تاثیر حکومت در سرنوشت و دیندارى از نگاه امام خمینى قدسسره
آرشیو
چکیده
متن
شیعیان همواره تلاش کردهاند تا نظام سیاسى -الهى و حکومت اسلامى در جامعه ایجاد شود. در کنار این تلاشها منتظر ظهور نظامى برتر و فراگیر در سطح جهان به رهبرى امام زمان(عجلالله تعالى فرجهالشریف) هستند.!
همواره حکومتها در سرنوشت فرد و جامعه تاثیر بهسزایى داشتهاند. امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند:
اذا تغیر السلطان تغیر الزمان;
هنگامى که زمامدار جامعه عوض شود مردم روزگار نیز عوض مىشوند.
و در کلامى دیگر مىفرمایند:
وانماالناس مع الملوک والدنیا الا من عصمالله.
مردم همپاى زمامداران و خواستههاى دنیوى خود، زندگى مىکنند مگر آنجا که خدا آنان را حفظ کند.
یکى از نویسندگان در کتابش ماجرایى را ترسیم مىکند که گویاى اهمیتحکومت و گواه بر تاثیر حاکم و نظام سیاسى بر سرنوشت افراد است، او مىنویسد:
ابلیس فرزندان خویش را بر گرد خود جمع کرد و براى انتخاب جانشین خود از میان آنان، سؤالى بیان کرد و گفت هرکس پاسخ کاملى به آن دهد لیاقت جانشینى مرا دارد. سؤال این بود: کدام عامل، در هلاکت جامعه، و سقوط مردم به وادى گمراهى مؤثرتر است؟ پس از یک هفته آنان پاسخهاى خود را آوردند. یکى از فرزندان گفت: بهترین عامل گمراهى مردم رواج شراب است. دیگرى گفت: بهترین عامل سقوط جامعه و انحراف مردم ترویج فساد و فحشا است و یکى دیگر از آنان گفت: بهترین عامل سقوط مردم رواج حرامخوارى است. و به همین ترتیب هر یک مطلبى گفتند; ولى مقبول نشد. سرانجام بر اثر اصرار فرزندان، ابلیس لب به سخن گشود و گفت: برترین عامل انحطاط و سقوط و ضلالت جامعه، گماردن افراد فاسد و دور از ایمان به حکومت است.
تاریخ نیز گواه دیگرى بر اثرپذیرى جامعه از زمامداران است. چنانکه آمده است: هنگامى که عمربن عبدالعزیز به خلافت رسید، یکى از رجال نیک اندیش از او پرسید: چرا هنگامى که شما روى کار آمدید در جامعه ما چهره ایمان و دالتخودنمایى کرده است در حالى که در دوران خلفاى قبل از شما عکس آن به چشم مىخورد؟
او پاسخ داد: اذا طابت العیون عذبت الانهار; هنگامى که سرچشمه، سالم باشد از نهرهاى مربوط به آن نیز آب سالم و حیاتبخش، جارى مىشود.
امام رضا علیه السلام نیز در گفتارى بر تاثیر رفتار اجتماعى و حکومتها در جامعه و جهان اشاره مىفرمایند.
اذا کذب الولاة حبس المطر و اذا جار السلطان هانت الدولة و اذا حبست الزکاة ماتت المواشى.
لزوم حکومت و تقدم حکومت عدل
ضرورت اقامه نظامى سیاسى در جامعه مسالهاى عقلى است، با هرج و مرج و افسار گسیختگى جامعه، نمىتوان امنیت و آرامش و نظم لازم را تامین کرد. بدون وجود یک نظام سیاسى قدرتمند نمىتوان از حقوق مردم دفاع و حراستکرد. چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند:
لابد للناس من امیر بر او فاجر.
علاوه بر آن ضرورت حضور دین در جامعه، فلسفه ضرورت نظام حکومتى دینى را تشکیل مىدهد پیامبر اکرمصلى الله علیه و آله، امت را براى همیشه به تمسک به اهلبیت: فراخوانده است و فرمانبردارى از آنان نتیجهاى جز اقامه نظام سیاسى بر مبناى خواست آنان ندارد.
