جلوه های شهادت و مرگ آگاهی در اندیشه امام خمینی
آرشیو
چکیده
متن
امام خمینی به عنوان مقتدا و الگوی شهیدان انقلاب شکوهمند اسلامی و شهدای جنگ تحمیلی، نقشی عظیم در فرماندهی و هدایت نیروهای شهادت طلب و احیای فرهنگ تفکر بسیجی در جامعه اسلامی ایران به عهده داشته است . ترتیب اینگونه انسانهای پاکباخته در پرتو انفجار نور، بدون تردید، دستاوردی وصف ناشدنی از نهضت آن ابرمرد به شمار می آید . انقلاب اسلامی ایران با رهبری داهیانه آن امام فرزانه توانست با ایجاد تحولی شگرف در ابعاد فردی و اجتماعی، معنویت و الوهیت را در ملت ایران ترسیخ نماید . و آنان را به سوی ایثار و جانفشانی در راه هدف مقدس سوق دهد . فرهنگ شهادت طلبی با ایجاد تحولی درونی در جامعه، اخلاق فردی، دینی و اجتماعی آنان را به سوی آگاهی، رشد و بالندگی جهت داد و از رهگذر جهاد اکبر یا غلبه بر نفس اماره، محیط ادراکی - روانشناختی را با محیط عینی - عملیاتی منطبق و سازوار نمود و با ایجاد این تحول فکری و روحی و معنوی در درون جامعه، نوعی پویایی به دیپلماسی جهاد و استراتژی دفاعی بازدارندگی بخشید .
در اندیشه دفاعی امام خمینی، فرهنگ شهادت موجب اثبات حقانیت و مظلومیت کشور اسلامی نزد افکار عمومی بین المللی می گردد به گونه ای که از رهگذر بازشناسی جهانی آرمانهای والا و اهداف مقدس انقلاب، ملت های آزاده و آزادیخواه به ارزشهای انسانی و الهی نهضت اسلامی پی خواهند برد . علاوه بر دیپلماسی جهاد، قدرت معنوی شهادت در استراتژی بازدارندگی علیه دشمنان دنیادوست نیز موثر است . روحیه و اراده مصمم حق جویان و شهادت طلبان و وحدت و عزم انقلابی مردم مسلمان موجبات پیروزی خون بر شمشیر و تفوق سلاح الله اکبر بر سلاحهای مادی قدرتهای منطقه ای و جهانی را فراهم می آورد و فرهنگ مشارکت پذیر ارتش بیست میلیونی با تکیه به موت اختیاری و آگاهانه، دشمنان نظام اسلامی را از فکر تهاجم باز می دارد چراکه عنصر مرگ آگاهی، دلاور مردان مملکت اسلامی را قادر به مواجهه با دشمنان تجاوزگر می نماید و با توجه به ناتوانی دشمن در استیلا بر روح و دل این جان بر کفان، دشمن را مجبور به پذیرش هزینه ای گزاف در مقابل نفعی اندک خواهد نمود و او را از اندیشه اشغال سرزمین اسلامی باز خواهد داشت . با عنایت به تجلیات و جلوه های درونی و برونی شهادت و مظاهر داخلی و خارجی آن، امام خمینی اندیشه دفاعی خود را بر این مفهوم مقدس بنا نهاد و از این بنیاد لاهوتی - ناسوتی، رویکردی نوین به استراتژیهای نظامی اختیار کرد که شرح آن در پی می آید .
گفتار 1 - شهادت; مظهر تحول درونی جامعه اسلامی
از آنجا که شهادت موجب تحول در محیط ادراکی - روانشناختی و نیز تغییر در محیط عینی - عملیاتی می گردد به گونه ای که این دو محیط با یکدیگر سازواری و انطباق پیدا می کنند، و با توجه به اینکه این پدیده معنوی موجبات انسجام میان روحیات فردی، عقاید مکتبی و واقعیات اجتماعی را فراهم می سازد، شایسته است ابتدا این تاثیرگذاری تحولی بر ذهنیات با الهام از کلام امام مورد پردازش قرار گیرد و سپس به تجزیه و تحلیل تحولات محیطی عینی اهتمام گردد:
الف - تحول در محیط ادراکی - روانشناختی فردی:
امام خمینی در این اعتقاد بود که شهادت موجب تحول در اخلاق فردی و دینی می گردد و از این رهگذر تلقیات فرد نسبت به مبدا و معاد را دچار تغییر می گرداند . در این رابطه، امام بر جلوه هایی معنوی از قبیل ایمان، اخلاص، صبر، اطمینان، اعتقاد به حیات جاوید، و عروج به مقام ربوبی تاکید داشتند که شرح آن در پی می آید:
1 - ایمان:
امام خمینی شهادت را مظهر ایمان به غیب و عالم ماورا الطبیعه و هدیه الهی مبتنی بر اعتقاد به توحید و یکتاپرستی می دانستند . با عنایت به اعتقاد به علة العلل است که فرد شهادت طلب، به رضای الهی خشنود است و تقدیر و مشیت خداوندی را پذیراست و او را در سرنوشت خویش موثر می داند: "آنچه که ملت ما را پیروز کرد، ایمان به خدا و عشق به شهادت بود . ملت ایران هیچ نداشت و ایمان داشت و ایمان او را بر همه قدرتها غلبه داد . " (1)
"ایمان است که شما را وادار می کند بروید و برای اسلام فداکاری کنید و ایمان است که در جبهه ها این عزیزان ما در جنگ تا حد شهادت حاضر هستند و تا این ایمان را حفظ کردید ... هرگز نخواهید آسیب دید . " (2)
"اینان (شهیدان) سند ایمان و تعهدشان را به اسلام در دست دارند . " (3)
2 - اخلاص:
امام خمینی بر این اعتقاد بود که خلوص و معنویت اولا موجب نورانیت قلب و توجه به ارزشهای معنوی می گردد و ثانیا موجبات عنایت به سیاستهای اخلاقی و ارزشی و پرهیز از سیاستهای ریاکارانه، دوگانه و التقاطی را فراهم می سازد .
"شما این اخلاص تان و این شهادت طلبی و این ایثارتان برای خداست که ارزش به شما داده است و این ارزش را هیچ معیاری نمی تواند اندازه گیری کند . " (4)
3 - صبر و شکیبایی:
امام راحل (ره) شهادت را مظهر بردباری و نیل به مقام صبر که از مراتب عالیه ایمان است تلقی نموده و این روحیه را موجب عدم شکست روحی و در نهایت پیروزی خون بر شمشیر می دانستند .
"جوانهای ما را بعضی شان را شهید کردند لکن استقامت اسباب این شد که شکست نخوردند، شکست روحی نخوردند . " (5)
4 - اطمینان:
آرامش دلها علاوه بر آنکه از طریق ذکر و یاد خدا حاصل می شود، بواسطه موآنست و بودن در جوار رحمت حق و چشیدن لذت انس در ضیافت مقام ربوبی نیز میسر می گردد . از کلام امام، مورد اخیر یعنی نیل به مقام والا با قدم غیبی را می توان عامل طی مراتب یقین و منشا اطمینان قلب شهیدان تلقی نمود آنجا که می فرمایند:
"گواراتر بر آنان باد نعمت رضایت حق که "رضوان من الله اکبر" " (6)
و نیز عدم تردید و شک و دودلی در طی طریقت پیشوایان اسوه را از مظاهر یقین واطمینان شهیدان می دانند آنجا که می فرمایند:
"مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدی راه دهیم؟ " (7)
5 - اعتقاد به حیات جاوید:
امام خمینی شهادت طلبی را ناشی از آگاهی به مبدا و معاد و اعتقاد به جهان باقی و حیات جاوید پس از مرگ می دانستند که از رهگذر این عقیده است که شهید به درک زندگی برتر ازاین دنیا نایل می گردد . با بیان این مهم، حضرت امام خمینی به ملت ایران تذکر می دادند که زندگی پس از مرگ فنا و نابودی نیست بلکه برای زندگانی ابدی است که عارفان پاکباخته تقاضای شهادت می کنند:
"در شهادت موت نیست . یک حیات جاوید است . برای حیات جاوید است که این تقاضای شهادت می کند . زیربنا توحید است . زیربنا عقاید حقه الهی است . " (8)
"شهادت عزت ابدی است . حیات ابدی است . آنها از شهادت بترسند و از مردن بترسند که مردن را تمام می دانند و انسان را فانی . ما که انسان را باقی می دانیم و حیات جاودانه را بهتر از این حیات مادی می دانیم برای چه بترسیم . " (9)
اصولا اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است" . (10)
" ... دنیای بزرگ یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است ... " (11)
6 - عروج به مقام ربوبی:
شهادت از دیدگاه امام خمینی موجب رفع حجاب بین فرد و حق تعالی و ورود در محضر خدا با سند ثبت شده ایمان و تعهد به اسلام می گردد . ضیافت مقام ربوبی موجبات درک لذت انس و رضایت حق و نظر به وجه الله را فراهم می سازد و از این رهگذر شهید به ملا اعلی و بالاترین درجات ملکوتی نایل می آید و از زندگی حیوانی به عالم بالا عروج می کند: "اگر بخواهیم ارزش عمل این شهیدان و جانبازان راه خدا را و فداکاری آنان و حجم پیامد این شهادت ها و جان نثاری ها را بشماریم شاید ناچار باشیم به عجز خود اعتراف کنیم چه رسد به مراتب معنوی و مسائل انسانی و الهی آن که بی شک عاجز و وامانده می باشیم . " (12)
"از شهیدان ارجمندی که خداوند تعالی در شان آنان کلمه بزرگ "احیا عندربهم یرزقون" را فرموده است بشری قاصر مثل من چه تواند گفت . آیا بار یافتن نزد خداوند و ضیافت مقام ربوبی از آنان را می توان با قلم و بیان گفت و شنود توضیح داد؟ آیا این همان مقام "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" نیست که حدیث شریف بر سید شهیدان و سرور مظلومان منطبق نموده است؟ ... این چه سعادت عظیمی است که نصیب بندگان خاص خود فرموده ای . " (13)
"و به شهیدان باید گفت: ایتکم الله مالم یوت احدا من العالمین" (14)
"اگر یک راهی حق شد انسان نباید از شهادت بترسد . وقتی که ما برای اسلام و برای احیای سنت پیغمبر و اقامه عدل بپا خاستیم نباید از این بترسیم که از ما شهید شهادت پیدا می کند ... کسی باید از مردن بترسد که خیال کند که بعد از مردن خبری نیست ... شهادت این مطلبی نیست که انسان بکلی از بین برود ... شهادت از این عالم منتقل شدن به یک عالم بالاتری، نورانی تر، همه چیزش از اینجا بهتر . " (15)
"در روایتی از رسول اکرم (ص) نقل شده است که برای شهید هفت خصلت است که اولی آن عبارت است از اینکه اول قطره ای که از خون او به زمین بریزد تمام گناهانی که کرده است آمرزیده می شود و مهم آن آخرین خصلتی است که می فرماید . می فرمایند که (به حسب این روایت) که شهید نظر می کند به وجه الله و این نظر به وجه الله راحت است برای هر نبی، هر شهید . شاید نکته این باشد که حجاب هایی که بین ما و حق تعالی هست و وجه الله است و تجلیات حق تعالی هست تمام این حجاب ها منتهی می شود به حجاب خود انسان ... ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه الله و اگر چنانچه کسی فی سبیل الله و در راه خدا ... این حجاب را شکست و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدا همه حجابها را شکسته است . " (16)
"وقتی بنا باشد که شهید منزلش در ملا اعلی باشد، این چه خوفی دارد؟ " (17)
ب - تحول در محیط عینی - عملیاتی اجتماعی:
شهادت نه تنها باطن و درون فرد را دچار تحول و تغییری بنیادین می گرداند و او را به سوی معنویت و عروج ملکوتی سوق می دهد بلکه در ارزشها، هنجارها و باورهای اجتماعی نیز تحولی عمیق و شگرف ایجاد می کند . لذا تاثیرگذاری این پدیده صرفا به ابعاد فردی خلاصه نمی شود بلکه ابعاد خانوادگی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد و آن را به سوی تحولی معنوی جهت می دهد . از این رو شهادت علاوه بر ذهنیات، در عینیات نیز تغییری وصف ناپذیر بوجود می آورد که در این رابطه حضرت امام بر پدیده هایی از قبیل توجه به ارزشها و باورهای مذهبی، مشارکت جمعی در جهاد با باور اجتماعی سعادت و رستگاری، رواج فرهنگ پایداری و مقاومت، عدم هراس و وحشت از دشمن، عدم ترس و باک از مرگ، تلقی موت اختیاری به عنوان مظهر افتخار و سرافرازی، آمادگی اجتماعی برای ایثار و فداکاری، توجه عمومی به ضرورت ادای تکلیف و وظیفه الهی، عنایت جمعی به رشد و بالندگی جامعه و سازندگی ثروتهای فوق الارضی و نهایتا جوانمردی به عنوان آثار اجتماعی شهادت طلبی تاکید داشتند .
1 - توجه به ارزشها و باورهای مذهبی:
توکل و اتکال به ذات باریتعالی و به تبع آن اتکا به ارزشها و باورهای مذهبی به منظور طرد ارزشهای بیگانه از آثار اجتماعی فرهنگ شهادت طلبی در جامعه اسلامی بشمار می آید . امام خمینی ضمن تاکید بر اینکه شهادت در راه هدف مقدس اسلام است ترویج فرهنگ اسلامخواهی را اساس این پدیده الهی می دانستند و معتقد بودند اسلام عزیز که شالوده شهادت را تشکیل می دهد بایستی مورد توجه همگان قرار گیرد .
"مردم برای جمهوری نمی آیند به شهادت برسند، مردم برای اسلام می گویند ما شهید می خواهیم بشویم . " (18)
"ما در راه اسلام، این هدف مقدس، از شهادت نور چشمانمان هراس نداریم . " (19)
"برای تحقق آرمانهای ملت مسلمان و انقلابی ایران و برای پیاده کردن برنامه های اسلام، عاشقانه به استقبال شهادت شتافته اید . " (20)
"اسلام عزیز تر از آن است که ما خوف داشته باشیم که خونمان یاجوانانمان در راه او شهید شود . " (21)
"پیغمبر شهید شد ... علی بن ابیطالب شهید شد، اسلام هست . اسلام یک مرتبه ای است، یک اساسی است که شالوده او را خدا ریخته است و خدا همیشه است و اسلام هم همیشه، خداوند حفظ می کند این اسلام را، ولو من نباشم . " (22)
2 - مشارکت جمعی در جهاد با باور اجتماعی سعادت و رستگاری:
امام خمینی ضمن تاکید بر اینکه شهادت برکتی الهی و سعادتی عظیم است که خداوند نصیب بندگان خاص خود فرموده است بر نهادینه شدن این فرهنگ و تلقی از آن به عنوان سعادت و فوز عظیم در جامعه اسلامی اعتقاد داشتند تا از این رهگذر ملت مسلمان، شکست ناپذیر و مصون از هرگونه آسیب گردد .
"این دیگر ترسی از این ندارد که کشته بشود، این شهادت را برای خودش یک سعادت می داند . " (23)
"یک ملتی که حاضر است برای شهادت و شهادت را فوز عظیم می داند، چه باکی از این مسائل (جنگ) دارد؟ " (24)
"قوت ایمان از ملت ما طوری بود که شهادت را سعادت می دانستند و دنبال شهادت بودند و خوف از مرگ نداشتند . " (25)
"جوانهایی ... که شهادت را برای خودشان فوز عظیم می دانستند می گفتند شهید هم بشویم سعادتمندیم . " (26)
"ما اشخاصی هستیم که در این راه، شهادت را سعادت برای خودمان می دانیم . " (27)
"ملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است . " (28)
3 - رواج فرهنگ پایداری و مقاومت:
شهدا با خون خود درس پایداری و ایستادگی با صلابت را در مقابل دشمنان به جامعه اسلامی می دهند و همگان را به مقاومت و بردباری دعوت می کنند . امام خمینی ضمن تاکید بر این پیام شهیدان، جهاد در راه حفظ میهن اسلامی را واجب و کشتگان در این راه مقدس که برای خدا پایداری نموده اند را برخوردار از ثواب شهدا می داند:
"مردم انقلابی ما باید بدانند که برای حفظ اسلام و انقلاب و نگهبانی از ثمرات آن و پاس خون شهیدان لازم است از خودبردباری انقلابی نشان دهند . " (29)
"اینها (مسلمین) واجب است آنها (اشرار) را دفع کنند ولو به قتل آنها منجر بشود و هر کسی پایداری کند ثواب دارد و هرکس کشته بشود ثواب شهید دارد . " (30)
4 - عدم هراس و وحشت از دشمن:
یکی از شیوه هایی که استراتژیست های نظامی برای ترغیب مردم به حضور در صحنه فراروی سیاستمداران قرار می دهند ایجاد ترس و وحشت از دشمن و نمایاندن آن به عنوان خصمی دهشتناک و وحشتناک است تا از رهگذر ایجاد نفرت و دشمن هراسی، آنان را به مشارکت در جنگ فرا خوانند . لیکن امام خمینی برخلاف رویه های موجود، مردم را به نترسی و بی باکی از دشمن تجاوزگر به رغم بهره مندی او از سلاح های پیشرفته و برخورداری از حمایت قدرتهای بزرگ فرامی خواندند و در این رابطه، اتکا به سلاح ایمان و اتکال به ذات لایزال الهی را عاملی آرامش بخش برای ملت مسلمان و انقلابی ایران می دانستند:
"هدف، خارج کردن رعب و وحشت از دل مستضعفان و محرومان و ملل مسلمان است . با درس فداکاری و رشادت به مستضعفین جهان می آموزید که وعده خدا بر حکومت پابرهنگان جهان است . " (31)
"در قاموس شهادت واژه وحشت نیست . " (32)
"ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد . هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست . " (33)
"ترس مال آن است که برای شهادت حاضر نباشد . " (34)
"ملتی که برای خدا قیام کرده و شهادت طلب می کند، از هیچ چیز نمی ترسد . " (35)
5 - عدم ترس و باک از مرگ:
امام خمینی ضمن تاکید بر اینکه مرگ فنا و نابودی تلقی نمی شود بلکه گذار از نشئه ای به نشئه دیگر و غروب از دنیای فانی برای طلوع در جهان ابدی می باشد، بر این مهم تاکید داشتند که ترس از مردن نزد کسانی است که به جهان ماورا الطبیعه و به دنیای جاوید پس از مرگ اعتقاد ندارند وگرنه ملت انقلابی و شهید پرور ایران که شهادت را با آغوش باز استقبال می نماید و اعتقاد به آن دارد که منزل شهیدان در ملا اعلی و در جوار رحمت حق تعالی است نه تنها از مرگ هراس ندارد که آن را فوزی عظیم می داند و همین روحیه خداترسی است که موجب بی باکی از غیر ذات اقدس او می گردد و در نهایت موجبات پیروزی این پویندگان راه حق فراهم می سازد . لذا ملت ایران نه تنها از شهادت هراسی ندارد که به آن نیز عشق می ورزد:
"ما اگر از مرگ بترسیم معنایش این است که ماورا الطبیعه قبول نیست" . (36)
"از مرگ نترسید که حیات و ممات به دست خداست . " (37)
"آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا می دانند . ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می دانیم چه باکی داریم . " (38)
"ترس از مرگ برای کسانی است که دنیا را مقر خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بی خبرند . " (39)
"کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟ " (40)
"این قدرت خدای تبارک و تعالی است که جوانهای ما را عاشق شهادت کرده است . " (41)
"خوب مرگ برای دنیا پرستان جنایتکار است نه پویندگان راه حق . " (42)
"این ملت پیش می برد برای اینکه خوف از مرگ ندارد . الهی است . کسانی که الهی هستند خوف ندارند از هیچ چیز . از خدا می ترسند و دنبال اینکه احکام خدا را در کشورشان ایجاد کنند و متحقق کنند بپاخاستند . " (43)
"آنها باید بترسند که مرگ حیوانی را بر مرگ انسانی ترجیح می دهند . " (44)
"ملتی که شهادت را می خواهند، او را از چه می ترسانند؟ او را از مردن می ترسانند؟ اینها شهادت را شرف خودشان می دانند . آنها ما را از مردن می ترسانند؟ مردن برای آنها ترس دارد که قائل نیستند به ماورا طبیعت . " (45)
"مگر شهادت هم نگرانی دارد؟ ما دوستانمان که شهید شدند در جوار رحمت حق هستند . " (46)
"شما پیروزید برای اینکه ایمان دارید . شما پیروزید برای اینکه شهادت را در آغوش می گیرید و آنهایی که از شهادت و از مردن می ترسند آنها شکست خورده اند . " (47)
6 - تلقی شهادت طلبی به عنوان مظهر افتخار و سرافرازی ملی:
امام خمینی شهیدان را مظهر افتخار، غرور و شرف ملی قلمداد می نمایند از آن لحاظ که این پاکباختگان مردم را به پایداری و مقاومت دعوت می کنند و تجلی عزت و سرافرازی جامعه اسلامی و موجب اعتلای اسلام و مملکت اسلامی محسوب می شوند . ایشان روحیه شهادت طلبی را منشا پیروزی بر تمامی قدرتهای مادی تلقی می نمایند و می فرمایند:
"اکنون اسلام به این شهیدان و شهید پروران افتخار می کند و با سرافرازی همه مردم را دعوت به پایداری می نماید . " (48)
"ملتی که شهادت را می خواهند، او را از چه می ترسانند؟ او را از مردن می ترسانند؟ اینها شهادت را شرف خودشان می دانند . " (49)
"اسلام شهدای بزرگ داشته است و مفتخر است به اینکه در راه خدا و در راه هدف، شهدای بزرگ داده است . ما هم مفتخریم به اینکه در راه اسلام و در راه هدفمان شهید بدهیم . " (50)
"و هرکس شهیدی دارد، برای خانمان خودش یک افتخار می داند" (51)
"ملت ما شهادت را برای خود سعادت و شرف می داند . " (52)
"موت اختیاری، شهادت، رسیدن به خدا در لباس شهید و با ایده شهدا ... در راه خدا رفتن شهادت است و سرافرازی و تحصیل شرافت برای انسان و انسانها . " (53)
"من وقتی که اینطور احساسات را از جوانهای وطن می بینم و اینطور مهیا بودن از برای شهادت، مهیا بودن از برای دفاع از اسلام، غرور می گیرد مرا که ما همچو جوان هایی داریم . " (54)
7 - آمادگی اجتماعی برای ایثار و فداکاری:
امام خمینی با تاکید بر اینکه ایثار و فداکاری از مستلزمات یک نهضت اسلامی بشمار می آید ضرورت خو گرفتن ملت به این فرهنگ الهی را برای خنثی سازی توطئه های دشمنان مورد اهتمام قرار می دادند تا از این رهگذر ستمگریها و ددمنشی ها و تن پروریها درهم کوفته شود و عبادت ایثار در اوج قله شکوه پرتو افشانی نماید .
