عوامل شایستگى در تبلیغ
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در تبلیغات اسلامى سه محور مهم وجود دارد که عبارتند از مبلغ;مخاطب و معارف تبلیغى. در هر یک از این امور شرایط خاصى براىتوفیق در ابلاغ ضرورى است و بىتوجهاى به این مقدمات و شرایطباعث ناکامى است.
بایستههاى مبلغ
در این بخش بهطور گذرا به مهمترین ویژگىهایى که رعایت آن برمبلغ لازم است اشاره مىکنیم.
اخلاص
اخلاص در عمل و زدودن زنگارها از «نیت» شرط موفقیت در هرکارىاست. از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل شده است:
«انماالاعمال بالنیات و انما لکل امرىء مانوى، فمن کان هجرتهالىالله و رسوله فهجرته الىالله و رسوله و من کان هجرته الىدنیا یصیبها او امرئه ینکحها فهجرته الى ماهاجرالیه.» (1)
آفت تبلیغ، توجه به مادیات و «هجرت تبلیغى» با انگیزه کسبدنیا و معاش است. اگر مبلغ علامه روزگار باشد، اگر دانش خود رابا «نیتخالص» نشر ندهد و به صورت «متاعى» نرخگذارى کندبه مانند زاهدى است که زهدش را مىفروشد.
هرکه پرهیز و علم و زهد فروخت خرمنى گرد کرد و پاک بسوخت
البته منافاتى بین اخلاص و کسب روزى نیست. همانند کسى که گندمرا براى گندم مىکارد و کاه نیز به دست مىآورد. (2)
تواضع علمى
حضرت على(ع) شخصى را موعظه فرمودند که:
«... و لایستحیى اذا سئل عمالایعلم ان یقول: لااعلم...» یعنىهرگاه از چیزى که نمىداند اگر مورد پرسش قرار گرفت، از گفتننمىدانم حیا نورزد.
هرگاه از تو درباره چیزى که آن را نمىدانى، سؤال کردند، ازگفتن نمىدانم شرمگین مباش.
قرآن مجید نیز فرموده:
(و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک همالکافرون... فاولئکهمالظالمون... فاولئک همالفاسقون.) (3)
سخنى که از روى آگاهى نباشد بر روى مخاطبین اثر نامطلوبىخواهد داشت، و بر گوینده است که از مخاطبین رفع اشتباه کند.
تا نیک ندانى که سخن عین صوابست باید که به گفتن دهن از هم نگشایى (4)
یقین به صحت گفتار
همانطور که پیامبران الهى در تلقى وحى و حفظ و ابلاغ آن معصومهستند (5) ، مبلغ هم موظف است این مصونیت در ابلاغ را با تحقیق ودقت و با صبر و حوصله و خدا ترسى در خود بهوجود آورد.
او باید پیامهاى تبلیغى خود را از منابعى دریافت کند که بهدرستى آن اطمینان دارد. همچنین باید به درستى ادراک خوداطمینان پیدا کرده باشد تا دعوتش «عن علم» باشد.
سزاوار است مبلغ اسلامى که تکیه بر منبر پیامبر(ص) مىزند دقتمناسبى را جهتحفظ آیات و روایات اختصاص دهد تا در هنگامسخنرانى دچار نسیان و فراموشى نشود.
انتخاب بهترین روش در ابلاغ
مبلغ باید از رساترین عبارات براى رسانیدن مطالب به مخاطبیناستفاده کند، و از سخنان زاید و درازگویى که شنونده را خستهمىکند پرهیز کرده، از جملات کوتاه اما پر معنى استفاده کند.
چنانکه امام صادق(ع) مىفرماید:
«ثلاثه فیهن البلاغه: التقرب من معنىالبغیه، و التبعد منحشوالکلام والدلاله بالقلیل على الکثیر.» (6)
حکمت و موعظه
دو ویژگى حرکت انبیا که موجب پیروزى و استمرار حرکت آنان شدهاستحکمت و موعظه حسنه است.