پذیرش حکومت عدل یا جور ملاک رد و قبولى عبادت
امیرالمؤمنین علیه السلام از پیامبر اکرمصلى الله علیه و آله از جبرئیل از قول پروردگار متعال نقل مىکند که خداوند متعال فرمود:
و عزتى و جلالى لاعذبن کل رعیة فىالاسلام، دانتبولایة امام جائر لیس منالله (عزوجل) و ان کانت الرعیة فى اعمالها برة تقیة ولاعفون عن کل رعیة دانت لولایة امام عادل منالله تعالى
به عزت و جلالم سوگند که بدون تردید، هر کسى را که حکومت و ولایت آدم ستمکار و به دور از خدا را بپذیرد و بدان گردن نهد، کیفر مىدهم گرچه در زندگى شخصى و روزمره خود اهل نیکوکارى و تقوا باشد و هر کسى را که به ولایت و حکومت امام عادل پایبند به دین خدا گردن نهد، عفو و اغماض مىنمایم.
شناخت امام برحق شرط پذیرش عبادت
امام صادق علیه السلام در اینباره فرمودهاند:
والله لو ان عبدا صف قدمیه فى ذلک المکان[ما بین الرکن والمقام] قام اللیل مصلیا حتى یجیئهالنهار وصامالنهار حتى یجیئه اللیل و لم یعرف حقنا و حرمتنا اهل البیت لم یقبل الله منه شیئا ابدا.
به خدا سوگند اگر کسى در شریفترین مکانها که بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم استشبها را در نماز و روزها را در روزه بسر ببرد ولى ما را نشناسد و به حق ما اهلبیت اقرار نداشته و از ما پیروى نکند هرگز این نماز و روزهاش پذیرفته نیست.
همچنین امام باقر علیه السلام فرمودند:
لو ان رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق لجمیع ماله و حج دهره و لم یعرف ولایة ولىالله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه ماکان له علىالله حق من ثوابه و لاکان من اهل الایمان.
اگر کسى همه شبها را در نماز، و همه روزها را در روزه بهسر برد و همه ثروت خود را در راه خدا انفاق کند و همه ساله به حج مشرف شود ولى به ولایت ولىالله، گردن ننهد، (در برابر آن همه اعمال نیک خود) پاداشى را از سوى خدا دریافت نمىدارد و در شمار افراد با ایمان قرار نمىگیرد.
تاثیر حکومت در تربیت انسان از دیدگاه امام خمینى قدسسره
امام راحل قدسسره تشکیل حکومت و برقرارى نظام سیاسى و از آن مهمتر بعثت انبیا را مقدمهاى براى تربیت انسان و وسیلهاى جهت رساندن انسانها به کمال مىدانند، و مىفرمایند:
انبیا براى راهنمایى انسان به یک مقام بالاتر آمدهاند. و قرآن، کتاب آدمسازى است.
اساس دعوت انبیا این است که انسان بالقوه راتبدیل به انسان بالفعل نمایند. اسلام براى تربیت انسان آمده است. و علم انبیا، علم آدمسازى است. مکتبهاى الهى مىخواهند انسان را به گونهاى تربیت کنند که همه در کنار هم آسوده و آرام باشند.