"تنها ایمان به خداوند و عشق به شهادت در راه اسلام و روح ایثار و فداکاری، ابزار نبرد نابرابر اینان (ملت ایران) بود . " (55)
"ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد . " (56)
"طبع یک انقلاب، فداکاری است . لازمه یک انقلاب، شهادت و مهیا بودن برای شهادت است . قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتناب ناپذیر است بویژه انقلابی که برای خداست و برای دین او، برای نجات مستضعفان است و برای قطع امید جهانخواران و مستکبران" . (57)
"سیل خروشان انسانهای الهی که شهادت را سعادت و ایثار خون را بزرگترین عبادت می دانستند، دیوار دیومنشان و تخت و تاج 2500 سال ستمگری و آدمخواری و تن پروری را چنان درهم کوفتند که نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان . " (58)
8 - توجه عمومی به ضرورت ادای تکلیف و وظیفه الهی:
امام خمینی بر این اعتقاد بودند که فرهنگ شهادت طلبی ناشی از روحیه ادای تکلیف و وظیفه الهی نزد ملت مسلمان ایران است که این مهم از قدرت اسلام نشات گرفته است . لذا بر مسلمانان است که از این امانت الهی پاسداری و حراست نمایند:
" ... ما آمدیم ادای وظیفه خدائی را بکنیم، آمدیم اسلام را حفظ بکنیم، اسلام از همه چیز عزیزتر است ... اسلام امانت خداست ... آنها تکلیف خودشان را عمل کردند و به شهادت رسیدند . " (59)
"جوانهای ما که شهید شدند، همه اینها شهادت را استقبال می کردند . این برای قدرت اسلام بود . " (60)
9 - عنایت جمعی به سازندگی انسان و بالندگی اجتماع:
امام خمینی با عنایت به ضرورت تربیت و سازندگی جوانان به عنوان ثروتهای فوق الارضی و لزوم تحول و رشد جامعه در اثر توجه به معنویت، رواج فرهنگ شهادت طلبی را در تحقق این غایت جمعی حائز اهمیت می دانستند و آثار انسان ساز و اجتماع پرور آن را مورد اهتمام قرار می دادند:
"هر شهادتی برای ملت رشید ما رشدی چشمگیر به ارمغان آورده، به طوری که شهادتهای پی در پی، جمهوری اسلامی را آنچنان بیمه کرد که از آسیب دهر مصون گردید . " (61)
"محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد . " (62)
"شهادت انسان ساز سردار پرافتخار اسلام ... دکتر مصطفی چمران را ... تسلیت و تبریک عرض می کنم . " (63)
"ملت ما برای خدا، شهادت می خواهند ... اینها رشد دارند . " (64)
10 - جوانمردی:
نضج روحیه شهادت طلبی از دیدگاه حضرت امام موجب ترویج روحیه عیاری و مردانگی در جامعه می شود . جهاد این شهادت طالبان و با شهامتان و تلاش آنان برای خدمت و فداکاری در راه اسلام، میهن و ملت نشان از جوانمردی و روحیه منجی گری آنان دارد .
"جوانان ما مرد شهادت و شهامتند . " (65)
"شهادت عزیزان مطرح نیست، خدمت عزیزان مطرح است . " (66)
"چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقا الله رسیدن . " (67)
"این روحیه را دارند که روحیه بسیار ارزشمندی است و شهادت طلبی است . و خود را به حلقوم مرگ انداختن برای نجات اسلام و نجات کشور . " (68)
گفتار 2 - شهادت بنیاد دیپلماسی جهاد و استراتژی دفاعی بازدارندگی:
پاکباختگی گرچه در جنبه های فردی و اجتماعی متضمن خودسازی و دگر آگاهی است، در عرصه سیاست ها و راهبردهای دولت اسلامی نیز از اهمیت و کارکردی موثر برخوردار می باشد . مرگ آگاهی و شهادت در دیپلماسی جهاد بیانگر مظلومیت و اراده مصمم ملتی شجاع و با شهامت برای پاسداری از ارزشها و حریم سرزمینی مملکت اسلامی است که در این رهگذر افکار عمومی بین المللی در راستای حقانیت دولت اسلامی جهت می یابد . و در جنبه دفاعی، از آن لحاظ بازدارنده دشمن از فکر تهاجم و یا تداوم اشغال سرزمین اسلامی محسوب می شود که خصم خود را با مردمی جان بر کف مواجه می بیند که هرزمان آماده شهید شدن در راه حفظ ارزشهای اسلامی و تمامیت میهن خود هستند . از اینرو دیپلماسی جهاد برای تغییر ذهنیات جامعه جهانی و استراتژی بازدارنده دفاعی برای تحول در عینیات منطقه ای جهت می یابند که هر دو مهم بر مفهوم بنیادی شهادت استوار می باشند .
الف - شهادت طلبی; شالوده دیپلماسی جهاد:
دیپلماسی جهاد به معنای سیاستهای اعلامی و تبلیغاتی دولت اسلامی به منظور توجیه اقدامات دفاعی خود علیه دشمن متجاوز است تا از این رهگذر به جهانیان ثابت نماید که آغازگر جنگ نبوده و دفاع او حرکتی مشروع و مطابق با ارزشهای انسانی و هنجارهای حاکم بر نظام بین الملل تلقی می گردد . از این رو دیپلماسی جهاد به منظور جهت دهی به افکار عمومی بین المللی در راستای اثبات حقانیت اقدامات نظام اسلامی تدوین و اجرا می گردد و این در حالی است که دیپلماسی مزبور از استراتژیهای دفاعی از آن جهت متمایز می گردد که در مورد اخیر، دولت اسلامی با هدف پاسخگویی عملی به حملات دشمن متجاوز و دفاع از کیان مملکت اسلامی با آماده سازی عده و عده به میدان می آید . از اینروست که ماهیت اعلامی دیپلماسی جهاد بر دلایلی توجیهی و با جنبه هایی تبیینی استوار است که در این رابطه از رهگذر مفهوم شهادت برمسائلی از قبیل رفع ظلم و فتنه و توطئه و تجاوز علیه مملکت اسلامی، حراست از ارزشهای انسانی، دفاع از ارزشهای معنوی، حفظ امانت اسلام و میراث اسلامی، عدالت جویی و حق طلبی و استقلال طلبی، آزادگی و آزادیخواهی تاکید می گردد و این مهم از مرور بر بیانات امام راحل بوضوح استنباط می گردد:
1 - رفع ظلم و فتنه و توطئه و تجاوز علیه مملکت اسلامی:
امام خمینی ضمن تاکید بر ماهیت دفاعی و نه تهاجمی اقدام ایران در جنگ تحمیلی، بر این نکته تاکید می نمودند که شهادت عزیزان و دلاور مردان میهن اسلامی ایران حکایت از مظلومیت مردمان این مرز و بوم دارد . در این رابطه، امام خمینی ضمن تاکید بر ضرورت مقابله با فتنه انگیزی تجاوزگران و پیمان شکنان برای دفاع از کیان مملکت اسلامی و لزوم دفاع از حیثیت مسلمانان از طریق خنثی سازی توطئه های فرسایشی، شهادت طلبی جوانان ایران اسلامی را دال بر حقانیت این دفاع مقدس می دانستند .
"ما برای میهن عزیزمان تا شهادت یکایک سلحشوران ایران زمین مبارزه می کنیم و پیروزی ما حتمی است . " (69)
"محرم ماه نهضت بزرگ شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت ها تا آخر دهر . " (70)
"دشمنان ما گمان می کردند با توطئه های فرسایشی می توانند نهضت اسلامی و انقلاب شکوهمند این ملت شهید پرور را به سردی و سستی سوق دهند، غافل از آنکه قیامی که برای خداست و نهضتی که براساس معنویت و عقیده است عقب نشینی نخواهد کرد . ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد . هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست . " (71)
2 - حراست از ارزشهای انسانی:
امام خمینی بر این نکته تاکید داشتند که مبارزه ایران اسلامی با دشمنان نه تنها بر خلاف موازین انسانی و انساندوستی نیست که از سر جوانمردی و پایداری از ارزشهای انسانی و نوعدوستی انجام می شود و در این رابطه شهادت انسانهای پاکباخته دال بر ابعاد انسانی این پدیده معنوی است .
"در راه خدا رفتن شهادت است و سرافرازی و تحصیل شرافت برای انسان و انسانها . " (72)
"مگر عزت و شرف و ارزشهای انسانی، گوهرهای گرانبهایی نیستند که اسلاف صالح این مکتب، عمر خود و یاران خود را در راه حراست و نگهبانی از آن وقف نمودند . " (73)
3 - دفاع از ارزشهای معنوی:
امام خمینی معتقد بودند که شهادت برای احیای معنویت در جامعه ای است که توجه به مسائل اخلاقی و معنوی از ذهنیات رخت بربسته و مقتضی است در جهان مادی گرای امروز دولت اسلامی ندای معنویت سر دهد تا انسانها احساس کنند که حیات آنان در این روحیات معنوی نهفته است و شهادت طلبی نیز از باب احیای این بعد در زندگانی انسانی است . در این رابطه، امام خمینی، اساس معنویت را اسلام عزیز می دانستند که با حراست از آن; معنویت نیز به منصه بروز خواهد رسید:
"مگر شهادت ارثی نیست که از موالیان که حیات را عقیده و جهاد می دانستند و در راه مکتب پر افتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسداری می کردند به ملت شهید پرور ما رسیده است؟ " (74)
"هر وقت ... مناجات راز و نیازهای این عاشقان خدا و فانیان راه حق را در آستانه هجوم به دشمن می نگرم که با مرگ دست به گریبان هستند و از شوق عشق، در پوست نمی گنجند، خود را ملامت می کنم و بر حال خویش تاسف می خورم . اکنون ملت ما دریافته است که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا . " (75)
4 - حفظ امانت اسلام و میراث اسلامی:
امام خمینی (ره) بر این اعتقاد بود که اسلام امانتی الهی است که از اولیای خدا نزد ما مسلمانان به ارث رسیده است و با کسانی که بخواهند این امانت خداوندی را از مسلمانان بگیرند مقابله خواهیم کرد . از این رو امام خمینی می خواستند در دیپلماسی جهاد به این نکته اشاره نمایند که مبارزه مسلمانان در راستای دفاع از حق و حراست از این میراث الهی است تا خللی به آن از سوی متخاصمان وارد نیاید و شهادت در واقع ضامن حفظ و بقای این امانت و تداوم بخش آن است که موجبات مصون ماندن و بیمه نگه داشتن آن از آسیب های دهر را فراهم خواهد آورد و مکتب را برای همیشه احیا خواهد کرد و ملت ایران میراث دار شهیدان و حافظ این امانت الهی خواهد بود:
"مسیر اسلام، برشهادت در راه هدف است، و اولیا خدا، علیهم السلام شهادت را یکی از دیگری به ارث می برند و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا، درخواست دعا می کرده و می کنند . " (76)
"آنهایی که حفاظت این کشور را می کنند، این روحیه را دارند که روحیه بسیار ارزشمندی است و شهادت طلبی است و خود را به حلقوم مرگ انداختن برای نجات اسلام و نجات کشور ... و مادامی که این روحیه هست ... مطمئن باشید که این کشور بیمه است . " (77)
"آن که مرگ را در آغوش می گیرد برای اینکه شهادت است برای اینکه از اسلام است برای اینکه دفاع از حق است . " (78)
"جوانهای ما کشته شدند و در راه اسلام کشته شدند، شهید شدند، هنیئا لهم اما کشته شدن، دفن شدن مکتب اهمیت دارد . " (79)
"سیدالشهدا مکتبش محفوظ بود و خودش شهید شد . شهادت گاهی مکتب را پیش می برد ... خدا نکند که یک وقت شهادت مکتب پیش بیاید . " (80)
"شهادت حضرت سیدالشهدا، مکتب را زنده کرد، خودش شهید شد، مکتب اسلام زنده شد . " (81)
"اینها با کمال شهامت و قدرت به اسلام خدمت کردند و اسلام را به ارث پیش ما گذاشتند . ما هم موظفیم که این ارث بزرگ را حفاظت کنیم و برای آن جانبازی کنیم ... همه ما موظفیم در حفظ این امانتی که از جانب خداست . " (82)
5 - عدالتخواهی و حق جویی:
امام خمینی با تاکید بر بی عدالتی ها و حق کشی هایی که از جانب متجاوزان به میهن اسلامی صورت می گیرد بر حرکت عدالتجویانه و حق طلبانه ملت مسلمان ایران تاکید داشتند و شهادت و مرگ آگاهی مردمان این مرز و بوم را دال بر حقانیت و حق گرایی این جان برکفان می دانستند:
"اکنون که ملت ایران بر سر دوراهی مرگ و حیات و آزادی و اسارت و استقلال و استعمار و عدالت اقتصادی و استثمار واقع است و در پیشگاه خداوند تعالی و نسل آتیه مسئول است باید تا رسیدن به هدف، نهضت را هر چه شور انگیز تر ادامه دهد . " (83)
"آنهایی که اهل حق بودند، شهید شدند . " (84)
"وقتی که ما برای اسلام و برای احیای سنت پیغمبر و اقامه عدل بپا خاستیم . نباید از این بترسیم که از ما شهید شهادت پیدا می کند . " (85)
6 - استقلال طلبی و آزادیخواهی:
امام خمینی ضمن تاکید بر عدم تحمل یا پذیرش دخالت خارجی یا نفوذ بیگانگان در مقدرات و سرنوشت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران اسلامی بر ضرورت عدم تعهد به شرق و غرب و مبارزه با استعمار و پرخاش علیه نظام غیرعادلانه موجود در روابط بین الملل از طریق تحکیم حاکمیت ملت مسلمان ایران پافشاری داشتند که شهادت طلبی جان برکفان ایران زمین را نشان از روحیه عدم وابستگی به شرق یا غرب می دانستند . همچنین این روحیه را نشان از آزادگی و آزادیخواهی ملت ایران می دانستند که می خواهند بدون تمکین و تسلیم در برابر هیمنه قدرتهای بزرگ، به جای تاثیرپذیری، به تاثیرگذاری بر محیط بین الملل اقدام نمایند و رهایی از یوغ استعمارگران را بر سراسر گیتی طنین انداز نمایند .