آنان بر اساس واقعیات هستى که با فطرت پاک بشر هماهنگى دارددعوت خود را آغاز کرده و تداوم مىبخشیدند. دعوت آنان سرشار از«حکمت» و «تعلیم» و «تزکیه» و «بینات» بوده است.
پیامبران در منش اجتماعى خود «متواضع» و فروتن بودهاند. اینخصلتباعث مىشده است که با مردم ارتباط گرمى داشته باشند و درهمه کارها به رایزنى بپردازند.
چنانکه در قرآن آمده است:
(فبما رحمه منالله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا منحولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فىالامر...) (7)
مبلغ از رمز پیروزى پیامبران الهى درس گرفته و از عوامل شکسترهبران ضلالت پرهیز مىکند.
(ادع الى سبیل ربک بالحکمه والموعظهالحسنه و جادلهم بالتىهىاحسن.) (8)
(قل هذه سبیلى ادعوا الىالله على بصیره انا و مناتبعنى...) (9)
ویژگىهاى تبلیغ مؤثر
التزام به گفتار
سزاوار است مبلغ پیامهایى که خود به آنها عمل مىکند را بیانکند; حضرت على(ع) مىفرماید:
(ایها الناس انى والله ما احثکم على طاعه الا و اسبقکم الیهاولا انهاکم عن معصیه الا و اتناهى قبلکم عنها.) (10)
و از امام صادق(ع) چنین روایتشده:
«رحمالله قوما کانوا سراجا و منارا کانوا دعاه الیناباعمالهم و مجهود طاقتهم...» (11)
و نیز فرمودهاند:
«ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلت موعظته عنالقلوب کمایزلالمطر عنالصفا. » (12)
عام نادان پریشان روزگار به ز دانشمند ناپرهیزگار کان به نابینایى از راه اوفتاد وین دوچشمش بود و در چاه اوفتاد (13)
پیوستگى ابلاغ
محتواى تبلیغ باید همآهنگ باشد و از آغاز تا نهایت و در تمامىجلسات یکدیگر را نقض نکند و داراى انسجام کامل باشد، چنانکهخداوند قرآن را این چنین وصف مىفرماید:
(ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه على بعض...) (14)
و همچنین مىفرماید:
(... انالکتاب یصدق بعضه بعضا.) (15)
نقش «بیم» و «امید» در تبلیغ
همه پیامبران الهى دعوت خود را با «بشارت» و «انذار» شروعکردهاند این دو عامل در پیشبرد تبلیغ آنان نقش مهمى را ایفاکرده است. آیات زیادى از قرآن حاکى از بیم و امید است. سنتالهى بر این بوده که پیامبران تبلیغ خود را با بشارت و انذارهمراه سازند. در قرآن مىفرماید:
(و ما نرسلالمرسلین الا مبشرین و منذرین.) (16)
همهسو نگرى در تبلیغ
مبلغ باید به همه امورى که در تربیت و تعالى مردم نقش داردتوجه کند و به برخى از مواد بسنده نکند و کمال دین را که درجامعیت دین استبه خوبى به مردم بشناساند، و از تک بعدى شدنپرهیز کند.
رعایتشرایط زمانى و مکانى
رعایت این نکته آنقدر مهم است که گاه موجب تغییر موضعگیرىهامىشود براى روشنتر شدن موضوع نمونهاى تاریخى را مىآوریم:
جعفربن ابىطالب سخنگو و مبلغ مسلمانان مهاجر به حبشه بود،هنگامى که نمایندگان قریش به نجاشى گفتند:
اینان درباره حضرت عیسى عقیده عجیبى دارند.
مشرکان از اینطریق مىخواستند نجاشى را وادار کنند که مسلمانانمهاجر را تحویل آنان دهد.