ایشان در وصیتنامه خود بر تلاش دینداران و اولیاى خدا براى تشکیل حکومت در راستاى اقامه عدل و کمال بشر تاکید ورزیده و مىفرمایند:
اینجانب در این وصیتنامه با اشاره مىگذرم ولى امید آن دارم که نویسندگان و جامعه شناسان و تاریخ نویسان، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و مىشود که انبیا به معنویات کار دارند و حکومت و سررشته دارى دنیایى مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز مىکردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تاسفآورى است که نتایج آن به تباهى کشیدن ملتهاى اسلامى و بازکردن راه براى استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود ستحکومتهاى شیطانى و دیکتاتورى و ستمگرى است که براى سلطهجویى و انگیزههاى منحرف و دنیایى که از آن تحذیر نمودهاند، جمعآورى ثروت و مال و قدرتطلبى و طاغوتگرایى است و بالاخره دنیایى است که انسان را از حقتعالى غافل کند. و اما حکومتحق براى نفع مستضعفان و جلوگیرى از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعى همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیمالشان اسلام صلى الله علیه و آله و اوصیاى بزرگوارش براى آن کوشش مىکردند، از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است، چنانکه سیاستسالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملتبیدار و هشیار ایران با دید اسلامى این توطئهها را خنثى نمایند و جویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملتبرخیزند و دستشیاطین توطئهگر را قطع نمایند.
از عبارات حضرت امام قدسسره آشکار مىشود که حکومت چنانکه در مسیر الهى نباشد اخلاق رذیله و دنیا پرستى و همچنین ظلم و جور در جامعه رواج مىیابد و جامعه از سلامت روحى دور مىشود.
امام امت قدسسره در رهنمودى دیگر در اینباره که اگر حکومت و حاکم زیر نظر ولىفقیه نباشد، آن حکومت، طاغوتى خواهد بود، فرمودند:
به حرفهاى آنهایى که برخلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب مىکنند و مىخواهند ولایت فقیه را قبول نکنند، گوش ندهید. اگر چنانکه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد... طاغوت است. اگر به امر خدا نباشد، رئیسجمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است وقتى غیر مشروع شد، طاغوت است. اطاعت او، اطاعت طاغوت است، وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتى از بین مىرود که به امر خداى تبارک و تعالى یک کسى نصب بشود. شما نترسید از این چهار نفر آدمى که نمىفهمند اسلام چه است، نمىفهمند فقیه چه است، نمىفهمند که ولایتیعنى چه. آنها خیال مىکنند که یک فاجعه به جامعه است. آنها اسلام را فاجعه مىدانند نه ولایت فقیه را، آنها اسلام را فاجعه مىدانند، ولایت فقیه فاجعه نیست. ولایت فقیه تبع اسلام است.
همواره حکومتها در سرنوشت فرد و جامعه تاثیر بهسزایى داشتهاند. امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند:
اذا تغیر السلطان تغیر الزمان;
هنگامى که زمامدار جامعه عوض شود مردم روزگار نیز عوض مىشوند.
و در کلامى دیگر مىفرمایند:
وانماالناس مع الملوک والدنیا الا من عصمالله.
مردم همپاى زمامداران و خواستههاى دنیوى خود، زندگى مىکنند مگر آنجا که خدا آنان را حفظ کند.
یکى از نویسندگان در کتابش ماجرایى را ترسیم مىکند که گویاى اهمیتحکومت و گواه بر تاثیر حاکم و نظام سیاسى بر سرنوشت افراد است، او مىنویسد:
ابلیس فرزندان خویش را بر گرد خود جمع کرد و براى انتخاب جانشین خود از میان آنان، سؤالى بیان کرد و گفت هرکس پاسخ کاملى به آن دهد لیاقت جانشینى مرا دارد. سؤال این بود: کدام عامل، در هلاکت جامعه، و سقوط مردم به وادى گمراهى مؤثرتر است؟ پس از یک هفته آنان پاسخهاى خود را آوردند. یکى از فرزندان گفت: بهترین عامل گمراهى مردم رواج شراب است. دیگرى گفت: بهترین عامل سقوط جامعه و انحراف مردم ترویج فساد و فحشا است و یکى دیگر از آنان گفت: بهترین عامل سقوط مردم رواج حرامخوارى است. و به همین ترتیب هر یک مطلبى گفتند; ولى مقبول نشد. سرانجام بر اثر اصرار فرزندان، ابلیس لب به سخن گشود و گفت: برترین عامل انحطاط و سقوط و ضلالت جامعه، گماردن افراد فاسد و دور از ایمان به حکومت است.