بنابراین شهادت طلبی عزیزان ایران اسلامی به جهانیان خواهد فهماند که از دفاع مقدس، هدفی جز اعتلا و سربلندی میهن و برقراری آزادی و استقلال در این خطه از جهان ندارند و این مهم در تاریخ ثبت گردیده و درسی برای آیندگان خواهد شد:
"امروز روز شهادت و خون است و ... مکتب اسلام عزیزمان دستور می دهد تا دست از آزادی خواهی و استقلال طلبی برنداریم . " (86)
"این ارزشها (شهادت) و انگیزه هاست که انسان را از اسارت نفس اماره به سؤ و وابستگی به غرب و شرق، نجات و به شجره مبارکه زیتونه لاشرقیه ولاغربیه می رساند . " (87)
"ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستند و بار مسئولیت استقلال واقعی را در تمامی ابعادش به دوش بکشند و با افتخار پیام رهایی مستضعفین را در جهان سردهند . " (88)
"در خیابانها و بازارها و کوچه ها شهید دادیم که به مقصد برسیم . برای مقصد بود و آن مقصد همان بود که ملت ما فریاد کشیدند و آن را خواستند: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" . (89)
شما اینهمه شهید دادید تا آزادی و استقلال را به دست آورید و باید با چنگ و دندان این آزادی و استقلال را حفظ کنید . " (90)
"نهضت مقدس اسلامی شما گرچه با خون پاک شهیدان و مصیبت های جانگداز توام بود لکن آزادیخواهی و استقلال طلبی شما در جبین تاریخ ثبت شد . " (91)
"ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد" (92)
ب - شهادت، اساس پویایی و پایایی استراتژی دفاعی بازدارندگی:
امام خمینی ، ضمن تاکید بر اهمیت بازداشتن عملی دشمن از تجاوز، تهاجم یا ادامه اشغال سرزمین اسلامی، سعی در استناد به روحیه شهادت طلب مردم ایران برای اثبات پیروزی این جان برکفان بر دشمنان مادی و دنیاطلب داشتند و در این رابطه دلایل پویایی استراتژی دفاعی باز دارنده را که بر بنیاد شهادت خواهی استوار است در اموری از قبیل برتری قدرت معنوی بر قدرت مادی، ارتقا روحیه و اراده مصمم ملت شهادت طلب، موفقیت استراتژی بی باکانه و پیشرو، اعطای امید به مردم خودی و ایجاد یاس در دل دشمنان، وجود وحدت ملی و انسجام ملت و دولت وایجاد موج اسلامگرایی و آزادیخواهی در میان ملتهای جهان می دانستند:
1 - برتری قدرت معنوی بر قدرت مادی:
امام خمینی معتقد بودند که شهادت طلبی مردم مسلمان ایران نشان از به فعلیت رسیدن نیروهای الهی و معنوی و ارتقا توانایی، موقعیت، پرستیژ و حیثیت دولت اسلامی دارد که می تواند ضعفهای نظامی را جبران و آسیب پذیری های مادی را برطرف نماید . از این رو، شهادت را عامل تبدیل ضعف به قدرت و بیمه نمودن نظام اسلامی از آسیب های ظاهری می دانستند . ایشان با تاکید بر تحول معنوی، باطنی و روحی مردم ایران که با معیارهای مادی، سنجشهای بشری و انگیزه های عادی قابل سنجش و اندازه گیری نمی باشد به تداوم این معنویت به عنوان رمز اصلی پیروزی تاکید داشتند; و از این رهگذر به دشمنان تفهیم می نمودند که جنگ صرفا با سلاح مادی قابل پیش بینی نیست و پیروزی نهایی از آن کسی است که با منشا قدرت مطلقه یعنی خداوند متعال در ارتباط باشد و این جبهه الهی است که سرانجام به فتح و پیروزی نایل خواهد شد و دشمنان تاب مقاومت در برابر آن را نخواهند داشت: "رمز پیروزی توجه به خدا بود، اشخاصی می آمدند از جوانهای برومند پیش من و مرا قسم می دادند که شما دعا کنید ما شهید بشویم . این عنایت خدا بود . این تحول، تحولی بود که به دست بشر نمی شد انجام بگیرد . در ملت، یک تحول روحی پیدا شد، یک تحول باطنی . " (93)
"ملتی که اینطور تحول پیدا کرده است که ... جوان هایش پیاده می آیند و غسل شهادت می کنند و پیشقدم برای شهادت هستند پیروزند . " (94)
"جوانهای ما از باب اینکه از شهادت دیگر ترسی نداشتند بلکه استقبال می کردند از شهادت، این قدرت را پیدا کردند که همه به هم دست دادند و این مملکت را نجات دادند . " (95)
"ایران شهادت طلب هم از این پدیده سعادتمند مستثنی نیست . " (96)
"آنها عرضه این را که با یک ملتی که با شجاعت خود و تعهد خود به اسلام و روی گشاده به طرف مرگ می رود، به طرف شهادت می رود، تا مرز شهادت می رود، نمی توانند مقابله کنند . " (97)
"این ملت کوچک در مقابل همه این قدرتها ... ایستاد و از خوف از مرگ نترسید و متحول شد به یک انسان های الهی که عاشق دیدار خدای تبارک و تعالی و عاشق شهادت هستند و مقصد خودشان را پیش بردند و دارند پیش می برند . " (98)
"شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزه های عادی ارزیابی کرد . " (99)
"جوانهای ما در حال انقلاب و حال هم باز تقاضا می کنند که ما دعا کنیم آنها شهید بشوند . این تحول بزرگی که به اراده خدای تبارک و تعالی در این ملت پیدا شد موجب پیروزی آنها بر یک قدرت شیطانی بزرگ که پشتیبان او همه ابرقدرت ها بودند گردید . " (100)
"ملتی که زن و مردش برای جانفشانی حاضرند و طلب شهادت می کنند، هیچ قدرتی با آن نمی تواند مقابله بکند . " (101)
"ملت ما یک ملتی است که از ضعف به قدرت متحول شده است و آرزوی شهادت می کند . یک همچو ملتی که آرزوی شهادت می کند، این ملت دیگر خوف ندارد . خوب پیروز است . " (102)
2 - ارتقا روحیه و اراده مصمم ملت شهادت طلب:
امام خمینی ضمن تاکید بر نقش و اهمیت ایدئولوژی مکتبی و باورهای مذهبی در پیشبرد مقاصد انقلاب و تاثیر روحیه مصمم بر افزایش توان مقاومت ملت، آن را بیمه کننده نظام اسلامی و عامل پیروزی آن و خنثی کننده استراتژیهای نظامی دشمن تلقی می نمودند . از آنجا که این روحیه واراده مبتنی بر آگاهی و علم و توام با شجاعت و شهامت است دشمن خود را با انسانهایی مواجه می بیند که حاضر به جانفشانی هستند و مرگ سرخ را بر زندگی ننگین و سیاه و ذلت بار ترجیح می دهند به گونه ای که همانند سیاست زمین سوخته، دشمن متوجه می گردد که به فرض فتح سرزمین، با کشوری متشکل از افراد غیر مطیع و یا دیواری گوشتی از شهدا روبرو می گردد که برای او نفعی در بر نخواهد داشت . تاکید امام خمینی بر ارتش بیست میلیونی که از نظر عددی موجب تقویت منابع داخلی قدرت و از لحاظ روحی موجب اعتلای معنوی سربازان اسلام می گردد نشان از ضرورت نمایش قدرت ملت مسلمان برای کشاندن دشمن به لبه پرتگاه دارد . لذا، از دیدگاه امام راحل، روحیه شهادت طلبی نشان از تحرک و عزت طلبی و پویایی و شجاعت برای تاختن در دل دشمنان اسلام دارد که از این رهگذر سیاستهای آشفته، لرزان، سازشکارانه، مبتنی بر ترضیه خاطر (apeasement) که منجر به کمرنگ شدن ارزشهای مکتبی می گردد نفی می شود و تلاش دشمنان برای مداخله نظامی و یا محاصره اقتصادی با اراده پولادین ملت مسلمان خنثی می گردد .
"مردم ما دیگر به هیچوجه حاضر نیستند تن به خواری و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگی ننگین ترجیح می دهند . ما برای کشته شدن حاضریم و با خدای خویش عهد نموده ایم که دنباله روی امام خود سیدالشهدا (ع) باشیم . " (103)
"مرگ سرخ به مراتب بهتر از زندگی سیاه است . " (104)
"مرگ از این زندگی ذلت بار بهتر است . " (105)
"حصر اقتصادی شماها، در آن اداره ملت ما، آن تصمیم و اراده ملت ما اثری نخواهد کرد و ما مهیای مرگ هستیم . " (106)
"ملت مستضعف ما ... هر چه شهید داد مصمم تر شد . " (107)
"به دنبال شهادت مردان بزرگ، باید اراده ها مصمم تر گردد . ما باید مهیا باشیم که باز شهید بدهیم ... لکن این شهادت ها اراده های شماها را باید مصمم تر کند . " (108)
"شهادت یک هدیه ای است از جانب خدای تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند و دنبال هر شهادتی باید تصمیم ها قوی تر بشود . " (109)
"ما 35 میلیون جمعیت داریم که اینها بسیاریشان، بسیار زیادشان، آرزوی شهادت می کنند . ما با این 35 میلیون به میدان می رویم . بعد که ما شهید شدیم، خودتان با ایران هرکاری می خواهید بکنید . " (110)
"اگر بر کشوری ندای دلنشین تفکر بسیجی طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید . " (111)
"ارتش بیست میلیونی که با سازماندهی خود ملت مجهز می شوند آماده فداکاری در راه اسلام و کشور است . " (112)
3 - موفقیت استراتژی بی باکانه و پیشرو:
امام خمینی در راستای تضعیف روحیه دشمنان، بر تحرک و پیشگامی و پیشروی حرکتهای شهادت طلبانه تاکید داشتند بویژه آنکه این حرکتها را توام با هدفمداری، علم، آگاهی و رشد چشمگیر می دانستند نه آنکه از روی جهالت و پوچگرایی برخاسته باشد . ایشان با تاکید بر اینکه این استراتژی پیش برنده، همانگونه که علت موجده و معده نهضت اسلامی ایران بوده، علت مبقیه آن نیز می باشد و ملت ایران که بی باکانه و بدون ترس از جنگ با قوای مادی به استقبال شهادت می شتافت، قادر است با اقتدا به الگوها و اسوه های پاکباختگی با سلاح الله اکبر در مقابل توپ و تانک و سلاحهای مادی بایستد و در مواردی بظاهر ممتنع براساس موازین طبیعی، به پیشروی در سرزمین دشمن بپردازد و با بی باکی آنچنان بر قلب دشمن بتازد که آن را از درون منهدم نماید و آسیب ناپذیری و حرکت به پیش نهضت و مکتب را در تاریخ ثبت نماید و از این رو شهادت طلبی را نافی تقاعد و پسروی و عامل پیش برندگی می دانستند:
"آنها که ... به شهادت رسیدند، آنها مبدا این نهضت عظیم شدند . " (113)
"مگر شهادت یک امری است که انسان برای آن عقب نشینی کند . " (114)
"امروز ایران یکپارچه تحرک است . یکپارچه فعالیت است، یکپارچه هوای عشق و شهادت و هوای عالم غیب است . " (115)
"با کشتن یک نفر ولو هرچه بزرگ باشد این ملت عقب نمی نشیند . " (116)
"اینها یک تحولات روحی بود که ... مردم ... در مقابل تانک و توپ ... با مشت خالی ایستادند و کشته دادند و جلو رفتند . یک پیشروی که روی موازین طبیعی ممتنع به نظر می آمد . " (117)
این حس شهادت بود و این حس جلو آمدن برای اسلام و شهادت بود که ما را به پیروزی رساند . " (118)
"ما از شهید دادن باکی نداریم . " (119)
"زنان و مردان می آمدند پیش من واصرار می کردند که شما دعا کنید تا شهید بشویم ... این روحیه موجب پیشرفت است . جدیت کنید که این روحیه محفوظ باشد . " (120)
"اصولا شهدا را قلمها می سازند و قلمها هستند که شهید پرورند" . (121)
"مصیبت آن است که مکتب شکست بخورد . سیدالشهدا (ع) شهید شد با همه اصحاب و غیره . لکن مکتب جلو رفت . شهادت او مکتب را جلو برد . " (122)
4 - اعطای امید به مردم خودی و ایجاد یاس در دل دشمنان:
امام خمینی از چهار طریق امید و اطمینان را در دل مردم تقویت و یاس و نومیدی را در دل دشمنان ایجاد می کردند یکی از طریق استناد به تاریخ صدر اسلام و تاریخ انقلاب تا از رهگذر تاکید بر پیشینه های تاریخی و پیروی از اسطوره های مقاومت در صدر اسلام، نوید پیروزی اسلام را بر کفر جهانی به ملت مسلمان ایران بدهند و نشان دهند که اسلام که با خون شهیدان و مجاهدان آبیاری شد سرانجام به ثمر نشست و درخت آن بارور شد . شیوه دوم از طریق متقاعد سازی مردم ایران بود به اینکه شهادت احدی الحسنیین تلقی می شود و ملت ایران با تلقی شهادت به عنوان فوز و رستگاری عظیم سرانجام به پیروزی نایل خواهد شد . شیوه سوم خرسندسازی مردم به این بود که نیل به هدف و تحقق مقاصد مکتب موجبات عزت و شکوه و حیثیت مسلمانان را فراهم خواهد آورد و شیوه چهارم آنکه با تقویت روحیه بی باکی به مردم ندا می دادند که نبایستی از شهادت عزیزان و یا دخالت های نظامی و محاصره های اقتصادی بیگانگان هراسی به دل راه دهند چرا که با روحیه شهادت طلبی و تلقی آن به عنوان پیروزی، دشمن در مقابل نهضت اسلامی ناتوان و سرافکنده خواهد شد و به شکست و نومیدی سوق داده خواهد شد .
1 - 4 - تاکید بر پیشینه های تاریخی:
امام خمینی با تاکید بر وقایع صدر اسلام که مسلمانان شهادت را برای خود فوزی عظیم می دانستند و نیز با استناد به واقعه کربلا که سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) با خون خود، پیشروی قیام عاشورا را تضمین نمود و نیز انقلاب اسلامی ایران که با خون شهیدان آبیاری شد نقش پیش برنده شهادت که موجبات رسوایی دشمنان دین را فراهم آورد مورد اهتمام قرار می دادند تا از این رهگذر به تضعیف روحیه دشمن نیز بپردازند:
"این تحول پیش آمد که مردم همانطوری که در صدر اسلام جوانهای مسلمین، آرزوی شهادت می کردند در ایران هم این آرزو پیدا شد . " (123)
"شهادت ارثی است که امثال این شخصیت های عزیز از موالیان خود برده اند . " (124)
"مثل حسین (ع) باید به شهادت برسیم . " (125)
"اگر سید الشهدا نبود یزید و پدرش و اعقابشان اسلام را منسی کرده بودند . " (126)
"هرچه روز عاشورا سیدالشهدا سلام الله علیه به شهادت نزدیکتر می شد افروخته تر می شد . جوانان او مسابقه می کردند برای اینکه شهید بشوند ... آنها می فهمیدند کجا می روند، آنها می فهمیدند برای چه آمدند، آگاه بودند که ما آمدیم ادای وظیفه خدائی را بکنیم . " (127)
"اینطور روحیات بود که برای شهادت داوطلب بودند، یعنی از مرگ نمی ترسیدند، همانطوری که صدر اسلام هم پیشرفت مسلمین همین بود . " (128)
"اسلام از روز اول که ظهور پیدا کرد با شهادت، این دین حنیف را ترویج کرد . " (129)
"اسلام از اول پیدایش، با خون شهیدان و مجاهدان آبیاری شد و به ثمر رسید ... با خون شهیدان ملت ما حیات خود را بازیافت . " (130)
"تاریخ اسلام مشحون بوده است از این مجاهدت ها و شهادت ها . " (131)
"اینهمه برکات از شهادت ایشان (امام حسین (ع » است . " (132)
"گویی خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست . " (133)
2 - 4 - تلقی شهادت به عنوان احدی الحسنیین:
امام خمینی این نکته را مورد تاکید قرار می دادند که چه کشته شویم و چه بکشیم پیروزیم چرا که به اهداف مقدس مکتب و به حفظ میراث اسلام نایل شده ایم و مهم آنست که انسان در راه مکتب شهید شود نه اینکه مکتب مدفون گردد . از این رو، ایشان معتقد بودند شهادت عزیزان پاکباخته موجب احیای اسلام و یکی از نشانه های پیروزی تلقی می شود .
"مردم ایران! با احدی الحسنیین پیروزی یا شهادت و وصول به لقا الله قله سعادت را بپیمائید . " (134)
"قربانی برای یک انقلاب بزرگ، نشانه یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است . " (135)
"مرگ علمای اسلام ضایعه است نه شکست" . (136)
"برای ما زندگی این دنیا مطرح نیست . مطرح هدف است و در راه هدف کوشش می کنیم" (137)
"مژده که شهادت رمز پیروزی است . " (138)
"شهادت شکست نیست ... شما یا پیروز می شوید و یا شهید . در هر دو جهت پیروزی با شماست . " (139)
"رسیدن به مقام شهادت پیروزی دیگر است . " (140)
"در ملت ما یک تحولی حاصل شد که آن تحول سابقه نداشت . آن تحول این طور بود که شهادت را برای خودشان فوز عظیم می دانستند ... این رمز پیروزی بود . " (141)
"این تحول که مردم شهادت را برای خودشان فوز عظیم می دانستند ... اسباب این شد که این پیروزی حاصل شد و الان این تحول را باید حفظش کنیم . " (142)
"مرگ ما پیروزی است و حیات ما نیز پیروزی است . " (143)
"رمز پیروزی ملت ما همین بود که دیگر نمی ترسیدند از اینکه بروند توی خیابان بکشندشان . " (144)
3 - 4 - خرسندی مردم به شهادت:
امام خمینی بر این نکته تاکید داشتند که مردم چون به هدف نزدیک شده اند و توانسته اند دماغ دشمنان دین و جهانخواران بین المللی را به خاک بمالند، از شهادت عزیزان خود به یکدیگر تبریک می گویند در عین اینکه از ضایعه از دست دادن آنان سوگوارند:
"ما در عین حال که از شهادت و فقدان این بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومین در سوگیم از نزدیک شدن به هدف اعلا که قطرات خون شهیدان آن را نوید می دهند دلگرم و خرسندیم . " (145)
"ابتهاج به اینکه یک ملتی آنطور متحول شده است که در راه خدا همه چیز خودش را نثار می کند و با آغوش باز دنبال مرگ می رود . " (146)
"تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می کنند . " (147)
4 - 4 - بی باکی از مداخلات نظامی و محاصره های اقتصادی:
امام خمینی براین نکته تاکید داشتند که مردم ایران با توجه به روحیه بازسازی و خودکفایی، به تقویت بنیه دفاعی خود اهتمام نموده و همزمان به تقویت روحی خود پرداخته اند . لذا با شهادت طلبی خود ثابت نموده اند که مداخلات نظامی و یا حصر اقتصادی تاثیری بر اراده پولادین آنها برجای نخواهد گذاشت و آسیبی به آنها وارد نخواهد آورد .
