راههای تداوم ارزشهای نسل انقلاب اسلامی ایران از نگاه امام خمینی
آرشیو
چکیده
متن
انقلاب اسلامی را بدون شناختن امام خمینی نمیتوان شناخت. در این مقاله بر آن هستیم که راههای تداوم نسل انقلاب اسلامی ایران را از نگاه امام خمینی بررسی نماییم زیرا ویژگیها و مقومات نسل انقلاب اسلامی و همچنین راههای تداوم آن را، در گفتار و آثار ایشان بخوبی میتوان یافت. بنابراین، این نوشتار پاسخ سه سؤال زیر را در پی خواهد داشت: 1ـ ویژگیهای نسل انقلاب اسلامی ایران چه میباشد؟ (اعم از ویژگیهای معرفتی و رفتاری) 2ـ موانع تداوم ویژگیهای نسل انقلاب اسلامی چه میباشد؟ 3ـ راههای تداوم نسل انقلاب اسلامی چه میباشد؟
در باب گسست نسلی در مورد ایران میتوان گفت که فاصله گرفتن از نسل انقلاب از طریق فاصله گرفتن از امام خمینی رخ میدهد یعنی تا زمانی که آرمانها و ارزشهای مقبول امام خمینی را همانگونه که نسل انقلاب قبول داشت نسلهای آتی قبول داشته باشند فاصلهای بین نسل انقلاب اسلامی و نسل بعد از آن نخواهد افتاد. بنابراین اگر نسل فردا از عوامل و علل انقلاب و شخصیت و مبارزات امام آگاه شوند انقلاب اسلامی با تمام ویژگیهایش همواره در دل نسلها پویا و زنده میماند چرا که رمز بقای نسل انقلاب اسلامی، ایستادگی بر ارزشها و آرمانهایی است که در منطق امام خمینی وجود داشت. فلذا برای جلوگیری از گسست نسلی لازم است که بدانیم ویژگیها و مقومات نسل انقلاب اسلامی ایران چه میباشد و علل و عوامل گسست از نسل انقلاب اسلامی و نهایتاً راههای تداوم نسل انقلاب اسلامی ایران چه میباشد و علل و عوامل گسست از نسل انقلاب اسلامی و نهایتاً راههای تداوم نسل انقلاب اسلامی از نگاه امام خمینی برای جامعه ایران چگونه تشریح گردیده است. چرا که یکی از آفتهای بزرگ تمام انقلابات و حرکتهای مردمی در طول تاریخ، مسأله جدا شدن نسل بعدی از نسل اول انقلاب است.
البته آنچه ما از گسست نسلی در این نوشتار اراده میکنیم، همان شکلگیری شکافهای بنیادی از لحاظ فکری و فرهنگی است یعنی عدم وفاق در نظام معرفتی و اجتماعی یا عدم وفاق در ارزشها و هنجارهای اجتماعی. حال این عدم وفاق چه به خاطر کمکاری و سوء تدبیر در حوزه عملکردی مسئولین باشد یا در فقدان ارائه مبانی تئوریک و مباحث معرفتی یا بر اثر نابرابری اجتماعی و اقتصادی در توزیع نابرابر ثروت و موقعیت.
مراد نویسنده از گسست نسلی دوره زمانی ده یا بیست ساله نیست زیرا انقطاع به معنای گسیختگی تام و تمام قابل قبول نمیباشد.
دو عَلَم افراخت اسپید و سیاه آن یکـی آدم دگــر ابلیس را
همیشة تاریخ، دو سر طیف جامعه در اقلیت بودند یا اقلیت خوب و سالم (صاحبان معرفتی نور) و اقلیتی بد و شیطانی (صاحبان معرفتی نار) و اکثریت جامعه یا متمایل به اقلیت معرفتی نوری شدند یا متمایل به اقلیت ناری. بنابراین اگر نور پیروز شد توانسته است گسست و انقطاعی در میان اکثریتی که قبلاً متمایل به نار بودند ایجاد کند و ارزشهای آنها را زیر سؤال ببرد. اما بحث این است که چه عواملی و عللی باعث میشود که این گسست ایجاد شود و گاهی عَلَم اسپید و نسل اسپید پیروز شوند و گاهی نسل سیاه و عَلَم ابلیس، علل و عوامل درونی و بیرونی این دو از نگاه امام خمینی چیست؟ امام خمینی چه اندیشیده و چه چارهای را پیش روی ما نهاده است؟
1ـ ویژگیها و مقومات نسل انقلاب اسلامی ایران
در اینجا سؤال این است که مقومات نسل چیست که با از بین رفتن آن مقومات، آن نسل دچار گسست شده است و یا اینکه چه عواملی باعث پیدایش و استمرار همبستگی در میان مردم و گروههای مذهبی مختلف میشود. بحث بر سر این است که نسل انقلاب اسلامی قبلاً چه ویژگیها و خصایصی را داشته است و چگونه باید آن ویژگیها را تداوم بخشد، علل و عوامل نبود آن چه میتواند باشد.
برخی بر این باورند که حقمداری و خدامحوری عامل پیوند آدمیان است زیرا اگر مغز اعتقادات محفوظ بماند هرگز میان انسانها غرابت و جدایی نخواهد افتاد. این دسته از نامه 23 نهجالبلاغه از نامههای حضرت علی(ع) برای گفتار خود اینچنین مؤید میآورند که حضرتش توصیه میکند که عمود توحید و دین را حفظ کنید، به خدا شرک نورزید و سنت محمد(ص) را ـ که درود خدا بر او و خاندانش باد ـ ضایع نکنید. این دو ستون را برپا و این دو چراغ را فروزان دارید که در این صورت جای هیچ سرزنشتان نخواهد بود1 این دسته، مقومات نسلی را در عقاید اصیل، توحید و یکتاپرستی و حقمداری خلاصه میکنند.