تاریخ نیز گواه دیگرى بر اثرپذیرى جامعه از زمامداران است. چنانکه آمده است: هنگامى که عمربن عبدالعزیز به خلافت رسید، یکى از رجال نیک اندیش از او پرسید: چرا هنگامى که شما روى کار آمدید در جامعه ما چهره ایمان و دالتخودنمایى کرده است در حالى که در دوران خلفاى قبل از شما عکس آن به چشم مىخورد؟
او پاسخ داد: اذا طابت العیون عذبت الانهار; هنگامى که سرچشمه، سالم باشد از نهرهاى مربوط به آن نیز آب سالم و حیاتبخش، جارى مىشود.
امام رضا علیه السلام نیز در گفتارى بر تاثیر رفتار اجتماعى و حکومتها در جامعه و جهان اشاره مىفرمایند.
اذا کذب الولاة حبس المطر و اذا جار السلطان هانت الدولة و اذا حبست الزکاة ماتت المواشى.
لزوم حکومت و تقدم حکومت عدل
ضرورت اقامه نظامى سیاسى در جامعه مسالهاى عقلى است، با هرج و مرج و افسار گسیختگى جامعه، نمىتوان امنیت و آرامش و نظم لازم را تامین کرد. بدون وجود یک نظام سیاسى قدرتمند نمىتوان از حقوق مردم دفاع و حراستکرد. چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند:
لابد للناس من امیر بر او فاجر.
علاوه بر آن ضرورت حضور دین در جامعه، فلسفه ضرورت نظام حکومتى دینى را تشکیل مىدهد پیامبر اکرمصلى الله علیه و آله، امت را براى همیشه به تمسک به اهلبیت: فراخوانده است و فرمانبردارى از آنان نتیجهاى جز اقامه نظام سیاسى بر مبناى خواست آنان ندارد.
پذیرش حکومت عدل یا جور ملاک رد و قبولى عبادت
امیرالمؤمنین علیه السلام از پیامبر اکرمصلى الله علیه و آله از جبرئیل از قول پروردگار متعال نقل مىکند که خداوند متعال فرمود:
و عزتى و جلالى لاعذبن کل رعیة فىالاسلام، دانتبولایة امام جائر لیس منالله (عزوجل) و ان کانت الرعیة فى اعمالها برة تقیة ولاعفون عن کل رعیة دانت لولایة امام عادل منالله تعالى
به عزت و جلالم سوگند که بدون تردید، هر کسى را که حکومت و ولایت آدم ستمکار و به دور از خدا را بپذیرد و بدان گردن نهد، کیفر مىدهم گرچه در زندگى شخصى و روزمره خود اهل نیکوکارى و تقوا باشد و هر کسى را که به ولایت و حکومت امام عادل پایبند به دین خدا گردن نهد، عفو و اغماض مىنمایم.
شناخت امام برحق شرط پذیرش عبادت
امام صادق علیه السلام در اینباره فرمودهاند:
والله لو ان عبدا صف قدمیه فى ذلک المکان[ما بین الرکن والمقام] قام اللیل مصلیا حتى یجیئهالنهار وصامالنهار حتى یجیئه اللیل و لم یعرف حقنا و حرمتنا اهل البیت لم یقبل الله منه شیئا ابدا.
به خدا سوگند اگر کسى در شریفترین مکانها که بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم استشبها را در نماز و روزها را در روزه بسر ببرد ولى ما را نشناسد و به حق ما اهلبیت اقرار نداشته و از ما پیروى نکند هرگز این نماز و روزهاش پذیرفته نیست.
همچنین امام باقر علیه السلام فرمودند:
لو ان رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق لجمیع ماله و حج دهره و لم یعرف ولایة ولىالله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه ماکان له علىالله حق من ثوابه و لاکان من اهل الایمان.