"ملتی که شهادت آرزوی اوست از دخالت نظامی و حصر اقتصادی باکی ندارد . " . (148)
"شما ما را از چه می ترسانید؟ ما که مهیای شهادت هستیم شما ما را از اقتصاد می ترسانید؟ از دخالت نظامی می ترسانید؟ شما کسانی را که از مرگ می ترسند باید بترسانید نه مملکتی که حاضر شده برای شهادت و شهادت را یک فوز برای خودش می داند . " . (149)
"یک ملتی که شهادت را می طلبند و دعا می خواهند برای شهادت، اینها از دخالت نظامی می ترسند؟ اینها از حصر اقتصادی می ترسند؟ " . (150)
"ملتی که شهید در راه اسلام ... دارد ... آسیب نخواهد دید . " . (151)
"اگر جنگ را بر ما تحمیل کنند ما تمام ملتمان جنگجو است و با تمام قوا مقابله می کنیم ولو اینکه همه ابرقدرتها هم دنبال او باشد، برای اینکه ما شهادت را یک فوز عظیم می دانیم . " . (152)
"یک ملتی که حاضر است برای شهادت و شهادت را فوز عظیم می داند، چه باکی از این مسائل (جنگ) دارد؟ " . (153)
5 - وجود وحدت ملی و انسجام ملت و دولت:
امام خمینی ضمن تشویق و ترغیب مردم به مشارکت در جبهه دفاع از سرزمین اسلامی و تحریض به فرهنگ استقلالی و مشارکت گرا و مشارکت پذیر بسیجی، بر ضرورت اتحاد، وحدت، همدلی و انسجام ملت برای تحقق آرمانها و برنامه های اسلام و اجرای احکام خدا و پیشبرد مقاصد الهی نهضت تاکید داشتند تا از رهگذر این اتحاد و همدلی و حرکت انسجام بخش و وحدت توام با همیاری برادرانه و حضور فعال در صحنه، ملت ایران توان مقاومت خود را در برابر فشارهای خارجی تقویت نماید . ایشان ضمن تاکید بر هماهنگی و همبستگی میان جبهه و پشت جبهه و مشارکت فعال و داوطلبانه مردم به منظور مقاومت منفی در برابر خصم و عدم همکاری با دشمن، بر ضرورت بیوند عمیق و ناگسستنی ملت و دولت و بهره مندی دولت از حمایت نیروهای مردمی، مومن، با عقیده و هدفمند تاکید داشتند تا با حضور فعال مردم در صحنه دشمن خیال تهاجم و تجاوز و یا پیشروی به خود راه ندهد که در این رابطه از نظر امام، ترویج فرهنگ شهادت، انسجام بخش وحدت درونی و همدلی ملت و دولت تلقی می گردد:
"ملت ما حاضر به شهادت است، کفن پوش شده است . " . (154)
"می خواهید با به شهادت رساندن عزیزان ما، این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید . " . (155)
"ملتی که عشق شهادت در دل زن و مرد و کوچک و بزرگش جوش می زند و برای شهادت، هریک بر دیگری سبقت می گیرد و از شهوات حیوانی و دنیایی گریزان بوده و عالم غیب و رفیق اعلی را باور کرده است، باا ین خسارات، هرچند بزرگ باشد، از صحنه خارج نمی شود . " . (156)
"خوف از مرگ برای آن است که کسی مرگ را آخر زندگانی بداند و کسی می ترسد که با مرگ به نابودی برسد یا به مراحلی از جزا و عقاب برسد لکن اگر ما با سلامت ایمان از این دنیا برویم، چه در جبهه های جنگ که جبهه شهادت است و چه در جبهه های پشت جنگ که آن هم جبهه جنگ و شهادت است، اگر ما نایل بشویم به فوز شهادت، باکی از این نداریم که در این دریای پرخروش عالم ما شکست بخوریم . " . (157)
"در هر موقعی که ما شهید دادیم ملت ما منسجم تر شد . " (158)
"ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول می کند واز جنگ نخواهیم هراسید . " . (159)
"اینطور روحیات بود که برای شهادت داوطلب بودند . یعنی از مرگ نمی ترسیدند . " . (160)
"شما بودید که در همه کشور، همه جای ایران خون دادید و شهید دادید و این نهضت را بارور کردید . " . (161)
این وحدت کلمه را حفظش کنید ... این تحولی (روحیه شهادت طلبی) که در جامعه ما پیدا شد اینها رمز پیروزی ما بود . این را نگهش دارید ... و از تفرقات، از این افتراق ها پرهیز کنید . " . (162)
6 - ایجاد موج اسلامگرایی و آزادیخواهی در میان ملتهای جهان:
امام خمینی معتقد بودند که شهادت نه تنها موجب تحول در داخل و نیز در استراتژی دفاعی دولت اسلامی می گردد که موجبات ایجاد موج در جهان را فراهم خواهد آورد . لذا روحیه شهادت طلبی موجب تحکیم جایگاه و موقعیت مستضعفان، آزادیخواهان و مسلمانان در جهان و احیای اسلام به عنوان جبهه ای ثالث و تعادل بخش درنظام بین الملل و حاکمیت مستضعفان برگیتی خواهد شد . از این رو، تلاش دشمنان برای منزوی سازی اسلام نه تنها با شکست مواجه گردیده که دفاع شهادت طلبان از منافع امت اسلامی وتمامیت ام القری موجب زنده کردن و ترویج دین و تاثیر گذاری جهان اسلام و خیزش ضعیفان و نمایش قدرت مستضعفان به منظور پرخاش علیه نظام چپاولگرانه و مداخله جویانه موجود در جهان شده است و ایران اسلامی به عنوان الگویی برای سایر ملتها و مظهر شهادت طلبی، مروج ایده همبستگی بین ملیتی براساس پیوند دینی و یا حرکت ضداستکباری تلقی گردیده و از این رهگذر با ایجاد موج در جهان، از انزوای ویرانگر خارج شده است چرا که این موج توام با علم و آگاهی و بیداری و عدم تمکین و سازش در برابر قدرتهای سلطه جوست که به فتح کاخهای ستمگران و مستکبران منجر خواهد شد .
"خدای تبارک و تعالی ... در شهادت یک شهید ... همچو موجی د رایران و سایر کشورها ایجاد کرد که ما را زنده کرد، اسلام را باز زنده کرد . " (163)
"این معجزه است که با شهید دادن یک عزیز، موج در تمام دنیا بلند می شود . " (164)
"می گویند دعا بکنید که ما شهید بشویم . این تحولی که پیدا شد در ایران و این وحدت کلمه ای که در ایران پیدا شد و این توجه به اسلام که در ایران پیدا شد باید یک الگویی باشد از برای همه ملت ها . " (165)
"قم مرکز شهادت و شهامت است . از قم علم به همه جهان صادر شده است و می شود و از قم شهادت به همه جا صادر می شود . " (166)
"صدر اسلام با یک همچو روحیه ای که شهادت را می خواستند آنطور پیشرفت کردند و در نیم قرن، تقریبا معموره را، معموره دنیا را، دنیای متمدن آنوقت را فتح کردند . " (167)
نتیجه گیری
با عنایت به آنچه گذشت دریافتیم که از دیدگاه امام خمینی، شهادت نه مظهر ایستایی که مظهر پویایی و نه منشا فنا که جلوه بقا و حیات و نه علامت شکست که مظهر پیروزی است . از خودگذشتگی و جانباختگی بر مبنای مرگ آگاهی دارای جلوه های تحولی فردی از قبیل ایمان، اخلاص، صبر و شکیبایی، عروج به مقام ربوبی و اعتقاد به حیات جاوید است . از این رو جهاد مبتنی بر شهادت دارای مفهومی ذهنی و مرتبط با مقام ربوبی است . از سوی دیگر از آنجا که شهادت دارای تجلیات اجتماعی از قبیل نهادینه سازی ارزشهای مذهبی، مشارکت جمعی، پایداری و مقاومت، عدم هراس از دشمن، بی باکی از مرگ، غرور ملی، جوانمردی، فداکاری اجتماعی، تکلیف عمومی، سازندگی انسانی و بالندگی اجتماعی است، جهاد مبتنی بر آن جنبه ای زمینی نیز دارد که در صدد حفظ و حراست از میهن و سرزمین و دفاع از اموال و نوامیس مملکت اسلامی است . لذا شهادت مظهر اتصال این دو مفهوم بظاهر متضاد و ناسازگار در مبدا الهی و انسانی است به گونه ای که به رغم کثرت روشها و راهها، انسانها را به هدفی واحد و معبودی یکتا رهنمون می سازد; همانگونه که مولوی در دو مناسبت می فرماید:
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد
بوالعجب من عاشق این هر دو ضد
عاشقی گرزین سرو گر زان سر است
عاقبت ما را به آن شه رهبر است
در بعد دیپلماتیک، شهادت از بنیادی پویا و پایا در دیپلماسی جهاد برخوردار است . در این رابطه، دولت اسلامی می تواند به مرگ آگاهی به عنوان مظهر شفافیت دیدگاهها برای شناساندن ذهنیات و واقعیات جامعه مسلمان به محافل جهانی استناد جوید تا از رهگذر اعلام مواضع و رساندن ندای مظلومیت خود به گوش جهانیان به اثبات حقانیت خود نزد افکار عمومی بین المللی اهتمام نماید . امام خمینی با الهام از این مفهوم مقدس سعی در تبیین مشروعیت دفاع مقدس از طریق نشان دادن این نکته به عالمیان بودند که جهاد صرفا در احیای ارزشهای معنوی، حق طلبی و حفظ میراث اسلامی خلاصه نمی شود بلکه برای حراست از ارزشهای انسانی، استقلال جویی و آزادیخواهی نیز تجویز گردیده است . با این مستندات بود که امام خمینی در صدد اقناع جامعه بین المللی بر این بودکه ایران اسلامی اقدام به دفاع نموده است و شایسته است به جای اعمال فشار بر این کشور مظلوم، کشورهای جهان به متقاعد ساختن متجاوز برای دست کشیدن از اقدامات مداخله جویانه و اشغالگرانه خود اقدام نمایند . لذا در عین شناساندن ارزشهای مکتبی میهن اسلامی به جامعه جهانی، بر ضرورت پایبندی کشورها به عرف و قراردادهای بین المللی بویژه اصل احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر تاکید داشتند .
در بعد استراتژی بازدارندگی، شهادت نه مظهر ناجوانمردی و ترس از دشمن که تجلی جوانمردی و عیاری است به گونه ای که به جای به کمین نشستن برای کشتن خصم در جنگهای چریکی و مخفیانه، ایستادگی مردانه در مقابل دشمن و حضور چشمگیر و آشکار در صحنه کارزار در جهاد اسلامی مورد توجه قرار می گیرد و از رهگذر تلقی شهادت به عنوان احدی الحسنیین، برتری قدرت معنوی بر قدرت مادی و چیرگی روحیه بالا و اراده مصمم ملت مسلمان بر روحیه یاس و نومیدانه دشمنان اسلام به منصه ظهور رسانده می شود و با نشان دادن وحدت و انسجام و همدلی ملت و دولت اسلامی، موجی از آزادیخواهی و اسلامگرایی در میان ملتهای جهان ایجاد می گردد . در بازدارندگی دشمن از طریق شهادت نه تنها ترس از دشمن یا ترس از مرگ مطرح یست بلکه بر خلاف تاکتیکهای موجود جنگی در دنیا که برای تحریض مردم به جنگ با دشمنان، ترس و نفرت نسبت به خصم را در آنان تقویت می کنند، در جامعه اسلامی، روحیه بی باکی از دشمن وعدم هراس از مرگ با اتکا به ایدئولوژی اسلامی ترویج می گردد و جهاد مبتنی بر شهامت، جسارت، شجاعت، فداکاری و مقاومت آنچنان روحیه بالا و اراده مصمم امت اسلامی را به دشمنان می نمایاند که آنان را از فکر تجاوز و تهاجم و یا تداوم اشغال مملکت اسلامی باز می دارد و در این رابطه است که شهادت شالوده راهبرد بازدارندگی در اسلام به حساب می آید .
پی نوشت ها:
1 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/3/1361، ج 16، صص 201 - 197
2 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/6/1361، ج 16، صص 279 - 272
3 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/11/1360، ج 16، صص 44 - 43
4 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/1/1361 ، ج 16، صص 132 - 130
5 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/2/158، ج 6، صص 142 - 141
6 . امام خمینی، صحیفه نور، 8/2/1365، ج 19، صص 297 - 296
7 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
8 . امام خمینی، صحیفه نور، 18/6/1358، ج 9، صص 76 - 71
9 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/6/1358، ج 9، صص 102 - 101
10 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/10/1367، ج 21، صص 69 - 66
11 . امام خمینی، صحیفه نور، 7/12/1367، ج 21، ص 103
12 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/11/1361، ج 17، صص 190 - 188
13 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/9/1361، ج 17، ص 104
14 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/11/1365، ج 20، صص 62 - 59
15 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/2/1358، ج 6، صص 156 - 155
16 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/10/1359، ج 13، صص 274 - 272
17 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/2/1359، ج 12، صص 71 - 67
18 . امام خمینی، صحیفه نور، 6/10/1358، ج 11، صص 115 - 107
19 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/12/1360، ج 16، ص 56
20 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/3/1361، ج 16، صص 204 - 203
21 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/12/1357، ج 5، صص 131 - 125
22 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/5/1360، ج 15، صص 102 - 95
23 . امام خمینی، صحیفه نور، 26/1/1359، ج 12، صص 49 - 44
24 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1359، ج 13، صص 162 - 150
25 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/1/1358، ج 5، صص 242 - 240
26 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/3/1358، ج 7، صص 64 - 59
27 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
28 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
29 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1360، ج 16، صص 50 - 45
30 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/1/1358، ج 6 ، صص 9 - 8
31 . امام خمینی، صحیفه نور، 1/11/1359، ج 14، صص 10 - 8
32 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
33 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
34 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/2/1359، ج 12، صص 71 - 67
35 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/8/1358، ج 10، صص 167 - 159
36 . امام خمینی، صحیفه نور، 26/1/1343، ج 1، صص 82 - 67
37 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/6/1357، ج 2، ص 102
38 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/6/1358، ج 8 ، صص 273 - 269
39 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/9/1358، ج 11، ص 39
40 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/9/1359، ج 13، صص 197 - 195
41 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1360، ج 15، صص 230 - 228
42 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/2/1359، ج 12، صص 71 - 67
43 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/3/1359، ج 12، صص 188 - 186
44 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/6/1360، ج 15، صص 116 - 112
45 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
46 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/4/1360، ج 15، صص 62 - 53
47 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/12/1360، ج 16، صص 59 - 57
48 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
49 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
50 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/2/1358، ج 6، صص 126 - 124
51 . امام خمینی، صحیفه نور، 24/12/1360، ج 16، صص 80 - 74
52 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
53 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/1/1360، ج 14، صص 162 - 160
54 . امام خمینی، صحیفه نور، 30/9/1358، ج 11، صص 70 - 68
55 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/1/1361، ج 16، صص 136 - 133
56 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
57 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/4/1361، ج 16، صص 220 - 219
58 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/11/1358، ج 11، صص 259 - 258
59 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/4/1360، ج 15، صص 62 - 53
60 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/1/1358، ج 5، صص 273 - 271
61 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1360، ج 16، صص 50 - 45
62 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/11/1356، ج 2، صص 14 - 11
63 . امام خمینی، صحیفه نور، 1/4/1360، ج 15، ص 26
64 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/6/1358، ج 9، صص 169 - 163
65 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/2/1359، ج 12، صص 66 - 65
66 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/4/1360، ج 15، صص 69 - 63
67 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/6/1360، ج 15، ص 122
68 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/11/1360، ج 16، صص 34 - 30
69 . امام خمینی، صحیفه نور، 5/7/1359، ج 13، صص 99 - 98
70 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/11/1356، ج 2، صص 14 - 11
71 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
72 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/1/1360، ج 14، صص 162 - 160
73 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
74 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
75 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/1/1361، ج 16، صص 99 - 98
76 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/9/1358، ج 11، ص 39
77 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/11/1360، ج 16، صض 34 - 30
78 . امام خمینی، صحیفه نور، 18/12/1360، ج 16، صص 70 - 67
79 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/4/1358، ج 7، صص 254 - 250
80 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/4/1358، ج 7، صص 268 - 264
81 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/4/1358، ج 8، صص 14 - 11
82 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/6/1358، ج 9، صص 16 - 14
83 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1357، ج 3، صص 17 - 15
84 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/4/1358، ج 8، صص 49 - 44
85 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/2/1358، ج 6، صص 156 - 155
86 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1358، ج 11، صص 266 - 265
87 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/6/1361، ج 17، صص 31 - 27
88 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/3/1360، ج 14، صص 266 - 265
89 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/8/1358، ج 10، صص 129 - 127
90 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/9/1360، ج 15، صص 226 - 262
91 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/10/1357، ج 4، صص 247 - 246
92 . امام خمینی، صحیفه نور،
93 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/1/1358، ج 6، صص 40 - 38
94 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/6/1358، ج 11، صص 64 - 61
95 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/4/1359، ج 12، صص 225 - 220
96 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/9/1360، ج 15، صص 253 - 252
97 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/11/1360، ج 16، صص 29 - 28
98 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/10/1361، ج 17، صص 143 - 137
99 . امام خمینی، صحیفه نور، 6/6/1362، ج 22، ص 329
100 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/5/1358، ج 8، صص 236 - 235
101 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/5/1359، ج 13، ص 31
102 . امام خمینی، صحیفه نور، 5/7/1359، ج 13، صص 104 - 100
103 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/6/1359، ج 13، صص 84 - 80
104 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/3/1360، ج 14، صص 266 - 265
105 . امام خمینی، صحیفه نور، مهرماه 1347، ج 1، صص 138 - 136
106 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 155 - 153
107 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/6/1358، ج 9، صص 102 - 101
108 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/8/1358، ج 10، صص 114 - 111
109 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/8/1358، ج 10، صص 114 - 111
110 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/8/1358، ج 10، صص 184 - 178
111 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/9/1367، ج 21، صص 53 - 52
112 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/6/1359، ج 13، صص 84 - 80
113 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/8/1358، ج 10، صص 90 - 86
114 . امام خمینی، صحیفه نور، 18/6/1360، ج 15، ص 151 - 142
115 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/9/1360، ج 15، صص 242 - 240
116 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/2/1358، ج 6، صص 114 - 113
117 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/2/1358، ج 6، صص 154 - 148
118 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/3/1358، ج 7، صص 47 - 44
119 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/6/1358 ، ج 8، صص 273 - 269
120 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/2/1359، ج 12، صص 89 - 87
121 . امام خمینی، صحیفه نور، 8/2/1361، ج 16، صص 138 - 137
122 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/4/1358، ج 8، صص 43 - 40
123 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/10/1358، ج 11، صص 240 - 238
124 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/2/1359، ج 12، صص 57 - 56
125 . امام خمینی، صحیفه نور، 8/4/1360، ج 15، صص 50 - 44
126 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/4/1358، ج 8، صص 75 - 65
127 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/4/1360، ج 15، صص 62 - 53
128 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/12/1357، ج 5، صص 204 - 198
129 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/2/1358، ج 6، صص 126 - 124
130 . امام خمینی، صحیفه نور، 7/9/1358، ج 10، صص 242
131 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/7/1359، ج 13، ص 118
132 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1359، ج 13، صص 162 - 150
133 . امام خمینی، صحیفه نور، 26/10/1357، ج 4، صص 236 - 235
134 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/6/1360، ج 15، صص 159 - 157
135 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/4/1361، ج 16، صص 220 - 219
136 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/6/1358، ج 9، صص 115 - 112
137 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/2/1358، ج 6، صص 126 - 124
138 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1358، ج 9، صص 58 - 57
139 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/4/1359، ج 12، ص 244
140 . امام خمینی، صحیفه نور، 1/4/1360، ج 15، صص 34 - 27
141 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/1/1358، ج 5، صص 263 - 262
142 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/4/1358، ج 8، صص 10 - 6
143 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/2/1360، ج 14، صص 228 - 226
144 . امام خمینی، صحیفه نور، 24/4/1358، ج 8، صص 127 - 125
145 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/4/1361، ج 16، صص 220 - 219
146 . امام خمینی، صحیفه نور، 4/10/1359، ج 13، صص 224 - 223
147 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/2/1358، ج 6 ، صص 110 - 109
148 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 141 - 135
149 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 155 - 153
150 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 141 - 135
151 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/5/1359، ج 13، ص 31
152 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/7/1359، ج 13، ص 116
153 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1359، ج 13، صص 162 - 150
154 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/9/1358، ج 11، صص 24 - 14
155 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
156 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1360، ج 16، صص 50 - 45
157 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/2/1360، ج 14، صص 228 - 226
158 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/6/1360، ج 15، صص 116 - 112
159 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/7/1359، ج 13، ص 116
160 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/12/1357، ج 5، صص 204 - 198
161 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/1/1358، ج 5، صص 254 - 253
162 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/4/1358، ج 8، صص 60 - 53
163 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/2/1358، ج 6، صص 114 - 113
164 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/2/1358، ج 6، ص 120
165 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/10/1358، ج 11، صص 240 - 238
166 . امام خمینی، صحیفه نور، 6/6/1359، ج 13، ص 51
167 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/6/1358، ج 9، صص 24 - 19
در اندیشه دفاعی امام خمینی، فرهنگ شهادت موجب اثبات حقانیت و مظلومیت کشور اسلامی نزد افکار عمومی بین المللی می گردد به گونه ای که از رهگذر بازشناسی جهانی آرمانهای والا و اهداف مقدس انقلاب، ملت های آزاده و آزادیخواه به ارزشهای انسانی و الهی نهضت اسلامی پی خواهند برد . علاوه بر دیپلماسی جهاد، قدرت معنوی شهادت در استراتژی بازدارندگی علیه دشمنان دنیادوست نیز موثر است . روحیه و اراده مصمم حق جویان و شهادت طلبان و وحدت و عزم انقلابی مردم مسلمان موجبات پیروزی خون بر شمشیر و تفوق سلاح الله اکبر بر سلاحهای مادی قدرتهای منطقه ای و جهانی را فراهم می آورد و فرهنگ مشارکت پذیر ارتش بیست میلیونی با تکیه به موت اختیاری و آگاهانه، دشمنان نظام اسلامی را از فکر تهاجم باز می دارد چراکه عنصر مرگ آگاهی، دلاور مردان مملکت اسلامی را قادر به مواجهه با دشمنان تجاوزگر می نماید و با توجه به ناتوانی دشمن در استیلا بر روح و دل این جان بر کفان، دشمن را مجبور به پذیرش هزینه ای گزاف در مقابل نفعی اندک خواهد نمود و او را از اندیشه اشغال سرزمین اسلامی باز خواهد داشت . با عنایت به تجلیات و جلوه های درونی و برونی شهادت و مظاهر داخلی و خارجی آن، امام خمینی اندیشه دفاعی خود را بر این مفهوم مقدس بنا نهاد و از این بنیاد لاهوتی - ناسوتی، رویکردی نوین به استراتژیهای نظامی اختیار کرد که شرح آن در پی می آید .