نجاشى مسلمانان مهاجر را احضار کرد و درباره حضرت عیسى ازآنان سؤال کرد -در اینجا اگر مسلمان غیر هوشمندى مىخواست پاسخبدهد، ممکن بود، نمایندگان سیاسى قریش به اهداف خود برسندزیرا مىتوانستبگوید: «پیامبرى بوده که با آمدن پیامبر ماشریعتش نسخ شده و بقا بر آن دین از نظر ما کفر است و...خوشبختانه جعفربن ابىطالب به درستى بر حساسیت، موقعیت و شرایطخاص زمانى و مکانى وقوف دارد، لذا چنین پاسخ مىدهد.
«نقول فیهالذى جاء به نبینا: هو عبدالله و رسوله و روحه وکلمته القاها الى مریم العذراء البتول.»
این جملات که با توجه کامل به فضاى حاکم، و شرایط زمانى ومکانى گفته شده بود آنچنان اراده نجاشى را بر حمایت ازمسلمانان جزم کرد که کفار قریش براى همیشه از نجاشى مایوسشدند. نجاشى هدیه قریش را رد کرد و مسلمانها را در محل بهترىاسکان داد و چنین گفت:
«اذهبوا فانتم امنون ما احب ان لى جبلا من ذهب، و اننى آذیترجلا منکم.» (17)
مبلغ مىتواند در محرم، کتاب قیام عاشورا رابگشاید که سرشار از درسهاى آموزنده است. ایثار و فداکارى وشجاعت و ظلم ستیزى و مردانگى و... و یا به مناسبت دهه آخر ماهصفر که رحلت پیامبر اسلام(ص) است، کتاب اخلاق پیامبر(ص) رابگشاید و درسهاى اخلاقى را براساس استفاده از سیره آن حضرتبیان کند و اصل رسالت و اهداف آن را توضیح دهد و.. ..
استحکام روابط اجتماعى و رسیدگى به نیازمندان
مبلغ اسلامى از هر کس دیگر براى انجام کارهایى که روابطاجتماعى حوزه تبلیغى او را استحکام مىدهد، شایستهتر است.
«اصلاح ذات البین» که مورد سفارش شرع مبین استیکى ازکارهایى است که مبلغ مىتواند آن را مورد توجه قرار دهد. رفعنیاز بینوایان و مستمندان -در صورتى که زمینه آن وجود داشتهباشد- و تشویق دیگران در این امور، دلبستگى و ارتباط و زمینهمناسبى را فراهم خواهد کرد.
حفظ وحدت
در برخى از «حوزههاى تبلیغى» فرقههاى مختلفى از مسلمانانزندگى مىکنند. مبلغ نباید زندگى صمیمى و برادرانه آنان را بهخاطر ذهنیات غیر واقع بینانه به هم زند. او باید سعى در جذبداشته باشد.
مبلغ باید بداند که حفظ وحدت اسلامى وظیفهاى است که ضرورت آنپس از تشکیل جمهورى اسلامى مقدس ایران چند برابر شده است. حضرتعلى(ع) در اینباره مىفرمایند:
«ولیس رجل - فاعلم- احرص على جماعه امه محمد(ص) و الفتهامنى ابتغى بذلک حسنالثواب و کرمالمآب.» (18)
بدانکه هیچکس حریصتر و کوشاتر از من بر انتظام امر امتمحمد(ص) و الفت و دوستى آنان نیست، انتظارم پاداش نیکو وبازگشت نیک فرجام است.
با توجه به شرایط کنونى که دشمنان اسلام از هرطرف نقشه مىکشندکه مسلمانان را به نزاع با یکدیگر وادارند و یاستشیطانى«فرق تسد» را اعمال کنند مبلغ باید با «مر کرام» یاوهسرایىها و سخنان جاهلانه را خنثى کند و قلب مخاطبان را مجذوبخویش سازد.