حال باید پرسید که دیدگاه امام خمینی در باب مقومات نسلی چه میباشد و چه چیزهایی در ایجاد یا نفی این ویژگیها از نظر ایشان مؤثرند؟
قبل از بیان دیدگاه امام در باب مقومات نسلی، شایسته است به بنیانهای فکری ایشان در باب تأثیر و تأثر فرد و جامعه و عواملی که باعث این تأثیرپذیری و تحول در فرد و اجتماع میشوند اشارهای داشته باشیم تا بر آن اساس به دقایق گفتار امام در باب راههای تداوم نسلی بیشتر نایل آییم. بنیانهای فکری امام مربوط به بحث ما به صورت زیر شمردنی است:
1ـ امام خمینی معتقد است که انسان موجودی اجتماعی است که رشد و کمال او در گرو تعامل وی در یک اجتماع بشری است.2
2ـ ایشان انسان را نه فقط یک موجود اجتماعی بلکه تأثیرپذیر از جامعه هم میداند.3
3ـ ایشان جامعه را کلیتی متمایز از افراد متشکلهاش میداند، البته جامعه را روحی قاهر و منکوبکننده نمیداند ولی تأثیرات و عملکردی مستقل از حوزه ارادة فردی انسان برای آن قائل است. 4
یکی از آفتهای بزرگ تمام انقلابها و حرکتهای مردمی در طول تاریخ، مسئلة جدا شدن نسل بعدی از نسل انقلاب است
تا زمانی که آرمانها و ارزشهای امام خمینی را همانگونه که نسل انقلاب قبول داشت نسلهای بعدی قبول داشته باشند، گسست نسلی در ایران بوجود نخواهد آمد
4ـ فرد فرد جامعه در قبال اجتماع خود مسئول هستند.5
5 ـ سقوط و صعود جامعه بسته به افرادی است که سر رشتهدار یک کشور هستند.6
6ـ صفات انسانی اکتسابی است، بنابراین انسانهای عالم و انسانهای دیکتاتور در اثر شرایط پرورش، تربیتی و اجتماعی به انسانهایی متعبد و دانشمند و یا دیکتاتور تبدیل میشوند.7
7ـ خانواده بیشترین تأثیرگذاری را در اجتماع به خود اختصاص میدهد.8
8 ـ تأثیرگذاری خانواده منوط به سلامت جامعه است.9
هر یک از بنیانهای فکری فوقالذکر، در هنگام تشریح مقومات و راهکارها؛ جایگاه خود را به خوبی پیدا خواهند نمود. امام خمینی مقومات نسلی را در دو سطح بیان کردهاند.
الف) سطح معرفتی مقومات نسلی (در اینجا بحث این است که مواد و محتوای اندیشه نسل انقلاب چه میباشد.)
ب) سطح رفتاری مقومات نسلی (البته سطح رفتاری، نشأت گرفته از سطح معرفتی خواهد بود، چون از کوزه برون همان تراود که در اوست) اما نکته ظریفی که میتوان به آن اشاره کرد اینکه امام خمینی در پایان وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود به این دو سطح اشاره کرده و میفرمایند من با سه صفت؛ اطمینان، آرامش و شادی از میان شما میروم اگر سئوال شود که چگونه؟ امام خود ما را به این جواب میرساند که با چنگ زدن به دو ثقل اکبر و کبیر بنابراین سطح اول در نگاه ایشان بسیار مهم و حیاتی و حائز اهمیت بوده و توجه خاصی هم به این مطلب داشتند.
در سطح اول یعنی نظام معرفتی یا ویژگیها و مقومات معرفتی امام به دو مطلب کلان و مهم میپردازد یکی مبحث خودشناسی و دیگری خودباوری ـ در اینباره میگویند:
«وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش، و بیتردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.» 10
در جای دیگر میگویند:
«در طول تاریخ، در این سدههای آخر کوشش شده است که ملتهای جهان سوم خواب باشند، غافل باشند و توجهشان به شخصیت خودشان نباشد. و شخصیت خودشان را اصلاً وابسته به غیر بدانند.» 11
برای تحصیل خودشناسی و خودباوری امام ما را به دو منبع ارزشمند و جاودانه یعنی قرآن و سنت توجه میدهند. چرا که قرآن وسیله جمع مسلمانان و پیوستگی نسلها میباشد و تا زمانی که ما افتخار کنیم و باور داشته باشیم که قرآن کتاب زندگانی ماست و نجاتدهنده بشر از جمیع اغلال میباشد در آن صورت فاصلهای بین نسل قبل و بعد نخواهد بود. ایشان بر این باور است که ملتی که به قرآن مفتخر باشد چه این ملت نسل دیروز به حساب آید یا نسل حاضر، فاصلهای و گسستی بین خود احساس نخواهد کرد بنابراین یکی از ویژگیهای معرفتی نسل انقلاب اسلامی را اینگونه بیان میکنند:
«ما مفتخریم و ملت عزیز سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که میخواهد حقایق قرآنی، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم میزند، از مقبرهها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخة نجاتدهندة بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان میکشاند نجات میدهد.» 12
از نظر امام دومین منبع معرفتی از مقومات و ویژگی نسل انقلاب اسلامی عبارت از چنگ زدن و باور داشتن به سنت معصومین میباشد. با عنابت به این مطلب ویژگی نسل انقلاب در این قسمت با این عبارت تجلی و ظهور مییابد:
«ما مفتخریم که کتاب نهجالبلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهاییبخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است. ما مفتخریم که ائمه معصومین از علیبن ابیطالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان... ائمه ما هستند.» و«ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» میخواند از ائمه معصومین ما است و... صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است.» 13
بنابراین وقتی نسلی افتخار کرد به ادعیه حیاتبخشی چون مناجات شعبانیه، دعای عرفات حسینبن علی و صحیفه سجادیه و صحیفه فاطمیه و افتخار کرد به اینکه بالاترین شخصیت تاریخ از آنهاست، وقتی نسلی به مذهب و هویت خود افتخار کرد و ویژگیها و خصایص خود را اینگونه معرفی کرد، وقتی مؤلفهها و عناصر هویتی ملتی و نسلی تشکیل شده باشد از اینکه مذهبش جعفری است و کتابش قرآن و نهجالبلاغه و ادعیه و... وقتی نسلی افتخارش این شد که در راه پیاده کردن قرآن کریم حبس و تبعید برایش چیزی نیست. آن نسل مقومات و ویژگیهای نسلی خود را به بهترین وجه نمایان نموده است لاکن مسئله، انتقال این نظام فکری و فرهنگی به نسلهای بعدی است که یکی از وظایف اساسی نسل انقلاب است که اگر در این زمینه کوتاهی گردد دچار صدمهای و خسارتی جبرانناپذیر خواهیم شد، همانگونه که امام خمینی به این مطلب توجه داشت و میگویند:
«اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق میبینم و امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت انتقال شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد با دلی آرام و قلبی مطمئن و...» 14
نسل انقلاب اسلامی، نظام فکریاش اینگونه شکل گرفته است که اسلام باید برای زندگیاش نه فقط در حوزه خصوصی بلکه در تمام ابعاد زندگی برنامه داشته باشد و این برنامه را باید رهبران اسلامی ارائه دهند و جاری و ساری کنند. در این باره امام خمینی میگویند:
«شما به زندگی پیامبر بزرگ اسلام(ص) و نیز زندگی امام علی علیهالسلام نگاه کنید که هم یک رهبر مذهبی هستند و هم یک رهبر سیاسی و این مسأله در فرهنگ شیعه از مسایل بسیار روشن است و هر مسلمان شیعی وظیفه یک رهبر مذهبی و دینی میداند که در سرنوشت سیاسی و اجتماعی جامعه مستقیماً دخالت کنند و هدایت و نقش تعیینکننده خود را انجام دهد.» 15
نسل انقلاب اسلامی نسلی است که قرآن و سنت را وارد زندگی سیاسی ـ اجتماعی خود کرد و معتقد است که اسلام (کتاب و سنت) همه چیز دارد همانگونه که امام میگوید:
«ما کتاب و سنتمان غنی است، همهچیز در آن هست لکن بد معرفی کردند به ما.» 16
حضرت امام در جای دیگری میگویند:
«...قرآن مشتمل بر همه چیز است، یعنی یک کتاب آدمسازی است، همانطوری که آدم همهچیز است؛ معنویت دارد، مادیت دارد، ظاهر دارد، باطن دارد، قرآن کریم هم که آمده است این انسان را بسازد همه ابعاد انسان را میسازد؛ یعنی کلیه احتیاجاتی که انسان دارد، چه احتیاجاتی که شخص دارد و چیزهایی که مربوط به شخص است، روابط بین شخص و خالق تبارک تعالی و مسائل توحید... [و چه] مسائل سیاسی و...» 17
میتوان گفت نسل انقلاب اسلامی دچار یک تحول فکری عظیمی شده بود، تحول چشمگیری که در قشر جوان جامعه بوجود آمد و خیل عظیمی از خداجویان رهیده از ارزشهای پست، راه سعادت خود را در تزکیه و سلوک الیالله جستجو کردند. اینان تا بدانجا رسیدند که بسیاری از مردان عارف به حال آنان غبطه میخوردند تا جایی که امام نسل انقلاب ـ آن عارف بالله ـ خود را عقبمانده از غافله شهدا و شرمنده از جوانان خواجو میبیند و میگوید:
«اینجانب هنگامی که این جوانان عزیز در عنفوان شباب را که با گریه از من عقب مانده، تقاضای دعا برای شهادت میکنند، مشاهده میکنم، از خود مأیوس و از آنان شرمنده میشوم.» 18
بحث مهمی که در ادامه میتوان پی گرفت این است که اگر نسل انقلاب اسلامی را با ویژگی تفکر و فرهنگ قرآنی بشناسیم آیا فهم ما از اسلام و منابع اسلامی با فهم نسل پیشین از اسلام فرق میکند و آیا این تفاوت و فرق ما را به یک گسست میرساند یا این تفاوت به تحول و تکامل کمک میکند نه انقطاع از نسل پیشین. این تفاوت فهمها منجر به تفاوت نسلها نخواهد شد تا بگوییم یک تفاوت در نسلها پیش آمده است. به عبارت دیگر تفاوت نسلی منجر به خروج از چارچوب نشده و نمیشود اگرچه معرفت دینی مردم از یکسو و ظهور عوامل جدید اجتماعی از
امام خمینی معتقد است که انسان موجودی اجتماعی است که رشد و کمال او در گرو تعامل وی در یک اجتماع بشری است
«اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق میبینم، امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت انتقال شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد»
سوی دیگر، دامنه نوسانات شرعی را بیشتر میکند اما هیچوقت حلال خدا حرام و حرام خدا حلال نمیشود بلکه دین استعداد و قابلیت خود شارژی را دارد و مقتضیات زمان و مکان را لحاظ میکند. بنابراین قرآن ابزار پیوستگی میان نسلها و عصرها میباشد چون قرآن دارنده حق است و چون دارای بطونی است و قابلیت فهم در لایههای مختلف را دارا میباشد، فلذا هرکس مطهرتر، فهمش از قرآن بیشتر و نزدیکتر خواهد بود.
گفته شد که در حوزه معرفتی، نسل انقلاب اسلامی، به قرآن مجید (قرآن نازل) و ادعیه مأثور (قرآن صاعد) چنگ زدند و خداشناسی آنان در مرتبهای بود که با توکل بر باری تعالی، کارهای بزرگی را به انجام رسانیدند که بدون توجه خداوند سبحان تحقق آنها تصورناشدنی بود. ادعیه آنها ریشه در اعماق وجودی آنها داشت به صورتی که خداوند را منشأ همه برکات میدانستند. آنها خود را در محضر خداوند میدانستند و دعا را مایه تقویت روح و موجب رسیدن به مقامات بالا. همانگونه که رهبر و امامشان معتقد بود:
«هرچه مسائل بخواهید در ادعیه هست».19
«تمام ادعیهای که در لسان او [پیامبر اسلام] و ائمه مسلمین واقع شده است تمام این ادعیه در عین حالی که دعوت به معنویات است از راه دعوت معنویات، تمام مسائل مسلمین اصلاح میشود».20
در مجموع ویژگیهای رفتاری نسل انقلاب اسلامی را به صورت زیر برمیشماریم:
1ـ انقلاب بودن (انقلاب معنوی) بر اساس آن تحولی که در نسل انقلاب اسلامی ایجاد شده او نسلی است که پیر و جوانش، زن و مردش و خرد و کلانش در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حضور داشته و در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند و خواهند داشت.
2ـ گسستن از وابستگی فکری
3ـ تهذیب و تعهد داشتن
4ـ اعتقاد و اعتماد به فرهنگ خودی
5ـ مدافع اسلام و روحانیت
6ـ تعاون و همدلی در عرصههای اجتماعی و سیاسی
7ـ نترسیدن از دشمن
8ـ خودباوری
9ـ ظلمستیزی
10ـ احیاء سنتهای الهی
11ـ برپا داشتن شعائر اسلامی (احیاء نماز جماعت، جمعه و مراسم دعا و برگزاری مراسم شهادت ائمه و اعیاد و...)
12ـ عدم وابستگی به دنیا
13ـ عشق به شهادت
14ـ عشق به اهل بیت
15ـ اجتناب از گناهان (دروغ، تهمت، اختلاس...)