گفتار 1 - شهادت; مظهر تحول درونی جامعه اسلامی
از آنجا که شهادت موجب تحول در محیط ادراکی - روانشناختی و نیز تغییر در محیط عینی - عملیاتی می گردد به گونه ای که این دو محیط با یکدیگر سازواری و انطباق پیدا می کنند، و با توجه به اینکه این پدیده معنوی موجبات انسجام میان روحیات فردی، عقاید مکتبی و واقعیات اجتماعی را فراهم می سازد، شایسته است ابتدا این تاثیرگذاری تحولی بر ذهنیات با الهام از کلام امام مورد پردازش قرار گیرد و سپس به تجزیه و تحلیل تحولات محیطی عینی اهتمام گردد:
الف - تحول در محیط ادراکی - روانشناختی فردی:
امام خمینی در این اعتقاد بود که شهادت موجب تحول در اخلاق فردی و دینی می گردد و از این رهگذر تلقیات فرد نسبت به مبدا و معاد را دچار تغییر می گرداند . در این رابطه، امام بر جلوه هایی معنوی از قبیل ایمان، اخلاص، صبر، اطمینان، اعتقاد به حیات جاوید، و عروج به مقام ربوبی تاکید داشتند که شرح آن در پی می آید:
1 - ایمان:
امام خمینی شهادت را مظهر ایمان به غیب و عالم ماورا الطبیعه و هدیه الهی مبتنی بر اعتقاد به توحید و یکتاپرستی می دانستند . با عنایت به اعتقاد به علة العلل است که فرد شهادت طلب، به رضای الهی خشنود است و تقدیر و مشیت خداوندی را پذیراست و او را در سرنوشت خویش موثر می داند: "آنچه که ملت ما را پیروز کرد، ایمان به خدا و عشق به شهادت بود . ملت ایران هیچ نداشت و ایمان داشت و ایمان او را بر همه قدرتها غلبه داد . " (1)
"ایمان است که شما را وادار می کند بروید و برای اسلام فداکاری کنید و ایمان است که در جبهه ها این عزیزان ما در جنگ تا حد شهادت حاضر هستند و تا این ایمان را حفظ کردید ... هرگز نخواهید آسیب دید . " (2)
"اینان (شهیدان) سند ایمان و تعهدشان را به اسلام در دست دارند . " (3)
2 - اخلاص:
امام خمینی بر این اعتقاد بود که خلوص و معنویت اولا موجب نورانیت قلب و توجه به ارزشهای معنوی می گردد و ثانیا موجبات عنایت به سیاستهای اخلاقی و ارزشی و پرهیز از سیاستهای ریاکارانه، دوگانه و التقاطی را فراهم می سازد .
"شما این اخلاص تان و این شهادت طلبی و این ایثارتان برای خداست که ارزش به شما داده است و این ارزش را هیچ معیاری نمی تواند اندازه گیری کند . " (4)
3 - صبر و شکیبایی:
امام راحل (ره) شهادت را مظهر بردباری و نیل به مقام صبر که از مراتب عالیه ایمان است تلقی نموده و این روحیه را موجب عدم شکست روحی و در نهایت پیروزی خون بر شمشیر می دانستند .
"جوانهای ما را بعضی شان را شهید کردند لکن استقامت اسباب این شد که شکست نخوردند، شکست روحی نخوردند . " (5)
4 - اطمینان:
آرامش دلها علاوه بر آنکه از طریق ذکر و یاد خدا حاصل می شود، بواسطه موآنست و بودن در جوار رحمت حق و چشیدن لذت انس در ضیافت مقام ربوبی نیز میسر می گردد . از کلام امام، مورد اخیر یعنی نیل به مقام والا با قدم غیبی را می توان عامل طی مراتب یقین و منشا اطمینان قلب شهیدان تلقی نمود آنجا که می فرمایند:
"گواراتر بر آنان باد نعمت رضایت حق که "رضوان من الله اکبر" " (6)
و نیز عدم تردید و شک و دودلی در طی طریقت پیشوایان اسوه را از مظاهر یقین واطمینان شهیدان می دانند آنجا که می فرمایند:
"مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدی راه دهیم؟ " (7)
5 - اعتقاد به حیات جاوید:
امام خمینی شهادت طلبی را ناشی از آگاهی به مبدا و معاد و اعتقاد به جهان باقی و حیات جاوید پس از مرگ می دانستند که از رهگذر این عقیده است که شهید به درک زندگی برتر ازاین دنیا نایل می گردد . با بیان این مهم، حضرت امام خمینی به ملت ایران تذکر می دادند که زندگی پس از مرگ فنا و نابودی نیست بلکه برای زندگانی ابدی است که عارفان پاکباخته تقاضای شهادت می کنند:
"در شهادت موت نیست . یک حیات جاوید است . برای حیات جاوید است که این تقاضای شهادت می کند . زیربنا توحید است . زیربنا عقاید حقه الهی است . " (8)
"شهادت عزت ابدی است . حیات ابدی است . آنها از شهادت بترسند و از مردن بترسند که مردن را تمام می دانند و انسان را فانی . ما که انسان را باقی می دانیم و حیات جاودانه را بهتر از این حیات مادی می دانیم برای چه بترسیم . " (9)
اصولا اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است" . (10)
" ... دنیای بزرگ یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است ... " (11)
6 - عروج به مقام ربوبی:
شهادت از دیدگاه امام خمینی موجب رفع حجاب بین فرد و حق تعالی و ورود در محضر خدا با سند ثبت شده ایمان و تعهد به اسلام می گردد . ضیافت مقام ربوبی موجبات درک لذت انس و رضایت حق و نظر به وجه الله را فراهم می سازد و از این رهگذر شهید به ملا اعلی و بالاترین درجات ملکوتی نایل می آید و از زندگی حیوانی به عالم بالا عروج می کند: "اگر بخواهیم ارزش عمل این شهیدان و جانبازان راه خدا را و فداکاری آنان و حجم پیامد این شهادت ها و جان نثاری ها را بشماریم شاید ناچار باشیم به عجز خود اعتراف کنیم چه رسد به مراتب معنوی و مسائل انسانی و الهی آن که بی شک عاجز و وامانده می باشیم . " (12)
"از شهیدان ارجمندی که خداوند تعالی در شان آنان کلمه بزرگ "احیا عندربهم یرزقون" را فرموده است بشری قاصر مثل من چه تواند گفت . آیا بار یافتن نزد خداوند و ضیافت مقام ربوبی از آنان را می توان با قلم و بیان گفت و شنود توضیح داد؟ آیا این همان مقام "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" نیست که حدیث شریف بر سید شهیدان و سرور مظلومان منطبق نموده است؟ ... این چه سعادت عظیمی است که نصیب بندگان خاص خود فرموده ای . " (13)
"و به شهیدان باید گفت: ایتکم الله مالم یوت احدا من العالمین" (14)
"اگر یک راهی حق شد انسان نباید از شهادت بترسد . وقتی که ما برای اسلام و برای احیای سنت پیغمبر و اقامه عدل بپا خاستیم نباید از این بترسیم که از ما شهید شهادت پیدا می کند ... کسی باید از مردن بترسد که خیال کند که بعد از مردن خبری نیست ... شهادت این مطلبی نیست که انسان بکلی از بین برود ... شهادت از این عالم منتقل شدن به یک عالم بالاتری، نورانی تر، همه چیزش از اینجا بهتر . " (15)
"در روایتی از رسول اکرم (ص) نقل شده است که برای شهید هفت خصلت است که اولی آن عبارت است از اینکه اول قطره ای که از خون او به زمین بریزد تمام گناهانی که کرده است آمرزیده می شود و مهم آن آخرین خصلتی است که می فرماید . می فرمایند که (به حسب این روایت) که شهید نظر می کند به وجه الله و این نظر به وجه الله راحت است برای هر نبی، هر شهید . شاید نکته این باشد که حجاب هایی که بین ما و حق تعالی هست و وجه الله است و تجلیات حق تعالی هست تمام این حجاب ها منتهی می شود به حجاب خود انسان ... ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه الله و اگر چنانچه کسی فی سبیل الله و در راه خدا ... این حجاب را شکست و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدا همه حجابها را شکسته است . " (16)
"وقتی بنا باشد که شهید منزلش در ملا اعلی باشد، این چه خوفی دارد؟ " (17)
ب - تحول در محیط عینی - عملیاتی اجتماعی:
شهادت نه تنها باطن و درون فرد را دچار تحول و تغییری بنیادین می گرداند و او را به سوی معنویت و عروج ملکوتی سوق می دهد بلکه در ارزشها، هنجارها و باورهای اجتماعی نیز تحولی عمیق و شگرف ایجاد می کند . لذا تاثیرگذاری این پدیده صرفا به ابعاد فردی خلاصه نمی شود بلکه ابعاد خانوادگی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد و آن را به سوی تحولی معنوی جهت می دهد . از این رو شهادت علاوه بر ذهنیات، در عینیات نیز تغییری وصف ناپذیر بوجود می آورد که در این رابطه حضرت امام بر پدیده هایی از قبیل توجه به ارزشها و باورهای مذهبی، مشارکت جمعی در جهاد با باور اجتماعی سعادت و رستگاری، رواج فرهنگ پایداری و مقاومت، عدم هراس و وحشت از دشمن، عدم ترس و باک از مرگ، تلقی موت اختیاری به عنوان مظهر افتخار و سرافرازی، آمادگی اجتماعی برای ایثار و فداکاری، توجه عمومی به ضرورت ادای تکلیف و وظیفه الهی، عنایت جمعی به رشد و بالندگی جامعه و سازندگی ثروتهای فوق الارضی و نهایتا جوانمردی به عنوان آثار اجتماعی شهادت طلبی تاکید داشتند .
1 - توجه به ارزشها و باورهای مذهبی:
توکل و اتکال به ذات باریتعالی و به تبع آن اتکا به ارزشها و باورهای مذهبی به منظور طرد ارزشهای بیگانه از آثار اجتماعی فرهنگ شهادت طلبی در جامعه اسلامی بشمار می آید . امام خمینی ضمن تاکید بر اینکه شهادت در راه هدف مقدس اسلام است ترویج فرهنگ اسلامخواهی را اساس این پدیده الهی می دانستند و معتقد بودند اسلام عزیز که شالوده شهادت را تشکیل می دهد بایستی مورد توجه همگان قرار گیرد .
"مردم برای جمهوری نمی آیند به شهادت برسند، مردم برای اسلام می گویند ما شهید می خواهیم بشویم . " (18)
"ما در راه اسلام، این هدف مقدس، از شهادت نور چشمانمان هراس نداریم . " (19)
"برای تحقق آرمانهای ملت مسلمان و انقلابی ایران و برای پیاده کردن برنامه های اسلام، عاشقانه به استقبال شهادت شتافته اید . " (20)
"اسلام عزیز تر از آن است که ما خوف داشته باشیم که خونمان یاجوانانمان در راه او شهید شود . " (21)
"پیغمبر شهید شد ... علی بن ابیطالب شهید شد، اسلام هست . اسلام یک مرتبه ای است، یک اساسی است که شالوده او را خدا ریخته است و خدا همیشه است و اسلام هم همیشه، خداوند حفظ می کند این اسلام را، ولو من نباشم . " (22)
2 - مشارکت جمعی در جهاد با باور اجتماعی سعادت و رستگاری:
امام خمینی ضمن تاکید بر اینکه شهادت برکتی الهی و سعادتی عظیم است که خداوند نصیب بندگان خاص خود فرموده است بر نهادینه شدن این فرهنگ و تلقی از آن به عنوان سعادت و فوز عظیم در جامعه اسلامی اعتقاد داشتند تا از این رهگذر ملت مسلمان، شکست ناپذیر و مصون از هرگونه آسیب گردد .
"این دیگر ترسی از این ندارد که کشته بشود، این شهادت را برای خودش یک سعادت می داند . " (23)
"یک ملتی که حاضر است برای شهادت و شهادت را فوز عظیم می داند، چه باکی از این مسائل (جنگ) دارد؟ " (24)
"قوت ایمان از ملت ما طوری بود که شهادت را سعادت می دانستند و دنبال شهادت بودند و خوف از مرگ نداشتند . " (25)
"جوانهایی ... که شهادت را برای خودشان فوز عظیم می دانستند می گفتند شهید هم بشویم سعادتمندیم . " (26)
"ما اشخاصی هستیم که در این راه، شهادت را سعادت برای خودمان می دانیم . " (27)
"ملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است . " (28)
3 - رواج فرهنگ پایداری و مقاومت:
شهدا با خون خود درس پایداری و ایستادگی با صلابت را در مقابل دشمنان به جامعه اسلامی می دهند و همگان را به مقاومت و بردباری دعوت می کنند . امام خمینی ضمن تاکید بر این پیام شهیدان، جهاد در راه حفظ میهن اسلامی را واجب و کشتگان در این راه مقدس که برای خدا پایداری نموده اند را برخوردار از ثواب شهدا می داند:
"مردم انقلابی ما باید بدانند که برای حفظ اسلام و انقلاب و نگهبانی از ثمرات آن و پاس خون شهیدان لازم است از خودبردباری انقلابی نشان دهند . " (29)
"اینها (مسلمین) واجب است آنها (اشرار) را دفع کنند ولو به قتل آنها منجر بشود و هر کسی پایداری کند ثواب دارد و هرکس کشته بشود ثواب شهید دارد . " (30)
4 - عدم هراس و وحشت از دشمن:
یکی از شیوه هایی که استراتژیست های نظامی برای ترغیب مردم به حضور در صحنه فراروی سیاستمداران قرار می دهند ایجاد ترس و وحشت از دشمن و نمایاندن آن به عنوان خصمی دهشتناک و وحشتناک است تا از رهگذر ایجاد نفرت و دشمن هراسی، آنان را به مشارکت در جنگ فرا خوانند . لیکن امام خمینی برخلاف رویه های موجود، مردم را به نترسی و بی باکی از دشمن تجاوزگر به رغم بهره مندی او از سلاح های پیشرفته و برخورداری از حمایت قدرتهای بزرگ فرامی خواندند و در این رابطه، اتکا به سلاح ایمان و اتکال به ذات لایزال الهی را عاملی آرامش بخش برای ملت مسلمان و انقلابی ایران می دانستند:
"هدف، خارج کردن رعب و وحشت از دل مستضعفان و محرومان و ملل مسلمان است . با درس فداکاری و رشادت به مستضعفین جهان می آموزید که وعده خدا بر حکومت پابرهنگان جهان است . " (31)
"در قاموس شهادت واژه وحشت نیست . " (32)
"ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد . هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست . " (33)
"ترس مال آن است که برای شهادت حاضر نباشد . " (34)
"ملتی که برای خدا قیام کرده و شهادت طلب می کند، از هیچ چیز نمی ترسد . " (35)
5 - عدم ترس و باک از مرگ:
امام خمینی ضمن تاکید بر اینکه مرگ فنا و نابودی تلقی نمی شود بلکه گذار از نشئه ای به نشئه دیگر و غروب از دنیای فانی برای طلوع در جهان ابدی می باشد، بر این مهم تاکید داشتند که ترس از مردن نزد کسانی است که به جهان ماورا الطبیعه و به دنیای جاوید پس از مرگ اعتقاد ندارند وگرنه ملت انقلابی و شهید پرور ایران که شهادت را با آغوش باز استقبال می نماید و اعتقاد به آن دارد که منزل شهیدان در ملا اعلی و در جوار رحمت حق تعالی است نه تنها از مرگ هراس ندارد که آن را فوزی عظیم می داند و همین روحیه خداترسی است که موجب بی باکی از غیر ذات اقدس او می گردد و در نهایت موجبات پیروزی این پویندگان راه حق فراهم می سازد . لذا ملت ایران نه تنها از شهادت هراسی ندارد که به آن نیز عشق می ورزد:
"ما اگر از مرگ بترسیم معنایش این است که ماورا الطبیعه قبول نیست" . (36)
"از مرگ نترسید که حیات و ممات به دست خداست . " (37)
"آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا می دانند . ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می دانیم چه باکی داریم . " (38)
"ترس از مرگ برای کسانی است که دنیا را مقر خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بی خبرند . " (39)
"کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟ " (40)
"این قدرت خدای تبارک و تعالی است که جوانهای ما را عاشق شهادت کرده است . " (41)
"خوب مرگ برای دنیا پرستان جنایتکار است نه پویندگان راه حق . " (42)
"این ملت پیش می برد برای اینکه خوف از مرگ ندارد . الهی است . کسانی که الهی هستند خوف ندارند از هیچ چیز . از خدا می ترسند و دنبال اینکه احکام خدا را در کشورشان ایجاد کنند و متحقق کنند بپاخاستند . " (43)
"آنها باید بترسند که مرگ حیوانی را بر مرگ انسانی ترجیح می دهند . " (44)
"ملتی که شهادت را می خواهند، او را از چه می ترسانند؟ او را از مردن می ترسانند؟ اینها شهادت را شرف خودشان می دانند . آنها ما را از مردن می ترسانند؟ مردن برای آنها ترس دارد که قائل نیستند به ماورا طبیعت . " (45)
"مگر شهادت هم نگرانی دارد؟ ما دوستانمان که شهید شدند در جوار رحمت حق هستند . " (46)
"شما پیروزید برای اینکه ایمان دارید . شما پیروزید برای اینکه شهادت را در آغوش می گیرید و آنهایی که از شهادت و از مردن می ترسند آنها شکست خورده اند . " (47)
6 - تلقی شهادت طلبی به عنوان مظهر افتخار و سرافرازی ملی:
امام خمینی شهیدان را مظهر افتخار، غرور و شرف ملی قلمداد می نمایند از آن لحاظ که این پاکباختگان مردم را به پایداری و مقاومت دعوت می کنند و تجلی عزت و سرافرازی جامعه اسلامی و موجب اعتلای اسلام و مملکت اسلامی محسوب می شوند . ایشان روحیه شهادت طلبی را منشا پیروزی بر تمامی قدرتهای مادی تلقی می نمایند و می فرمایند:
"اکنون اسلام به این شهیدان و شهید پروران افتخار می کند و با سرافرازی همه مردم را دعوت به پایداری می نماید . " (48)
"ملتی که شهادت را می خواهند، او را از چه می ترسانند؟ او را از مردن می ترسانند؟ اینها شهادت را شرف خودشان می دانند . " (49)
"اسلام شهدای بزرگ داشته است و مفتخر است به اینکه در راه خدا و در راه هدف، شهدای بزرگ داده است . ما هم مفتخریم به اینکه در راه اسلام و در راه هدفمان شهید بدهیم . " (50)
"و هرکس شهیدی دارد، برای خانمان خودش یک افتخار می داند" (51)
"ملت ما شهادت را برای خود سعادت و شرف می داند . " (52)
"موت اختیاری، شهادت، رسیدن به خدا در لباس شهید و با ایده شهدا ... در راه خدا رفتن شهادت است و سرافرازی و تحصیل شرافت برای انسان و انسانها . " (53)
"من وقتی که اینطور احساسات را از جوانهای وطن می بینم و اینطور مهیا بودن از برای شهادت، مهیا بودن از برای دفاع از اسلام، غرور می گیرد مرا که ما همچو جوان هایی داریم . " (54)
7 - آمادگی اجتماعی برای ایثار و فداکاری:
امام خمینی با تاکید بر اینکه ایثار و فداکاری از مستلزمات یک نهضت اسلامی بشمار می آید ضرورت خو گرفتن ملت به این فرهنگ الهی را برای خنثی سازی توطئه های دشمنان مورد اهتمام قرار می دادند تا از این رهگذر ستمگریها و ددمنشی ها و تن پروریها درهم کوفته شود و عبادت ایثار در اوج قله شکوه پرتو افشانی نماید .
