت خطاب به مالک فرمود: «هرگز به خشمى کهاز آن راه گریزى هستشتاب مکن، و هیچگاه مگو: من چیرگى دارم و فرمان مىدهم ومردم باید اطاعت کنند.
زیرا این کار تباهى دل و سستى دین است و دگرگونى و سقوط حکومت را نزدیک مىکند.»
از نگاه على(ع) کارگزاران باید واجد دو ویژگى قاطعیت و شجاعتباشند کهبهرهگیرى از این دو عنصر در موارد زیر از اهمیت ویژهاى برخوردار است.