16ـ شایستهسالاری
17ـ دفاع از کشور
18ـ خواستار برابری اجتماعی ـ اقتصادی
19ـ عمران شهرها و کشور
20ـ پایبندی به نظام ارزشی
21ـ بیگانهستیزی
22ـ ترجیح زندگی شرافتمندانه بر زندگی ننگین و بردگی
23ـ هدفمند بودن در زندگی
24ـ کوشش برای اجرا و تحقق محتوای اسلام در جمیع ابعاد
25ـ داشتن انگیزه الهی در امور
26ـ برقرار کردن حکومت اسلامی
27ـ حفظ مرزهای مسلمین
28ـ وحدت کلمه داشتن و عدم اختلاف
29ـ نسلی که گرسنگی و بیلباسی را نمیفهمید
30ـ نسلی که از خود فانی شده و در مقصد باقی مانده بود
31ـ صفا و خلوص در گفتار و رفتار
32ـ ایثار و شهادت
33ـ خواستار اقامه حدود الهی
34ـ و...
2ـ موانع تداوم ویژگیها و خصایص نسل انقلاب اسلامی
گفته شد که در جریان انقلاب اسلامی، نظام ارزشی جدیدی بر اساس معرفت اسلامی برای نسل انقلاب پایهگذاری شد، نظام ارزشی جدیدی که نظام ارزشی غرب و شرق را به چالش کشید و نفی میکرد؛ بنابراین سؤال این است که نسل انقلاب با چه موانعی در سر راه خود مواجه خواهد شد.
به طور اجمال میتوان گفت که عمدهترین موانع و آسیبهای معرفتی و رفتاری (یعنی آنچه باعث شکلگیری شکافهای بنیادی از لحاظ فکری و فرهنگی، عدم وفاق در فکر و عدم وفاق در ارزشها و هنجارهای اجتماعی میشود) عبارتند از: کنار نهادن قرآن از زندگی، نفوذ اندیشههای غیراسلامی، التقاط فکری، جمود فکری، شکست روحی ناشی از خودباختگی فرهنگی، بدبین کردن جوانان به فرهنگ خودی و فقر فرهنگی، طمع بیگانگان در صف حقجویان، دچار حیرت و سرگردانی شدن، تسلط ستمگران بر جوامع بشری و...
1ـ ترک قرآن یا مهجوریت از دو ثقل
به نظر برخی ورود اسلام و فرهنگ اسلامی به ایران موجب شکاف میان نسل ایرانی شده است و ایرانیان دچار بحران هویت گردیده و با پایبندی به اسلام، هرگز به دوران پرافتخار هخامنشیان و ساسانیان نخواهند رسید. این دسته راهحل این مسأله را کنار نهادن اسلام از زندگی اجتماعی و پیگرفتن فرهنگ غربی و ایرانی قبل از اسلام جهت رشد و ترقی تجویز مینمایند. اینان قرآن را از صحنه خارج نموده و یا حداقل نقشی که به آن دادهاند استفاده در مجالس مردگان و... میباشد. بنابراین اگر در نسل حاضر، تفکر مهجوریت دو ثقل رواج پیدا کند، تفکری که کاملاً در مقابل تفکر و نظام معرفتی نسل انقلاب است این خود مانعی بزرگ جهت تداوم نسلی خواهد بود همانگونه که امام خمینی میفرمایند:
«معالاسف به دست دشمنان توطئهگر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشتساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیلة جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد.» 21
بنابراین نسلی که باور داشت اسلام فقط عبادت نیست، فقط تعلیم و تعلم عبادی نیست، اسلام سیاست است و از سیاست دور نیست، اسلام از هیچچیز غافل نیست، اگر این باور تغییر پیدا بکند یا تفکر و معرفت راحتطلبی جانشین معرفت ظلمستیزی نور شود اینها موانعی جهت تداوم نسل انقلاب اسلامی خواهد بود. به همین دلیل امام خمینی در مقابل این تفکر و معرفت راحتطلبی موضع گرفته و با بیانات و رفتار خود به نفی و طرد این باور پرداخته و معتقدند که بعضیها فکر میکنند:
«انسان نباید خودش را در معرض یک خطری... قرار بدهد ...یکدسته دیگر هم انبیا بودهاند و اولیای بزرگ... تمام عمرشان را صرف میکردند در اینکه با ظلمها [مبارزه کنند]... اگر وضع تفکر سیدالشهدا ـ سلامالله علیه ـ مثل بعضی مقدسین زمان خودش بود... کربلایی پیش نمیآمد؛ یک راحتطلبی بود و کنارهگیری از جامعه و دعا و ذکر بود... اگر ائمه ما ـ علیهمالسلام ـ سازش میکردند با اهل ظلم و ستم، احترامشان بسیار زیاد بود. خلفا حاضر بودند که آنها را هر جور احترام میخواهند بکنند که آنها دست از دعوتشان بردارند.» 22
2ـ شکست روحی ناشی از خودباختگی فرهنگی
همانگونه که گفته شد یکی از موانع تداوم نسلی، شکست روحی ناشی از خودباختگی فرهنگی میباشد. امام خمینی به نسل جدید و آینده توجه میدهند که آنچه باعث شده و میشود این است که مردم جامعهای برای خود شخصیتی و هویتی قائل نباشند و افراد جامعه کعبه آمال و آرزوهای خود را در غربیها و دیگران بیابند. البته این مانع در نسل انقلاب اسلامی برداشته شده بود. همانطور که امام میگویند:
«...شما جوانان... موفق شدید که این باور غلطی که در بین کشور ما معروف شده بود این باور غلط را بشکنید.» 23
اما اگر دوباره این تفکر رشد کند مانعی خواهد بود جهت تداوم نسل انقلاب اسلامی.
3ـ مأیوس شدن (مأیوس کردن) ملت از توانایی اداره کشور توسط احکام اسلامی
یکی دیگر از موانع تداوم نسل انقلاب اسلامی مأیوس شدن یا مأیوس کردن ملت یا نسل حاضر از توانایی اداره کشور توسط احکام اسلامی (چه بواسطه تبلیغات دشمنان و چه توسط مقدس مآبان) میباشد. چون:
«گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند.» 24
درصدد از بین بردن انسجام و وحدت و پیوند نسلها میشوند و گاهی هم از راهی وارد میشوند که انگار دایه مهربانتر از مادرند و تفکری را ترویج میکنند که با آن ریشه اسلام را میزنند و نسل حاضر را از اسلام دور میسازد و آن ترویج این تفکر است که جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. امام درباره این دسته از توطئهها میگویند که اینان ذهن مردم را از اینگونه مخدوش میکنند که جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد.
«بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعفتر شدند!» 25
4ـ بدبین کردن جوانان و نسل حاضر به فرهنگ خودی
بدبین کردن نسل حاضر به فرهنگ خودی که مانعی در جهت تداوم نسلی به حساب میآید میتواند از مجاری متعدد و متکثری شکل بگیرد، از مجاریی همانند، رادیو، تلویزیون، مطبوعات،
یکی دیگر از موانع تداوم نسلی، شکست روحی ناشی از خودباختگی فرهنگی است
اگر در نسل حاضر، تفکر مهجوریت دو ثقل (قرآن و عترت) رواج پیدا کند مانعی بزرگ جهت تداوم نسلی خواهد بود
سینما، تئاتر کامپیوترها و... اینها ابزارهای مؤثر در تباهی ملتها مخصوصاً نسل جوان میتواند به حساب آید.
امام خمینی درباره نقشههای تبلیغی غربی در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بیان میدارند که:
«و یک راه دیگر هم قضیه تبلیغات دامنهداری برای ترقیاتی که در غرب هست، که اینها دیگر اتکال به خودشان نداشته باشند، هر صحبتی که میشود صحبت از غرب پیش بیاید، خیابانها را به اسم آنها اسمگذاری کنند ... جوری تربیت کنند این ملت را که خودش را ببازد و خودش را از دست بدهد؛ به جای آن یک آدم غربی بنشیند. 26 یا «کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر، و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقبافتادهاند... و رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخاری پرارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنهپرستی و عقبماندگی محسوب شود. 27
اگر نسلی به اینجا رسید که بیاعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانههای روشنفکری و تمدن و در مقابل تعهد به این امور نشانة عقبماندگی و کهنهپرستی است در این صورت گسست نسلی ایجاد شده و مسئولین و ملت باید چارهاندیشی کنند. البته علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، از جمله کارهایی که باید انجام داد و توجه زیادی به آن داشت، توجه به دانشگاههاست همانگونه که امام به همه نسلها توصیه میکنند که:
«برای نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدمساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید». 28
3ـ راهکارهای تداوم نسل انقلاب اسلامی
1/3. حفظ انگیزه الهی
در این نوشتار این اصل را بنا نهادیم که اگر انگیزه نسل انقلاب اسلامی، انگیزهای الهی شد، بدینواسطه رفتار او هم رفتاری الهی خواهد بود بنابراین حرف ما این است که رمز بقای انقلاب اسلامی و ویژگیهای نسل انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی آنها است همانگونه که امام انقلاب در این باره میگویند:
«بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.» 29
2/3. افتخار به اسلام و استمرار این ایده
اگر نسل انقلاب، نسلی است که (پیر و جوانش، زن و مردش و خرد و کلانش) در صحنههای فرهنگی و اقتصادی، نظامی حاضر میباشند و در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند و به این فعالیت و اعتقاد و ایده خود افتخار میکنند نسل حاضر هم اگر به چنین چیزهایی افتخار کردند پس نگرانیای در معرفت و رفتار آن نسل نخواهیم داشت به همین دلیل امام به جوانان و نسل حاضر توصیه دارد که به جای تکیه به بلوک شرق و غرب به اسلام تکیه کنند و تعالیم نورانی و رهاییبخش قرآن کریم را نصبالعین خود قرار دهند و در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنند، تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزند، و به کار بندند و با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام بکوشند. فلذا جوانان را از التقاط و به حاشیه راندن اسلام و آئین اسلامی هشدار میدهند و میگویند:
«مبادا قرآن مقدس و آئین نجاتبخش اسلام را با مکتبهای غلط و منحرفکنندهای که از فکر بشر تراوش کرده است خلط نمایید.» 30
3/3. پایدار و پایبند بودن به صراط مستقیم
تا زمانی که نسل حاضر و آینده از راه مستقیم الهی منحرف نشده، راه و مقصد نسل انقلاب اسلامی تداوم دارد. امام دراینباره میگویند:
«...به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است، بلکه صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدار و پایبند بوده...» 31
4/3. پیروی از فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی ائمه اطهار
یکی دیگر از راههای تداوم نسل انقلاب اسلامی پیروی از فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی ائمه اطهار است. امام خمینی به نسلها توصیه میکند که به فرهنگ ائمه اطهار(ع) چنگ زنید تا رستگار شوید. او میگوید:
«با کمال جد و عجز از ملتهای مسلمان میخواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و با جانفشانی و نثار عزیزان پیروی کنند».32
5/3. بزرگداشت حماست تاریخی ائمه اطهار
یکی دیگر از راههای تداوم ویژگیهای نسل انقلاب زنده نگاه داشتن حماسه تاریخی ائمه اطهار است. در اینباره امام میگویند:
«...و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت ابیعبدالله الحسین ـ صلوات وافر الهی و انبیا و ملائکةالله و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد ـ هیچگاه غفلت نکنند و بدانند آنچه دستور ائمه ـ علیهمالسلام ـ برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانة ملتها است بر سردمداران ستمپیشه در طول تاریخ الیالابد.» 33
6/3. اعتقاد به انقلاب اسلامی
نسلی که به انقلاب اسلامی اعتقادی نداشته باشد راه و مشی و خصایص نسل انقلاب را هم به طریق اولی قبول نخواهد داشت چرا که اعتقاد به انقلاب اسلامی یعنی اعتقاد به اینکه انقلاب اسلامی دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرده و اعتقاد به اینکه انقلاب اسلامی در مقابل تبلیغات ضداسلامی و ضد روحانی و مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات بوده و اعتقاد به اینکه انقلاب اسلامی با دست خالی و با ایده واحد و فریاد الله اکبر و فداکاریهای حیرتآور و معجزهآسا تمام قدرتهای داخلی و خارجی را کنار زد تا خود مقدرات کشور را به دست بگیرد و اعتقاد به اینکه اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که مردم با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین میکنند.34 بنابراین یکی از راهکارهای تداوم نسل انقلاب اسلامی، اعتقاد به انقلاب اسلامی است. باید برای نسل حاضر و نسلهای آینده انقلاب روشن شود که انقلاب اسلامی چه بود. اگر نسل امروز و فردا از عوامل و حوادث انقلاب و شخصیت و مبارزات امام و چرایی انقلاب اسلامی آگاه شوند، انقلاب همواره در دلها زنده میماند و فاصلهای بین نسل انقلاب و نسلهای بعدی نمیافتد.