(ولاتستوى الحسنه و لا السیئه ادفع بالتى هى احسن فاذا الذىبینک و بینه عداوه کانه ولى حمیم.) (19)
باید دانست که اسلام رشته ارتباطى همه فرقههاى اسلام است وانسان عاقل این رشته را از هم نمىگسلد. اسلامى که تا آنجا سعهصدر دارد که کفار و اهل کتاب را تحتشرایطى که در فقه بیانشده مىپذیرد و اکنون در کمال آرامش و با حفظ حقوق در همهکشورهاى اسلامى زندگى مىکنند; هرگز راضى نمىشود که گروههاىاسلامى یکدیگر را طرد کنند.
دو عاقل را نباشد کین و پیکار نه دانایى ستیزد با سبکسار اگر نادان بهوحشتسخت گوید خردمندش به نرمى دل بجوید دو صاحبدل نگهدارند مویى همیدون سرکشى و آزرم جویى و گر بر هر دو جانب جاهلانند اگر زنجیر باشد بگسلانند.
مراقبت از زبان
زبان گویا نعمت پروردگار است ولى همین نعمت، خطرات عظیمىدارد، مبلغ باید هوشیار باشد که زبانش وسیله آزار دیگراننشود. حضرت على(ع) مىفرماید:
«اللسان سبع ان خلى عنه عقر.» (20)
زبان درندهاى است که اگر جلویش باز گذاشته شود مىگزد.
پىنوشتها:
1- شهید ثانى، منیهالمرید، ص39.
2- کلیات سعدى، ص176 و256.
3- مائده(5): 44، 45،47.
4- کلیات سعدى، ص 188.
5- ر.ک: المیزان ج14، صص 410-411 .
6- تحفالعقول، ص 330.
7- آل عمران(3):159.
8- نحل (16): 125.
9- یوسف (12): 108.
10- نهجالبلاغه صبحى صالح، خ 175.
11- تحفالعقول، ص 312.
12- اصول کافى، ج1، باب استعمال علم، روایت3، ص 35. روایاتدیگر این باب ملاحظه شود.
13- کلیات سعدى، ص183.
14- نهجالبلاغه صبحى صالح، خ133.
15- همان، خ 18.
16- انعام(6): 48 و کهف (18):56 .
17- ابن اثیر، الکامل فىالتاریخ، ج2، ص 55.
18- نهجالبلاغه، نامه 78.
19- فصلت(41): 34 .
20- نهجالبلاغه صبحى صالح، حکمت 60 .
بایستههاى مبلغ
در این بخش بهطور گذرا به مهمترین ویژگىهایى که رعایت آن برمبلغ لازم است اشاره مىکنیم.
اخلاص
اخلاص در عمل و زدودن زنگارها از «نیت» شرط موفقیت در هرکارىاست. از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل شده است:
«انماالاعمال بالنیات و انما لکل امرىء مانوى، فمن کان هجرتهالىالله و رسوله فهجرته الىالله و رسوله و من کان هجرته الىدنیا یصیبها او امرئه ینکحها فهجرته الى ماهاجرالیه.» (1)
آفت تبلیغ، توجه به مادیات و «هجرت تبلیغى» با انگیزه کسبدنیا و معاش است. اگر مبلغ علامه روزگار باشد، اگر دانش خود رابا «نیتخالص» نشر ندهد و به صورت «متاعى» نرخگذارى کندبه مانند زاهدى است که زهدش را مىفروشد.
هرکه پرهیز و علم و زهد فروخت خرمنى گرد کرد و پاک بسوخت
البته منافاتى بین اخلاص و کسب روزى نیست. همانند کسى که گندمرا براى گندم مىکارد و کاه نیز به دست مىآورد. (2)
تواضع علمى
حضرت على(ع) شخصى را موعظه فرمودند که:
«... و لایستحیى اذا سئل عمالایعلم ان یقول: لااعلم...» یعنىهرگاه از چیزى که نمىداند اگر مورد پرسش قرار گرفت، از گفتننمىدانم حیا نورزد.
هرگاه از تو درباره چیزى که آن را نمىدانى، سؤال کردند، ازگفتن نمىدانم شرمگین مباش.