"تنها ایمان به خداوند و عشق به شهادت در راه اسلام و روح ایثار و فداکاری، ابزار نبرد نابرابر اینان (ملت ایران) بود . " (55)
"ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد . " (56)
"طبع یک انقلاب، فداکاری است . لازمه یک انقلاب، شهادت و مهیا بودن برای شهادت است . قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتناب ناپذیر است بویژه انقلابی که برای خداست و برای دین او، برای نجات مستضعفان است و برای قطع امید جهانخواران و مستکبران" . (57)
"سیل خروشان انسانهای الهی که شهادت را سعادت و ایثار خون را بزرگترین عبادت می دانستند، دیوار دیومنشان و تخت و تاج 2500 سال ستمگری و آدمخواری و تن پروری را چنان درهم کوفتند که نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان . " (58)
8 - توجه عمومی به ضرورت ادای تکلیف و وظیفه الهی:
امام خمینی بر این اعتقاد بودند که فرهنگ شهادت طلبی ناشی از روحیه ادای تکلیف و وظیفه الهی نزد ملت مسلمان ایران است که این مهم از قدرت اسلام نشات گرفته است . لذا بر مسلمانان است که از این امانت الهی پاسداری و حراست نمایند:
" ... ما آمدیم ادای وظیفه خدائی را بکنیم، آمدیم اسلام را حفظ بکنیم، اسلام از همه چیز عزیزتر است ... اسلام امانت خداست ... آنها تکلیف خودشان را عمل کردند و به شهادت رسیدند . " (59)
"جوانهای ما که شهید شدند، همه اینها شهادت را استقبال می کردند . این برای قدرت اسلام بود . " (60)
9 - عنایت جمعی به سازندگی انسان و بالندگی اجتماع:
امام خمینی با عنایت به ضرورت تربیت و سازندگی جوانان به عنوان ثروتهای فوق الارضی و لزوم تحول و رشد جامعه در اثر توجه به معنویت، رواج فرهنگ شهادت طلبی را در تحقق این غایت جمعی حائز اهمیت می دانستند و آثار انسان ساز و اجتماع پرور آن را مورد اهتمام قرار می دادند:
"هر شهادتی برای ملت رشید ما رشدی چشمگیر به ارمغان آورده، به طوری که شهادتهای پی در پی، جمهوری اسلامی را آنچنان بیمه کرد که از آسیب دهر مصون گردید . " (61)
"محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد . " (62)
"شهادت انسان ساز سردار پرافتخار اسلام ... دکتر مصطفی چمران را ... تسلیت و تبریک عرض می کنم . " (63)
"ملت ما برای خدا، شهادت می خواهند ... اینها رشد دارند . " (64)
10 - جوانمردی:
نضج روحیه شهادت طلبی از دیدگاه حضرت امام موجب ترویج روحیه عیاری و مردانگی در جامعه می شود . جهاد این شهادت طالبان و با شهامتان و تلاش آنان برای خدمت و فداکاری در راه اسلام، میهن و ملت نشان از جوانمردی و روحیه منجی گری آنان دارد .
"جوانان ما مرد شهادت و شهامتند . " (65)
"شهادت عزیزان مطرح نیست، خدمت عزیزان مطرح است . " (66)
"چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقا الله رسیدن . " (67)
"این روحیه را دارند که روحیه بسیار ارزشمندی است و شهادت طلبی است . و خود را به حلقوم مرگ انداختن برای نجات اسلام و نجات کشور . " (68)
گفتار 2 - شهادت بنیاد دیپلماسی جهاد و استراتژی دفاعی بازدارندگی:
پاکباختگی گرچه در جنبه های فردی و اجتماعی متضمن خودسازی و دگر آگاهی است، در عرصه سیاست ها و راهبردهای دولت اسلامی نیز از اهمیت و کارکردی موثر برخوردار می باشد . مرگ آگاهی و شهادت در دیپلماسی جهاد بیانگر مظلومیت و اراده مصمم ملتی شجاع و با شهامت برای پاسداری از ارزشها و حریم سرزمینی مملکت اسلامی است که در این رهگذر افکار عمومی بین المللی در راستای حقانیت دولت اسلامی جهت می یابد . و در جنبه دفاعی، از آن لحاظ بازدارنده دشمن از فکر تهاجم و یا تداوم اشغال سرزمین اسلامی محسوب می شود که خصم خود را با مردمی جان بر کف مواجه می بیند که هرزمان آماده شهید شدن در راه حفظ ارزشهای اسلامی و تمامیت میهن خود هستند . از اینرو دیپلماسی جهاد برای تغییر ذهنیات جامعه جهانی و استراتژی بازدارنده دفاعی برای تحول در عینیات منطقه ای جهت می یابند که هر دو مهم بر مفهوم بنیادی شهادت استوار می باشند .
الف - شهادت طلبی; شالوده دیپلماسی جهاد:
دیپلماسی جهاد به معنای سیاستهای اعلامی و تبلیغاتی دولت اسلامی به منظور توجیه اقدامات دفاعی خود علیه دشمن متجاوز است تا از این رهگذر به جهانیان ثابت نماید که آغازگر جنگ نبوده و دفاع او حرکتی مشروع و مطابق با ارزشهای انسانی و هنجارهای حاکم بر نظام بین الملل تلقی می گردد . از این رو دیپلماسی جهاد به منظور جهت دهی به افکار عمومی بین المللی در راستای اثبات حقانیت اقدامات نظام اسلامی تدوین و اجرا می گردد و این در حالی است که دیپلماسی مزبور از استراتژیهای دفاعی از آن جهت متمایز می گردد که در مورد اخیر، دولت اسلامی با هدف پاسخگویی عملی به حملات دشمن متجاوز و دفاع از کیان مملکت اسلامی با آماده سازی عده و عده به میدان می آید . از اینروست که ماهیت اعلامی دیپلماسی جهاد بر دلایلی توجیهی و با جنبه هایی تبیینی استوار است که در این رابطه از رهگذر مفهوم شهادت برمسائلی از قبیل رفع ظلم و فتنه و توطئه و تجاوز علیه مملکت اسلامی، حراست از ارزشهای انسانی، دفاع از ارزشهای معنوی، حفظ امانت اسلام و میراث اسلامی، عدالت جویی و حق طلبی و استقلال طلبی، آزادگی و آزادیخواهی تاکید می گردد و این مهم از مرور بر بیانات امام راحل بوضوح استنباط می گردد:
1 - رفع ظلم و فتنه و توطئه و تجاوز علیه مملکت اسلامی:
امام خمینی ضمن تاکید بر ماهیت دفاعی و نه تهاجمی اقدام ایران در جنگ تحمیلی، بر این نکته تاکید می نمودند که شهادت عزیزان و دلاور مردان میهن اسلامی ایران حکایت از مظلومیت مردمان این مرز و بوم دارد . در این رابطه، امام خمینی ضمن تاکید بر ضرورت مقابله با فتنه انگیزی تجاوزگران و پیمان شکنان برای دفاع از کیان مملکت اسلامی و لزوم دفاع از حیثیت مسلمانان از طریق خنثی سازی توطئه های فرسایشی، شهادت طلبی جوانان ایران اسلامی را دال بر حقانیت این دفاع مقدس می دانستند .
"ما برای میهن عزیزمان تا شهادت یکایک سلحشوران ایران زمین مبارزه می کنیم و پیروزی ما حتمی است . " (69)
"محرم ماه نهضت بزرگ شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت ها تا آخر دهر . " (70)
"دشمنان ما گمان می کردند با توطئه های فرسایشی می توانند نهضت اسلامی و انقلاب شکوهمند این ملت شهید پرور را به سردی و سستی سوق دهند، غافل از آنکه قیامی که برای خداست و نهضتی که براساس معنویت و عقیده است عقب نشینی نخواهد کرد . ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد . هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست . " (71)
2 - حراست از ارزشهای انسانی:
امام خمینی بر این نکته تاکید داشتند که مبارزه ایران اسلامی با دشمنان نه تنها بر خلاف موازین انسانی و انساندوستی نیست که از سر جوانمردی و پایداری از ارزشهای انسانی و نوعدوستی انجام می شود و در این رابطه شهادت انسانهای پاکباخته دال بر ابعاد انسانی این پدیده معنوی است .
"در راه خدا رفتن شهادت است و سرافرازی و تحصیل شرافت برای انسان و انسانها . " (72)
"مگر عزت و شرف و ارزشهای انسانی، گوهرهای گرانبهایی نیستند که اسلاف صالح این مکتب، عمر خود و یاران خود را در راه حراست و نگهبانی از آن وقف نمودند . " (73)
3 - دفاع از ارزشهای معنوی:
امام خمینی معتقد بودند که شهادت برای احیای معنویت در جامعه ای است که توجه به مسائل اخلاقی و معنوی از ذهنیات رخت بربسته و مقتضی است در جهان مادی گرای امروز دولت اسلامی ندای معنویت سر دهد تا انسانها احساس کنند که حیات آنان در این روحیات معنوی نهفته است و شهادت طلبی نیز از باب احیای این بعد در زندگانی انسانی است . در این رابطه، امام خمینی، اساس معنویت را اسلام عزیز می دانستند که با حراست از آن; معنویت نیز به منصه بروز خواهد رسید:
"مگر شهادت ارثی نیست که از موالیان که حیات را عقیده و جهاد می دانستند و در راه مکتب پر افتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسداری می کردند به ملت شهید پرور ما رسیده است؟ " (74)
"هر وقت ... مناجات راز و نیازهای این عاشقان خدا و فانیان راه حق را در آستانه هجوم به دشمن می نگرم که با مرگ دست به گریبان هستند و از شوق عشق، در پوست نمی گنجند، خود را ملامت می کنم و بر حال خویش تاسف می خورم . اکنون ملت ما دریافته است که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا . " (75)
4 - حفظ امانت اسلام و میراث اسلامی:
امام خمینی (ره) بر این اعتقاد بود که اسلام امانتی الهی است که از اولیای خدا نزد ما مسلمانان به ارث رسیده است و با کسانی که بخواهند این امانت خداوندی را از مسلمانان بگیرند مقابله خواهیم کرد . از این رو امام خمینی می خواستند در دیپلماسی جهاد به این نکته اشاره نمایند که مبارزه مسلمانان در راستای دفاع از حق و حراست از این میراث الهی است تا خللی به آن از سوی متخاصمان وارد نیاید و شهادت در واقع ضامن حفظ و بقای این امانت و تداوم بخش آن است که موجبات مصون ماندن و بیمه نگه داشتن آن از آسیب های دهر را فراهم خواهد آورد و مکتب را برای همیشه احیا خواهد کرد و ملت ایران میراث دار شهیدان و حافظ این امانت الهی خواهد بود:
"مسیر اسلام، برشهادت در راه هدف است، و اولیا خدا، علیهم السلام شهادت را یکی از دیگری به ارث می برند و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا، درخواست دعا می کرده و می کنند . " (76)
"آنهایی که حفاظت این کشور را می کنند، این روحیه را دارند که روحیه بسیار ارزشمندی است و شهادت طلبی است و خود را به حلقوم مرگ انداختن برای نجات اسلام و نجات کشور ... و مادامی که این روحیه هست ... مطمئن باشید که این کشور بیمه است . " (77)
"آن که مرگ را در آغوش می گیرد برای اینکه شهادت است برای اینکه از اسلام است برای اینکه دفاع از حق است . " (78)
"جوانهای ما کشته شدند و در راه اسلام کشته شدند، شهید شدند، هنیئا لهم اما کشته شدن، دفن شدن مکتب اهمیت دارد . " (79)
"سیدالشهدا مکتبش محفوظ بود و خودش شهید شد . شهادت گاهی مکتب را پیش می برد ... خدا نکند که یک وقت شهادت مکتب پیش بیاید . " (80)
"شهادت حضرت سیدالشهدا، مکتب را زنده کرد، خودش شهید شد، مکتب اسلام زنده شد . " (81)
"اینها با کمال شهامت و قدرت به اسلام خدمت کردند و اسلام را به ارث پیش ما گذاشتند . ما هم موظفیم که این ارث بزرگ را حفاظت کنیم و برای آن جانبازی کنیم ... همه ما موظفیم در حفظ این امانتی که از جانب خداست . " (82)
5 - عدالتخواهی و حق جویی:
امام خمینی با تاکید بر بی عدالتی ها و حق کشی هایی که از جانب متجاوزان به میهن اسلامی صورت می گیرد بر حرکت عدالتجویانه و حق طلبانه ملت مسلمان ایران تاکید داشتند و شهادت و مرگ آگاهی مردمان این مرز و بوم را دال بر حقانیت و حق گرایی این جان برکفان می دانستند:
"اکنون که ملت ایران بر سر دوراهی مرگ و حیات و آزادی و اسارت و استقلال و استعمار و عدالت اقتصادی و استثمار واقع است و در پیشگاه خداوند تعالی و نسل آتیه مسئول است باید تا رسیدن به هدف، نهضت را هر چه شور انگیز تر ادامه دهد . " (83)
"آنهایی که اهل حق بودند، شهید شدند . " (84)
"وقتی که ما برای اسلام و برای احیای سنت پیغمبر و اقامه عدل بپا خاستیم . نباید از این بترسیم که از ما شهید شهادت پیدا می کند . " (85)
6 - استقلال طلبی و آزادیخواهی:
امام خمینی ضمن تاکید بر عدم تحمل یا پذیرش دخالت خارجی یا نفوذ بیگانگان در مقدرات و سرنوشت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران اسلامی بر ضرورت عدم تعهد به شرق و غرب و مبارزه با استعمار و پرخاش علیه نظام غیرعادلانه موجود در روابط بین الملل از طریق تحکیم حاکمیت ملت مسلمان ایران پافشاری داشتند که شهادت طلبی جان برکفان ایران زمین را نشان از روحیه عدم وابستگی به شرق یا غرب می دانستند . همچنین این روحیه را نشان از آزادگی و آزادیخواهی ملت ایران می دانستند که می خواهند بدون تمکین و تسلیم در برابر هیمنه قدرتهای بزرگ، به جای تاثیرپذیری، به تاثیرگذاری بر محیط بین الملل اقدام نمایند و رهایی از یوغ استعمارگران را بر سراسر گیتی طنین انداز نمایند .