7/3. جدا نشدن جوانان از روحانی و برعکس
یکی از ویژگیها و خصایص نسل انقلاب این بود که با روحانی ارتباط داشت و خود را بینیاز از راهنمایی و هدایت او نمیدید چرا که در طول تاریخ منادیان و مبلغین و مربیان قرآن و سنت و اسلام، این قشر از اقشار اجتماعی بودند و همچنین روحانیون توجه زیادی به جوانها داشتند تا جایی که بزرگ معمار انقلاب اسلامی معتقد بود که جوانان به ملکوت نزدیکترند و میگفتند که نظیر جوانهای این زمان از اول تاریخ تا حالا نبوده است. 35
امام توصیه و سفارش دو سویه به روحانیت و جوانان دارد که تلاش کنند که رابطه این دو قطع نشود چرا که دچار خسارت و زیانهای جبرانناپذیری خواهیم شد و به جوانان سفارش
«بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است»
«مبادا قرآن مقدس و آئین نجاتبخش اسلام را با مکتبهای غلط و منحرفکنندهای که از فکر بشر تراوش کرده است خلط نمایید»
میکند که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت استفاده کنید و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از راهنمایی و هدایت آنها ندانید. و از سوی دیگر به روحانیون هم توصیه میکند که به جوانان توجه داشته باشید، جوانها را بشناسید و با جوانها موافق با خصوصیات آنها رفتار کنید و بعضی از انتقادها و کجتابیهای جوانان را تحمل کنید. دراینباره امام میفرمایند:
«جوانانهای ما را همچو منقلب کرده بودند که نسبت به شما یک نحو دیگر فکر میکردند، چنانچه شما هم نسبت به آنها یک طور دیگر فکر میکردید و هر دو فکرها، فکرهای وارداتی تبلیغاتی بود. هم آنطوری که دانشگاه درباره شماها فکر میکرد. یک مشت آخوند که همین حرفها و همآنطوری که شما نسبت به دانشگاه که همچو به طور مطلق «یک دسته فُکُلی نمیدانم کذا. این هر دوی آن تبلیغات بود که جدا کنند. طبقه جوانی که بعدها باید مقدرات یک مملکت را در دست بگیرد، از شما جدا کنند. اصلاً برنامه این است که شما را از طبقه فعال جوان جدا بکنند یعنی طبقهای که روشن هستند و مرجع امور خواهند شد و شما را هم از آنها و آنها را هم از شما و دو قوهای که قوه مفکره یک ملت هست.» 36
8/3. استمرار انقلاب معنوی
تا زمانی این تحول (انقلاب معنوی، انقلابی که در نسل انقلاب اسلامی است) هست و باقی هست نباید از چیزی ترسید و هیچ فاصلهای بین نسلها ایجاد نخواهد شد. اگر این تحول از بین رفتن یا کمرنگ شد و به حاشیه رانده شد آنوقت گسست نمایان و ظاهر خواهد گشت امام دراینباره میفرماید:
«... خدا به ما تفضل کرد، ترحم کرد و این تحول حاصل شد و تا این مطلب هست، این تحول هست و باقی هست شما از هیچ چیز نترسید». 37
تحولی که در جوانان ایجاد شد همان هجرت بسوی حق بود فلذا اگر این تحول باقی بماند مشکلی نخواهیم داشت امام در کلامشان ما را به این مطلب توجه میدهند که:
«آنچه شما را پیروز کرد هجرت از خود به خدا بود یعنی پشت به انانیت خود کردن و رو به رحمت الهی آوردن.» 38
9/3. بیرون آمدن از وابستگی فکری
یکی از تحولاتی که در نسل انقلاب اسلامی ایجاد شد خودباوری و خوداتکایی بود، این فکر بود که ما میتوانیم مسایل و مشکلات خودمان را خودمان حل کنیم و تا زمانی که این تحول هست گسستی نخواهد بود در این رابطه این عبارت و کلام امام را شاهد میآوریم که فرمود:
«...عمده این است که ما ذهن این جوانها و حتی پیرها و روشنفکرنماها را آماده کنیم که ما خودمان آدم هستیم و اینطور نیست که در همه چیز دستمان را پیش دیگران دراز کنیم و حتی اخلاق و زبانمان را نیز از آنها یاد بگیریم.»39
10/3ـ لزوم تهذیب و تعهد در جوانان و نسل حاضر
امر تهذیب و تعهد امری نیست که بعهده یک نهاد و یک مؤسسه خاصی واگذار شود بلکه امری است که شکوفا شدن آن وابسته به عمل همه است، از خانواده و کودکستان که پائینترین و کوچکترین نهاد میباشد گرفته تا دانشگاه و حوزه و دولت که عالیترین نهاد در جامعه میباشد. همه باید بیدار باشند که انحرافی صورت نگیرد. اگر کودکان ما را از نورسی، منحرف بار بیاورند، این انحراف تا آخر خواهد رفت و اگر نوباوگان ما را به انحراف بکشند، این کشور به انحراف کشیده خواهد شد و اگر دبیرستانهای ما را و دانشگاههای ما را به انحراف بکشند، این کشور به
امام خمینی به نسلها توصیه میکند که به فرهنگ ائمه اطهار(ع) چنگ زنید تا رستگار شوید
انحراف خواهد کشید، و اگر اصلاح شود، کشور اصلاح میشود باید جوانهای ما، کودکان ما درست چشم و گوش خودشان را باز کنند که شیاطین اغوا نکنند... باید توجه به این داشته باشند که تحصیل همراه تهذیب و همراه تعهد و همراه اخلاق فاضلة انسانی است که میتواند ما را به حیات انسانی برساند و میتواند کشور ما را از وابستگیها نجات بدهد... همه گرفتاریهایی که برای یک کشور پیش میآید برای این است که مراکز تعلیم و تعلمشان، مراکز تهذیب نیست. 40 بنابراین مهمترین چیزی که برای کشور ما لازم است تعهد اسلامی و تهذیب اسلامی است. اگر دانشگاه و فیضیه یک سنگر اسلامی باشد، دیگر سایر ملت به این طرف یا آن طرف نخواهند گرایید و با صراط مستقیم راه انسانیت و راه اسلامیت و راه استقلال و راه آزادی را طی میکند. 41
11/3ـ توجه و حفظ استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی
یکی دیگر از راهکارهای تداوم نسل انقلاب اسلامی، توجه و حفظ کردن استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی است که امام ما را به آن توجه میدهد میگویند:
«از جوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نکنند.»42
