نقدِ خوانش ساختارگرایانه واقعه عاشورا از اسطوره به سیره
آرشیو
چکیده
تورستن هیلن پژوهشگر تاریخ دین سوئدی در کتاب واقعه عاشورا با تأثیرپذیری از ساختارگرایی لوی استروس تقابل بین دو جبهه خیر و شر را با اتکا به گزارش تاریخ طبری از واقعه عاشورا توضیح داده است. هیلن واقعه عاشورا را در قالب اسطوره فهمیده است و از این جهت کتاب واقعه عاشورا، یک کتاب تاریخی نیست که قصد داشته باشد واقعیت عاشورا را توضیح دهد بلکه نویسنده بیشتر به دنبال آن است که ذهنیت تاریخ نویسی طبری از واقعه عاشورا را روایت کند. در مقاله حاضر سعی بر آن است که امکانات و محدودیت های خوانش ساختارگرایانه هیلن مورد سنجشِ انتقادی قرار گیرد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که اگر سه گونه روایت پردازی اسطوره ای، سیره ای و عامیانه ملاک قرار گیرد، گزارش هیلن در قالب روایت پردازی سنت و سیره قرار می گیرد نه قالب روایت پردازیِ اسطوره ای. بنابراین برای خوانش دقیق و کامل تر واقعه، بهتر است از تحلیل اسطوره به تحلیل سنت و سیره تغییر مسیر داد.A Critique of a Structural Reading of the Ashura Episode from Myth to Conduct
This paper focuses on the Swedish academic Dr. Torsten Hylen's book "Husayn the Mediator" in which he developed his structual view of the Ashura episode based on Tabari's account, hence he applied a mythological view of his report. It raises criticisms on applying such a framework to Imam al-Husayn's movement. Due to its defects, it is more appropriate to view the Ashura episode as a genuine and ever-alive report and an educative conduct of Imam al-Husayn, rather than and in contrast to a mythological framework