آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۶

چکیده

متن


آقای کامل الهاشمی نویسنده این کتاب سه عامل مهم عرفانی و فلسفی و سیاسی را که سرچشمه اندیشه امام خمینی (رض) و اساس کار و فعالیت انقلابی و سیاسی وی به شمار می رود، مورد بحث و بررسی قرار داده است. این محقق عنوان فوق را برای کتاب جدیدالتالیف خود برگزیده است زیرا به اعتقاد وی قیام امام خمینی (رض) ریشه عرفانی و روحی داشته است و برخلاف گفته برخیها این روحیه با فعالیتهای انقلابی و سیاسی در تضاد می باشد. ولی امام خمینی تعریف جدیدی از واژه عرفان که تا به حال از سوی کسی شنیده و یا تعریف نشده بود، بیان فرمود. امام عرفان را از قرار گرفتن در انزوا و در گوشه خانقاههای صوفیه و مقدسها بیرون آورد و آن را برمسند تحولات روزمره زندگی سیاسی قرار داد. تجربه سیاسی و موضعگیریهای انقلابی امام در طول حیات سیاسی شان همگی دارای ارتباط تنگاتنگ با امدادهای غیبی و فیضهای الهی بوده است که این پدیده در برخوردها و موضعگیریهای نوین سیاسی بی نظیر و کم سابقه بوده است. لذا در گفته ها و سخنرانیهای امام خمینی واژه ها و اصطلاحات جدیدی مشاهده می کنیم که قبلا در هیچ یک از سخنان و تالیفات شخصیتهای سیاسی دولتی و مردمی دیده و یا شنیده نشده است.
رفتار و منش عرفانی امام خمینی که سخت عملکرد و موضعگیری سیاسی وی را تحت تاثیر قرار داده، تمامی شخصیتها و تحلیلگران سیاسی و کارشناسان مسائل استراتژیک جهان را شگفت زده کرده است.
نویسنده کتاب در ادامه بحث خود به عامل فلسفی اندیشه امام خمینی (رض) می پردازد و اندیشه فلسفی وی را از نوع فلسفه عقلی و استدلالی و واقعگرا توصیف می نماید. اما از نظر سیاسی، به نظر نویسنده تمامی خط مشی سیاسی امام براساس بیدار کردن مردم و آزادی آنها از قید و بند جهل و عقب ماندگی و وابستگی استوار گردیده است.
با این مقدمه می توان اذعان کرد که بررسی شخصیت امام خمینی (رض) و آشنایی با خط مشی وی جز از طریق شناخت عوامل و ابعاد عرفانی و فلسفی و سیاسی وی امکانپذیر نیست.
انسان خلاصه موجودات عالم است
امام خمینی (رض) انسان را خلاصه همه موجودات عالم می داند و او را یک موجود متمایز می انگارد که هیچ موجودی شبیه او در این عالم یافت نمی شود. انسان از دیدگاه امام خمینی (رض) دارای تواناییهای فراوان و نامحدودی است; که می توانند او را به نردبان تکامل بالا ببرند و یا اینکه او را در درجات پست اسفل السافلین قرار دهند.
نویسنده کتاب سپس مقایسه ای میان انسان از دیدگاه امام خمینی (رض) و انسان از دیدگاه قرآن کریم می نماید و یادآور می گردد که دیدگاه امام درباره انسان همان چیزی است که در قرآن کریم آمده است و در واقع امام دیدگاه خود را از قرآن گرفته است. بنابراین اساس و پایه تفکرات و اندیشه های سیاسی امام خمینی (رض) برانسان استوار گردیده است، انسانی که ذکر آن در قرآن و تجارب پیامبران در طول تاریخ آمده است.
انسان از دیدگاه امام خمینی (رض) که دارای نیرو و تواناییهای خلاق و سازنده است و باید آن را در جهت مسیر صحیح زندگی اجتماعی قرار داد.
از این رو امام خمینی (رض) با استناد به این دیدگاه محور اصلی اصلاح فرد و جامعه را اصلاح ذات انسانی می داند، و بارها این نکته را از طریق سخنرانی و نوشته به مردم یادآوری نموده است، به گونه ای قول معروف وی"هر اصلاحی مبدا آن نفس انسان است" اقتباس صریح از آیه شریفه: "ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" می باشد.
قدرت مردم فناناپذیر است
بسیاری از حرکتها و نهضتهای اسلامی در طول تاریخ سعی کردند به نحوی بی اعتنایی و مسامحه مردم نسبت به حوادث اطراف خود را نوعی جهل و سستی تلقی نمایند و حتی آنها را به زدودن این افکار و اندیشه ها از تار و پود وجودش وادار ساختند، گاهی این نهضتها خود را از مردم کنار می کشیدند و درعالم جداگانه ای به دور از مردم به رتق و فتق امور می پرداختند، ولی امام خمینی (رض) به خاطر اعتقاد محکم و اطمینان کاملی که به مردم داشت، همراه با دید احترام و تقدیر به مردم می نگریست زیرا مردم را پایه گذار تمدن و تاریخ می دانست، و در یک کلام امام درباره مردم این جمله را فرمود که : "هیچ قدرتی هرچه باشد نمی تواند در برابر قدرت فناناپذیر مردم مقاومت نماید. "