12/3ـ ترجیح زندگی شرافتمندانه بر زندگی ننگین و بردگی اجانب
اگر برای ملتی گزاره فوق فرهنگ شود و ملت زندگی شرافتمندانه و هدفمند را بر زندگی ننگین ترجیح دهند در این صورت فاصلهای بین نسلها ایجاد نخواهد شد. بر این اساس امام به نسل حاضر سفارش میکند که زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید.43
13/3ـ انتخاب مسئولین لایق، متدین، متعهد و سازگار با مردم
امام میگویند:
«به وزرای کشور در طول تاریخ آینده توصیه میکنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند، اشخاص لایق، متدین، متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند تا آرامش در کشور هر چه بیشتر حکمفرما باشد.»44
در این بخش امام اگرچه به وزارت کشور توصیههایی میکند اما مطالب دقیق و مهمی را به همه مسئولین گوشزد میکند که اگر مسئولین مملکتی به آن توجه نداشته باشند جامعه را دچار بحران هویت شدیدی خواهند کرد. مطالبی همچو توجه به شایستهسالاری، تدین، تعهد، سازگار با مردم بودن جهت ایجاد آرامش کشور. بنابراین امام در اینجا ما را متوجه این امر میکند که اگر فقط قوانین اسلامی باشد کفایت نمیکند بلکه باید آن قوانین اسلامی توسط مجریان لایق و متدین و متعهد اجرا هم بشود.45
14/3ـ لزوم انقلاب بار آوردن نسلهای آینده
«ما نباید قناعت به این بکنیم که در عصر خودمان جمهوری اسلامی محقق شده است، ما برای عصرهای بعد باید حالا فکر بکنیم، یعنی ما همانطوری که خودمان مقاصدی داریم و روی آن مقاصد این نهضت را کردیم، اعقاب ما هم همان مقاصد را دارند، و آنها هم احتیاج دارند به اینکه اجتماع داشته باشند، بینش داشته باشند که بتوانند این چیزی را که شماها به دست آوردید آنها نگهداری کنند و آن قضیه تربیت و تعلیم است که تربیت و تعلیم باید طوری باشد که مسیرش مسیر همین نهضت باشد و دنبالة همین مسائلی که درست کردید باشد.»46
15/3ـ حفظ امانتداری در جمهوری اسلامی
ما باید در این راه (جمهوری اسلامی) طوری زحمت بکشیم که نسل آتیه بدانند راهشان چیست، امام در اینباره به مسئولین و دولتمردان انقلاب جهت تداوم نسل انقلاب هشدار میدهد که خدمتگزار باشید به این ملتی که آن دستهای خیانتکار را قطع کرد و این امانت را به شما سپرد؛ شما الان امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری این است که آن را به طور شایسته حفظ کنید و به طور شایسته به نسل آینده و دولتهای آینده تحویل بدهید و مادامی که اینطور باشید ملت پشت شماست و مادامی که ملت همراه شما باشد هیچ آسیبی به شما نمیرسد.47
به خاطر اینکه نسل انقلاب آرمانها و مقاصدش تداوم داشته باشد امام به تمامی طبقات و نهادها هشدار میدهند که در کارهایشان و عملکردشان طوری رفتار کنند که مردم حمایتشان کنند نه اینکه درصدد تغییر آن حکومت و نظام باشند. فلذا میگوید:
«مهم این است که حکومت در ایران جوری باشد که وقتی منتقل شد به آتیه، نتوانند به این زودی تغییرش بدهند... رئیسجمهور جوری رفتار کند که وقتی یک کس دیگر رئیسجمهورشان شد نتواند که خلاف بکند، و همینطور سایرین.»48
در پایان، راههای تداوم نسل انقلاب اسلامی را، مجدداً به صورت زیر فهرست مینماییم.
1. خودشناسی و خودباوری 2. شناسایی و شناساندن اسلام 3. زنده نگهداشتن ثقلین
4. زدودن وابستگی فرهنگی و برپایی استقلال 5. آگاهی دادن به نسل حاضر برای شناخت توحید و ارزش وجودی خود 6. آشنا ساختن نسل حاضر از اهداف استکبار و استعمار 7. آشنا ساختن نسل حاضر به اینکه اسلام و شعائر اسلامی عملی و آئین زندگی هستند 8. ایجاد مکانهای مناسب و مساعد برای دخالت و حضور نسل حاضر در تنظیم و اجرای برنامههای خود 9. آسیبشناسی مداوم از رفتار و زندگی اجتماعی و سیاسی خود و اهداف خود 10. ایجاد روحیه اجتناب از معاصی 11. برخورد با بانیان تحریف اسلام 12. رعایت مسایل زیر توسط مسئولین نظام اسلامی (علم و عدالت ـ برابری در قانون ـ الفت با مردم ـ رعایت حقوق افراد ـ ساده زیستی و...) 13. حفظ روحیه انقلابی در ملت 14. حفظ امانتداری توسط مسئولین 15. حفظ و تداوم رابطه روحانی با جوان و برعکس.
پینوشتها:
1. رجوع شود به نهجالبلاغه، نامه 23، ص 337. وصیتی لکم ان لاتشرکوا بالله شیئاً و محمد(ص) فلا تضیعوا سنتم اقیموا هذین العمودین و واوقدوا هذین المصباحین و فداکم ذم.
2. درباره اجتماعی بودن انسان، امام خمینی میگویند: نوع انسان در دنیا با معاونت و معاضدت بعضی با بعضی زندگانی راحت میتواند بکند زندگانی انفرادی برای هیچکس میسور نیست. مگر آنکه از جامعه بشریت خارج شده به حیوانات وحشی ملحق گردد. و زندگانی اجتماعی چرخ بزرگش بر اعمال مردم به یکدیگر میچرخد، اگر خدای نخواسته اعتماد از بنیالانسان برداشته شود ممکن نیست بتوانند با راحتی زندگانی کنند. رجوع شود به پژوهشنامه متین، شماره 19 مقاله هویت جمعی از دیدگاه امام خمینی، اثر یحیی فوزی، سال پنجم، 1382، ص 86.
3. امام خمینی درباره تأثیرپذیری انسان از جامعه و اجتماعات بر اینباورند که نه اینکه انسان فقط یک موجود اجتماعی است بلکه از جامعه تأثیرپذیری هم دارد (اعم از عمل صالح و عمل ناصالح باشد) عمل یک شخصی در یک جامعه اثر دارد جامعه عبارت است از این اشخاصاند یک چیز دیگری نیست، عمل هر یک از شما تأثیر دارد وقتی شما یک عمل زشتی کردید، دیگران هم که میبینند در آنها تأثیر میکند وقتی شما یک عمل صالحی انجام دادید دیگران هم وقتی که میبینند در آنها تأثیر میکند. ر.ک: صحیفه امام، ج 13، ص 401 و 402.