قرآن مجید نیز فرموده:
(و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک همالکافرون... فاولئکهمالظالمون... فاولئک همالفاسقون.) (3)
سخنى که از روى آگاهى نباشد بر روى مخاطبین اثر نامطلوبىخواهد داشت، و بر گوینده است که از مخاطبین رفع اشتباه کند.
تا نیک ندانى که سخن عین صوابست باید که به گفتن دهن از هم نگشایى (4)
یقین به صحت گفتار
همانطور که پیامبران الهى در تلقى وحى و حفظ و ابلاغ آن معصومهستند (5) ، مبلغ هم موظف است این مصونیت در ابلاغ را با تحقیق ودقت و با صبر و حوصله و خدا ترسى در خود بهوجود آورد.
او باید پیامهاى تبلیغى خود را از منابعى دریافت کند که بهدرستى آن اطمینان دارد. همچنین باید به درستى ادراک خوداطمینان پیدا کرده باشد تا دعوتش «عن علم» باشد.
سزاوار است مبلغ اسلامى که تکیه بر منبر پیامبر(ص) مىزند دقتمناسبى را جهتحفظ آیات و روایات اختصاص دهد تا در هنگامسخنرانى دچار نسیان و فراموشى نشود.
انتخاب بهترین روش در ابلاغ
مبلغ باید از رساترین عبارات براى رسانیدن مطالب به مخاطبیناستفاده کند، و از سخنان زاید و درازگویى که شنونده را خستهمىکند پرهیز کرده، از جملات کوتاه اما پر معنى استفاده کند.
چنانکه امام صادق(ع) مىفرماید:
«ثلاثه فیهن البلاغه: التقرب من معنىالبغیه، و التبعد منحشوالکلام والدلاله بالقلیل على الکثیر.» (6)
حکمت و موعظه
دو ویژگى حرکت انبیا که موجب پیروزى و استمرار حرکت آنان شدهاستحکمت و موعظه حسنه است.
آنان بر اساس واقعیات هستى که با فطرت پاک بشر هماهنگى دارددعوت خود را آغاز کرده و تداوم مىبخشیدند. دعوت آنان سرشار از«حکمت» و «تعلیم» و «تزکیه» و «بینات» بوده است.
پیامبران در منش اجتماعى خود «متواضع» و فروتن بودهاند. اینخصلتباعث مىشده است که با مردم ارتباط گرمى داشته باشند و درهمه کارها به رایزنى بپردازند.
چنانکه در قرآن آمده است:
(فبما رحمه منالله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا منحولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فىالامر...) (7)
مبلغ از رمز پیروزى پیامبران الهى درس گرفته و از عوامل شکسترهبران ضلالت پرهیز مىکند.
(ادع الى سبیل ربک بالحکمه والموعظهالحسنه و جادلهم بالتىهىاحسن.) (8)
(قل هذه سبیلى ادعوا الىالله على بصیره انا و مناتبعنى...) (9)
ویژگىهاى تبلیغ مؤثر
التزام به گفتار
سزاوار است مبلغ پیامهایى که خود به آنها عمل مىکند را بیانکند; حضرت على(ع) مىفرماید:
(ایها الناس انى والله ما احثکم على طاعه الا و اسبقکم الیهاولا انهاکم عن معصیه الا و اتناهى قبلکم عنها.) (10)
و از امام صادق(ع) چنین روایتشده:
«رحمالله قوما کانوا سراجا و منارا کانوا دعاه الیناباعمالهم و مجهود طاقتهم...» (11)
و نیز فرمودهاند:
«ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلت موعظته عنالقلوب کمایزلالمطر عنالصفا. » (12)
عام نادان پریشان روزگار به ز دانشمند ناپرهیزگار کان به نابینایى از راه اوفتاد وین دوچشمش بود و در چاه اوفتاد (13)
پیوستگى ابلاغ
محتواى تبلیغ باید همآهنگ باشد و از آغاز تا نهایت و در تمامىجلسات یکدیگر را نقض نکند و داراى انسجام کامل باشد، چنانکهخداوند قرآن را این چنین وصف مىفرماید:
(ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه على بعض...) (14)
و همچنین مىفرماید:
(... انالکتاب یصدق بعضه بعضا.) (15)
نقش «بیم» و «امید» در تبلیغ
همه پیامبران الهى دعوت خود را با «بشارت» و «انذار» شروعکردهاند این دو عامل در پیشبرد تبلیغ آنان نقش مهمى را ایفاکرده است. آیات زیادى از قرآن حاکى از بیم و امید است. سنتالهى بر این بوده که پیامبران تبلیغ خود را با بشارت و انذارهمراه سازند. در قرآن مىفرماید:
(و ما نرسلالمرسلین الا مبشرین و منذرین.) (16)
همهسو نگرى در تبلیغ
مبلغ باید به همه امورى که در تربیت و تعالى مردم نقش داردتوجه کند و به برخى از مواد بسنده نکند و کمال دین را که درجامعیت دین استبه خوبى به مردم بشناساند، و از تک بعدى شدنپرهیز کند.