بنابراین شهادت طلبی عزیزان ایران اسلامی به جهانیان خواهد فهماند که از دفاع مقدس، هدفی جز اعتلا و سربلندی میهن و برقراری آزادی و استقلال در این خطه از جهان ندارند و این مهم در تاریخ ثبت گردیده و درسی برای آیندگان خواهد شد:
"امروز روز شهادت و خون است و ... مکتب اسلام عزیزمان دستور می دهد تا دست از آزادی خواهی و استقلال طلبی برنداریم . " (86)
"این ارزشها (شهادت) و انگیزه هاست که انسان را از اسارت نفس اماره به سؤ و وابستگی به غرب و شرق، نجات و به شجره مبارکه زیتونه لاشرقیه ولاغربیه می رساند . " (87)
"ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستند و بار مسئولیت استقلال واقعی را در تمامی ابعادش به دوش بکشند و با افتخار پیام رهایی مستضعفین را در جهان سردهند . " (88)
"در خیابانها و بازارها و کوچه ها شهید دادیم که به مقصد برسیم . برای مقصد بود و آن مقصد همان بود که ملت ما فریاد کشیدند و آن را خواستند: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" . (89)
شما اینهمه شهید دادید تا آزادی و استقلال را به دست آورید و باید با چنگ و دندان این آزادی و استقلال را حفظ کنید . " (90)
"نهضت مقدس اسلامی شما گرچه با خون پاک شهیدان و مصیبت های جانگداز توام بود لکن آزادیخواهی و استقلال طلبی شما در جبین تاریخ ثبت شد . " (91)
"ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد" (92)
ب - شهادت، اساس پویایی و پایایی استراتژی دفاعی بازدارندگی:
امام خمینی ، ضمن تاکید بر اهمیت بازداشتن عملی دشمن از تجاوز، تهاجم یا ادامه اشغال سرزمین اسلامی، سعی در استناد به روحیه شهادت طلب مردم ایران برای اثبات پیروزی این جان برکفان بر دشمنان مادی و دنیاطلب داشتند و در این رابطه دلایل پویایی استراتژی دفاعی باز دارنده را که بر بنیاد شهادت خواهی استوار است در اموری از قبیل برتری قدرت معنوی بر قدرت مادی، ارتقا روحیه و اراده مصمم ملت شهادت طلب، موفقیت استراتژی بی باکانه و پیشرو، اعطای امید به مردم خودی و ایجاد یاس در دل دشمنان، وجود وحدت ملی و انسجام ملت و دولت وایجاد موج اسلامگرایی و آزادیخواهی در میان ملتهای جهان می دانستند:
1 - برتری قدرت معنوی بر قدرت مادی:
امام خمینی معتقد بودند که شهادت طلبی مردم مسلمان ایران نشان از به فعلیت رسیدن نیروهای الهی و معنوی و ارتقا توانایی، موقعیت، پرستیژ و حیثیت دولت اسلامی دارد که می تواند ضعفهای نظامی را جبران و آسیب پذیری های مادی را برطرف نماید . از این رو، شهادت را عامل تبدیل ضعف به قدرت و بیمه نمودن نظام اسلامی از آسیب های ظاهری می دانستند . ایشان با تاکید بر تحول معنوی، باطنی و روحی مردم ایران که با معیارهای مادی، سنجشهای بشری و انگیزه های عادی قابل سنجش و اندازه گیری نمی باشد به تداوم این معنویت به عنوان رمز اصلی پیروزی تاکید داشتند; و از این رهگذر به دشمنان تفهیم می نمودند که جنگ صرفا با سلاح مادی قابل پیش بینی نیست و پیروزی نهایی از آن کسی است که با منشا قدرت مطلقه یعنی خداوند متعال در ارتباط باشد و این جبهه الهی است که سرانجام به فتح و پیروزی نایل خواهد شد و دشمنان تاب مقاومت در برابر آن را نخواهند داشت: "رمز پیروزی توجه به خدا بود، اشخاصی می آمدند از جوانهای برومند پیش من و مرا قسم می دادند که شما دعا کنید ما شهید بشویم . این عنایت خدا بود . این تحول، تحولی بود که به دست بشر نمی شد انجام بگیرد . در ملت، یک تحول روحی پیدا شد، یک تحول باطنی . " (93)
"ملتی که اینطور تحول پیدا کرده است که ... جوان هایش پیاده می آیند و غسل شهادت می کنند و پیشقدم برای شهادت هستند پیروزند . " (94)
"جوانهای ما از باب اینکه از شهادت دیگر ترسی نداشتند بلکه استقبال می کردند از شهادت، این قدرت را پیدا کردند که همه به هم دست دادند و این مملکت را نجات دادند . " (95)
"ایران شهادت طلب هم از این پدیده سعادتمند مستثنی نیست . " (96)
"آنها عرضه این را که با یک ملتی که با شجاعت خود و تعهد خود به اسلام و روی گشاده به طرف مرگ می رود، به طرف شهادت می رود، تا مرز شهادت می رود، نمی توانند مقابله کنند . " (97)
"این ملت کوچک در مقابل همه این قدرتها ... ایستاد و از خوف از مرگ نترسید و متحول شد به یک انسان های الهی که عاشق دیدار خدای تبارک و تعالی و عاشق شهادت هستند و مقصد خودشان را پیش بردند و دارند پیش می برند . " (98)
"شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزه های عادی ارزیابی کرد . " (99)
"جوانهای ما در حال انقلاب و حال هم باز تقاضا می کنند که ما دعا کنیم آنها شهید بشوند . این تحول بزرگی که به اراده خدای تبارک و تعالی در این ملت پیدا شد موجب پیروزی آنها بر یک قدرت شیطانی بزرگ که پشتیبان او همه ابرقدرت ها بودند گردید . " (100)
"ملتی که زن و مردش برای جانفشانی حاضرند و طلب شهادت می کنند، هیچ قدرتی با آن نمی تواند مقابله بکند . " (101)
"ملت ما یک ملتی است که از ضعف به قدرت متحول شده است و آرزوی شهادت می کند . یک همچو ملتی که آرزوی شهادت می کند، این ملت دیگر خوف ندارد . خوب پیروز است . " (102)
2 - ارتقا روحیه و اراده مصمم ملت شهادت طلب:
امام خمینی ضمن تاکید بر نقش و اهمیت ایدئولوژی مکتبی و باورهای مذهبی در پیشبرد مقاصد انقلاب و تاثیر روحیه مصمم بر افزایش توان مقاومت ملت، آن را بیمه کننده نظام اسلامی و عامل پیروزی آن و خنثی کننده استراتژیهای نظامی دشمن تلقی می نمودند . از آنجا که این روحیه واراده مبتنی بر آگاهی و علم و توام با شجاعت و شهامت است دشمن خود را با انسانهایی مواجه می بیند که حاضر به جانفشانی هستند و مرگ سرخ را بر زندگی ننگین و سیاه و ذلت بار ترجیح می دهند به گونه ای که همانند سیاست زمین سوخته، دشمن متوجه می گردد که به فرض فتح سرزمین، با کشوری متشکل از افراد غیر مطیع و یا دیواری گوشتی از شهدا روبرو می گردد که برای او نفعی در بر نخواهد داشت . تاکید امام خمینی بر ارتش بیست میلیونی که از نظر عددی موجب تقویت منابع داخلی قدرت و از لحاظ روحی موجب اعتلای معنوی سربازان اسلام می گردد نشان از ضرورت نمایش قدرت ملت مسلمان برای کشاندن دشمن به لبه پرتگاه دارد . لذا، از دیدگاه امام راحل، روحیه شهادت طلبی نشان از تحرک و عزت طلبی و پویایی و شجاعت برای تاختن در دل دشمنان اسلام دارد که از این رهگذر سیاستهای آشفته، لرزان، سازشکارانه، مبتنی بر ترضیه خاطر (apeasement) که منجر به کمرنگ شدن ارزشهای مکتبی می گردد نفی می شود و تلاش دشمنان برای مداخله نظامی و یا محاصره اقتصادی با اراده پولادین ملت مسلمان خنثی می گردد .
"مردم ما دیگر به هیچوجه حاضر نیستند تن به خواری و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگی ننگین ترجیح می دهند . ما برای کشته شدن حاضریم و با خدای خویش عهد نموده ایم که دنباله روی امام خود سیدالشهدا (ع) باشیم . " (103)
"مرگ سرخ به مراتب بهتر از زندگی سیاه است . " (104)
"مرگ از این زندگی ذلت بار بهتر است . " (105)
"حصر اقتصادی شماها، در آن اداره ملت ما، آن تصمیم و اراده ملت ما اثری نخواهد کرد و ما مهیای مرگ هستیم . " (106)
"ملت مستضعف ما ... هر چه شهید داد مصمم تر شد . " (107)
"به دنبال شهادت مردان بزرگ، باید اراده ها مصمم تر گردد . ما باید مهیا باشیم که باز شهید بدهیم ... لکن این شهادت ها اراده های شماها را باید مصمم تر کند . " (108)
"شهادت یک هدیه ای است از جانب خدای تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند و دنبال هر شهادتی باید تصمیم ها قوی تر بشود . " (109)
"ما 35 میلیون جمعیت داریم که اینها بسیاریشان، بسیار زیادشان، آرزوی شهادت می کنند . ما با این 35 میلیون به میدان می رویم . بعد که ما شهید شدیم، خودتان با ایران هرکاری می خواهید بکنید . " (110)
"اگر بر کشوری ندای دلنشین تفکر بسیجی طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید . " (111)
"ارتش بیست میلیونی که با سازماندهی خود ملت مجهز می شوند آماده فداکاری در راه اسلام و کشور است . " (112)
3 - موفقیت استراتژی بی باکانه و پیشرو:
امام خمینی در راستای تضعیف روحیه دشمنان، بر تحرک و پیشگامی و پیشروی حرکتهای شهادت طلبانه تاکید داشتند بویژه آنکه این حرکتها را توام با هدفمداری، علم، آگاهی و رشد چشمگیر می دانستند نه آنکه از روی جهالت و پوچگرایی برخاسته باشد . ایشان با تاکید بر اینکه این استراتژی پیش برنده، همانگونه که علت موجده و معده نهضت اسلامی ایران بوده، علت مبقیه آن نیز می باشد و ملت ایران که بی باکانه و بدون ترس از جنگ با قوای مادی به استقبال شهادت می شتافت، قادر است با اقتدا به الگوها و اسوه های پاکباختگی با سلاح الله اکبر در مقابل توپ و تانک و سلاحهای مادی بایستد و در مواردی بظاهر ممتنع براساس موازین طبیعی، به پیشروی در سرزمین دشمن بپردازد و با بی باکی آنچنان بر قلب دشمن بتازد که آن را از درون منهدم نماید و آسیب ناپذیری و حرکت به پیش نهضت و مکتب را در تاریخ ثبت نماید و از این رو شهادت طلبی را نافی تقاعد و پسروی و عامل پیش برندگی می دانستند:
"آنها که ... به شهادت رسیدند، آنها مبدا این نهضت عظیم شدند . " (113)
"مگر شهادت یک امری است که انسان برای آن عقب نشینی کند . " (114)
"امروز ایران یکپارچه تحرک است . یکپارچه فعالیت است، یکپارچه هوای عشق و شهادت و هوای عالم غیب است . " (115)
"با کشتن یک نفر ولو هرچه بزرگ باشد این ملت عقب نمی نشیند . " (116)
"اینها یک تحولات روحی بود که ... مردم ... در مقابل تانک و توپ ... با مشت خالی ایستادند و کشته دادند و جلو رفتند . یک پیشروی که روی موازین طبیعی ممتنع به نظر می آمد . " (117)
این حس شهادت بود و این حس جلو آمدن برای اسلام و شهادت بود که ما را به پیروزی رساند . " (118)
"ما از شهید دادن باکی نداریم . " (119)
"زنان و مردان می آمدند پیش من واصرار می کردند که شما دعا کنید تا شهید بشویم ... این روحیه موجب پیشرفت است . جدیت کنید که این روحیه محفوظ باشد . " (120)
"اصولا شهدا را قلمها می سازند و قلمها هستند که شهید پرورند" . (121)
"مصیبت آن است که مکتب شکست بخورد . سیدالشهدا (ع) شهید شد با همه اصحاب و غیره . لکن مکتب جلو رفت . شهادت او مکتب را جلو برد . " (122)
4 - اعطای امید به مردم خودی و ایجاد یاس در دل دشمنان:
امام خمینی از چهار طریق امید و اطمینان را در دل مردم تقویت و یاس و نومیدی را در دل دشمنان ایجاد می کردند یکی از طریق استناد به تاریخ صدر اسلام و تاریخ انقلاب تا از رهگذر تاکید بر پیشینه های تاریخی و پیروی از اسطوره های مقاومت در صدر اسلام، نوید پیروزی اسلام را بر کفر جهانی به ملت مسلمان ایران بدهند و نشان دهند که اسلام که با خون شهیدان و مجاهدان آبیاری شد سرانجام به ثمر نشست و درخت آن بارور شد . شیوه دوم از طریق متقاعد سازی مردم ایران بود به اینکه شهادت احدی الحسنیین تلقی می شود و ملت ایران با تلقی شهادت به عنوان فوز و رستگاری عظیم سرانجام به پیروزی نایل خواهد شد . شیوه سوم خرسندسازی مردم به این بود که نیل به هدف و تحقق مقاصد مکتب موجبات عزت و شکوه و حیثیت مسلمانان را فراهم خواهد آورد و شیوه چهارم آنکه با تقویت روحیه بی باکی به مردم ندا می دادند که نبایستی از شهادت عزیزان و یا دخالت های نظامی و محاصره های اقتصادی بیگانگان هراسی به دل راه دهند چرا که با روحیه شهادت طلبی و تلقی آن به عنوان پیروزی، دشمن در مقابل نهضت اسلامی ناتوان و سرافکنده خواهد شد و به شکست و نومیدی سوق داده خواهد شد .
1 - 4 - تاکید بر پیشینه های تاریخی:
امام خمینی با تاکید بر وقایع صدر اسلام که مسلمانان شهادت را برای خود فوزی عظیم می دانستند و نیز با استناد به واقعه کربلا که سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) با خون خود، پیشروی قیام عاشورا را تضمین نمود و نیز انقلاب اسلامی ایران که با خون شهیدان آبیاری شد نقش پیش برنده شهادت که موجبات رسوایی دشمنان دین را فراهم آورد مورد اهتمام قرار می دادند تا از این رهگذر به تضعیف روحیه دشمن نیز بپردازند:
"این تحول پیش آمد که مردم همانطوری که در صدر اسلام جوانهای مسلمین، آرزوی شهادت می کردند در ایران هم این آرزو پیدا شد . " (123)
"شهادت ارثی است که امثال این شخصیت های عزیز از موالیان خود برده اند . " (124)
"مثل حسین (ع) باید به شهادت برسیم . " (125)
"اگر سید الشهدا نبود یزید و پدرش و اعقابشان اسلام را منسی کرده بودند . " (126)
"هرچه روز عاشورا سیدالشهدا سلام الله علیه به شهادت نزدیکتر می شد افروخته تر می شد . جوانان او مسابقه می کردند برای اینکه شهید بشوند ... آنها می فهمیدند کجا می روند، آنها می فهمیدند برای چه آمدند، آگاه بودند که ما آمدیم ادای وظیفه خدائی را بکنیم . " (127)
"اینطور روحیات بود که برای شهادت داوطلب بودند، یعنی از مرگ نمی ترسیدند، همانطوری که صدر اسلام هم پیشرفت مسلمین همین بود . " (128)
"اسلام از روز اول که ظهور پیدا کرد با شهادت، این دین حنیف را ترویج کرد . " (129)
"اسلام از اول پیدایش، با خون شهیدان و مجاهدان آبیاری شد و به ثمر رسید ... با خون شهیدان ملت ما حیات خود را بازیافت . " (130)
"تاریخ اسلام مشحون بوده است از این مجاهدت ها و شهادت ها . " (131)
"اینهمه برکات از شهادت ایشان (امام حسین (ع » است . " (132)
"گویی خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست . " (133)
2 - 4 - تلقی شهادت به عنوان احدی الحسنیین:
امام خمینی این نکته را مورد تاکید قرار می دادند که چه کشته شویم و چه بکشیم پیروزیم چرا که به اهداف مقدس مکتب و به حفظ میراث اسلام نایل شده ایم و مهم آنست که انسان در راه مکتب شهید شود نه اینکه مکتب مدفون گردد . از این رو، ایشان معتقد بودند شهادت عزیزان پاکباخته موجب احیای اسلام و یکی از نشانه های پیروزی تلقی می شود .
"مردم ایران! با احدی الحسنیین پیروزی یا شهادت و وصول به لقا الله قله سعادت را بپیمائید . " (134)
"قربانی برای یک انقلاب بزرگ، نشانه یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است . " (135)
"مرگ علمای اسلام ضایعه است نه شکست" . (136)
"برای ما زندگی این دنیا مطرح نیست . مطرح هدف است و در راه هدف کوشش می کنیم" (137)
"مژده که شهادت رمز پیروزی است . " (138)
"شهادت شکست نیست ... شما یا پیروز می شوید و یا شهید . در هر دو جهت پیروزی با شماست . " (139)
"رسیدن به مقام شهادت پیروزی دیگر است . " (140)
"در ملت ما یک تحولی حاصل شد که آن تحول سابقه نداشت . آن تحول این طور بود که شهادت را برای خودشان فوز عظیم می دانستند ... این رمز پیروزی بود . " (141)
"این تحول که مردم شهادت را برای خودشان فوز عظیم می دانستند ... اسباب این شد که این پیروزی حاصل شد و الان این تحول را باید حفظش کنیم . " (142)
"مرگ ما پیروزی است و حیات ما نیز پیروزی است . " (143)
"رمز پیروزی ملت ما همین بود که دیگر نمی ترسیدند از اینکه بروند توی خیابان بکشندشان . " (144)
3 - 4 - خرسندی مردم به شهادت:
امام خمینی بر این نکته تاکید داشتند که مردم چون به هدف نزدیک شده اند و توانسته اند دماغ دشمنان دین و جهانخواران بین المللی را به خاک بمالند، از شهادت عزیزان خود به یکدیگر تبریک می گویند در عین اینکه از ضایعه از دست دادن آنان سوگوارند:
"ما در عین حال که از شهادت و فقدان این بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومین در سوگیم از نزدیک شدن به هدف اعلا که قطرات خون شهیدان آن را نوید می دهند دلگرم و خرسندیم . " (145)
"ابتهاج به اینکه یک ملتی آنطور متحول شده است که در راه خدا همه چیز خودش را نثار می کند و با آغوش باز دنبال مرگ می رود . " (146)
"تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می کنند . " (147)
4 - 4 - بی باکی از مداخلات نظامی و محاصره های اقتصادی:
امام خمینی براین نکته تاکید داشتند که مردم ایران با توجه به روحیه بازسازی و خودکفایی، به تقویت بنیه دفاعی خود اهتمام نموده و همزمان به تقویت روحی خود پرداخته اند . لذا با شهادت طلبی خود ثابت نموده اند که مداخلات نظامی و یا حصر اقتصادی تاثیری بر اراده پولادین آنها برجای نخواهد گذاشت و آسیبی به آنها وارد نخواهد آورد .
