مهندسی زبانی سوره توحید از دیدگاه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی
آرشیو
چکیده
نظریه نظم جرجانی با اعتقاد به وجود اعجاز قرآن در نظم و مهندسی زبانی آن، مهندسی زبانی قرآن را در رد نظریه صرفه بررسی می کند. او معتقد به چینش ویژه واژگان قرآنی است که حذف واژه ای یا جابجایی موقعیت آن یا جاگذاری واژه ای مترادف به جای آن، باعث نابودی نظم قرآنی و مقصود متکلم می گردد. سوره توحید سوره ای است که واژگان آن باتوجه به شرایط مخاطبین آن به خصوص مشرکان قریش که باتوجه به درخواست آنان از پیامبر (ص) نازل گردید، دارای چینش زیبایی شناسیِ خاصی است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و نظریه نظم جرجانی درصدد تحلیل زیبایی شناسیِ ساختاری و واژگانی سوره توحید است تا اشاره کند که سوره توحید به تناسب درخواست مشرکین قریش از پیامبر(ص)، با استقاده از عوامل زبانی مختلفِ باهم متناسب و مؤیّد یکدیگر در رسیدن به یک معنا و نظم حاصل از آنها، از خلال فعل امر قل در معنای ارشاد، ضمیر منفصل (هو) و دو فصل بلاغی در سیاق مثبت در آیه اول و دوم و ضمیر متصل (له) و وجود دو وصل در سیاق منفی در آیه سوم و چهارم برای اشاره به قطع اتصال الله با موجودات در احدیت، نکره بودن (أحد) اشاره به تعظیم و ناشناخته بودن یگانگی (الله)، معرفه بودن (الصمد) دلالت بر اختصاص صمدیت به او، تقدیم (له) در آیه چهار اشاره به حصر نفی همتایی برای او و اثبات آن برای غیر او و حذف مفعول به فعل لم یلد برای اثبات یگانگی او، الله را با اثبات وحدانیت او، پارادوکسی معرفی می کند که عقل ها از درکش حیران مانده اند.the linguistic engineering of Surah Tawheed from the point of view of Abdul Qahir Jarjani's Nazhm theory
Jurjani's Theory of Nazhm examines Linguistic Engineering of the Holy Qur'an in rejecting the theory of efficiency, whose followers believe that the miracle of the Holy Qur'an is that man has the ability to produce words like the Qur'an, but God does not allow him to also produce words, because Jurjani believes It is a miracle in language engineering that every word in it has a special arrangement that by removing a word or moving its position or placing a synonym in its place, it destroys the Quranic Nazhm and the meaning of the speaker. Surah Tawheed is a surah whose words are organized according to the conditions of the polytheist audience of Quraysh. This article, based on Jurjani's theory of Nazhm, tries to analyze the aesthetics of Surah Tawheed in Nazhm to point out that Surah Tawheed has addressed the oneness of God in accordance with the request of the polytheists of Quraysh from the Prophet (PBUH). In this surah, God reveals his essence through the rhetorical techniques of the verb Qal in the meaning of guidance, the separate pronoun (hu) in the first verse is positive and the connected pronoun (lahoo) in the last verse is negative to indicate God's separation from the creatures in partnership, being negligent. (ahad) refers to bowing down and being unknown (Allah), being known (Al-Samad) indicates the palace, offering (Lahoo) in verse four refers to the restriction of negation of counterpart for Allah and its proof for other than Him.