رعایتشرایط زمانى و مکانى
رعایت این نکته آنقدر مهم است که گاه موجب تغییر موضعگیرىهامىشود براى روشنتر شدن موضوع نمونهاى تاریخى را مىآوریم:
جعفربن ابىطالب سخنگو و مبلغ مسلمانان مهاجر به حبشه بود،هنگامى که نمایندگان قریش به نجاشى گفتند:
اینان درباره حضرت عیسى عقیده عجیبى دارند.
مشرکان از اینطریق مىخواستند نجاشى را وادار کنند که مسلمانانمهاجر را تحویل آنان دهد.
نجاشى مسلمانان مهاجر را احضار کرد و درباره حضرت عیسى ازآنان سؤال کرد -در اینجا اگر مسلمان غیر هوشمندى مىخواست پاسخبدهد، ممکن بود، نمایندگان سیاسى قریش به اهداف خود برسندزیرا مىتوانستبگوید: «پیامبرى بوده که با آمدن پیامبر ماشریعتش نسخ شده و بقا بر آن دین از نظر ما کفر است و...خوشبختانه جعفربن ابىطالب به درستى بر حساسیت، موقعیت و شرایطخاص زمانى و مکانى وقوف دارد، لذا چنین پاسخ مىدهد.
«نقول فیهالذى جاء به نبینا: هو عبدالله و رسوله و روحه وکلمته القاها الى مریم العذراء البتول.»
این جملات که با توجه کامل به فضاى حاکم، و شرایط زمانى ومکانى گفته شده بود آنچنان اراده نجاشى را بر حمایت ازمسلمانان جزم کرد که کفار قریش براى همیشه از نجاشى مایوسشدند. نجاشى هدیه قریش را رد کرد و مسلمانها را در محل بهترىاسکان داد و چنین گفت:
«اذهبوا فانتم امنون ما احب ان لى جبلا من ذهب، و اننى آذیترجلا منکم.» (17)
مبلغ مىتواند در محرم، کتاب قیام عاشورا رابگشاید که سرشار از درسهاى آموزنده است. ایثار و فداکارى وشجاعت و ظلم ستیزى و مردانگى و... و یا به مناسبت دهه آخر ماهصفر که رحلت پیامبر اسلام(ص) است، کتاب اخلاق پیامبر(ص) رابگشاید و درسهاى اخلاقى را براساس استفاده از سیره آن حضرتبیان کند و اصل رسالت و اهداف آن را توضیح دهد و.. ..
استحکام روابط اجتماعى و رسیدگى به نیازمندان
مبلغ اسلامى از هر کس دیگر براى انجام کارهایى که روابطاجتماعى حوزه تبلیغى او را استحکام مىدهد، شایستهتر است.
«اصلاح ذات البین» که مورد سفارش شرع مبین استیکى ازکارهایى است که مبلغ مىتواند آن را مورد توجه قرار دهد. رفعنیاز بینوایان و مستمندان -در صورتى که زمینه آن وجود داشتهباشد- و تشویق دیگران در این امور، دلبستگى و ارتباط و زمینهمناسبى را فراهم خواهد کرد.
