در موضوع تاثیر اسلام بر علم در تمدن اسلامی دیدگاه هایی وجود دارد. در میان دیدگاهی که قائل به تاثیر است نیز مساله هایی مطرح می شود که یکی گستره تاثیر و دیگری جنس و سنخ این تاثیر به لحاظ یکنواختی و نوسان است؛ در مساله گستره تاثیر، دو دیدگاه با حداکثر اختلاف داریم که یکی تقلیل گرا و دیگری توسعه گرا است، با این حال این دو دیدگاه با وجود اختلاف جدی در مساله گستره، در مساله سنخ و جنس تاثیر، توافق دارند یعنی هر دو دیدگاه، سنخ تاثیر را یکنواخت دیده اند که می توان آن را «دیدگاه یکنواختی» نامید. تقلیل گرایان با دیدی یکنواخت، همواره نقش اسلام بر علوم تمدن اسلامی را صرفاً انگیزشی و تشویقی تلقی نموده و توسعه گرایان نیز با یک نگاه کُل نگر، همواره علوم تحقق یافته در تمدن اسلامی را جزء ذاتی برنامه اسلام می دانند. براساس یافته های این پژوهش، تاثیر اسلام به عنوان یک مکتب نظری جامع در علوم تمدن اسلامی نایکنواخت بوده، و می توان آن را به عنوان یک متغیّر مستقل پذیرفت.