امام خمینی (رض) با توسل به این دیدگاه عالی و ارزشمند توانست این قدرت را به فعل درآورد و با بهره گیری از این قدرت یکی از بهترین دستاوردهای اسلام معاصر یعنی اولین حکومت اسلامی را برقرار سازد، و با استفاده از این قدرت پیوند دوستی و مودت مردم را بویژه در روزهای اول انقلاب و برقراری حکومت اسلامی تا سالروز رحلت وی و حضور جمع بیشمار در مراسم تشییع پیکر مقدس وی آنچنان نزدیک نمود که در تاریخ معاصر جهان بی نظیر است.
طرح برقراری حکومت مذهبی
نویسنده بخش آخر کتاب خود را به تجزیه و تحلیل اندیشه امام خمینی (رض) در برقراری حکومت مذهبی پرداخته است، نویسنده مزبور در این بخش تاکید می نماید که تز امام درباره حکومت اساس و پایه طرح سیاسی اوست. اما این حکومت دارای ابعاد مذهبی، اسلامی، شیعی و ولایت مطلقه فقیه است.
بعد مذهبی این حکومت به خاطر نقش ارزنده دین در زندگی انسان است، چون دین ارزش واقعی به زندگی می بخشد. بعد دیگر این حکومت اسلامی است زیرا مذهب و اسلام دارای جایگاه واحدی هستند، همانا دعوت مردم به پیروی از احکام الهی و رسالت پیامبران (ع) در طول تاریخ انسانیت است. مکتب اسلام نسبت به سایر مکاتب درباره تشکیل کانون زندگی و جامعه و استقرار حکومت چهره دیگری دارد. همگی را در پرتو اندیشه ها و افکار اولیای اسلام بازگو می کنند.
امام خمینی (رض) در کتاب "حکومت اسلامی" خود به روشنی به این موضوع اشاره می کند و از مکتب اسلام به عنوان یک مکتب صحیح و قدرتمند در تشکیل زندگی و برقراری کومت یاد می کند.
این در حالی است که برخیها خواستار جدایی اسلام از زندگی سیاسی شوند، در حالی که امام بر پیوند این دو پافشاری بسیار نمود حتی کارهای روزمره و فردی و عبادی مردم را به رنگ سیاسی و اجتماعی درآورد.
نویسنده کتاب در قسمت دیگری از بحث خود به بعد شیعی حکومت مذهبی امام خمینی (رض) می پردازد که براساس ولایت مطلقه فقیه عالم و عادل استوار گشته است. ولی فقیه از نظر شیعه همان کسی است که در زمان غیبت نقش هدایت و رهبری مردم را در دنباله نقش هدایتگر ائمه معصومین (ع) برعهده دارد، این ولی فقیه باید در برابر دفع شبهات از اسلام و مسلمین به پا خیزد و از آرمان اسلام در برابر مقاصد و توطئه های دشمنان دفاع نماید. این اصل برمی گردد به همان اعتقاد گذشته ما مسلمانان که پیامبر اکرم (ص) صرفا به خاطر تبلیغ اسلام در دوره محدود و گروه مخصوص مبعوث نگردید بلکه هدف و غایت بعثت پیامبر هدایت عامه بشریت است. لذا براساس فکر و اندیشه امام خمینی (رض) ولی فقیه باید آنچه که حضرت محمد (ص) ما را به انجام آن دعوت کرده است بدون کم و زیاد پیاده نماید و تمامی موارد شیوه حکومتی آن حضرت را در حکومت خود در نظر بگیرد.
یادداشتهای پایانی
در پایان این مقاله لازم دانستم که نظری کوتاه بر افکار و اندیشه های آقای " کامل الهاشمی" نویسنده کتاب بیفکنم تا بتوانم دیدگاه خودم را نیز در این مقاله بیفزایم. نویسنده در کتاب خود نتوانسته است تمامی محورهای اصلی بحث مورد نظر خود را موشکافی نماید و یا به قولی نویسنده بیشتر موضوع خود را به اندیشه های امام خمینی (رض) معطوف داشته است که این موضوع کمتر در مطالعات گذشته مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از سوی دیگر نویسنده برای ارائه دلیل و گواه گفته های خود فقط به چهار منبع از آثار امام خمینی (رض) که عبارتند از: کلمات قصار، آیین انقلاب اسلامی، وصیتنامه امام و کتاب حکومت اسلامی استناد کرده است، در حالی که آن امام بزرگوار آثار گسترده ای از تالیفات و نوشته ها در علوم فقه و اصول و عرفان علاوه بر سخنرانیهای سیاسی از خود به یادگار گذارده است که به منظور گردآوری اینهمه آثار مؤسسه ای تحت عنوان "مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رض) تاسیس گردیده است و تاکنون دهها جلد کتاب در این زمینه چاپ و منتشر کرده است. بنابراین برای بررسی ابعاد فلسفه سیاسی اندیشه های امام خمینی (رض) تنها بسنده کردن به چهار منبع قبلی از آثار امام کافی نیست. نویسنده بهتر بود دیدگاههای نویسندگان و اندیشمندان مسلمان و جهان غرب را درباره فلسفه سیاسی به طور خلاصه بازگو می کرد سپس اندیشه های امام خمینی را در راستای پیشرفت و تحول اندیشه سیاسی اسلام قرار می داد تا خواننده مقاله به عمق تاثیر و نقش امام خمینی (رض) در روند اندیشه سیاسی اسلام پی می برد.

تبلیغات