حفظ وحدت
در برخى از «حوزههاى تبلیغى» فرقههاى مختلفى از مسلمانانزندگى مىکنند. مبلغ نباید زندگى صمیمى و برادرانه آنان را بهخاطر ذهنیات غیر واقع بینانه به هم زند. او باید سعى در جذبداشته باشد.
مبلغ باید بداند که حفظ وحدت اسلامى وظیفهاى است که ضرورت آنپس از تشکیل جمهورى اسلامى مقدس ایران چند برابر شده است. حضرتعلى(ع) در اینباره مىفرمایند:
«ولیس رجل - فاعلم- احرص على جماعه امه محمد(ص) و الفتهامنى ابتغى بذلک حسنالثواب و کرمالمآب.» (18)
بدانکه هیچکس حریصتر و کوشاتر از من بر انتظام امر امتمحمد(ص) و الفت و دوستى آنان نیست، انتظارم پاداش نیکو وبازگشت نیک فرجام است.
با توجه به شرایط کنونى که دشمنان اسلام از هرطرف نقشه مىکشندکه مسلمانان را به نزاع با یکدیگر وادارند و یاستشیطانى«فرق تسد» را اعمال کنند مبلغ باید با «مر کرام» یاوهسرایىها و سخنان جاهلانه را خنثى کند و قلب مخاطبان را مجذوبخویش سازد.
(ولاتستوى الحسنه و لا السیئه ادفع بالتى هى احسن فاذا الذىبینک و بینه عداوه کانه ولى حمیم.) (19)
باید دانست که اسلام رشته ارتباطى همه فرقههاى اسلام است وانسان عاقل این رشته را از هم نمىگسلد. اسلامى که تا آنجا سعهصدر دارد که کفار و اهل کتاب را تحتشرایطى که در فقه بیانشده مىپذیرد و اکنون در کمال آرامش و با حفظ حقوق در همهکشورهاى اسلامى زندگى مىکنند; هرگز راضى نمىشود که گروههاىاسلامى یکدیگر را طرد کنند.
دو عاقل را نباشد کین و پیکار نه دانایى ستیزد با سبکسار اگر نادان بهوحشتسخت گوید خردمندش به نرمى دل بجوید دو صاحبدل نگهدارند مویى همیدون سرکشى و آزرم جویى و گر بر هر دو جانب جاهلانند اگر زنجیر باشد بگسلانند.
مراقبت از زبان
زبان گویا نعمت پروردگار است ولى همین نعمت، خطرات عظیمىدارد، مبلغ باید هوشیار باشد که زبانش وسیله آزار دیگراننشود. حضرت على(ع) مىفرماید:
«اللسان سبع ان خلى عنه عقر.» (20)
زبان درندهاى است که اگر جلویش باز گذاشته شود مىگزد.
پىنوشتها:
1- شهید ثانى، منیهالمرید، ص39.
2- کلیات سعدى، ص176 و256.
3- مائده(5): 44، 45،47.
4- کلیات سعدى، ص 188.
5- ر.ک: المیزان ج14، صص 410-411 .
6- تحفالعقول، ص 330.
7- آل عمران(3):159.
8- نحل (16): 125.
9- یوسف (12): 108.
10- نهجالبلاغه صبحى صالح، خ 175.
11- تحفالعقول، ص 312.
12- اصول کافى، ج1، باب استعمال علم، روایت3، ص 35. روایاتدیگر این باب ملاحظه شود.
13- کلیات سعدى، ص183.
14- نهجالبلاغه صبحى صالح، خ133.
15- همان، خ 18.
16- انعام(6): 48 و کهف (18):56 .
17- ابن اثیر، الکامل فىالتاریخ، ج2، ص 55.
18- نهجالبلاغه، نامه 78.
19- فصلت(41): 34 .
20- نهجالبلاغه صبحى صالح، حکمت 60 .