4. امام درباره تأثیرات و عملکرد مستقل جامعه از حوزه فردی انسان میگویند: انسان در اجتماعات بزرگ، نظیر راهپیماییها، تحت تأثیر واقع میشود و چه بسا که از خود بیخود شود و از یک شعار و فریاد بیتوجه تبعیت کند. رجوع شود به صحیفه امام، ج 19، ص 29 همچنین رجوع کنید به یحیی فوزی، منبع پیشین، ص 86.
5. درباره مسئولیت تمام افراد در جامعة امام خطاب به مسلمین و اساتید میگویند: «شما معلمین و همه اساتیدی که در دانشگاهها هستند، مسئولند نسبت به این امانتی که به شما سپرده شده، گمان نکنید که شما ده نفر، پنجاه نفر، پیش شما هست و شما آن پنج نفر یا ده نفر یا پنجاه نفر را تعلیم میدهید و ممکن است که خیال کنید که این عده چیزی نیستند، دیگران کارها را انجام بدهند، ممکن است در بین همین ده نفر همین پنجاه نفر که شما تعلیم میدهید یک شخص پیدا بشود که بعدها یک مقام عالی داشته باشد. رئیسجمهور یک مملکت بشود، نخستوزیر بشود، مراتب عالیه کشور دست او بیاید... چنانچه همین یک نفری که پیش شما بود، بعد هم رفته پیش کسان دیگر تا رسیده به آن آخر یک تربیت فاسدی بشود... ممکن است همین یک نفر که8 تحت تربیت انحرافی واقع شده یک کشور را به باد فنا بدهد. ر.ک به صحیفه امام، ج 14، ص 33.
6. اگر منحرفین و معوجین در یک کشوری سرنوشت آن کشور را به دست بگیرند، آن کشور رو به انحطاط میرود... و اگر افاضل و دانشمندانی که با فضیلت انسانی هستند اینها سررشتهدار یک کشور بشوند، فضیلت در آن کشور زیاد میشود برای اینکه در آن مقامی که هستند، مردم به حسب عادت توجه به آنها دارند و حرفهای آنها در ذهنهای عمومی مردم کارگر است و تأثیر میکند و چه بسا حرف یک نفر آدمی که در جامعه مورد توجه است یک جامعه را رو به فساد ببرد و همین طور از آن طرف یک حرف آدمی که در جامعه توجه به او دارند یک جامعه را رو به صلاح ببرد رجوع شود به صحیفه امام، ج 14، ص 39.
7. در اینباره امام میگویند: هیچ صفتی در انسان از آن وقتی متولد شده است نبوده است. نفس کودک در ابتدای امر چون صفحة کاغذی بی نقش و نگاری است که هر نقشی را به سهولت و آسانی قبول میکند. رجوع شود به کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1377، ص 154 و همچنین رجوع کنید به یحیی فوزی، منبع پیشین، ص 92.
8. درباره نقش خانواده بخصوص مادران، امام میفرمایند: بانوان محترم، مسئولید، شما مسئول تربیت اولاد هستید، ... شما میتوانید بچههایی را تربیت کنید که حفاظت از آمال انبیا بکنند. ر.ک به صحیفه امام، ج 7، ص 504.
9. درباره اینکه تأثیرگذاری خانواده منوط به سلامت جامعه است وگرنه تمام تلاش و کوشش خانواده بیثمر خواهد ماند میفرمایند: «وقتی در یک جامعهای سلامت حکمفرما باشد (افراد خود به خود سالم بار میآیند. یک خانوادهای که همهشان اشخاص خوب هستند. بچههاشان سالم بار میآیند، مگر باز وارد بشوند در یک جامعه فاسد که آنها فاسدشان بکنند. رجوع کنید به صحیفه امام، ج 12، ص 500.
10. صحیفه امام، ج 21، ص 450.
11. صحیفه امام، ج 13، ص 531.
12. صحیفه امام، ج 21، ص 396.
13. پیشین، همان.
14. پیشین، ص 450.
15. همان، ج 15، ص 389.
16. ج 6، ص 43.
17. پیشین، ج 4، ص 448.
18. حداد، عادل، مجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی امام خمینی، ص 79، به نقل از صحیفه امام، ج 17، ص 305.
19. امام خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 19، ص 355.
20. پیشین، ج 18، ص 422.
21. پیشین، ج 21، ص 395.
22. اسلام ناب در کلام و پیام امام، تبیان، دفتر پنجم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، 1374، ص 40.
23. صحیفه امام، ج 16، ص 83.
24. صحیفه امام، ج 21، ص 405.
25. صحیفه امام، ج 21، ص 407.
26. پیشین، صحیفه امام، ج 9، ص 80.
27. امام خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 21، ص 416.
28. پیشین، ص 419.
29. پیشین، ص 404.
30. صحیفه امام، ج 2، ص 438.
31. صحیفه امام، ج 21، ص 399.
32. پیشین، ص 399.
33. پیشین، ص 400.
34. پیشین، ص 402.
35. جوان از دیدگاه امام خمینی، پیشین، ص 6.
36. پیشین، صحیفه امام، ج 9، ص 511.
37. پیشین، همان، ج 17، ص 150.
38. پیشین، همان، ج 11، ص 369.
39. پیشین، صحیفه امام، ج 18، ص 216.
40. پیشین، صص 355 ـ 356.
41. پیشین، ص 299.
42. امام خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 21، ص 417.
43. پیشین، ص 433.
44. پیشین، ص 427.
45. همان.
46. امام خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 8، ص 362.
47. پیشین، صص 79 ـ 78.
48. پیشین، ص 298.
فهرست منابع:
1. روحالله، صحیفه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سال 78، جلدهای 2، 7، 8، 9، 13، 14، 16، 18، 19، 21.
2. جوانان از دیدگاه امام خمینی، تبیان، دفتر شانزدهم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ یازدهم، 1378.
3. مجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1373.
4. خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی، تبیان، دفتر بیست و ششم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ سوم، 1378.
5. خودباوری و خودکفایی در دیدگاه امام خمینی، تبیان، دفتر بیست و ششم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1381.
6. تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی، تبیان دفتر سی و ششم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379.
7. پژوهشنامه متین، مقاله هویت جمعی از دیدگاه امام خمینی، اثر یحیی فوزی، سال پنجم، شماره 19، 1382.