اگر کسى همه شبها را در نماز، و همه روزها را در روزه بهسر برد و همه ثروت خود را در راه خدا انفاق کند و همه ساله به حج مشرف شود ولى به ولایت ولىالله، گردن ننهد، (در برابر آن همه اعمال نیک خود) پاداشى را از سوى خدا دریافت نمىدارد و در شمار افراد با ایمان قرار نمىگیرد.
تاثیر حکومت در تربیت انسان از دیدگاه امام خمینى قدسسره
امام راحل قدسسره تشکیل حکومت و برقرارى نظام سیاسى و از آن مهمتر بعثت انبیا را مقدمهاى براى تربیت انسان و وسیلهاى جهت رساندن انسانها به کمال مىدانند، و مىفرمایند:
انبیا براى راهنمایى انسان به یک مقام بالاتر آمدهاند. و قرآن، کتاب آدمسازى است.
اساس دعوت انبیا این است که انسان بالقوه راتبدیل به انسان بالفعل نمایند. اسلام براى تربیت انسان آمده است. و علم انبیا، علم آدمسازى است. مکتبهاى الهى مىخواهند انسان را به گونهاى تربیت کنند که همه در کنار هم آسوده و آرام باشند.
ایشان در وصیتنامه خود بر تلاش دینداران و اولیاى خدا براى تشکیل حکومت در راستاى اقامه عدل و کمال بشر تاکید ورزیده و مىفرمایند:
اینجانب در این وصیتنامه با اشاره مىگذرم ولى امید آن دارم که نویسندگان و جامعه شناسان و تاریخ نویسان، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و مىشود که انبیا به معنویات کار دارند و حکومت و سررشته دارى دنیایى مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز مىکردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تاسفآورى است که نتایج آن به تباهى کشیدن ملتهاى اسلامى و بازکردن راه براى استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود ستحکومتهاى شیطانى و دیکتاتورى و ستمگرى است که براى سلطهجویى و انگیزههاى منحرف و دنیایى که از آن تحذیر نمودهاند، جمعآورى ثروت و مال و قدرتطلبى و طاغوتگرایى است و بالاخره دنیایى است که انسان را از حقتعالى غافل کند. و اما حکومتحق براى نفع مستضعفان و جلوگیرى از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعى همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیمالشان اسلام صلى الله علیه و آله و اوصیاى بزرگوارش براى آن کوشش مىکردند، از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است، چنانکه سیاستسالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملتبیدار و هشیار ایران با دید اسلامى این توطئهها را خنثى نمایند و جویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملتبرخیزند و دستشیاطین توطئهگر را قطع نمایند.
از عبارات حضرت امام قدسسره آشکار مىشود که حکومت چنانکه در مسیر الهى نباشد اخلاق رذیله و دنیا پرستى و همچنین ظلم و جور در جامعه رواج مىیابد و جامعه از سلامت روحى دور مىشود.
امام امت قدسسره در رهنمودى دیگر در اینباره که اگر حکومت و حاکم زیر نظر ولىفقیه نباشد، آن حکومت، طاغوتى خواهد بود، فرمودند:
به حرفهاى آنهایى که برخلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب مىکنند و مىخواهند ولایت فقیه را قبول نکنند، گوش ندهید. اگر چنانکه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد... طاغوت است. اگر به امر خدا نباشد، رئیسجمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است وقتى غیر مشروع شد، طاغوت است. اطاعت او، اطاعت طاغوت است، وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتى از بین مىرود که به امر خداى تبارک و تعالى یک کسى نصب بشود. شما نترسید از این چهار نفر آدمى که نمىفهمند اسلام چه است، نمىفهمند فقیه چه است، نمىفهمند که ولایتیعنى چه. آنها خیال مىکنند که یک فاجعه به جامعه است. آنها اسلام را فاجعه مىدانند نه ولایت فقیه را، آنها اسلام را فاجعه مىدانند، ولایت فقیه فاجعه نیست. ولایت فقیه تبع اسلام است.