"ملتی که شهادت آرزوی اوست از دخالت نظامی و حصر اقتصادی باکی ندارد . " . (148)
"شما ما را از چه می ترسانید؟ ما که مهیای شهادت هستیم شما ما را از اقتصاد می ترسانید؟ از دخالت نظامی می ترسانید؟ شما کسانی را که از مرگ می ترسند باید بترسانید نه مملکتی که حاضر شده برای شهادت و شهادت را یک فوز برای خودش می داند . " . (149)
"یک ملتی که شهادت را می طلبند و دعا می خواهند برای شهادت، اینها از دخالت نظامی می ترسند؟ اینها از حصر اقتصادی می ترسند؟ " . (150)
"ملتی که شهید در راه اسلام ... دارد ... آسیب نخواهد دید . " . (151)
"اگر جنگ را بر ما تحمیل کنند ما تمام ملتمان جنگجو است و با تمام قوا مقابله می کنیم ولو اینکه همه ابرقدرتها هم دنبال او باشد، برای اینکه ما شهادت را یک فوز عظیم می دانیم . " . (152)
"یک ملتی که حاضر است برای شهادت و شهادت را فوز عظیم می داند، چه باکی از این مسائل (جنگ) دارد؟ " . (153)
5 - وجود وحدت ملی و انسجام ملت و دولت:
امام خمینی ضمن تشویق و ترغیب مردم به مشارکت در جبهه دفاع از سرزمین اسلامی و تحریض به فرهنگ استقلالی و مشارکت گرا و مشارکت پذیر بسیجی، بر ضرورت اتحاد، وحدت، همدلی و انسجام ملت برای تحقق آرمانها و برنامه های اسلام و اجرای احکام خدا و پیشبرد مقاصد الهی نهضت تاکید داشتند تا از رهگذر این اتحاد و همدلی و حرکت انسجام بخش و وحدت توام با همیاری برادرانه و حضور فعال در صحنه، ملت ایران توان مقاومت خود را در برابر فشارهای خارجی تقویت نماید . ایشان ضمن تاکید بر هماهنگی و همبستگی میان جبهه و پشت جبهه و مشارکت فعال و داوطلبانه مردم به منظور مقاومت منفی در برابر خصم و عدم همکاری با دشمن، بر ضرورت بیوند عمیق و ناگسستنی ملت و دولت و بهره مندی دولت از حمایت نیروهای مردمی، مومن، با عقیده و هدفمند تاکید داشتند تا با حضور فعال مردم در صحنه دشمن خیال تهاجم و تجاوز و یا پیشروی به خود راه ندهد که در این رابطه از نظر امام، ترویج فرهنگ شهادت، انسجام بخش وحدت درونی و همدلی ملت و دولت تلقی می گردد:
"ملت ما حاضر به شهادت است، کفن پوش شده است . " . (154)
"می خواهید با به شهادت رساندن عزیزان ما، این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید . " . (155)
"ملتی که عشق شهادت در دل زن و مرد و کوچک و بزرگش جوش می زند و برای شهادت، هریک بر دیگری سبقت می گیرد و از شهوات حیوانی و دنیایی گریزان بوده و عالم غیب و رفیق اعلی را باور کرده است، باا ین خسارات، هرچند بزرگ باشد، از صحنه خارج نمی شود . " . (156)
"خوف از مرگ برای آن است که کسی مرگ را آخر زندگانی بداند و کسی می ترسد که با مرگ به نابودی برسد یا به مراحلی از جزا و عقاب برسد لکن اگر ما با سلامت ایمان از این دنیا برویم، چه در جبهه های جنگ که جبهه شهادت است و چه در جبهه های پشت جنگ که آن هم جبهه جنگ و شهادت است، اگر ما نایل بشویم به فوز شهادت، باکی از این نداریم که در این دریای پرخروش عالم ما شکست بخوریم . " . (157)
"در هر موقعی که ما شهید دادیم ملت ما منسجم تر شد . " (158)
"ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول می کند واز جنگ نخواهیم هراسید . " . (159)
"اینطور روحیات بود که برای شهادت داوطلب بودند . یعنی از مرگ نمی ترسیدند . " . (160)
"شما بودید که در همه کشور، همه جای ایران خون دادید و شهید دادید و این نهضت را بارور کردید . " . (161)
این وحدت کلمه را حفظش کنید ... این تحولی (روحیه شهادت طلبی) که در جامعه ما پیدا شد اینها رمز پیروزی ما بود . این را نگهش دارید ... و از تفرقات، از این افتراق ها پرهیز کنید . " . (162)
6 - ایجاد موج اسلامگرایی و آزادیخواهی در میان ملتهای جهان:
امام خمینی معتقد بودند که شهادت نه تنها موجب تحول در داخل و نیز در استراتژی دفاعی دولت اسلامی می گردد که موجبات ایجاد موج در جهان را فراهم خواهد آورد . لذا روحیه شهادت طلبی موجب تحکیم جایگاه و موقعیت مستضعفان، آزادیخواهان و مسلمانان در جهان و احیای اسلام به عنوان جبهه ای ثالث و تعادل بخش درنظام بین الملل و حاکمیت مستضعفان برگیتی خواهد شد . از این رو، تلاش دشمنان برای منزوی سازی اسلام نه تنها با شکست مواجه گردیده که دفاع شهادت طلبان از منافع امت اسلامی وتمامیت ام القری موجب زنده کردن و ترویج دین و تاثیر گذاری جهان اسلام و خیزش ضعیفان و نمایش قدرت مستضعفان به منظور پرخاش علیه نظام چپاولگرانه و مداخله جویانه موجود در جهان شده است و ایران اسلامی به عنوان الگویی برای سایر ملتها و مظهر شهادت طلبی، مروج ایده همبستگی بین ملیتی براساس پیوند دینی و یا حرکت ضداستکباری تلقی گردیده و از این رهگذر با ایجاد موج در جهان، از انزوای ویرانگر خارج شده است چرا که این موج توام با علم و آگاهی و بیداری و عدم تمکین و سازش در برابر قدرتهای سلطه جوست که به فتح کاخهای ستمگران و مستکبران منجر خواهد شد .
"خدای تبارک و تعالی ... در شهادت یک شهید ... همچو موجی د رایران و سایر کشورها ایجاد کرد که ما را زنده کرد، اسلام را باز زنده کرد . " (163)
"این معجزه است که با شهید دادن یک عزیز، موج در تمام دنیا بلند می شود . " (164)
"می گویند دعا بکنید که ما شهید بشویم . این تحولی که پیدا شد در ایران و این وحدت کلمه ای که در ایران پیدا شد و این توجه به اسلام که در ایران پیدا شد باید یک الگویی باشد از برای همه ملت ها . " (165)
"قم مرکز شهادت و شهامت است . از قم علم به همه جهان صادر شده است و می شود و از قم شهادت به همه جا صادر می شود . " (166)
"صدر اسلام با یک همچو روحیه ای که شهادت را می خواستند آنطور پیشرفت کردند و در نیم قرن، تقریبا معموره را، معموره دنیا را، دنیای متمدن آنوقت را فتح کردند . " (167)
نتیجه گیری
با عنایت به آنچه گذشت دریافتیم که از دیدگاه امام خمینی، شهادت نه مظهر ایستایی که مظهر پویایی و نه منشا فنا که جلوه بقا و حیات و نه علامت شکست که مظهر پیروزی است . از خودگذشتگی و جانباختگی بر مبنای مرگ آگاهی دارای جلوه های تحولی فردی از قبیل ایمان، اخلاص، صبر و شکیبایی، عروج به مقام ربوبی و اعتقاد به حیات جاوید است . از این رو جهاد مبتنی بر شهادت دارای مفهومی ذهنی و مرتبط با مقام ربوبی است . از سوی دیگر از آنجا که شهادت دارای تجلیات اجتماعی از قبیل نهادینه سازی ارزشهای مذهبی، مشارکت جمعی، پایداری و مقاومت، عدم هراس از دشمن، بی باکی از مرگ، غرور ملی، جوانمردی، فداکاری اجتماعی، تکلیف عمومی، سازندگی انسانی و بالندگی اجتماعی است، جهاد مبتنی بر آن جنبه ای زمینی نیز دارد که در صدد حفظ و حراست از میهن و سرزمین و دفاع از اموال و نوامیس مملکت اسلامی است . لذا شهادت مظهر اتصال این دو مفهوم بظاهر متضاد و ناسازگار در مبدا الهی و انسانی است به گونه ای که به رغم کثرت روشها و راهها، انسانها را به هدفی واحد و معبودی یکتا رهنمون می سازد; همانگونه که مولوی در دو مناسبت می فرماید:
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد
بوالعجب من عاشق این هر دو ضد
عاشقی گرزین سرو گر زان سر است
عاقبت ما را به آن شه رهبر است
در بعد دیپلماتیک، شهادت از بنیادی پویا و پایا در دیپلماسی جهاد برخوردار است . در این رابطه، دولت اسلامی می تواند به مرگ آگاهی به عنوان مظهر شفافیت دیدگاهها برای شناساندن ذهنیات و واقعیات جامعه مسلمان به محافل جهانی استناد جوید تا از رهگذر اعلام مواضع و رساندن ندای مظلومیت خود به گوش جهانیان به اثبات حقانیت خود نزد افکار عمومی بین المللی اهتمام نماید . امام خمینی با الهام از این مفهوم مقدس سعی در تبیین مشروعیت دفاع مقدس از طریق نشان دادن این نکته به عالمیان بودند که جهاد صرفا در احیای ارزشهای معنوی، حق طلبی و حفظ میراث اسلامی خلاصه نمی شود بلکه برای حراست از ارزشهای انسانی، استقلال جویی و آزادیخواهی نیز تجویز گردیده است . با این مستندات بود که امام خمینی در صدد اقناع جامعه بین المللی بر این بودکه ایران اسلامی اقدام به دفاع نموده است و شایسته است به جای اعمال فشار بر این کشور مظلوم، کشورهای جهان به متقاعد ساختن متجاوز برای دست کشیدن از اقدامات مداخله جویانه و اشغالگرانه خود اقدام نمایند . لذا در عین شناساندن ارزشهای مکتبی میهن اسلامی به جامعه جهانی، بر ضرورت پایبندی کشورها به عرف و قراردادهای بین المللی بویژه اصل احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر تاکید داشتند .
در بعد استراتژی بازدارندگی، شهادت نه مظهر ناجوانمردی و ترس از دشمن که تجلی جوانمردی و عیاری است به گونه ای که به جای به کمین نشستن برای کشتن خصم در جنگهای چریکی و مخفیانه، ایستادگی مردانه در مقابل دشمن و حضور چشمگیر و آشکار در صحنه کارزار در جهاد اسلامی مورد توجه قرار می گیرد و از رهگذر تلقی شهادت به عنوان احدی الحسنیین، برتری قدرت معنوی بر قدرت مادی و چیرگی روحیه بالا و اراده مصمم ملت مسلمان بر روحیه یاس و نومیدانه دشمنان اسلام به منصه ظهور رسانده می شود و با نشان دادن وحدت و انسجام و همدلی ملت و دولت اسلامی، موجی از آزادیخواهی و اسلامگرایی در میان ملتهای جهان ایجاد می گردد . در بازدارندگی دشمن از طریق شهادت نه تنها ترس از دشمن یا ترس از مرگ مطرح یست بلکه بر خلاف تاکتیکهای موجود جنگی در دنیا که برای تحریض مردم به جنگ با دشمنان، ترس و نفرت نسبت به خصم را در آنان تقویت می کنند، در جامعه اسلامی، روحیه بی باکی از دشمن وعدم هراس از مرگ با اتکا به ایدئولوژی اسلامی ترویج می گردد و جهاد مبتنی بر شهامت، جسارت، شجاعت، فداکاری و مقاومت آنچنان روحیه بالا و اراده مصمم امت اسلامی را به دشمنان می نمایاند که آنان را از فکر تجاوز و تهاجم و یا تداوم اشغال مملکت اسلامی باز می دارد و در این رابطه است که شهادت شالوده راهبرد بازدارندگی در اسلام به حساب می آید .
پی نوشت ها:
1 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/3/1361، ج 16، صص 201 - 197
2 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/6/1361، ج 16، صص 279 - 272
3 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/11/1360، ج 16، صص 44 - 43
4 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/1/1361 ، ج 16، صص 132 - 130
5 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/2/158، ج 6، صص 142 - 141
6 . امام خمینی، صحیفه نور، 8/2/1365، ج 19، صص 297 - 296
7 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
8 . امام خمینی، صحیفه نور، 18/6/1358، ج 9، صص 76 - 71
9 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/6/1358، ج 9، صص 102 - 101
10 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/10/1367، ج 21، صص 69 - 66
11 . امام خمینی، صحیفه نور، 7/12/1367، ج 21، ص 103
12 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/11/1361، ج 17، صص 190 - 188
13 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/9/1361، ج 17، ص 104
14 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/11/1365، ج 20، صص 62 - 59
15 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/2/1358، ج 6، صص 156 - 155
16 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/10/1359، ج 13، صص 274 - 272
17 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/2/1359، ج 12، صص 71 - 67
18 . امام خمینی، صحیفه نور، 6/10/1358، ج 11، صص 115 - 107
19 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/12/1360، ج 16، ص 56
20 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/3/1361، ج 16، صص 204 - 203
21 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/12/1357، ج 5، صص 131 - 125
22 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/5/1360، ج 15، صص 102 - 95
23 . امام خمینی، صحیفه نور، 26/1/1359، ج 12، صص 49 - 44
24 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1359، ج 13، صص 162 - 150
25 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/1/1358، ج 5، صص 242 - 240
26 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/3/1358، ج 7، صص 64 - 59
27 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
28 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
29 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1360، ج 16، صص 50 - 45
30 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/1/1358، ج 6 ، صص 9 - 8
31 . امام خمینی، صحیفه نور، 1/11/1359، ج 14، صص 10 - 8
32 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
33 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
34 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/2/1359، ج 12، صص 71 - 67
35 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/8/1358، ج 10، صص 167 - 159
36 . امام خمینی، صحیفه نور، 26/1/1343، ج 1، صص 82 - 67
37 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/6/1357، ج 2، ص 102
38 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/6/1358، ج 8 ، صص 273 - 269
39 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/9/1358، ج 11، ص 39
40 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/9/1359، ج 13، صص 197 - 195
41 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1360، ج 15، صص 230 - 228
42 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/2/1359، ج 12، صص 71 - 67
43 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/3/1359، ج 12، صص 188 - 186
44 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/6/1360، ج 15، صص 116 - 112
45 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
46 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/4/1360، ج 15، صص 62 - 53
47 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/12/1360، ج 16، صص 59 - 57
48 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
49 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
50 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/2/1358، ج 6، صص 126 - 124
51 . امام خمینی، صحیفه نور، 24/12/1360، ج 16، صص 80 - 74
52 . امام خمینی، صحیفه نور، 3/9/1358، ج 10، صص 226 - 223
53 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/1/1360، ج 14، صص 162 - 160
54 . امام خمینی، صحیفه نور، 30/9/1358، ج 11، صص 70 - 68
55 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/1/1361، ج 16، صص 136 - 133
56 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
57 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/4/1361، ج 16، صص 220 - 219
58 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/11/1358، ج 11، صص 259 - 258
59 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/4/1360، ج 15، صص 62 - 53
60 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/1/1358، ج 5، صص 273 - 271
61 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1360، ج 16، صص 50 - 45
62 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/11/1356، ج 2، صص 14 - 11
63 . امام خمینی، صحیفه نور، 1/4/1360، ج 15، ص 26
64 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/6/1358، ج 9، صص 169 - 163
65 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/2/1359، ج 12، صص 66 - 65
66 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/4/1360، ج 15، صص 69 - 63
67 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/6/1360، ج 15، ص 122
68 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/11/1360، ج 16، صص 34 - 30
69 . امام خمینی، صحیفه نور، 5/7/1359، ج 13، صص 99 - 98
70 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/11/1356، ج 2، صص 14 - 11
71 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1359، ج 13، صص 66 - 65
72 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/1/1360، ج 14، صص 162 - 160
73 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
74 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
75 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/1/1361، ج 16، صص 99 - 98
76 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/9/1358، ج 11، ص 39
77 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/11/1360، ج 16، صض 34 - 30
78 . امام خمینی، صحیفه نور، 18/12/1360، ج 16، صص 70 - 67
79 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/4/1358، ج 7، صص 254 - 250
80 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/4/1358، ج 7، صص 268 - 264
81 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/4/1358، ج 8، صص 14 - 11
82 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/6/1358، ج 9، صص 16 - 14
83 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1357، ج 3، صص 17 - 15
84 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/4/1358، ج 8، صص 49 - 44
85 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/2/1358، ج 6، صص 156 - 155
86 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1358، ج 11، صص 266 - 265
87 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/6/1361، ج 17، صص 31 - 27
88 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/3/1360، ج 14، صص 266 - 265
89 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/8/1358، ج 10، صص 129 - 127
90 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/9/1360، ج 15، صص 226 - 262
91 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/10/1357، ج 4، صص 247 - 246
92 . امام خمینی، صحیفه نور،
93 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/1/1358، ج 6، صص 40 - 38
94 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/6/1358، ج 11، صص 64 - 61
95 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/4/1359، ج 12، صص 225 - 220
96 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/9/1360، ج 15، صص 253 - 252
97 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/11/1360، ج 16، صص 29 - 28
98 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/10/1361، ج 17، صص 143 - 137
99 . امام خمینی، صحیفه نور، 6/6/1362، ج 22، ص 329
100 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/5/1358، ج 8، صص 236 - 235
101 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/5/1359، ج 13، ص 31
102 . امام خمینی، صحیفه نور، 5/7/1359، ج 13، صص 104 - 100
103 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/6/1359، ج 13، صص 84 - 80
104 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/3/1360، ج 14، صص 266 - 265
105 . امام خمینی، صحیفه نور، مهرماه 1347، ج 1، صص 138 - 136
106 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 155 - 153
107 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/6/1358، ج 9، صص 102 - 101
108 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/8/1358، ج 10، صص 114 - 111
109 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/8/1358، ج 10، صص 114 - 111
110 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/8/1358، ج 10، صص 184 - 178
111 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/9/1367، ج 21، صص 53 - 52
112 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/6/1359، ج 13، صص 84 - 80
113 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/8/1358، ج 10، صص 90 - 86
114 . امام خمینی، صحیفه نور، 18/6/1360، ج 15، ص 151 - 142
115 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/9/1360، ج 15، صص 242 - 240
116 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/2/1358، ج 6، صص 114 - 113
117 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/2/1358، ج 6، صص 154 - 148
118 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/3/1358، ج 7، صص 47 - 44
119 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/6/1358 ، ج 8، صص 273 - 269
120 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/2/1359، ج 12، صص 89 - 87
121 . امام خمینی، صحیفه نور، 8/2/1361، ج 16، صص 138 - 137
122 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/4/1358، ج 8، صص 43 - 40
123 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/10/1358، ج 11، صص 240 - 238
124 . امام خمینی، صحیفه نور، 2/2/1359، ج 12، صص 57 - 56
125 . امام خمینی، صحیفه نور، 8/4/1360، ج 15، صص 50 - 44
126 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/4/1358، ج 8، صص 75 - 65
127 . امام خمینی، صحیفه نور، 10/4/1360، ج 15، صص 62 - 53
128 . امام خمینی، صحیفه نور، 29/12/1357، ج 5، صص 204 - 198
129 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/2/1358، ج 6، صص 126 - 124
130 . امام خمینی، صحیفه نور، 7/9/1358، ج 10، صص 242
131 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/7/1359، ج 13، ص 118
132 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1359، ج 13، صص 162 - 150
133 . امام خمینی، صحیفه نور، 26/10/1357، ج 4، صص 236 - 235
134 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/6/1360، ج 15، صص 159 - 157
135 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/4/1361، ج 16، صص 220 - 219
136 . امام خمینی، صحیفه نور، 23/6/1358، ج 9، صص 115 - 112
137 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/2/1358، ج 6، صص 126 - 124
138 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/6/1358، ج 9، صص 58 - 57
139 . امام خمینی، صحیفه نور، 21/4/1359، ج 12، ص 244
140 . امام خمینی، صحیفه نور، 1/4/1360، ج 15، صص 34 - 27
141 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/1/1358، ج 5، صص 263 - 262
142 . امام خمینی، صحیفه نور، 13/4/1358، ج 8، صص 10 - 6
143 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/2/1360، ج 14، صص 228 - 226
144 . امام خمینی، صحیفه نور، 24/4/1358، ج 8، صص 127 - 125
145 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/4/1361، ج 16، صص 220 - 219
146 . امام خمینی، صحیفه نور، 4/10/1359، ج 13، صص 224 - 223
147 . امام خمینی، صحیفه نور، 11/2/1358، ج 6 ، صص 110 - 109
148 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 141 - 135
149 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 155 - 153
150 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/3/1359، ج 12، صص 141 - 135
151 . امام خمینی، صحیفه نور، 27/5/1359، ج 13، ص 31
152 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/7/1359، ج 13، ص 116
153 . امام خمینی، صحیفه نور، 14/8/1359، ج 13، صص 162 - 150
154 . امام خمینی، صحیفه نور، 25/9/1358، ج 11، صص 24 - 14
155 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/4/1360، ج 15، صص 52 - 51
156 . امام خمینی، صحیفه نور، 22/11/1360، ج 16، صص 50 - 45
157 . امام خمینی، صحیفه نور، 28/2/1360، ج 14، صص 228 - 226
158 . امام خمینی، صحیفه نور، 9/6/1360، ج 15، صص 116 - 112
159 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/7/1359، ج 13، ص 116
160 . امام خمینی، صحیفه نور، 19/12/1357، ج 5، صص 204 - 198
161 . امام خمینی، صحیفه نور، 17/1/1358، ج 5، صص 254 - 253
162 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/4/1358، ج 8، صص 60 - 53
163 . امام خمینی، صحیفه نور، 15/2/1358، ج 6، صص 114 - 113
164 . امام خمینی، صحیفه نور، 16/2/1358، ج 6، ص 120
165 . امام خمینی، صحیفه نور، 20/10/1358، ج 11، صص 240 - 238
166 . امام خمینی، صحیفه نور، 6/6/1359، ج 13، ص 51
167 . امام خمینی، صحیفه نور، 12/6/1358، ج 9، صص 24 - 19